تصور شخصیت حضرت علیاکبر (سلام الله علیه) برای کسی که اندک آشنایی با بیت رسالت داشته باشد، حقیقتاً شوقانگیز و هیجانانگیز است. کارگاه خلقت به دست مبارک سیدالشهدا (علیه السلام) که ولیّ کامل و حجت بالغهی الهیه است، عالیترین هدیهی ممکن را به بشریت و اسلام و دستگاه الهی تقدیم کرد.
دست به دست هم دادن جریان خلقت طبیعی با ساز و کار تربیتی حسینی، خیلی عجیب است. دستگاه خلقت، هنرمندانه، فتوکپی کرده و سیما و قد و قامت حضرت علیاکبر با پیغمبر اکرم (ص) مو نمیزده است. به نظر میآید که هدیهی ویژهی خدای متعال در بیت حسین بن علی، بلکه در بیت رسالت است؛ چراکه اهل بیت نسبت به پیامبر اکرم (ص) شدید الاشتیاق و شدید المحبت بودند. امام حسین و امام حسن و زینب (سلام الله علیهم) عاشق پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بودند و در این بیت، یکی پس از دیگری، در محبت به ایشان گوی سبقت را از هم میربودند. حال خدای متعال در پاسخ به این عشق، از دستگاه خلقت، چنین هدیهی بزرگی را به بیت رسالت و امامت تقدیم کرد و این یک هدیهی ویژه است.
تربیت ویژه حضرت علیاکبر (علیه السلام) توسط ائمه (علیهم السلام)
حضرت سیدالشهدا، امام حسن، حضرت ابوالفضل، حضرت زینب و بعدها امام علی بن حسین (علیهم السلام) دست به دست هم دادند و یک استعداد متفاوت برای طلوع و رویش و عرضه به بشریت تقدیم کردند. علیاکبر (علیه السلام) قبهالعرش حسینی و نماد و علامت و پرچم و مایهی مباهات و افتخار بیت رسالت و ولایت است.
پس آن طرف، دستگاه خلقت در تصویرگری هنرمندانه عمل کرده و کپی برابر با اصل ارائه کرده است. این طرف هم، سیر ولایت الهی در وجود مقدس سیدالشهدا (علیه السلام)، تمام تجربه و امکان تأدیبی و تربیتی خود را به میدان آورده و این شخصیت را از نظر روان و خُلق و سرمایهها تراش داده است.
اما خود آن بزرگوار نیز در مقام سلوک، هوشمندانه و هنرمندانه و با سرعتی فوقالعاده سیر کرده است. ایشان هر روز در مراتب فکری، جهانبینی، نحوهی بیان و ظریفکاریهای اخلاقی، به پیامبر اکرم (ص) شبیهتر و شبیهتر میشد.
بنا بر اسناد و با مراجعهی به منابع، میتوان حدس زد که سن حضرت علیاکبر در زمان شهادت، ۲۷ سال بوده که قله و ماه تمام جوانی است. شب چهارده سن انسان در سیر درست، ۲۷ سالگی است. اگر ما همین ۲۷ سال را در نظر داشته باشیم، علاوه بر امام حسن و امام حسین (علیهما السلام)، امیر المؤمنین (سلام الله علیه) نیز جزء منابع تربیتی ایشان بودهاند. حضرت علیاکبر (علیه السلام) از امیر المؤمنین، امام حسن، امام حسین و حضرت زینب (علیهم السلام)، و در عالم رفاقتی از حضرت ابوالفضل و در عالم اشراقی از حضرت سید الساجدین (علیهما السلام) سهم دارد. برایند همهی اینها به خصوص هنر تربیتی سیدالشهدا (علیه السلام)، حضرت علیاکبر شده که دارای روح باشکوه مملو از عظمت و عزت بوده است.
جمع هنرمندانه بین عزت و رحمت میشود فتوت. این را دوستان اهل معرفت از ما به یادگار داشته باشند که جمع عزت و رحمت میشود فتوت. از نظر غلبهی ویژگیهای شخصیتی، برخی جمالیاند و برخی جلالی؛ بعضی عزتیاند و برخی رحمتی؛ اما «العَجَب ثُم العَجَب، جَمْع العِزه و الرَحمَه و الجَمال و الجَلال فی شَخصیه واحِدَه؛ تمام شگفتی آنجا است که عزت، رحمت، جمال و جلال در یک شخصیت جمع شود».
حضرت علیاکبر (علیه السلام) در فضای مؤمنین و دوستان و اهل بیت، مثل شبنم صبح بهاری نشسته بر چهرهی گل است و به نسیم صبح بهاری در لابهلای شاخساران یک درخت تازه بهشکوفهنشسته میماند. اما همین انسان با آنهمه لطافت و طراوت و نشاط و شکفتگی و زیبایی و حُسن، وقتی بر دشمنان خدا طلوع میکند، گویی کل الجلال و همهی عزت به میدان آمده است. جمع بین این دو، هنر دستگاه تربیت حسینی است. حضرت علیاکبر (علیه السلام) مصداق «أَذِلَّةٍ عَلَي الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَي الْکافِرينَ؛[۳] با مؤمنان، فروتن، [و] بر کافران سرفرازند» است. در حُسن فاعلی اینگونه است: «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ؛[۴] [خدا] آنان را دوست میدارد و آنان [نیز] او را دوست دارند». در حُسن فعلی نیز چنین است: «يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ؛[۵] در راه خدا جهاد میکنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمیترسند». جمع اینها در اصطلاح اهل دقت، فتوت است که در شخصیت حضرت علیاکبر (علیه السلام) متجلی شده است. گویا خداوند تبارک و تعالی خواسته است در همین دنیا پاداش حسین بن علی (علیه السلام) را کرامت کند.
در حیرتم از وساطت او بین سیدالشهدا و پیغمبر اکرم! در روز عاشورا گفت: «هذا جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ... یُقْرِئُکَ السَّلامَ؛[۶] این جد من، پیغمبر است که به تو سلام میرساند».