سال جدید و سنتهای الهی
سال جدید را به همهی برادران و خواهران عزیز تبریک عرض میکنم؛ مخصوصاً اینکه امسال بحمد الله با یاد و نام حضرت زهرا (سلام الله علیها) و با عرض ارادت به ساحت قدسی آن حضرت آغاز شد. بحمد الله مردم ما طبق سنّت جاری کشور یک فرصت تعطیلات نسبتاً طولانی را پشت سر گذاشتند و معمولاً در این فرصت اتّفاقات خیلی خوبی میافتد. در بافت عمومی مردم خیلی از سنّتهای اسلامی مورد توجّه قرار میگیرد که بسیار باعث خوشحالی است، مخصوصاً صلهی رحم که به صورت گسترده انجام میشود و عرض ارادت به پدر و مادرها که به طور خاص و مؤکّد در این ایّام انجام میشود. نسبت به آنها که از دنیا رفتهاند، توجّه میشود و کسانی که عزیزی را از دست دادند، در فامیل مورد توجّه خاصّی قرار میگیرند، محبّت میشود، عیدی داده میشود، مخصوصاً بچّهها خیلی خوشحال میشوند، سفرهای زیارتی فراوانی انجام میشود، عمدهی مقاصد این سفرهای عجیب غریبی که در کشور ما انجام میشود در این ایّام، به قصد مراکز زیارتی و معنوی است. میلیونها نفر به زیارت حضرت رضا (علیه الصّلاۀ و السّلام)، زیارت حضرت فاطمهی معصومه (سلام الله علیها) و زیارت حضرت احمد بن موسی میروند که بسیار شیرین است.
بحمد الله سفر به عتبات نیز فراوان بود، عمده یکچنین اتّفاقاتی که میافتد، در آغاز سال و اینها همه برکت است. پیوست آن انسان توقّع دارد که عنایات و الطاف الهی فراوان بر ملّت نازل بشود، مخصوصاً در پرتو دوستیها، محبّتها، دیدهبوسیها، تجدید رفاقتها و محبّتها که چیزهایی است که پیش خدای متعال مطلوب است.
در کنار آن هم حواشیهایی داریم، آنها که حجر المثانه است، خیلی چیز مهمی نیست. به قول حاجی سبزواری (رضوان الله علیه) در باب شرور، ایشان در کتاب شریف منظومه اصطلاح «کحجر المثانه» را بهکار میبرد. همهی دستگاههای بدن خوب کار میکند، چشم میبیند، گوش میشوند، دست و پا فعّال است، قلب کار میکند، مغز و همهی اینها مشغول هستند، ولی یک جایی هم یک دردی وجود دارد، آن درد هم گاهی شدید است ولی بالاخره اذیّتکننده است، امّا نسبت به این کل که اتّفاقات جذّاب، خوب و زیبایی وجود دارد، خیلی قابل ملاحظه نیست.
در کل اتّفاق بسیار مبارکی است، نوروز است و باید قدر دانست، آن حواشی هم مانند اسرافها، تجمّلطلبیها، اختلاطهای نامناسب وخرافهها، که البته خیلی کم شده، امیدواریم که با فرهنگسازی کاهش پیدا کند. مثلاً در باب روز سیزدهم فروردین، دیگر کسی مثل قبلها فکر نمیکند، تقریباً درست شده، اکنون به روز طبیعت تبدیل شده، ولی قدیمها واقعاً نحس میدانستند، روز سیزده را یک آداب و قضایایی برای خود داشتند.
روز طبیعت در تهران به مسجدی رفتم که کنار آن یکی از پارکهای بزرگ تهران قرار داشت، به حسب همان ذهنیت اوّلیه، در ذهن خود من این بود که آن مسجد، امروز یک مسجد خیلی غریبی باید باشد، چون گاهی آن مسجد رفته بودم، مسجدی بسیار باشکوه، زیبا، بزرگ، در ذهن من بود، که حالا یک صفی هم آنجا برای نماز تشکیل میشود، احتمالاً امام جماعت آن هم به مسافرت رفته، که اینطور هم بود، البته یک روز قبل آن هم رفته بودم، امام جماعت نبود، طبعاً ما آنجا نماز را برگزار کردیم. آن روز ما اوّل وقت نماز رفتیم دیدیم اصلاً در مسجد جایی نیست و از جمعیت نمازگزار پر شده است. این مسجد را من هیچ وقت با یکچنین جمعیتی ندیده بودم. مردم به پارک آمده بودند، وقت نماز هم به بانشاط و خوب به مسجد آمده بودند. این باعث شد که من غروب هم همانجا رفتم. ظهر که رفتیم با این کیفیت خیلی سرحال شدم، واقعاً دیدم مسجد پر از جمعیت است. نسبتاً از بخشهای شمال شهر است، مثلاً آدم در برداشت اوّل فکر نمیکند چنین جمعیتی به مسجد بیاید، سپس شما میروید و میبینید بحمد الله چقدر جذّاب بود. شب هم برای اقامه نماز همانجا رفتیم که هنوز مردم نرفتند یا در حال رفتن هستند. بافت عمومی کشور بحمد الله یکچنین فضایی دارد و بسیار باید به درگاه پروردگار متعال شکر کنیم.
تحلیل، جمعبندی و تصمیمگیری تشکیلاتی
برای جامعهی دانشآموزی و فرهنگیان کشور تعطیلات نوروز معمولاً تعطیلات مفصّلتری است، طولانیتر از سایر ادارات و امثال اینها است. گاهی هم درس کلّاً از یاد بچهها میرود و فراموش میکنند که چه میخواندند.
اینکه سال جدید میشود مثل یک نقطه سر خط است. بالاخره یک دورهای پشت سر گذاشته شد، انسان میتواند نگاه کند و اشتباهات، خطاهای شخصی، خانوادگی، را برای خود تحلیل صحیح کند، به حساب اخلاق، رفتار، معاشرت، افکار، روحیات، برخوردها، انگیزهها، نیّت، نماز، روزه، مناجات، دعا و سحر خود برسد آنها را تحلیل کند. نقاط قوّت و نقاط ضعف خود را فهرست کند.
انسان در سال جدید تازه شروع کند، اشکالات خود را کم کند، نقاط قوّت خود را تقویت کند، به همین ترتیب خانوادهی خود را تحلیل کنید، فضای عمومی خانواده، جهتگیریها، برنامهها، وضعیت مختلف خانواده، اقتصاد، فرهنگ، اخلاق، معنویات، تربیت بچّهها، مناسبات زن و شوهر و مناسبات بچّهها را تحلیل کند، دوباره همینطور شروع کند چون هنوز دیر نشده است.
شیطان میگوید: خوب بود شما این حرف و یادآوری را به ما در اسفند میکردید، اکنون دیگر وارد نود و چهار شدیم. ببینیم نود و پنج چه خواهیم کرد؟! کار شیطان همین است، همه را به آن طرف میاندازد، تسویف است کار او اینگونه است، مدام سوف سوف کند، میگوید: خیلی خوب، چه روزی از فروردین است؟ پانزده فروردین است. اوّل میگوید ببینیم اردیبهشت چه خواهیم کرد، بعد از آن هم میگوید که این سه ماه اوّل که دیگر گذشته، برای سه ماه دوم و بعد هم برای ماههای میرود و حالا ببینیم نود و پنج چه کاره هستیم. ما را سر کار میگذارد. انسان باید مواظب باشد از شیطان رودست نخورد.
تحلیلهای تشکیلاتی هم لازم است که انسان ببیند در ارتباط با مسئولیتهای اجتماعی و فعّالیتهای تشکیلاتی خود چه کار میکرده، چقدر خوب و با کیفیت بوده، ضعف و قوّت او در کجا بود. هر کسی، شخصاً آن موقعیتی را که دارد و در مجموع، آن امانتی که بهدست او سپرده شده را تحلیل داشته باشد. اینکه میگویم تحلیل معنای آن این است که فرض کنید کسی در مورد مسئولیتی و امانتی بگوید: آقای فلانی! جنابعالی در سال گذشته چه کار کردید؟ قوّت و ضعف شما چه بود؟ تصمیمات تازهی تو چیست؟ سریع بتواند تحلیل کند؛ اینطور آماده کرده؛ فکر کرده، نوشته ودستهبندی کرده است. بگوید قوّتها و ضعفهای من اینها بود و این تصمیمات را در پیش رو دارم. برداشت اجمالی فایدهای ندارد، برداشت تفصیلی و صورتبندی کرده مهم است. تصمیمات جدید خود را بداند، که اگر کسی با شما مواجه شد بداند این آدم نو شده، مثل اینکه یک اتّفاقی افتاده باشد و کارهای تازهای انجام میدهد.
معمولاً ما اینگونه تحلیل نداریم، در ذهن داریم. ذهن ما علی العجاله میگوید: به نظر من اینطور بودم، معنای آن این است که ما فکر کمتر میکنیم. در بخش فکر ضعف ما بیشتر از ذکر است، ما در ذکر هم ضعف داریم، امّا من محاسبه کردم و دیدم مشکل ما بیشتر مشکل فکری است. در ذکر هم فقر و ضعف ما کم نیست، امّا در فکر ضعف ما زیاد است، مخصوصاً در ادمان الفکر، یک فکر کشداری که به نتیجه برسد. گاهی فکر میکنیم و نا تمام رها میکنیم، گاهی فکر میکنیم، فکر ما منطقی نیست، یعنی مبتنی بر مقدّماتی برای رسیدن به یک نتیجهای نیست. در فکر، انسان فهرستی از معلومات را کنار هم میچیند تا یک کشفی برای او رخ بدهد، آن کشف مهم است و یک مجهولی برای او آشکار میشود.
در هر صورت یکی همین است که انسان فکر کند، احصاء کند، سپس خروجیها و نتایج آن را مکتوب و دستهبندی کند، از آن جمعبندی بگیرد و به تصمیماتی برسد. راجع به کلان تشکیلات هم باید دوستان کارنامه سال گذشته را ببینند که این کارهایی را که کردند، همین چیزی است که در ارتباط با برنامه اتّفاق افتاده است. من هم به رفقا تأکید کرده بودم که قبل از سال جدید این کار را تمام کنید که خوشبختانه تمام کردند.
این کار انجام شده و دوستان در حوزهی اجرایی جمعبندی گرفتند، به یک نتایجی برای برنامههای سال جدید رسیدند، تحلیلی دارند که چرا چنین پیشنهادی دارند. آن را به شورای مرکزی عرضه کردند آنجا هم مباحثه و جمعبندی شده، ما هم آن را نگاه میکنیم. اگر ملاحظه و حاشیهای داشته باشیم، تقدیم میکنیم. همیشه باید نگاه کلان در دفتر مرکزی به فرآیندهای تشکیلاتی، مبادی اقدام، مسیرها و نتیجهها باشد. اگر بخواهیم در تفکّر شخصی، خانوادگی و اجتماعی به نتیجه برسیم، به کلاننگری مبتنی بر تحلیلهای واقعی توصیه میشود. تحلیل واقعی یعنی جزئیات را هم ببیند، منتها تحلیل و برداشت کلان بگیرد و معطوف به نتیجه باشد وگرنه معطوف به نتیجه نباشد، کار ناقص است. زمانی که نتیجهای گرفتیم، اکنون به آن ملتزم بشویم که اتّفاقات خوب و درستی إن شاء الله در موقعیت، زمان و سال جدید بیافتد، البته اگر این سال إن شاء الله برای ما باشد، چون معلوم نیست که باشد.
فعلاً قرار استصحاب، استقبالی میکنیم اگرچه خلاف مبنا است و کسی هم این نوع استصحاب را قبول ندارد. میگوییم ما سال آینده را هستیم، چون سال گذشته بودیم. اینطور جمعبندی که من فردا هستم چون امروز بودم، «ابقاء ما کان علی ما علیه» مربوط به گذشته است، آن چیزی که دارید روی آن استصحاب را انجام میدهید امر متصرّم الوجود است؛ یعنی وجود بخشی از آن، مبتنی بر عدم بخش دیگر آن است. فیلسوفها میگویند زمان متصرّم الوجود است، یعنی تا این ثانیه مرخّص نشود، ثانیهی جدید نمیآید. آن وقت تو روی یک امری که دائماً مرخّص میشود میخواهی آینده را اینقدر محکم برنامهریزی کنی.
«وَ لا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فاعِلٌ ذلِكَ غَداً * إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ وَ اذْكُرْ رَبَّكَ إِذا نَسيتَ؛[1] و زنهار در مورد چيزى مگوى كه من آن را فردا انجام خواهم داد* مگر آنكه خدا بخواهد، و چون فراموش كردى پروردگارت را ياد كن». حواس تو به خدای متعال باشد. اینطور بگویی إن شاء الله، نه إن شاء اللههای تشریفاتی که همینطور لقلقهی زبان است. واقعاً اگر انسان به مشیّة الله تبارک و تعالی توجّه داشته باشد، که اگر در مشیّت الهی ثبت و مقرّر بشود و خدا بخواهد، وگرنه کسی در این عالم کارهای نیست.
امیدوار هستیم إن شاء الله به عنایت حضرت زهرا (سلام الله علیها) برای کشور، تشکیلات، برای آحاد شما عزیزان، آحاد عزیزان انجمن اسلامی سال پر از خیر و برکت باشد. ما دعا میکنیم که این استصحابی که شما دارید إن شاء الله محقّق بشود، زنده باشید و همهی شما فّعال، بانشاط و جدّی در پیشبرد کارها و برنامهها موفّق باشید.
اهمیت برنامه صلحآمیز هستهای ایران
راجع به قضیه هستهای، نه خوشبینی غیرمنطقی داریم و نه بدبینی غیرمنطقی. بعضیها بیانصافی میکنند و این درست نیست. بعضیها هم انگار همه چیز حل شده و ماجرا به نتیجه رسیده و چقدر هم عالی و خوب بوده است. نه این و نه آن، با این وضعیت باید منصفانه برخورد کرد. زحمت کشیدند، قدمهایی برداشته شده، کاش بهتر از این بود، ولی این اتفاق افتاد و به اینجا رسیدند.
ضمن اینکه آن چیزی که صادر شده، یک بیانیهای بوده، تا به آن مراحل تکمیلی خود برسد، کار دارد، از اینجا تا آنجا هم فراز و فرودهایی است، ببینیم به چه نتیجهای خواهد رسید! به صورت قطعی نمیشود پیشبینی کرد، عالم سیاست همین است، مخصوصاً در این عرصههایی که آدم با یک شارلاتان جهانی، آدمهای مکّاری که در مکر حرفهای هستند و اصلاً کار آنها این است طرف است، عالم بدی است. پشت رو و پیش روی آن بسیار با همدیگر فرق میکند.
حساسیت اوضاع منطقه
راجع به وضعیت منطقه هم آنچه که در یمن اتّفاق میافتد، در کانون اهتمام است. شاه عربستان، ملعون و خبیث است و شجرهی خبیثهی آل سعود، از مصادیق شجرهی خبیثه و شجرهی ملعونهی فی القرآن است. بر اثر بیتدبیری، زیادهخواهیها و مشورتهای غلطی که از انگلیس و آمریکا و ... به آنها داده شد، در چالهای، بلکه چاهی افتادند، که حالا مانده تا بتوانند در بیایند.
امیداور هستیم که إن شاء الله به هیچ یک از مقاصد شیطانی خود نرسند و امیدوار هستیم که خدای متعال به ملّت یمن هم مقاومت بدهد، بتوانند ایستادگی و مقاومت کنند که میکنند، چون نوعاً آدمهای مقاومی هستند، یمنیها بادیهنشین، صحرانشین و زندگیهای قبیلهای دارند. برخلاف عربهای لاشخور عربستان که شکمهای گنده دارند و مشغول عیش و نوش و عشرت و ... هستند، مردم یمن اهل تحمّل سختی و آدمهای مقاومی هستند. بتوانند استقامت کنند، إن شاء الله آنجا اتّفاقات بسیار خوبی رخ خواهد داد، درسهای جدیدی داده خواهد شد و در شکلگیری فضای جدید منطقه و این قسمت از پازل منطقه، قسمت بسیار مهمی است. یمن در تقدیر الهی است و در آستانهی تحوّلات بزرگ آخر الزّمان، یک جای عادی به حساب نمیآید. لذا امیدوار هستیم که از اینجا هم خبرهای خوب برسد. باید دعا کرد و به مناسبت کارهای تشکیلاتی، باید اقدامات خوبی در آن بخش انجام شود. در میان این ماجرا، بحرین نباید فراموش شود، هر دو، کشورهای حسّاسی هستند. در روایات آخر الزّمان این کشورها جایگاه خاص خود را دارد.
وضعیت عراق بحمد الله خیلی خوب و بهتر از گذشته است. کار آنجا به لطف خدای متعال خیلی خوب پیش میرود. إن شاء الله که جدول امنیتی عراق تکمیل میشود. خیلیها خبر میدادند که سامرا هم مشرّف میشوند. البتّه ما توفیق نداشتیم ولی بعضیها که رفته بودند خبر میدادند که آنجا هم بحمد الله زائر بود و شلوغ بود. این چتر امنیتی بحمد الله در حال توسعه است و بقایای داعش پلید که دنبالههای همان شجرهی ملعونهی خبیثه هستند، إن شاء الله نابود خواهند شد.
کلّ امور إنشاءالله خیر است و «أستخیر بالله». استخاره هم همین است که انسان از خدای متعال خیر را در همهی امور برای همهی مؤمنین، مسلمانان و دوستان اهل بیت در سراسر عالم بخواهد. إن شاء الله همهی امور را خدای متعال جزء مقدّمات ظهور و فرج قرار دهد.