ماه خودسازی در پرتو قرآن
چند قدم بیشتر به ماه مبارک رمضان نمانده و فرصت کوتاهی از ماه معظم شعبان باقی مانده است. ماه مبارک رمضان با قرآن شناخته شده و معرفی میشود. شناسهی اصلی ماه مبارک رمضان عبارت است از قرآن کریم. خود قرآن هم وقتی میخواهد ماه مبارک رمضان را معرفی کند، این طور معرفی میکند: «شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ؛[1] ماه رمضان [همان ماهی] است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده، [كتابى] كه مردم را راهبر، و [متضمّن] دلايل آشكار هدايت، و [ميزان] تشخيص حق از باطل است». سفرهی اصلی پذیرایی ماه مبارک رمضان عبارت است از: قرآن کریم؛ و الّا سفرهی دیگر آن، ترک است و چیزی روی آن نیست.
ظریفی شوخی میکرد و میگفت: باید جای رمضان المبارک و محرّم الحرام را با هم عوض کنند؛ چون محرّم هر جا میرویم سفره است و بخور بخور، اما نامش را حرام گذاشتهاید، باید اسمش را محرّم المبارک میگذاشتند. در مقابل، در ماه رمضان هیچ خبری نیست، و فقط گرسنگی و تشنگی است. این ماه را باید رمضان الحرام میگذاشتند. مثل اینکه اشتباه شده است!
به هر ترتیب این ترک که عنوان آن صیام است، برکات زیادی دارد و از ظاهر تا باطن، از سِرّ تا علن و از غیب تا شهادت انسان را پوشش میدهد؛ خصوصاً اگر روزه به معنای درست کلمه باشد.
صیام فقهی بین طلوع فجر تا غروب است که انسان باید از برخی کارها خودداری کند. این صوم فقهی تا صوم جوارحی تا مراحل بالاتر، مقدّماتی هستند برای بخشش گناهان ما و اینکه نور قرآن کریم بر ما نازل شود. ماه مبارک رمضان، «شهر التحمیص (خالصسازی)»، «شهر الطهور» و «شهر الاسلام»، است و اسامی دیگر هم دارد که اینها همه به معنای تنزیه است تا شما لایق شوید. خداوند متعال در مورد قرآن کریم میفرماید: «لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ؛[2] جز پاكشدگان بر آن دست نزنند». انسان به اندازهی طهارتش از قرآن کریم بهرهمند میشود. هر چه طهارت انسان بیشتر باشد، سهمش از نور قرآن، حقیقت و هدایت آن بیشتر خواهد شد.
ماه مبارک رمضان یک تطهیر جمعی برای مسلمانان است. فلسفه آداب و برنامههای ویژه ماه مبارک رمضان برای این است که قرآن بر ما نازل شود. در واقع، ذهن، روان، روح و قلب ما برای پذیرش قرآن کریم آماده شود. این میشود ماهی که «الَّذِيَ أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ؛ كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است». بنا بر روایات، تلاوت یک آیه در ماه مبارک رمضان، مساوی است با یک ختم قرآن در غیر ماه رمضان.
در غیر ماه مبارک رمضان، مثلاً در ماه معظم شعبان که الان در آن هستیم، یک آیه هم تأثیر دارد؛ اما همین یک آیه را شما در ماه مبارک رمضان که بخوانید، مثل این است که همهی قرآن را خوانده باشید. این ویژگی ماه مبارک رمضان است؛ چراکه «شهر الله» است. این ماه سفره پربرکت الهی است و اینگونه است که میشود رمضان المبارک.
«تَبَارَكَ الَّذِي نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ؛[3] بزرگ [و خجسته] است كسى كه بر بنده خود فرقان [=كتاب جداسازنده حق از باطل] را نازل فرمود». تبارک که نسبت اصلی و حقیقی آن فقط به خداوند تبارک و تعالی مربوط است، با زیبایی به قرآن کریم منتقل میشود: «نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِ» تا آن را برساند به همهی ما. قرآن کریم که «هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ» است، در ظرف ماه مبارک رمضان، به صورت دفعی و یکجا بر قلب مقدس پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) نازل شد و در نزول تدریجی، در دسترس مؤمنین قرار گرفت؛ چنانکه خود میگوید: «فَإِنَّمَا یَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِکَ؛[4] در حقیقت [قرآن] را بر زبان تو آسان گردانیدیم» به زبان پیغمبر اکرم جاری شد تا در دسترس ما قرار گیرد.
ماه مبارک رمضان که ظرف نزول قرآن است، شب خاصش لیله القدر است که: «خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ؛[5] از هزار ماه ارجمندتر است». اگر انشاءالله خدای متعال به شما هفتاد یا هشتاد سال عمر دهد، خیال نکنید هشتاد سال زندگی کردهاید، چراکه پنج یا شش هزار سال زندگی کردهاید. در عالم واقعی چنین سرمایهای به شما داده است. برای اینکه در هر سال یک شب است که «خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ»، یعنی افزون از هشتاد سال برایتان بهتر است. اگر پنجاه سال از خدای متعال عمر گرفته باشی، میشود چهار هزار سال! این چیز کمی نیست. لذا خیلی باید قدر شب قدر را دانست و خود را برای آن آماده کرد.
شرط بهرهمندی از ماه رمضان
در هر صورت ماه مبارک رمضان بهترین زمان برای تطهیر است. برای اینکه بتوانیم از ظرفیت تمحیصی، تطهیری و پاکسازی که خدای متعال در ماه مبارک رمضان برای بندههایش در نظر گرفته است، درست استفاده کنیم، باید سعی کنیم بهرة ما از روزه افزایش یابد. بهرة ما چگونه از روزه افزایش پیدا میکند؟ اینکه روزة ما از روزة فقهی به روزه جوارحی برود و از صوم جوارحی به روزه جوانحی. از روزة جوانحی به روزهی سِرّ برود؛ یعنی مراتب را باید افزایش داد. روش آن را نیز امام سجاد (علیه السلام) برای ما تبین فرمودهاند.
اگر بخواهیم از این نصیب وافر بهرهمند شویم، راهش این است که گوش شما دیگر لغو نشنود. بحث این نیست که سخن حرام نشوند؛ گوش شما لغو نشنود. چشم شما لهو نبیند، لهو یعنی چه؟ یعنی سرگرمی. چرا فیلم را نگاه میکنی؟ چون میخواهم سرگرم شوم. این میشود لهو که البته حرام نیست. بعضی چیزهایی که ما میبینیم، لهو است؛ یعنی بیسود است و فایدهای در آن نیست، صرفاً برای سرگرمی است.
آن حضرت درباره زبان جملهای دارند که تکاندهنده است. امام سجاد (علیه السلام) از خداوند متعال میخواهند که: «زبان ما باز نشود مگر به آن چیزی که تو برنامهریزی کردهای» که میشود قول سدید [استوار]، حَسَن و سخن مفید و پاکیزه.
این میشود مرتبهی بالاتر روزه. در آن چه هست؟ در آن تمحیص است؛ یعنی پاکسازی که شخص تمیز میشود. این مسئله زمینهای میشود برای مراقبتهایی که انسان در ماه مبارک رمضان باید در مورد عباداتش داشته باشد، با آن حدود، وظایف، ترتیب، رعایت ظاهر، وقت، طهارت، خشوع و خضوعش. به این ترتیب در ماه مبارک رمضان انسان به معراج میرود. همه مقدمات در ماه مبارک رمضان برای اینچنین پروازهایی و ارتفاع گرفتن آماده است. پیغمبر اکرم در خطبهی شعبانيه فرمود: «أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ؛[6] نفسهای شما در آن تسبیح محسوب میشود». اما ما اصلاً باور نکردهایم که یک نَفَس کشیدن و یک دم و باز دم در ماه رمضان این قدر ثواب دارد. آیا نفس تحت اختیار جنابعالی است؟ نه. یک عملیات طبیعی است که اتوماتیکوار انجام میشود؛ لذا نه آن را میشماری، نه برای آن قصد میکنی و نه فهرستی از آن داری؛ ولی سعدی بزرگوار (علیه الرحمه) میگوید: «هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیات است و چون بر میآید مفرِّح ذات؛ پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمت شکری واجب».[7]
خدای متعال در این ماه، مؤمنی را که موفق به ورود به شهرالله شده، حتی اگر روزهدار هم نباشد، مورد عنایت و لطف خود قرار میدهد. کسی نگفته که شرط بهرهمندی از ماه رمضان روزه است. شرط آن این است که مؤمنانه وارد ماه مبارک رمضان شده باشی. اما اگر کسی بیمار باشد و نمیتواند روزه بگیرد، آیا محروم میشود؟ نخیر، به هیچ وجه. چه بسا شاید ثواب کسی که حسرت میبرد و میسوزد بیشتر باشد. یعنی همه روزه دارند و او آتش میگیرد، دلش پر میکشد که روزه داشته باشد، اما نمیتواند یا بر او حرام شده است که بگیرد. مثلاً مسافر است و حق ندارد در سفر روزه بگیرد. لذا حسرت میبرد و آه میکشد. چه بسا پاداش روزه به چنین کسی بیشتر داده شود. غرض اینکه کسی که مؤمنانه وارد این ماه شد، مشمول خطبعه شعبانیه میشود که: «أَنْفَاسُكُمْ فِيهِ تَسْبِيحٌ وَ نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ؛[8] نفسهاي شما در آن ثواب تسبيح و ذكر خدا دارد و خواب شما ثواب عبادت». حال که خواب ثواب دارد، شما چرت بزنید و بخوابید تا خستگیتان در برود؛ مخصوصاً اگر پای صحبت ما باشد که فضیلتش هم زیاد است! چون به من میگویند صحبتهای شما آرامشخیز است. پس راحت بخوابید! در حالی که این صحبتها باید شخص خواب را بیدار کند؛ البته از خواب غفلت؛ همانی که در دعای اولین روز ماه مبارک میگوییم: «ونَبّهْني فيهِ عن نَومَةِ الغافِلينَ؛ و بيدارم نما در این [روز] از خواب بىخبران». غرض اینکه حتی خواب هم در ماه مبارک رمضان ثواب و اجر دارد. ممکن است در ماههای دیگر حسرت بخوریم که چرا چرتی زدیم و آیهای را نشنیدیم. ولی در ماه مبارک، خواب ما عبادت محسوب میشود.
قدیمها گاهی ماه مبارک رمضان منبر میرفتیم، حالا کمتر توفیق داریم. گاهی برخی پای منبر چرت میزدند. در وقتهای دیگر آدم میخواهد گوش طرف را بگیرد و بپیچاند و بگوید: چرت میزنید! پا شوید و بروید جای دیگر. فکری برای خودتان کنید. اینجا نشستهاید، باید گوش دهید تا بیدار شوید. اما روش من نیست. بعضیها تذکر میدهند، شلوغ میکنند، صلوات میفرستند، از طرف سؤال میکنند که چه گفتیم؟! انگار یک نفر از قبر بلند شده باشد و در برزخ و قیامت باشد: من کجا هستم؟ شما چه میپرسید؟! ولی در ماه مبارک رمضان، طرف دارد عبادت میکند. اینجا انسان نباید ظاهراً مزاحم شود تا طرف از آن عبادت بهرهمند شود. و خواب در ماه رمضان چه عبادتی است؛ عبادتی بیریا و سُمعه.[9]
یکی از دوستان به مزاح میگفت: ما خیلی از دومی بهرهمند هستیم؛ از «نَوْمُكُمْ فِيهِ عِبَادَةٌ».
بهترین توشه مؤمن از ماه رمضان
به هر ترتیب، همهی مقدّمات آماده است برای اینکه فیض ببریم. دیگر چه میخواهیم؟ در خطبه شعبانیه حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند که دست و پای شیطان هم بسته شده است. دیگر چه میخواهیم؟ اگر انسان بتواند کاری برای خودش کند و توشهای بردارد، بهترین توشه، تقوا است. اصلاً هدف روزه، کسب و تقویت تقوا است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ؛[10] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه كه بر كسانى كه پيش از شما [بودند] مقرر شده بود، باشد كه پرهيزگارى كنيد».
امیدواریم انشاءالله خداوند متعال ما را برای ورود به ماه مبارک رمضان آماده سازد.
هر کار خوبی در ماه مبارک رمضان، در ملکوت ما ضبط میشود، ضریب میگیرد و دیگر کار عادی محسوب نمیشود. یک لبخند به چهره یک مؤمن ـ البته همیشه خوب است ـ اما در ماه مبارک رمضان و در ظرفیت کرم خداوند متعال، ضبط میشود و چند برابر میگردد. این ماه، ماه برکت است؛ چنانکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در خطبه شعبانیه فرمودند: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ؛ ماه خدا با بركت و رحمت و آمرزش به سوي شما رو كرده است».
هر کار خوبی، اعم از صله رحم، حسن خلق، رسیدگی به فقرا، رسیدگی به ایتام، ضبط میشود در سعهای که خداوند در این زمان قرار داده است.
اهمیت قرائت قرآن در ماه رمضان
اما کار اصلی که انسان باید در رتبه اول قرار دهد چیست؟ کاری که حتی روزه برای آن جنبهی تمهیدی دارد. آن چیست؟ قرائت «قرآن» است. مثل اینکه همهی اینها مقدمه بهرهمندی از قرآن کریم است. قرآن در ماه مبارک رمضان به صورت دفعی نازل شده و تجلی کرده است. چگونه نازل شده است؟ «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ؛[11] روح الامين آن را بر دلت نازل كرد تا از [جمله] هشداردهندگان باشى». پس باید سراغ این حقیقت قرآن برویم که انسان کامل و حدیث مشهور ثقلین است. امیدواریم انشاءالله خداوند نصیب ما را از انس با کلام خودش، از هدایت و بیّنات و فرقان قرآن کریم در ماه مبارک رمضان فراوان قرار دهد. انشاءالله برویم به استقبال آن، برنامهریزی کنیم و آماده شویم و سعی کنیم در ماه مبارک رمضان چند نوبت قرآن بخوانیم. هر قدر که مقدور است بخوانیم. روزی یک جزء، خوب است. دو جزء بهتر، پنج جزء، خیلی بهتر است. حتی روزی یک خط هم خوب است؟ هستند کسانی که روزی یک خط قرآن کریم میخوانند و تازه برداشت هم میکنند. نکته مهم این «برداشت» است. هر قدر که میخوانید، باید با برداشت باشد. معنایابی کند؛ زیرا میخواهید راه را پیدا کنید، بیّنات، هدایتها، مرزبندیها و شاخصها را بشناسید و آنها را در ذهن، فکر، جان و عملتان بیاورید تا شخصیت شما قرآنی شود. اینگونه قرآن در وجود شما تجلی مییابد. با این فرض، ممکن است کسی در روز یک صفحه قرآن بخواند. این ماه این ظرفیت را دارد که اگر یک آیه تلاوت کنیم، مثل این است که یک ختم قرآن داشتهایم. مهم این است که تلاوت کنیم. منظورم از قرآن خواندن این است، نه اینکه بدون تأمل بخوانیم. البته این جمله ما روایت نیست؛ بلکه یک توصیه و پیشنهاد است؛ البته پیشنهادی برخاسته از سیره و سنت. سیره و روش بزرگان ما اینگونه بوده است. امام راحل عظیم الشأن که شخصیت استثنایی روزگار و زمان ما بودند، ایشان هم همینگونه بودند.
قرآن را بخش به بخش بخوانید، اول صبح بخوانید، وسط روز بخوانید، عصر بخوانید، شب بخوانید، سحر بخوانید که اصل تجلی قرآن در سحر است. البته بعضیها میگویند ما نمیتوانیم، باید ساعت خاصی بنشینیم و متمرکز شویم و بخوانیم. هر طور دوست داری عمل کن. به نظر میآید که نور قرآن در یک شبانهروز شما توزیع میشود و همه بخشهای آن را روشن میکند؛ پس همیشه قرآن بخوانید، مخصوصاً در منزل و با صدای بلند. این چیزهایی است که توصیه شده است. یک قلم و کاغذ هم دم دستتان باشد تا آنجاهایی که برداشتهای خاصی است یا با خدای متعال صحبت خاصی دارید، آیهاش را بنویسید و مکرر تکرار داشته باشید. به هر حال با آمادگی سراغ ماه خدا برویم و انشاءالله ما را ببرند. معلوم نیست که برسیم؛ هیچ معلوم نیست. وقتی اجل برسد نه پیر میشناسد نه جوان. از خدا بخواهیم، دعا و تضرع کنیم که ما را برساند و انشاءالله با آدابش وارد ضیافت الهی شویم.
ماه دعا
ماه مبارک رمضان موانع اجابت دعا برداشته میشود؛ لذا انسان باید فراوان از خدای متعال درخواست داشته باشد. از دعای افتتاح غافل نشوید. در متنش همهی آرزوها است و دعای خیلی جامعی است و چیزی کم ندارد. این دعا در توحید، مقامات و کرامات فوقالعاده جذاب است؛ مخصوصاً در بخش آخرش که به فرج حضرت مربوط میشود. خیلی عالی است. انشاءالله از ظرفیت دعای افتتاح بهرهمند شویم. مخصوصاً برای سوریه و برای موفقیت تیم مذاکره هستهای که انشاءالله موفق شوند یک توافق خوب و مفید را به سرانجام برسانند یا اینکه عزت ما را حفظ کنند. هر کدام از این دوتا، خوب است: یا توافق خوب یا خروج عزتمندانه.
چند نکته هستهای
تیم مذاکرهکننده مورد تأیید است؛ لذا کسانی که درباره آنها کلمات ناپسند به کار میبرند، کارشان خارج از تقوا و مصلحت است. تیم مذاکرهکننده تا اینجا مورد تأیید و اعتماد است. در میدان، سخت دارند کار میکنند، با وجود مشکلات و گرههای خاص. طرف گفتگو و مذاکره هستند بیچارهها! بیچاره منظورم از جهت دلسوزی و دعا است. در ماه رمضان باید با خارجیها مذاکره کنند که خودش یک نوع ریاضت مضاعف است. البته انشاءالله با دهان روزه موفقتر هم شوند؛ چون روزه به انسان روح حماسه و جهاد میدهد. طبع روزه اینگونه است. به هر حال امیدوارم انشاءالله موفق باشند.
دوستان بدانند که بعضی مطالبی که گاهی در گوشه و کنار اظهار میشود، خلاف مصلحت و حکمت است و اصلاً درست نیست. تعجب میکنم که بعضیها چطور اینگونه چیزها را نقل میکنند. کسانی که در دلواپسی افراط میکنند، از دایره عدالت خارج میشوند و باید به مسیر مستقیم برگردند. متأسفانه گاهی کسانی که در جایگاههای خیلی حساسی هستند، حرفهایی میزنند که بهانه دست دشمن میدهند و افزایش انتظارات اجتماعی درست میکنند که خطرناک است. به فرض هم که در بعضی جاها مزایایی داشته باشند. قطعاً کار آنها خلاف حکمت، مصلحت و عزت است. برای اینکه ما در سیاست خارجهمان سه اصل داریم: عزت، حکمت و مصلحت. کسانی که تیم مذاکرهکننده را خائن میشمارند، بر خلاف هر سه اصل عمل میکنند. آنهایی هم که همهچیز را به جریان مذاکره و ماجرای تحریم گره میزنند نیز قطعاً اظهارات و جهتگیریشان خلاف حکمت و مصلحت و عزت است.
باید همه به صراط مستقیم ولایت برگردند. در جاده ولایت باشیم کارمان درست پیش میرود. همیشه بدانیم که: «اَلیَمینُ و الیَسَارُ مَضِلَّه، وَ طَریقُ الوُسطَی هِیَ الجَادَّه؛[12] چپ و راست گمراهی است و مسیر درست همان راه وسط است». صراط مستقیم ولایت است. کند و تند نداریم و اینجاها همه چیز واضح، روشن و شفاف است و اصول و خطوطش مشخص است.
انشاءالله که همه موفق باشید. خدای متعال در این روزهای پایانی ماه معظم شعبان همهی شما را از مغفرتش بهرهی وافر کرامت کند و موانع بین ما و خودش را مرتفع سازد. یک استقبال خوب از ماه مبارک رمضان و یک ورود سالم و ادامهی سالم و خروج صادقانه و به سلامت را از ماه مبارک رمضان نصیب ما بفرماید.
[1] . بقره: 185.
[2] . واقعه: 79.
[3] . فرقان: 1.
[4] . دخان: 58؛ مریم: 97.
[5] . قدر: 3.
[6] . حر عاملی، وسائل الشيعه، ج10، ص314.
[7] . دیباچه گلستان.
[8] . حر عاملی، وسائل الشيعه، ج10، ص314.
[9] . سُمعه: انجام دادن کار نیکو تا شخص نام خود را در افواه [زبانها] بیندازد و به نیکوکاری مشهور شود. فرهنگ لغت عمید، ذیل واژه سمعه.
[10] . بقره: 183.
[11] . شعراء: 193 ـ 194.
[12] . نهج البلاغه، خطبه16.