بسمالله الرحمنالرحیم
از زیارت همهی شما عزیزان همکار در مرکز پرافتخار «رسیدگی به امور مساجد» خوشبختم. جلسه آغاز سال ما با تأخیر برگزار میشود؛ بنابراین با تأخیر هم سال جدید و مناسبتهای ماه مکرم رجب را خدمت عزیزان تبریک عرض میکنیم. امسال توفیق داشتیم به تفصیل خدمت عزیزان شرفیاب شدیم و همهی دوستان عزیز را در محل کارشان - چه در نواحی و چه در ستاد ـ زیارت کردیم و خدمت رسیدیم. به نظر من این روش بهتر است. حالا هم بحمدالله توفیق داریم که یک جا عزیزانمان را زیارت کنیم. انشاءالله خداوند تبارک و تعالی امسال را سالی پر از برکت و موفقیت برای همهی دوستان محمد و آل محمد (علیهم السلام) در سراسر عالم قرار دهد.
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا
v قدرشناسی اوقات عمر برای رشد ایمانی
از باب حدیث نفس یادآوریهایی را خدمت عزیزانم داشته باشم؛ زیرا به نظر میرسد ما به آن نیازمندیم. خودم را حقیقتاً نیازمند این تذکرات میدانم. امیدوارم برای شما دوستان و عزیزان نیز مفید باشد.
باید فرصتهای زودگذر و سریع الزوال عمرمان را قدر بدانیم. برای اینکه دائماً ایمان را در خودمان تقویت کنیم، قرآن به مؤمنین سفارش میکند که ایمان بیاورید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا؛[1] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بگروید». البته در ادامه دارد: «بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ ... و الیوم الآخر». خدای متعال مضامین اصلی اعتقادی را فهرست میکند و به مؤمنین یادآوری میکند. این همان دعوت به رشد ایمانی است که انسان باید دائم این مسئله را در خود تقویت کند و در حال پیشرفت باشد. این دستور کار اصلی زندگی انسان مؤمن است؛ یعنی شکوفایی ایمان و دستیابی به مراتب بالاتر آن.
v تقوا؛ تقویت ایمان و تجلی آن در رفتار
برای این هدف بزرگ راهی جز تقوا نداریم. یعنی عاملی که ایمان ما را رشد میدهد و تقویت میکند، تجلی ایمان در رفتار، عمل و زندگی ما است. ایمان وقتی در رفتار، گفتار، برخورد، زندگی خانوادگی، محیط کار و در مجموع در زندگی ما جاری میشود، اسمش میشود تقوا. ضامن ایمان موجود و زمینهساز برای مراتب بالاتر ایمان، تقوا است که خدای متعال این را به عنوان وصیت خاص خودش تأکید میکند و میفرماید: «وَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ لَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ إِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ؛[2] و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آنِ خداست. و ما به كسانى كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده، و [نيز] به شما سفارش كرديم كه از خدا پروا كنيد». خدای متعال میفرماید این صحبت همیشگی من بوده، هم در امم قبلی و هم خطاب به شماها، وصیت من یک جمله است و آن اینکه: «أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ». این آیه، آیه فوقالعاده تکاندهندهای است. خدا را در زندگی ببینیم، حریمش را رعایت کنیم، حق حرمتش را نگاه داریم، این میشود تقوا.
بعد هم خدای متعال به ما وعده داده: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً؛[3] و هر كس از خدا پروا كند، [خدا] براى او راه بيرونشدنى قرار مىدهد». انسان متقی هرگز به بنبست نمیرسد. این نص کلام الهی است. همهی بنبستها محصول بیتقواییها است. خیلی از دردسرها را خودمان برای خودمان را به وجود میآوریم: «فَبِما كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ» و الّا خدای متعال برای انسان متقی گشایش قرار میدهد. همیشه این راه پیش او هموار میشود؛ البته فراز و فرود، مشکلات و دردسر دارد، ولی بنبست ندارد.
v وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ
در ادامه میفرماید: «وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ؛[4] و از جايى كه حسابش را نمىكند، به او روزى مىرساند». این هم بشارت خیلی بزرگی است که خداوند متعال فراتر از توقع و طراحی و برنامهریزی انسان متقی، رزق او را فراهم میکند و از جایی که فکرش را نمیکند به او میرساند. انسان مؤمن امیدش به رزق لایحتسب است. تدبیر و برنامهریزی دارد، اما اینها محیط اصلی امیدهای زندگی او نیست؛ بلکه چشم امیدش چه در رزق مادی و چه در رزق معنوی، به تدبیر خودش نیست؛ به تقدیر الهی است.
«وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» واقعاً چه بشارت بزرگی است! فرمود شما به خدا اعتماد کنید، خدا برای شما کافی است. لذا میگوییم باید ایمان آورد. چون ما به خیلی از اینها ایمان پیشرفتهای نداریم؛ و الّا اگر کسی اینها را باور داشته باشد، خیلی از دلشورهها و دلواپسیهای زندگیهای شخصی از بین میرود. البته دلواپسیهای اجتماعی و آرمانی چیزهای خوبی است؛ اگرچه بعضیها این عنوان را زیر سؤال میبرند. اتفاقاً آنجا جایش است که انسان نگرانیهای خاص خودش را داشته باشد. منظورم نگرانیهای زندگی شخصی و ترس از آینده و اینکه سرنوشت فرزندانمان چه میشود و مسائلی از این قبیل است. تمام این نگرانیها، حاصل شرک و نگاههای شرکآلود است. انسان مؤمن در این زمینهها هیچ دلشورهای ندارد؛ چراکه: «وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ؛ و هر كس بر خدا اعتماد كند او براى وى بس است. خدا فرمانش را به انجام رساننده است. به راستى خدا براى هر چيزى اندازهاى مقرّر كرده است». خیلی جاها خودمان را جای خدای متعال میگذاریم و میخواهیم کارهایمان را اداره کنیم! شرک مخفی اینگونه است.نباید فراموش کنیم که ما کارهای نیستیم. صاحب، ولیّ، خالق و رازق او است. همه چیز او است و ما کارهای نیستیم. «إِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ» تقدیرهای الهی اجرا میشود؛ چه ما بخواهیم، چه نخواهیم. ما در جدول تقدیرات و مقدرات الهی سیر میکنیم. خودمان را باید بسپاریم به خدایی که مهربان است و ما را دوست دارد؛ مخصوصاً در این ماه که ماه رحمت الهی است و این فصل که فصل رحمت الهی است. هم «فانظروا الی آثار رحمة الله» در طبیعت که فضای بهاری است، هم «فانظروا الی آثار رحمة الله» در ماه رجب که فصل نیایش و معنویت و امثال اینها است. بهار در بهار است که بحمدالله شماها از آن نصیب دارید.
یادمان باشد که علاوه بر خودمان، باید مواظب اهلمان هم باشیم. این دستور قرآن است که: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ؛[5] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، خودتان و كسانتان را از آتشى كه سوخت آن، مردم و سنگهاست حفظ كنيد». منظور از اهل، در درجه اول خانواده انسان است؛ کسانی که عائله انسان محسوب میشوند. انسان علاوه بر خودش باید آنها را مواظبت کند که همواره در صراط مستقیم بندگی باشند. این روزگار که روزگار سختی است، با تضرع و ابتهال به درگاه پروردگار متعال و با دقت زیادتر، باید به مسائل مرتبط با خانواده و تقوای خانوادگی و مراعاتهای لازم در این زمینه، توجه داشته باشیم.
البته ممکن است برای «أهلیکم» معنای وسیعتری فرض کنیم. کسانی که با ما در حوزه کاریمان مشترک هستند؛ مخصوصاً کسانی که تحت امر ما فعالیت میکنند. باید آنها را هم از آتش عذاب و خشم الهی حفاظت کنیم. این وظیفه حفاظتی به عهدهی همهی ما است. پس هم خودمان و هم اهلمان را از آتش دوزخ حفظ کنیم.
ماه رجب، مهمترین ماه در تحولات اخلاقی، اجتماعی و تاریخی میباشد
ماه رجب ماه بسیار عجیبی است. مهمترین ماه در تحولات اخلاقی و اجتماعی و تاریخی است. ماه رجب ماه معمولی نیست. همیشه اهل الله حواسشان به ماه رجب بوده است؛ مخصوصاً در ارتباط با بخش سلوکی و امثال اینها. یکی از دوستان تعبیر جالبی داشت، میگفت: سلف سرویس خداوند در مسائل معنوی، ادعیه و امثال اینها است. دعاهای کوچک و بزرگ، نمازهای متنوع، روزه، ذکر، استغفار و... همه را خدای متعال چیده و به بندگانش گفته: بفرمایید! هر که هر چقدر میخواهد، بهرهمند شود؛ چنانکه در حدیث قدسی فرمود: «الشَّهْرُ شَهْرِي وَ الْعَبْدُ عَبْدِي وَ الرَّحْمَةُ رَحْمَتِي فَمَنْ دَعَانِي فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ؛[6] ماه (رجب)، ماه من، بنده، بنده من، و رحمت، رحمت من است. هر كه در اين ماه مرا بخواند، اجابتش كنم». کسی در این ماه هدایت بخواهد، هدایتش میکنم. کسی استغفار کند، او را میبخشم. «فمن وصل به اتصل الیّ جعلته حبلاً ممدوداً بینی و بین عبادی» خلاصه این سفرهآرایی شده و پیش روی ما هست.
روزهای خوب و عجیبی در این ماه وجود دارد که بزرگترین روزی که پشت سر گذاشته شد، ولادت باسعادت امیرالمؤمنین (علیه الصلوات و السلام) و حضرت جواد (علیه الصلوات و السلام) و امام هادی (علیه الصلوات و السلام) بود و بزرگترین روز عالم خلقت هم که پیش رو است. از این مواعد الهی انشاءالله باید همهی ما بهرهمند شویم. در دعای این ماه هم همین را میخواهیم: «وَ مَوَاعِيدَكَ الصَّادِقَةَ وَ أَيَادِيَكَ الْفَاضِلَةَ وَ رَحْمَتَكَ الْوَاسِعَة» بهترین از این چه چیزی میخواهیم؟ اسباب مغفرت و سعادت آماده است. بیعرضه کسی است که نصیبش کم است؛ و الّا از آن سمت هیچ کم گذاشته نشده؛ حتی در این ماه برای دیدار با اولیاء خدا برنامه دارید: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَشْهَدَنَا مَشْهَدَ أَوْلِيَائِهِ فِي رَجَبٍ» دیگر بهتر از این و شیرینتر از این چه میخواهیم؟ بنابراین ماه رجب را نباید دست کم گرفت. اهل معرفت به ما گفتهاند که بهرهبرداری در منازل ماه معظّم شعبان و منازل عالی ماه مبارک رمضان و لیلة القدر، متوقف به بهرهبردای در ماه مکرم رجب است. از اینجا است که زمینه برای آن بهرهبرداریها آماده میشود. برای دهه پایانی ماه رجب برنامه ویژهای داشته باشیم؛ مخصوصاً از دعاهای زیبایی که در این ماه هست؛ بهویژه این دعای خیلی جامع که مثل اینکه انسان باید در ماه رجب آن را بخواند و در تمام سال از آن بهرهمند شود: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِينَ مِنْكَ وَ يَقِينَ الْعَابِدِينَ لَك» سه مسئله اساسی تأمینکننده سعادت و خوشبختی ما، یعنی صبر شاکرانه، عمل خائفانه و یقین حاصلشده از رهگذر بندگی خدای متعال را از خدای متعال بخواهیم.
۱. ماه رجب؛ سامان بخش برزخ
مسئله اول عبارت است از اینکه ماه رجب سامانبخش برزخ ما است. برزخ خیلی سخت است. ما حواسمان نیست که کجا میرویم. از آن لحظه تنهایی که ما را میخواهند وارد قبر کنند و تحویل میشویم به عالم بعدی، بزرخ شروع میشود. آنجا کسی نیست؛ فقط من هستم و خودم و اعمال و اخلاق و خدای متعال و بس. ماه رجب در سامانبخشی برزخ تأثیر استثنایی و فوقالعادهای دارد. در ادعیه این ماه هم «مُسَاءَلَةِ الْبَرْزَخ» وارد شده و عبارت «وَ ادْرَأْ عَنِّي مُنْكَراً وَ نَكِيراً وَ أَرِ عَيْنِي مُبَشِّراً وَ بَشِيرا» و امثال این عبارات در دعاهای ماه مکرم رجب آمده است.
۲. ماه رجب؛ اتصال ویژه با ناحیه مقدسه
نکته دوم اینکه در این ماه امام عصر (عج) عنایت خاصی به دوستانشان دارند. بخش خاصی از سفره ماه رجب، دستپخت بقیتالله الاعظم (ارواحنا فداه) است که حضرت برای دوستانشان آماده کردند. دعای «أَسْأَلُكَ بِالْمَوْلُودَيْنِ فِي رَجَب» یا دعای «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِمَعَانِي جَمِيعِ مَا يَدْعُوكَ بِه» از طریق ناحیه مقدسه حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) به ما رسیده است.
۳. ماه رجب؛ ظرف تحقق اتفاقات بزرگ تاریخی
نکته سوم اینکه ماه رجب نه فقط ماه اتفاقات بزرگ سیر و سلوکی و عرفانی و رشد اخلاقی و پروازهای معنوی است؛ بلکه ـ بر اساس روایات ـ ماه زمینهسازی و ظرف مخصوصی است برای اتفاقات بزرگ تاریخساز. لذا چشم امیدی همیشه به ماه رجب و اتفاقات آن است. اگر در این ماه قضیهای مثل قصه یمن اتفاق میافتد، اهل دقت میدانند چه خبر است. نباید به این مسائل نگاه سطحی داشته باشیم. ماه رجب چنین ظرفیتی دارد. خیلی از بشارتها در تحولات تاریخساز و آنچه مربوط میشود به آخر الزمان، در ماه رجب رخ میدهد.
نسبت به این پیچ تاریخی باید توجه داشته باشیم
عزیزان به این مسئله توجه داشته باشند. زمانه عجیبی است. این پیچ تاریخی به تعبیر رهبر حکیم و عالیقدر، دوره خاصی است. میبینید که در کشور ما، در منطقه و در جهان چه خبرهایی است. اینها را نباید دست کم و عادی گرفت و از کنارش عبور کرد. مخصوصاً مسائل جدید مرتبط با یمن. خدا آیتالله العظمی بهجت را رحمت کند. از ایشان راجع به ظهور حضرت پرسیده بودند. فرموده بودند: حواستان به یمن باشد.
در یمن بخش عظیم آنها که زیدی هستند، زیر پرچم ولایت الهی آمدند و شیعه اثناعشری شدند. این اتفاقات، یمن را برای آن اتفاقات بزرگ و حوادثی که بنا است در آنجا در آستانه ظهور رخ دهد، آماده میسازد. اینها همهاش بشارت است؛ منتها این قدر حوادث بزرگ در زمان ما پشت سر هم رخ داده که برای ماها این اتفاقات معمولی و عادی شده است.
v قوت یابی یمن / شکست هیمنه سعودی
اتفاقات درونی یمن خبر از شکستن بت آل سعود دارد که انشاءالله فرجهای بزرگی در آن است. چهره کریه و زشت آل سعود پیش امت اسلامی تاحدودی افشاء شده و تداوم جنایتهای آنان، که از دست خود آنها هم خارج شده، رسوایی کامل آل سعود را در پی خواهد داشت. اتفاق بسیار بسیار بزرگی است که نمیتوان از کنارش آسان گذشت. فعالیتهای وهابیت و جریان آل سعود در سالهای اخیر در سراسر دنیای اسلام، گسترش یافته بود. آنان خود را در مکه و مدینه، خادم الحرمین و پذیراییکننده از مسلمانان عالم میخوانند. چهره پلید و کریه آل سعود با داعش و طالبان و القاعده، در جهان اسلام افشا شد.
وهابیت دلدادگان اسلام ناب را از سراسر عالم جذب خود میکند. این توطئهی غرب و وهابیت بود که افراد مشتاق اسلام را که احتمال داشت جذب انقلاب اسلامی شوند، جذب خود کنند و از آنها عامل انتحاری درست کنند و به جان خود مسلمانها بیندازند. چه جور میشد از این چهره پلید پردهبرداری کرد؟ دست مکر الهی، به دست خودشان این رسوایی بزرگ را برای آنها رقم زد.
اینها را دوستان نباید دست کم بگیرند. ما باید برای یمن دعا کنیم. از این طرف جنایات محکوم شدهای است ولی از آن طرف هر کدام از این حوادث هم استکبار جهانی را که همراه و پشتیبان این جماعت پلید هستند رسوا میکند، هم از این چهره فریبکار در دنیای اسلام خلاصه رونمایی شده. این اتفاقات در کنار هم قابل ملاحظه هستند. مسائل یمن را از این جهت که باید دعا کرد برای مؤمنین آنجا، بعد هم ببینیم چه کمکهایی میشود کرد، هر کسی به هر سهمی بتواند برای آینده باید آماده باشیم برای انواع و اقسام کمکها. یمن با هیچ جای دیگر در ارتباط با مأموریت ویژه آخر الزمانی قابل مقایسه نیست. امیدواریم خدای متعال همهی این حوادث را مقدمه ظهور حضرت بقیت الله الاعظم (عج) قرار دهد.
v توجه به فرمایشات رهبری در دیدار با معلمان
در بخش داخلی باید به مواضع رهبر عزیز و عالیقدرمان در دیدار با فرهنگیان و معلمان اشاره کنم که دقیق، حکیمانه و در عین غیرتمندانه و کوبنده و بیدارگرانه بود؛ مخصوصاً اینکه فرمودند دستور کار دشمن این است که عزت ما لطمه بخورد و عظمت و ابهت ملت ایران آسیب ببیند. تذکر دادند که حفظ این ابهت و عزت و عظمت باید در دستور کار باشد. ایشان مذاکرات زیر تهدید را نفی کردند. مجلس هم فعال شده که در این زمینه تصمیماتی بگیرد. به مسئولانی که در این بخش فعالیت میکنند، تذکر دادند که باید قوی وارد عرصه مذاکرات شوند و اگر در مذاکرات تهدید بود، زیر بار نروند. اینها نکاتی بود که حضرت آقا گوشزد کردند و برای مؤمنین، حزب اللهیها و حلقات اصلی دلبسته به آرمانهای انقلاب اسلامی، بسیار امیدبخش و دلگرمکننده بود.
موضوع کار ما در مسجد کاری قدسی است
موضوع کار ما در مرکز یک امر قدسی است که با جاهای دیگر نمیتوان آن را مقایسه کرد. البته نهادهایی مثل ستاد اقامه نماز نیز موضوع و دستور کارشان خیلی بزرگ و مهم است.
منتها دستور و موضوع کار ما از جهت قداست کمنظیر، و چه بسا بتوان گفت بینظیر است و نمیتوان برای آن شبیه و نظیر پیدا کرد. اینکه عرض کردم «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا» یکی از مصادیقش همین موضوع کارمان است که مسجد است. باید به ظرفیت ملکوتی این نهاد الهی، یعنی مسجد ایمان بیاوریم. همهی اتفاقات بزرگ را با مسجد میشود پیش برد و جلوی بسیاری از مصیبتهای آخر الزمانی را با سنگر مسجد میشود گرفت. آرمانهای انقلاب اسلامی با مسجد دستیافتنی است. این دستور کار و موضوع کار ما در مرکز است. باید به این مسئله دائماً فکر کنیم و مواظب باشیم برای ما عادی نشود. عادی شدن خطر بسیار بزرگی است. اینکه بگوییم هر کسی جایی کار میکند، ما هم در ارتباط با مسجد کار میکنیم، باعث نابودی معنوی ما میشود.
ماه رجب نقش ویژهای در بهسازی و سامانبخشی برزخ دارد. طبق روایات مسجد نیز نقش فوقالعادهای در بهسازی و سامانبخشی برزخ دارد. روایات مربوط به جارو کردن مسجد و نسبتش با قبر که همان محیط برزخ است، خیلی عجیب است. فرش انداختن، روشن کردن، کارهایی که مرتبط با عمران و آبادانی مسجد و خانه خدا است، عجیب به حیات برزخی گره خورده است. میتوانیم از این فرصت برای خودسازی و رشد خودمان استفاده کنیم. مواظب باشیم عادی نشود، شکرگزار باشیم و به لوازم حضور در یک مرکز مقدس ملتزم باشیم. مرکز ما یک مرکز مقدس است به خاطر موضوعش که مسجد است. هیچ مکان و نهادی از نظر قداست به پای مسجد نمیرسد. البته در جمهوری اسلامی همهی ادارات و نهادها معبد هستند، برای کسی که اهل کار مجاهدانه و مؤمنانه باشد. این نگاه کلی است و شکی در آن نیست. ولایت الهی به سازمانها، نهادها، فرآیندها و دستگاهها قداستبخشی میکند. دفاع ما میشود دفاع مقدس، میهن ما میشود میهن مقدس. اینها در جای خودش محفوظ است. اما مسجد، با همهی اینها تفاوت دارد و با چیزی قابل مقایسه نیست. این توفیق نصیب من و شما شده است که به جای اینکه با یک مسجد سر و کار داشته باشیم، با مجموعهای از مساجد ـ آنهم در حساسترین بخش میهن اسلامی ـ مرتبط هستیم و کار ما عبارت است از عمران و آبادانی معنوی مساجد. کار ما غیر از این چیزی نیست. وظایف ما این است: اینکه امام جماعت و هیئت امنای مساجد خوبی انتخاب شوند، فعالیتهای فرهنگی در مسجد نشاط پیدا کند، کارهای قرآنی در مسجد انجام شود، فضای خوب و مؤمنانه و دوستداشتنی در مسجد حاکم شود، از اختلافات پیشگیری شود، و در صورت به وجود آمدن اختلافات، حل گردد و مسائلی از این قبیل. اینها مگر چیزهای کمی است؟ اینها همان سِمَت ابراهیمی و اسماعیلی (سلام الله علیهما) است که خداوند تبارک و تعالی به لطفش و کرمش نصیب کسانی فرموده که در حوزه مسجد کار میکنند.
v به لوازم حضور در یک مرکز مقدس ملتزم باشیم
در مرکز ما نیز فعالیتها و مدیریت باید قدسی باشد. ما باید مدیریت قدسی را در مرکز، هم تجربه و هم ارائه کنیم. البته به این شرط که خالصانه باشد. انگیزهها باید انگیزههای خدایی و الهی باشد. هیچ کس ـ هرقدر هم توان داشته باشد ـ نمیتواند از شماها قدرشناسی کند. چه کسی میتواند از امام محترم جماعت، هیئت امناء، خادمان شریف و عزیز و جوانهایی که در مسجد فعالیت میکنند و عزیزانی که در مرکز ما مشغول به کار هستند، قدردانی کند؟ خطر آن وقت است که اشتباه بزرگی را مرتکب شویم و آن اینکه توقع قدرشناسی از خدمات خود داشته باشیم. هر کس طبق روالهای مرسوم مندرس اداری انتظار داشته باشد که از کارهایش قدرشناسی شود، حقوق و مزایایش دقیق محاسبه شود و... بدبخت به تمام معنا است؛ چراکه در معرض شریفترین و پربرکتترین خدمت قرار گرفته، ولی میخواهد با آن معامله مادّی کند.
v در مرکز باید مدیریت قدسی داشته باشیم و مرکز را قدسی نماییم
1. خالصانه باشد
آنچه که الان شما دارید، قابل معامله نیست؛ اصلاً قابل ارزشگذاری نیست. البته مجموعه ما با تمام توانش سعی میکند خدماتی را برای شما انجام دهد. در این بخش بحمدالله اراده مرکز بر این است که کرامت اخلاقی کارکنان عزیز و شریف و بزرگوارش حفظ شود و آنها را تکریم کند؛ چنانچه خدماتی از دستش برمیآید، دریغ نکند. بعضی از خدماتی که به دوستان ارائه میشود، در نهادهای پیرامونی ما وجود ندارد. غرض آنکه اراده وجود دارد برای اینکه متناسب با ظرفیت قانونی و آنچه در اختیار ما است، هر کاری که از دستمان بربیاید، با افتخار انجام دهیم. حتی اگر فراتر از اینها هم کاری از ما ساخته باشد، دریغ نخواهیم کرد؛ چنانکه تاکنون اینگونه بوده است. بعضی از دوستان که در وضعیت خاصی قرار گرفتند و احوالشان پرسیده شده، میدانند که توجه هست. حتی فراتر از وظایف جاری و قانونی، به لطف خدا، کارهایی در این بخش انجام میشود. این اراده هست، ولی محدودیت هم وجود دارد. هر کاری هم انجام دهیم، باز برای کسی که به خانههای خدا خدمت میکند، کاری نکردهایم. کل مرکز ما در ارتباط با ائمه جماعات شرمنده است. چهار تا کار کردهایم، دائم برای دلخوشی خودمان آنها را فهرست میکنیم! در برابر کاری که ائمه جماعات میکنند، ما کاری نکردهایم و شرمندهایم. من این را از روی تعارف نمیگویم. امام جماعت بزرگوار، عزیز و مظلومی که سالهای جوانی و نشاطش را در مسجدی خدمت کرده، ما هنگام تشکر از او، خجالت میکشیم و سرمان را زیر میاندازیم. چه کسی میتواند از این زحمات تقدیر کند؟ هیچ کس نمیتواند از شما که به مساجد خدمترسانی میکنید، تشکر کند. زبانم الکن و قاصر است، توانم هم در این بخش بسیار ضعیف است و از این جهت باید حلالیت بخواهم.
این نکته را هم باید عرض کنم که خدمت شما قابل قیمتگذاری نیست؛ نکند یک وقت قیمت بگذارید! حیف است کسی به عالیترین امکان برای دستیابی به مدارج عالی دنیا و آخرت دست یابد، بعد برای آن قیمت بگذارد و ارزش آن را محاسبه کند. البته شما اینگونه نیستید و بزرگوارتر از این حرفها هستید. منتها میخواستم بدانید که کار شما قابل ارزشگذاری نیست. با وجود این، مرکز، بنده و دوستانی که با ما کار میکنند، دریغی ندارند از اینکه از ظرفیتهای قانونی برای خدمات بیشتر در این بخش استفاده کنند.
پس باید فعالیت در مرکز را قدسی بدانیم و خالصانه فعالیت کنیم و با خدای متعال معامله کنیم. در نتیجه اجر خود را از خدای متعال بخواهیم.
2. عالمانه باشد
نکته دوم اینکه این مدیریت قدسی اقتضای این دارد که ما همهی علم و دانش و تجربه خود را به خدمت بگیریم. هر کسی از دوستان در هر بخشی از مرکز کار میکند، باید عالمانه کار کند و کارش را دست کم نگیرد. کاری که شما انجام میدهید، حتماً میتواند علمیتر و بهتر از این که هست، انجام شود. نگاه علمی به کارمان داشته باشیم و درصدد باشیم تجاربی را که در این زمینه هست، جستجو و شناسایی کنیم، و به تجربه خودمان اضافه کنیم. اهل مطالعه باشیم، اهل آگاهی در این بخش.
3. مجاهدانه باشد
نکته سوم از ارکان این عمل و مدیریت قدسی، عبارت است از حرکت جهادی. یعنی باید انسان در این صحنه حضور مجاهدانه داشته باشد. بدانید که درست در نقطه اصلی مصاف با شیطان هستید. محراب یعنی محل جنگ؛ جنگ با شیطان. مسجد با همهی ظرفیتهای عظیمش خانهی خدا است؛ لذا حضور در آن باید مجاهدانه باشد. مؤلفههای حرکت جهادی عبارت است از: سختکوشی، بذل الموجود (بخشش آنچه داریم)، آنچه انسان میتواند انجام دهد، دریغ نکند و پر و پیمان کار کند که بحمدالله من در خیلی از دوستانمان اینها را مشاهده میکنم. حالت جهادی بر همه حاکم است و گرفتار بروکراسیهای مرسوم اداری نیستند. گزارشهایی که بعضی دوستان به من میدهند، شوقانگیز است. برخی دوستان ـ مخصوصاً در نواحی ما ـ تا دیروقت به مساجد سرکشی میکنند. گاهی من به رفقا تذکر میدهم که یک خرده به فکر زندگیتان هم باشید. فضا بحمدالله چنین فضای دلنشنین و باطراوتی است. وظیفه ما این است که آن را تقویت کنیم.
v احساس ما در محیط کار باید محیط مسجد باشد
محیط کار ما باید حالت مسجد داشته باشد. یعنی وقتی وارد مرکز میشویم، باید احساس ورود به مسجد را داشته باشیم. فضای مرکز باید آکنده از نور ایمان، همکاریهای مؤمنانه و مواجهههای ایمانی نسبت به هم باشد. همه ما در مرکز وظیفه محیطبانی داریم. باید حواسمان به خودمان باشد تا آورده ایمانی داشته باشیم. ضمناً مراقب آفتها هم باشیم.
نکته دیگر اینکه باید به لطف پروردگار متعال، آکنده از صمیمیت و مهربانی و اخوت باشیم. ما هم مؤمن داریم و هم اخوت؛ ترکیبش میشود اخوت ایمانی. اگر هر دو را رعایت کنیم، خدای متعال ما را از مغفرت خودش بهرهمند خواهد ساخت.
پس فضای ایمانی در مرکز باید محافظت شود. محیط پاک باید باشد. اگر در این بخشها بیدقتی کنیم، چوبش را خواهیم خورد. یعنی در اینکه یک وقت بیدقتی کنیم از نظر این که آن نزاهت و پاکی که باید و قداستی که باید این در مرکز باشد این آسیب ببیند. چون آسیبش مانع خدمات میشود، برکت میبرد و این مانعیت باعث میشود که مساجد ما به آن شرایط مطلوب نرسند که باید از طریق ما کارسازی میشد و گناهش میافتد گردن این کسی که این جا دارد بیدقتی میکند یا اشتباه میکند. اگر به فرض چنین اتفاقی بیفتد چیز خطرناکی است باید همه ما مواظب باشیم ان شاء الله و فضا فضای برادرانه.
اخلاق خوب و معاشرت اسلامی محیط را بهشت میکند. خانه باشد بهشت میشود، محل کار بهشتآسا میشود. عطر خاص خودش را دارد. رفتار برادرانه در پرتو ایمان خیلی شیرین است. یعنی شما به دوستانی که با آنها کار میکنید حسد ندارید، رقابت منفی ندارید، دوست دارید رشد کنند، بهرهمند باشند. مثلاً حالتش اشفاق دارد، حواسش به همکارش هست، حال او خوب باشد. سعی میکند حال او بهتر بشود. برایش کارگشایی کند، اگر او مشکلی دارد باخبر میشود و برای حل مشکل او تلاش کند. حداقل با او همدردی داشته باشد. اینها این فضا را میکند یک فضای بهشتی و سال هم که سال همدلی است و هم زبانی است. بهانه ویژهای هم در ذیل شعار سال داریم برای اینکه رفتارهای محبتآمیز را در خودمان تقویت کنیم. البته ما راجع به شعار سال وظایفی داریم که باید آن را انجام دهیم. این را من در جلسه ائمه محترم جماعات عرض کردم اینکه مساجد ما باید بشوند کانون همدلی و همزبانی دولت و ملت. این کاری است که مسجد خیلی میتواند در آن نقشآفرینی کند. دوستان ما هم در نواحی، در ستاد به این هم فکر کنند از این ظرفیت ما استفاده کنیم و یک کارنامه خوبی را ان شاء الله ارائه کنیم. ائمه جماعات وظیفه دارند، ماها وظیفه داریم این به جای خودش محفوظ، در محور ملت و دولت. اما حالا ذیل این همدلی و همزبانی مقدماتش این است که همهی مجموعهها این فضای محبتآمیز و آکنده از رفاقت و دوست داشتن و عواطف و امثال اینها را در بین خودشان تقویت کنند. ما باید داخلی هم این بهرهبرداری را داشته باشیم. هر کسی هر چقدر مهربان بوده امسال مهربانتر باشد. هر چقدر با انصاف بوده در ارتباط با دوستان و همکارانش امسال انصافش را بیشتر کند. هر چقدر که تحمل و شرح صدر داشته در برخورد با دوستان و همکاران امسال شرح صدر و تحمل خودش را بیشتر کند. مدیران نسبت به مجموعههای مرتبط با خودشان، دوستان نسبت به هم دیگه. نسبت به عزیزانی که مسئولیتهای سنگینتری در مرکز دارند همین احساس را داشته باشند. این محبت و خیرخواهی و شرح صدر و فهم متقابل و انصاف و اینها وقتی ضمیمه بشود به روی خوش و به زبان خوب و امثال اینها ببینید چه میشود. اینها واقعاً در دسترس شما است. اگر شماها نصیبتان را از این بخش برداشت نکنید، کی میخواهد برداشت کند؟ این کار کار خود شماها است که بحمدالله از آن سهم دارید. در بخش زبان هم باید مواظبتمان را زیاد کنیم؛ چراکه «جِرمه خفیف و جُرمه ثقیل؛ حجم و جسم زبان، کوچک است، ولی جُرم و گناه آن بزرگ است». خیلی چیز عجیب و غریبی است. لذا خدای متعال فرمود: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَديداً؛[7] هان، اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از خدا بترسيد و سخن سنجيده بگوييد». حرف درست و سنجیده بزنید. بعد هم عجیب ادامه آیه است که فرمود اگر کسی به یک چنین دستوری عمل کند خدای متعال هم اعمالتان را اصلاح میکند هم شما را میآمرزد. یعنی کسی زبانش درست بشود از این آیه استفاده میشود کسی که زبانش درست بشود همه زندگیاش آباد میشود. چیه این مسأله زبان. بهداشت زبان، سلامت زبان، رعایت زبان، در مناسبتها، در برخوردها. ان شاء الله این را داشته باشیم. خوشگو باشیم و زبانمان به قدرشناسی باز باشد، به هم دیگه انرژی مثبت بدهیم. یکی از رفقای ما میگفت این قدر از کلمه متأسفم و متأسفانه و بدبختانه و شور بختانه و کلماتی که هی حالگیری میکند این قدر استفاده نکنیم یک مقدار فضا را فضای خوب و مثبت قرار بدهیم در محیط کاریمان.
توجهات:
در ارتباط با محیط کار که محیط مقدسی است و حضور ما هم باید یک حضور قدسی باشد، باید چند کار را در نظر بگیریم. نخست اینکه:
شروع کارمان را در مرکز با وضو قرار دهیم و دائم الوضو باشیم؛ مثل کسی که در مسجد است.
کار خود را با تلاوت قرآن کریم شروع کنیم، هرچند یک آیه باشد.
کارمان را در مرکز با توسل به امام عصر(عج) شروع کنیم.
نماز اول وقت به جماعت را مستحب ندانیم، مستحب مؤکد هم نه؛ بلکه واجب بدانیم. دوستان ما در مرکز، جماعت اول وقت را برای خودشان واجب بدانند؛ این یک فتوای تشکیلاتی است. نماز جماعتهای ما بد نیست، ولی خوب هم نیست. ما باید نماز جماعتمان خوب باشد. آقای قرائتی که در این زمینه نسخهنویس است، نسخهاش این بود که اگر رئیس هر مجموعهای در نماز جماعت حضور یابد، سایر کارکنان نیز حضور پیدا میکنند. اما این نسخه مسئله مرکز ما را حل نکرد. باید بهتر از این باشیم و بدانیم که نماز اول وقت کلید فتوحات معنوی است. همه بزرگان گفتهاند: «علیک ابداً بأول الوقت». چنانچه جماعت باشد، بهتر است. این را دوستان غنیمت بشمارند. همه جا، چه در ستاد مرکزی، چه در نواحی، نماز جماعت را بر پا دارند. اگر نزدیک مسجد هستید، حتماً نماز را در مسجد اقامه کنید. آنجایی که فاصله دارد، خودشان جماعت داخلی را حتماً قدر بدانند و امام راتب داشته باشند. امیدواریم انشاءالله وضع ما امسال از نظر نماز جماعت با این فتوا بهتر شود.
شماها بحمدالله اهل مسجد هستید؛ ولی خانوادگی ارتباطات مسجدیتان را حفظ و تقویت کنید. این در دستور کار ما باشد.
هر کدام از افراد مرکز ما باید یک عضو فعال مسجد محلش باشد و هر مقدار که ممکن باشد، به مسجد رفتوآمد داشته باشد.
باید تمام مراتب و جهات امر به معروف و نهی از منکر را رعایت کنیم. این باید در دستور کار ما باشد. باید مواظب یکدیگر باشیم. ما بر همدیگر ولایت داریم: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ؛[8] و مردان و زنان با ايمان، دوستان يكديگرند». در ادامه میفرماید: «يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَر؛ به كارهاى پسنديده وا مىدارند، و از كارهاى ناپسند باز مىدارند». اینها جلوههای ولایت الهی است. مواظب محیطمان باشیم؛ البته این به معنای گشودن زبان تلخ نیست و آسیب زدن به ارتباطات نیست.
بدانید که از تذکرات، نصایح و امر و نهی شما استقبال میکنیم. بنده از امر و نهی شما استقبال میکنم. چه بنویسید و در صندوق بیندازید، چه به خودم بگویید. امتحان بفرمایید ببینید هست یا نیست! همه باید همین حالت را نسبت به هم داشته باشیم. هر کسی حرف خوب و حقی به ما زد و تذکر درستی داد، دستش را ببوسیم و بگوییم: از تو ممنونم؛ تو مرا راهنمایی کردی، من داشتم کار اشتباهی انجام میدادم و راه اشتباهی را میرفتم، اما تو مرا ارشاد کردی.
دوستان بحمدالله آراستگی خود و محیط کار را بهخوبی رعایت میکنند. اخیراً مشاهده میکنم که هم لباسها منظم و مرتب است، هم محیطهای کاریمان اصلاً قابل مقایسه با قبل نیست. مؤمن باید دائم رو به جلو باشد. در این بخش پیشرفت خوبی داشتهایم، آن را تقویت کنید. باید بچههای ما از جهت آراستگی لباس، سر و وضع، الگو باشند.
خود محیط کار را هم باید آراسته نگه داریم. این هم مهم است. یعنی گاهی محیط کار برای انسان عادی میشود و درنتیجه شلوغ و بینظم میشود. آراستگی محیط کار بحمدالله الان خیلی بهتر شده، منتها یک مقدار دقت بیشتر شود. دوستان روابط عمومی هم باید برنامهریزی کنند. گاهی محیط کار بعضی از دوستان محیط کار شخصی شده تا محیط کار اداری. مواظب باشید، اینجا خانه نیست که عکس دلخواهمان را به دیوار بچسبانیم. ایجا اداره است؛ باید تمیز باشد.
گاهی با اقدامات خیلی کوچک میتوانیم محیط کارمان را خیلی دلپذیر و تمیز قرار دهیم؛ نیازی به خرج سنگین نیست. خود دوستان میتوانند با سلیقه و با کمترین هزینه، این کار را انجام دهند.
به سلامت و شادابی خودتان اهمیت دهید. خدا را شکر اهل ورزش و توجه در این بخش هستید. معمولاً دوستان از برنامههای ورزشی مرکز خیلی استقبال میکنند. دوستان اهل ورزش هستند، در برنامههای ورزشی و کارهای گروهی حضور دارند. آدم بانشاط بخشی از نشاطش وابسته به سلامت جسمی و اهمیت در این بخش است. تذکر درباره حسن خلق را تکرار نمیکنم.
یادداشت و محاسبه را دستور کار قرار دهیم. البته طرحی هست که به شما به تدریج منتقل خواهند کرد. امروز برای خودتان بنویسید چه کار کردهاید. بعد به خودتان نمره دهید. من از صبح که به مرکز آمدم تا غروب، چه کار مفیدی انجام دادم؟ اگر کسی محاسبه کرد و دید کار مفیدی نکرده، وضعیت خودش را اصلاح کند. هجرت کند، جابجا شود. اگر هم دید از او نمیآید، خودش، خودش را مرخص کند تا وزر و وبال مسائل مسجدی که قبر و قیامت و دنیا را هم خراب میکند، گردنش را نگیرد.
پیشنهاد میشود دوستان در یک یادداشت یک صفحهای اینها را بنویسید. میتوانید از تقویم سالانه و سالنامهها استفاده کنید. به این ترتیب کمیّت و کیفیت کارهایمان را دائماً افزایش دهیم.
در ایام برگزاری نمایشگاه کتاب هستیم. دوستان ارتباط خود را با کتاب و مطالعه حفظ و تقویت کنند. حداقل کتابهایی که در منزل یا در محل کار است، گاهی یک صفحه از آن را مطالعه بفرمایند.
سه نکته پایانی
مرکز به لطف خدای متعال از نظر برنامه و بودجه و طراحیها کاملاً بالنده و رو به جلو است. خدا را شاکریم. امسال از این جهت شروع دلنشینی برای ما بود. سالی که برنامه و بودجهمان را قبل از اینکه وارد سال بشویم، نهایی کرده بودیم. یک کار تکمیلی و اصلاحی داشت که در سال جدید انجام دادیم. بحث بودجهمان خوب است و به لطف خدای متعال، از این جهت نگرانی نداریم.
ما سرمایه لطف و اعتماد رهبر عظیم و عزیزمان، و محبت و لطف ائمه محترم جماعات و کارگزاران مسجد را داریم. خیلی سرمایه بزرگی الان در اختیار و در دسترس ما است. باید برنامه راهبردیمان را تقویت کنیم. یک راهبرد هم اضافه شد؛ راهبرد هشتم که عبارت است از توانمندسازی مسجد. جایش به نظر میآمد خالی است. طراحی شد و در برنامه راهبردی جدید اضافه شد. برنامه تهذیب شده، حشو و زوائدش کنار زده شده و بحمدالله با طراحی فرآیندها میرویم به سمت یک نگاه سیستمی و با یک نظم بهتر برنامهای و ساختاری؛ انشاءالله.
دوم اینکه همه باید به آن چیزی که در برنامه هست، عمل کنیم. همه باید کمک کنیم. اینکه الان دست ما هست، برنامه خوبی است. با رعایت زمان و سرعتبخشی و کیفیتبخشی به برنامهها و خلاقیت و ابتکار، میتوانیم آن را به بهترین شکل اجرا کنیم.
نکته دوم، درباره رویکرد امسال ما در ارتباط با مساجد است. یکی طرح نهضت قرآنی و حرکت فراگیر قرآنی معطوف به کار تفسیری است؛ علاوه بر کارهای کرسی تلاوت و امثال اینها. حفظ و قرائت جاری قرآن، با تأکید بر تفسیر باید انجام گیرد. امیدواریم در این زمینه کار خوبی انجام بشود. از دوستان خواهش میکنم فضای مرکز را هم امسال قرآنی کنیم. الان یک صفحه قرآن را دوستان در تلاوت روزانهشان میخوانند که خیلی خوب است و فضای ما را یک مقدار مسجدی میکند.
عملیات حفظ و کار گروهی قرآنی را هم دوستان طراحی کنند و عزیزان مرکز به شکل سراسری، در این زمینه وارد میدان بشوند تا در مرکز خود نیز یک نهضت قرآنی را رقم زنیم. کارهای مفهومی و تفسیری انجام دهیم. فکر کنیم چه کار میتوانیم در این بخش در مرکز انجام دهیم.
نکته بعدی در ارتباط با مسجد و جوانان است. امیدواریم امسال سنگ بنای خوبی در زمینه فعالیتهای مسجد و جوانان گذاشته شود.
نکته دیگر اینکه در رویکرد جدید، نواحی با سرعت در حال تقویت شدن هستند. این را دوستان اذعان دارند؛ هم مسئولان نواحی، هم عزیزانی که در آنجا فعالیت میکنند. این دائم تقویت خواهد شد؛ این را شما بدانید. باید دوستان در نواحی خود را آماده کنند برای برعهده گرفتن مسئولیتهای بزرگتر؛ هم از جهت علمی، هم از جهت کارشناسی. خود را تقویت کنند تا انشاءالله در این بخش بتوانند کارهای بزرگتر و خدمات بیشتری را انجام دهند.
ما باید همیشه و در همه حال خودمان را نوکر خادمان و ائمه جماعات و عزیزانی بدانیم که در مسجد خدمت میکنند. سروری و ریاست نداریم؛ بلکه ارادت داریم. فهمی را هم که داریم، اقناعی به آنها منتقل میکنیم، با روش کریمانه، مؤدبانه، صمیمانه و فروتنانه. این روشی است که باید بر کل بخشهای مرکز حاکم باشد.
استقبال، بدرقه، فروتنی، کلمات خوب، تحمل، سعه صدر، حرف شنیدن و امثال اینها را باید رعایت کنیم. به خاطر رضای خدا و با صبوری، امور را تدبیر کنیم.
معارفه ها و تقدیرها
ختم جلسه ما هم شیرین میشود با اسم چند نفر. البته خیال نکنید همراهش هدیهای هست؛ نه، هیچ خبری نیست. در حد سلام و تعارف و احوالپرسی و معارفه است. چه آنهایی که تشریف میآوردند، چه آنهایی که مرخص میشوند، میخواهیم ذکر خیری از عزیزانمان داشته باشیم.
قبل از آن متذکر شوم که امسال باید دهه تکریم خیلی قوی برگزار شود. مقدماتش بحمدالله آماده شده و برنامه آن طراحی شده است. همه در ارتباط با دهه تکریم در خودشان احساس وظیفه بکنند. آن دهه، یک دهه طلایی برای مساجد و برای مرکز ما است.
معارفه معاونت آموزش
ما یک معاونت جدید در مرکز تأسیس کردیم به نام معاونت آموزشی که برادر بسیار عزیزمان حضرت آقای نوری مسئولیت این کار را به عهده گرفتند. ایشان حکمشان را گرفتند و مشغول کار هستند. بحمدالله در این زمینه تجارب و ظرفیتهای خوبی دارند. امید داریم مسئله آموزش در مرکز ما با توجه به استقلال ساختاری که پیدا میکند و جایگاهی که دارد، روزهای خیلی بهتری را تجربه کند. از آقای آقایی و کرمینیا و دوستانشان که این کار را طی سالهای قبل به خوبی و در حد ساختار و تنظیمات بلکه بالاتر از آن اداره کردند، صمیمانه تشکر میکنیم.
تقدیر از آقای رضا زاده
از آقای رضازاده عزیز و بزرگوار باید تشکر کنیم. سالهای سال است که مرکز بحمدالله از حضور ایشان بهرهمند هست. در مدیریت شوراها خدمات خوبی را داشتند. از ایشان هم صمیمانه تشکر میکنیم.
حضرت آقای منتج این کار را تحویل گرفتند. با توجه به کارهای خوبی که انجام شده و زیرساختهای خوبی که در آن بخش فراهم شده، امیدواریم ان شاء الله آقای منتج با طراوات و نشاط این بخش را به جایگاههای بهتری برسانند.
ایشان زحمات تازهای داریم با توجه تجربه و دانشی که دارند. قرارهایی گذاشتیم که از وجود ایشان هم بهرهمند خواهیم شد.
معرفی همکاران و کارشناسان معاونت فرهنگی
در ماههای اخیر در معاونت فرهنگی هم عزیزانی در مجموعه ما بحمدالله مشغول کار شدند. آقای نوربخش برنامههای فرهنگی معاونت و مدیریتش را بر عهده دارند. آقای حسنی مدیریت تولید و محتوا هستند و دفتر قم را اداره میکنند. از آقای یزدانطلب هم که از تلاوت ایشان امروز بحمدالله بهرهمند شدیم، ممنویم.
حضرت آقای یزدانطلب در بخش نشریه مسجد جانشین معاونت فرهنگی را به عهده گرفتند. انشاءالله که موفق باشند.
تشکر از آقایان غفوری، قاسمی و حسینی
از آقایان غفوری و قاسمی هم باید تشکر کنیم که از مدیران عزیز نواحی ما بودند. آقای حسینی اخیراً استعفا کردند و مشغول فعالیتهای دیگرشان خواهند بود. برای این عزیزان آرزوی توفیق میکنیم. ان شاء الله مشمول عنایات و الطاف الهی باشند و همچنان در خدمت مسجد.
حضرت آقای موحد امام جماعت ساختمان محراب خواهند بود.
آقای موحد عزیز که امامت این محراب را به عهده دارند، از ایشان هم به خاطر این زحمت هم تشکر میکنیم. قبلاً در ناحیه مشغول خدمت بودند و الان دبیر کارگروه نواحی هستند. انشاءالله در این مسئولیت مهم به فضل الهی موفق باشند.
تشکر و معرفی آقایان اصغری، اصلانی، اداوی، ضائقی
آقای اصغری هم مسئولیت ناحیه جدید را به عهده گرفتند که قبلاً در ناحیه شیخ صدوق بودند. اخیراً در ناحیه شهید مصطفی خمینی مشغول خدمت هستند. مجموعه ما با حضور برادر عزیزمان آقای اصلانی بحمدالله رونق بیشتری خواهد گرفت.
در منطقه ورامین و پیشوا از آقای اداوی باید تشکر کنیم که قبلاً در پیشوا مشغول خدمت بودند و الان در منطقه ورامین مشغول خدمت هستند. آنجا اسم ناحیهمان شهید مدنی است. از ایشان هم به خاطر خدمتشان در ناحیه پیشوا تشکر میکنیم.
از برادر بسیار عزیزمان آقای ضائفی که ایشان هم بحمدالله به جمع مرکز پیوستند نیز سپاسگزاریم.
رسیدگی به دغدغه معیشتی اعضای مرکز
آقایان الحمدلله دغدغه و دلواپسی معیشتی ندارند. مسیر نشیب و فراز دارد و مرکز هر کاری از دستش بربیاید، دریغی ندارد. ان شاء الله باز هم فکر میکنیم تا ظرفیتهای جدیدی پیدا کنیم و امکانی فراهم شود تامشکلات معیشتی کمتر گردد.
بعضی از مسائل قابل انتقال به مرکز نیست. مرکز ما واحد اداری تعریفشده با ضوابط و قواعد خاص خودش هست. اشل و تنظیماتی دارد. اینگونه نیست که دستش باز باشد تا به مشکلات زندگی آقایان رسیدگی کند. اصلاً این کار، کار مرکز نیست. مرکز خدماتی دارد که آن را قابل خدمات شما اصلاً نمیدانم. این اصل مسئله است. اما بعضی از دوستان قرض سنگین دارند، بدهیهایی دارند، مشکلات خاص خانوادگی دارد. خب مرکز با محدودیتهای خاص خودش چه کند؟ البته اگر به هر طریقی مشکلات شما به ما منتقل شود، چنانچه ممکن باشد، خارج از فضای مرکز انجام خواهد شد؛ چنانکه نمونههایی هم انجام وظیفه داشتهایم که خودشان هم تعجب کرده بودند که از کجا مطلع شدیم. کاری ممکن باشد دریغ نمیشود؛ اما ظرفیتها هم ظرفیتهای محدودی است. دعا کنید ان شاء الله دست ما هم از این جهت باز شود تا بتوانیم بیشتر خدمت کنیم. دوستان ما هم دست ما را باز کنند. یعنی چی؟ شما دست ما را خیلی میتوانید باز کنید برای اینکه به خدمتگزاری شما موفقتر شویم. مثلاً خلاقیت خودتان را افزایش بدهید یا ابتکاراتی داشته باشید. البته باید دوستان ما هم ساز و کارهایش را فراهم کنند. پیشنهاد تازه و راهگشایی داشته باشید، در حوزه کاری خودتان ابتکار عملی داشته باشید، چنانچه به ما برسد، طبق نظامی که طراحی خواهند کرد، دست مرکز برای عرض ارادت باز است. بنابراین تلاش کنید که ارتقاء فکری و علمی داشته باشند، سطح وضعیت علمی خودشان را با حفظ انجام مأموریتهای مرکز افزایش دهید، مدرک تحصیلی تازهای ارائه کنید تا دست ما برای ارائه خدمت بیشتر باز باشد.
البته این موارد در کارهای علمی است؛ ولی در بخشهای دیگر که مرتبط با ما باشد، دوستان بدانند که مرکز در سقف ظرفیتها عمل خواهد کرد.
از آقای اعرابی میخواهیم که زحمت بکشند و با یک بررسی دوباره، هرقدر که ظرفیت قانونی به ما اجازه میدهد ـ چه در حقوق و مزایا و چه در حواشی ـ بتوانیم به دوستان عزیزمان خدمت کنیم. این هم مأموریت تکمیلی آقای اعرابی است. روش بنده روش سقف است و برای خدمت به دوستان به کف بسنده نمیکنم.