شرح رسالة الحقوق امام سجاد علیه السلام، حق نماز (۶) 1394/5/4


پیوند های مرتبط »
جزوه PDF
شرح رسالة الحقوق امام سجاد علیه السلام، حق نماز (۶)
مطلب بسیار مهم برای هر کس این است که حفظ آنچه به دست آورده مهم‌تر از به دست آوردن چیزهای جدید است. اگر کسی نتواند آنچه را که فراهم کرده و به دست آورده حفاظت کند، آنچه که جدیداً به دست می‌آورد برای او سودی نمی‌بخشد.

حفظ دستاوردها سخت‌تر از کسب آنها است

عید سعید فطر و پشت سر گذاشتن ضیافت الهی در ماه مبارک رمضان را به همه‌ی بینندگان عزیزمان، شما و دوستان عزیز تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم همچنان نور ماه مبارک رمضان و برکاتش بر همه‌ی ما جاری باشد؛ ان‌شاءالله.

مطلب بسیار مهم برای هر کس این است که حفظ آنچه به دست آورده مهم‌تر از به دست آوردن چیزهای جدید است. اگر کسی نتواند آنچه را که فراهم کرده و به دست آورده حفاظت کند، آنچه که جدیداً به دست می‌آورد برای او سودی نمی‌بخشد. جالب است که همیشه بعد از فرصت‌های معنوی و کسب دستاورد و بهره، یادآوری می‌شود که الان وظیفه شما مراقبت از آن دستاوردها است و آنچه که به دست آورده‌اید. درست مثل کسی که از یک کوه به قصد فتح قله بالا می‌رود. یک مسیر دشوار و سخت و طولانی پیش روی او است و هدف او هم فتح قله است. برای چنین کسی اصلی‌ترین مسئله این است که مراقب باشد که آن مقداری را که طی کرده و از صخره‌های صعب العبور گذشته است، مراقب باشد که به پایین برنگردد و سقوط نکند. اگر غفلت کند، آن مقداری را که بالا رفته، برای او سودی نخواهد داشت.

در برخی جاها مسیر شنی می‌شود، گاهی مسیر لغزنده و سُر است؛ یا مثلاً اگر صعود در زمستان باشد، مسیر برفی یا یخبندان است. گاهی شخص غفلت می‌کند و بازگشت دارد؛ یعنی رجوع می‌کند و سر جای اولش برمی‌گردد. گاهی هم سُر خورده و به پایین‌تر از مکان اول خود سقوط می‌کند. خب این خیلی خسارت بزرگی است. این شخص باید مجدداً تلاش کند تا خود را به مکان اول برساند. لذا عمده‌ی مراقبت بعد از هر فتح و توفیقی، عبارت است از اینکه انسان آنچه را که به آن رسیده است، حفظ و نگهداری کند.

در قرآن کریم این مسئله نشانه‌ها و نمونه‌های خوبی دارد. از جمله این دعای خردمندان در قرآن، خیلی جالب است که برای اولوالباب است؛ یعنی انسان‌های صاحب خرد و ژرف‌اندیش و عمیق، به مسائل با تحلیل و عمیق نگاه می‌کنند که از آنها با عنوان «اولو الباب و خردمندان» تعبیر می‌شود. یکی از دعاهای خردمندان در قرآن کریم، یا به عبارتی، صدرنشین دعاهای آنها این است: «رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ؛[1] [مى‏گويند:] پروردگارا، پس از آنكه ما را هدايت كردى، دل‌هايمان را دستخوش انحراف مگردان، و از جانب خود، رحمتى بر ما ارزانى دار كه تو خود بخشايشگرى». از پروردگار مهربان و متعال و عزیز تقاضا می‌کنند که خدایا بعد از اینکه ما را هدایت کردی و ما از هدایتت بهره‌مند شدیم، گمراه نشویم و دل‌های ما گرفتار کژی و گمراهی نشود. این دعای انسان‌های خردمند حکایت از دلشوره و نگرانی است که بعد از اینکه به یک موفقیت و کامیابی در مسیر قرب الهی رسیدند و به لطف خدای متعال هدایت شدند، نگران بازگشت و اعوجاج و خروج از صراط مستقیم هدایت هستند.

آیه‌ی کریمه دیگری هم در قرآن کریم داریم که خدای متعال خطاب می‌کند: «وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثًا؛[2] و مانند آن [زنى‏] مباشيد كه رشته خود را پس از محكم بافتن، [يكى يكى‏] از هم مى‏گسست». این سابقه‌ای دارد که به تمثیلی تبدیل شده است که آن وقت‌ها اینطور بود که اشخاصی مخصوصاً در بین خانم‌ها انسان‌هایی بودند که با زحمتی شروع می‌کردند از پنبه‌ها نخ می‌بافتند و آنها را با دشواری می‌تابیدند. جزء کارهای دشوار و سخت محسوب می‌شد. می‌فرماید مثل کسی نباشید که در مثال، این خانمی که با زحمت نشسته و پنبه‌ها را ریسیده و از آنها نخ بافته، بعد نشسته همه را دوباره باز می‌کند. یعنی تمام زحماتش را بر باد می‌دهد. در آخر نگاه می‌کنید، می‌بینید همان کسی که نشسته و با زحمت پنبه‌ها را بافته و از آن نخ و ریسمانی درست کرده است، حالا نشسته و همه را باز می‌کند. به‌قدری خوب، تمیز و محکم بافته بود که هر کسی نگاه می‌کرد، لذت می‌برد. چقدر این قابل استفاده بود و چقدر می‌شد با آن کارها را پیش برد. حال می‌بینید همان شخص نشسته و تمام زحماتش را هدر می‌دهد.

اصطلاحی هم در زبان فارسی ما هست: گاو نُه من شیر ده. اصطلاح مشهوری است. کنایه از کسی که همه‌ی آن چیزی را که به دست آورده، از دست داده است.

ماه مبارک رمضان بر اساس کلام الهی و آنچه اولیا خدا، مخصوصاً سرور و سالار انبیا، پیامبر اعظم (صلی الله علیه و اله و سلم) برای ما تبیین فرموده‌اند، ماهی است که مؤمنین از هر جهت بهره‌مند می‌شوند: «قَدْ أَقْبَلَ إِلَیْکُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَکَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ؛[3] ماه خدا، همراه با برکت و رحمت و آمرزش، به شما روى آورده است». الان یک ولی خدا، یک دوست خدا که نگاه آسمانی دارد و پشت پرده‌های ظاهر را می‌بیند، نگاه می‌کند به جامعه مؤمنین و می‌بیند که اینها چقدر زیبا شده‌اند؛ چه چهره‌های نورانی، چه روشنایی و چه صفایی! چه عطری از آنها استشمام می‌شود! کسانی که از مهمانی خدا و از ضیافت الهی در ماه مبارک رمضان خارج می‌شوند، در چشم فرشتگان و فرشته‌خویان، چنین خصوصیاتی دارند. خود آنها هم این احساس را دارند و احساس می‌کنند روشن و سبک‌بار هستند. احساس پرواز دارند، شوقشان به خوبی‌ها، عبادات و برنامه‌های معنوی مضاعف شده است. این وضعیت کسانی است که از شهرالله ماه مبارک رمضان خارج می‌شوند. اما بلافاصله انواع و اقسام خطرها آنها را تهدید می‌کند.

در همان خطبه‌ی شعبانیه پیامبر عظیم الشأن (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «در این ماه دست شیطان بسته است». یعنی خدای متعال او را به زنجیر کشید تا مؤمنین آسوده‌خاطر بتوانند عقب ماندگی‌هایشان را جبران کنند و بتوانند از این سفره‌ی پر برکت مهمانی خدا بهره‌مند شوند و فراغتی داشته باشند. واقعاً خود ما هم این احساس فراغت را داشتیم. همه‌ی کسانی که وارد این ماه شدند، احساس آرامش خاطری داشتند و احساس می‌کردند بهتر می‌توانند از ظرفیت‌های مذهبی استفاده کنند. احساس می‌کردند اخلاقشان بهتر شده، آرامش پیدا کرده‌ و به خوبی‌ها رغبت شدیدتری پیدا کرده‌اند. اما از ماه مبارک رمضان که خارج می‌شوند و بعد از عید سعید فطر، احساس می‌کنند که یکباره در معرض فشارهای سنگینی از وسوسه‌ها قرار گرفته‌اند.

 

آداب پس از ماه رمضان

اینجا به نظر می‌آید که با سه واژه بتوانیم آداب پس از ماه مبارک رمضان را به همه‌ی عزیزان یادآوری کنیم. این یادآوری‌ها برای همه خوب و واجب است.

 

‍۱. مراقبت

اولین نکته عبارت است از مراقبت. مراقبت از چه؟ مراقبت از پاکی و طهارت. کسی که از ماه مبارک رمضان خارج می‌شود، در پرتو مغفرت الهی، جلا پیدا کرده است. به ما وعده داده شد که کسی که وارد ماه مبارک رمضان می‌شود و روزه می‌گیرد، مؤدب است به آداب عمومی ماه مبارک رمضان. چنین کسی از مغفرت الهی بهره‌مند می‌شود؛ چراکه ماه رمضان ماه بارش مغفرت الهی است. مؤمن وقتی از ماه خدا بیرون می‌آید و خارج می‌شود، سبک‌بار می‌شود؛ مثل اینکه بارهای گناه و معصیت را از دوشش گرفته باشند و خیلی سبکش کرده باشند. پس اولین چیزی که باید دغدغه‌ی انسان مؤمن باشد، عبارت است از اینکه این پاکی و نورانیت را حفاظت کند. ممکن است بفرمایید که از کجا معلوم که ما آمرزیده شده باشیم؟

به خاطر حسن ظنی که همه‌ی ما به مغفرت الهی و مولای کریم‌مان داریم که این ضیافت را فراهم کرده است. طبق وعده خودش، در سحر، وقت افطار و هنگام نمازها: «کرور کرور خدای متعال می‌بخشد و آزاد می‌کند کسانی که خود را به غل و زنجیر گناهان بسته‌اند». حضرت حق آنها را آزاد می‌کند و توبه‌هایشان را به لطف و کرمش می‌پذیرد. در واقع مؤمنان یک شستشوی همه‌جانبه در ماه مبارک رمضان داشته‌اند؛ البته نه مثل یک حمام معمولی و حمام‌های حالا؛ بلکه مثل آنچه که در گذشته بود که مثلاً صبح جمعه پدران و مادران دست بچه‌ها را می‌گرفتند و به حمام می‌رفتند. دو، سه ساعت در فضای گرم می‌ماندند و وقتی بیرون می‌آمدند پوست می‌انداختند. شخصی که از حمام بیرون می‌آمد، چهره گل انداخته، تمیز و معلوم بود که حمام رفته است.

غرض اینکه کسی که از ماه مبارک رمضان خارج شده است، چنین حالی دارد. او را شسته‌اند و از مغفرت الهی بهره‌مند شده است. بنابراین نخستین وظیفه این است که این دستاورد را حفظ کند. راه حفاظت آن در بحث‌های گذشته‌ی ما در رساله‌ی حقوق بیان شد که عبارت است از: صوم جوارحی؛ یعنی حفظ چشم، گوش، زبان و... در ماه مبارک رمضان هم گفتیم که اولین وظیفه‌ی انسان صائم این است که اینها را حفاظت کند. منظور از این مراقبت این است که چشم انسان، گوش، دست، روان، شکم، غریزه‌اش و... از آلودگی‌ها حفظ شود. این اولین نکته است که به عنوان ادب بعد از ماه مبارک رمضان باید درباره‌ی آن صحبت کرد.

پس نکته‌ی اول این شد که یادمان باشد که از انواع و اقسام گناهان و معصیت‌ها تمیز شده‌ایم و از لطف و مغفرت الهی بهره‌مند شده‌ایم. حالا باید این صفا و نورانیت و طهارت محصول مغفرت الهی را با مراقبت حفاظت کنیم.

 

۲. حفاظت

نکته‌ی دوم حفاظت است. ما در ماه مبارک رمضان مجموعه‌ای از دستاوردها را، هم در ارتقاء ایمان داریم و هم در ارتباط با ارتقاء سطح سبک زندگی دینی. این از برکات ماه مبارک رمضان است؛ همان چیزی که از آن به عنوان برکت تعبیر می‌شود: «بالبرکه و مغفره» از برکت ماه رمضان احساس عجیبی در رونق ایمان برای مؤمن پیدا می‌شود. از یک سو یک هیجان ایمانی در او شکل می‌گیرد که احساس می‌کند سطح فهم دینی، تعلقات دینی و امثال اینها افزایش پیدا کرده است. از طرف دیگر سبک زندگی‌اش به شکل واقعاً غیر متعارفی به سبک زندگی دینی نزدیک می‌شود. مثلاً انسی که انسان در ماه مبارک رمضان با دعا و تلاوت قرآن کریم پیدا می‌کند، فوق‌العاده است. یا ارتباط با نماز، رعایت وقت نماز یا رعایت نماز (مثلاً مقید می‌شود که نماز را به جماعت و در مسجد بخواند) یا حالت احسان (مثل افطاری دادن‌ها، صدقه دادن‌ها، رسیدگی به دیگران و امثال اینها) یا خوش‌اخلاقی، افزایش می‌یابد. به ضمیمه اینکه خواب انسان به شکلی تنظیم می‌شود که نماز صبحش سر وقت خوانده می‌شود و بخشی از سحر را بیدار می‌شود و توفیق نماز شب پیدا می‌کند.

چنانچه این‌ها را کنار هم بگذاریم، مجموعه‌ای از عادت‌های خیلی عالی و درجه یک درست می‌شود که ما در ماه مبارک رمضان آنها را تمرین کرده‌ایم و به دست آورده‌ایم. علاوه بر این، گرسنگی و تشنگی نیز تمرین شده که سطح تحمل را افزایش می‌دهد و مراقبتی در خوراک و تغذیه و امثال اینها برای شخص پیدا شده است. حالا یکی از مهم‌ترین کارهایی که باید انجام دهیم، حفاظت از این دستاوردها است. یعنی هر مقدار که انسان بتواند این عادت‌های خوب را در طول سال جریان دهد؛ یعنی اگر تلاوت قرآن روزانه ما الان به اندازه‌ی ماه مبارک رمضان نمی‌رسد، حداقل یک‌چهارم آن باشد. یا راجع‌به سحر، اگر همه‌ی شب‌ها نمی‌توانیم بیدار شویم، حداکثر یک شب جمعه را بیدار شویم. به این ترتیب بخشی از آن عادات خوب را دوام دهیم. این شد نکته‌ی دوم.

 

۳. بهره‌برداری از شب قدر

نکته‌ی سوم، عبارت است از اینکه از برکات لیله القدر بهره‌برداری کنیم.

 ما شب‌های قدر به آستان رحمت الهی رفتیم؛ چراکه لیله الرحمه است. چه مقدّرات خوبی برای ما نوشته شده است از رهگذر بیدار بودن شب قدر و دعا و تضرعی که داشتیم، و دعاهایمان و دعاهای سایر مؤمنین درباره‌ی ما و بالاتر از همه‌ی اینها، دعای امام عصر (عج) و خوبان و نیکان عالم، برای ما. مجموعه‌ای از مقدّرات خوب در برنامه‌ی عمل سال جدید ما که با ماه مبارک رمضان تجدید می‌شود، نوشته شده است.

البته این‌گونه نیست که چون در شب قدر مقدّرات ما را نوشته‌اند، حالا دیگر ما کاری نداشته باشیم. ما وظیفه داریم. اختیار سر جایش است، امّا باید بدانیم که بخش عمده‌ای از آن چیزهایی که در شب قدر خواستیم، در حوزه‌ی اختیارات ما قرار می‌گیرد. با طراحی درست از آنچه که برایمان در شب قدر از بهترین‌ها نگاشته شده است، و با ادامه‌ی دعا و تضرع و سؤال به درگاه خداوند، متعال ان‌شاءالله به آن برسیم.

بخش عمده و فراخ و گسترده‌ی مقدّرات، منوط به برنامه‌ریزی، پیگیری و خواست ما است. اگر کسی تلاش و دعا را رها کند و احساس کند آنچه که شب قدر برایش نوشته شده، به او می‌رسد، نگاهش غلط است و باید آن را اصلاح کند.

پس کار سوم ما هم می‌شود بهره‌برداری از مقدّرات شب قدر. بدین منظور ارتباطمان را با شب قدر حفظ کنیم و چیزهایی را که شب قدر خواسته‌ایم و ان‌شاءالله مستجاب شده، سعی کنیم آنها را در برنامه زندگی‌مان بیاوریم و از این برکات و فیوضات بهره‌مند شویم.

 

بررسی یک نکته اخلاقی

چنانچه کسی انسان را درباره‌ی کار خوبی که دارد انجام می‌دهد سرزنش کند، اصلاً نباید به آن اعتنا کرد. مثلاً به رخش بکشد که تو نمازخوان هستی، امّا فلان رفتار را داری و اینها را مدام مثل پتک به رخ او می‌کشد که پس این چه نمازی است که تو می‌خوانی، ولی رفتارت این‌طور است؟!

البته از این جمله‌ باید استفاده کند برای اینکه از خودش سؤال کند که اگر نماز من درست بود، لابد روی اخلاق من هم تأثیر می‌گذاشت. طرف مقابل توقع بیجایی از ما دارد؛ امّا سرزنش‌های طرف مقابل را ترجمه خوب کند. ولی به هیچ وجه نباید دلسرد شود؛ بلکه باید بهره‌برداری‌اش را از نماز برای حسن خلق، افزایش بردباری و تحمل و رعایت حقوق همسر و انجام وظایف خانوادگی، تقویت کند و از صحبت‌های دیگران که چه بسا از سر محبت و دلسوزی است، منتها با زبان تلخی بیان می‌شود، برداشت غلط نکند و به هیچ وجه از نماز و سایر عبادات دلسرد نشود.

در سایر موارد هم نباید انسان به ملامت ملامتگران به هیچ وجه اهمیت دهد؛ چنان‌که قرآن کریم می‌فرماید: «وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ؛[4] و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمى‏ترسند». باید کارش را اگر کار خوبی هست، ادامه دهد و سایر اشتباهاتش را برطرف کند. البته به دیگران هم بگوید که اشتباهات من، ربطی به نماز ندارد. من هنوز نتوانسته‌ام از نمازم بهره‌برداری شایسته‌ای داشته باشم.

 

درمان وسوسه

ممکن است بعضی از عزیزان ما در طهارت، وضو گرفتن، رکعات نماز و امثال اینها دچار وسوسه شده باشند. توصیه‌ جدی به این عزیزان، بی‌اعتنایی به وسوسه‌ها است. این توصیه، توصیه‌ اکید است. در رساله‌های عملیه هم فقهای عزیز و بزرگوار ما همه به اتفاق این را تذکر می‌دهند که کسی که گرفتار وسوسه‌های پیشرفته است، یعنی وضعیتی که شخص اگر بخواهد به شک و تردید‌ها و امثال اینها توجهی داشته باشد، نمی‌تواند از نمازش استفاده کند، به هیچ وجه نباید به شک اعتنا کند. یعنی خودش را آزاد کند و به کاری که انجام داده است، اکتفا کند؛ فعلاً از او پذیرفته است تا از این حالت، که حالت غیر عادی است و بیماری تلقی می‌شود، خارج شود.

البته به طور خاص چنین کسانی باید پیگیری هم کنند. ممکن است این حالت وسوسه در ذهن آنها و حالت شک و تردید، ریشه‌ی فیزیولوژیک داشته باشد و نیاز است مثلاً تغذیه آنها اصلاح شود. گاهی مثلاً بنیه‌اش ضعیف شده است و در اینجاها خود را نشان می‌دهد. ممکن است درمان‌های دیگری هم داشته باشد. ولی در ارتباط با مسائل عبادی، چنین کسی به هیچ وجه وظیفه ندارد که به این شک و تردیدها اعتنا کند، بلکه کاملاً باید از آنها عبور کند و خدای متعال هم از او قبول می‌کند. مثلاً می‌گوید در نماز مغرب، بعد از زمان شک می‌کنم که یک رکعت خوانده‌ام؟! می‌گوییم عیبی ندارد. شما اعتنا نکنید، قبول است و از شما پذیرفته است. تجربه هم نشان داده که اگر موفق شوند به بی‌اعتنایی به این نوع از وسوسه‌ها، درمان می‌شوند. یکی از بهترین درمان‌ها، همین بی‌اعتنایی است.

گاهی افکاری که هنگام نماز سراغ ذهن می‌آید نیز ممکن است به وسواس منتهی شود. باید بدانیم که همه‌ی ما به شکلی به هیجان‌های ذهنی و امثال اینها در نماز گرفتار هستیم.

این مسئله به ما توصیه و یادآوری می‌کند که برای حضور قلب در نماز باید فکری کنیم. باید ببینیم چه کار کنیم که حضور ما در نماز تقویت شود. در این گونه موارد که در خود نماز فکرهای انحرافی به ذهن شخص وارد می‌شود، اینها از قبیل همان وسوسه‌های شیطانی است. راهکار قرآنی این است: «إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوا إِذا مَسَّهُم طائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَکَّروا فَإِذا هُم مُبصِرونَ؛[5] در حقيقت، كسانى كه [از خدا] پروا دارند، چون وسوسه‏اى از جانب شيطان بديشان رسد، [خدا را] به ياد آورند و بناگاه بينا شوند». این شخص در همان لحظه نماز باید به خودش توجه دهد که در حضور خداوند متعال است و مضامینی که در ارتباط با اذکار نماز یا سوره‌های قرآن است، به آن توجه پیدا کند و ذهنش را عبور دهد و درگیر نکند به آنچه که شیطان به او پیشنهاد داده است. اینها پیشنهادهای شیطان است. باید به پیشنهادهای شیطان بی‌اعتنایی کنید و توجه خود را به حضور در نماز منصرف سازیم. اگر مدتی این بی‌اعتنایی را ادامه دهیم و خسته نشویم، به لطف خدای متعال نجات پیدا می‌کنیم. البته مراقبت‌های قبل از نماز هم دارد. مطلبی که الان گفتم، راجع‌به وضعیت در نماز است. به مراقبت‌های قبل از نماز نیز نیازمندیم: اینکه به نماز فکر کنیم، اهمیت نماز، ورود به نماز، فکرهایی را که معمولاً برای ما تکرار می‌شود، قبل از نماز معالجه کنیم؛ ممکن است نیاز به استغفار و تضرع داشته باشیم. باید به لطف خدای متعال پناهنده شویم. گاهی ریشه‌یابی‌ها کمک می‌کند. آیا من در اینجا دارم مجازات می‌شوم؟؟ آیا این مجازات فلان گناهی است که انجام داده‌ام یا آنکه...

گویا وضعیتی که در نماز پیش می‌آید، جریمه است؛ بنابراین سراغ ریشه‌ها برویم تا بفهمیم که از کجا ضربه می‌خوریم. شاید در این بررسی‌ها ببینیم که مثلاً چوب فلان نگاه ناشایست را می‌خوریم. خب، آنجا را اصلاح کنیم. یا چوب فلان بی‌مراقبتی‌ها را راجع به شنیده‌ها یا چشم خود می‌خوریم و الان در نماز از مشاهدات ملکوتی و ارتباط‌های شوق‌انگیز محرومیت پیدا می‌کنیم. شاید خود این یک یادآوری و بیداری بزرگ برای شخص باشد که باید بتواند قبل از نماز، با توبه، استغفار و پناهندگی به دامن مهر پروردگار متعال خود را نجات دهد و در طول روز هم آن مراقبت‌ها را افزایش دهد که از چنین مشکلی ان‌شاءالله نجات یابیم.

 

خواندن نماز شب در هر حال نیکو است

گاهی برخی می‌پرسند که ما توفیق نداریم که نماز شب را به طور کامل بخوانیم و فقط نماز وتر را می‌خوانیم یا مثلاً نماز شب را نشسته می‌خوانیم. آیا حظ و بهره‌ای از نماز شب می‌بریم؟ به این افراد باید گفت: خوش به سعادت‌تان. همین مقدار را هم باید غنیمت شمرد و به هیچ وجه از دست نداد؛ چون گاهی وقت‌ها همین جا شیطان وسوسه می‌کند و می‌گوید: این هم شد نماز؟! تو توفیق نداری و... ممکن است با این ترفند همین را هم از شخص بگیرد. لذا همین مقدار را هم حفظ کنند. حتی اگر کسی در حال خوابیده هم نماز شب می‌خواند، باز هم خوش به حالش. قرآن می‌فرماید: «تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ؛[6] پهلوهايشان از خوابگاه‌ها جدا مى‏گردد [و] پروردگارشان را از روى بيم و طمع مى‏خوانند، و از آنچه روزيشان داده‏ايم انفاق مى‏كنند». استغفار سحرگاهی در هر وضعیتی که باشد، اثر خودش را دارد. البته بعد از مدتی سعی بر این باشد که رکعات را توسعه دهند و سایر رکعات هم بخوانند. در روایات هم داریم که اگر کسی دید وقتش کم است، به رکعات کمتر اکتفا کند و اگر وقت بیشتری دارد، سایر رکعات را بخواند. حتی اگر پشت فرمان هستید، نیت کنید و نماز شب بخوانید! چون یک خصوصیت نافله این است که آزادیم؛ یعنی ویژگی‌های نماز واجب، در آنجا رها می‌شود و در اختیار خود شخص است. حتی اگر در حال رفتن است، در همان وضعیت با اشاره و ایما نماز بخواند، نشسته بخواند، در وضعیت خوابیده است، بخواند. خلاصه آنکه نماز را رها نکند و به هر شکلی که برایش ممکن است، آن را بخواند. البته این سخن به معنای تجویز تنبلی نیست! نمی‌خواهیم تجویز تنبلی شود؛ بلکه می‌خواهیم بگوییم آن مقداری را که موفق است، از دست ندهد، تا از اینجا سراغ مرحله بعد برود و توفیق بیشتری به دست بیاورد.

 

اهمیت نماز اول وقت

من به عزیزانمان عرض می‌کنم تحت هر شرایطی نماز اول وقت را ترجیح دهید. در آیه «حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ والصَّلاَةِ الْوُسْطَى وَقُومُواْ لِلّهِ قَانِتِينَ؛[7] بر نمازها و نماز میانه مواظبت کنید، و خاضعانه برای خدا به پا خیزید». یکی از مصداق‌های ویژه‌ی حفظ نمازها، حفظ وقت نمازها است. در روایات داریم که «حَافِظُواْ»، یعنی وقت نمازتان را رعایت کنید. آنچه به انسان مؤمن در رعایت وقت نماز و رعایت وقت فضیلت و اول وقت نماز می‌رسد، با هیچ چیز دیگری نمی‌رسد.

 

جمع‌بندی

سه نکته‌ی اساسی در حفظ دستاوردهای این مهمانی و ضیافت خوب و پر از رحمت، برکت و مغفرت خدا برای ما عبارت است از اینکه: با حفظ جوارح و اعضا، از دستاوردهای ماه رمضان مراقبت کنیم.

دومین نکته حفاظت و دوام بود.

سومین نکته نگهداری از برکات لیله القدر و بهره‌برداری از تقدیراتی است که برای ما نوشته شده است، اما حالا باید آنها را به مرحله فعلیت برسانیم.

«اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍ». خدای متعال را قسم می‌دهیم به حق نماز و به حق نمازگزار حقیقی، امام عصر (عجل الله تعالی فرجه)، ما را از حق‌گذاران نماز قرار دهد و ما را شاکر نعمت عظیم نماز قرار دهد.



[1]. آل عمران: 8.

[2]. نحل: 92.

[3].  محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج93، ص35.

[4]. مائده: 54.

[5]. اعراف: 201.

[6]. سجده: 16.

[7]. بقره: 238.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *