بیانات در همایش راه روشن (۴) 1394/3/6


پیوند های مرتبط »

بیانات در همایش راه روشن (۴)
یک مجموعه موفق برای پیشرفت خود به افرادی که نقد مشفقانه و ناصحانه همراه با پیام‌های روشن اصلاحی دارند، جایزه می‌دهد و آنها را تشویق می‌کند. برخی جاها که مسئله انتقاد را شیرین می کنند و به آن پیشنهاد می‌گویند. حال آنکه باید تصریح شود و عنوان انتقاد مطرح شود. خدا رحمت کند جمع و تشکیلاتی را که ادب نقد را داشته باشند؛ یعنی بداند آیین و آداب نقد را و اینکه در چه زمانی و با چه آدابی نقد کنیم و مطلب را منتقل نماییم.

اهمیت و ارزش صراحت و نقد درون‌سازمانی

حضور بنده برای زیارت شما بوده؛ و الّا اخیراً جلسه مفصلی با شما به لحاظ کاری داشته‌ایم. برنامه خوبی طراحی شده برای اجلاس راه روشن که در آستانه تابستان و ماه مبارک رمضان و فعالیت ویژه این ایام هم قرار دارد. ان‌شاءالله از فرصت هم‌اندیشی و گفتگوهای مناسب بهره‌ ببریم و از کارشناسانی که دعوت می‌شوند، استفاده کنیم. فضای همدلی و هم‌زبانی تشکیلاتی، فرصت خوبی برای این مبادله‌ها است. همیشه از دوستان خواسته‌ام با صراحت گفتگو‌هایی را داشته باشند. چنانچه دریغ کنند، پاسخی پیش خدای متعال ندارند. یک موقع ممکن است تشخیص خیلی خوبی باشد از روش‌ها، برنامه‌ها و مسیری که اجرا می‌شود. گاهی شما تشخیص متفاوتی دارید که آن تشخیص متفاوت را با دلیل ـ چه در برنامه‌ها و چه در روش‌ها ـ باید ابراز کنید و نباید از گفتن آن دریغ کنید. بدانید که قطعاً در دفتر مرکزی، اجرایی و شورا، آنچه که شما مطرح می‌فرمایید، با گوش جان می‌شنویم و وظیفه داریم به آن فکر کنیم. البته این سخن به آن معنا نیست که هر آنچه مطرح می‌شود، پذیرفته شود. آنچه شما تشخیص دادید، یا تأیید و پذیرفته می‌شود یا پذیرفته نمی‌شود که آن بحث بعدی است. فضای تشکیلات ما باید همیشه برای گفتگو‌های آزاد، نقد و ابراز دیدگاه‌های متنوع، باز باشد و باید همه‌ی ما مراقب باشیم از خودسانسوری بپرهیزیم؛ چراکه این جفای به خود و تشکیلات است. دوستانی که در محور‌های مختلف مسئول هستند، باید این فضا را فراهم آورند. همیشه باید گوش‌های شنوا و سعه صدر برای شنیدن و فهمیدن و انتخاب درست وجود داشته باشد و از خود شما هم توقع داریم که در استان و میدان کار خود، به همین ترتیب عمل کنید. مسئولان اصلی تشکیلات ما شما هستید. این نشست‌ها فرصت خوبی برای طرح دیدگاه‌ها است. دیده‌ام که ـ چه در جلسه رسمی که به همین مناسبت دارید و چه در حاشیه و بخش‌های مختلف ـ در متن برنامه‌ها فرصت‌هایی را برای گفتگو‌ پیش‌بینی کرده‌اند. دوستان این فرصت را غنیمت بشمارید و از آن بهره مطلوب را ببرید.

خدا استاد ما، مرحوم آیت‌الله سید علی گلپایگانی را رحمت کند. اوایل کار طلبگی، چهار پنج نفر خدمت ایشان رفتیم تا از رهنمود‌های اخلاقی‌شان استفاده کنیم. مطالبی عنوان کردند که اول راه برای ما عجیب می‌آمد. تصور ما این بود که بگوید: یک ساعت فلان ذکر را بگویید یا سحر بلند شوید «یا قدوس» بگویید. اما توصیه ایشان بسیار متفاوت و برای ما عجیب بود که بعدها رازش را فهمیدم. ایشان فرمود: شما پنج نفر وظیفه دارید از همدیگر تقلید کنید، حواستان به همدیگر باشد و اشکالات همدیگر را بگویید. هر کس که اشکال طرف مقابل را گفت، یا این اشکال وارد است یا وارد نیست. در هر صورت موضع شما موضع پذیرش باشد. یعنی وقتی به شما می‌گویند چرا فلان حرف را زدید یا چرا فلان برخورد را داشتید، وظیفه شما توضیح است. چنانچه نقد وارد بود، باید خوشحال باشید و اگر وارد نبود، باید تشکر کنید. ایشان می‌فرموند که باید دست دوست‌تان را ببوسید و به خاکریز نزنید و توجیه المسائل خود را باز نکنید که باب انتقاد بسته می‌شود. اگر به شما گفتند فلان روش شما درست نبوده، چنانچه بلافاصله موضع‌گیری کردید، هم خود را محروم کرده‌اید و هم او را و هم جمع را. به این ترتیب که خود را از انتقاد مشفقانه یک دوست محروم کرده‌اید. او را محروم کردید که بخواهد با نگاه منتقدانه‌اش درصدد اصلاح دوستان و یارانش باشد. جمع را محروم کرده‌اید؛ زیرا باب رشد را بسته‌اید. رشد، در نصیحت و خیرخواهی است. خدا رحمتشان کند، می‌گفتند سعی کنید بپذیرید و دست دوست‌تان را ببوسید. بعدها راز این یادآوری حکیمانه آن بزرگوار برای ما که طلبه جوانی در حال خودسازی بودیم، روشن شد که چه مطلب عالی‌ای بود. آدم‌هایی که این روحیه را دارند، هم خودشان رشد می‌کنند هم محیطشان رشد می‌کند و مهم‌تر از آنچه گفتیم، اینکه جلوی خیلی از آسیب‌های اخلاقی گرفته می‌شود؛ یعنی جلوی غیبت، گمان بد، سوء ظن، تهمت و رفتارهای منافقانه و چاپلوسانه گرفته می‌شود. جمعی که می‌خواهد سالم بماند، به این شکل سالم می‌ماند؛ در غیر این صورت حاشیه‌های شیطانی به متن نورانی تعدی می‌کنند و آن را از بین می‌برند.

خوشبختانه به لطف خدای متعال مجموعه ما تا حدی از این نعمت بهره‌مند است. من تأکید می‌کنم این را، هم قدر بدانید و هم از آن استفاده کنید. از بیان آنچه می‌فهمید، دریغ نکنید. سخن شما را به هر حال یا می‌پذیرند یا نمی‌پذیرند که مهم این است که وظیفه شرعی خود را انجام دهیم.

 

یک مزیت فوق‌العاده اتحادیه

خوشبختانه در اتحادیه مقام و منصب نداریم. اینکه اگر فلان مطلب را بیان کردم، مقام و موقعیت من در خطر قرار می‌گیرد و چه و چه را از دست می‌دهم، از این چیز‌ها خبری نیست. فقط مسئولیت‌ها و وظایفی است که سختی‌های خاص خود را دارد که فرصت و توفیق خدمت است.

یک مجموعه موفق برای پیشرفت خود به افرادی که نقد مشفقانه و ناصحانه همراه با پیام‌های روشن اصلاحی دارند، جایزه می‌دهد و آنها را تشویق می‌کند. سر خود را در جمع همکاران و مربیان خود یا در جمع دانش‌آموزان بلند کنید که من به عنوان خادم شما در استان یا به عنوان معاون خواهران یا معاون برادران به بهترین انتقاد‌ها از خودم جایزه می‌دهم. البته اوایل به دنبال بهترین‌ها نباشید.

برخی جاها که خواسته‌اند مسئله انتقاد را شیرین کنند، به آن پیشنهاد می‌گویند. حال آنکه باید تصریح شود و عنوان انتقاد مطرح شود. خدا رحمت کند جمع و تشکیلاتی را که ادب نقد را داشته باشند؛ یعنی بداند آیین و آداب نقد را و اینکه در چه زمانی و با چه آدابی نقد کنیم و مطلب را منتقل نماییم. البته این مسئله تمرین می‌خواهد.

 

ضرورت آموزش نقد منصفانه و ترویج آن

مجموعه تربیتی مثل ما که جوانان رشید و عزیز در آن در حال رشد هستند، چنانچه از رهگذر ارتباط با ما به ادب نقد آراسته شوند، زندگی‌شان به سلامت می‌ماند. مثلاً آقایی همسر خود را مشفقانه نقد کند یا خانمی این مهارت را داشته باشد که آقای خود را مشفقانه نقد کند، چقدر اسباب خوشبختی است! ضمن اینکه باید سعه صدر خود را افزایش دهیم. در این صورت اگر کسی عیب ما را گفت، با او قهر نمی‌کنیم و روابط خود را با او به هم نمی‌ریزیم؛ بلکه در نگاه ما عزیز می‌شود. این ولایت را خداوند بین مؤمنان قرار داده که همدیگر را نقد کنند: «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ؛[1] و مردان و زنان با ايمان، دوستان يكديگرند، كه به كارهاى پسنديده وامى‏دارند، و از كارهاى ناپسند بازمى‏دارند». این نقد مؤمنانه امر به معروف و نهی از منکر است. مثلاً شما می‌بینید بدعتی در گوشه‌ای از مجموعه ما در حال شکل‌گیری است که باید آن را خبررسانی کرد. اگر در حوزه کاری ما است، باید آن را اصلاح کنیم و اگر در حوزه کاری دیگران است، به آنها منتقل سازیم و از آنها بخواهیم و اگر آنها به حرف ما اعتنا نکردند، باید به بالاتر از آنها بگوییم. امر به معروف این‌گونه است.

راهی غیر از این نیست تا انسان پیش خداوند متعال حجت شود. بنابراین خاضعانه و صمیمانه از دوستان می‌خواهم که این وظیفه ایمانی را به صورت وظیفه مشترک انجام دهند؛ زیرا به صورت متقابل مطرح شده، نه فقط در روابط شخصی؛ چون حدی از مسئولیت است و ما و شما که دوستیم، باید به همدیگر تذکر ‌دهیم. در تشکیلات انقلابی که یک مسئولیت ایمانی و انقلابی و خدایی در میان است، باید حتماً چنین ظرفیتی را قدرشناسی کنیم و از آن بهره ببریم. کسی نگران نباشد از اینکه مطلب خود را بیان کند. باید فضا خوب و شیرین باشد. من همین جا در حضور دوستان عزیز، دبیر کل محترم، رئیس شورای مرکزی، دوستان دیگر و آحاد شما این را عرض می‌کنم ـ و قبلاً هم خدمت دوستان عرض شده بود ـ که اگر مطلبی را تشخیص دادید که به من به عنوان خادم مجموعه انتقال دهید، حتماً آن را منتقل کنید. به هیچ وجه هیچ حاجبی و مانعی ندارید. راه‌هایش هم در دسترس دوستان است. هر کس از دوستان دانش‌آموز در سراسر کشور نامه یا مطلبی بنویسد، انتقاد ‌یا سؤال کند، تشویق ‌کند یا اشکال بگیرد، همه به بنده می‌رسد.

جالب است که برای سامانه ما از سوریه و جاهای مختلف مطلب فرستادند و درخواست‌هایی دارند. این سامانه در اختیار شما و همکاران شما است. البته مسئولان محترم استان، معاونان، خواهران و برادران ما، جایگاهشان متفاوت است. آن دانش‌آموز عزیز ما که در جای دور است نیز این امکان را در اختیار دارد، شما‌ که جای خود دارید. پس دوستان بدانند که به هماهنگی با کسی نیاز ندارید که مطلب یا تشخیصی را به من منتقل کنید.

از شما می‌خواهم که از بنده هم انتقاد کنید. بدترین وضعیت این است که ما به تکلف و مجادله برویم که چیز خیلی بدی است. جالب است که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در بیان نورانی قرآنی، چند چیز را از خود نفی می‌کنند؛ از جمله اینکه: «وَ ما أَنَا مِنَ الْمُتَکَلِّفِینَ؛[2] و من از تكلف‏كنندگان نيستم». یعنی با شما تکلفی ندارم و تکلفی در کار نیست.

این آیه از این شخصیت بی‌نظیر عالم خلقت، در چشم یاران و دوستان خود جایگاهی می‌سازد که ارتباط دوستانه و نزدیک و آکنده از محبت و دلدادگی و خروش دارد. تصور اینکه انسان در چنین فضایی تنفس کند، بسیار شیرین است. این را که عرض کردم، برای تأکید بود. نمی‌خواهم بگویم که بحث سر تکلیف و حجاب است، می‌خواهم بگویم این حالت را بین خودمان تقویت کنیم. هر کدام از شما خواستید با ما جلسه‌ای داشته باشید، فقط معذوریت زمان داریم، و هیچ آداب و تکلفی و ترتیبی نداریم. در این زمینه واقعاً استقبال می‌کنیم. کافی است با آقای تاج‌الدین تماس بگیرید و بگویید که من وقت ملاقات با فلانی می‌خواهم؛ البته ممکن است در زمانی نزدیک صورت گیرد یا طول بکشد. از مسائل شخصی و خانوادگی و نکته‌های فکری بگیرید تا مسائل تشکیلاتی و کشور، در مورد هر چه خواستید می‌توانیم گفتگو کنیم؛ البته با این فرض که لازم می‌دانید که آن مطلب مطرح شود. ایشان هم در این زمینه موظف است که به ما انتقال دهد. همیشه به دوستان دفتر می‌گویم که نمی‌پسندم برای اینکه کسی مطلبی را به ما انتقال دهد، مسیری را طی کند. من همیشه ذهنم درگیر حاشیه‌هایی می‌شود که نکند در این مسیر اتفاقی بیفتد که سخن یا تشخیصی به من انتقال و اطلاع داده نشود. دوستان موظفند برای شما مسیری را تنظیم کنند که از دیدگاه‌های شما استفاده کنیم و فیض ببریم؛ پس نظرهای خود را برای ما یادداشت ‌کنید که خوانده می‌شود. حتی پیامک‌هایی را که می‌فرستید، علامت می‌خورد و به بنده تذکر داده می‌شود. کسی ناآشنا از جایی ناآشنا برای ما مطلبی بفرستد، آن را می‌خوانیم، چه رسد به شما که از عزیزترین‌ها هستید. خواستم این را به شما یادآوری کرده باشم که بین ما و شما حجت باشد؛ چون ممکن است در ذهن خود ملاحظاتی داشته باشید که با نگفتن آن، تشکیلات، ما و شما از آن محروم شویم.

آقای عنایتی و معاونان ایشان و آقای نوری و دوستان ما در اختیار شما هستند. ان‌شاءالله همه از این فرصت برای این وظیفه بزرگ بهره ببریم و ضعف‌های همدیگر را جبران کنیم که نقد و نصیحت یعنی جبران ضعف‌های یکدیگر. اگر این کار را نکنیم، رسوا خواهیم شد و اشکال در من باقی می‌ماند، حال آنکه می‌توانستید آن را طبیبانه در من درمان کنید که در دنیا و آخرت باعث رسوایی من نشود. چنانچه عیب‌ها را نگوییم، خود فرد هم متوجه نمی‌شود که چنین اشکالی دارد. از روشی که آقای عنایتی در پیش گرفتند، خیلی خوشحال شدم و آن را تأیید کردم. البته در کیفیت و مدل اجرایش مداخله‌ای ندارم. دوستان و مدیران استانی را در مقطع حکمشان دعوت می‌کنیم و در جلسه‌ای خدمتشان می‌رسیم و تشخیص خودم را راجع‌به آنها می‌گویم و قوّت‌ها و ضعف‌ها و اشکال‌ها را به آنها گوشزد می‌کنم. همان جا با شما جمع‌بندی داریم و اگر نظر ما را قبول ندارید، درباره آن توضیح خواهید داد.

حتماً من از این دوستان استقبال می‌کنم. گزارش ‌دهید و رفع اشکال کنید تا به جمع‌بندی مطلوب برسیم. به این ترتیب خیلی راحت مبادله اطلاعات صورت می‌گیرد و اگر جایی سوء تفاهمی باشد، برطرف می‌گردد یا اگر خبر و توضیحی هست، خبر را به بنده و سایر دوستان می‌رسانند. این قبیل کارها خوب است.

 

نماز، نماز، نماز

بنده جدولی درست کرده بودم بر مبنای «عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ؛[3] مراقب خودتان باشيد» که خواستم بر اساس مناجات شعبانیه خدمت شما تقدیم کنم. در واقع منشور سلوکی است، چه در محور شناختی و معرفتی و چه در محور خودسازی بر اساس متن شریف مناجات شریفه شعبانیه که نرسیدیم خدمت شما بگویم. ان‌شاءالله در وقت دیگری آن را تبیین خواهم کرد.

 خیلی از نماز غافل شدیم. چند وقت پیش با بعضی از شما جلسه‌ای داشتیم. اذان گفته شد، همه مشغول صحبت بودند. اقامه گفته شد، بازهم همه مشغول صحبت بودند. تا وسط‌های حمد، صداهای حاشیه‌ای شنیده می‌شد. با این نمازها به جایی نخواهیم رسید. امام سجاد (علیه السلام) می‌فرماید: «حق نماز این است که ببینید در حضور چه کسی ایستاده‌اید». نماز دیدار و صحبت با خدا است. اگر این‌طور به نماز نگاه کنیم، انقلابی در رفتار‌های ما ایجاد می‌شود. باید درباره‌ی نماز فکر کرد تا با ذهن و جسم به استقبال آن برویم. این را گفتم تا دوستان از قبل برای نماز آماده شوند، قرآنی بخوانند و در سکوت کامل استغفاری کنند که این‌طور ممکن است نماز انسان نماز کاملی شود.

 

 

این جملات، تفسیر «عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ» بود به عبارت دیگر. «عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ» تشکیلاتی، یعنی مراقب هم بودن ناصح و خیرخواه یکدیگر بودن و نگاه عیب‌یاب داشتن. در این صورت است که «لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ؛[4] هرگاه شما هدايت يافتيد، آن كس كه گمراه شده است به شما زيانى نمى‏رساند».

آماده‌ایم که از مطالب دوستان استفاده کنیم:

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض سلام دارم خدمت شما و حضار در جلسه. مطلبی که فرمودید، سؤال‌های ما را تغییر داد. این نگاه شما را بسیار پسندیدم که گفتید نگاه شما در نگاه به تشکیلات از جنس اخوت ایمانی باشد. چیزی که مدت‌ها است ذهن بنده را مشغول کرده این است: در متون اخلاق اسلامی ـ در کتاب‌های امثال خواجه نصیر و افراد دیگر ـ آنجایی که اخلاق حکومت‌داری را مطرح کرده‌اند، مطالبشان بر خلاف مطالب شما است. البته شاید به خاطر سیطره حکومت شاهنشاهی در تمام این عرصه‌ها بوده که نباید نزد مقام بالاتر انتقادی کنیم. مبادا پیشنهادی دهید و... این توصیه‌های خلاف اخلاق را به اسم اسلام ترویج کردند و امروز ممکن است خود ما گرفتار چنین طرز تفکری باشیم. نمونه‌اش را دیده‌ایم. با اینکه حضرت آقا (روحی فداه) با صراحت در جمع دانشجویی می‌فرمایند که توقع داریم انتقادات را بشنویم، اما مسئول دفتر حضرت آقا این طور عمل نمی‌کند. می‌خواستم در این مورد از شما در مورد اخلاق اسلامی درخواست داشته باشم که مرکزی برای تبیین اخلاق تشکیلاتی تأسیس کنید؛ زیرا ممکن است در جاهای دیگر مثل آموزش و پرورش تعارض ایجاد کند و انتقاد به آداب دیپلماتیک سخن معنی شود. خواستم نظر شما را جویا شوم.

نظام پیشنهادات یک چیز بزک شده است. نخواسته‌اند کلمه انتقاد را بیاورند، لذا از آن استفاده کرده‌اند. البته پیشنهاد هم باید باشد، منتها برجسته‌تر. فرمایش شما درست است. نکته اول اینکه ما جامعه صریحی نیستیم و تحملمان کم است. صراحت به معنی بی‌ادبی تلقی می‌شود که این، یک ضعف جمعی ما است. نکته دوم اینکه «تنزیق» می‌کنیم. به تعبیر عامیانه، یا این طرف یا آن طرف جر می‌دهیم. چیزی که تأکید کردیم که ادب مرد باید با مهارت انجام شود و زمان‌شناسی و انتخاب موقعیت مهم است؛ چون می‌خواهیم نقد ما اثر داشته باشد. کسی گفت: من خیلی صریح هستم. گفتم: منظورت چیست؟ یعنی بی‌ادبی؟! برو ادب را یاد بگیر. زمان را بشناسید. ضمن اینکه برخی چیزها باید در خفا و سری گفته شود. هر چیزی را نباید هر جایی گفت. باید ادب باشد تا بدانیم چه وقت چه چیزی را بگوییم.

یادم هست زمانی می‌خواستم مطلبی را به پدرم تذکر دهم. مدت‌ها فکر کردم که چطور آن را انتقال دهم. این کار برایم سخت بود؛ زیرا بین من و پدرم ـ با آنکه در اوج صمیمیت بودیم ـ رودربایستی عجیبی حاکم بود و حریم خاصی داشتیم. با این حال نمی‌توانستم آن مطلب را نگویم. عزیزترین شخص پدرم بود. اگر صبر می‌کردم دیگران آن را به ایشان بگویند، زمینه رسوایی فراهم می‌شد. سرانجام به این نتیجه رسیدم که بهترین راه این است که آن را بنویسم. تا آن زمان خطاب به ایشان چیزی ننوشته بودم.

با مقدمه‌ای کوتاه، نکته را یادآوری کردم. جالب بود برای خودم که دیدم صددرصد عمل کردند و تشخیص را پذیرفتند و روش خود را تغییر دادند. بعدها احساس کردم که محبت ایشان نه‌تنها به من کم نشد، بلکه علاقه‌شان به من زیادتر هم شد. از آنجا که خجالت می‌کشیدم، بعد از چند روز مسافرت رفتم. بعد از سال‌ها هنوز از این جسارتم، خجالت می‌کشم!

غرض اینکه این تنزیق‌ها و رعایت نکردن‌ها در جامعه ما زیاد است. اگر کسی اشکالی را بگوید، دیگران گمان می‌کنند که بدخواه است؛ لذا برای اینکه سوء تفاهم پیش نیاید، عیب و نقص را نمی‌گویند. از طرف دیگر آن عیب و نقص نزد فرد دیگری گفته می‌شود که می‌شود غیبت و تهمت. باید آداب نقد را راه انداخت و از بچه‌ها شروع کرد.

امام سجاد (علیه السلام) به پدر و مادرها درباره فرزندان می‌فرماید که در خرج کردن محبت مراقبت کنید؛ چون از حد که بگذرد، به بچه‌ها لطمه می‌زند. باید توازن و تعادل برقرار باشد؛ یعنی هم اشراب (سیراب) عاطفی شوند و هم لوس نشوند. از آن طرف حضرت می‌فرماید که در قبال پدر و مادر غفلت نکنید و هیچ کم نگذارید؛ چون فرزندان ممکن است کم بگذارند.

هر قدر سن پدر و مادر بالاتر می‌رود، این ظریف‌کاری‌ها بیشتر می‌شود. انسان به شکل طبیعی ظریف می‌شود و سن که بالا می‌رود، لطافت و توقعاتش بیشتر می‌شود؛ لذا بچه‌ها باید مواظب باشند. ان‌شا‌ءالله که دعای پدر و مادر همراهتان باشد و خداوند شما را مایه آبروی آنها، و آنها را ذخایر الهی برای شما قرار دهد.

 

ماه شعبان، جلوه مقام محمود پیامبر اکرم

ماه شعبان جلوه مقام محمود است. مقام محمود جلوه پیامبر (صلی الله علیه و آله) است که تجلی نهایی آن در آخرت است که همه‌ی اولیا هستند. این مقام منحصر به شخص پیامبر اسلام است و شعبه‌هایش از طریق اولیاء خدا جریان پیدا می‌کند.

در دنیا جلوه‌هایی دارد که یک جلوه ممتاز و فوق‌العاده‌اش ماه معظم شعبان است. امیدوارم از این ماه و آغوش رحمت الهی فیض ببرید و ما را هم دعا کنید. ان‌شاءالله که همه از دعای امام عصر بهره‌مند باشیم.

«الهی به حق من ناجاک و بحق من دعاک فی البر و البحر تفضل علی فقراء المؤمنین و المؤمنات بالغنا والثروه و علی مرض المؤمنین و المؤمنات بالشفائه و الصحه و علی احیا المؤمنین و المؤمنات بالطف و الکرم و علی الاموات المؤمنین و المؤمنات بالرحم و المغفره و علی قضاء المؤمنین و المؤمنات بالرد الی اوطانهم سالمین غانمین به محمد و آله اجمعین».

خداوندا! اسلام و مسلمین و دوستان اهل بیت در سراسر عالم عزت روز افزون عنایت فرما.

رهبر عزیز ما عزیزتراز جان ما عزت روز افزون عنایت فرما.

رهبر عزیزتر از جان ما تا ظهور امام عصر (ارواحنا فداه) و در کنار آن حضرت برای ما حفظ بفرما.

امام راحل و عظیم الشان و شهدا از ما راضی بفرما. ما را امانت‌داران شایسته‌ای برای میراث آنها قرار بده. پایان امر ما به شهادت در راه خودت ختم بفرما.

قَسَمت می‌دهیم به حق محمد و آل محمد، کسانی که به ما حق دارند در سایه رحمت خودت قرار بده.

انجمن‌های اسلامی ما را در رضایت قلیلت قرار بده و به اقدامات و برنامه‌ریزی‌های ما برکت کرامت بفرما.

به محمد و آل محمد انواع اقسام آفت‌ها شناخته و ناشناخته انسی و جنی از تشکیلات و اعضای ما دور بفرما. به محمد وال محمد به همه‌ی ما ایمان روزافزون، روح جهاد و حماسه کرامت بفرما. انس با قران و عترت روزی ما قرار ده. خانواده ما را در این روزها از بهترین عنایت‌های خود بهره‌مند بفرما.

 



[1] . توبه: 71.

[2] . ص: 86.

[3] . مائده: 105.

[4] . همان.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *