رسالهی حقوق، منشور سبک زندگی اسلامی
رسالهی حقوق، حیات طیّبه را ارائه میدهد که همان سبک زندگی اسلامی و زیست موحّدانه و مؤمنانه است. در درجهی اوّل بعد از «حَقُّ الله و حَقُّ النَّفْس» که بیان تفصیلی دربارهی آنها داشتیم و تقریباً مبنای مباحث مربوط به رسالهی حقوق، «حَقُّ الله» بود، امام (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) بحث حقّ اعضاء را مطرح فرمودند؛ هفت عضو اصلی که انسان به وسیلهی آنها زندگی میکند و در بین اهل سیر و سلوک و تربیت، به عنوان اقالیم سَبعه و هفت کشور وجود آدمی شناخته میشود. دربارهی گفتار، دیدار، شنیدار، خوردن، آشامیدن و حقّ شکم که حقّ ششم بود، صحبت کردیم. اکنون در فهرست حقّ اعضاء به آخرین بخش میرسیم. یکی از اساسیترین، حیاتیترین و مهمترین بخشها در حقّ اعضاء، حقّ غریزه جنسی است. این غریزه جایگاه، مَکانت، اهمیّت، حسّاسیّت و ویژگیهای خاصّ خودش را دارد.
حق غریزه جنسی
1. حفظ و حراست
«وَ أَمَّا حَقُّ فَرْجِكَ؛ و اما حق عورت»، این هم مثل سایر اعضاء بر انسان حق دارد و از سوی خدای متعال این حق وضع شده است و همهی ما موظّف به ادای این حق هستیم. حضرت فرمودند: «فَحِفْظُهُ مِمَّا لَا يَحِلُّ لَكَ»، تقریباً در همهی حقوق این نکته، یعنی حفظ عضو از حرام، به عنوان یک نکتهی اساسی مطرح شده است. در اینجا نیز حضرت میفرمایند که حق غریزه و این امکان فوق العاده این است که آن را از آنچه حلال نیست، حفظ کنی. به عبارت دیگر، شناخت حدود الهی، قُرقها و حفظ غریزه از آلودگی و خروج از مرزهایی که برایش تعریف شده است و حفظ آن از آنچه برای تو حلال نیست. سپس فرمودند: «وَ الْاِسْتِعَانَةُ عَلَيْهِ بِغَضِّ الْبَصَرِ؛ و برای آنکه بتوانی از حـرام حفظش کنی، چشمت را از حرام برگردان». امام سجّاد (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) میخواهند جان کلام، عصاره، خلاصه و اصل مسئله را جمعبندی کنند. برای اینکه خطوط اصلی، راهبردها، معیارها و مطالب کلیدی را مطرح کنند، میفرمایند: «فَحِفْظُهُ مِمَّا لَا يَحِلُّ لَكَ»، حقّ این غریزه این است که از آنچه برای تو حلال نشده است، حفظ شود. در همهی اعضاء، در ابتدا راجعبه حراست از آن عضو، قبل از استفاده از آن صحبت کردیم. سپس فرمودند: تو در این زمینه نیاز به کمک داری، باید کمک بگیری برای اینکه بتوانی این سرمایهی ارزشمند و بزرگ را حراست کنی که مبتلا به حرام نشود. «بِغَضِّ الْبَصَرِ فَإِنَّهُ مِنْ أَعْوَنِ الْأَعْوَانِ؛ چشمت را از حرام برگردان که چشم بسیار کمککننده است». خیلی تکاندهنده است. فرمودند: با چشمپوشی، حفاظت از چشم، عفّت چشم و با فرو پوشیدن چشم از حرام، انسان میتواند به حفاظت نائل بیاید و این حقّ بزرگ را ادا کند؛ زیرا این، در بین کمکرسانان برای حفظ غریزه جنسی از همه کمککارتر است.
2. دائماً به یاد مرگ بودن
دوم، «وَ كَثْرَةِ ذِكْرِ الْمَوْت؛ و همچنین زیاد به یاد مرگ باش». فراوانی یاد مرگ. نفرموده است: «ذِكْرِ الْمَوْت»، بلکه فرموده: «وَ كَثْرَةِ ذِكْرِ الْمَوْت»، فراوانی یاد مرگ میتواند این غریزهی قدرتمند را مهار سازد و به شما کمک میکند که بتوانید از این سرمایهی عظیم در جایگاه شایستهی خودش استفاده کنید.
3. ترساندن نفْس از خداوند
سوم، «وَ التَّهَدُّدِ لِنَفْسِكَ بِاللهِ وَ التَّخْوِيفِ لَهَا بِهِ؛ و خودت را تهدید به عذاب خداوند کن و از خدا بترسان». نفْس خود را در برابر پروردگار متعال و در حضور او تهدید کنید و بترسانید که در مقام کنترل غریزه، مهار، حفاظت و حراست آن، عنصر خوف از خداوند بسیار مهم است.
حضرت به اینجا که میرسند، میفرمایند: «وَ بِاللهِ الْعِصْمَةُ وَ التَّأْيِيد؛ و دسـت نیاز به سوی خالق بینیاز بلند نما و از او طلب کمک کن». بدانید که عصمت، صیانت، حفاظت، پاک و مطهّر ماندن، با مدد گرفتن از خداوند میسّر است. باید به خداوند پناه ببرید و از خدای متعال کمک بگیرید تا خدای متعال شما را تأیید کند که: «وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِالله؛ و هیچ توان و نیرویی نیست مگر از سوی پروردگار».
ساختار بحث در حقّ هفتم، در سلسلهی حقوق اعضا، حقّ غریزه جنسی است که با یکی از مهمترین بخشهای شخصیّت ما انسانها مرتبط است. حقّ آن در درجهی اوّل این است که آن را از حرام حفظ کنیم و برای اینکه بتوانیم آن را از حرام حفظ کنیم، امام (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) نسخهای به ما دادهاند: چشمهایتان را حفظ کنید، مرگ را زیاد یاد کنید و نفْس خود را در برابر پروردگار متعال بترسانید از اینکه به عقوبت و غضب الهی مبتلا شود. در پایان هم فرمودند: «وَ بِاللهِ الْعِصْمَةُ وَ التَّأْيِيد»، در این راه یار اصلی شما خود خدا است؛ لذا باید از خدا عصمت و تأیید بخواهید.
اهمیّت حفظ عفّت در عصر حاضر
به عنوان پیش مقدّمه باید بگویم که این بحث از مباحث بسیار مهم، ضروری، مورد نیاز و قابل توجّه، به ویژه برای امروز ما است. همیشه اینطور بوده است. از نقطهی آغاز خلقت و آفرینش انسان، همواره این مسئله به عنوان یک مسئلهی جدّی در صحن زندگی انسانها وجود داشته و مورد مباحثه و مناقشه مکاتب گوناگون بوده است. بر اساس این غریزه، مکاتب فکری، روانشناسی و اخلاقی شکل گرفته است و در بین مکاتب الهی، در آموزههای انبیای الهی، همیشه جایگاه خاصّ خودش را داشته و تا زمان ما مطرح و مورد توجّه بوده است. این نشان میهد که غریزه جنسی یک غریزهی فوق العاده مهم، مقتدر، پیچیده، دارای نقش حیاتی، حیاتسوز و حیاتآفرین در زندگی بشر بوده است.
در زمان ما مسئله به مراتب مهمتر از قبل است. سرّ این اهمیّت، میدانگشایی است که برای این غریزهی خطرناک در زندگی انسانها صورت گرفته است؛ مخصوصاً پارهای از انسانها و جوامع که از اتّفاق، خود را جزء جوامع پیشرفته و مُدرن حساب میکنند و متأسّفانه یکی از نمادهای این تجدّد و پیشرفت را مهار نکردن این غریزهی مهم و خطرناک میدانند. آثار این تفکر در بخشهای گوناگون زندگی بشر پدیدار شده و از جمله به جامعهی ما هم رسیده؛ مخصوصاً در این زمان که ارتباطات گسترده شکل گرفته است. شدّت ارتباطات، نزدیک شدن ارتباطات جهانی و دسترسیها باعث شده است شاهد جریان بسیار خطرناک تهاجمی باشیم که بخش بسیار مهمّ آن روی گسیختگی غریزه جنسی استوار شده است.
در دنیای مدرن از ظرفیّت هنر، جاذبههای بصری و صنعت ارتباطات در عالیترین سطح ممکن برای ترویج این بیپروایی و مرزشکنی استفاده میشود که دامن جامعهی ما را هم کم و بیش گرفته است. کسانی که با جوانان همنشین هستند، آفاق و مسائل جوانی ما را میشناسند، میدانند که امروز وضعیّت بسیار پیچیدهتر و دشوارتر از گذشته است.
من با یک جمله این پیشمقدّمه را تمام میکنم، مسئلهی جدّی امروز ما همین مسئله است. در فهرست نگرانیهای پیامبر اعظم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) مسئلهی گمراهیها و بیپرواییهای مرتبط با غریزهی جنسی در کنار بیپرواییهایی که مرتبط با حقّ شکم است نیز وارد شده است. حضرت فرمودند: من در این زمینه برای آیندهی امّتم نگران هستم و میترسم گرفتار آشفتگیها و مخاطرات در این بخش شوند.[1] در زمان حال این خوف خیلی جدّیتر از قبل است، به علّت دسترسی گسترده در عرصه مجازی، شبکهها، محیط سایبری، ارتباطات جمعی و شبکههای ماهوارهای.
امام سجّاد (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) برای کنترل غریزهی جنسی، برای مسیر صحیح رفتن این غریزه و نعمتی که خدای متعال به ما داده است، دو نسخه بیان فرمودند: اوّل، چشممان را مراقبت کنیم؛ دوم، یاد مرگ. امروز کسانی که میخواهند این غریزه را منحرف کنند، دقیقاً روی همین دو مورد دست میگذارند. به مظاهر دنیا خیلی رنگ و لعاب میدهند که باعث فراموشی مرگ و معاد میشود. ضمن اینکه با جلوههای هنری چشمها را مجذوب تصاویر مستهجن میکنند که دقیقاً مخالف «غضّ بصر» است.
من پیشدرآمدی عرض کردم برای اینکه توجّه به این بحث و اهمیّتش را نشان دهم. این مسئله جوانبی دارد که در مباحث عمومی، نمیتوان به تمام آنها پرداخت. باید این مسئله بهخوبی و در جای خودش پرداخته شود؛ البته به صورت صحیح و اصولی و با رعایت قواعد خاص خودش.
امام سجّاد (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) با این چهارچوب بسیار دقیق و زیبایی که ارائه کردند، کار ما را در تبیین این بحث آسان کردند.
زمانی رهبر عزیز و فرزانهی ما به مناسبتی در یکی از مباحث خود، ذیل جریان تهاجم و شبیخون فرهنگی، به مسئلهی نسخهی آندلس[2] برای جامعه و جوانان ما اشاره کردند و فرمودند که آنها میخواهند همان بلایی را که بر سر آندلس آوردند، جامعة ما را نیز به همان بلا مبتلا سازند. یکی از اهداف اصلی تهاجم دشمن همین است؛ چون میدانند اگر در جامعه گسیختگی جنسی پیش بیاید، شیطان جنّ و اِنس مسلّط میشوند و ارزشها به تاراج میروند.
غریزه جنسی، عامل بقای نسل
خداوند تبارک و تعالی بر اساس حکمتش این غریزه را در کنار اشتهای انسان نسبت به تغذیه قرار داده است. در محور تغذیه انسان اشتها، شهوت و تمایل دارد و این باعث میشود پیکرهی آدمی حفاظت شود و رشد کند. به ازای همین انسان برای بقاء و دوام نسلش غریزهی قدرتمند دیگری، در وجود او کاشته شده است. خداوند متعال و حکیم، همهی آفرینش را زوج قرار داده و این جزء نشانههای خدای متعال است. همهی عالم بر اساس قاعدهی زوجیّت و تعلّق بین واحدهای دوگانه قرار داده شده است که چرخهی حیات و هستی را فعّال نگه میدارد. قرآن کریم دربارهی انسان میفرماید: «إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ؛[3] ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملّتملّت و قبيلهقبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد. در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شما است». در مورد مسئلهی زوجیّت در انسانها، قرآن میفرماید: «وَ مِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَ جَعَلَ بَيْنَكُم مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً؛[4] و از نشانههاى او اينكه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد و ميانتان دوستى و رحمت نهاد». تمایل انسانها به زوج، مبنایی برای بقاء میشود و راز و رمز بقای نسل انسانها و سایر موجودات، از این طریق است.
دو نکته درباره غریزه جنسی
دو نکتهای که من معمولاً در ارتباط با اعضاء میگفتم، در اینجا هم تکرار میکنم. اوّلاً، غریزه جنسی از نشانههای علم، حکمت و قدرت پروردگار متعال است که عظمت خلقت را اینگونه جلوه نموده است. یک دستگاه عظیم و پیچیده در وجود انسان است که از نشانههای بزرگ حکمت و تدبیر پروردگار است و جزء آیات آفاقی و اَنْفسی محسوب میشود. ثانیاً، از بزرگترین نعمتهای پروردگار متعال برای انسان است که بقاء نسل و بِستر تأسیس خانواده را در وجود او قرار داده است.
نعمت دیدن، شنیدن و تغذیه، با خلقت انسان، به صورت فعّال در وجود انسانها قرار دارد؛ امّا غریزهی جنسی، نعمت بزرگی است که با تأخیر و با تشریفات میآید. با مقدّماتی شکل میگیرد و در اختیار انسان قرار میگیرد؛ بدین معنا که در بستر رشد جسمی، آمادگی اندامی و فیزیولوژیک و رشد فهمی ـ فکری ـ تربیتی بر اثر گذشت سن اتّفاق میافتد.
نوزاد دوران کودکیاش را طی میکند. فرض بر این است که در محیط سالمی مسیر تربیتش را طی میکند و هم از جهت جسمی و هم از نظر روانی آماده میشود. آماده که شد، یک اتّفاق رخ میدهد؛ اتّفاقی بسیار بزرگ که از آیات عظیم الهی در فرآیند رشد محسوب میشود: بلوغ که پدیدهی کاملاً متفاوتی در فرآیند رشد است و به حدی پیچیده است که انسان هنوز نتوانسته راز آن را کشف کند. در سنّ و شرایط مناسب، فرمانی از غیب صادر میشود، از چه بخشی از مغز ما؟ چطور؟ تحت چه قاعدهای فعّال میشود و فرمان میدهد؟ چگونه به فرمان آن غدّههای مرتبط فعّال میشود و آنها شروع به ترشّح غدد میکنند؟ ترشّحات این غدد یکباره در وجود کودک انقلابی درست میکند و او را از دورهی کودکی به دوران نوجوانی منتقل میکند. این تغییرات عظیم و بلوغ، یک انقلاب بسیار بزرگ، یک زلزلهی به تمام معنا و یک تحوّل همهجانبه است که فکر، جسم، روان و همهی وجود انسان را تحت تأثیر خود قرار میدهد. در چنین وضعیّتی این غریزه نزول اجلال میکند.
خداوند تبارک و تعالی بر اساس حکمتش این غریزهی بسیار مقتدر، پیچیده و حیاتی را در راستای واحد مقدّس و حیاتی خانواده قرار داده است. سلول اصلی شکلدهندهی جامعهی بشری، خانواده است که رشد عاطفی، معنوی، فکری، بنیانگذاری شخصیّت، همه در بنای مقدّسی به نام خانواده رُخ میدهد. خدای متعال این غریزهی مقتدر، عظیم، پیچیده و حیاتی را پشت قبالهی خانواده قرار داده است که انسان را بر اساس این حکمت در مرز مسئولیّت، شناخت، فهم و تحمّل مسئولیّت ببرد. چیزی که مسئولیّت عظیم تأسیس خانواده، حفظ خانواده و پیشرفتش را برای بشر آسان میکند، وجود غریزهی بسیار مهمّی به نام غریزهی جنسی است. فعّال و آزادسازی غریزهی جنسی فقط بر اساس نقشهی الهی، منحصر در مسئلهی ازدواج و تشکیل خانواده است و هیچ راه دیگری برایش وجود ندارد. نسخههایی که مکاتب دیگر میدهند، همه باطل هست؛ لذا با این نگاه، غریزه جنسی، یک غریزهی مقدّس، به اندازهی قداست خانواده میشود؛ بر خلاف آن چیزی که در دنیا و در مکاتب دیگر راجع به آن صحبت میکنند و مبتذلش میکنند. این غریزه، سرمایهگذاری عظیم خداوند در نهاد انسان است. جوامع بشری مخصوصاً جوامع غربی، چوب حراج به این سرمایه عظیم زدهاند و چیزی را که باید حافظ خانواده باشد، به یک سونامی تبدیل کردهاند که خانواده را به سوی نابودی میکشاند.
[1] . «ثلاثةٌ اَخافُهُنَّ علی امّتی من بعدی: الضَّلالةُ بَعْدَ المَعْرِفَةِ و مُضِلاّتُ الفِتَنِ و شَهْوَةُ البَطْنِ و الفَرْج». محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج22، ص451؛ ج10، ص368؛ ج68، ص269. دربارهی نگرانیهای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) از آینده امتش و دوره پس از ایشان ر.ک: جواد محدثی، «بیمها و نگرانیهای بزرگ پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)»، مجله فرهنگ كوثر، تابستان 1380، شماره 50.
[2] . اَندَلُس یا اَندَلوثیا یکی از هفده بخش خودمختار کشور اسپانیا است که پایتخت آن شهر سویل است. مسلمانان به مدت ۷۸۱ سال (از سال ۷۱۱ تا ۱۴۹۲) بر اندلس و نقاط دیگر اسپانیا حکومت کردند؛ امّا سرانجام آن را از دست دادند و از اسپانیا بیرون رانده شدند.
[3] . حجرات: 13.
[4] . روم: 21.