روزی برای تغییر سرنوشت
آغاز دههی مبارکهی فجر را تبریک عرض میکنم؛ به ویژه روز دوازدهم بهمن که یک روز واقعاً متفاوت در تاریخ ما است. قدمهای مبارک و پربرکتی که وقتی به میهن اسلامی رسید، با خودش برکات فراوانی آورد. امام خمینی (ره)، انسان الهی، عبد صالح پروردگار متعال و فقیه عالیقدر، نمایندهی امام عصر (عَجَّلَ الله تَعَالَی فَرَجَهُ الشَّرِیف)، انسان شجاع و سلحشور، با روح حماسی، با نگاه نافذ که راه و رسم بندگی پیشه کرده بود، با قدوم خود به ایران رنگ و عطر دیگری زد. یاد امام، همراه با یاد شهدا که آغازگر این دوران تازه در حیات ملّت ما است که آکندهی از عزّت، سربلندی و کرامت و آقایی است، همواره گرامی باد. انشاءالله این مسیر به فرجام خجسته و مبارکش برسد که ظهور امام عصر (عَجَّلَ الله تَعَالَی فَرَجَهُ الشَّرِیف) است.
ضرورت مدیریت شهوت
از مباحث حقوقی رسالهی امام سجاد (علیه السلام)، به حقّ غریزه رسیدیم. دربارة این حقّ به نکات ارزشمندی اشاره کردیم: اوّلین حقّ غریزه، حفظ آن از حرام است. در این راه فرو پوشیدن چشم مددكارترين ياوران است و سپس فراوانی یاد مرگ، تهدید نفْس در برابر پروردگار و از خدا کمک گرفتن توصیه شده است. یگانه راه استفاده از حقّ غریزه، ازدواج است؛ و گرنه باید عفّت پیشه کرد. جامعهی متأهّل هم بینیاز از عفّت نیست و باید به صورت جدّی از عفّت برخوردار باشد.
مدیریت شهوت و غریزه باعث به وجود آمدن عفّت میشود. امام محمد باقر (علیه السلام) فرمودند: «اَفضَلُ العِبادَةِ عِفَّةُ البَطنِ وَ الفَرجِ؛[1] بالاترین عبادت، عفت شکم و شهوت است».
گاهی با تربیت غیرصحیح در خانواده، معاشرتهای آلوده و بیاحتیاطی، خودمان را در معرض این امواج خطرناک قرار میدهیم؛ آنوقت میگوییم: چه کار باید کرد؟ به چنین کسانی باید گفت: تو خودت را در اضطرار و در وضعیت سخت اینچنینی انداختی. اگر کسی راهی را که خدای متعال و اولیای الهی پیشنهاد کردهاند، در پیش گیرد و چنانچه خانوادهها مراقبتهای لازم را در زمینه تربیت جنسی فرزندانشان داشته باشند و آنچه را در کلام الهی و نکتههای روشنی که در سیرهی اولیاء خدا آمده است، مراعات کنند، به این اضطرارها مبتلا نمیشوند. شرایطی که گاهی عدّهای احساس میکنند مدیریت غریزه برایشان ممکن نیست، یا کنترلش از دستان خارج است و حفاظت برایشان سخت است، حکایت از سوء اختیار دارد. کسی که خود را نزدیک یک پرتگاه میبرد و در آستانهی خطر قرار میدهد و در سراشیبی میافتد، طبیعتاً نمیتواند خود را کنترل کند. کنترل این مسئله دشوار است، امّا غیر قابل تحمّل نیست و به بیماریهای روحی و روانی منجر نمیشود.
وقتی خدای متعال به عفّت فرمان میدهد، یعنی چنین چیزی ممکن است و او نیز یاریکننده است. خدای متعال دربارهی حضرت یوسف (عَلَی نَبِیِّنَا وَ آلِهِ وَ عَلَیهِ السَّلَام)، میفرماید: «كَذَلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشَاء؛[2] چنين [كرديم] تا بدى و زشتكارى را از او بازگردانيم». خدای متعال مسیر را نشان میدهد که چگونه بندهی صالح خود را از افتادن در گرداب وحشتناک گناه حفظ کرده است. او در مسیر بندگی درست عمل کرد، ما هم او را حفظ کردیم تا به دام شیطان نیفتد.
چگونگی توبه از گناهان جنسی
عدّهای میپرسند کسانی که به خود آمده و متوجّه این گناه و تعدّی شدهاند، آیا همینکه توبه کنند و حقیقتاً سعی نمایند خود را حفظ کنند، کافی است یا باید کار دیگری هم انجام دهند؟ قرآن کریم دربارة این گناه میفرماید: «فَأُولَئک هُمُ الْعَادُونَ؛[3] آنان از حد درگذرندگانند»، در آیهای دیگر میفرماید: «لَا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ؛[4] ستمكاران رستگار نمىشوند».
این گناهان شامل ابتلائات شخص با خودش از قبیل خودارضایی یا در ارتباط با دیگران میشود. اوّلی، اوج ظلم به خویشتن است. دومی، هم ظلم به خود و گاهی زمینهسازی برای ظلم به دیگران است که گناه بزرگ و وحشتناکی است و عوارض سنگینی در دنیا، برزخ و قیامت دارد؛ امّا راه توبه برایش باز است. قرآن کریم میفرماید: «تُوبُوا إِلَی اللهِ جَمِیعاً اَیُّهَا الْمُوْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛[5] اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنيد، اميد كه رستگار شويد». این فرمان به توبه، ذیل گناه جنسی است. خدای متعال به ضعف انسانها در ارتباط با مسئلهی غریزه و حواشیاش عنایت دارد؛ لذا وقتی بندههایش به خود بیایند و حقیقتاً به دامن لطف خدای متعال برگردند، مشمول عنایت الهی قرار میگیرند و از مغفرت الهی بهرهمند میشوند. منتها باید مراقبتهای خاص خود را بیشتر داشته باشند و سختگیریهای خودشان را دربارهی نفْس امّاره بیشتر اعمال کنند. به سخن دیگر، احتیاطهای بیشتری داشته باشند، تا به امید خدای متعال توبه آنها مورد پذیرش پروردگار متعال قرار گیرد. تحت هیچ شرایطی، هیچکس حقّ نا امیدی ندارد؛ زیرا قرآن میفرماید: «لَا تَقْنَطُوا مِن رَحْمَةِ اللهِ؛[6] از رحمت خدا نوميد مشويد». پرهیز از ناامیدی، فرمان صریح پروردگار متعال است. از جاهایی که شیطان طرّاحی میکند برای اینکه شخص موفّق به توبه نشود، این است که آنقدر گناه را در چشم او بزرگ میکند که بگوید غیر قابل توبه است و به شکل طبیعی شخص را در کانال ناامیدی میاندازد. هر کسی در هر شرایطی باشد، خدای متعال او را میپذیرد؛ به شرط اینکه صادقانه برگردد، گناه را کنار بگذارد و پشیمان باشد. علاه بر این، با اعمال صالح، با گریه به درگاه خدای متعال، با استغفار، با احتیاط و فاصله گرفتن از مرزهای گناه، آن را جبران کند. به این ترتیب، انشاءالله مورد پذیرش پروردگار متعال و عزیزمان قرار خواهد گرفت.
حفظ غریزه جنسی در پرتو حفظ نگاه
از متن رسالهی امام سجّاد (عَلَیهِ السَّلَام) کمک میگیریم. چقدر زیبا امام (عَلَیهِ السَّلَام) جمع بندی آیات قرآنی را در اینجا به ما یادآوری میکنند. در مسئلهی حفاظت فعّال بر کلمه حافظ تأکید وجود دارد. تعبیر استعفاف، یک نوع حفاظت فعّال است؛ انسان نباید حالت انفعال به خود بگیرد. این واژه به شما یک مبارزهی جدّی، حفاظت همهجانبه و یک مدیریّت فعّال برای غریزه را توصیه میکند که نکتهی اصلیاش در بحث حفظ، عبارت است از جنبهی بهداشت. بهداشت جنسی مقدّمهی اساسی سلامت جنسی است که همان پاکدامنی باشد که یک نوع جنبهی پیشگیرانه دارد و همان کنترل، مدیریت و حفاظت فعّال میشود. امام سجّاد (عَلَیهِ الصَّلَاةُ وَ السَّلَام) میفرمایند: «وَ الْاسْتِعَانَةُ عَلَيْهِ بِغَضِّ الْبَصَرِ؛ و برای آنکه بتوانی از حـرام حفظش کنی، چشمت را از حرام برگردان»، اگر میخواهید در این زمینه یاری بگیرید، بهترین کمک برای مدیریت غریزه و مهار آن، «بِغَضِّ الْبَصَرِ»، فرو پوشیدن چشم است. هیچ یاریگری به اندازهی کنترل و فروپوشی چشم، موجب حفاظت غریزه نمیشود.
همهی مطالعات، بررسیهای فیزیولوژیکی که مربوط به اندامها است، مطالعات روانشناختی، آنچه به تجارب بالینی و طولانی مربوط است، کسانی که متخصّص این بحثها هستند، از علمای اخلاق، از اهل سیر و سلوک و اهل فن، همه در کنار هم یک جمله را به ما یادآوری میکنند: اصلیترین محرّک برای صاعقهی جنسی، نگاه است. تصویرهایی که از چشم ما ارسال میشود، ذهن ما را پر و درگیر میکند. امام علی (علیه السلام) میفرماید: «اَلْقَلْبْ مُصْحَفُ الْبَصَر؛[7] قلب، كتاب چشم است». یا ایشان در روایت دیگری میفرمایند: «اَلْعَیْن جَاسُوسُ الْقَلْب؛[8] چشم جاسوس و مأمور دل است»، دل انسان مثل صفحهای است که چشم در آنجا نقش و نگار میزند. در چنین فضایی خیال هم به میدان میآید؛ چون قدرت پردازش، تصویرگری، رنگآمیزی، برجستهسازی و توسعه دادن، جزء قدرت خیال ما است که اگر در جای خودش استفاده شود، کمک بزرگی برای سیر و سلوک، سفرهای معنوی و رشد عرفانی است. تصویرها وقتی به دست ذهن سپرده میشود، پردازش و توسعه پیدا میکند و به این ترتیب وقتی این تصویرها محرّک قوّهی جنسی باشد ـ یکی از قویترین قوای ما ـ نقش بیدارگری را برای این شیر خفته و این غریزهی آرام دارد. فعّالسازی اتّفاق میافتد و وقتی شخص در معرض فشارها قرار گرفت، احتمال ارتکاب گناه چند برابر میشود. برای ابتلا به انحرافات جنسی، شیاطین جن و انس، بیشترین سرمایهگذاری را بر مسئلهی نگاههای حرام انجام میدهند. بیشترین سرمایهگذاری در دنیا، در محیطهای ارتباطی، در شبکههای ماهوارهای، در شبکههای اجتماعی و در سایتها صورت میگیرد برای ارائهی تصویرهای محرّک، اعم از فیلم و عکس و ... . دستهای پنهانی که با واسطه یا بیواسطه، فیلمها و عکسهای ناپسند و تحریککننده را به محیط اجتماعی میفرستند، عامل شیطان هستند؛ چه بدانند، چه ندانند. چه بسا واقعاً ناخواسته، شخصی به بهانهی اینکه خود را با آرایش زیبا میکند، آلت دست شیطان برای تصویرپردازی، ذهنانگیزی و تحریکهای خطرناک میشود. این تجارت، به عنوان یک تجارت و درآمد آلوده و صنعت فوقالعاده کثیف، توسط شیاطین برنامهریزی میشود.
بیشترین انحرافات جنسی، ناشی از خیانت چشمها است. این سخن مبالغه نیست و حاصل تحقیقات است. در قرآن کریم نیز آمده است: «يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ مَا تُخْفِي الصُّدُورُ؛[9] [خدا] نگاههاى دزدانه و آنچه را كه دلها نهان مىدارند، مىداند». این چشمهای خائن و خیانتگری چشمها، یکسوی مسئله است. اینطرف آنچه که به سر شخص میآید، خیانت و جاسوسی چشمها است. چشم وقتی که رها میشود و هرزگی میکند، غریزه جنسی را بیدار میکند و بیدارسازی این شیر خفته فشار عجیبی بر شخص تحمیل میکند. بنابراین در بهداشت و سلامت غریزه، یکی از اساسیترین نسخهها، مهار چشم، چشم فروپوشاندن و غضّ بصر است که اگر کسی در این بخش موفّق شود، توفیق بزرگی در کنترل غریزه پیدا کرده است؛ مخصوصاً اگر از جوانی و نوجوانی موفّق شود و این آموزشها به وقت داده شود، برکات و آثار خاصّ خودش را دارد.
دستورهای مهم و مؤثر
در قرآن کریم آیهی صریح و بسیار روشن و فرمان سازندهی قاطع از سوی خالق حکیمِ علیمِ آشنای به راز ما و آشنای به ضعف ما آمده است. این فرمان خداست که میفرماید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ؛[10] به مردان با ايمان بگو: ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند، كه اين براى آنان پاكيزهتر است؛ زيرا خدا به آنچه مىكنند آگاه است.
«يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ» اینجا یک معنای ویژهای هم دارد. «ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ»، این بهترین راه برای پاکی آنها است. «إِنَّ اللهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ»، باخبر باشید که خدا آگاه است از کارهایی که انجام میدهید، از مراعاتهایی که میکنید یا احیاناً بیدقّتی که در این زمینه انجام میدهید. درآیه بعد خداوند میفرماید: «وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ؛[11] و به زنان باايمان بگو: ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه [طبعاً] از آن پيدا است. و بايد روسرى خود را بر گردنِ خويش [فرو] اندازند». به بانوان مؤمن هم فرمان ده، چشمهایشان را مراقبت کنند، دامن خودشان را پاکیزه نگه دارند، غریزه را حفاظت کنند.
در آیهی قبلی جمعبندی شد که خدا میداند این راه بهتر است برای پاک ماندن؛ امّا اینجا راجعبه خانمها ادامه میدهد. مسئلهی جدّی حفاظت به گونهای است که سبب تحریک مردها نشوند و مردان را به گناه نیندازند و زمینهی معصیت آنها را فراهم نکنند و همچنین زمینهای برای مزاحمت دربارهی خودشان فراهم نکنند. در اینجا به سراغ بحث حجاب میرود و میفرماید: «وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا». در جامعه خیلیها در برابر این فرمان الهی رفتار و عمل میکنند و گوششان را به فرمان شیطان دادهاند که میگوید خودتان را آرایش کنید، زیباییهای خودتان را آشکار کنید، لباس تنگ و رها بپوشید. اینها فرمان شیطان است و درست نقطهی مقابل فرمان خدای متعال قرار دارد. در ادامهاش میفرماید: «وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ»، که فرمان حجاب است؛ باید با حجاب کامل خودشان را بپوشانند. قرآن کریم میفرماید: «وَ تُوبُوا إِلَى اللهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛[12] اى مؤمنان، همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنيد، اميد كه رستگار شويد». در اینجا فرمان میدهد که به دامن پرمهر خدای متعال بازگردید و به رستگاری، خوشبختی و سعادت برسید. در ادامه قرآن کریم میفرماید: «وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ؛[13] و غلامان و كنيزان درستكارتان را همسر دهيد. اگر تنگدستند، خداوند آنان را از فضل خويش بىنياز خواهد كرد، و خدا گشايشگر دانا است». به خانوادهها، پدر و مادرها، مسئولان و کسانی که دستاندرکار هستند، برای کسانی که امکان برایشان فراهم است، فرمان میدهد اسباب ازدواج بههنگام جوانانتان را فراهم کنید. تا اسم ازدواج برده میشود یک جمله به میان آورده میشود: چه کسی میتواند؟ با این هزینههای سنگین و گرفتاریها نمیشود؟! چه کسی زیربار این مسئولیّت میرود؟ خدای متعال هم بلافاصله جواب میدهد: «اِنْ يَکُونُوا فُقَراءَ»، اگر نیازمند باشند، «يُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللهُ واسِعٌ عَليمٌ»، خدا آنها را بینیاز خواهد کرد.
در آیهی استعفاف آمده است، اگر واقعاً برای کسی امکان ازدواج فراهم نشد، «وَ لْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحاً حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللهُ مِن فَضْلِهِ»، باید بر عفّت خود پافشاری کنند. استعفاف به معنای پافشاری بر عفّت است. کسی که ازدواج کرده نیز باید عفّت پیشه کند؛ امّا مجردّها باید بیشتر مراقبت و حفاظت کنند.
چنانچه کسانی موفّق شوند دستور خدای متعال را عمل کنند و به این توصیهی امام سجّاد (عَلَیهِ السَّلَام) اعتماد کنند، نگاهها، محیطها و وسایل ارتباطی خودشان را کنترل کنند، بلافاصله آثار چشمپوشی را خواهند دید.
بنابراین مسیر ارتباطی خود را در محور چشمها، در دیدارها، در معاشرتها، در تصویرها و در مراجعهها، کاملاً کنترل کنیم تا نتیجهاش را ببینیم.