شرح صحیفه مبارکه سجادیه حجتالاسلام حاجعلیاکبری
اعوذبالله من الشیطان الرجیم. بسمالله الرحمن الرحیم. الحمدالله ربالعالمین ثم الصلوۃ و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابی القاسم المصطفی محمد. و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین سیما بقیه الله فی الارضین روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفدا.
استمداد میطلبیم از حضرت صدیقه طاهره (صلواتاللهوسلامهعلیها) که آغاز این جلسات با نام و یاد آن حضرت هست که مرکز همه امیدهاست. و از خدای متعال تمنا میکنیم به آبروی آن حضرت و به مقام شامخ آن حضرت که ناشناخته است جز برای پیامبر اعظم (روحیلهالفداصلواتاللهوسلامهعلیهماجمعین)، جمع ما را موفق کند در استضاره و نورگرفتن از انوار تابناک صحیفه مبارکه سجادیه انشاءالله. اگر این جلسات ما هیچ مطلب خاصی نداشتهباشد جز اینکه بهانهای باشد برای مراجعه به صحیفه مبارکه سجادیه (علیهالصلوهوالسلام) و انس با این گنجینه عظیم الهی برای ما هم کفایت میکند؛ هم برای گوینده هم برای شنونده انشاءالله.
چند نکته است که به نظرم لازم است امروز به آنها اشاره کنیم در آغاز این جلسات و بحثها انشاءالله. مطلب اول درباره دعاست. مطلب دوم درباره صحیفه مبارکه است. مطلب سوم هم درباره شیوهای که در این جلسات دنبال میشود. اما مطلب اول؛ اگر بخواهیم درباره دعا چند جمله کوتاه و فشرده و مختصر عرض کنیم که در عین حال جامع همه مسائل هم باشد مساله دعا در قرآنکریم بین سه آیه نورانی است. نه اینکه منحصر در این آیات باشد. آیه اول که به نظرم شیرینترین آیه قرآنکریم هم هست در سوره مبارکه بقره است. اینکه عرض کردیم شیرینترین آیه قرآن هست؛ احلی آیه فی کتابالله، اینقدر خدای متعال فضای ارتباط خودش را با بندگانش صمیمی میکند، بیتکلف، نزدیک، مملو از مهر و محبت که در آیات دیگری ما در این حد سراغ نداریم. و آنهایی که اهل دقت در کلام خداوند هستند هم به شوق و هم به حیرت واداشته میشوند و ما از خود بیخود میشویم. خدای متعال در این آیه نورانی هم خودش را معرفی میکند هم نسبت بندگانش را با خودش، هم خط تماس رو تعریف میکند و هم این خط تماس را تضمین میکند. و هم در برابر بازکردن چنین فضای غیرقابلباوری از بندگانش توقع میکند که آنها هم وارد این خط تماس و ارتباط بشوند. همه این مسائل را شما در همین یک آیه نورانی میتوانید ملاحظه کنید. وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون.
خیلی صمیمی و شیرین است این آیه. آنچه که در این آیه مطرح میشود و برش تاکید میشود، عبارت است از اینکه بندگان خدا در اینجا، خدای متعال آنها را به خودش نسبت میدهد، «عبادی» فاذا سئلک عبادی. بندگان خدای متعال در هر حالی، در هر لحظهای، در هر مکانی، در هر شرایطی، کافی است که او را بخوانند. این کلمه قریب معناش این است. کافی است بخوانند. فرمود أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ. شأنش فقط خواندن است، فقط او را خواستن است، همین. فَلْیَسْتَجیبُوا لی. حالا که این باب گشوده شده شما کم نگذارید دیگر. به این فراخوان که در ضمن یک اعلامیه مملو از عشق و صمیمیت و محبت و امید مطرح شده شما جواب بدهید دیگر، فَلْیَسْتَجیبُوا. فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی. خدا رحمت کند مرحوم علامه طباطبایی (اعلیاللهمقامهالشریف) در باب این فراز، مطالب خیلی دقیق و متنوعی را ایشان مطرح کردهاند. یک نکتهاش این هست که آیا در این خطوط تماس اخلالی هم پیدا میشود؟ یک مشکلی پیش بیاید؟ ایشان میفرمایند که نه، نمیشود تصور کرد اگر یک کسی حقیقتا خدای متعال را بخواند. ما یک جاهایی یک کس دیگر را داریم صدا میکنیم. گرفتار شرکیم. حالا در شرک خفی. این قسمت آخر که میفرماید فَلْیَسْتَجیبُوا لی یعنی خالص کردی وَ لْیُؤْمِنُوا بی یعنی چشم از بقیه بردارید دیگر. وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُون. خیلی بشارت، بشارت بزرگی است حقیقتا آنچه در این آیه آمده است. حالا بعدها اگر فرصتی شد مراجعات به این آیه نورانی الان در مقام تبیین زیباییهای این آیه شریفه نیستم. اتفاقا این آیه در متن آیات مربوط به ما میپردازد یکی از نتایج جالب درست آنجاییست که دارد از احکام ما حرف میزند وسط این آیات این بیانیه صادر شده است. این آیه اول.
آیه دوم که اشهر از این آیه است در بین مومنین و همه انس دارند، این آیه است. فرمود: ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُم یک مقدمه دارد که خیلی مقدمه آیه را شیرین و جذای میکند. و آن اینکه این سخن، سخن رب شماست. «قالَ رَبُّكُم» رب شما دارد به شما میگوید. رب یعنی خالق یعنی مالک یعنی صاحباختیار، یعنی مربی یعنی دوستدار، یعنی هوادار، خیلی خوشمضمون است نام خدای متعال. خیلی معانی متعددی دارد. و قال ربکم که صاحب شماست صاحباختیار شماست که مالک شماست ادعونی استجب لکم. ببینید چطور شد ادعونی استجب لکم. من دیروز یک چند لحظه در حرم حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) برای این جلسه متوسل شدم چون دیگر حالا درخواست دوستان برای من وظیفه درست کرد. خیلی وقت بود که همینطوری کمابیش میفرمودند که محفل انسی باشد. در آن توسل توجهم جلب شد به این نکته که پروردگار متعال کلید را داده دست ما. این سر رشته دست شماست. بعد از توجه به این نکته هم خیلی حالت بهجت و سرور و اشتیاق در من پیدا شد هم به شدت حسرت که آن کلید دست شماست دیگر. بعد به یادم آمد آن جمله امیرالمومنین (علیهالسلام) در نهجالبلاغه که میفرمایند ـ خیلی تعبیر لطیفی است ـ آن کسیکه همه خزائن آسمان و زمین در اختیارش است «اَذِنَ لَک» به تو اجازه داده که با او سخن بگویی یعنی درِ تمام این خزانه را میتوانی باز کنی کلیدش دست شماست. اینطرف انسان یک لحظه تأمل میکند چه حسرتی میخورد اگر پردهها کنار برود. حالا ما معرفتمان اصلا قابل ذکر نسبت به خزائن آسمانها و زمین و آنچه که نزد خدای متعال هست؟ ما چه میدانیم؟ هیچچیز نمیدانیم! باور کنید. نهاینکه کم میدانیم. هیچچیز نمیدانیم از آنچه که نزد پردوردگار متعال است. آنچه که در نزد پروردگار متعال است از خزائن آسمانها و زمین، همه اینها را پروردگار متعال کلیدش را دادهاست دست شما. وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونی أَسْتَجِبْ لَکُم. خیلی آدم باید بیعرضه باشد، خیلی! علامه مجلسی در بحارالانوار آنجا که دارد درباره صحیفه سجادیه صحبت میکند راجعبه سند صحیفه و یک ملاحظاتی دارد ایشان دارد مطرح میکند آخرش به وجد آمده و میگوید خدا میداند که چهقدر از معارف از رهگذر ارتباط با صحیفه سجادیه به روی من گشوده شده است. اهلش میتوانند. علامه مجلسی کجا ایستاده؟ پدرش هم عاشق صحیفه بود. که اینجا رمزگشایی شده از این کلیدی که خدای متعال داده دست بندهاش. رموزش اینجا برملا شده است. آنوقت معلوم میشود صحیفه یعنی چی و چهقدری ما نداریم. این آیه دوم را هم که همهتان انس دارید ادعونی استجب لکم. البته ذیلش تهدید هم هست برای آنهایی که حالا انکار میکنند، کبرشان مانع میشود از ورود در این عرصه. إِنَّ الَّذینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین. این جهنم چیست قضیهاش؟ جهنم حسرت است؟ که فردا بهشان نشان بدهند که تا اگر به حقیقت دعا میرسیدی به حق میرسیدی و به حق میرسیدی و به حقیقت میرسیدی؟ و حالا به هیچچیز نرسیدی. همین را بهش نشان بدهند کافی است. از اینجا شروع میشود سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرین. از اینجا شروع میشود و میرود جلوتر و جلوتر حداقلش این است اینجا یک بشارت دارد کنارش یک تهدید هم دارد. یک آیه دیگر هم آیه سوم هم که آیه تهدید است و این هم شیرین است من بهتان عرض کنم. خدای متعال دارد بهزور به تعبیر ما گوش بندههاش را میگیرد میکشد و بهزور میبرد. خود این هم خیلی حرف دارد حالا آنهایی که با گفتن و اذاسالک عبادی دلشان میرود که دیگر دست برنمیدارند و میشوند دعّاع دائما زبانشان به دعا گشوده است. خوش به حالشان. اگر کسی هم نیامد یک بشارت میدهد ادعونی در کنارش یک تهدید هم برای آنها میفرستد. باز اگر نیامدند این آیه سوم قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ فَقَدْ کَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ یَکُونُ لِزاما. این آیه هم از آن آیات است. قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ، دعا را بگذارید کنار خدای متعال با شما دیگر هیچ کاری ندارد هیچ اعتنایی به شما نمیکند. این آیه میخوهاد بگوید سرمایه اصلی شما دعاست. اگه اینرا بگذارید کنار هیچچیز دیگر به درد نمیخورد. میروید جزو ضایعات. بالاخره چرخه هستی ضایعاتی هم دارد دیگر. این عالم، عالم تزاحم است. ضایعاتش هم کنارش است. شما هم میروید جزو ضایعات. قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ. فقط دعا. داشتید؟ این همان کلید خزائن آسمانها و زمین است. به قدر همتتان میتوانید باز کنید این درها را. نداشتید هم درها بسته است هیچچیز گیرت نمیآید. این، آن نکته اول که به نظرم کفایت میکند ضمن اینکه پروردگار متعال در قرآنکریم روش دعا را هم آموزش داده است. آنچه را که حق است در مقام دعا خواسته بشود را هم معرفی کرده است. خب دیگر فهرست دعاهای خود قرآن هست و ادعیه قرآنی است. شما با بعضیاش هم مأنوسید. در نمازهایتان میخوانید. آنهم خودش یک بابی است حقیقتا. این مطلب اول. حالا برویم سراغ نکته دوم که صحیفه مبارکه سجادیه است. من دیگر آن باب وسیع ادعیه اولیا را مطرح نکردم. همین را که بگوییم کفایت میکند. که این، چه سرمایه بزرگ و عظیم و ناشناختهای است در دسترس ما، کنار دست ما. و ما چقدر غافلیم به تعبیر امثال بنده. چه غفلتی داریم. صحیفه مبارکه عرض کردم رمزگشایی میکند از این کلید خزائن الهی. کاری که امام سجاد (علیهالسلام) به نمایندگی از خدای متعال در بین خلق ـ خلیفهالله است دیگر؛ ولیّ خداست ـ انجام میدهد هم دعا را به شما آموزش میدهد، آدابش را به شما آموزش میدهد. کاری که حضرت انجام میدهد توسعه سوال و نیاز است و کاری که حضرت انجام میدهد تسدید سوال و نیاز است. این کاری است که در صحیفه مبارکه اتفاق میافتد. اگر محروم شد براساس آن آیه کریمه که سرمایه انسان که انسانیت انسان بهش گره خورده است فقرش است و با سوال ابراز میشود و اسمش میشود دعا، سرمایه این است. یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید. این هم چقدر لطیف است؛ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید. این، آن چیزی که شما را سرمایهدار میکند فقرتان است دیگر. این فقر هم ظرفیت توسعه دارد. فقر در انسان. همه موجودات عالم فقیر هستند. فقر انسان که میشود فخر انسان و انسان کامل ازش تعبیر میکند فخری، تفاوتش چیست والا هرچه که خدای متعال آفریده فقیر است دیگر. همه عالم سوال میکند یَسْئَلُهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فی شَأْن. همه هم در مقام سوال هستند. اصل هستیشان را و کمالات خودشان را همه از خدای متعال میگیرند دیگر. آنهایی که اهل اهلش باشند قالش را هم میشنوند. متوجه هستید؟ رؤیت میشود. این تعبیر جالبی دارد در مثنوی میگوید که این درختها دستهای زنده هستند که به دعا برداشته شدهاند در پیشگاه پروردگار متعال. از این به بعد درختها را اینجور نگاه بکنید. یَسْئَلُهُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ. از همه سوال میکند. همه هم که فقیرند، خب این فقری که برای فخر عالم و آدم میشود فخر که فرمود الْفَقْرُ فَخْرِی. این چیست مگر؟ تفاوتش چیست؟ خب آنچه که در سایر موجودات هست. تفاوتش این است که فقر در انسان، خود فقر در انسان قابل گسترش و توسعه است. از مراتب ادنی فقر شروع میشود تا مراتب اعلاش ادامه پیدا میکند. أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمید. آیه فقر قابل گسترش و قابل تصعید است. شما از درخواست نمک سفرهتان میشوید فقیر و درخواست شما میشود سوال. که فرمود آنرا هم از خدای متعال بخواهید، تا یک جای دیگر که میرسد میگویید که من خدا چه میخواهم. میدانید کفاش همین درخواست است که حالا فرمود نمک سفره یعنی غذا و این چیزهاست. این کفاش است. از اینجا شروع میشود میرود اوج میگیرد بالا بالا اینقدر اوج میگیرد تا اینکه بگوید اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ مِنْ بَهَائِکَ بِأَبْهَاهُ وَ کُلُّ بَهَائِکَ بَهِی. یک فهرست خواسته فقط او را خواسته است. مِنْ جَمَالِکَ بِأَجْمَلِهِ... مِنْ جَلَالِکَ بِأَجَلِّه... مِنْ کَمَالِکَ بِأَکْمَلِه... از خدای متعال غیر از خدا هیچچیز نخواسته است آن هم در این سطح. این، دعاست! ظرفیت، ظرفیت فقر انسان است. أَنْتُمُ الْفُقَراءُ یعنی سرمایه شما فقر شماست. خصوصیت این فقر این است که قابل صعود و گسترش است. تا آنجا که عرض کردیم. قُلْ ما یَعْبَؤُا بِکُمْ رَبِّی لَوْ لا دُعاؤُکُمْ. دعا یعنی برملاکردن این فقر و بهمیدانآوردن این فقر. دعا یعنی اینکه شما فقرت را ببری به میدان و آشکارش کنی. و امام سجاد (علیهالسلام) این سرمایه را به شما معرفی میکند. صحیفه مبارکه سجادیه معرفی مراتب فقر انسانه. به درگاه حضرت حق. این مراتب فقر در صحیفه برملا میشود و اوج میگیرد. و کرانههایش تعریف میشود، ابعادش آشکار میشود. این صحیفه است و ما درباره صحیفه میخواهیم چه بگوییم؟ من حالا میخواهم درباره صحیفه چند جمله عرض کنم. این عنوان کلیاش. یک عنوان دیگر هم که الهامگرفتهشده از امام راحل عظیمالشأن ماست که فرمودند قرآن صادق دیگر. میفرمودند که دعا از معصومین (صلواتاللهعلیهماجمعین) قرآن صادق است. بازتاب وحی پژواک وحی در طور سینای سینه انسان کامل. این میشود دعا. قرآن میآید دعا برمیگردد. این بازتابش است. خیلی حرف در آن هست. میفرماید که دعا قرآن صادق است. صحیفه مبارکه سجادیه ترجمه قرآنکریم و شأن و تفسیر قرآنکریم به زبان دعاست. خیلی از حقایق قرآنی در صحیفه ارائه شده و معلوم شده است چون انسان کامل در مقام دعا زبانش بازتر است. در حالیکه در مقام خطاب در مقام خطبه اینقدر باز نیست. چون در خطبه مخاطب است که تعیین میکند سطوح کلام را؛ بنابراین در دعا دست باز است چون مخاطب، پروردگار متعال است. اینجا دست بازتر است. درحالیکه در خطبه اینجوری نیست. در سایر شیوههای سخن که از اولیاء خدا نقل شده در کمالاتشان شما این محدودیتها را میبینید که عَلَی قَدْرِ عُقُولِهِم. میخواهند حرف بزنند، اما در مقام دعا چه؟ نه. در حال دعا دست بنده خدا باز است. اینجاست که معلوم میشود در دعا چه اتفاقی افتاده است. انسان یک مقداری انس که میگیرد با کلمات اولیا خدا مخصوصا با صحیفه مبارکه سجادیه آنوقت تازه میفهمد که چه مطالب دقیقی از آیات قرآنی در اینجا بیان شده، چه اسراری از آیات قرآنی در اینجا افشا شده در همین کلمات نورانی در مقام دعاست. و دعاهای معصومین یک نیاز عظیم الهی است و توحیدی است در اختیار مؤمنین و دوستانشان. صحیفه مبارکه سجادیه یک حقیقت ناشناخته است پیش ما، در بین ما. یک گنجینه بزرگ الهی است نزد ما. صحیفه سجادیه را میتوانید بگویید صحیفه معرفت. معرفت محض. در تمام درجاتش و سطوحش و وجوهش در صحیفه مبارکه سجادیه است. اما معرفتالله چه بگوییم دیگر کتاب انسان نظری است صحیفه مبارکه سجادیه. در عرفان عملی تمام منازل سلوک از بدایت تا نهایت شرحش در صحیفه سجادیه است و در لابهلای کلمات امام سجاد (علیهالصلوهوالسلام). عرفان ناب و خالص و درجه یک. هم در معرفت درجه اول هم در معرفی منازل قرب بهسوی پروردگار متعال این صحیفه مبارکه است. بگویید صحیفه سجادیه میتوانید بگویید صحیفه محبت و عشق. چه میکند سیدالساجدین (علیهالصلوهوالسلام) در مقام دلدادگی و عشقورزی با پروردگار متعال و چه شوقی دارد دلهای مؤمنین. بگوییم صحیفه مبارکه سجادیه شما بگویید صحیفه ولایت. بیش از 180بار صلوات بر محمد و آل محمد در آغاز، میانه دعاها که تمام آرزوها در این ذکر نورانی نهفته است. مجمعالاذکار است. توجه به پیامبر اعظم و اهلبیت مطهر آن حضرت. البته میدانید این شیوه صلوات در صحیفه کامله، شیوه ممتازی است. همین صلوات جامع کامل که ما میشناسیم. و همین است که شیعه ورد زبانش است.
میگویند صحیفه حماسه، شور، طراوت، شجاعت، همت، صبر، مقاومت، مرزشناسی با مشرکین و دشمنان خدای متعال مملو است در صحیفه سجادیه. میگویند صحیفه بگویید صحیفه اخلاق و تربیت. منظومه جامع تربیت توحیدی در صحیفه مبارکه سجادیه است. میگویند صحیفه سجادیه شما بگویید صحیفه سبک زندگی اسلامی و توحیدی و انقلابی. انسان چهطور باید باشد؟ چطور باید زندگی کند؟ با دوست چطور با دشمن چطور با همسایه چطور پدر چطور با مادر چطور؟ بفرمائید صحیفه حقوق، مرزها، حریمها. چه کرده امام سجاد (علیهالصلوهوالسلام) و چه گنج عظیمی را در اختیار ما قرار داده است. ما چه کردیم با صحیفه؟ باید قدر بدانیم و برگردیم به صحیفه سجادیه. این چیزی که در اختیار ماست. صحیفه کامله، 54 دعاست. البته اینجا سخنانی هست یک دعا بیشتر از این بوده مقداریش از دست رفته ولی بالاخره آن چیزی که ما تحت عنوان صحیفه کامله میشناسیم و بین شیعه قرنهاست شناخته شده است همین صحیفه مبارکه 54 دعایی است که در اختیار ماست. البته بعضی مستدلات صحیفه هست که نوشتند صحیفه 2، صحیفه 3، بعضی هم صحیفه جامعه ارائه کردند که در صحیفه جامعه بیش از 270 دعا از امام سجاد (علیهالصلوهوالسلام) نقل شده است؛ یعنی سایر ادعیه حضرت که در سایر کتب دعایی ما بوده مثلا همین دعای ابوحمزه ثمالی یا مثل آنچه که ما به عنوان مناجات خمسهعشر میشناسیم. اما آنچه که دربارهاش صحبت میکنیم همین صحیفه سجادیهای است که بین ما شناخته شده است و همین 54 دعا را دارد با همین خصوصیات و نامگذاریهایی که درش هست. شیوه ما در این جلسات شاید بشود گفت گزارشهایی است از صحیفه سجادیه. یعنی یک کمی بالاتر از ترجمه است و پائینتر از شرح است. اسمش را میگذاریم گزارش. دعاها را هم انشاءالله به مناسبتها انتخاب میکنیم و با همدیگر مرور میکنیم. سعی میکنیم خود آن دعا به عنوان یه واحد مثلا دعای اول، دعای دوم، دعای بیستم؛ هر کدام که انتخاب شد میگوییم که آن دعا خودش دیده بشود و آن ملاحظاتی که در باب خود آن دعای نورانی هست بعد هم مرورش میکنیم؛ یعنی فرازهایش را جدا میکنیم با همدیگر مرور خواهیم کرد انشاءالله. شما دعا کنید؛ ما هم دعا میکنیم خدای متعال توفیق بدهد عمری باشد انشاءالله این جلسات ادامه پیدا کند به نام امام سجاد و به یاد آن حضرت بنشینیم در این جلسات صحیفه مبارکه را باز کنیم انشاءالله. امیدواریم انشاالله خداوند تبارکوتعالی همانطور که ابواب معرفت خودش را، معرفت اولیاء خودش را از این صحیفه نورانی به روی بندگان خاص خودش باز کرده ابوابی از فیض و لطف و رحمت خودش را هم به عنایت سیدالساجدین به روی ما باز کند انشاءالله.