دحوالارض، گسترده شدن سفرهی لطف پروردگار متعال
امشب شب دحوالارض است. ما قیمت این چیزها را درک نمیکنیم که اینها از قبیل وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ، وَ یُعَلَّمُکُم ما لَمْ تَکُنُوا تَعْلَمُون است، از همین قبیل است والّا تو کجا بودی که ببینی زمین کی متولّد شد، چهجوری متولّد شد؛ این قسم قابل سکونتاش. فردا روز زمین است. از امشب، از حالا شروع شده است، شب دحوالارض، وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا، آنجا مبنایش را میگوید، اینجا هم آدرسش را میدهد به شما حضرت رضا(علیه الصّلاة والسّلام). این هم نشانیاش است، نشانی زمانیاش را به شما میدهد، میگوید یک چنین شبی است، شب بیست و پنجم ماه ذیالقعده، روز بیست و پنجم، این در واقع آن نقطهی آغاز شکلگیری زمین و گسترده شدن سفرهی لطف پروردگار متعال برای آن موجود برگزیدهاس که نامش انسان است به ما نشانیاش را میدهند که امشب است. بعد هم امشب اصلاً یک حال دیگری دارد، زمین را از این منظر هم دیدن خیلی تماشایی است. من یک وقتی حساب میکردم درمورد آسمان البتّه در روایات داریم، در احادیث قدسی داریم این تعبیر را. ولی در قرآن کریم این افتخار و شرف نصیب زمین شده است، یک بحثی است بین آقایان، آسمان، زمین، از قبیل این بحثی که بین شب و روز هست که کدامیکی بالاخره، البتّه ما در شب و روز مثل اینکه رفتیم سمت شب، خاطرتان هست که راجع به شب صحبت میکردیم گفتیم مثل اینکه یک نگاه جانبدارانه در آیات الهی نسبت به شب هست. علّتهایش هم عرض کردم، البتّه حضرت اینجا یک مقدار برای اینکه دل روز نشکند به آن پرداختند! غرض بحثی که بین شب و روز هست چنانکه بحثی است که بین عقل و عشق هست و از این حرفها هست دیگر، حالا میدانید بین عقل و عشق و این زمین و آسمان و اینها همه نسبت هست، در مقام خودش یک بحثهای خیلی شیرینی هست. بگذریم.
غرضم این نکته است، این تعبیر راجع به زمین هست که خداوند تبارک و تعالی زمین را به خودش نسبت میدهد: اَرضی، زمین من، راجع به آسمان نداریم، سَمائی در قرآن نداریم. در روایات عرض کردم داریم، در روایات، در احادیث قدسی یک چیزهایی داریم امّا راجع به زمین این شرف برای زمین است در قرآن، که خطاب به بندههایش میگوید إِنَّ أَرْضِی وَاسِعَةٌ، این زمین من خیلی گسترده است برای اینکه تو بتوانی به شرف بندگی نائل بیایی، یکجا خودت را متوقّف نکنی، إِنَّ أَرْضِی وَاسِعَةٌ. من این را که دیدم دلم رفت، یکوقتی به یک مناسبتی داشتم روی این مسئله یک تأمّلاتی میکردم نگاهم به زمین مقداری عوض شد، این با یک عنایتی هست، این زمین من، اینها تشریفی است. یعنی خیلی قیمتی است این زمین پیش خدای متعال، خیلی قیمتی است. این کرهی زمین مثل اینکه برگزیدهی خدای متعال است از بین این کُرات، خدا اصلاً زمین را انتخاب کرده. این قدمگاه حجّت خدا است و خَلیفَةُ الله، إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً، و نمایشگاه آیات الهی است وَفِي الْأَرْضِ آَيَاتٌ لِلْمُوقِنِينَ، دارد که وَفِي السَّمَاء رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ. زمین هم آیاتٌ، در دسترس شما. بعد هم خود شما را هم فرمود من از همین زمین خلقتان کردم، مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ، دوباره هم به این زمین برتان میگردانم، وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَی، بعد هم دوباره از همین خاک، از همین زمین مجدّداً شما را مبعوث میکنم. این زمین چیز خیلی عجیبی است، حالا نمیخواهم وارد این بحث بشوم چون گفتیم امشب شب دحوالارض است حواسمان را جمع کنیم.
خانه خدا، نقطهی آغاز زمین
زمین این کرهی برگزیده، ممتاز، مبدأ شکلگیری این زمین برای سکونت و خلافت انسان که برگزیدهی خدای متعال است از کعبه است. دارند به ما نشانیاش را میدهند. اینها همان باب علمی است که گشوده شده از طریق اولیاء خدا. این را اگر ما نداشتیم ما هیچ نداشتیم از این حرفها نداشتیم، این بابش را باز کردند. اوّلین نقطه را گفتند از کعبه، از این نقطه آغاز میشود تا معلوم بشود زمین آغازش با خانهی خدا است، مقدّس است، الهی است، این نقطهی آغازش است. الان هم موسم حج دارد میرسد، این ذیالقعده و ذیالحجّه چهطوری به هم گره میخورد. این قصّهی کعبه و توجّه به آن نقطهی ممتاز که عطر بندگی و رائحهی عبودیّت را روی زمین پراکنده میکند، فرمود زمین از اینجا آغاز شد. إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ، فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا، این زمین از اینجا آغاز میشود امّا فرجام زمین چیست؟ آیندهاش چیست؟ این وسطش عوارض خلافت انسان که برمیگردد به ارادهی انسان و اینکه او اختیاردار هست و فرشتهها یک صحبتی کرده بودند! أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ، قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ، اینجا مَسجد اَحِبّاءِ الله، مَتْجَر اولیاء الله، زمین است. و البتّه مَقتَلُ اَحِبّاءِ الله، اینجا است که جانبازی و عشقبازی حسین بن علی اینجا است، تماشایی است. سجدهگاه اولیاء خدا است، زمین است؛ حالا سجده داریم تا سجده.
اغاز و فرجام زیبای زمین
این پایانش چیست؟ فرمود وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ، این هم آخرش، أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ، نگران نباشید این زمین فرجام نیکی دارد، آغاز نیک، پایان نیک؛ آغازش این دحوالارض است، از کعبه است، پایان و فرجامش نیک است، يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ. أَنَّ الْأَرْضَ، چون لِلّهِ، إِنَّ الأَرضَ لِلَّهِ يورِثُها مَن يَشاءُ، خُب به چه کسی؟ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ، وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ، دوستان! اینجا یک جملهای بگویم واقعاً دلبری میکند که فرجام، آن سرانجام چه خواهد شد. قرآن کریم اینجا چه تعبیرهای عجیبی دارد، فرمود وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الْأَرْضِ، فِي الْأَرْضِ، همهاش، وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ، رَضِیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِیناً و مسئلهی ولایت الهی و درخشش جمال ولیّ کامل و ولایت کلّی الهی، وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا، آخرش چیست؟ ، اینقدر این قسمت آیه عجیب است، يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا، چون این زمین من است، شرک؟! همینقدر که مهلت داده است خدای متعال این آن حلم الهی است، والّآ در ماجرای شرک میگوید تَكَادُ السَّمَاوَاتُيَتَفَطَّرْنَ، اینها برای خدا شریک آوردند؟! یکی میگوید خدا فرزند دارد، یکی میگوید ...؛ آسمانها میخواهد منفجر بشود و به هم بپاشد از یک چنین حرفهایی! یمْسِک السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ، نگهش داشته والّا اینها تحمّل نمیکنند، یا این جفاها راجع به اولیاء خدا روا داشته بشود؟! اینجا حالا پیش خودمان میگوییم عجب حِلمی خدا دارد، حالا شعر است دیگر. تا این تطوّر نسلها بیاید برود، این رویشها و ریزشها و... در پرتو آن اختیاری که خدای متعال به انسان داده است تا برسد به آن نقطه: يَعْبُدُونَنِي، فرجام زمین این است، لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا، یک زمین خواهد بود که فقط خدا در آن پرستش میشود و هیچ شرکی روی آن وجود نخواهد داشت.
این آن جنبهای از مسئلهی مهدویّت است که تبیین نمیشود. متأسّفانه ما غافل هستیم. این جنبهی مهدویّت آن جنبهی اصلی و باشکوه و برجستهاش هست، يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا، زمین یکپارچه میشود خدایی و بهشتی میشود زهرایی، و آن میشود همان راز سر به مهر فدک، همهاش آزاد میشود، فدک غصب شده، همهاش آزاد میشود. انشاءالله آن روز را ببینیم و جزء کارگزاران الهی باشیم در تحقّق آن روز، این مهم است، سهم داشته باشیم. چون میگویید اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ، اصلاً میدانید امشب شب این حرفها است. شب دحوالارض شب این است که تو به نقطهی آغاز زمین توجّه کنی که الهی است و بعد یک چشمی بیاندازی به آن سرانجام زمین که خدایی است و بعد رغبت در تو تولید بشوی و سهمخواهی کنی، بگویی اَللّهُمَّ اِنّا نَرْغَبُ اِلَیْکَ فى دَوْلَةٍ کَریمَةٍ، تُعِزُّ بِهَا الاْسْلامَ وَاَهْلَهُ ، وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهْلَهُ ، وَتَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ اِلى طاعَتِکَ ، وَالْقادَةِ اِلى سَبیلِکَ، من میخواهم جزء کارگزاران باشم در فراهم شدن آن روز، یک آدم منفعل نمیخواهم باشم این گوشه و کنار. چه شب خوبی است امشب و فردا چه روز خوبی است. این روزهی فردا که اینقدر اهمیّت دارد اگر کسی میتواند از دست ندهد. اینکه به من و شما میگویند یکی از چهار روز برگزیدهی سال برای روزهداری است. این روزه روزهی شکر است. ادب بندگی است نسبت به ربُّ الْاّرض. فردا روزهاش خیلی چیز عجیبی است، یک دعا دارد این قدر این دعا قشنگ است، این دعای فردا را بخوانید، یک نمازی دارد، اینها آداب بندگی و عشقورزی به ساحت مقدّس خالق و مالک و ربّ عزیزمان است. انشاءالله آن روز را هم ببینیم که وَأَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا، این وَأَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا در همان احادیث راهنما فرمودند منظور همان روز ظهور حجّت بالغهی الهیّه است، وَأَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا، فرمودند رَبُّ الْاَرض أی اِمامُ الْاَرض. طلعت مهدویای که دلتان پر میکشد برایش، اَرِنا الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ، این اَرِنا الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ خیلی بالاتر از این است، چون اَرِنا است نه اَرِنِی، اَرِنا الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ یعنی ظهور نه یعنی من ببینم که من هم مشتاق هستم ببینم، که شخصی ببیند، نه، اَرِنا الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِیدَةَ، آن روز ظهور است. ای خدا! چه عشقی دارد! تصوّرش انسان را بیقرار میکند و هوش از سر انسان میبرد. آن روزی که این زمین پاک، مطهّر، تمیز، زهرایی، علوی و محمّدی میشود، صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین. چه روزی است؟! آنوقت آن جمله به فرشتهها برمیگردد، قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ، حالا بیایید تماشا کنید. خیلی خب. دیگر کافی است.
سَمَاؤُهَا وَ أَرْضُهَا، وَ مَا بَثَثْتَ فِي كُلّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا، این اَصبَحنا هم زیباست. اَصبَحنا، امروز که صبح شد میبینیم عجب صبحی است، هرچه میبینیم مال تو است، بِجُمْلَتِهَا لَكَ، آسمانش، زمینش و آنچه که پراکنده کردی در زمین و آنچه که در آسمان هست، همهاش.
امیدواریم انشاءالله خداوند تبارک و تعالی به حقّ این شب عزیز...، شبش هم گفتهاند شب خیلی خوبی است برای عبادت و دعا و انشاءالله خدا توفیق بدهد شب یک کمی هم زودتر اگر استراحت بکنید، سحر زودتر بیدار بشوید، هم سحری نوشجان کنید هم مقداری مناجات کنید، دعا بخوانید. انشاءالله که این شب و فردا مبارک باشد بر همهی عزیزان، حالا من نمیدانم، دیگر کسی این چیزها را سر در نمیآورد که چه نسبتی هست بین دحوالارض و حضرت علیبنموسیالرّضا(علیه آلاف التّحیّة والثّناء). ماه ذیالقعده که ماه حضرت رضا است، اوّل تا آخرش، بیست و سوّمش. چه نسبتی است، گزارشکنندهی دحوالارض خود حضرت رضا(علیه الصّلاة والسّلام)، بعد ایّام زیارتی ایشان. فردا هم بعض از اهل دقّت و معرفت گفتهاند روز بیست و پنجم هم روز زیارت حضرت رضا(علیه الصّلاة والسّلام) است؛ این شاید طبع من باشد، من امشب را به شما تبریک میگویم و فردا را، اینها مبارک باد دارد، تَبارَکَ الله.
"استاد حاج علی اکبری"