«مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَي الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ تَراهُمْ رُكَّعاً سُجَّداً يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْراةِ وَ مَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوي عَلي سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظيماً؛[1] محمد پيامبر خدا است و كسانى كه با اويند، بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند. آنان را در ركوع و سجود مىبينى؛ فضل و خشنودى خدا را خواستارند. علامت [مشخصه] آنان بر اثر سجود در چهرههايشان است. اين صفت ايشان است. در تورات و مثل آنها در انجيل چون كِشتهاى است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از [انبوهىِ] آنان، [خدا] كافران را به خشم دراندازد. خدا به كسانى از آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده است».
با تأخیر، سال جدید و ایام پربرکت ماه رجب را خدمت عزیزان تبریک عرض میکنم. پیشاپیش فرارسیدن مبعث خاتم اولیا، محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) را خدمت دوستان تبریک میگویم.
انشاءالله با عنایات و توجهات مولایمان حضرت موسی ابن جعفر (علیه السلام) که در آستانهی سالروز شهادت آن بزرگوار هستیم، موفق به انجام وظایف و مسئولیتهای بزرگی شویم که بر عهده داریم.
از فردفرد شما که سالی پر از موفقیت را پشت سر گذاشتید، تشکر میکنم. همچنین از مسئولان محترم استانها، معاونین خواهران و برادران، کادر دفتر مرکزی، شورای محترم مرکزی و مراکز اقماری (مؤسسهی علمی آیندهسازان و مرکز فرهنگی ـ تبلیغی آیندهسازان) و نیز دوستانی که در دفتر ما زحمت میکشند، کمال تشکر را دارم.
جناب آقای علامتی گزارش خوب، جامع و منظمی ارائه کردند. توانستیم در فرصتی کوتاه، همهی اتفاقاتی که در برنامههای کلان اتحادیه با همت انجمنها، شما و دوستان رخ داده است، بررسی کنیم. انشاءالله خدای متعال همهی این تلاشها را از شما و دوستان، مخصوصاً اعضای عزیز و شریف انجمنها، به لطف و کرم خود بپذیرد. امیدوارم سال 1397 کامیابیها و موفقیتهای بیشتری را به لطف خدای متعال شاهد باشیم.
سال جدید بر امت اسلامی و امام امت و دوستان امیرالمؤمنین (علیه السلام) مبارک باشد.
آیهی سال 1397
آیهای که امسال از سورهی مبارکهی فتح انتخاب شد، با تفاوت در ارائه، در جمع دانشآموزان بیان شد. برخی از شما در آن جلسه تشریف داشتید که در حرم مطهر حضرت علی ابن موسی الرضا (علیه آلاف التحیه و الثنا) تشکیل شده بود و تعداد زیادی از اعضای عزیز انجمنها از سراسر میهن اسلامی تشریف داشتند. در آنجا آیه را معرفی کردیم و عرض هم شد که امسال، آیه و سوره یکی است. انشاءالله سورهی فتح ترویج شود و در دستور کار قرار گیرد.
آیه کاملاً متناسب با چهلسالگی انقلاب اسلامی و با لحاظ نیازهای اتحادیه و توجه به آیهی سال قبل انتخاب شده است.
در آیه، آرایههای هنری هست که به پردازشهای هنری مضمون آیه کمک شایانی میکند. دوستان از این ظرفیت استفاده کنند. همچنین نکتههای شنیدنی و قابل تأملی در این آیهی نورانی هست که انشاءالله در یک تدبر جمعی، در طول سال 1397 به آن نکتهها دست پیدا خواهیم کرد.
علی و قرآن، دو دستاورد بزرگ مبعث
امروز که در جلسهی رسمی این آیه را میخوانیم، در ماه رجب و نزدیک مبعث هستیم. جملهی اول این آیهی کریمه، کاملاً مربوط به مبعث و یک بیان ممتاز و برجسته در مورد مبعث است. همین گزارهی اول را دوستان مورد توجه قرار دهند که جای کارهای جالبی در شناخت آفاق و ابعاد و ریشههای رسالت دارد. مسئله، مسئلهی رسالت است که با یک ترکیب بدیع، نام دلربای پیامبر عزیزمان و سِمتشان با کیفیت خاصی بیان شده است.
مبعث، اتفاق بزرگی است که در شب و روز بیست و هفتم ماه رجب رخ داده است. انشاءالله دوستان قدر بدانند. در قرآن کریم، خدای متعال، بیش از هفتاد بار پیامبرش را با رسالت توصیف میکند. اگر آن هفتاد مورد را ذیل این رسول الله بگذارید، منظومهای جالب و دیدنی شکل میگیرد. در این محورها معیت خاصی در ارتباط پیامبر و حضرت حق هست که جلوههای آن را میتوانید مشاهده کنید. همهی آن جلوهها در کلمهی رسول الله مجتمع است و جامعهی مؤمنان از طریق پیامبر عظیمالشأن (صلی الله علیه و آله) به حق تبارک و تعالی متصل میشوند و ابواب گوناگون معرفت و محبت و ارادت و کمال و فضیلت و اخلاق برایشان گشوده میشود.
تجلی رسالت همین کتاب عظیم است که شما در مبعث، جشن تولد آن را برگزار میکنید.
حاصل این رسالت هم قرآن کریم و علی (علیه السلام) است که یکی در جلوهی تدوین و دیگری در جلوهی تکوین است. یک تجلی در قرآن و دیگری در عترت است و شاخص عترت هم امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. جالب است که در روز مبعث، زیارت امیرالمؤمنین (علیه السلام) وارد شده است. با شخصیت آن حضرت، هم صدیقهی طاهره (سلام الله علیها) و هم ائمهی هدی (علیهم السلام) به جوامع بشری معرفی میشوند.
روی کلمهی نورانی محمد کار کنید که مشتق از حمد است و مقام احمدی و محمودی و جمع آن که مقام محمدی است، در همین ریشه قرار دارد. این هم باب جدیدی برای شناخت بهتر حضرت است. شناخت آن حضرت در حقیقت معرفه الله تبارک و تعالی است که ظرفیت فراوانی برای کار مطالعاتی، بهویژه رهیافتهای اخلاقی و عملی دارد.
دو راهبرد جهت الگوگیری از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
در آیهی سال دو باب برای قرب و نزدیک شدن گشوده و میتوان گفت به نحوی رمزگشایی میشود.
«وَالَّذِینَ مَعَهُ» معیت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) با حضرت حق را نشان میدهد و بابی است که به صورت بسیار صمیمی گشوده شده است. این عبارت که افقهای فکری و فردی و اجتماعی و اخلاقی را در بر میگیرد، دو عنوان راهبردی و یک عنوان زیرساختی دارد. راهبردها در مورد این است که چگونه از پیامبر الگو بگیریم و راه تأسی به ایشان چیست؟! پاسخ در این دو مورد خلاصه میشود: 1. شدت با کفار؛ 2. رحمت در بین مؤمنان.
این دو مورد در شخصیت مؤمن و جامعهی ایمانی بلافاصله معرفی میشود و من سراغ بخشی میروم که در ارتباط با کار جاری تشکیلاتی ما است. هرچه نمره در این دو شاخص افزایش یابد، آن معیت و تأسی و درحقیقت مراتب ایمان حقیقی تقویت خواهد شد.
نماز جماعت، شاخص جامعهی ایمانی
بعد از آن یک بحث زیرساختی بیان شده که بندگی با جلوهی نماز است: «تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا». بیانگر صفت دائمی و همیشگی این افراد است. این قسمت وقتی با «يَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سيماهُمْ في وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» ترکیب میشود، خیلی فوقالعاده است و طراوت و پویایی و همت بلند و افق پروازی و اخلاص انسان مؤمن را در کنار هم نشان میدهد. یک حرکت عبادتی با محور بندگی و اخلاص کامل و به صورت جمعی مورد نظر است.
ظاهراً خدای متعال این وضعیت را در کنار هم از مؤمنان میخواهد. قرآن در مورد رکوع به ما چنین دستور میدهد: «وَ اركَعُوا مَعَ الرّاكِعِینَ؛[2] همراه با ركوعكنندگان ركوع كنید». رکوع فقط مخصوص نماز است و رکوع مستحبی جداگانه نداریم. شاخص، نماز جماعت است که کیفیت اصلی و پسندیدهی نماز در محضر حضرت حق است.
اما در مورد سجده، غیر از سجدههای وارد در نماز واجب، سجدههای مستحبی فراوانی داریم.
این رفتار خاشعانه و خاضعانه و حالت بندگی، یعنی رکوع و سجده، جلوههایی از جوشش و عشق درونی و فهم عقلانی و درک عرفانی است.
کلمهی «یَبْتَغُونَ» حکایت از طلب مؤکد پرشور و عاشقانه دارد. «فضلاً» هم یک واژهی فوقالعادهی قرآنی است که حکایت از دهش شیرین و بدون مبادی و مقدمات از سوی خدای متعال میکند. در واقع سفرهای است که حضرت حق برای پذیرایی از بندهاش در مراتب گوناگون قرار میدهد. این موارد وقتی به مقام رضوان اضافه میشود، نشان میدهد که اینها در مقام توکل هستند و چشم امیدشان به خدای متعال است. منحصراً از او توقع میکنند و در باریابی به این فضل هم فقط به دنبال رضایت الهی هستند. از رضایت الهی هم فقط به رضوان فکر میکنند که مرتبهی کمال رضایت الهی است.
نکتهها و لطایف گوناگون این آیهی کریمه را به دلیل فرصت مختصر، به زمانی دیگر موکول میکنم تا در طول سال به صورت فصلبهفصل و نکتهبهنکته تقدیم شود. دوستان در مرکز قم و سایر دوستان همت کنند و از منابع تفسیری بهرهبرداری کنند تا حظّ تشکیلاتی خیلی خوبی از این آیهی کریمهی نورانی داشته باشیم.
«سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ» به جماعت و جمعه اشاره دارد. خدای متعال امت پیامبر را با جلوهی بندگی به رسمیت میشناسد و میخواهد دیگران هم این امت را اینگونه ببینند. شاخص امت اسلامی همین است و وجه مؤمن باید نشانهای از بندگی و تسلیم در برابر خدای متعال داشته باشد. آیه ظاهراً در مقام ترکیب هم هست و گویا بیشتر آن را میخواهد و بیان میدارد سیمای امت و جامعه و شهر اسلامی با نشان خاص بندگی شناخته میشود که «رُکَّعًا سُجَّدًا» است.
نمازهای جماعت که شبانهروزی و با محوریت مسجد برگزار میشود، و هفتگی آن که در سیدالایام خوانده میشود که روز جمعه است، میتینگ بندگیِ حزب الله محسوب میشود. هر حزب، یک میتینگ دارد که با آن هواداران خود را به رخ دیگران میکشد. خدای متعال اراده کرده است که میتینگ هفتگی حزب الله در نماز جمعه باشد. لذا این آیه از این جهت هم برای ما و شما پیشبرنده است.
برایند تشکلهای اسلامی اگر بازگشت به سازماندهی مؤمنانه در مسجد و جماعت و جمعه نباشد، فقط اسمی از تشکل اسلامی را یدک میکشند. حاصل جمع تمام فعالیتها باید به رونقبخشی جماعت مؤمنان در شبانهروز و مانور هفتگیشان بینجامد که نماز جمعه باشد. این رودها و حوضچهها باید به آن دریا پیوند بخورد تا خدای متعال راضی شود.
الان بسیاری از شهرهای ما، در حوزهی کالبدی و سخت فاقد جلوهی سجودی است. اگر شما به یک شهر وارد شوید، مشخص نمیشود که اینجا ایران است یا کشور دیگر! گاهی صدای اذان در شهرهای ما اصلاً شنیده نمیشود؛ در حالی که یک فراخوان برای رکوع و سجود است. مساجد در برخی جاها خیلی کم است.
شهر اسلامی باید به لحاظ معماری و کالبدی با مسجد شناخته شود. بعد از آن هم، رکوع و سجود در فضای مسجد رخ دهد و زیست جمعی مؤمنانه با محوریت مسجد ایجاد شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به محض ورود به مدینه، مسجد ساختند و کار خود را در مسجد شروع کردند. این همان مسجد نبوی است که مضجع پیامبر عظیمالشأن هم همانجا است.
یک تمثیل قرآنی
از تمثیلی که خدای متعال در ادامهی آیه آورده است، برخی برداشت کردهاند که حرف واو تفکیک کرده و آنچه در تورات گفته شده با آنچه در انجیل است، تفکیک شده است. اما این منافات ندارد و مطالعات انجیلی و توراتی میخواهد که بتوانیم نظر دهیم. یکی از دوستان من که تتبع ادیانی دارد و با این کتابها آشنا است، معتقد است نظر درست آن است که «ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ» با همین توصیف رکوع و سجود است؛ ولی به صورت خاص و با هیئت ویژه که «زَرْع» باشد، مربوط به انجیل است.
خدای متعال میخواهد بگوید نبوت پیامبر اعظم و رسالت عظمای او، حاصل جمع همهی نبوتها است که دارای سند مکتوب و برجسته و رسمی هستند و در تورات و انجیل آمده است. قرآن کریم به هر مناسبت از تورات و انجیل سخن به میان میآورد و گاهی مطالب آنها را نقل و معارف آنها را تبیین میکند. خدای متعال اینجا جنبهی فراگیری و جهانی بودن امت اسلامی را با لطافت تبیین میکند. سخن از این امت محموده ذیل شخصیت محمدی، در همهی مکاتب قبلی، مخصوصاً در این دو کتاب بوده است.
تمثیل زرع هم خیلی جالب است. این مثال، دور و بر شما را احاطه کرده است. به ابتکار آقایان جلسه در محیط باز برگزار شده تا شادابی و طراوت شما حفظ شود و از این هوای استثنایی که در تهران کم پیدا میشود، بهرهمند شوید. در اواخر فروردین برگهای تر و تازه به بار نشسته و شکوفهها به ثمر آمده است. این درختها با گذر از مرحلهی جوانه بودن که نقطهی اول است، کاملاً خود را پیدا کرده و روی پای خود ایستادهاند. برای این تمثیل، چنار مصداق خوبی است؛ چراکه هم ریشه و هم ارتفاع و هم عرض خوبی دارد. برخی از درختها مثل سرو یا تبریزی با بدنهی لاغر بالا میرود. تنهی این درختها در گذشته برای سقف خانهها خیلی کاربرد داشت. کاج نیز همینطور است و با بدنهای لاغر بالا میرود. یک باد که میآید، این درختها میخوابند. اما چنار خاص است و عمر طولانی دارد. در محلههای قدیمی که تکیه و حسینیه هست، چنار میکاشتهاند. در محلهی ما یک درخت چنار هشتصدساله وجود دارد که باید ده یازده نفر دستبهدست هم بدهند تا بتوانند کمر آن را بگیرند. همینطور ایستاده است و رفت و آمد نسلها را مشاهده میکند. چنار از نظر ایجاد سایه هم خیلی فوقالعادگی دارد و آنجا که میخواهند سایهی فراوان باشد، چنار میکارند. برگ چنار هم خیلی زیبا است؛ پنجهای و خیلی باخاصیت است.
بگذریم، این تمثیل قرآنی روی یک نکته خیلی تأکید دارد و آن، جوشش درونی و تکیه بر خود و استقلال است. این تمثیل شرح استقلال امت اسلامی است. جوانه میزند و از بیرون (نور و آب و ...) استفاده میکند، اما رویش و جوشش آن از درون است. این مثال پیامهای جالبی برای فرد مؤمن و امت اسلامی دارد. بحث اقتصاد مقاومتی و داستانهای دیگر ما به همین مسئله برمیگردد.
کفار از امت اسلامی در خشم هستند
در فراز بعدی میفرماید: «لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ». حاصل همهی این حرفها و شرح راهبردها و زیرساختها و تمثیل این است که امت اسلامی باعث دق کفار شود و استکبار جهانی از مشاهدهی این شکوه و استقلال و اقتدار، به خشم آید. اینجا کفار به معنای آحاد کافران نیست؛ بلکه به معنای دستگاه کفر است.
جامعهای که نتواند کفار را به خشم آورد، امت محمدیه نیست. الان جامعهی کفار از عربستان سعودی به خشم میآید یا به شعف میآید؟! مانند یک گاو شیرده است و آنها خوشحال میشوند که عدهای احمق که فقط ظواهر اسلام را دارند و از حقیقت اسلام هیچ بویی نبردهاند، آنجا حاکم هستند. انقلاب اسلامی، این بعثت مجدد، کفار را به خشم آورده و این یک شاخص برجسته است.
چرا آنها اینقدر از این انقلاب و این نظام و ولایت فقیه عصبانی هستند؟!
در پایان هم وعده است. اگر این مسیر را ادامه دهید و دو رکن ایمان و عمل صالح را در حسن فاعلی و فعلی رعایت کنید، به پاداشهای عظیم و عنایت خاص الهی خواهید رسید که کاستیهای شما را جبران میکند و شما را از لطف خدا بهرهمند میسازد.
رهیافتهای تشکیلاتی آیهی سال
در اینجا رهیافتهای تشکیلاتی فراوانی نهفته است که به چند مورد آن اشاره میکنم.
یکی اینکه اینجا نقشهی خودسازی تربیتی و نقشهی رشد بیان شد.
دوم اینکه شاخص این رشد، درونزا بودن است. آیهی کریمهی «عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ؛[3] مراقب خود باشید» نیز به این موضوع اشاره دارد.
سوم عبارت است از تمرین شدت و ایستادگی در برابر کفار که شامل ایجاد مرزهای فکری و روحی و روانی با کفر و سپس تقویت این مرزها و استوارسازی آنها میشود تا حدی که از مرحلهی عزت به مرحلهی شدت برسد. شدت بالاتر از عزت است و درواقع حاصل عزت است. شدت باید در فعالیتهای تربیتی ما خودش را به صورت برجسته نشان دهد.
چهارم، تمرین محبت و صفا و مهرورزی و خدمت به بندگان خدا، بهویژه جامعهی مؤمنان است. تشکیلات ما فرصت خودسازی جمعی بچهها از این منظر را باید مورد توجه قرار دهد تا اعضای انجمن اسلامی با این ویژگی رشد کنند.
ضمناً به لحاظ داخلی، چسبندگی درونی امت است که رفعت و شکوه را به دنبال میآورد. الان ما در معرض خطرهای جدی هستیم و نوعی گسست داخلی دیده میشود. ما به هم بدبین هستیم. نمیخواهم فراگیری بدهم و انسان بدبینی نیستم، اما حزببازی و قبیلهگرایی در جامعهی ما زیاد دیده میشود. تعبیر قبیلهگرایی را قبلاً از حضرت آقا نشنیده بودیم. قبیلهگرایی در قرآن کریم در مورد عصبیت جاهلی به کار رفته است که گاهی در حزببازیها و تعصبات و تقسیمات توهمی مشاهده میشود. روی «رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ» خیلی کار کنید.
نکتهی بعدی هم عبارت از حرکت ریشهدار و عمیق، مبتنی بر ارتباط فعال و عارفانه و عاشقانه با حضرت حق است که فصل خاص آن همین حالا و ماههای رجب و شعبان و رمضان است. اعتکافها و استغفارها را نادیده نگیرید.
نکتهی ششم آنکه باید از این آیه نگاهی فراسوی ساخت جامعهی اسلامی در ذهنیت نسل جوان داشته باشیم؛ چراکه پیشران هستند. آقا میفرمایند جوان و نوجوان موتور محرکهی امت اسلامی محسوب میشوند.
جمعبندی آیهی شریفه حاوی سبک زندگی فرد و جامعهی مؤمن در چهار خط ارتباط با خدای متعال (بندگی)، با خودیها (محبت و مهربانی)، با خود (خودسازی و تلاش جدی برای خودسازی) و با کفار (شدت و مرزبندی و غلبه) است.
تحلیلی کوتاه از سخنان رهبری در سال جدید
از این تمثیل میتوان در بحث چهلسالگی انقلاب بهره برد. مقام معظّم رهبری نیز در بحث چهلسالگی انقلاب وارد شدند؛ ولی عدهای در گوشه و کنار از این مسئله سوءاستفاده کردند. دوستان هم کم و بیش به موضوع میپرداختند و خود ما هم این مسئله را در چند جلسه مطرح کردیم. آقا یک ورود جدی داشتند و پایهی سخنان خود را در سخنرانی فوقالعاده مهم و بسیار عالی و جامع و شورانگیز و پیشبرنده و امیدبخش و بیدارکننده و وظیفهساز در روز اول سال و در حرم مطهر رضوی، روی چهلمین سال پیروزی انقلاب گذاشتند.
این سخنرانی را نه یک بار و دو بار و سه بار، بلکه مکرر بخوانید و تحلیل و جمعبندی داشته باشید؛ زیرا یک سخنرانی عادی نیست و خیلی فوقالعاده است. من همیشه نگران سخنرانیهای نوروزی حضرت آقا میشوم؛ چون در تعطیلات ارائه میشود، خیلی شنیده نمیشود و مردم معمولاً مشغول مسافرتهای نوروزی و دیدوبازدید عید هستند. سخنرانی امسال جزء قلههای افاضات ایشان است که باید روی آن خیلی کار کنیم.
آقا آنجا کارنامهی انقلاب اسلامی را در محور ارزشها و اصول بنیادین در شش عنوان و در محور کارکردی هم خیلی کوتاه ارائه کردند. ظرفیتهای استفادهنشده را به صورت هوشمندانه بررسی و فهرست موانع را نیز مطرح کردند. تحلیل خیلی فوقالعادهای است. اکنون سرفصلها ارائه شده است و دوستان خیلی سریع میتوانند وارد میدان اقدام شوند و مطالعه و بررسی و تحلیل و فراتحلیل داشته باشند.
تدبیر فوقالعادهی رهبری در انتخاب شعار سال
شعار امسال در مجموعهی شعارهای سال جمهوری اسلامی و در محور شعارهای اقتصادی، از نظر کاربرد و فراگیر بودن و قابل مطالعه و ارزیابی بودن و احیای همهی ظرفیتها، عجیب است. بعضی دوستان با تعجب میگفتند این هم شد شعار؟! حال آنکه این شعار تمام حوزههای اقتصادی و همهی فعالان اقتصادی و آحاد جامعه را ذیل اقتصاد مقاومتی فعال میسازد. این شعار خیلی زیرکی و کیاست میخواهد. ما به کیاست آقا ایمان داشتیم، اما گویا هر روز باید ایمان بیاوریم. اگر همه پای این شعار بایستند، اقتصاد مقاومتی شکل میگیرد.
اهمیت بیانات رهبر عالیقدر از منظر بحث چهلسالگی انقلاب اسلامی است و از همین بیانات حکیمانهی حضرت آقا، سبک اقدام ما در ارتباط با چهلسالگی انقلاب به دست میآید.
باید برداشت دانشآموزی استخراج کنیم که کاملاً در فضای دانشآموزی ساری و جاری شود. کار ما از این جهت خیلی آسان شده است. ضمن اینکه ایشان وعده دادند که در ماه مبارک رمضان این بحثها تکمیل خواهد شد و مخصوصاً دربارهی بخش ظرفیتها و بهویژه قسمت دستاوردها، حضرت آقا بیان مفصلتری خواهند داشت.
قسمتی که به عنوان ظرفیت در بیانات ایشان اشاره شد، ناظر به شیطنتی است که انجام میشود؛ از یک منظر شیطنت و از منظری دیگر غفلت است. البته غفلت و شیطنت همیشه دست در دست هم دارند. برخی میگویند ما باید سمت خارجیها برویم و برای این ادعایشان، تحلیلهای مفصل و بنیادین دارند که ما خودمان نمیتوانیم و باید به سمت دیگران دست دراز کنیم. تبیین ظرفیتها که در بسیاری از بیانات رهبر عالیقدر هست و گاهی مایهی تعجب میشود که ایشان با تفصیل این ظرفیتها را میشمارند و از نفت و گاز و موقعیت سوقالجیشی و ظرفیت تاریخی ـ تمدنی و استعداد جامعه و بهبود ضریب استعداد جامعهی ما نسبت به جامعهی بینالمللی میگویند، ناظر به همین نکته است که این ظرفیتها استفاده نشده است.
در بیانات امام راحل عظیمالشأن هم بود و در بیانات رهبر عالیقدر با تأکید بیشتر وجود دارد که ایران میتواند بهراحتی 150 میلیون نفر را در مرفهترین وضعیت ممکن در خود جای دهد و اداره کند. این نگاه با کنترل جمعیت و توجه به خارجیها تفاوت اساسی دارد.
دقت داشته باشید که آقا در حال خنثی کردن چه توطئهای هستند. این توطئه جدی است. در برخی حوزههای کارشناسی و مدیریتی نفوذ دارند و پای برخی پروژههای کلان و فرایندهای تصمیمسازی حضور دارند. یا از سر جهل و غفلت یا از سر شیطنت، به این قضیه دامن میزنند.
جالب است که قصهی حمایت از کالای داخلی، یک تیر و چند نشان است. یکی از نشانههای آن که هدفگیری شده، این است که بیتوجهی به ساخت خودمان، به حالتی تبدیل شده که عدهای میگویند ما نمیتوانیم کالای باکیفیت تولید کنیم؛ پس باید آنها را وارد کنیم.
بیانات رهبری چندوجهی است و در حال خنثی ساختن یک توطئهی خطرناک است. پس خیال نکنید که فقط یک سخنرانی مهم است؛ بلکه یک تحلیل است که از دل آن فراتحلیل و راهبرد و اقدامات عملیاتی استخراج میشود. اینها را یک مجموعهی فرهیختهی مؤمن انقلابی مثل شما قدر میداند و پای آن میایستد و از آن و اشباه و نظایرش در بیانات حکیمانهی رهبری استفاده میکند.
در مورد شعار سال آقا چند بار از واژهی تعصب استفاده کردند. کلمهی تعصب بار معنایی مثبتی ندارد؛ ولی آقا آن را در مورد کالای ایرانی استفاده کردند. معنای تعصب این است که آنچه برای خود ما است، هرچند نامناسب باشد، بر آنچه برای دیگران است و کیفیت دارد، ترجیح داده شود. در بحثهای قومی و قبیلهای و شهری، کسی که تعصب دارد، به قوم و شهرش افتخار میکند، هرچند وضعیت نامناسب داشته باشند. ایشان در مورد خرید و فروش کالای ایرانی از واژهی تعصب استفاده کردند. البته بیانات حضرت آقا کاملاً علمی و عقلایی و دستهبندیشده است و با این کلمه میخواستند بگویند که باید روی این موضوع خیلی غیرتمندانه عمل کنیم.
امسال همه باید در همهی زمینهها خوب کار کنند و در زمینهی بحث مشترک که حمایت از کالای ایرانی است، این تأکید مضاعف میشود.
رئوس فعالیتهای مهم اتحادیه در سال جدید
1. تلاش جهت ترویج شعار سال
در اتحادیه و بخش دانشآموزی باید فهرستی از اقدامات خود تهیه کنیم. سپس اعضای انجمن اسلامی آن را وسط بگذارند و به لحاظ شخصی و خانوادگی و مدرسهای و اتحادیهای، نقشها را نسبت به محیطهای اقدام بررسی کنند. این مسئله، هم به لحاظ استفادههای داخلیمان و هم به لحاظ ترویج میدانی باید مورد توجه قرار گیرد. شاید بتوان گفت افزون از پنجاه درصد تحقق شعار امسال، منوط به اقدام فرهنگی و تربیتی است که باید در تمام سطوح دنبال شود.
آقا فرمودهاند که این محصولِ مجموعهای از فرایندها است و اگر بر آن تمرکز کنیم، نتیجه میگیریم. طلبهها به این روش انّی میگویند. یک وقت از سرچشمه میخواهیم کار را درست کنیم که این لمّی میشود. اما اینجا از خودِ محصول و نتیجه شروع میکنیم و نتیجهمحور هستیم که به مقصود نزدیکتر است.
اگر پای حمایت از کالای ایرانی بایستیم، اشکالات آن نیز برطرف میگردد. با دیدن کالاها، ضعف و قوّتهای کل سیستم اقتصادی ما استخراج میشود.
2. استفاده از پیامرسانهای داخلی
نکتهی بعدی بحث فضای مجازی است که این روزها به صورت جدی مطرح شده است. رسانه در مورد ماجرای پیامرسانها و به طور واضح تلگرام، تحلیلهای خوبی ارائه کرده است؛ مخصوصاً آنکه هوشمندانه عمدهی تحلیلها را اقتصادی ارائه کردهاند.
فضای مجازی آسیبها و تهدیدات جدی امنیتی برای ما دارد؛ اما ممکن است این سخن زیاد با ذائقهی مخاطب هماهنگ نباشد، ولی تحلیلهای اقتصادی عینیتر و پذیرفتنیتر است. صحبتهای آقای فیروزآبادی و دیگران ناظر به همین مطلب است. بگذریم از اینکه حضرات دیر به این سمت حرکت کردهاند و حتی گاهی انسان احساس میکند که به برخی تحمیل میشود. بسیاری از کارشناسان عالیرتبه و مدیران ارشد قانع شدهاند که این یک تهدید بزرگ است و باید برای آن فکری کرد؛ هرچند دیر شده باشد. آقای اشتری فرماندهی نیروی انتظامی میگفت که در جریان اغتشاشات اخیر، تلگرام نقش مؤثری داشت.
بحثهای مفصل این موضوع به جای خود محفوظ است و جای کار فراوان دارد. مجموعهی ما هم در این زمینه وظایفی دارد که باید انجام دهد.
در بحث استقبال از کالای ایرانی باید اتحادیه و مجموعهی ما پیشقدم شود و فوری از تلگرام هجرت کند. در بخشهای دیگر بچهها خیلی فعال نیستند و توئیت مشتری عمومی ندارد و بیشتر خواص هستند. ضمناً فیلتر هم هست. عدهای نیز به اینستاگرام علاقه نشان میدهند. اما آنچه فراگیر است و مخاطره دارد، تلگرام است. همهی شما از آن لذت میبرید و در کارهای خوب نظیر مراسلات و محتواها با آن مشغول هستید. به نظر من الان فرصت خوبی است که نیروهای مؤمن به صورت فوری و داوطلبانه و قبل از فیلترینگ، مهاجرت کنند. بعد از فیلتر شدن، خروج از آن خیلی شرفی ندارد. این بار که فیلتر شود، دیگر فیلتر شده است؛ زیرا از کارشناسان عالیرتبه استفاده شده تا دیگر قابل دسترسی نباشد.
فراگیری پیامرسانهای خارجی برای اقتصاد و امنیت و تربیت و اخلاق ما تهدید است. به همین دلیل به پیامرسانهای داخلی مهاجرت میکنیم. از طرف دیگر این هم نوعی کالا است و اصل حمایت از کالای ایرانی و تعصب روی کالای ایرانی، میگوید که به این سمت حرکت کنید. اگر اشکال هم داشته باشد، مهم نیست؛ چون به خودمان تعلق دارد. اگر ملت استقبال کند، دولت هم ناچار میشود که حمایت کند. نتیجهی استقبال مردم، رشد پیامرسانهای داخلی است. بنابراین به سروش و آیگپ و ... مهاجرت کنید.
برای اقدامات مجموعی یکی برجسته شود و یکی دو مورد دیگر در کنار آن باشد. البته اطلاعات موجود در تلگرام را پاک نکنید؛ اما اعلام کنید که مهاجرت کرده و به سرزمین خودمان مشرّف شدهاید.
3. بررسی عملکرد چهلسالهی اتحادیه
در مورد چهلسالگی اتحادیه هم قبلاً به مناسبت صحبت شده بود و توضیح هم دادیم. این هم برای ما یک فرصت است؛ چراکه ما همزاد انقلاب هستیم. در این مقطع یک جمعبندی راهبردی معطوف به امروز و فردا میخواهیم تا مشخص شود چه بخشهایی را باید تقویت کنیم، چه جبهههای جدیدی بگشاییم و چه روشهایی را رها کنیم. دوستان این را مد نظر داشته باشند و شیوهها و مضامین و ... را بررسی دقیق کنند. باید گروه و هیئت اندیشهورز مستقر شود و از همهی ظرفیتها استفاده گردد و خودِ شما هم پای کار بیایید. دوستان در شورای مرکزی در مورد این مباحثه کنند و به نتیجه برسند. اگر در برنامه و بودجه چیزی برای آن پیشبینی نشده، آن را بیاورید.
4. برنامهریزی برای افزایش بصیرت انقلابیِ دانشآموزان
وقتی شرایط عمومی جامعهی جوان، مخصوصاً جریان دانشآموزی را خوب ملاحظه میکنیم، به این جمعبندی میرسیم که نیاز ویژهی جامعهی دانشآموزی ما بصیرت انقلابی است. پشت سرِ این سخن یک بررسی میدانی و تحلیل محیطی است. لذا جهتگیری تشکیلاتی ما و انجمنها باید به سمت پاسخگویی به این نیاز با تأکید خاص باشد. وقتی سفرهی همهی نیازها پهن میشود، حوزههای مختلف فکری و اعتقادی و تربیتی باز میشود و توان ما در همه توزیع میشود؛ اما همهی اینها اولویت نیستند و تعیین اولویت با تحلیل محیطی و نگاه به اصول به دست میآید. وقتی شما اصول را در نظر میگیرید و آن را در کنار محیط مورد نظر قرار میدهید، اولویتها برایتان مشخص میشود. در این بخش اتفاقاتی در حال رخ دادن است که به نظر من بسیار خطرناک است.
در نوع نگاه نسل جوان مخصوصاً در سطوح دانشآموزی، نسبت به ارزشها و انقلاب اسلامی اختلالاتی اتفاق افتاده که کار ما را در آینده خیلی سخت خواهد کرد. نسل چهارم از نظر ذهنیتی از مبدأ انقلاب فاصله دارد و اینجا میتواند نفوذ اتفاق بیفتد و مخاطرات شکل گیرد.
الان بصیرت انقلابی اولویت دارد؛ اول برای بچههای خودمان، بعد هم به دست همین بچهها و سایر ظرفیتها، برای جامعهی دانشآموزی کشور. ارادهی قاطع و جدی از سوی نهادهای مسئول در این زمینه دیده نمیشود و اگر شما جایی سراغ دارید که این اقدام انجام میشود، ما را هم با خبر کنید تا دلگرم شویم به اینکه همراه داریم!
این بحث را به بحث چهلسالگی انقلاب پیوند دهید و روی آن سرمایهگذاری کنید. دوستان ما و مخصوصاً دفتر قم با استفاده از تمام ظرفیتها به میدان بیایند، بستههای گوناگونی تولید کنند، تولیدات موجود را تحریر و مناسبسازی کنند و دست بچهها و مربیان را در این زمینه پر کنند.
انقلاب ما خیلی مظلوم است. اینهمه زیبایی و ظرفیت دیده نمیشود و در مقابل، مشکلات و ضعفها، بزرگ و به جامعه پمپاژ میشود. گاهی جوانان ما حس خوبی ندارند که در این کشور زندگی میکنند و تهِ ذهنشان این است که اگر روزی امکان فراهم شد، جای دیگری برود.
پریروز یکی از نمایندههای مجلس پیش من آمده بود. به او گفتم که ظاهراً همهی ما دستبهدست هم دادهایم تا نظام را ساقط کنیم! تو که مرا میزنی و من که تو را میزنم. از این طرف هم دشمن سؤال و شبهه ایجاد میکند و به دنبال تطهیر نظام شاهنشاهی است. در این وضعیت سازمان اوج مستندی از اشرف تولید میکند که اگر کسی آن را ببیند، میگوید چرا ما انقلاب کردیم؟ اشرف را یک خانم خوب، آیندهنگر و جهاناندیش نشان میدهد، در حالی که فوقالعاده کثیف بوده است. خودی و ناخودی دستبهدست هم دادهاند و در ذهن بچهها سؤال و ابهام ایجاد میکنند.
سؤالات اصلی جامعهی دانشآموزی به وسیلهی همین انجمنها و پیمایشها باید استخراج شود و بهترین جوابها برای آن تولید شود. اینجا جای خرج است و اگر لازم شد، باید دست و دلباز شوید. در دیگر کارها هرقدر صرفهجویی کنید، بهتر است. باید محتوایی ناظر به سؤالات بچهها و پاسخگوی به شبههها داشته باشیم؛ نه اینکه صد سؤال مطرح شود و یک جواب هم نباشد و اگر پاسخ داده شود، آنقدر دیر باشد که دیگر فایده نداشته باشد.
بصیرت انقلابی نیاز اصلی امروز جامعهی دانشآموزی کشور است؛ ولی از هیچجا تأمین نمیشود. تشکیلات ما باید وسط این میدان بیاید و در این زمینه نقشآفرینی تاریخی کند.
5. کاهش برنامههای ملی فراگیر
نکتهی بعدی مطلبی است که بارها خدمت شما عرض کردیم و امروز آقای علامتی در گزارش صبح بشارتش را داد. البته گزارش سال 1396 حاوی این بشارت نبود، اما بشارت اینکه میخواهیم به این سمت برویم را دریافت کردیم. باید از برنامههای ملی فراگیر به حداقل اکتفا کنیم و هرچه میتوانیم روی جوششهای تشکیلات سرمایهگذاری کنیم. پیشنهادها ابتدا از انجمن اسلامی بیاید و نهایتاً به اتحادیهی شهرستان و استان برسد. کار مرکز باید سیاستگذاری و الهامبخشی و پشتیبانی و تعریف حد و حدود و اصول و قواعد و بایدها و نبایدها باشد. مخاطب باید برنامهدهنده و پیشنهاددهنده باشد. البته اشکالی ندارد که شما فهرستی از اقدامات پیشنهادی در اختیارشان بگذارید که نوعی راهنمایی است. هرچه بتوانیم برنامههای کلان را که سر بچهها سایه میاندازد و نفسِ همه را میگیرد، کاهش دهیم، بهتر است. دو یا سه مورد که نمادهای مهم تشکیلات است، خوب است؛ اما اگر متعدد شد و الزام و گزارش داشت و ارزیابیهای ما هم معطوف به آن شود، دچار آفت میشویم و این آفت هم باعث مرگ تدریجی انجمن است. انجمن به جوشش زنده است و اگر از جوشش بیفتد، دیگر از دست رفته است. نهایتاً مطلوب این است که نسبت بیست به هشتاد داشته باشیم؛ یعنی 80 درصد استانی و غیرمتمرکز باشد و 20 درصد سهم برنامههای ملی. حتی این هم زیاد است و ممکن است سال آینده از من چیز دیگری بشنوید. آقای علامتی بشارت دادند که به سمت 70 ـ 30 خواهند رفت و این خیلی خوب است. دوستان هم در شورای مرکزی و دفتر مرکزی و برنامهریزی کمک کنند.
طبع تشکلهای فراگیر به سمت عملیات ملی میرود؛ چراکه میشود گزارش و پز داد. کجا میتوانیم گزارشهای بزرگ بسازیم؟! وقتی که برنامههای ملی داشته باشیم. اما اگر به بافتهای شهری برود و وارد انجمنها شود، دیگر اینگونه نیست. برای اینکه بتوان کار را متوازن کرد، اشتهای تشکیلات برای کارهای ملی را باید به نفع مصلحت اقدامات بومی تعدیل سازیم؛ وگرنه این اشتها سیریناپذیر است.
افتخار ما این است که در تشکیلات ما بچهها ساخته میشوند و این هدف وقتی محقق میشود که فکر و دست آنها تقویت شود. اگر شما فکرشان را ببندی و فقط دست آنها را تقویت کنی، ساخته و پرداخته نمیشوند.
6. رعایت انضباط مالی
نکتهی بعدی هم که خوشبختانه دیدم در رویکردها آمده، بحث انضباط مالی است. البته از آغاز که ما حرکت کردهایم، در این زمینه گامهای خوبی برداشته شده است. زمانی ما خیلی هیئتی در این بحثها عمل میکردیم و الان قوارههای خوبی در این بحث ایجاد شده است. از جمله بخشهایی که من معتقدم هرچه بیشتر منضبط و سختگیرانه باشد، برای اتقان و آبروی امروز و فردای تشکیلات و طهارت و قابل دفاع بودن مفید است، این حوزه است. ممکن است ما خیلی وقتها کارهای بسیار خوبی انجام دهیم، اما چنانچه با بیانضباطی مالی انجام شده باشد، کل کار خوب زیر سؤال میرود. به یک پاتیل آش خوشمزه و خوشعطر میماند که یک فضلهی موش درون آن است.
مجموعهی ما در آستانهی چهلسالگی به این بلوغ رسیده است که میتوان پیچ اینها را خوب محکم کرد. دفتر مرکزی و آقای علامتی و شورای مرکزی وارد این میدان شدند و آییننامه تهیه شد و بحث حسابرسی مطرح شد. به دوستان گفتهام سال 1397 باید به گونهای نظام مالی تمیز و مرتب داشته باشیم که بتوان از هر نوع سیستم بازرسی دعوت کرد که وارد شود و ما سرافراز باشیم و نمرهی مطلوب بگیریم. این تقاضای ما از دوستان بود که همت کرده و وارد شدهاند و دارند کار را پیگیری میکنند. شما هم آماده باشید و این را از دفتر مرکزی تا هر جا که مبادلهای رخ میدهد، ذیل همین نظام مالی ببرید.
سِمت من در اتحادیه بیشتر سِمت راهبری است و مدیر نیستم؛ ولی آنجاهایی که مدیر هستم، انسان سختگیری هستم و از سیستمهای حسابرسی هم همیشه نمرهی مطلوب میگیرم. مردودی تحویل گرفتهام و ظرف یک سال و نیم یا دو سال سریع به نمرهی قبول رسیدهام. الان در دفتر حضرت آقا به مجموعهی امور مساجد افتخار میکنند؛ زیرا همهچیز قابل بررسی است و من هم به این کار تن دادهام. برخی از رفقا که با من کار میکردند، میگفتند کارمان را بکنیم و برویم. در سازمان ملی جوانان که یک محیط دولتی است و نظارت چندضلعی دارد، چهار سال با امتداد ملی کار کردیم و به فضل الهی بعد از ما سندها را شخم زدند تا امثال مرا که مرتبط با رهبری هستیم، زیر سؤال ببرند؛ اما حتی یک برگه نتوانستند پیدا کنند. فقط یک برگه پیدا کرده بودند که آنهم مربوط به کمک من به اتحادیه بود. چند مورد کمک به اتحادیه داشتیم. در مورد آن سؤال داشتند که من گفتم خودم به سازمان بازرسی یا دیوان محاسبات میآیم. آنجا مثل دادگاه است و قاضی مینشیند و شما هم پایین مینشینید و پرونده مطرح میشود. ما خودمان با سربلندی رفتیم و البته طرف مقداری خجالت هم کشید و گفت که شما به چه حقی این کار را کردید؟ من هم یک سند رو کردم که رهبر عالیقدر در جلسهای که من خودم حضور داشتم، به رئیس سازمان ملی جوانان وقت دستور کمک دادند و گفتند کجا بهتر از اتحادیه برای کمک؟! متن و مدرک دادم و دلیل دیگری لازم نبود. طرف هم خندید و سلام و صلوات و تمام شد!
این بخش را باید جدی بگیریم. انشاءالله در اتحادیه که همهی بخشها به صورت متوازن رشد میکند، در بحث انضباط مالی به نقطهی مطلوب برسیم. کار حوزهی اجرایی مقداری سخت، اما شیرین میشود. از این به بعد ذیحساب خواهند داشت و حتی اگر دبیرکل چیزی را امضا کند، باید امضای ذیحساب نیز باشد. کار مقداری سختتر میشود، ولی در عوض در مجموعهای کار میکنید که نظیف و قابل دفاع است و تنخواهها به اندازه. کارها را بهخوبی، اما منضبط انجام دهید تا هیچ حاشیهای به این مجموعهی مبارک وارد نشود.
7. اهتمام به شرکت در نماز جماعت و جمعه
یادتان باشد که خم رنگرزی که سیمای کار ما را رنگ الهی میزند، مسجد و نماز جمعه است. رفقا همت خود را در این باره مضاعف کنند. سال بسیار سختی را در پیش دارم. باید نقشهی کیفیسازی این مجموعه را استخراج کنم. قرار شد شما نظر و پیشنهاد دهید و کمک میدانی داشته باشید. حضرت عیسی گفت: «مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ؛[4] ياران من در راه خدا چه كسانىاند؟ حواريون گفتند: ما ياران خداييم». حال، شما حواریون ما هستید و تکتک بچههای انجمن اسلامی انصارالله هستند. پس ما را دریابید.
اعیاد آینده بر شما مبارک باشد و روزهای باقیمانده از ماه رجب را قدر بدانید.