بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الحمدلله رب العالمین ثم الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد و علی أهل بیته الطاهرین المعصومین المکرمین سیّما بقیة الله فی الأرضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.
اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَ فی كُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلیلاً وَ عَیْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ خیرِ شیعتهِ و أَنْصَارِهِ.
به همهی عزیزان، برادران و خواهران خوشآمد و خیرمقدم عرض میکنم. خوشبختیم از زیارت همهی شما که مجموعهای هستید که در کنار شما و با شما میشود طراوت و نشاط و زیبایی و تعهد مجموعه انجمنهای اسلامی و اتحادیههای متنوع ما در اقصی نقاط کشور را مشاهده کرد.
ضمن اینکه جلسه ما علاوه بر دانشآموزان عزیز و کادر محترم استانها و دفتر مرکزی، مزیّن به حضور جمعی از دوستان قدیمی تشکیلات هم است که باعث خوشبختی مضاعف است و از این عزیزان هم صمیمانه تشکر میکنم که این جلسه را با حضور خودشان زینت بخشیدند و حضورشان باعث دلگرمی و نشانهی خط اتصال نسلهای اتحادیه است.
این جلسه اولین جلسه سال 1393 است و فضا، فضای بهاری است. این آب و هوایی که مشاهده میکنید و فضایی که در آن هستید مساعد است و البته ویژگیهای خود این اردوگاه هم در این زمینه مؤثر است. اردوگاه شهید باهنر (اعلی الله مقامه الشریف) مرکز قرارهای تشکیلاتی ما بوده و خاطرات بسیار شیرین و فراوانی طی سالهای گذشته در این مجموعه برای ما رقم خورده است. همهی این عوامل دست به دست هم داده؛ مخصوصاً حضور شما که بحمدالله از صفای بهاری بهرهمند هستید. انشاءالله که همیشه شاداب و بانشاط و خرّم باشد و در میدان انجام وظایف و مسئولیتها و رسالتهای بزرگی که بر عهده دارید، کامیاب و موفق باشید.
خدا را شاکریم که امسال عِطر یاد و نام حضرت زهرا (صلوات الله و سلامه علیها) و نور توجه و توسل به این بانوی بزرگ نوروز ما را متفاوت کرده و نوروز ما متفاوت کرده و نوروز فاطمی و سال فاطمی داریم. این تقارن را به فال نیک میگیرم و امیدوارم در پرتو این توسلها و عرض ادبهای آغازین روزهای سال جدید که به مناسبت فاطمیه دوم بر پا شده بود، امسال سالی پر از گشایشها و موفقیتها و فتوحات باشد برای امت اسلامی، برای کشور عزیزمان، برای اتحادیه مبارکمان، و برای دوستان حضرت در سراسر عالم سال خیر و برکت و عافیت باشد؛ انشاءالله الرحمن.
در آینده نزدیک میلاد باسعادت آن حضرت را داریم و پایان امسال هم که باز ایام توجه به این بانوی بزرگ است. انشاءالله خدای متعال توفیق بدهد عمل و سیره زهرایی داشته باشیم، اندیشههای فاطمی داشته باشیم. خدای متعال حشر ما را در دنیا و آخرت با حضرت زهرا (سلام الله علیها) قرار بدهد؛ انشاءالله.
فرصت بهار، فرصت برداشتهای معنوی و عرفانی فراوانی است. قرآن کریم مؤمنین را راهنمایی کرده که از این امکان بزرگی که پروردگار متعال برای انسانها فراهم کرده، استفاده کنند و به آسانی و بدون توجه از کنار این اتفاق بزرگ و تحول عظیم رد نشوند. این توقع خدای متعال و تصریح قرآن کریم است. از این فرصت باید استفاده کرد؛ چراکه خیلی زود میگذرد. اوج این جلوههای بدیع و زیبا، پایان فروردین و همین روزهایی است که در آن هستیم. این دهه خیلی عجیب است، این تحولات «اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهيجٍ؛[1] [زمين خشك و بىگياه را مىبينى پس آنگاه كه ما باران بر آن مىفرستيم] به جنبش درآمده افزايش يابد و از هر صنف، گياه زيبا بروياند» چه خبر است؟ چه جنبشی، چه رویشی، چه جلوههای بدیع از حضرت «بدیع السموات و الارض»؟! چه جلوهها و زیباییها از لطف پروردگار لطیف و جمیل! خداوند تبارک و تعالی در قرآن کریم بر مسئلهی حیات تأکید دارد: «فَانْظُرْ إِلىآثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها؛[2] پس به آثار رحمت خدا بنگر كه چگونه زمين را پس از مرگش زنده مىگرداند». خدای متعال دعوت میکند و فراخوان میدهد که بیایید تماشا کنید. نشانههای رحمت الهی را در این چرخه حیات ببینید و دربارهاش کیفیتش تفکر کنید که: «كَيْفَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» چطور این طبیعت مرده جلوی چشم شما و جلوی اندیشههای شما زنده میشود؟ زنده شدن را ببینید! نام مقدس «المحیی» جلوهگری میکند و پدیده حیات با همه پیچیدگی و اعجابانگیزی خودش پیش چشمهای ما است. این یک طرف مسئله است. تأکید قرآن کریم و دعوت خدای متعال به تماشا است. فرموده است: «أنظروا». بیایید تماشا کنید، تفکر کنید، «نظر» با «رؤیت» فرق میکند. نظر یعنی نگاه همراه با تأمل و تفکر و درنگ. این چیزی است که ما برای آن فراخوان شدیم. همه عزیزان این فرصت را قدر بدانند.
صبحگاهان که تفاوت نکند لیل و نهار خوش بُود دامن صحرا و تماشای بهار
بهار حقیقتاً تماشا دارد و باید برای دیدن آن وقت گذاشت. بیشتر شما در محیطهایی زندگی میکنید که بهار جلوههایش در دسترس است. کسانی که در کلان شهرها زندگی میکنند، جلوههای بهار را نمیبینند؛ فقط گوشههاییاش را میتوانند ببینند. باید انسان راه بیفتد، سفر کند، کوه برود، صحرا برود، وقت بگذارد. وقت بهار هم کم است. به اندازه عمر گل است؛ لذا انسان باید آن را غنیمت بشمارد و به صحرا برود و بهار را تماشا کند. گلها را ببیند و شکوفهها را باید دید. ما بهار و جلوه های آن را نمیبینیم. چند نفر از شما میتوانند ادعا کنند که برای تماشای بهار وقت گذاشتهاند؟ خدا امام راحل حکیم را رحمت کند. یک روز در حیاط منزلشان راجعبه عمر گلی که در باغچه روییده بود، توضیح داده بودند. از روزهای تولد این گل تا مسیر جلوهگریاش را امام شمرده بود. امام هر روز تماشا داشتند.
این توجهها و تماشاها برای «أولی الالباب» است. برای شما است که صاحب فکر هستید. وقت بگذارید و به این فرمان الهی که فرمود: أنظروا، عمل کنید. به دامان طبیعت بروید، ببینید، فکر کنید تا روحتان صفا پیدا کند، تلطیف شود، ذوق شعریتان گل کند و احساس هنری در شما شکوفا شود. بسیاری از درشتیهایی زندگی طبیعی، در ملاقات با بهار ترمیم میشود. خیلی از آسیبهایی را که به آن مبتلا هستیم و طبع لطیف ما را جریحهدار میکند، میشود با مرهم بهار شفا داد. بهار با آن نگاه توحیدی و از این منظر که «أنظروا إلی آثار رحمة الله» ذکر است. چنانچه تفکر و ذکر دست به دست هم بدهند برای شکفتن فطرت و روح انسان معجزه میکنند. همه عزیزان باید کمال استفاده را از این فرصت ببرند.
مطلب دوم این است که خدای متعال تأکید دارد که با دیدن بهار، توجه ما به قیامت معطوف شود. جالب است در ضمن آیات بهار «کذلک النشور» و «کذلک الخروج» بیان شده است. همین چیزی که الان پیش ما هست، دلالت روشنی دارد بر آن چه که در سرای دیگر و آخرت وجود دارد. از همین جا با لطف و هدایت الهی و با ذکر و فکر میتوان آخرت را تماشا کرد. قیامت را خدای متعال در همین دنیا جلوی چشم شما گذاشته است. «تبلی السرائر» حالا است. دستهای بالارفتهی درختهای پرگل و پرثمر و روی سیاه و حال نزار خار و درختهای بیثمر و بیبرگ و بار و خشکیده حالا است. تا چند روز اینها با هم دیگر هیچ فرقی نداشتند؛ امّا وقتی «تبلی السرائر» شد، داشتهها آشکار شد. در قیامت هم مثل بهار معلوم میشود که چه کسی چه چیزی آورده است. البته آنهایی که حظ و بهرهای دارند، منتظر بهار هستند؛ چون اگر بهار بیاید، اینها آبرومند میشوند و سرشان بلند میشود. «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ؛[3] امّا كسى كه كارنامهاش به دست راستش داده شود، گويد: بياييد و كتابم را بخوانيد». این افراد نامه عملشان را سردست میگیرند، فریاد میزنند، همهی عالم را خبر میکنند و میگویند: بیایید ببینید من چه کردم. امّا وای بر کسی که نامه عملش به دست چپش داده شود.
«الْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذي خَبُثَ لايَخْرُجُ إِلاَّ نَكِداً؛[4] و زمين پاك [و آماده]، گياهش به اذن پروردگارش برمىآيد و آن [زمينى] كه ناپاك [و نامناسب] است [گياهش] جز اندك و بىفايده برنمىآيد». سرزمینها و خاک هم همین طورند. یک جا است که باران بهار باعث رونق، شکوفایی، طراوت، خرّمی میشود و انواع و اقسام گلها و گیاهان و نبات را میرویاند. یک جایی هم نه؛ «وَالَّذي خَبُثَ...» زمین شوره سنبل برنیارد. اینجا است که انسان متفکر که دلش به نور قرآن کریم روشن است، از بهار دنیا به قیامت و آخرت سفر میکند و آن صحنه جلوی چشمش میآید. اینها را خدای متعال از ما توقع دارد.
لذا قدر بدانیم و انشاءالله از بهار استفاده کنیم. البته دیدن بهار برای اهل ولایت، الهامهای زیبای دیگری هم دارد. از یک جهت که گفت: آمد بهار و بیگل رویت بهار نیست. در بهار لحظات خوش برای انسان پیش میآید؛ امّا یاد مولای غایب نمیگذارد به او خوش بگذرد. این احساس را از طرفی دارد. از طرف دیگر هم برای آنهایی که کمی جلوترند، هر چه که میبینند، جلوههای ولیّ کامل است که: «بیده و بیمنه رزق الوری». سفرهداری حضرت بقیت الله اعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را مشاهده میکنند که اینها همه از برکت وجود او است. به گل روی حضرت مهدی (علیه الصلوة و السلام و عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که این گلها میرویند و به برکت وجود نازنینش است که این چرخ میچرخد و این «اختلاف اللیل و النهار» و همهی هستی، به برکت وجود او پا بر جا است.
از این فرصت استفاده کنید. بیشتر شما در بهار عمر هستید و بهار برای شما الهامبخش بهترین روزهای زندگیتان است؛ اما برای من و امثال بنده که در دوران میانسالی هستیم، مایه حسرت است. بحمدالله و به فضل الهی اکثر این جمع یا در اوان جوانی هستند، مثل دانشآموزهای عزیز، آقا پسرها و دختر خانمهای عزیزمان، یا در اوج جوانیاند، مثل خیلی از مسئولان استانها و معاونان از برادرها و خواهرها. بعضیها هم در انتهای جوانی هستند. قدر بهار را بدانید؛ به سن ما که برسید، چیزی که در این ایام نصیبتان میشود، یک مقدار حسرت است. لحظهلحظه بهار عمر، برای فکر و ذکر و گرفتن معارف الهی و انس با خدای متعال قیمتی است. وقتی انسان روایات مربوط به جوانی را میخواند، بیشتر افسوس این دوران را میخورد. وقتی یک جوان دوران جوانیاش را در راه طاعت الهی میگذراند، خدای متعال به او مباهات میکند و فرشتهها از او استقبال میکنند. این روایات چقدر برای خود جوانها لذتبخش است!
انشاءالله خدای متعال همهی جوانهای عزیزمان را در سایهسار عنایات و الطاف مولایمان، حضرت حجت ابن الحسن المهدی (علیه الصلوة و السلام و عجل الله فرجه الشریف) حفظ کند و انشاءالله از جوانی خوبی بهرهمند باشید. اگر شما الان از عمرتان خوب استفاده کنید، انشاءالله همهی عمر بهرهمند خواهید بود.
مرسوم ما این است که در جلسه اول سال آیهای از قرآن کریم را تلاوت میکنیم که به تعبیر شما آیه سال اتحادیه میشود. بحمدالله چند سال اخیر رسم شده که این آیه مورد تلاوت و تدبر و تأمل جمعی قرار گیرد. یک کار جمعی از این جهت انجام گیرد و از رهگذر آن آیه کریمه، متصل بشویم به صورت جمعی و متحد شویم به این آیه و دیگر آیات قرآن کریم. سال گذشته عزیزان خاطرشان است که آخرین آیه سوره مبارکه آل عمران به عنوان آیه سال انتخاب شده بود. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصابِرُوا وَرابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛[5] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، صبر كنيد و ايستادگى ورزيد و مرزها را نگهبانى كنيد و از خدا پروا نماييد، اميد است كه رستگار شويد». نکتههایی را در جلسه سال گذشته دربارهی این آیه نورانی عرض کردیم. امسال که سال 1393 است و ما طبق قاعده باید در این جلسه آیه جدیدی را معرفی کنیم. اما به دو دلیل آیه تازهای را امسال معرفی نمیکنیم.
دلیل اول اینکه آیه پایانی سوره مبارکه آل عمران تناسب فوقالعادهای با شرایط کنونی ما دارد؛ یعنی هم با شرایط کشور عزیزمان، و شعار سال و هم با فضای عمومی تشکیلات ما.
نکته دوم هم به دلیل این که حق آیه سال قبل ادا نشده است. اتفاقات فراوانی به نظر میرسید که باید در اطراف این معرفی رخ بدهد که انجام نشد. بنابراین این فرصت به امسال منتقل میشود. به این دو دلیل آیه سال 1393 همچنان همان آیه کریمه پایانی سوره مبارکه آل عمران است. من چند جمله کوتاه در این زمینه عرض میکنم. بیان مفصلتر سال گذشته انجام شد. اما چند یادآوری در ارتباط با این آیه نورانی است که به نظرم بیان آنها مناسب باشد و چند توقع هم در پایان عرائضم از عزیزان خواهم داشت.
نکته اول اینکه از نظر جغرافیای معارف قرآنی این آیه در جایگاه فوقالعادهای است. سوره مبارکه آل عمران و پایان این سوره نورانی که سورهای است مملو از معارف ناب درجه یک توحیدی تا معارف ناب در عرصه نظامسازی و جامعهپردازی در بخش اصول و فروع است، باعث شده سوره مبارکه آل عمران جایگاه بسیار رفیع و شامخی داشته باشد و مخصوصاً با توجه به نیازهای امروز ما که در مسیر تمدنسازی هستیم، این سوره مبارکه برای ما بسیار پیام دارد. این سوره درست در همان جریان تمدنسازی نازل شده که به دست مؤسس بزرگش، پیامبر اعظم و خاتم انبیاء محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله و سلم) شالوده و بنیانهای آن تمدن بزرگ استوار شده است.
از طرف دیگر، این آیه همانطور که قبلاً هم عرض کردیم، جمعبندی این سوره مبارکه و تضمین آن است؛ یعنی هم خطوط اصلی و هم ضمانت تحققش است. ضمانت تحقق در مسیر رشد انسان مؤمن و جامعه ایمانی، این آیه نورانی است. پس این یک نکته که به این آیه از این زاویه نگاه کنیم؛ نه صرفاً یک آیه تنها.
نکته دوم راجعبه عنصر صبر است. در این آیه نورانی بر عنصر صبر در دو جلوه فردی و اجتماعی تأکید ویژهای شده و «اصبروا و صابروا» در کنار هم قرار گرفته است. یعنی در ضمن خطاب «یا ایها الذین آمنوا» که اقتضائات زندگی ایمانی و سبک زندگی اسلامی و الهی را معرفی میکند، با خطاب «یا ایها الذین آمنوا» چند رکن اینجا معرفی شده است. رکن اول صبر فردی و رکن دوم صبر جمعی است. از چهار رکن این آیه کریمه دو رکنش صبر است. ببینید چقدر مسئله مهم و مورد توجه است.
صبر تأمینکننده ساخت شخصیتی انسان مؤمن است؛ یعنی تمام ابعاد شخصیت انسان مؤمن با صبر ساخته میشود. ساخت و ساختار درونی شخصیت مؤمن با صبر به عنوان یک عنصر تحرکبخش، یک عنصر پیشبرنده و حفاظتکننده، ساخته میشود. عیناً این جمله راجعبه جامعهی اسلامی و امت اسلامی هم مطرح است. یعنی در جامعه اسلامی و امت اسلامی نیز عنصر تحرکبخش، پیشبرنده و حافظ و نگهبان، «صبر» است؛ لذا اینجا در جمله اول «اصبروا»، با آن معنای فراخی که این واژه خوشساخت قرآن دارد، به تعبیر اهل قرآن، خطاب تحلیلی است. یعنی تکتک افراد مؤمن را دربرمیگیرد. نکته دوم اینکه «صابروا» خطاب به مجتمع اسلامی و امت اسلامی و جامعه اسلامی است و شامل حال آنها هم میشود. اینکه من عرض کردم این آیه با وضعیت خاص امروز ما تناسب دارد، از این جهت است. در جنبه فردیاش که واضح است، در جنبه اجتماعیاش اوضح است.
رهبر حکیم و عالیقدرمان در این چند وقت اخیر، دائماً روی ساخت درونی نظام تأکید میکنند و نگاهها را به ظرفیتهای درونی امت اسلامی و به این هویت و نعمتهای فراوانی که پروردگار متعال در این بخش در اختیار ما قرار داده، معطوف میکنند.
نکته بعدی بعد از مسئله صبر در آن دو جلوه، طرح یک نکته حیاتی در تأمین اقتدار امت اسلامی و در حفاظت عمومی امت و در پیشبرد آن است و آن عبارت است از مسئله سازماندهی مؤمنانه؛ آن هم با واژه بسیار جذاب و خوشظرفیت «رابطوا». ربط یعنی بستن محکم. وقتی یک چیزی را به چیز دیگری محکم میبندید، از این کلمه استفاده میشود.
خدای متعال از امت اسلامی میخواهد تمام خطوط تماس داخلیشان محکم به همدیگر بسته شده باشد و گره خورده باشد. تمام این تاروپودها محکم به هم بافته شده و از همه طرف محکم شده باشد. این معنای کلمهی «رابطوا» است. البته همانطور که قبلاً هم عرض کردیم، برداشتهای دیگری هم هست که بیارتباط با برداشت ما نیست و قابل جمع است. مثل آنچه در ارتباط با مرزبانی و مرزداری و امثال آن از این واژه استفاده میشود. آنها هم با این تعبیری که عرض کردیم کاملاً هماهنگ است. چه زمانی امت اسلامی میتواند مرزهای فکری، اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و حتی جغرافیای خودش را حفاظت و صیانت و پاسداری کند؟ وقتی که کاملاً به هم پیوسته باشند. داشتن پیوستار جمعی، آن نکته کلیدی است.
جالب است که وقتی شما سراغ مسئله سازماندهی اجتماع مؤمنین میآیید که خودش باب وسیعی است، بلافاصله و بدون درنگ متوجه قلب امت و محل این پیوندها میشوید که آن عبارت است از مسئلهی امام و امامت.
مؤمنان با وجود تمام تفاوتها و حتی تضادهای ظاهری، با محوریت امام (علیه السلام) به وحدت و یکپارچگی میرسند و مرابطه حقیقی اینجا شکل میگیرد. بعضی از مفسران دقیق، مصداق اعظم مرابطه را ارتباط با امام (علیه السلام) میدانند؛ یعنی ارتباط مؤمنان با یکدیگر باید ذیل امام و زیر پرچم امام صورت گیرد. اصلاً نظم امت و امام اینگونه تعریف شده است. در روایات هم به این مسئله اشاره شده است. خاطرتان است که سال گذشته هم تأکید کردم که تصریح شده است: «رابطوا امامکم المنتظر؛[6] حاضر باشيد براي امامتان كه در انتظار او هستيد». این هم خیلی شیرینتر و کاملاً ناظر به عصر ما است. با امام جامعه در تماس باشید.
اگر آرزوهای همهی اولیای خدا را جمعبندی کنید، میبینید که زمانه شما بزرگترین اتفاقی که رخ داده، عبارت است از تحقق الگوی امام و امت؛ البته متناسب با عصر غیبت. طبق تعریف و برنامهریزی دقیق اولیای کامل، همین مسئله ولایت فقیه که ما از آن بهرهمند هستیم یک نعمت عظیم و بینظیر که مادر همهی نعمتها است برای روزگار ما و خیلی باید قدر دانست لحظهلحظهی تنفس در این فضا را که خدای متعال روزی ما کرده است. آنوقت میبینید که کلمهی «رابطوا» در حقیقت یک آیه است و میشود اینطور معنای کرد: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَلاتَفَرَّقُوا؛[7] و همگی به ریسمان خدا تمسّک جوئید و پراکنده نشوید» اصلاً کلمهی «رابطوا» معنایش این است: اعتصام جمعی به حبل الله که جلوه اعظمش حجت خدا و امام است که در زمان ما اتصال ظاهری با امام از طریق ولیّ امر و نائب امام زمان محقق میشود که الان الحمدلله جامعهی ما و جوامع پیرامون ما زیباییها و شیرینیهای این نگاه و این عرصه را میچشد و درک میکنند.
پس «رابطوا» ارتباط بههمپیوسته با مرکز فرماندهی و رهبری الهی است. در سایه مرابطه حقیقی پاسداری و مرزبانی هم انجام میشود. در این صورت دیگر کسی جرئت ندارد نظر سوئی به مرزهای جغرافیایی امت اسلامی داشته باشند. آقای ما فرمودند چنانچه دشمنان بخواهند غلطی بکنند، تلاویو و حیفا را با خاک یکسان میکنیم.
حفاظت و صیانت از مرزهای اعتقادی، کیان، هویت و عزت، با کیمیای «رابطوا» محقق میشود. جالب است که بدانید بنیان، اساس و مقدمه «مرابطه» در دو عرصه شکل میگیرد. یک، «اصبروا»، با همهی معانی زیبایی که دارد؛ چه صبر بر طاعت، چه صبر بر معصیت، چه صبر بر مصیبت، با همان معنای فراخ خودش. دوم، «صابروا»؛ یعنی تبادل صبر بین گروههای مؤمنین؛ صبر جمعی. اینها که کنار هم قرار بگیرد، مرابطه در عالیترین سطح خودش قرار میگیرد؛ چون واحدهایش مستحکم هستند. اجزائی که میخواهد به هم پیوسته بشود، اجزای محکم و استواری است. واحد مؤمن، محکم و صابر است و واحدهای جمعی مثل خانواده مؤمن و تشکل مؤمنانه هم محکم هستند؛ چون مصابره دارند. اینها وقتی ذیل مرابطه میآیند، به اوج میرسند. البته به شرطی که آسیبهایشان کنترل بشود؛ زیرا آسیبهایی پیش میآید، چه در «اصبروا»، چه در «صابروا»، چه در «رابطوا». از طرف دیگر عنصر استحکامبخش، انگیزهبخش، زلالکننده، جهتدهنده و پیشبرنده هم ذیل این جمله است: «و اتقوا الله».
اگر بخواهیم طبق ذائقه بعضی از مفسران «اتقوا الله» را معنا کنیم، که بیشتر جنبه تقوای پرهیز در ذهنشان است، باید بگوییم این بحث بیشتر جنبه آسیبشناسانه دارد. البته اینجا بحثهای دقیقی وجود دارد؛ مثلاً آسیب در «اصبروا» چه چیزهایی است و چه آسیبهایی میتواند پیش بیاید. مثلاً درباره آسیب عُجب، خیلی مقاومت میخواهد تا انسان بتواند در فتوحاتی که برای او در عرصه حرکت مؤمنانه پیش میآید، بتواند صبر کند. تکبر و غرور و امثال آن آسیب است.
البته برخی هم گفتهاند اگر کسی خواست بر یک تشخیص حقی مقاومت کند تا آنجا که انگیزههای شخصیاش وارد نشده، این مقاومت پیشبرنده است. آنجایی که انگیزه شخصی، یعنی هوای نفس وارد شد، بازدارنده است که آنجا دیگر اسمش صبر شکوهمند پیشبرنده نیست. آنجا اسم صبر میشود جدال. تو داری جدل میکنی. اینجا چون مغالبه در کار است و شما میخواهی کمر حریفت را به زمین برسانی، صبر با این آسیب همراه میشود. اینجا تقوا نقش آسیبزدایی دارد.
اما طبق مبنای خود ما که بر اساس تعریف برگزیده و ممتاز علامه شهید مطهری (رضوان الله تعالی علیه) است، معنای تقوا خیلی فراختر از این برداشت پروایی است. ایشان تعبیر ستیز و پرهیز داشتند؛ ولی تقوا در آنجا به معنای هدفگزاری کردن، هدف الهی داشتن و خاستگاه خدایی داشتن است. تا انگیزه الهی در ما شکل نگیرد، ما به فلاح که هدف نهایی است، نمیرسیم. بنابراین تقوا به این معنا که مبنا، ریشه، انگیزه و هدف را تأمین میکند، صیانت ما را هم تأمین میکند. تقوای معنایش این است. وقتی همهی اقدامات اساسی مؤمنین به این اکسیر اعظم تقوا ضمیمه شود، رنگ خدایی پیدا میکند؛ «صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَة؛[8] اين است نگارگرى الهى و كيست خوشنگارتر از خدا؟»
یک نکته را هم مناسب است که اینجا اشاره کنم. این وجوهی که برای صبر فردی گفته شد و در روایات هم بیان شده است، سه تا است: صبر بر طاعت، صبر بر معصیت، صبر بر مصیبت.[9] این سه تا در مصابره هم هست. این «صابروا» عین همان است. این را هم دوستان توجه کنند؛ زیرا بعداً که میخواهند این مطالب را بسط بدهند، این نکته هم قابل توجه است و نباید از آن غفلت شود.
من الان در این بحث در یک شعفی هستم و باید از این بحث رد بشوم؛ ولی باید مطلبی را بگویم و آن اینکه ذیل همین بحثها است که میشود بحثهای مربوط به تشکل اسلامی را سر و سامان داد. مثلاً کلمه «مصابره» در ارتباطات داخلی، ساختارها، چینشها، انضباط تشکیلاتی، تقدم و تأخرها و فضاهای داخلی، کاربرد فراوان دارد؛ زیرا کلمه مصابره اگر وسیع شد، با این نگاه هم شامل مصابره بر طاعت و هم مصابره بر معصیت میشود. همهی اینها صیانت و حفاظت جمعی برای گروههای مؤمنین در مقابل معصیت درست میکند. در ارتباط با مصیبتها نیز چنین است. مصیبت یک وقت اقتصادی است، چند ماه حقوق نیست، گرفتاری است، گاهی ورشکستگی است. اگر مؤمنان صبور باشند، میتوانند تبادل صبر کنند؛ یعنی یک مؤمن از آن دیگری صبر میگیرد و خود نیز به دیگران آن را تزریق میکند. اینجا بحثهای خاص تشکل الهی شکل میگیرد که باید به آن توجه کرد.
یک نکته لطیفی هم دیدم یکی از بزرگان اشاره کردند که در این آیه که فرموده: «و اتقوا الله» در واقع به شما یادآوری میکند که نگاه توحیدیتان را کاملاً حفاظت کنید؛ چون گاهی در این مسیر، ملت جای امت را میگیرد و حس ناسیونالیستی غلبه دارد. در تشکل هم همینطور است. گاهی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، خودش موضوعیت مییابد و موضوعیت متفاوتی از حرکت مؤمنانه پیدا میکند. اینجا به شما یادآوری میکند که: «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَميعاً؛[10] تمام نيرو[ها] از آنِ خدا است». باید نگاه توحیدی در اینجا حفاظت بشود. خدای متعال حتی به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هم میگوید: «وَاصْبِرْ وَما صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللَّه؛[11] و صبر كن و صبر تو جز به [توفيق] خدا نيست». اگر میتوانی بایستی و پایداری کنی، به لطف ما بوده و ما تو را نگه داشتهایم. وقتی خداوند با پیامبر اکرم اینگونه سخن میگوید، تکلیف بقیه روشن و واضح است.
در زمانی که جنگ نیست، ذیل کلمه «رابطوا» روایاتی داریم که میگوید: «انْتِظَارِ الصَّلَاةِ خَلْفَ الصَّلَاة»[12]. این تعبیر هم خیلی جالب است؛ از بین همهی وظایف، به ارتباط بسیار وثیق و دائم با نماز و مسجد اشاره شده است. البته مسجد فقط معبد نیست؛ بلکه مرکز ارتباطات اصلی مؤمنان با یکدیگر و محل شکلگیری اخوّت ایمانی است و همهی اینها باید در خدمت آرمانهای بزرگ و مسئولیتهای بزرگتر قرار گیرد.
دوستان همت کنند، مرکز فرهنگی تبلیغی آیندهسازان در قم هم پیشگام باشد، سایر دوستان هم در این زمینه کمک بکنند تا یک کتاب آیه سال برای مربی تدوین کنیم. کار سختی هم نیست؛ چون خوشبختانه در ارتباط با این آیه تا دلتان بخواهد کار شده است. اگر دوستان به چند تفسیر اصلی مراجعه بکنند و یک جمعبندی از آنجا بگیرند، کار ما در این بخش انجام شده است؛ یعنی در واقع یک جمعبندی خوب که البته من بر کار دوستان با نظارت میکنم تا کار خوب و دقیقی به دست بیاید. این کتاب دست مربیهای ما را پر میکند برای اینکه بتوانند با اشراف بیشتری بحثها را پیش ببرند.
پیشنهاد دوم اینکه یک کتاب آیه سال دانشآموزی میخواهیم. این کار یک مقدار سختتر است. کار اول آسانتر است؛ اما کار دوم مقداری سختتر است. این هم انشاءالله باید خیلی سریع تدوین شود؛ چراکه قرارگاههای ما و جلسات خیمهها را تأمین میکند.
دوستان، شایسته است که یک کار خوب دیگر نیز انجام بدهند و آن اینکه دیدگاههای رهبر معظم را در مباحث مربوط به صبر و پایداری و استقامت، گردآوری کنند. نگاهها جذاب، نو، بهروز و مورد نیاز، ذیل همین آیه و در عمل به این آیه کریمه موجود است. آنها را هم انشاءالله دوستان همت کنند، استخراج بکنند و اگر به آن دیدگاههای امام راحل ضمیمه بشود، نورٌ علی نور میشود. اینهم نکتهی سوم.
کار بعدی یک مقدار سختتر از سه کار قبلی است؛ البته شاید به کار کتاب دانشآموز مقداری نزدیک باشد. باید ذیل فصول آیه «اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله» راهکارهای عملی و سبک زندگی را استخراج کنیم. در این صورت، یک نقشه اقدام با ملاحظه شرایط سنی و موقعیت و ویژگیهای دانشآموزان عزیز ما به دست میآید.
پیشنهاد دیگر این که اگر دوستان بتوانند از این منظر به سیره شهدا و جانبازان و بزرگان عرصه دفاع مقدس نگاهی بیاندازند و برداشتی داشته باشند و سبک زندگی آنان را به دست بیاورند، کار بسیار قابل تحسینی خواهد بود.
در سطح عمومی تشکیلات ما هم یک فراخوان جدی برای کارهای متنوع ذیل مضامین این آیه نورانی برای دانشآموزان و مربیان و دیگر مرتبطان با اتحادیه داشته باشیم؛ البته با جایزههای خوب که ما از طرف رهبر عظیم الشأن تبرک میکنیم و تبرکی آقا را هم برای افراد میآوریم. یک اقدام جمعی باید در این بخش صورت بگیرد و جوائز خوبی برای آن بگذارید.
ما طی سالهای گذشته، محصول پایداری جمعی و پیوستاری با امام را درو کردیم؛ یعنی جامعه ما طعم شیرین آن را چشیده و دستاوردهای صبر جمعی پیش چشم ما هست. در روایات ما صبر مساوی است با ظفر. انشاءالله جزء کارهایی که انجام میدهید، این روایات دیده بشوند. هم باید بدانیم که: «صبر و ظفر دوستان قدیمند، بر اثر صبر نوبت ظفر آید». آقا (حفظ الله تعالی) تلاش میکنند این را به جامعه بفهمانند. در بحثهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، همواره بر این مطلب تأکید دارند که چون ایستادیم، موفق شدیم. مصابره یک وجه درون امت دارد که تبادل صبر است، و یک وجهه مواجهه با دشمن. در مواجهه با دشمن معنای مصابره این است که هر چه او میآورد، تو باید چند برابرش را به میدان بیاوری تا بتوانی بر آن غلبه کنی. یعنی در مواجهه با دشمن باید کاملاً پر و پیمان بروید. رهبری نظام تلاش میکنند این مسائل خوب تفهیم بشود. البته بعضیها «لایسمعون، لایفهمون، لایفقهون و لایشعرون؛ اولئک کالانعام بل هم اضل» هستند و این سخنان برای آنها فایده و اثری ندارد! این راجعبه آیه سال.
اما میماند چند نکته. نکته اول در ارتباط با شعار امسال است که خوشبختانه در ضمن آیه سال همهاش بود. انشاءالله مورد توجه دوستان قرار میگیرد. اما به طور خاص دو محور دارد: اقتصاد، فرهنگ؛ با یک نکته کلیدی که مدیریت جهادی است. در ارتباط با اقتصاد ما قبلاً صحبتهایمان را کردیم. هم در جهاد اقتصادی که قبلاً نامگذاری شده بود، هم در ارتباط با سال گذشته که حماسه اقتصادی بود، یک فهرست پیشنهاد شد. دوستان کارهایی انجام دادند و مشغول جمعبندی گزارشها هستند تا ببینیم ذیل پیشنهادهایی که مطرح شده بود، چه اتفاقی افتاده است. امسال هم باید همان بحثها را دنبال کنیم. مثل مباحث تربیت اقتصادی که مطرح شد.
در محور فهرست بحثهای اقتصادی، دوستان به بحث سال گذشته و بحث سال 90 مراجعه کنند.
اما نکتهای را اضافه میکنم و آن اینکه عنایت داشتید که رهبر عزیزمان خودشان به تبیین اقتصاد مقاومتی وارد شدند. ایشان سیاستها را ابلاغ کردند، اما به همین مقدار اکتفا نکردند و در جلسه مسئولان نظام، آن را تبیین کردند. باز به این مقدار اکتفا نفرمودند و در جلسه اول سال در حرم مطهر حضرت رضا (علیه السلام) به سؤالهایی در این زمینه پاسخ گفتند.
یک بند از سیاستهای اقتصاد مقاومتی عبارت است از گفتمانسازی؛ همان چیزی که پارسال راجعبه آن به عنوان وظایف تشکیلاتی خودمان تأکید کرده بودیم. باید فکر کنیم که چطور انجمنهای اسلامی میتوانند از این پدیده مبارک و نجاتبخش کشور را که نسخه شفابخشی است برای اقتصاد کشور، تبیین دانشآموزی داشته باشند. کافی است فقط و فقط به بیانات رهبر عزیزمان مراجعه کنیم. اصلاً شما از همان جا الگوها را بگیرید. ایشان وقتی خواستند این بحث را شروع کنند، فرمودند اولاً ببینیم ما چه داریم. این یک قسمت کار است؛ بخشی که دیده نمیشود. باید تمام ظرفیتها و استعدادهای کشور ما برای اینکه به استقلال اقتصادی برسد، شناسایی شود. ایشان اول اینها را برشمردند. چقدر کارهای خوب نمایشگاهی و جذاب میشود در همین راستا انجام داد. یکی از دخترهای بزرگوارمان راجعبه همین مسئله پرسیدند که اگر ما بخواهیم یک حرکت جنبشی در مدرسهها انجام بدهیم، باید چه کاری انجام دهیم؟ عرض کردم همین بحث اقتصاد مقاومتی، ظرفیت اقدام جنبش دانشآموزی را در عرصه گفتمانسازی دارد. خیلی کارهای زیبایی را میتوانیم در این بخش انجام بدهید. البته دوستان باید در مرکز از نظر محتوا و غنیسازی محتوایی کمک بکنند.
اما در محور فرهنگ که همه کار اتحادیه است، نگرانی رهبر معظم مسئله رخنه فرهنگی بود. بعد ایشان یک فهرست در این باره دادند. من خواهش میکنم دوستان عزیز به آن فهرست مراجعه کنند. این فهرست با قبل فرق کرده است. قبلاً که بحثها عمدتاً راجعبه تهاجم فرهنگی مطرح میشد، مصداقها بیشتر به آسیبهای حوزههای دینی و امثال آن مربوط بود. آنها را رهبر عزیزمان در آن فهرست خود آورده است که مثلاً آنجایی که فلان رفتار میشود، آیا میتوان از کنارش گذشت؟ چند سؤال را مطرح میکنند.آنجا را دقت بفرمایید چند مطلب تازه هست؛ تازه از این جهت که برجستهسازی و تأکید شده است. رخنه فرهنگی از نظر رهبر عزیزمان مصداقیابی و تصریح شده است. مثلاً کسانی که دل مردم را خالی میکنند یا چوب حراج به هویت اسلامی و ملی ما میزنند و تحقیر میکنند، اینها را ایشان جزء این فهرست آورده است و برجستهسازی شده است. این موارد را هم دوستان عنایت کنند.
در بخش فرهنگی که همهی کارهای ما در این عرصه به شکل برجسته تعریف میشود، یک نکته فوقالعاده مورد تأکید است و آن اینکه رهبری عزیز و عالیقدرمان در اواخر بیاناتشان روی مسئله جمعهای خودجوش جوانان تأکید کردند و مستقیماً این گروهها را مورد خطاب خود قرار دادند. این کار ایشان نشاندهنده دو نکته است. نکته اول اینکه چندان امیدی به دستگاههای عریض و طویل فرهنگی وجود ندارد. این یک. امیدواریم آنها یک کاری بکنند؛ ولی ....
نکته دوم اینکه خوشبختانه جمعهای خودجوش جوانان در کشور بهقدری تقویت و سازماندهی شده هستند که توانستند ظرفیت خطاب را پیدا کنند. از جمله آنها شما هستید. یعنی مصداق ویژه و ریشهدار، تعریفشده، سازماندهیشده، شبکهدار جمعهای خودجوش جوانان، همین اتحادیه مبارک است.
یک نکته کلیدی این است که در اتحادیه، انجمن اسلامی اصالت دارد. مراقب باشیم گاهی اولویتها دستکاری نشود. انجمن اسلامی چه کار باید بکند که خودجوشیاش، درونزا بودنش، طراوتش، نشاطش حفاظت بشود؟ این آن چیزی است که مورد تأکید است. حالا هم که رهبر عظیمالشأن خطاب کردند، این خطاب ایشان از بالای سر اتحادیه به عنوان آن مجمع اتصالبخش و برقرارکننده ارتباط عبور میکند و مستقیماً میخورد به ذات انجمن اسلامی مدرسه. یعنی خطاب رهبری اینجا دقیقاً مثلاً فلان انجمن اسلامی در یک دبیرستان در یک شهر دورافتاده است و بالای سر او قرار میگیرند.
این البته چند پیام دارد. این بهسازی شبکه تشکیلاتی ما و مراقبتهایی که باید بشود، همهی اقدامات ما باید ناظر به جوشش چشمه انجمن اسلامی در مدرسه باشد. همهی کارهای ما باید از آنجا سر در بیاورد. مثلاً ما چند نوبت روی قرارگاه تأکید کردیم و خوشبختانه ادبیات قرارگاهی شکل گرفت.
ما بر روی قرارگاه تأکید کرده بودیم برای اینکه انجمنهایمان تقویت بشوند. ما گفتیم مسئولان انجمنها بیایند در قرارگاه تا بهروز بشوند؛ ضمن اینکه اینها دستشان در دست هم باشد. یعنی انجمنهای اعضای قرارگاه فعالتر عمل کنند، با همدیگر تبادل اطلاعات و توان و نیرو داشته باشند. امّا یکوقت متوجه شدیم که از دل آن تأکیدها یک هویت مستقلی به نام قرارگاه درآمد که خود را صاحب اصالت میداند! همه، مخصوصاً عزیزان ما که الان در قرارگاه ملی حضور دارند، باید بدانیم که اصالت با انجمن اسلامی است. این مسئله و جوانب گوناگونش فکر کنید و پیشنهادهای خوبی ارائه کنید.
یک نکته راجعبه ارتباط انجمنها و مسجد است که من در بحث آیه به آن اشاره کردم و ذیل «رابطوا» گفتم که روایات متعدد در این باره داریم که این خودش یک سرفصل است. ما امسال در استان تهران در حوزه مسجد یک طراحی کردیم که انشاءالله کشوری میشود. امسال مساجد استان تهران با محوریت «مسجد، کودکان و نوجوانان» تعریف شده تا پیوند و ارتباط کودکان و نوجوانان با مساجد جدیتر شود. در این زمینه اتحادیه هم بنا است کارهای بسیار خوبی را انجام بدهد. شایسته و بجاست که دوستان برای اینکه این طرح در سطح کشور اجرا شود، فکری کنند: الگوی تعامل فعال و مناسب بین دو کانون اصلی و مهم جامعه، یعنی «مسجد و مدرسه» تدوین شود؛ البته کانون اصلی و اصیل مسجد است. البته مدرسه جزء کانونهای اجتماعی امروز ما است؛ امّا فراموش نکنیم که در گذشته مدرسه هم در مسجد بود. این یک مطلب و یک یادآوری. توضیح و شرحش بماند با خود شما.
نکته دوم که در جلسات دیگر به تفصیل بحث شده است اینکه ما در بخش قرآنی، وضعیت خوبی نداریم. باید این کمبود را با سرعت جبران کنیم. در این زمینه پیشنهادهایی هم وجود دارد؛ البته دوستان خودشان هم فکر کنند؛ زیرا حرکت در اتحادیه به صورت انجمنمحور است. انجمنهایمان باید به این مسئله فکر کنند، ابتکار داشته باشند، به میدان بروند و با مجموعه قرآنی ارتباط بگیرند. از این طرف هم تشکیلات و دفتر مرکزی پیشنهاد و الگوهای هماهنگ کشوری را داشته باشد و ارائه کند تا اینها به دست هم برسد. یعنی هم از آن طرف حرکت بشود، هم از این طرف تا انشاءالله برآیندش یک تحرک قرآنی جدیدی در اتحادیه بشود. به شدت منتظر این کار هستیم و توقع داریم و در خدمت هم هستیم که ببینیم در این زمینه چه کاری میتوانیم بکنیم. هر چه در این بخش کار بکنیم، کم است.
نکته بعدی بیشتر مربوط به آقا پسرها است. دختر خانمها این افتخار را دارند که جشن عبادت و تکلیفشان را در نه سالگی برگزار میکنند؛ یعنی حدود شش سال زودتر از پسرها. این یک افتخاری است برای خانمها و نشاندهنده هوش معنوی و ظرفیت فوقالعادهای است که خدای متعال به آنها کرامت کرده است. بنابراین فعلاً با دختر خانمها کاری نداریم؛ چون به دوران ابتدائی مربوط میشود و فعلاً اتحادیه در مقطع ابتدایی ورودی ندارد. درباره راهنمایی بنا بود جمعبندیهای جدی تشکیلاتی صورت بگیرد. بعضی جاها دیدم اقدام کردهاند که باید آن را دنبال کنیم. البته تغییرات اخیر آموزش و پرورش مقداری قواعد کار را به هم زده است. دوستان باید آنها را هم لحاظ کنند و فعالیتهایشان را تسریع کنند تا مجموعه ما در این بخش به یک تکلیف روشنی برسد. اما در ارتباط با آقا پسرها غفلتی رخ داده است. در مجموعه ما برای پسرها که اتفاقاً در همین سنین این اتفاق الهی(سن تکلیف) برایشان رخ میدهد، هیچ کاری انجام نمیدهیم. من خواهش کردم از دوستان و قبلاً هم گفتم که به آن فکر کنند. حالا هم در جمع همهی عزیزان عرض میکنم که انشاءالله این را هم در دستور کار قرار بدهند تا یک اتفاق خوب در این بخش شکل بگیرد. چه بسا ما بتوانیم الگویی را به آموزش و پرورش کشور ارائه کنیم.
من در جلسهای که خدمت رهبری بودیم، اهمیت این نکته را دریافتم. جوانی که به سن تکلیف رسیده بود، به محضر ایشان رسیده بود. به رهبر معظم انقلاب یادآوری کردند که این جوان امسال به تکلیف رسیده است. عده زیادی از مسئولان خدمت آقا بودند؛ امّا آقا همه را رها کرده بود و با آن جوان مشغول صحبت کردن شد. چند دقیقه که طول کشید و آن آقایان احساس کردند غیر عادی است. گاهی ایشان ممکن است با افراد صحبت کنند، ولی معمولاً کوتاه است. آقا به آن نوجوان فرمود که خدا از این به بعد با تو کار دارد و تمام خطابهای الهی الان متوجه تو شده است. من آنجا متوجه شدم که ما از این ظرفیت غفلت میکنیم. گوشه و کنار کشور کارهایی میشود؛ ولی در بخش پسران یک الگویی که با روحیات آنها تناسب داشته باشد، وجود ندارد. برای دختر خانمها بیشتر جنبه نماز و چادر دارد؛ اما در مقطع آقا پسرها، کتاب و شرح و بیان لازم است. خیلی کارهای خوبی میتواند انجام بگیرد.
این هم یک نکته که اگر انشاءالله در این زمینه سریع اقدام بکنیم، میتوانیم الهامبخش مجموعههای دیگر باشیم. من دوست دارم اتحادیه در این زمینهها پیشگام و پیشرو باشد.
باید ارتباط فعال با سایر تشکلهای همسو در دستور کار جدی ما باشد. این مطالبه رهبری عظیم الشأن است: شکلگیری جبهه انقلاب اسلامی، جبهه نیروهای وفادار، مخصوصاً در عرصه فرهنگی. باید امسال این قضیه بیشتر مد نظر مجموعه ما باشد و در این بخش کار قویتری را انجام دهیم. البته کار سختی است. رهبر عظیم الشأن امسال بعد از مشهد مقدس به راهیان نور رفتند. البته قبلاً هم شبیه این انجام شده بود. اما امسال بلافاصله رفتند راهیان نور. این کار ایشان پیام داشت. بعد هم آنجا چند جمله صحبت کردند. پیام روشن رهبری عزیز ما ارتباط همهجانبه همهی گروههای فرهنگی و همهی تشکلهای ما با معارف دفاع مقدس است. در زمینه زنده نگه داشتن یاد و معرفی شهدا، کارهای خوبی در اتحادیه شکل گرفته که دوستان باید با قوّت بیشتری با ابتکارات جدید این کار ارزشمند را دنبال کنند.
در بیان رهبر عظیم الشأن ایشان از مراجع فرهنگی، اساتید و گروههای مختلف درخواست کردند که در ارتباط با مسائل کشور، مناسبات و مسائل فرهنگی کشور با نگاه نقادانه، مسائل را زیر نظر داشته باشند، نظارت کنند و انتقادات خودشان را که طبعاً انتقادات خیرخواهانه و سازندهای است، مطرح کنند. این شامل حال مجموعه ما هم میشود. باید در این زمینه تشکیلات ما فعالتر از قبل برخورد کند.
رسیدیم به نکتههای آخر. نکته اول که فوقالعاده مهم است و ما هم به هر مناسبتی یادآوری کردیم، اینکه «رابطوا» در تشکیلات ما، ذیل عنوان جذاب «اخوّت ایمانی» شکل میگیرد. دوستان به این ملتزم باشند. حقوق اخوّت و حقوق متقابل، بخشی است که باید همیشه در مجموعهی ما برجسته و پررنگ باشد. مراقب آسیبها باشید که شیطان اینجا سرمایهگذاری میکند. هر جا که اخوّت میخواهد تقویت بشود، شیطان با همهی اعوان و انصارش وارد میشود تا ایجاد شکاف و رخنه بکند.
نکته دوم اینکه خواهش من از دوستان، از مسئولان محترم استانها، معاونین گرامیشان، برادرها و خواهرها و فردفرد عزیزانی که در مجموعه حضور دارند این است که ایمنی محیط کارشان را جدی بگیرند و به آن توجه کنند. ما سال گذشته حادثه تلخی داشتیم که برای مجموعه ما خیلی تلخ و گران بود. البته در آن مسأله اهمالی نبود. اما ما یک جوان عزیز، پسندیده و دوستداشتنی را از دست دادیم که انشاءالله خدای متعال ایشان را رحمت کند و مشمول عنایات الهی شود و به خانوادهشان – که البته اهل صبر جمیل هستند - صبر کرامت کند خدای متعال ایشان را با شهدا محشور کند. این تلنگری به ما بود که دوستان در اجتماعاتشان جنبههای ایمنی را خوب در نظر بگیرند. در این زمینه من خواهشم از عزیزان، از آقای دبیرکل و دوستان این است که یک آییننامه برای اجتماعات اتحادیهایمان تدوین بکنیم. دوستانی که مسئولیت دارند، جنبه ایمنی فضای کار و مأموریتهای افراد را ملاحظه کنند. إن شاء الله خداوند همگی را به سلامت بدارد و همگی تشکیلات ما بیمهی جمعی حضرت عباس(علیه الصلاة و السلام) و در زیر پرچم ایشان هستیم. ولی باید مراقبتهایمان را خردمندانه و هوشمندانه، بیش از گذشته انجام بدهیم.
نکته پایانی تشکر است. باید از همهی دوستان، صمیمانه تشکر کنم؛ از همهی عزیزان، از مرکز تا اعماق کشور، واحدواحد انجمنهای اسلامی. خوشبختانه سال 92، سال پرتلاشی بود. موفقیتها و کامیابیهای خوبی را هم مجموعه ما در کارنامه خودش داشت که باید به درگاه الهی شاکر باشیم. «الحمدلله رب العالمین» کنگره خیلی خوب و قوی و مناسبی برگزار شد و ملاحظاتی را داشتیم و آن ملاحظات را به دوستان تذکر دادیم تا برای کنگرههای بعدی مد نظر داشته باشند.
از برنامههایی که دوستان در سطح ملی انجام دادند، برنامه «مدرسه انقلاب» را خیلی پسندیدیم. خیلی کار خوبی است انشاءالله این از آن کارهایی است که نباید زمین گذاشته بشود؛ مخصوصاً حالا که تجربهاش را هم دوستان پیدا کردهاند. همانطور که قبلاً عرض کردم، گزارشش محضر رهبر عزیزمان هم ارائه شد. خیلی برای ایشان شیرین بود. مخصوصاً روایتگری خود بچهها از دستاوردهای انقلاب برای ایشان خیلی جذاب بود.
خوشبختانه دیدم استقبال خوبی در استانها از مبلّغان محترم میشود. خود استانها، خود انجمنها، خود هیئتهای انصار المهدی (صلوات الله و سلامه علیه) این فرصت را غنیمت بشمارند و این ظرفیت را فراهم کنند. دوستان در مرکز قم هم آماده باشند این کار را باید گسترش بدهند. از کار خوبی که امسال هم انجام شد تشکر میکنیم.
این کار خوبی را که دوستان در ارتباط با مربیان انجام دادند، مراجعه کردند، ارزیابی گرفتند، گروهبندی کردند، از آن کارهای بسیار پسندیده و خوب بود.
در محور حماسه سیاسی، دوستان عزیزمان فعالیتهای خوبی را در آستانهی انتخابات در کشور انجام دادند که واقعاً جای تشکر دارد. مجموعههای پیرامونی تشکیلات و مؤسسات هم فعالیتهای خوبی را به سهم خودشان داشتند که تشکر میکنیم از مرکز قم، از مؤسسه علمی، از فعالیت خوب نشریه که حال و هوای بهتری بحمدالله پیدا کرده است.
صمیمانه تشکر میکنیم از فعالیتهای خوبی که در دفتر مرکزی هم انجام شد. من دیدم دوستان خیلی با نشاط و شاداب و جدی - به رغم مشکلاتی که پیش آمده بود - کارها را ادامه دادند و متوقف نشدند. خوب ایستادند، مقاومت کردند، پیگیری کردند، غیرتآفرین و غیرتمندانه ایستادند و بعضی از مشکلات به فضل الهی حل شد.
از اقدامات همهی عزیزان صمیمانه تشکر میکنم. اگر بخواهم بگویم این فهرست همچنان ادامه دارد و فقط از باب قدرشناسی همین چند مورد را اشاره کردم. از مجموعهها و فردفرد شما صمیمانه تشکر میکنم. مخصوصاً از دانشآموزان عزیز، فهیم و واقعاً انقلابی و مؤمنی که وقتی انسان به دیدنشان میرود و کارشان را در مدرسه میبیند، تمام وجودش سرشار از شکر به درگاه خدای متعال میشود. از فردفرد آن عزیزانمان که پرچمداران تشکیلات ما هستند هم صمیمانه تشکر میکنم.
همه شما عزیزان را به پروردگار متعال و مهربان میسپارم. امیدوارم که سالی پر از خیر و برکت و عافیت همراه با گشایشهای معنوی برای فرد فرد شما، برای انجمنهای شما، برای اتحادیه و فتوحات و گشایشهای فراوان برای نظام اسلامی و برای همه امت اسلامی و دوستان اهل بیت در سراسر عالم باشد به عنایت حضرت زهرا (صلوات الله و سلامه علیها).
به ارواح مطهر شهدا و روح مطهر امام راحل عظیم الشأنمان صلواتی هدیه بفرمایید.
[1]. حج: 5.
[2]. روم: 50.
[3]. حاقه: 19.
[4]. اعراف: 58.
[5]. آل عمران: 200.
[6] . تفسير برهان 1/343؛ 2/425 و 426.
[7] . آل عمران:103.
[8] . بقره: 138.
[9]. امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) فرمودند: «الصبر ثلاثه، الصبر علی المصیبه والصبر علی الطاعه و الصبر علی المعصیه؛ صبر بر سه گونه است: صبر بر مصیبت، صبر بر طاعت و صبر در برابر معصیت». ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص146.
[10]. بقره: 165.
[11]. نحل: 127.
[12]. حر عاملی، الوسائل الشیعه، كتاب الصلاة، باب (2)، حديث 8.