خداوند متعال را سپاسگزارم که در آغازین روزهای سال 1399، توفیق دیدار شما برادران و خواهران عزیز را در اتحادیه انجمن اسلامی دانشآموزان پیدا کردیم. اگرچه امسال به دلیل شرایط ویژهی کشور، جلسهی آغاز سال ما نیز وضعیت خاصی دارد، ولی الحمدلله جمعی از عزیزان را در این جلسه زیارت کردیم و بقیه را هم به خاطر میگذرانیم و اسامی نورانی ایشان در مقابل ما هست. مسئولان عزیز و گرامی استانها و معاونان و اعضای قرارگاه دختران و پسران و دفاتر استانی، دریافتکنندهی جلسهی ما هستند که به همگی سال جدید، بهار نو و ماه معظّم شعبان را تبریک میگویم؛ بهویژه نیمهی ماه شعبان که خوشبختانه جلسهی ما در آستانه شب میلاد پرفروغ حضرت بقیتالله الاعظم برگزار میشود.
کارنامه پربار اتحادیه در سال ۹۸
از گزارش شوقانگیز و خوب دبیرکل محترم، جناب آقای تاریخی، استفاده کردیم. فعالیتهایی در سراسر کشور انجام شده و دوستان در انجمنها و اتحادیه شهرستانها و استانها و دفتر مرکزی موفقیتهایی به دست آوردهاند. مراکز اقماری و مجموعه دوستان در شورای محترم مرکزی و مجموعه اجرایی، دست به دست هم دادند و این موفقیتها را رقم زدند. گزارش خیلی خوب و خوشحالکنندهای بود. البته ما پیوسته در جریان فعالیتها بودهایم، اما یکجا شنیدن مجموعه فعالیتها در این گزارش تفصیلی، خیلی دلنشینتر و بهتر است. بحمدالله در این جلسه، این اتفاق بسیار خوب رخ داد و ما بهرهمند شدیم.
خدای تبارک و تعالی، از همهی دوستان، کارنامهی سال 1398 را بپذیرد و خالص کند و جزء حسنات و خوبیهای کارنامهی اعمال همهی عزیزان در دستگاه لطف و کرمش ثبت نماید.
به صورت طبیعی مجموعه و مخصوصاً بنده کم و کاستیهایی داریم؛ لذا همه چشم امید به لطف و مغفرت خدای متعال داریم که با دیدهی اغماض و کریمانه و از سر لطف، نگاه کند و همهی کاستیها را بر همهی ما ببخشد.
همانطور که آقای تاریخی اشاره کردند و آقای زینالعابدین در مقدمهی جلسه مطرح فرمودند، جلسه به صورت غیرحضوری برای بیشتر عزیزان برگزار میشود. لذا ناچار هستیم اقتضای این نوع جلسه را رعایت کنیم و بنده با مراعات شرایط ویژهی جلسه، مطالبی را خدمت عزیزان تقدیم میکنم. به لطف خدای متعال و به شرط حیات و توفیق و بعد از موفقیت کشور در نبرد با کرونا، دوباره جلسات را به صورت عادی برگزار خواهیم کرد و مطالب به صورت مفصلتر تقدیم عزیزان خواهد شد. برخی مطالب را من برای همان جلسات میگذارم؛ چون در این فرصت قابل طرح نیست.
تقارن بهار طبیعت و بهار معنویت
ماه معظّم شعبان، ماه بسیار خوبی است و فضا هم از نظر تطبیق با شرایط طبیعت، عالی است. امسال خوشبختانه بهاری خوب، پرباران و پربرکت داشتیم و بیشتر نقاط کشور عزیزمان، از بارانهای منظم و متصل و پرخیر و برکت و نوبهنو بهرهمند بود و حال و هوای طبیعت هم دلنشین است. قرآن ما را دعوت میکند که این تحول بزرگ و الهامبخشی، درسها، اشارات و تنبیهاتش را ببینیم. بحمدالله این بیداری و تحولی که در محیط عمومی طبیعت در حال رخ دادن است، با این ماههای پرفیض تقارن پیدا کرده است.
شعبان، ماهی برای شبیه شدن به پیامبر
عزیزان از فرصت باقیماندهی ماه شعبان بیشتر استفاده کنند. ماه معظّم شعبان به پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) اتصال دارد و در واقع میشود گفت عنایت خاص الهی در جمال آن حضرت در آینهی زمان، میشود ماه معظّم شعبان. شرف زمان به متزمن است؛ همانطور که شرف مکان به متمکن است. این ماه، خیلی صریح و روشن با پیامبر عزیزمان نسبت دارد؛ چنانکه در صلوات شعبانیه میگوییم: «وَهذا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ؛ و این ماه پیمبرت و آقاى رسولانت، ماه شعبان است که اطراف آن را به رحمت و خوشنودى خود پوشاندى».
این ماه به برکت پیامبر عظیمالشأن (صلی الله علیه و آله)، سرشار از رحمت الهی است. تلاش همهی دوستان و اعضای عزیز انجمنها این باشد که در این ماه، به سیرهی پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) بیشتر تکیه کنیم و استنان به سنت نبوی را که در صلوات شعبانیه از خداوند میخواهیم، دنبال کنیم و در رفتار و اعمال و افکار و اخلاق و آداب و ... خود را به پیامبر نزدیک کنیم. تقویت رابطهی روحی، قبلی و عاطفی با حضرت باید در دستور کار همهی ما باشد.
مناجاتی برای همهی سال
خوشبختانه در ماه شعبان، هم مناجات شعبانیه و هم صلوات شعبانیه را داریم. در مناجات شعبانیه که اقیانوسی بیکرانه از معارف عالی الهی و فرصتی خوب برای برقراری ارتباط با خدای متعال است، نفس النبی، یعنی امیرالمؤمنین، علی ابن ابیطالب (علیه السلام)، امکانی را برای ما فراهم کرده که با خدای متعال سخن بگوییم. این مناجات را دوستان خیلی قدر بدانند. همهی سال، فرصت مناجات شعبانیه است؛ اما ماه مخصوص آن، اکنون است. انشاءالله دوستان بیش از گذشته بهرهمند شوند.
تأثیر فوقالعادهی یادآوری معاد در خودسازی
من بر یک نکته در مناجات شریفه شعبانیه تأکید میورزم و آن توجه به عالم آخرت است که در این مناجات نورانی به صورت برجسته و با لطافت خاصی مطرح شده است. مثلاً حضرت در جایی میفرماید: «إِلَهِی کَیْفَ آیَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَمَاتِی وَ أَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی إِلا الْجَمِیلَ فِی حَیَاتِی؛ خدایا چگونه از حسن توجهت پس از مرگم ناامید شوم، درحالیکه در طول زندگیام مرا جز به نیکی سرپرستی نکردی؟». خیلی عجیب است؛ میگوید من وقتی در تمام زندگی دنیوی از نظر لطف و احسان تو بهرهمند بودم، چگونه بعد مردن از این نگاه مأیوس باشم؟ یا در تعبیر دیگر میفرماید: «إِلَهِی إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلَی مِنْکَ بِذَلِکَ وَ إِنْ کَانَ قَدْ دَنَا أَجَلِی وَ لَمْ یُدْنِنِی مِنْکَ عَمَلِی فَقَدْ جَعَلْتُ الْإِقْرارَ بِالذَّنْبِ إِلَيْكَ وَسِيلَتِى؛ خدایا اگر گذشت کنی، چه کسی از تو سزاوارتر به آن است؟ و اگر مرگم نزدیک شده باشد و عملم مرا به تو نزدیک نکرده، اعترافم را به گناه، وسیله خویش به بارگاهت قرار دادم». مسئلهی نزدیک شدن به اجل است که انسان با هر نفس یک گام به خط پایان نزدیک میشود. یا در جای دیگر میگوید: «إِلهِى قَدْ سَتَرْتَ عَلَىَّ ذُنُوباً فِى الدُّنْيا وَأَنَا أَحْوَجُ إِلىٰ سَتْرِها عَلَىَّ مِنْكَ فِى الْأُخْرى؛ خدایا گناهانی را در دنیا بر من پوشاندی که بر پوشاندن آنها در آخرت محتاجترم». من به پوشش و ستاری که در دنیا بهرهمند بودم، در آخرت محتاجتر هستم. شاید اوجش آنجا باشد که میفرماید: «إِلهِى فَسُرَّنِى بِلِقائِكَ يَوْمَ تَقْضِى فِيهِ بَيْنَ عِبادِكَ؛ خدایا، روزی که در آن میان بندگانت حکم میکنی، مرا به دیدارت خوشحال کن». آن روز که بین بندههای خود قضاوت خواهی کرد، حضوری برای من رقم بخورد که باعث خوشحالی من باشد و من به دیدار تو مسرور شوم.
همهی آخرت ما اینجا ساخته میشود و رقم میخورد. پس باید به گونهای باشیم که مورد رضایت خدای متعال و اولیای خدا باشد.
با بررسی و دقت در منابع میتوان گفت هیچچیز یا نهایتاً کمتر چیزی در عالم خودسازی به پای توجه به آخرت و مرگآگاهی میرسد؛ واقعاً کیمیا است و ما را در برابر کششهای نفسانی و جاذبههای عالم ماده و اسارت در این عالم حفظ میکند. آنچه میتواند دست و پای ما را از این زنجیرها باز کند و ما را آمادهی پرواز کند و اوج دهد، یاد مرگ و عالم آخرت است که بسیار سازنده است؛ انشاءالله بهرهی ما از آن زیاد باشد. یکی از الهامبخشیهای بهار هم همین است؛ چراکه فرمودهاند: «إذا رَأیتُمْ الرَّبیع فَاکثروا ذِکر النُشور؛[1] هر وقت بهار را دیدید، بسیار از قیامت یاد کنید». میبینید که چقدر دلیل برای معاد در اتفاقات بهار وجود دارد که سالانه رخ میدهد. دانهی شما هم با مرگ کاشته میشود و بروز خواهد کرد به شکلی که هرچه در آن هست، آشکار خواهد شد.
لزوم کسب آمادگی جهت ورود به ماه رمضان
خود را برای ورود به ماه مبارک رمضان از طریق مناجات شعبانیه آماده سازیم. برنامههایی که از تلاوت، توسل، دعا، ذکر، خدمت به دوستان خدا و پدر و مادر و سایر مردم و کار جهادی و انقلابی وارد شده است، مدنظر داشته باشیم که اینها شعبههای فیض است و ما را به بهشت رضوان الهی متصل میسازد.
شعبانی را که در آنیم، قدر بدانیم
معلوم نیست سال آینده باشیم. هیچکدام ما از مرگ در امان نیستیم و جوان و پیر نمیشناسد همه باید اینگونه فکر کنند که آیا شب نیمهی شعبان دیگری برای ما نوشته شده؟ من دعا میکنم سالهای سال، شما باشید؛ اما واقعیت چیز دیگری است و انسان باید خودش را آماده کند. بعد هم بگوییم: «بَلِّغْنَا شَهْرَ رَمَضَانَ؛[2] ما را به ماه رمضان برسان»؛ چنانکه از اول ماه رجب خواستهایم تا بتوانیم بهرههای معنوی خود را زیاد کنیم.
سرمایهی ما انس با ملکوت عالم است و این جز با طهارت، نورانیت، ذکر، فکر و مراقبت حاصل نمیشود. همه، مخصوصاً جوانهای عزیز که اکثر قریب به اتفاق مخاطب ما در اتحادیه، طیف جوان هستند، باید این را قدر بدانند. هرچه میتوانید خیرات و حسنات خود را در زندگی زیاد کنید و هر شب و روز شما مملو از کارهای خوب و حسنات باشد. کلمهی شعبان هم الهامبخش همین معنا است و میگوید همهی اینها شعبههای فیض الهی است و با هر یک از این شاخههای شجرهی طوبی میتوانید به بهشت بروید.
شبی همتای قدر
شب و روز نیمه شعبان عطیهای است که اصلاً عادی نیست و در شرافت به لیله القدر پهلو میزند و میتوان گفت باب لیله القدر در شب نیمهی ماه شعبان باز میشود. امشب، از حقیقت لیله القدر سهم ویژهای دارد؛ لذا توصیه به احیا شده است و دعاهای کوتاه اما متعدد و توسلهای دلنشینی دارد. امشب، شب مناجات شعبانیه هم هست.
شب نیمه خیلی فوقالعاده است. دوستان از همین حالا آماده شوند و برنامهریزی کنند و برنامههای واردشده را به مقداری که میسر است انجام دهند تا فیض ببرند. مخصوصاً دعایی از پیامبر عزیزمان در شب نیمه شعبان وارد شده که خیلی عجیب است و برای خودش منشوری است. حضرت میفرماید: «اَللَّهُمَّ اِقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْيَتِكَ مَا يَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ مَعْصِيَتِكَ؛[3] خدایا خشیت و خوفت را، به قدری در دلمان قرار ده که مانع از معصیت و نافرمانیمان شود».
میلاد مهدی (ارواحنافداه) بر فضیلت نیمه شعبان افزوده است
اصل قضیه در این وسط، میلاد پر خیر و برکت حضرت خاتم الاوصیا، بقیتالله الاعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) است که بهار عالم و ربیع الانام است. انسان میخواهد به پیشگاه خدای متعال برود و دستش هم خالی است و بار سنگینی از خطا و گناه و اشتباه هم دارد. در چنین شبی، میلاد کسی اتفاق افتاده که همهی انبیا و اوصیا چشم انتظار او هستند؛ این باعث میشود انسان با امید به پیشگاه خدای متعال برود و بهرهمند شود. انسان با نور مهدی وارد لیله القدر و محیط ملکوتی این شب عزیز میشود.
فرج، دعای همهی مؤمنان است
آنچه در صدر دعاها و آرزوهای همهی ما قرار میگیرد، نزدیک شدن آن روز بزرگ است. در شب و روز نیمهی شعبان، این حس در جامعهی ارادتمندان آن حضرت و همهی کسانی که از ولادت آن بزرگوار مطلع هستند، به اوج میرسد و این خصوصیت شب و روز نیمه شعبان است. ما باید این بهره را برداریم و به کمتر از این قانع نباشیم تا به لطف حضرت حق و به دعای مستجاب حضرت بقیتالله، جزء فهرست انصار آن بزرگوار نوشته شویم. انشاءالله به توفیق الهی و با اعمال، افکار، برنامههای فکری و تشکیلاتی و انقلابی خود، بتوانیم جزء آن گروه قرار گیریم. باید این را امشب بیش از همیشه از خدای متعال بخواهیم.
انجمن اسلامی، تشکلی مهدوی است
حال و هوای تشکیلات ما از همان شروع، حال و هوای مهدوی بوده است. هیئت انصارالمهدی و جلسات انس با امام عصر و زیارت آل یس و اینکه بچهها در مجموعه متشکل شدهاند تا به آرمان مهدوی خدمت کنند که برافراشته شدن پرچم نظام اسلامی زیر لوای نائب امام و ولی فقیه است، بیانگر این موضوع است. برای چه این تشکیلات به وجود آمده و به چه امید در چهل سال گذشته نفس کشیده است؟ به این امید که بیان شد. پس، از خدای متعال میخواهیم این حس و حال در مجموعهی ما بیش از گذشته تقویت شود و تشکیلات ما توفیق یارآوری و فراهم آوردن یار برای حضرت بقیتالله را داشته باشد.
آیه 60 سوره انفال، آیه سال تشکیلات
معمولاً در جلسات آغاز سال، آیهی سال را مطرح و انتخاب میکنیم. آقای عزیزمان که فدایشان شویم و خدا به حق این شب و روز بزرگ، وجود نازنینش را برای اسلام و انقلاب و کشور و همهی عاشقانشان حفظ کند و نفوذ کلمهی بیشتری به ایشان عنایت کند و دعاهای ایشان را مستجاب کند، کار ما را امسال آسان کردند و در جلسهی نوروزی، آیهای را خواندند. ما هم همان آیه را آیه سال تشکیلات قرار دادیم.
آقا مدتی است مسئلهی ایرانِ قوی را مطرح میکنند و مخصوصاً در شهادت حاج قاسم در خطبهی نمازجمعه، مسئلهی ایران قوی و قوی شدن را مطرح کردند. در بیانات اخیر هم مطرح کردند و فرمودند این حاصل درس بعثت است و فرمان خدای متعال است. سپس آیهی 60 سورهی مبارکهی انفال را خواندند که جزء آیات سرشناس قرآن کریم است و مخصوصاً بر تارک سپاه درخشان ما هم میدرخشد. آیه میفرماید: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ؛ و هرچه در توان داريد از نيرو و اسبهاى آماده بسيج كنيد تا با اين [تداركات] دشمن خدا و دشمن خودتان و [دشمنان] ديگرى را جز ايشان كه شما نمىشناسيدشان و خدا آنان را مىشناسد، بترسانيد. و هر چيزى در راه خدا خرج كنيد پاداشش به خود شما بازگردانيده مىشود و بر شما ستم نخواهد رفت».
این آیه را آقا خواندند و در ذهن ما درخشید که آیهی سال ما همین باشد. به آن مراجعه داشته باشیم و آیه را کامل حفظ کنیم و روی واژهواژهاش فکر کنیم.
شناختی اجمالی از سوره انفال
فضای سورهی انفال، فضای جامعهپردازی در مسیر تمدن اسلامی است. سوره، مدنی است و حال و هوای اینگونه دارد. چند مسئله در بحث درگیری با دشمنان شناخته و ناشناخته و جنگ بدر و مواجهه با کفار و منافقین در آن بیان شده است. همان روزهایی است که مدینه النبی دارد ساخته میشود و شکل میگیرد. آیات عجیبی در این سوره است که صدرنشینش، این آیه است: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ؛[4] ای كسانى كه ايمان آوردهايد، چون خدا و پيامبر شما را به چيزى فرا خواندند كه به شما حيات مىبخشد، آنان را اجابت كنيد».
مسائل اقتصادی در آن زمان و مسئلهی ثروتهای عمومی (انفال) به صورت جدی در این سوره مطرح شده است. سوره با همین کلمه شروع میشود و با همین اسم نامیده شده است. سرزمینهای فتحشده و غنائم از راه میرسد. اما تکلیف این غنائم و زمینها و ثروتها چه میشود؟ پایان سوره هم بحث جهاد و نصرت است. متن سوره هم مشحون از مطالب عالی است و از جمله آیهی خمس در این سورهی مبارکه است: «وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ...؛[5] و بدانيد كه هر چيزى را به غنيمت گرفتيد، يكپنجم آن براى خدا است...».
چارهای نداریم، جز آنکه قوی شویم
قبل از آیه شصت، خدای متعال با پیامبر در مورد نحوهی مواجهه با دشمن سخن میگوید که مکرر در این سوره مطرح شده است. وسط این بحث درگیری و مجاهدت و گفتگوی با پیامبر قبل و بعد این آیه، خدای متعال، یکباره لحن و فضای آیه را عوض میکند و خطاب، عمومی و همیشگی میشود و هر کسی به خدای متعال، در هر زمان و جماعت ایمان آورده است، یک دفعه مخاطب میشود که: «وَأَعِدُّوا...». شما دشمن دارید و دشمنان شما وسط صحنه هستند و دست از سر شما بر نخواهند داشت. حتی در ظهور حضرت صاحب الزمان هم درگیریها جدیتر میشود و چارهای نیست جز آنکه به اوج قوّت برسید. دستور داده میشود که برای این رویارویی هرچه را لازم است، فراهم آورید. اگر دست کفار به شما برسد و به شما مسلط شوند، دنیا و آخرت شما را بر باد میدهند و شما را منکوب و ذلیل میکنند. تنها راهی که در برابر آنان دارید، این است که قوی شوید. پس در کلمه «أَعِدُّوا» خطاب کاملاً عام و فراگیر و همیشگی شد و به تکتک مؤمنان تعلق میگیرد؛ از نوجوانی که تازه هویت دینی خود را کشف کرده، شروع میشود و همه را در بر میگیرد. از همان زمان که جشن تکلیفشان را برگزار میکنند، این خطاب، یقهی یکایک این بچهها را میگیرد و برایشان وظیفه تعریف میشود که باید در جریان قویسازی جبههی حق، در برابر دشمن، فعال باشند.
این إعداد تا کجا ادامه پیدا میکند؟ مرز ندارد و میگوید: «مَا اسْتَطَعْتُمْ»؛ یعنی باید همهی ظرفیتهای خود را تاحد ممکن بسیج کنید.
حد و مرز قوی شدن
دو کلیدواژهی «مِنْ قُوَّةٍ» و «مِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ» اینجا مطرح میشود. کلمهی «قوه» اینجا خیلی رها و آزاد گذاشته شده؛ بنابراین هر چیزی که میتواند توان جامعهی ایمانی را در برابر جبههی کفر افزایش دهد، ذیل این کلمه قرار میگیرد. در قدیمیترین تفاسیر، این برداشت وجود دارد و در جمعبندی قرآنی رهبر عزیزمان ذیل همین آیه، این بسط مفهومی دیده شده است. از قبل و بعد آیه، احساس میشود صحبت در مورد مسائل نظامی است؛ اما توسعهی مفهومی دارد و در روایات هم به همین موضوع اشاره شده است. مثلاً گاهی نیاز میشود برای اینکه در برابر جریان کفر، قوی جلوه کنید، محاسن خود را رنگ و خضاب کنید. حتی این مورد نیز در روایت آمده است. از این حداقل شروع میشود و تا بینهایت ادامه پیدا میکند. در کلمات رهبر عزیزمان، این موارد بهزیبایی مطرح و بسط مفهومی ملاحظه میشود و از قوّت سازمانی، علمی و تخصصی، تحقیقی و پژوهشی، فناوری، راهبردی، تاکتیکی، روحی (مثل عزم راسخ و آمادگی)، اخلاقی، اقتصاد امن و قوی، قوّت در بهداشت و سلامت، قوّت در فضای مجازی تا برسد به قوّت نظامی و دفاعی و امنیتی، بیان شده است.
مسلمانان و مؤمنان طبق این آیه موظف هستند برای شوکت و قوّت اسلام و جامعهی اسلامی و نظام ایمانی، سر از پا نشناسند. این یک واجب است که اگر انجامش ندهیم، فردا مؤاخذه خواهیم شد.
«مِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ» به معنای اسبهای کاملاً ورزیده و چابک و آماده رفتن به میدان است. در زمان پیامبر عزیز، آنچه میتوانسته در رویارویی بین جبههی کفر و ایمان، کار را خوب پیش ببرد، اسب بوده است. البته بحثهای فنی دارد و این موجود خصوصیاتی دارد که فعلاً به آن کاری نداریم. کلمهی «رباط» یادآوری میکند که این ابزار باید کارآمد و آمادهی استفاده باشد و به معنای مربوط و رامشده و تربیتشده است. آقا میفرمایند: «رِبَاطِ الْخَيْلِ» همان ابزار بهروز و کارآمد و قوی است که باید آن را فراهم آورد. پس هواپیما و فناوری هستهای (که امروز، روزِ آن است) و موشک را هم شامل میشود. اگر بخواهیم به موارد دیگر اشاره کنیم، باید از اسباب تشکیلاتی خودمان اسم ببریم که در این زمینه چند نکته را عرض خواهم کرد.
تعریف بازدارندگی فعال
نقطهی هدف چیست؟ نقطهی هدف، «تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ» است که طبق آنچه آقا فرمودند، میشود بازدارندگی فعال. یعنی شما باید به جایی برسید که دشمن از هر نوع اقدام علیه شما ناامید شود. اینجا دو کلمهی «عَدُوَّ اللَّهِ» و «عَدُوَّكُمْ» آمده است؛ دشمنان خدا و دشمنان شما. لطایفی دارد که بعداً بیان خواهیم کرد؛ اما اجمالش این است که «عَدُوَّ اللَّهِ» کسانی هستند که به خاطر خدا و چون شما از خدا گفتید، با شما دشمنی میکنند. «عَدُوَّكُمْ» اشاره دارد به کسانی که به اسم اسلام، علیه مسلمانی و مسلمانها وارد میدان شوند. منظور دشمنان فکری و اعتقادی است که در برخی تفاسیر این مطلب آمده است. باید به نقطهای برسید که جرئت دست از پا خطا کردن نداشته باشند.
اهمیت دشمنشناسی
بلافاصله میفرماید: «وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ». دشمنان شما به همین دشمنان آشکار و ظاهر منحصر نمیشود و شما دشمنان ناشناختهای دارید که در کسوت جریان نفاق هستند یا بالقوه جزء دشمنان شما محسوب میشوند و شما اینها را نمیشناسید، اما خدا آنها را میشناسد. کسانی هستند که اگر شما ضعیف باشید، طمع میکنند و وارد میدان میشوند.
اینجا، فصلی برای دشمنشناسی گشوده میشود. تکتک مؤمنان و جامعهی اسلامی باید از جهت شناخت دشمن، آگاه و بصیر باشند. گاهی انسانهای ضعیف و سادهنگر میگویند چرا شما اینقدر از دشمن صحبت میکنید؟! حال آنکه در ادبیات امامین انقلاب این مسئله آمده است.
سرمایهگذاری برای تقویت خود، اتلاف منابع نیست
برای تحصیل این قوّت و ابزارهای آن، نیاز به سرمایهگذاری فکری، زمانی، معنوی و مادی است. باید برای قوی شدن، منابع و بودجه صرف کنید. در این زمینه هیچ حد و مرزی وجود ندارد و هرچه این سرمایه نیاز دارد، باید بگذارید و نگرانی ندارد؛ چراکه این سرمایه را دور نمیریزید. تقویت شرکتهای دانشبنیان یا تقویت بنیهی علمی کشور یا تحصیل جدیدترین ابزارهای قدرت در فضای مجازی و دانشهای نو و عرصهی موشکی، اتلاف سرمایه محسوب نمیشود.
تعبیر «مَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ» خیلی وسیع است و میگوید از جان و مال و آبرو و وقت و... هزینه کنید؛ منتها باید درست و به خاطر خدا باشد. «فِي سَبِيلِ اللَّهِ» هم اینجا تعریف دارد و به معنای قوّت اسلام و مسلمین و امام مسلمین است.
هرچه سرمایهگذاری کنید، پر و پیمان به شما برمیگردد و امنیت، عزت، استقلال و شرف شما افزایش پیدا میکند. «أَنْتُمْ لَا تُظْلَمُونَ» به این معنا است که خدای متعال چیزی برای شما کم نخواهد گذاشت و به معنای «لاتنقصون» است؛ خیلی بیش از آنچه فکر میکنید، به شما برمیگردد. در دنیا هم اگر به دلیل تزاحمی به شما نرسید، برای شما ذخیره میشود و در جای دیگری به فریاد شما خواهد رسید.
از آیه، در محور قوّت نظامی، فهم ویژهای پیدا میکنیم؛ ما باید پابهپای دشمن، در این بخش سرمایهگذاری کنیم و چیزی کم نگذاریم.
رهبر عزیزمان، از همین آیه، بحث ایرانِ قوی را استنباط میکنند و نسخه پیچیدند و در اختیار جامعه قرار دادند. به تعبیر ایشان قوی شدن از خطوط اصلی نسخهی بعثت است.
نهادسازی، یکی از راههای قوی شدن
یکی از مصادیق «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»، سازماندهی ولایی و مؤمنانه در جامعه است که خودش ایجاد قوّت و إعداد است. بنابراین کسانی که از همان نقطهی اول، با راهنمایی امام حکیم و فرزانه، نهادهای انقلابی را ساختند، به این آیهی کریمه عمل کردند. از جمله نهادهای انقلابی، اتحادیه است که وسط جریان دانشآموزی، مجموعهای شکل گرفته تا آرمانهای انقلاب اسلامی را ترویج کند و دانشآموزان را برای تحقق این آرمانها تربیت و تقویت کند. این مطلب، جای مباحثه دارد؛ ولی من فقط اشاره میکنم. اگر این قاعده را بپذیریم، تقویت این نهادها و تقویت این تشکل، از دستورالعملهای ذیل این آیه است که اکنون در دستور کار من و شما است. البته وظیفههای دیگری هم طبق آیه بر عهده داریم، اما آنچه نزدیک من و شما است، رسیدن به تشکل قوی و قویسازی تشکل است.
استحکام و جامعیت، دو پایه یک تشکل قوی
سال گذشته رهبر عزیز و عالیقدر بعد از اینکه فرماندهان سپاه، وضعیت سازماندهی در سپاه را ارائه کردند، بیاناتی داشتند که به منزلهی پایههای اصلی بحث تشکل قوی و قوّت تشکیلاتی است. دو کلیدواژهی برجسته آنجا دارد که یکی مسئلهی استحکام و دیگری جامعیت است. برای اینکه شما سازمان قوی داشته باشید، سازمان باید استحکام و جامعیت داشته باشد و بعد هم فهرستی از آنچه میتواند مورد نظر قرار گیرد، مطرح کردند. من، هم آن را نگاه کردم و هم خودم تأملاتی داشتم و ذیل عنوان تشکل قوی و تقویت تشکل، سیزده مورد را یادداشت کردم. ما بر اساس این آیهی کریمه و رهنمود رهبر عزیزمان، سال آینده باید کار ترویجی و گفتمانی خود را در موضوع ایرانِ قوی انجام دهیم. این واژهها ذهن را آماده میسازد و آقا در زمینهی واژهسازی، استادِ کل هستند.
بیانیهی گام دوم، نقشه راه ایران قوی
مسئلهی ایران قوی را به بحث جدی در فضای دانشآموزی بگذارید. جوان با این کلمه خیلی به شوق میآید و دوست دارد کاری انجام دهد. برای تبیین این معنا، آقا کار ما را آسان کردند و بیانیه گام دوم، نقشه راه ایران قوی است. بنابراین باید معطوف به بیانیهی گام دوم، مسئلهی ایران قوی را هنرمندانه مطرح کنیم و از بحثهای نظری و هنری و... بهره ببریم.
اقتصاد، یکی از عرصههایی که باید در آن قوی شد
یکی از مصادیق آن اقتصادِ امن است که بالاتر از امنیت اقتصادی قرار میگیرد و همان اقتصاد مقاومتی است که نقطهی مرکزی آن تولید است. سال گذشته از رونق تولید فرمودند و امسال از جهش تولید گفتند. من و شما هم باید به شعار سال بپردازیم. آقا زمینهی این جهش را در اقتصاد کشور میبینند؛ به همین دلیل، این نامگذاری را انجام دادند.
اتحادیه در چه عرصههایی باید قوی شود؟
با توجه به دو عنوان استحکام و جامعیت که در بیانات رهبر عزیزمان بود، باید روی این موارد تمرکز کنیم:
۱. قوّت راهبردی و مأموریتی: در سال 1399 باید برنامهی راهبردی و سند راهبردی اتحادیه را کامل کنیم. به صورت شفاهی و ذهنی یا مکتوبات پراکنده، چیزهایی داریم، اما باید کامل شود تا برنامههای سال، مستند به همان برنامهی راهبردی شود.
۲. قوّت معنوی و ولایی: با رونق هیئت و بحثهای معنوی و خودسازی و سلوکی، محقق میشود.
۳. قوّت عاطفی و اخوتی: اخوّت ایمانی شیرازهی تشکل است و باید دائم تقویت شود.
۴. قوّت فکری و محتوایی: بحثهای معرفتی و ایدئولوژیک که در دستور کار است.
۵. قوّت بصیرتی و زمانشناسی: این بحث معطوف به شناخت موقعیت و دشمن است.
۶. قوّت برنامهریزی: دست تشکیلات در کار برنامهریزی گرم شده و این از نقطههای قوّت تشکیلات است.
۷. قوّت سازماندهی: باید آرایش قرارگاهی خود را دوباره بچینیم و کم و کاستیهای آن را رفع کنیم.
۸. ضابطهمندی و ضابطهگرایی: این تعبیر در بیان آقا آمده است. مجموعه باید در هر موضوع، طبق ضابطه عمل کند و این از مؤلفههای تشکل قوی و قوّت تشکیلاتی است.
۹. قوّت منابع انسانی: این فصلی است برای خود و عضویابی و عضوپایی تا کادرسازی و کادرپایی (در شبکه پشتیبان) را در بر میگیرد. حضرت آقا میفرمایند باید عمیقاً مؤمن به اسلام و انقلاب، و من عرض میکنم ضمناً عمیقاً مؤمن به تشکیلات باشند که خوشبختانه سرمایهی شما در این بخش خوب و زیاد است، ولی باید تقویت شود.
۱۰. قوّت روشی و تاکتیکی: ما باید سرمایهگذاری خود را در این بخش بیشتر کنیم. خوشبختانه شما فناوریهای خوبی دارید و برخی فناوریها نظیر همین هیئت انصارالمهدی بومی خود تشکیلات است. خیمههای معرفت یا روشهای خاص اردویی و... این بخش را باید، هم تقویت کنیم و هم تازههایی داشته باشیم.
۱۱. قوّت ابزاری: بلافاصله و بدون معطلی ذهن انسان به سمت فضای مجازی معطوف میشود. در این زمینه خوشبختانه تشکیلات ما جزء سابقون در فهم مسئله و متأسفانه جزء متأخرون در عمل است. بعضی رفقا شاید خاطرشان باشد که سال 1379، در جلسهی معارفه، من مسئلهی فضای مجازی را مطرح کردم. وقتی میهمانان رفتند و در جلسهای در سالن کوچک اردوگاه شهید باهنر نشستیم، مفصل با دوستان صحبت کردیم و یکی از بحثها همین مسئلهی فضای مجازی بود. آن وقت اصلاً کسی به این فکر نبود و ما جزء سابقون هستیم. شما تلاشهایی در این زمینه انجام میدهید، اما با آنچه باید باشیم، خیلی فاصله داریم. اکنون که شرایط، کرونایی شده، این مسئله خودش را بیشتر نشان میدهد و پیشِروی تشکیلات ما و بلکه پیشِروی کل انقلاب اسلامی است. با فتح این قله است که میتوانید فاتح باشید؛ وگرنه رقیب بدون اینکه حواس شما باشد، جغرافیای ذهنی بچهها را فتح میکنند.
۱۲. قوّت اقتصادی: باید کارهایی کرد که مبتلا به فعالیت اقتصادی نشویم، ولی در عین حال بنیهی قویتری پیدا کنیم. خدای متعال راههای جدیدی باز میکند. راههایی هست و شما هم خبر دارید و آنچه حق تشکیلات است، باید صورت گیرد تا پشتوانهی برنامهها باشد. هم از جهت خودکفایی و استقلال و هم از جهت انضباط و شفافیت اقدام، در این عرصه باید جلو رویم.
۱۳. قوّت اثرگذاری میدانی و محیطی: من دیدهام شما به عرصه بینالملل هم فکر میکنید که این خیلی خوب است. محیط اصلی ما مدرسه است و ما دائم باید به این فکر کنیم که چگونه میتوانیم اثرگذاری خود را در مدرسه افزایش دهیم. در ضمن مسئلهی قوّت تبلیغی و رسانهای را باید در نظر داشت که البته با مسئلهی فضای مجازی هم مرتبط است.
این میدان پیشِروی ما برای عمل به این آیهی کریمه است. قبلاً کلمهی تشکل امین را از حضرت آقا دریافت کردهاید که خیلی باعث افتخار است. من آرزو دارم روزی آقا در مورد اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، تعبیر تشکل قویِ امین را به کار ببرند. چنانچه این را به ما بگویند، حالمان، حالِ دیگری خواهد شد.
به فضل الهی مقدمات این قوّت در مجموعهی ما فراهم است و خدای متعال هم برکت میدهد و عنایتش شامل حال همه خواهد بود.
حوزه برنامهریزی و شورای مرکزی زحمت کشیده و برنامهی خوبی برای سال 1399 نوشته شدهاند. امیدوارم این برنامه کاملاً عمل شود و خیلی بیش از آنچه نوشتهاید، به لطف خدای متعال و دعای امام عصر محقق شود. سال آینده اگر اینجا برای جلسهی آیهی سال نشسته بودیم، به این برنامه نگاه کنیم و خیلی مسرور شویم.
کرونا، ضعف بشر را آشکار ساخت
شرایط، شرایط خاصی است و قصهی کرونا، تمام ذهنیت جامعهی ما و جامعهی جهانی را مشغول خود کرده است. این ویروس، خیلی مستور و مخفیکار و سریعالانتقال است. باورتان میشد به این سرعت دنیا را فرابگیرد؟! ظاهراً فقط از کره شمالی خبر ندارند که خب اصلاً از آنجا خبری بیرون نمیآید و راههای ورودیاش هم بسته است. صدر مبتلایان هم ایالات متحده است که «ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ؛[6] طالب و مطلوب، هر دو ناتوانند». خدای متعال بخواهد حال بشر را بگیرد، نیازی به بمب اتم و اتفاقات عجیب ندارد؛ همین ویروس غیرقابلرؤیت میآید و کل دنیا را سر کار میگذارد و اقتصاد جهانی و نظم جهانی و سلامت جهانی را به چالش میکشد. برخی میگویند پساکرونا عالم متفاوتی خواهد بود. البته زیادهروی نکنیم، اما نظم سیاسی و فرهنگی را در جهان بههمریخته است. تحلیلهای فراوانی دارد که برخی دوستان مشغولش هستند. به نظرم تشکیلات ما خوب است در این زمینه به جمعبندیهایی از منظر آیندهشناسی برسد و نگاهش هم نگاه فرصتطلبانه باشد. یکی از تصمیمات این است که باید خیلی بیشتر به فضای مجازی رسیدگی کنیم. الآن هم همین است که کارها را در خانوادهها پیش میبرد. یا مثلاً معلوم شد که ما از جهت عاطفی یا روحیهی جهادی باید خیلی بیشتر تقویت شویم و همینطور از جهت مهارتهای امدادی و... پس هم بحث تحلیل کلان موضوع است که باید رویش کار کنیم و هم آنچه به تشکل ما مربوط میشود.
بنده به سهم خودم، در این ایام و از وقتی این ماجرا شروع شد، دست به دامن پروردگار متعال و اولیا بودم تا شما و خانوادهها و همهی عزیزان اتحادیه، بهسلامت باشید و از این مرحله بهسلامت عبور کنید. برخی عزیزان ابتلائاتی داشتند که به لطف خدا بهسلامت عبور کردند و چون مجموعهی ما جوان است، تلفاتی نداشته است؛ اما برخی مجموعهها تلفات داشتند. خدا همهی رفتگان را رحمت کند که غریبانه رفتند و مرگ غریبانهای داشتند؛ نه مجلس ختم و نه برنامهای. تصورش سخت است. بعد از اینکه عزیزی از دنیا میرود، مجلس ختم و ترحیم و روضهخوانی، بستگان را آرام میکند. اما در مورد کروناییها، خود خانواده هم قرنطینه شدند. خدای متعال، جبران میکند و احساس ما این است که حال آنان، در عالم معنا خیلی بهتر است و بازماندگان هم مورد جبران خدای متعال به احسن وجه قرار خواهند گرفت.
انشاءالله سایهی شوم این ویروس هرچه سریعتر از سر کشور ما و ملتهای منطقه و همهی ملتهای جهان برطرف شود و خدای متعال، سلامت کامل و عافیت به همهی دوستان امیرالمؤمنین (علیه السلام) در سراسر عالم عنایت فرماید.
همهی شما را به خدای متعال میسپارم و دعاگوی شما هستم.