هشتمین جلسه شرح و تفسیر صحیفه سجادیه 1392/4/3



هشتمین جلسه شرح و تفسیر صحیفه سجادیه
جلسه هشتم شرح صحیفه سجادیه در دوشنبه سوم تیرماه همزمان با میلاد مسعود حضرت حجت بن الحسن عسگری(عج) با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حاج علی اکبری در شرح فرازهای نورانی صحیفه مبارکه سجادیه برگزار شد .

جلسه هشتم شرح صحیفه سجادیه در دوشنبه سوم تیرماه همزمان با میلاد مسعود حضرت حجت بن الحسن عسگری با سخنرانی حجت الاسلاموالمسلمین حاج علی اکبری در شرح فرازهای نورانی صحیفه مبارکه سجادیه برگزار شد . وی در ابتدا ضمن تبریک این روز، شب نیمه شعبان را لیلةالقدر اهل بیت (ع) نامیدند و افزودند روز نیمه شعبان در فضیلت، ملحق به شب آن است و به این قطعه ممتاز زمانی فضیلت میلاد امام زمان افزوده شده است.

حجت الاسلام حاج علی اکبری در ادامه بیان داشتند لیلةالقدر بودن شب نیمه شعبان ومیلاد امام زمان (عج)یک بشارت خاصی دارد و آن عبارت است از این که امیر لیلةالقدر امام زمان(عج) است به عبارتی ملائکه در این لیله القدر به محضر امام زمان نازل می شوند وامام علیه السلام سبب اتصال بین زمین و آسمان است.

این استاد اخلاق در ادامه اشاره کردند: صحیفه مبارکه سجادیه یار و سرباز برای حضرت حجه ابن الحسن پرورش می دهد. ایشان سپس به ادامه فرازهایتفسیرشده پرداخته و فراز نورانی «حتی ینصر فعنا کتاب السیئات بصحیفةخالیه منذکرسیئاتنا و یتولی کتاب الحسنا تعنا مسرورین بماکتبوا من حسناتنا» اشاره و به تفسیر آن پرداختند و افزودند درفرازهای قبل از خداوند متعال تقاضا کردیم که شغل ما ذکر ،شکر وطاعت باشد و فراغت هم سالم،  به این ترتیب اگر اشتغال و فراغت ما اینگونه باشد  آثار و نتیجه اش آن است که کتاب سیئات دست خالی وکتاب حسنات به سبب فرستادن حسنات مسرورند  و این وضعیتی است که مومن باید از خود توقع داشته باشد.

نماینده مقام معظم رهبری در اتحادیه انجمن های اسلامی دانش آموزان در ادامه به فراز«واذاانقضت ایام حیاتنا» اشاره کرده وافزودند امام علیه السلام در این بخش دعا یک هشدار برای بیدار شدن از خواب غفلت داده اند. حضرت در اینجا مرگ  را یاد آوری می‌کنند. بدین معنا که برای زندگی هر کس یک عددی معین شده که یک روز منقضی میشود. حضرت در این فراز نهیب می زنند که حواستان باشد روزی این عدد شما برای زندگی هم به پایان رسید.

وی در پایان به دعای چهل وچهارم صحیفه اشاره کردند که دعای حضرت سجاد(ع) به وقت رسیدن ماه مبارک رمضان است واین دعا را نقشه‌ای برای داشتن یک ماه رمضان با برکت قلمداد کرده و ابراز امیدواری کردند که همه ما بتوانیم با این دعا به ماه مبارک ورود پیدا کنیم.

 

متن کامل سخنرانی

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین ثم الصلوة و السلام علی سیدنا و نبینا حبیب اله العالمین ابوالقاسم المصطفی محمد و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین سیما بقیة الله فی الارضین.

اللهم كن لوليِّك الحُجَّةِ بن الحسن، صلواتُكَ عليه و على آبائهِ، في هذه السّاعة و في كلِّ ساعةٍ، وليّاً و حافظاً، و قائداً و ناصراً، و دليلاً و عيناً، حتى تسكنه أرضك طوعاً، و تُمتّعَهُ فيها طويلاً.

خیلی روز خوب و شیرینی است. نیمه ماه معظم شعبان، میلاد باسعادت و فرخنده و مسعود مولایمان و مولای هستی حضرت بقیة الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف و علیه الصلوة و السلام. به خود آن حضرت تبریک عرض می‌کنیم. به نایب بزرگوارن‌شان، به همه دوستان‌شان، به جمع عزیز حاضر. ان شاء الله یک نیمه شعبان با برکتی باشد برای همه ما و برای همه دوستان حضرت و برای همه اهل اسلام ان شاء الله. این کلمه تبریک هم معنایش همین است. وقتی می‌گوییم تبریک عرض می‌کنیم یعنی از خداوند تبارک و تعالی برکت توقع می‌کنیم که این روز را برای ما مبارک قرار بدهد.

امروز برکت خیلی فراوان است. نیمه ماه معظم شعبان از سحر این روز بزرگ که دروازه‌های لیلة القدر را گشوده‌اند. چون شب نیمه شعبان از نظر باطنی پهلو می‌زند به لیله القدر. در بعضی از روایات داریم که لیلة القدر اهل بیت است. لطیف است تعبیر. از همین شب عزیز در واقع لیلة القدر آغاز می‌شود. بعضی از مشایخ ما در باره لیلة القدر این نکته را گفته‌اند که لیلة القدر دارای مراتب است. یعنی هر کدام از این شب‌های تعریف شده یک سهمی و نصیبی از لیلة القدر را دارد. شب نیمه شعبان شب آغاز است. یعنی در واقع افتتاح لیلة القدر است. آن برنامه افتتاحیه لیلة القدر است این شب نیمه شعبان. تا برسد به شب نوزدهم که آن شبی است که دفاتر و صحائف و این‌ها را باز می‌کنند. تا شب بیست و یکم که می‌نویسند. تا شب بیست و سوم که امضاء می‌کنند. این مراتب یعنی این. از سحر گذشته این آغاز شد. افتتاحیه لیلة القدر است. آن وقت روز نیمه شعبان از آن حقیقتی که در شب نیمه هست نصیب دارد. یعنی همین حالا که ما الان این جا دور هم هستیم. از آن حقیقت سهم خاصی دارد. در مورد سایر شب‌های قدر هم همین است. می‌گویند روزش در فضیلت ملحق به آن شب عزیز هست. این ویژگی‌‌اش هست.

بر شرف این قطعه ممتاز از زمان افزوده شده ولادت باسعادت حضرت مهدی علیه الصلوة و السلام و عجل الله تعالی فرجه الشریف که به این ترتیب می‌شود نورٌ علی نور. یهدی الله نوره من یشاء. خیلی خوشحالیم، نمی‌شود توصیف کرد این لحظات را که خدای متعال به ما عمر داده، به ما توفیق داده به این قطعه از زمان رسیدیم این امید در دل‌های ما پیدا می‌شود که ان شاء الله به اوج لیلة القدر هم برسیم ان شاء الله. مسأله ولادت امام عصر علیه الصلوة و السلام در نیمه شعبان و نسبتش هم با لیلة القدر یک بشارت خاصی در خودش دارد. چون حقیقت لیله القدر با امام(ع) هست. امیر لیلة القدر امام زمان(عج) است. «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» نزول فرشتگان به محضر امام(ع) هست. سبب متصل بین الارض و السماء اوست. آن وقت این جا نوبت آن کسی است که خاتم الاوصیاء است. جمع‌بندی کننده است. کسی که کار خاتم الانبیاء را جمع‌بندی می‌کند، یک چنین آرمانی دارد. چون فرمود «هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى‏ وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ» این که فرموده «لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ» فرمودند  این تا حالا که نشده که. یعنی یک کسی باید بیاید که این را جمع‌بندی کند و این اتفاق بزرگ رخ بدهد. بلکه دین خاتم بر همه ادیان، بر همه مذاهب غلبه کند. و حاکمیت مطلق و کلی پیدا کند. «يَعْبُدُونَني‏ لا يُشْرِكُونَ بي‏ شَيْئاً» آن هم لطیف است. «دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‏ لَهُمْ» دین مرضی یعنی اسلام علوی. این مستقر بشود. ان شاء‌الله آن روز را ببینیم به لطف خدا ان شاء الله، آرزویش را داریم و می‌خواهیم از صمیم قلب که آن روز را مشاهده کنیم. بعد هم این دعای عهد هم که می‌خوانیم یک بشارت تکمیلی هم دارد که اگر هم اجل به ما مهلت نداد و ما به آن روز نرسیدیم از خدای متعال توقع داریم که ما را همراه آن حضرت و در ایام آن حضرت برگرداند. چون آن روز خیلی تماشایی است. روز مهدی خیلی تماشایی است. خیلی عجیب است. ما یک گوشه‌هایی از آن را در مطلع الفجر آن طلوع خجسته دیدیم. یک گوشه‌هایش را چشیدیم. نسل ما یک شیرینی‌هایی را چشیده که دیگران نچشیدند. ما لذا شدیم یک نسل پرتوقع. اصلاً حال ما با دیگران قابل مقایسه نیست. قرن‌ها طول می‌کشید چنین اتفاقاتی نمی‌افتاد. اما ما یک چنین نسلی هستیم. ما با چشمان خودمان متلاشی شدن یک طاغوت ریشه‌دار را دیدیم و شیرینی آن را چشیدیم. این کلمه مبارکه‌ای که مطلقش مربوط به حضرت ولی‌عصر(ع) است که «جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ» ما دورنمای آن را مشاهده کردیم. و بعد و بعد و بعد. آن چه که پیش آمده از اتفاقات بسیار بزرگ و تاریخ‌ساز که همه توی این سی و چند سال پشت سر هم رخ داده. عرض می‌کنم ما بد عادت شدیم. از این که یک وقت مثلاً گردن آن صدام مستکبر زیر چکمه یک سربازی قرار بگیرد مثل این که تعجب نمی‌کنیم. از این که نامبارک ملعون توی قفس قرار بگیرد دیگر مثل این که برای ما عادی شده. از این که مشاهده کنیم از اقصی نقاط عالم نسبت به دین حق اقبال نشان می‌دهند مثل این که برای ما خیلی عادی شده. «يَدْخُلُونَ في‏ دينِ اللَّهِ أَفْواجاً» این جلوی چشم ماست. لذا من توی دعای خودم این جوری می‌گویم حالا شما هم ببیند این جوری خوب است. در گفت و گوی با حضرت حق عرض می‌کنم خدایا تو ما را این جوری بار آوردی دیگه، این نسل را، این عصر را، این گونه قرار دادی. این قدر کام ما را شیرین کردی به این گشایش‌ها، به این فتوحات دیگر فقط و فقط ما منتظر آن فتح نهایی هستیم. تو که این همه کام ما را شیرین کردی دیگر این کار را تمام کن. ما را برسان به آن روز بزرگ. در آن دعای عهد هم می‌گویید که اگر حالا به هر حال نشد، اجل زودتر آمد ما باید بیاییم آن روز را ببینیم.

روز مهدی دیدنی است. تماشایی است برای مؤمن. خود مهدی(ع) تماشایی است. تمام انبیاء مشتاق تماشای طلعت رشیده هستند. «اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَلْعَة الرَّشِيدَةَ، وَ الغُرَّة الْحَمِيدَةَ» آن چشم روشنی همه انبیاء و اولیاء. آن روز خیلی دیدنی است و خیلی حسرت دارد که کسی آن روز نباشد. تازه گفتند خودتان را خیلی خوب بسازید اگر آن ظهور در ایام شما مقدر شد که خوش به سعادت‌تان، در کنار حضرت قرار می‌گیرید در خیل یاران حضرت. اگر هم نشد خیلی  شما را برمی‌گردانیم. آن جا هم می‌گویید «فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي، شَاهِراً سَيْفِي، مُجَرِّداً قَنَاتِي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي‏» من برگردم، من از قبر برخیزم.  در روایت هم داریم که رجعت اتفاق می‌افتاد. اگر خودت را خوب ساخته باشی نگرانی ندارد آن روز هستی خلاصه، آن روز را درک می‌کنی و مشاهده خواهی کرد. خلاصه خیلی روز خوبی است، خدای متعال توفیق داد دوستان ما هم یک تردیدی کرده بوده که این روز جلسه ما باشد، نباشد. گفتند  روز تعطیل هست بعضی از اعزه ممکن است مسافرت تشریف بردند بعضی از دوستان، به سفر رفتند ان شاء الله به سلامت باشند غرض تردید کردند. من گفتم نه باشد همین که ما دور هم بنشینیم به یاد حضرت در یک چنین روزی و بعد صحیفه بخوانیم خودش خیلی مغتنم است. الحمدلله روزی‌مان شد.

سخن رسید به این جمله، در این دعای نورانی. صحیفه یار تربیت می‌کند برای امام زمان(عج)، صحیفه مبارکه سجادیه راه میان‌بر را نشان می‌دهد برای تربیت مهدوی. چون تربیت توحیدی ناب است آن چه که در صحیفه مبارکه است. در ادامه دعای یازدهم رسیدیم به این جا که «حَتَّى يَنْصَرِفَ عَنَّا كُتَّابُ السَّيِّئَاتِ بِصَحِيفَةٍ خَالِيَةٍ مِنْ ذِكْرِ سَيِّئَاتِنَا، وَ يَتَوَلَّى كُتَّابُ الْحَسَنَاتِ عَنَّا مَسْرُورِينَ بِمَا كَتَبُوا مِنْ حَسَنَاتِنَا» از خداوند تبارک و تعالی خواستیم که هم شغل ما، هم فراغت ما به گونه‌ای باشد که برای ما خوشبختی تأمین کند. شغل ما ذکر باشد، شکر باشد، طاعت باشد. فراغت ما هم فراغت سلامت باشد.  عرض کردیم اگر کسی شغلش ذکر و شکر و طاعت شد و فراغتش هم فراغت سلامت شد چنین کسی خوشبخت است. نتیجه این می‌شود که این کسانی که مأمور حفاظت اعمالند آن کسی که مأمور نگاشتن سیئات است دست خالی می‌رود بیچاره. کاری نتوانسته انجام بدهد. آن‌هایی که مأمور نگاشتن حسنات هستند دست پر می‌روند. این چیزی است که مؤمن باید از خودش توقع داشته باشد که تمام اوقاتش بشود ورد واحد «وَ حَالِي فِي خِدْمَتِكَ سَرْمَداً» یک چنین حالی داشته باشد انسان، این را باید بخواهد.

 نکته به این جا که رسید به دوستان عزیز عرض کردم باید مسأله بسیار مهم حافظان اعمال، ناظران اعمال و کاتبان اعمال را جدی بگیریم. این موضوع خیلی سازنده هست در قرآن کریم آمده اصل مسأله با یک اشارات و توضیحاتی در روایات ما آمده به تفصیل مطرح شده، با تفصیل. در آیات قرآن کریم، هم اصل نگاشتن اعمال آمده، هم حفاظت از آن‌ها آمده، هم برگرداندن آن اعمال به شخص عامل مطرح شده. هم سخن از کاتبان به میان آمده، هم سخن از حافظان به میان آمده، هم سخن از شاهدان به میان آمده. این قرآن. فرمود هم یک عده‌ای هستند که این‌ها کراماً کاتبین هستند، می‌نویسند، البته کریمانه می‌نویسند که عرض کردیم. « كِراماً كاتِبينَ * يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ» آن‌ها نویسنده هستند. نقش این‌ها این است که اعمال شما را حفاظت می‌کنند «وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظينَ» حتی اگر یک کلمه از زبان شما خارج بشود این‌ها دریافت می‌کنند حفظ می‌کنند. این، این جوری است. معنای این سخن این هست که از اعمال شما هیچی گم نمی‌شود. این حفاظت می‌شود. در آیات دیگر به ما گفته شد که اعمال شما که حفاظت می‌شود خیال نکنید صورتش، خیال نکنید فیلمش، خیال نکنید عکسش، نه، خود عمل عیناً حفاظت می‌شود. یعنی این مجلس ما عینش حفاظت می‌شود. این نکته هست لذا ببینید این که می‌گویند کاتب عمل هستند اشتباه نکنید، خیال کنید آن‌ها یک قلم دارند و یک مثلاً دفتر شبیه این قلم و دفترهای ما و مثلاً صورت‌برداری می‌کنند از اعمال ما، نه. عین اعمال ما را ثبت می‌کنند، حفظ می‌کنند. لذا به ما این جوری گفته شد که فردا وقتی شما مواجه شدید با صحیفه اعمال‌تان در آن جا عین عمل‌تان را مشاهده می‌کنید. این آیات خیلی تکان‌دهنده است و البته بسیار سازنده. «يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ» یعنی حواس‌تان را جمع کنید. آن روزی که کتاب شما به شما برمی‌گردد، ارائه می‌شود عین اعمال‌تان به شما برمی‌گردد. لذا شخص نگاه می‌کند عین کار خودش را می‌بیند. خیر باشد که خوش به حالش. اگر عمل، عمل ناشایستی باشد آرزو می‌کند کاشکی بین من و این عملم فاصله خیلی زیادی بود، این قدر که ما هیچ وقت هم دیگر را نمی‌دیدیم. این کار من است؟ در آن آیه دیگر در سوره مبارکه کهف فرمود، این جوری است که وقتی کتاب آورده شد و باز شد شخص نگاه می‌کند با تعجب می‌گوید «ما لِهذَا الْكِتابِ لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَ لا كَبيرَةً إِلاَّ أَحْصاها» عجب! ریز و درشت را نوشته. احصاء کرده، آورده با خودش، هیچی را جا نگذاشته. یعنی تمام اعمال ما ملکوت‌شان آن جا حاضر است. «لا يُغادِرُ صَغيرَةً وَ لا كَبيرَةً إِلاَّ أَحْصاها» تکمله‌اش این است «وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً» هر چه انجام دادم آن جا حاضر می‌بینم. «وَ لا يَظْلِمُ رَبُّكَ أَحَداً» به کسی ظلم نمی‌شود که، فقط اعمالش را به او می‌دهند، همین. ستمی در کار نیست، کم و زیادی نیست. عین اعمال به شخص داده می‌شود.

در آن کریمه نورانی هم فرمود شما خیال نکنید کاری که انجام دادید این مثل پرنده‌ای پرواز کرد از شما فاصله گرفت و رفت. چون ماها یک کاری که انجام می‌دهیم بعد احساس می‌کنیم رفت، پرید. مثل یک پرنده‌ای رفت، از ما فاصله گرفت. فرمود چنین گمانی نداشته باشید. «وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ في‏ عُنُقِهِ وَ نُخْرِجُ لَهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ كِتاباً يَلْقاهُ مَنْشُوراً» با آن کتاب خودش روبرو می‌شود. در آن جا هم به او گفته می‌شود که «اقْرَأْ كِتابَكَ» حالا بفرمایید. «اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى‏ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسيباً» یعنی بهترین قاضی امروز خودت هستی، بسم الله ما با تو چه کار کنیم. این شما، این هم کارهایت. این منطق قرآن است در باره اعمال ما. در باره حسنات و سیئات این جوری است.  البته آن روز این‌هایی که این نامه عمل‌شان، این کتاب عمل‌شان را گذاشته‌اند جلوی‌شان ملاحظه کردند اگر مملو از حسنات باشد که طبق این بیان زیبای این آیه کریمه «أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ» کتابش را می‌دهند به دست راستش «فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ» فریاد می‌زند، صدایش بلند می‌شود نزد اهل محشر «هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهْ» بیایید کتاب عمل من را بخوانید «إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَه‏» من فکر امروز را کرده بودم که این‌ها به من برمی‌گردد. بیایید ببینید من چه کرده‌ام. مثل همین روزهای اخیر که دارند کارنامه بچه‌ها را می‌دهند همین حالت است. دیدید آن کسی که گل کاشته همین جوره حالش. «اقْرَؤُا كِتابِيَهْ» توی خانواده می‌آید سربلنده، پیش بچه‌های مدرسه سربلنده، توی فامیل به همه می‌خواهد نشان بدهد اگر رویش هم نشود ولی زبان حالش این است که همه‌تان بیایید ببینید این کار من است. «إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاقٍ حِسابِيَه‏» من فکر امروز را کرده بودم. «وَ أَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ» اما اگر این وضعش به گونه‌ای بود که عمدتاً کتّاب السیئات نوشته‌اند، بدهند به دست چپ می‌دانید چه می‌گوید، خیلی جمله‌اش عجیب است می‌گوید «يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ * وَ لَمْ أَدْرِ ما حِسابِيَه‏» «يا لَيْتَها كانَتِ الْقاضِيَةَ» کاش این جوری بود که وقتی من مُردم همه چیز تمام شده بود. کاشکی همه چیز تمام شده بود و من هیچ وقت با این اعمال خودم روبرو نمی‌شدم.

 این وضعیتی است که من و شما امروز داریم درست می‌کنیم. قرآن کریم سخن را یک قدم بالاتر هم برد برای آن‌هایی که اهل دل هستند. برای آن‌هایی که اهل دل هستند خدای متعال این جوری فرمود که توجه داشته باشید شما که دارید عمل می‌کنید در حضور خودم دارید عمل می‌کنید. «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ» خدا خودش دارد عمل شما را می‌بیند «وَ رَسُولُهُ» پیامبر اعظم دارد اعمال شما را مشاهده می‌کند «وَ الْمُؤْمِنُونَ» که خود آیه می‌گوید این و وَ الْمُؤْمِنُونَ چه کسانی هستند. که ملکوت اعمال ما و باطن اعمال ما در حضور آن‌هاست و مشاهده می‌کنند. یعنی در ضمن شخصیت پیغمبر اکرم تعریف می‌شوند. یعنی امروز حضرت بقیة الله الاعظم است عجل الله تعالی فرجه الشریف. اعمال ما به حضرت ارائه می‌شود. در حضور حضرت اند که عین الله است. مشاهده می‌کنند اعمال ما را. این جا نکته لطیفی دارد، یعنی شما در حضور این ناظر محترم ببینید دارید چه می‌کنید. این را می‌گوید. چون می‌دانید این رسوله و وَ الْمُؤْمِنُونَ دارد رؤیت خدای متعال را برای شما تجسید می‌کند و تمثیل می‌کند. چون رؤیت امام رؤیة الله است. این عین الله است. رسول که نگاه می‌کند یعنی خدای متعال دارد اعمال شما را مشاهده می‌کند. مگر در قصه بیعت نفرمود که هر کسی با تو بیعت کند با خدا بیعت کرده. مگر نگفت. این جا خیلی مسأله لطیف است، فرمود شما که دارید عمل می‌کنید امام مهدی(ع) دارد مشاهده می‌کند. در مناجات ابوحمزه که ان شاء الله خدای متعال روزی کند سحرهای ماه رمضان ما روزی داشته باشیم از این مناجات نورانی، چون هر کسی روزی‌اش نمی‌شود. این را همین حالا باید خواست. از همین نیمه شعبان باید بخواهیم و توقع کنیم و برنامه‌ریزی کنیم. در آن مناجات دیدید حضرت این را یک خرده رمزگشایی کرده‌اند فرموده بله اگر یک کسی می‌دید، یک شخص عادی من این جوری عمل نمی‌کردم. چون ناظر حرمت دارد. تو حاضر نیستی در حضور یک ناظر محترم یک کاری انجام بدهی که با شخصیت تو و با نگاه او هماهنگ نباشد، حاضر نمی‌شوی که. او دارد می‌بیند؟ نه. خدای متعال در این کریمه ببینید چه کرده «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» من آیه را دقیق نخوانده بودم «وَ الْمُؤْمِنُونَ» خدا می‌بیند، پیغمبر می‌بیند، مؤمنین کامل که ائمه هدی باشند مشاهده می‌کنند اعمال شما را. البته در بعضی از روایات ما یک تعابیر دقیقی هم هست غیر از آن نگاه جاری و عام یک نگاه‌های خاصی هم دارند که یکی هم روز دوشنبه‌ای است که ما امروز در آن قرار داریم. فرمودند عرضه می شود. مثل این که یک جمع‌بندی است و پنج‌شنبه، عرض اعمال می‌شود. البته این جمله هم برای ما خوف دارد هم رجاء دارد. اولاً وقتی ما این را می‌شنویم از یک جهت شرمنده می‌شویم، احساس شرمندگی می‌کنیم که امام(ع) دید من این حرف را زدم، آن عصبانیت من را دید، آن نگاه بی‌جای من را دید، آن نیت آلوده من را، آن برخورد ناصواب من را، آن تصمیم غیرصحیح من را، این‌ها را حضرت دیدند. انسان شرمنده می‌شود. اما یک بشارتی هم دارد، بشارتش هم همین است که حضرت فرمودند وقتی کارهای شما به ما عرضه شد در بین کارهای شما اگر چیز بد ببینیم ناراحت می‌شویم اما برای شما استغفار می‌کنیم. آن وقت شما در این زیارت آل یاسین وقتی سلام می‌کنید به حضرت بقیة الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف، بر استغفار حضرت هم سلام می‌کنید. «حین تستغفر» یعنی من سلام می‌کنم بر تو وقتی که استغفار می‌کنی. بعد منتقل می‌شوی به این نکته که حضرت برای شما هم استغفار می‌کند. و امید می‌بندی به این که این شفاعت حضرت شامل حال شما بشود و خدای متعال به خاطر آن بزرگوار و به استغفار آن حضرت این اشتباهات را از صحیفه اعمال شما پاک کند.  غرض این آیه هم هست، البته یک جمله هم بالاتر بگوییم و آن جمله بالاتر این است. چون این جا دارد کتّاب الحسنات و کتّاب السیئات. جمله بالاتر این است که در این آیه که فرمود «وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» این جا شوق به عمل را آن هم عمل صالح را در انسان مضاعف می‌کند. یعنی حال عجیبی در انسان به وجود می‌آورد یعنی این سمت کار را هم ببینید. اگر کسی این را باور کرد، اگر کسی این آیه را باور کرد از انجام سیئات تا حد زیادی بیمه می‌شود، مصونیت پیدا می‌کند اما در مورد حسنات وجودش مملو از شوق می‌شود. آقایم دارد می‌بیند. امامم دارد مشاهده می‌کند، پیغمبر دارد می‌بیند. آن وقت انسان یک جور دیگری عمل می‌کند، یک حال دیگری دارد وقت عمل. یک وضع متفاوتی پیدا می‌کند. البته بعضی از دوستان این نکته را از بنده شنیده‌اند که آن شب به تعبیر حالا خودمان لیلة القدر کربلای پنج آن دوستی که این آیه را به من تحویل داد نزدیکی‌های شهادتش حرفش از این زاویه بود. به من گفت حالا وقتش است بسم الله، آیه‌ای که خوانده بودی «فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» حالا وقتش که چه باید بکنیم ما امشب. که شاد کنیم پیغمبر و امام زمان سلام الله علیهما را. چه باید کرد، چه عملی باید انجام داد. که تقریباً حدود شاید ـ به نظرم این جور که خاطرم هست ـ کمتر از شاید یک ساعت بعدش موفق شد به شهادت ایشان. بعد از این که رمز را اعلام کردند از این جمع رفتند. حالا رفقا فردا که پرده را کنار بزنند این‌ها دیدنی هستند، این‌ها کی بودند، این شهدای عزیز. این‌هایی که این توفیقات را به دست آوردند. این پرده کنار برود این‌ها طلوع کنند. امیدواریم از ما خیلی فاصله‌شان زیاد نباشد. چون در بعضی از روایات داریم که می‌گوید که این‌ها نگاه می‌کنند بالا سرشان... آن‌هایی که تازه رفته‌اند بهشت نگاه می‌کنند به بالا سرشان می‌بینند با یک فاصله خیلی زیادی انوار مشعشع و تابناکی عبور می‌کند. مثل این ستاره‌هایی که ما زمینی‌ها نگاه می‌کنیم در افق دسترسی به آن‌ها نداریم. از آن دور می‌بینند یک ستاره‌هایی روشن و می‌پرسند می‌گویند این‌ها کی هستند، چی هستند، اسم این‌ها را به آن‌ها می‌گویند. می‌گویند عجب پس ما دیگه دسترسی نداریم به این‌ها. اسم این شهدای عزیز برده می‌شود. می‌گویند این فلانی است. امیدواریم ما فاصله نداشته باشیم با آن‌ها، ما به ملاقات‌ آن‌ها برویم، مجاور آن‌ها باشیم، همسایه آن‌ها باشیم. و این ممکن است. انسان یک جوری زندگی کند که خدای متعال او را شهید بپذیرد. «أُولئِكَ هُمُ الصِّدِّيقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ» اگر انسان مؤمن صادق باشد نزد خدای متعال در همان رتبه شهداست. آن شخص وقتی که امام حسین(ع) فرمودند همه مؤمنین شهید از دنیا می‌روند، انسان مؤمن حضرت می‌فرماید شهید از دنیا می‌رود. آن شخص تعجب کرد، به سید الشهداء عرض کرد یابن رسول الله این جوری باشد که خیلی کم هستند که. یعنی جنگ باشد، معرکه باشد. این جوری. حضرت فرمودند نه. هر کسی در ایمانش به درجه صدق برسد نزد خدای متعال شهید است و هم رتبه با شهداست. به این ترتیب همه مؤمنین که به این نقطه می‌رسند در زمره شهدا حساب می‌شوند و به این ترتیب تعداد شهداء خیلی زیاد می‌شود. این بشارت را امام حسین(ع) دادند که سید الشهداء است. این بشارت را حضرت دادند. خوشا به حال آن‌هایی که این جوری زندگی می‌کنند. آن وقت زندگی چه قدر قیمت پیدا می‌کند. شما احساس کنید حضرت ناظر هستند، با چه شوقی انسان مجاهدت می‌کند، فعالیت می‌کند، اقدام می‌کند. با چه زیبایی‌ سعی می‌کند کارهایش را تحسین کند، زیباسازی کند. چون تقدیم می‌شود به انسان کامل، تقدیم می‌شود به محضر امام(ع). چه قدر می‌رسد به این کارهایش. تزیینش می‌کند، مرتبش می‌کند.

«وَ إِذَا انْقَضَتْ أَيَّامُ حَيَاتِنَا» این جا امام(ع) یک تازیانه بیداری دیگری را به سر من و شما می‌زند. ما را بتواند حضرت از این خواب بیدار کند. ان شاء الله ما بیدار بشویم. این ایام، ایام بیدار شدن است. ماه معظم شعبان ماه بیدار شدن است. خودتان را بسپارید به امام سجاد(ع). بعد از آن جملات بیدار کننده حالا ببینید حضرت چه نکته‌ای را مطرح می‌کند فرمودند: «وَ إِذَا انْقَضَتْ أَيَّامُ حَيَاتِنَا وَ تَصَرَّمَتْ مُدَدُ أَعْمَارِنَا، وَ اسْتَحْضَرَتْنَا دَعْوَتُكَ الَّتِي لَا بُدَّ مِنْهَا وَ مِنْ إِجَابَتِهَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» این جا امام(ع) می‌خواهند یک درخواست بسیار بسیار مهمی را مطرح کنند. خیلی مهم. که شاید در بین فهرست تقاضاهای مؤمنین این درخواستی که این جا مطرح می‌شود صدر نشین است، جزء آن تقاضاهای اول است. با یک مقدمه‌ای حضرت مطرح می‌کنند. «وَ إِذَا انْقَضَتْ أَيَّامُ حَيَاتِنَا» حالا آن وقتی که دیگر این عمر ما تمام می‌شود. این جا حضرت یادآوری مرگ را می‌کنند برای ما. «وَ إِذَا انْقَضَتْ أَيَّامُ حَيَاتِنَا» ببینید روزهای زندگی ما دارد شمرده می‌شود. بالاخره با شمردن تمام می‌شود. این تمام می‌شود. عدد با شمارش تمام می‌شود. امام(ع) فرمودند جنابعالی هم یک عدد هستید البته این عدد را نمی‌دانید چند است. روز و شب دارد شما را می‌شمارد، شما دارید الان شمرده می‌شوید  یک عدد، می‌گویند بیست را بشمار، شما شروع می‌کنید بعد می‌رسید به هفده، بعد می‌رسید به هیجده، نوزده، بیست، تمام شد. تمام می‌شود. فرمودند شما یک عدد هستید دارید شمرده می‌شوید، دارید تمام می‌شوید «وَ إِذَا انْقَضَتْ أَيَّامُ حَيَاتِنَا» فرمود وقتی روزهای زندگی ما به آن نقطه پایانش رسید «وَ تَصَرَّمَتْ مُدَدُ أَعْمَارِنَا» و فانی شد و تمام شد این قطعه‌ای از زمان که به عنوان عمر به ما اختصاص داده شده بود، این تمام شد، تصرمت. یعنی فانی شد، تمام شد. «وَ اسْتَحْضَرَتْنَا دَعْوَتُكَ الَّتِي لَا بُدَّ مِنْهَا وَ مِنْ إِجَابَتِهَا» آن دعوت تو به سوی ما آمد که حتماً می‌آید اولاً. لابد منها، و ثانیاً ما هم حتماً باید جواب بدهیم. «لَا بُدَّ مِنْهَا وَ مِنْ إِجَابَتِهَا» آن دعوتی که اولاً حتماً می‌آید «دَعْوَتُكَ الَّتِي لَا بُدَّ مِنْهَا»  حتماً می‌آید بدون شک و دوم این که «وَ مِنْ إِجَابَتِهَا» یعنی لابد من اجابتها. ما هم حتماً باید جواب بدهیم. آن را دیگر نمی‌شود جواب ندهیم.

ما در مسیر زندگی‌مان خیلی دعوت از سوی خدای متعال داریم. تمام این یا ایها الذین آمنوا، دعوت‌های خدای متعال است منتها یک جا جواب می‌دهیم، یک جا جواب نمی‌دهیم. اما یک دعوتی است که دیگه تو نمی‌توانی جواب ندهی. وقتی جلوی تو می‌ایستد فرستاده خدای متعال می‌گوید وقت تمام شد بیا برویم نمی‌توانی بگویی حالا یک وقت دیگری به من بدهید. لابد من اجابتها. باید بگویید چشم، در خدمتیم. هیچ راه دیگری ندارید. مرگ یک چنین وضعی دارد.

امیرالمؤمنین(ع) در نهج‌البلاغه این تعبیرزیبا را دارند. حضرت فرمود: «وَ أَسْمِعُوا دَعْوَةَ الْمَوْتِ آذَانَكُمْ قَبْلَ أَنْ يُدْعَى بِكُمْ» فرمودند این صدای مرگ که شما را به خودش فراخوان کرده چند مرحله‌ای است. قبل از این که برسد به آن مرحله‌ای که تو دیگر حتماً باید پاسخ بگویی، یعنی همان لحظه‌ای است که روز آخر و ساعت آخر تو رسیده، قبل از این که به آن جا برسی دعوت مرگ را به گوش‌ات فرو کن. این ترجمه فارسیش. من یک وقت فکر می‌کردم ترجمه فارسی این جمله حضرت چیه. «أَسْمِعُوا دَعْوَةَ الْمَوْتِ آذَانَكُمْ» یعنی دعوت مرگ را گوش‌ات اسماع کن، توی فارسی چه می‌گوییم؟ می‌گوییم به گوش‌ات فرو کن. یعنی بشنوان، به آن برسان، «أَسْمِعُوا دَعْوَةَ الْمَوْتِ آذَانَكُمْ قَبْلَ أَنْ يُدْعَى بِكُمْ» قبل از این که وقت تمام شده باشد و شما را فراخوان کنند. این معنایش این است که ما با هر قطعه‌ای از عمرمان که پشت می‌گذاریم می‌میریم. ما دیروز مُردیم. پریروز مُردیم. چی فکر کردید شما؟ پارسال مُردیم، یک ساعت قبل مُردیم، یک ثانیه قبل هم مُردیم. «أَسْمِعُوا دَعْوَةَ الْمَوْتِ آذَانَكُمْ» تا این می‌رسد به یک نقطه‌ای... به آن نقطه‌ای می‌رسد که می‌گوید این روزها تمام شد. اصلاً‌ دیگر تمام شد. چیزی نمانده بود که تو دیگر در آن بمیری. تا می‌رساند شما را به آن جا. آن وقت شما تصور بفرمایید اگر کسی... این چیزی است که همین الان در این لحظات مقدس از این روز بسیار عزیز این را از خدای متعال باید بخواهیم.

اگر کسی به مرگ آگاهی برسد، بالاتر به مرگ‌باوری برسد. یعنی مشاهده کند، باور کند ببینید چه تحول عظیمی توی زندگی‌اش رخ می‌دهد. امام(ع) با زیبایی و لطافت در ضمن این دعای نورانی دارند این یادآوری را به ما می‌کنند. «وَ إِذَا انْقَضَتْ أَيَّامُ حَيَاتِنَا» گرفت، تمام می‌شود. «وَ تَصَرَّمَتْ مُدَدُ أَعْمَارِنَا»  این‌ها چون دائماً می‌گویند زمان متصرم الوجود است. یعنی آمدن هر ثانیه‌ای منوط به رفتن ثانیه‌ قبلی است. این را فلاسفه ما می‌گویند متصرم الوجود. که آمدن بخشی‌اش منوط به فنای بخش قبلی است. زمان این جوری است. لذا لحظه به لحظه نو می‌شود. آن لحظه قبلی از دست رفت، تمام شد. و قابل بازگرداندن هم تحت هیچ شرایطی نیست. امکان ندارد، محال است. یک ثانیه‌اش را نمی‌شود برگرداند. حالا از مجموع ثانیه‌های عمر شما هر ثانیه‌ای که می‌رود و دیگر برنمی‌گردد ببینید چه قدر مهم است و قیمتی است. که تو توی آن ثانیه یک حسنه‌ای را تقدیم بکنی و آن کاتب برای تو بنویسد و این مجموعه حسنات تو پذیرفته بشود در درگاه الهی. این مسأله آن نکته‌ای کلیدی است که فرمود انسان با هر لحظه‌ای مرگ خودش را ببیند و احساس کند. اگر این طور شد وضع زندگی انسان عوض می‌شود.  حالا تا می‌رسد به آن نقطه آخر. امام(ع) فرمودند «وَ أَسْمِعُوا دَعْوَةَ الْمَوْتِ آذَانَكُمْ» این صدای مرگ را به گوش خودت برسان، «قَبْلَ أَنْ يُدْعَى بِكُمْ» در آن جمله دیگر حضرت فرمودند «فَقَدْ نُودِيَ فِيكُمْ بِالرَّحِيلِ» ببینید لحظه به لحظه شما را دارند صدا می‌زنند. لحظه به لحظه دارند به شما آماده‌باش می‌دهند. «وَ أَقِلُّوا الْعُرْجَةَ عَلَى الدُّنْيَا {وَ انْقَلِبُوا بِصَالِحِ} و استخبروا مَا بِحَضْرَتِكُمْ مِنَ الزَّادِ» توشه پس چی شد؟ وقت که دارد تمام می‌شود که. حالا این جا امام(ع) می‌گوید خدایا اگر من رسیدم به آن نقطه‌ای که تو مرا صدا زدی، فلان بن فلان... چون این جوری صدا می‌زنند. اجب داعی الله. تمام شد. یک لحظه به خودت می‌آیی می‌بینی فرشته قابض الروح روبروی تو ایستاده. ایستاده جلوی تو، تمام شد. امام(ع) می‌گوید خدایا وقتی آن لحظه‌ حساس رسید برای من رسید و دعوت تو که آن دعوت حتماً می‌رسد و من هم حتماً باید به آن جواب بدهم این دیگر اختیاری نیست، دیگر در اختیار من نیست باید جواب بدهم، یعنی باید تسلیم بشوم، وقتی آن لحظه رسید من چی از تو می‌خواهم؟ «فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» ببینید صلوات‌ها کجاها تعبیه شده در کلام امام که امام الکلام است. «فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْ خِتَامَ مَا تُحْصِي عَلَيْنَا كَتَبَةُ أَعْمَالِنَا تَوْبَةً مَقْبُولَةً» اگر ما رسیدیم به آن نقطه آخر، آخرین چیزی که توی نامه عمل ما نوشته می‌شود یک توبه باشد. «تَوْبَةً مَقْبُولَةً» یک توبه مقبوله باشد. آخرین چیزی که از من توی این عالم نوشته می‌شود. شما ببینید همه را نوشته‌اند. همه کجی‌ها و کمی‌ها و کاستی‌ها را نوشته‌اند. حالا من رسیدم به آن نقطه آخر این مهم است که من این طرف پایان کارم چگونه تمام بشود. این پایان کار چه باشد، ختام چه باشد. عجب تقاضای بزرگی است این. چقدر این تقاضا بزرگ است. فرمود خدایا به خاطر محمد و آل محمد، به آبروی محمد و آل محمد، به جمال محمد و آل محمد، به مهر محمد و آل محمد. می‌گویید «فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» من که رسیدم به آن خط پایان آن آخرین چیزی که توی نامه عمل من نوشته می‌شود توبه مقبوله باشد. یعنی من موفق به توبه شده باشم، این توبه هم در وضعی باشد که تو قبولش کنی از من و بپذیری و ببری. دیگر من آن وقت نگرانی ندارم. بعد از آن دیگر نگرانی نیست وقتی من را برداری ببری.

این کلمه ختام که این جا آمده «وَ اجْعَلْ خِتَامَ مَا تُحْصِي عَلَيْنَا كَتَبَةُ أَعْمَالِنَا تَوْبَةً مَقْبُولَةً» بهانه‌ای می‌شود تا اگر عمری بود به فضل الهی در جلسه آینده ما راجع به یک مسأله بسیار کلیدی یعنی این حسن عاقبت یک چند جمله‌ای عرض کنم و بعضی از اسراری که توی این موضوع بسیار مهم هست ان شاء الله. یک خواهش هم از عزیزان دارم و بحث امروز ما تمام. چیزهایی مهمی را امروز عرض کردیم. آن جمله پایانی عرض من این است که ما داریم با سرعت به ماه مبارک رمضان نزدیک می‌شویم.  ظاهراً حرکت ما توی این مدار عمر خیلی سریع است. ما داشتیم با هم توی ماه فرض بفرمایید رجب صحبت می‌کردیم حالا شده ماه شعبان، اول ماه شعبان داشتیم صحبت می‌کردیم حالا شده نیمه ماه معظم شعبان. این قدر سریع است.  ما داریم می‌رویم به سرعت به ماه رمضان. از روز نیمه شعبان عِطر ماه مبارک رمضان دیگر به مشام می‌رسد. از این لحظات این احساس هست. ماه مبارک رمضان خیلی مهم است، اولاً انسان باید لحظه لحظه از خدای متعال بخواهد که خدایا به من مهلت بده من به ماه رمضان برسم. یک حسرت بزرگی است انسان قبل از ماه رمضان برود. این را بخواهیم از خدای متعال. همین روزها و شب‌ها این را از خدای متعال طلب کنیم. حالا ما باید خودمان را آماده کنیم «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ» این ماه رمضان دارد می‌آید به سمت ما، باید خودمان را آماده کنیم. برادرها و خواهرهای عزیزم بهترین راه برای این که ما خودمان را برای ماه مبارک رمضان آماده کنیم همین مناجات شریفه شعبانیه است که از فیض گفتگوی از این طریق با حضرت حق محروم نشویم. این یک. دوم، به مدد امیرالمؤمنین(ع) در این مناجات نورانی ما آن حالت توبه و استغفار را در خودمان به وجود بیاوریم. خدا رحمت کند امام راحل عظیم الشأن، امام می‌فرمودند که جهنم را همین جا برای خودت درست کن، در ندامت. آتش بزن خودت را. این قلبت شعله‌ور بشود، بسوزی در آتش ندامت. یک چنین وضعی را برای خودت درست کن. این هم مسأله دوم. اما مسأله سوم، اگر ما بخواهیم آماده بشویم برای ماه مبارک رمضان این است، دعای چهل و چهارم صحیفه مبارکه سجادیه نقشه راه ماه مبارک رمضان است. این دعای چهل و چهار. نکند شما صبر کنید روز اول ماه مبارک رمضان برسد بعد بگویید خیلی  این هم دعای ورود به ماه رمضان است من این دعا را بخوانم. نخیر. الان هم اگر دیر نشده باشد خیلی است. چون دعای 44  نقشه عمل ماه مبارک رمضان است. حضرت به شما آموزش می‌دهند با ماه خدا چگونه روبرو بشوید با این نگاه. ان شاء الله بروید سراغ این دعای نورانی برای کشف آن دستورالعمل.

به عنایت الهی ماه مبارک رمضان شما امسال یک ماه دیگری خواهد شد و این را خواهید دید. از همین الان آن وقت می‌روید به استقبال. برنامه‌ریزی، طراحی، روز اولش من چه جور وارد بشوم، برنامه‌های روزانه‌ام چی باشد، برنامه شب‌های ماه رمضانم چطور باشد، همه چیزش را طبق دستوری که امام سجاد(ع) دارند ان شاء الله برنامه‌ریزی کنید. امیدوارم ان شاء الله توفیقش نصیب بنده و شما بشود. چند کلمه هم دعا کنیم و تمام کنیم جلسه را.

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نسألک الله و ندعوک بسمک العظیم الاعظم ... ما الان که می‌خواهیم دعا کنیم یک حال خیلی خوبی داریم چون امام عسگری(ع) این مولود عزیز را توی دست‌های مبارکش دارد. وقتی به او نگاه می‌کند که آمال همه آرزومندان از انبیاء و صلحاء را برآورده خواهد کرد. بنابراین ما الان که داریم دعا می‌کنیم شفیع ما خود حضرت مهدی(ع) هست و به آمین آن حضرت دلبسته هستیم در دعایمان.

نسألک الله و ندعوک باسمک العظیم الاعظم الاعز الاجل الاکرم الهنا بمولنا المهدی یا الله..... یا رحمن یا رحیم یا مقلب القلوب ثبت قلوبنا علی دینک

اللهم اغفر لنا و لوالدینا، اللهم اغفر لنا و لوالدی والدینا، و لمن وجب حقه علینا، و لمن التمس منا الدعا، و لاخواننا فیک اللهم اشف مرضانا و اشف امراضنا و ارحم موتانا سلم دیننا و دنیانا، و اجعل عواقب امورنا خیرا.

به کشور ما، نظام ما، رهبر عزیز ما عزت روز افزون کرامت بفرما. فتوحات و گشایش‌های خودت را بر اسلام و مسلمین، دوستان اهل بیت در سراسر عالم روز افزون بفرما. حوادث منطقه ما را مقدمات ظهور امام زمان ما قرار بده. ما را جزو بهترین یاران آن حضرت قرار بده. ما را از دعا و عنایت و رعایت آن حضرت نصیب کرامت بفرما. ما را تحت تربیت خاص آن بزرگوار قرار بده. تو را قسمت می دهیم به حق آن حضرت و به حقیقت آن حضرت ما را جزو یاران آن حضرت در روز ظهور آن حضرت مقرر بفرما. همه کسانی که در راه آن حضرت قدم برداشته اند الان ساکن برزخند و سر به تیره تراب برده‌اند همه‌شان را از عنایت و کرامت آن بزرگوار بهره وافر مرحمت بفرما. مخصوصا کسانی که به عهده جمع ما حق دارند همه را مشمول عنایت و عفو و رحمت خودت قرار بده. شهدای هفتم تیر شهید مظلوم بهشتی عزیز و بزرگ ما و این شهدای عزیزی که اسامی‌شان در این مسجد ثبت شده است، ای خدای بزرگ همه‌شان را با سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) محشور بفرما. نثار ارواحشان صلوات و فاتحه ای اهدا بفرمایید

 



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *