سلام علیکم و رحمة الله. اَعوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم، بِسم الله الرّحمنِ الرَّحیم، اَلحَمدُللهِ رَبِّ العالَمین، ثُمَّ الصَّلاةُ وَ السَّلام علی سَیِّدنا و نَبیِّنا حبیبِ اِلهِ العالمین، ابِی القاسِم المُصطَفی مُحَمَّد و علی اَهل بَیته الطّاهرین المعصومین المکرّمین، سِیَّما بقیة اللهِ فی الارضین، روحی و اَرواحُ العالَمین لِتُرابِ مَقدَمِهِ الفِداء.
فَخَلَقَ لَهُمُ اللّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ مِنْ حَرَكَاتِ التّعَبِ وَ نَهَضَاتِ النّصَبِ، وَ جَعَلَهُ لِبَاساً لِيَلْبَسُوا مِنْ رَاحَتِهِ وَ مَنَامِهِ، فَيَكُونَ ذَلِكَ لَهُمْ جَمَاماً وَ قُوّةً، وَ لِيَنَالُوا بِهِ لَذّةً وَ شَهْوَةً.
دعای ششم صحیفه سجادیه، دستور کار روزانه
به فضل الهی موضوع بحث ما دعای ششم صحیفهی مبارکهی سجّادیه است، وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السّلَامُ عِنْدَ الصّبَاحِ وَ الْمَسَاءِ. در نوبتهای گذشته معلوم شد که این دعای نورانی در واقع متکفّل ارائهی نقشهی جامع بهرهبرداری از شبانهروز هست، و نیز معلوم شد که اگر کسی موفّق بشود شبانهروز خودش را درست برنامهریزی کند، مطابق با رضای پروردگار متعال و نقشهی الهی، در حقیقت عمر خودش را توانسته به شکل مناسبی برنامهریزی کند، اهمیّت مسئله از این جهت بسیار زیاد است. به نظرم میآید که از رهگذر انس با این دعای نورانی انسان مؤمن به مدد حضرت سیّدالسّاجدین(علیه الصّلاة والسّلام) موفّق بشود به مقامات بالایی دست پیدا کند.
پیشنهاد من به دوستان عزیزم، برادران و خواهران گرامی این است که این دعا را دستور کار روزانهی خودشان قرار بدهند، همان اوّل صبح خیلی خوب است، روزشان را با همین دعا شروع کنند، اگر به هر دلیلی اوّل صبح میسّر نشد، هر وقت ممکن شد، در میانهی روز، حتّی اگر نشد در پایان روز هم این دعا را داشته باشند. اگر ما فرض کنیم از همین آغازین روزهای ماه ذی القعده این مراقبت انجام بشود انشاءالله، و شما بتوانید ذیل چلّهی موسویه این برنامه را داشته باشید، فکر میکنم باعث فتوحات خیلی زیادی برای دوستان خواهد شد. یعنی مقیّد بشویم حداقل چهل روز، چهل صباح این دعا را در متن برنامهی روزانهی خودمان داشته باشیم، با توجّه و با اهتمام برای الهام گرفتن از این متن نورانی، هم مقامش مقام دعا و ارتباط با حضرت حق است، هم مرور آن نقشهی راه هست، و ذهن ما و روح ما را آماده میکند برای اینکه بتوانیم از فرصت روز و شبمان انشاءالله مناسبتر از قبل بهرهبرداری کنیم، این هم حالا علی العجاله یک دستورالعملی برای خودم و شما دوستان عزیز، منتها مستحضرید، اینها را انسان باید مقیّد بشود ولو حالا یک مقداری از ماه ذی القعده را پشت سر گذاشتیم، ولی روزهای اوّل است، از همین آغاز انشاءالله با اهتمام و با جدیّت این را دنبال بفرمائید و نگذارید ترک بشود، خیلی وقت زیادی هم نمیخواهد، به اندازهی ده دقیقه، یک ربع، اوّل روز، بعد از نماز صبح در یک فرصت مناسب و فراغ خاطر این دعای نورانی را هر روز به آن اهتمام داشته باشید.
ماه ذی قعده، ماه سیر و سلوک
ماه ذی قعده ماه خوش ظرفیّتی است از نظر سیر و سلوک الی الله تبارک و تعالی، به جهت سیر به سوی حق و سلوک منازل انسانیّت یک ماه فوق العادهای است، خیلی خوش ظرفیّت است، هم روزهایش خیلی خوب است، هم شبهایش، شبهایش بهتر از روزهایش است، وَوَاعَدْنَا مُوسَی ثَلاَثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً، در آیهی دیگری در قرآن کریم هست که وَوَاعَدْنَا مُوسَی أَرْبَعِینَ لَیْلَةً، منتها اینجا تفصیل داد، گفت ما چهل شب با موسی قرار گذاشته بودیم، منتها این قرار در این آیهی کریمه تفصیلش معرّفی شد، اوّل به او گفتیم سی شب، بعد تتمیمش کردیم با یک ده شب دیگر، به این ترتیب از آغاز ماه ذی قعده در واقع این ملاقات متفاوت انجام شده، یعنی جناب موسی بن عمران(علی نَبیِّنا و آله و علیه السّلام) الان در طور سینا و مشغول مناجات با پروردگار متعال و آن خلوت خودشان هستند، در این ماه ذی قعده میشود سی شب، بعد فرمود وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ، ما ده تا شب دیگر به آن اضافه کردیم، جالب است که اینجا میبینید سخن از شب است، وَوَاعَدْنَا مُوسَی چه أَرْبَعِینَ لَیْلَةً، چه طبق این آیهی دیگر ثَلاَثِینَ لَیْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ، وعده وعدهی شبانگاهی است، با اینکه جناب موسی بن عمران(علی نَبیِّنا و آله و علیه السّلام) شبانه روز در میقات بود، ولی سخن از شب است، ملاحظه میفرمایید؟ یعنی روز هم آنجا بود. این خیلی پیام روشنی دارد برای اهل الله که برای شکارهای ملکوتی باید سیر شبانه داشت، آنها را باید از محیط شب شما بدست بیاورید. آن فتوحات، گشایشها و نزول برکات در شب اتّفاق میافتد در درجهی اوّل. انشاءالله از این فرصت، مخصوصاً از شبهای این ماه، خوب دوستان بهره برداری کنند، صبحش را هم انشاءالله با این دعای نورانی آغاز کنید تا برسیم انشاءالله به عید سعید قربان، به لطف پروردگار متعال.
یک نکته را هم خوب است حالا که سخن از مراقبات ذی قعده به میان آمد یک نکته را هم یادآوری کنم، به خودم و همهی دوستان عزیز، اون هم یکشنبههای ماه ذی القعده است، یکشنبههای ماه ذی القعده یک روز عجیبی است برای استغفار، خوشبختانه متن برنامهاش هم در دسترس ما هست، چهار رکعت نماز با آن کیفیّت خاصّی که در کتب خودش و از جمله در کتاب مفاتیح الجنان معرّفی کرده، آن چهار رکعت نماز را میخوانید که خیلی هم مفصّل نیست، سورهی مبارکهی توحید هست، معوذتین هست، بعد از نماز هم استغفار هفتادتایی هست که آزاد هم گذاشته، نگفته است با چه لفظی، کأنّ کسی مثلاً بگوید اَستَغفِرُ الله یا اَتوبُ اِلَی الله یا کامل بگوید اَستَغفِرُ الله رَبّی وَ اَتوبُ اِلیه، بعد هم یک فرازی دارد که در آن فراز شما برای خودتان و همهی مؤمنین و مؤمنات طلب مغفرت میکنید؛ خیلی آثار عجیبی برای این عمل نورانی گفته شده، این هم از پیامبر اعظم، خاتم انبیاء، محمّد مصطفی(صل الله علیه و آله و سلّم) روایت شده، بعد هم فرمودند مناسب است که این کار را در روز یکشنبه با غسل انجام بدهد، غسل بکند برای انجام این عمل نورانی، نماز، بعد هم آن استغفار و آن دعای کوتاهی که دارد، خیلی چیز عجیبی است، اثرش فوق العاده است، از نظر برطرف کردن موانع باطنی بین ما و الطاف الهی، این هم برای یکشنبهها است، حالا دیروز که پشت سر گذاشته شد، دوستانی که موفّق شدند خوشا به سعادتشان، سایر دوستان هم آماده بشوند برای انشاءالله یکشنبهی آینده، به شرط توفیق و حیات این برنامه را داشته باشند، انشاءالله.
با این مقدّمهای که حالا به مناسبت ماه ذی القعده عرض کردیم، همینجا هم خوب است که ما به دوستان و برادران و خواهران مان هم تبریک عرض کنیم، دههی کرامت و ایّام پر نور این دههی مبارک را که این تعبیر دههی کرامت هم پسندیده شد نزد اهل معرفت و دوستان خدا، این پسندیده شد، دههی کرامت. جا هم افتاده، هر سال بهتر از سال قبل بین ولادت حضرت معصومه و ولادت حضرت رضا(صلوات الله و سلامه علیهما)، قدر این ایّام را هم از جهت توسّل دوستان بدانند، یک فرصت خیلی خوبی است از هر جهت، ما هم تبریک عرض میکنیم، انشاءالله که بر همهی دوستان عزیز ما و خانوادههای گرامیشان و همهی دوستان شما انشاءالله مبارک باشد.
حالا این اعضای این جلسه و مخاطبهای این جلسه هم برای ما شدند یک بخشی از اهتمام. یک وقتی باشد، زیارتی باشد، دعایی باشد، ما لحظات انسی باشد این دوستان صحیفه در فهرست دعاها هستند، توقّع متقابل هم داریم از رفقا که انشاءالله ما را هم دعا کنید، همه همدیگر را دعا کنیم ببینیم چه میشود انشاءالله، به کجا خواهیم رسید.
قدرتنمایی و رحمتنمایی خداوند متعال در سایهی روز و شب
برویم سراغ این متن نورانی، یک قسمتیاش را برایتان خواندم، خاطرتان هست ساختار این دعا را توضیح دادیم، محورهای اصلی و کلیدیاش را در آن مقدّمه توضیح دادیم، بعد گفتیم حالا باید متن را بخوانیم و طبق متن برویم جلو، رسیدیم به این جمله که فرمود: فَخَلَقَ لَهُمُ اللّيْلَ، سخن از این است که پروردگار متعال در آفرینش روز و شب قدرتنمایی کرده است، هُوَ الَّذِی جَعَلَ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُورًا این آیه را دقّت کنید، خیلی جالب است، اگر کسی میخواهد به ذکر برسد و اگر کسی میخواهد به مقام شکر برسد حواسش را جمع کند به شب و روز، یعنی خداوند تبارک و تعالی در آینهی شب و روز و در آمد و شد اینها وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ، هم قدرتنمایی میکند، هم رحمتنمایی میکند، هم قدرتش را به رخ میکشد، از آیات قدرت حق هستند، چنانکه حضرت فرمودند، بِقُوّتِهِ وَ قُدْرَتِهِ، هم رحمتنمایی میکند خدای متعال، یک سفره است، شب سفره است، روز سفره است، دوتا سفرهی متفاوت کنار همدیگر، با این همه نشانههای لطف و عنایت، وَمِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ، که خواندم برایتان جلسهی گذشته، از رحمتش خدای متعال شب و روز را برای شما قرار داده است؛ هم رحمتنمایی است، هم قدرتنمایی است، هم سفرهی رحمت است، هم آیهی قدرت است.
آن وقت در این آیهی کریمه فرمود: هُوَ الَّذِي جَعَلَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ خِلْفَةً، شب و روز را خدای متعال پشت سر هم قرار داده با این ترتیب بدیع زیبای منظّم و دقیق، و با آن تفاوتهایی که یولِجُ كُلَّ واحِدٍ مِنهُما فى صاحِبِه، که توضیحش گذشت، اینها میآید در برابر شما و میرود تا شما سهم خودتان را برداشت کنید، سهم شما چه هست؟ ذکر، شکر، چقدر لطیف است این آیات! ذکر، شکر. لِمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُوراً، اگر کسی میخواهد به مقام ذاکرین برسد، اگر کسی میخواهد به مقام شاکرین برسد، از رهگذر این قدرتنمایی و رحمتنمایی به آن دست پیدا میکند، این آیینهای است که قدرت خدا را به او نشان میدهد و او را به مقام ذکر میرساند، در یک امر متصرّم الوجودی که دائم دارد میچرخد و عبور میکند و میرود و با رحمت نماییاش خدای متعال شما را به شکر میرساند، از طریق همین شب و روز، چقدر دلپذیر است این آیه، فکرش را کرده بودید؟ لِمَنْ أَرَادَ أَن یَذَّکَّرَ أَوْ أَرَادَ شُکُوراً، اگر کسی مایل است بسم الله، از همین طریق میتواند برسد، به دو منزل از مقامات اولیاء، منزل ذکر، منزل شکر، که ما در دعای قبلی به این مسئله پرداختیم، يا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذّاكِرينَ، وَيا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشّاكِرينَ، قبلاً در این باره اشاراتی داشتیم، عمری بود بعدها بیاناتی خواهیم داشت انشاءالله. ما هستیم پس این روز و شب.
کاش ما از رهگذر این توجّه برسیم به قدر و قیمت زمان و عمر، چیزی که نزد ما، بنده و امثال بنده، به عنوان آدمهای غافل و کافر، کافر به معنای ناشکر، درست است؟ نقطهی مقابل شاکر چه هست؟ کافر، منتها کافر نه کفر نستجیر بالله به معنای اینکه خدای متعال را قبول نداشته باشد، به معنای اینکه نعمت را نادیده میگیرد، به این معنا؛ برای امثال من مشکل این است که قدر زمان ناشناخته است، به عنوان آن سهم ما و سهم هرکدام از ما، سهم من از حضور در این عالم، سهم من عمر من است که با همین روز و شب دارد سپری میشود، این روز و شب که میآیند و میروند در واقع من دارم میروم پشت سر هم، تا برسد به آن خطّ پایان،کاش که ما به قدر زمان و قیمتش هم برسیم، در هر صورت. اینجا فرمود: فَخَلَقَ لَهُمُ اللّيْلَ، این هم لطیف است، خدای متعال برای انسانها، برای آنها، لَهُم، این تعبیر خود قرآن کریم است، مرتبا میگوید لَکُم، ما شب و روز را برای شما قرار دادیم، مسخّر شما قرار دادیم، در دسترس شما قرار دادیم؛ این شب را خدای متعال برای شما قرار داده، برای انسان قرار داده، لِيَسْكُنُوا فِيهِ مِنْ حَرَكَاتِ التّعَب، اینجا خود امام سجّاد(علیه السّلام) با شب شروع کرد، بعد میرسد نوبت روز و در کنار هرکدام آن عنایاتی که خدای متعال در این سفرهی شبانگاهی و سفرهی روزانه برای انسانها فراهم کرده است، این سفرهای که پهن کرده است از رحمتش برای آنها، حضرت به بعضی از موجودیهای این سفرهها اینجا اشاره میکنند تا آن جنبهی نعمت مسئله و رحمتش بیشتر آشکار بشود.
شب و روز در آیات قرآن
ما جلسهی پیش به همین مناسبت یک چند کلمه راجع به شب صحبت کردیم، با بیان بعضی از آیات قرآنی، جالب این است که شما که به قرآن کریم مراجعه میکنید میبینید همانطور که امام(علیه الصّلاة والسّلام) شب را مقدّم داشته بر روز، این دنبال که میشود میبینیم به پیوست شیوهی قرآن کریم است، چون خدای متعال شب را در قرآن کریم بر روز مقدّم داشته است، لذا قرآن کریم آهنگش این است، لَیل، نَهار؛ جَعَلَ اللّيْلَ وَ النَّهار، همه جا همینطور است، شب مقدّم بر روز آورده شده است. وقتی انسان آیات را در کنار هم میبیند اوّلاً برایش معلوم میشود که این شب و روز دائم در این آیات کنار هم از آنها یاد میشود، این نکتهی لطیفی است، همه جا، شب، روز، کنار همدیگر است. نکتهی بعدی این است که ما یک آیات اختصاصیای داریم که آنجا راجع به شب سخن گفته شده است، ولی دیگر صحبتی از روز نیست، یک آیاتی هم داریم که از روز گفته شده، سخنی از شب نیست، آنجا هم که میرسید جالب این است که سهم آیات شب خیلی بیشتر از آیات روز است، جالب است، اینها حرف نمیزنند با ما؟ دارد با ما صحبت میکند، اوّلاً این کنار هم بودن، کنار هم بودنش را شما از تعبیر زیبای يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ میتوانید استفاده کنید، از وَ مِنْ آيَاتِهِ، که آنجایی که میخواهد خدای متعال آیات خودش را معرّفی کند، آنجا هم مشاهده میکنید که میفرماید وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ، آنجا کلمهی آمد و شد هست؛ در جاهای دیگر میفرماید او است که شب و روز را جای هم قرار میدهد، این خِلْفَةً که عرض کردیم؛ در جای دیگر سخن از این هست که یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَی النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَی اللَّیْلِ، این نوار سیاه شب کشیده میشود روی روز و این نوار سپید روز کشیده میشود روی نوار شب یُکَوِّرُ اللَّیْلَ عَلَی النَّهَارِ وَیُکَوِّرُ النَّهَارَ عَلَی اللَّیْلِ، با این تعابیر زیبا، اینها همهاش در کنار هم میآید، همینطور متّصل، در آیات که شما نگاه میکنید این هست. در بخشی از آیات میبینید نگاه جانبدارانه دارد خالق شب و روز نسبت به شب، نگاه جانبدارانه دارد، اهتمام ویژهای هست در نگاه پروردگار متعال نسبت به شب، به همین خاطر هم انسان مؤمن که زیستش زیست الهی است اهتمامش نسبت به شب بیشتر از اهتمامش نسبت به روز است، در برنامهریزی، و در کیفیّت بخشی و اولویّتگذاری، توجّهش به شب است.
ارزشگذاری روز و شب در نگاه دینی
شب خصوصیّتی که دارد این است که علاوه بر اینکه خودش فرصتی است برای برقراری ارتباط با باطن این عالم، چون شب مظهر هُوَ الباطِن است، از رهگذر شب انسان مؤمن میتواند به باطن این عالم راه پیدا کند، میتواند وارد ملکوت این عالم بشود، این ویژگیاش هست، إِنَّ نَاشِئَةَ اللَّيْلِ هِيَ أَشَدُ وَطْئاً وَأَقْوَمُ قِيلاً، این است، این شب است؛ برای اینکه انسان مؤمن به پایداری در ایمان برسد، برای اینکه انسان مؤمن نشو و نمای ایمانی داشته باشد راهش این است که خودش را از برکات بهرهمند کند، این نکته است، از این جهت با روز یک تفاوتی شب دارد، پس همانطور که روز فرصت ابتغاء فضل الهی در به دست آوردن رزق و فعّالیّت و انجام انواع و اقسام کوششها و امثال اینها است، شب هم فرصت خلوت با حضرت حق و خلوت با ملکوت عالم، ارتباط با فرشتگان، ارتباط با حقائق قدسی و بهرهمندیها است، که یادتان است، عرض کردم این فقط اختصاص به بخش بیداری مؤمن ندارد، خوابش هم همین است، انسان مؤمن امیدش نسبت به خوابش کمتر از امید او نسبت به بیداریهایش نیست، به بیانی که گذشت و خاطرتان هست، در قصّهی یَتَوَفَّاکُم بِاللَّیْلِ، این لطیف است، اینکه میگویم جانبدارانه است این است، هُوَ الَّذِی یَتَوَفَّاکُم بِاللَّیْلِ، حالا نوبت روز میرسد چه؟ شب شما را میگیرد خدای متعال، عجب! خدای متعال شب شما را میگیرد در خوابتان، امّا نوبت روز که میرسد وَیَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ، ببینید چقدر متفاوت است، یَتَوَفَّاکُم بِاللَّیْلِ، شب شما را میگیرد دست قدرت خداوند و البتّه دست لطف و رحمتش، شب شما را میگیرد، امّا روز چه؟ وَیَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ، نوبت روز شد، فرمود در روز خدا میداند که شما دارید چه کارهایی انجام میدهید، خیلی با هم فرق میکند، یَتَوَفَّاکُم بِاللَّیْلِ، یَعْلَمُ مَا جَرَحْتُم بِالنَّهَارِ ، البتّه فرمود ثُمَّ یَبْعَثُکُمْ فِیهِ، بعد در روز که شد خدای متعال شما را مبعوث میکند، یعنی از آن توفّی، شما را گرفته، شما را برمیگرداند، یَبْعَثُکُمْ فِیهِ، تا وارد بشوید و از برنامههای روز هم استفاده کنید، ببینید نگاه حضرت حق نسبت به شب در این آیهی دلپذیر خودش نگاه جانبدارانه است، روز هم آیهی خدا است، هر دوتا آیت هستند، امّا این کجا و آن کجا، فرمود: إِنَّ لَكَ فِي اَلنَّهَارِ سَبْحاً طَوِيلاً، تو روز کارت زیاد است، فعّالیّتت زیاد است، همهاش باید بروی با این و آن هستی، چالشها، درگیریها، برخوردها، مواجههها، جذب و انجذابها، دفعها، اینجوری است، در روز انسان همهاش چالش دارد، دنیا را هم خدای متعال محیط چالشها قرار داده است، حتّی انسان با دوستهایش چالش دارد تا چه برسد با دشمنهایش، حتّی در محیطهای رفاقتی، در محیطهای مؤمنانه هم انسان برخورد سلیقهها دارد، برخورد عاطفی دارد، حتّی در محیط خانوادهاش هم گاهی میبینید این چیزها هست تا چه برسد در محیط عمومی، اینها هست، اینها فضای روز است. به اضافهی تلاشهای آرمانی، میخواهید آرمانهایتان محقّق بشود، باید فعّالیّت کنید، کوشش کنید، برنامهریزی کنید، موانع را از سر راه بردارید، خیلی کار دارد، هر کسی در هر بخشی که کار میکند، اینجوری است. إِنَّ لَكَ فِي اَلنَّهَارِ سَبْحاً طَوِيلاً، در روز کارت خیلی زیاد است، سرت خیلی شلوغ است، فعّالیتهایت خیلی طولانی است، یک پشتیبان میخواهی، پشتیبان روز تو شب است، این آن جنبهی امتیاز شبها است.
شب غیر از اینکه خودش یک فعّالیّتهای خاصّ عبادی ملکوتی معنوی، یا انجام حتّی بعضی اعمال صالح در پوشش، مثل انفاق سرّی، رسیدگی به بعضیها، اینها را دارد، امّا علاوه بر این شب یک امتیاز خاصّی دارد، امتیازش عبارت است از پشتیبانی از روز، روز شما را پشتیبانی میکند، روز شما را به سامان میکند، روز شما را مبارک میکند، شب است که روز شما را مبارک قرار میدهد اگر درست از آن بهرهبرداری بشود، از آن سفرهی برکت الهی در شبها بتواند انسان خوب استفاده بکند و از فاصلهی شب و روز، فاصلهی شب و روز که به آن گفته میشود بین الطّلوعین، این فاصلهی بین الطّلوعین محیط بهرهبرداریها است که انسان مؤمن هم بهرههای معنوی خودش را، هم بهرههای مادّی خودش را از بین الطّلوعین میگیرد که نوعاً ماها غافل هستیم. یا در ماشین و یا داریم میرویم سرکار در شهرهای بزرگ، یا در شهرهای کوچک هم خواب هستیم، یا میخوابیم یا مشغول رفتن مثلاً در مسیر سرکار و اینها هستیم ولی بین الطّلوعین یک فرصت فوق العادهای است برای بهرهمندیها. این نگاه عمومی به شب و روز.
سوگندهای قرآن به شب و روز
حالا در کنار این مسئله شما عنایت بفرمائید امام سجّاد(علیه الصّلاة والسّلام) با یک بیان بسیار زیبایی یک توصیفی از شب دارند، پس اینکه شب را مقدّم کردند، قرآن هم همین کار را کرده است، همینطور مقدّم کرده است شب را، میدانید قرآن کریم خیلی به شب قسم میخورد، سوگندهای قرآن کریم به شب خیلی تماشایی است، ببینید وَاللَّيْلِ إِذَا اَدبر، وَاللَّيْلِ إِذَا عَسعَس، وَاللَّيْلِ وَمَا وَسَقَ، وَاللَّيْلِ إِذَا یَسر، وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا، وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَی، وَاللَّيْلِ إِذَا سَجی، ببینید اینها همهاش سوگند خدای متعال به شب است، یکجا قسم میخورد به شب وقتی که دارد میرود، إِذَا اَدبر، یکجا قسم میخورد به شب وقتی که دارد تمام میشود، عَسعَس، یکجا قسم میخورد به شب وقتی که دارد خودش را جمع میکند، وَ مَا وَسَقَ، تعبیرها خیلی لطیف است، اینها را ما نمیرسیم، اینها بیان دارد، هرکدام اینها یک بیانات تفسیری بسیار جذّابی دارد، وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ، این سورهی فجر را دیدید؟ وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ، این آن تعبیر زیبایی است از این حالت روانی که شب دارد، شب یک حالت روانی دارد، وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ، در متن آن یک روانیای وجود دارد، وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَاهَا، این پردهافکندن روی روز، یا خودش اصلاً، وَاللَّيْلِ إِذَا يَغْشَی، از همین قبیل، این پردهداری شب را خدای متعال به آن قسم میخورد، وَاللَّيْلِ إِذَا سَجی، آن آرام گرفتنش، وَاللَّيْلِ إِذَا سَجی، وقتی که آرام میگیرد، آرام میگیرد و همه چیز را آرام میکند، شب اینطوری است، تمام موجودات عالم شب را آرام میگیرند، همه یک گونهای آرام هستند، دیدهاید؟ اصلاً یک آرامش عجیبی است، حیوانات آرام میشوند، گیاهان یک آرامش عجیبی دارند، حتّی طبیعت آرام است، یک سکوت عجیبی دارد، اگر ماها خرابش نکنیم، ما آدمها که آن دفعه عرض کردم، ما مداخله میکنیم و خرابش میکنیم.
از آن دفعه که به شما گفتم تا این دفعه یک مسافرتی رفته بودیم، بعد داشتیم در این استان چهارمحال و بختیاری، داشتیم میرفتیم در این ارتفاعات از سمت خود شهرکرد به کوه رنگ، همینطور در مسیر که داشتیم میرفتیم من از درون ماشین همینطور که نشسته بودم دیدم این آسمانش عادی نیست، عجله داشتیم برای یک جلسهای، به این دوستان گفتم یک لحظه فقط بایستید، نمیشد اصلاً بایستند، باید با سرعت میرفتند، یک لحظه فقط ایستادند، دیدم اصلاً نمیشود از اینجا دل کند، منتها گذاشتمش برای برگشت، رفتیم آن جلسه را برگزار کردیم، برگشتیم، ساعت حوالی یک و نیم، دو شب بود، اَلعَظَمَةُ لِلّه و الله اکبر، الله اکبر، چقدر این آسمان تماشایی بود، آسمانی که نور مزاحم در جوّش نیست، چون نور مزاحم وارد جو که بشود چشم ما را از جمال شب میبندد، انسان چیزی دیگر نمیبیند، چنانکه در تهران شما نمیبینید، در شهرهای بزرگ نمیبینید، حتّی در شهرهای کوچک هم کمتر میشود دید، تا بروید یک جایی که این نور مزاحم نباشد، خدا میداند، بدون تلسکوپ، بدون دوربین دوچشمی، چیزهایی که شما در شرایط عادی باید با تلسکوپ و با دوربین و امثال اینها ببینید آنجا میتوانستید در این آسمان تماشا کنید، این همراهها که پیاده شدند، بعضیهایشان هم از علمای ربّانّی و بزرگوار آن منطقه بودند، وقتی من این صحنههای آسمان را به آنان نشان دادم، اینها گفتند ما در عمرمان چنین چیزی را ندیدهایم، با اینکه آنجاها رفت و آمد داشتند، چون همه سرها پایین است.
امروز رهبر عزیزمان(حفظه الله تعالی) در این جلسهی ائمّهی جمعه یک جملهای را تکرار کردند که در جلسهی خبرگان فرموده بودند، أَفَمَن یَمْشِی مُکِبًّا عَلَی وَجْهِهِ أَهْدَی أَمَّن یَمْشِی سَوِیًّا عَلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ، فرمود آن کسی میتواند به آفاق نگاه کند که ایستاده، سَوِیًّا عَلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ، این است که میتواند تماشا کند، قبل و بعد و آفاق و بالای سر و اطراف، امّا آن کسی که مُکِبًّا عَلَی وَجْهِهِ، افتاده روی زمین، به رو افتاده دارد جان میکند خودش را یک ذرّه جلو میآورد، سینهخیز دارد میآورد این چه حظّی دارد؟ چه میبیند؟ به یک مناسبت خیلی دقیق و زیبایی ایشان به این مسئله اشاره کردند و یک برداشت نو و تازهای هم از نظر فنّ تفسیر ایشان ذیل آن آیهی کریمه داشتند، حالا بشنوید و انشاءالله استفاده کنید. این همه قسم را، دیدید چه کرد خدای متعال، چقدر قسم خورد.
راجع به روز دوتا قسم میخورد خدای متعال، میگویم نگاه جانبدارانه است، این است، دوبار قسم خورده است، وَالنَّهَارِ إِذَا جَلّاهَا، در همان سورهی مبارکهی شمس، وَالنَّهَارِ إِذَا جَلاهَا، یک مورد است، یک مورد هم وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى، در سورهی لیل است، در سورهی لیل دارد که وَالنَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى، این جلوهگری و تجلّی روز را دارد اینجا مطرح میکند، البتّه من اینجا برای اینکه روز کم نیاورد کمی به آن از یک زاویهی دیگری هم به کمکش رفتم و از آیات دیگر هم مدد گرفتم، آیات صبح را هم به آن اضافه کردم، آنجا که میفرماید، وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ، گفتم صبح هم مال روز است، وَالصُّبْحِ إِذَا أَسْفَرَ، یکجای دیگر هم دارد که وَالصُّبْحِ إِذَا تَنَفَّسَ، چقدر این آیات قشنگ است، أَسْفَرَ، یکجا هم دارد که تَنَفَّسَ.
آرامش جسم و جان در لباس شب!
به هرحال شب هم از این جهت که هم خودش برنامه دارد، هم جنبهی پشتیبان دارد برای روز، امام سجّاد(علیه الصّلاة والسّلام) این تعابیر زیبای قرآنی را در این چند جمله برای شما خلاصهگیری کرده، قرآن کریم وقتی سخن از شب به میان میآید مسئلهی سکونت و آرامش را مطرح میکند، این آرامش، لِتَسْکُنُواْ فِیهِ، مسئله مسئلهی آرامش است. عزیزان دقّت کنند از جهت سلوکی مسئله را من یک توضیحی بدهم، این آرامش که اینجا مطرح شده، سَکَناً یا لِتَسکُنوا فیه، تا در آن شما به آرامش برسید، این سکونت مقدّمهی جمعیّت خاطر است و جمعیّت خاطر پیش نیاز صعود معنوی و سلوک عرفانی است. این سکونت مقدّمهی جمعیّت خاطر است، همانکه ما نداریم! به آن میگوییم حضور قلب و امثال اینها، و آن جمعیّت خاطر دستیابی به آن جمعیّت که انسان از نظر باطنی جمع بشود، چون پراکنده که هستید نمیتوانید جلو بروید، باید جمع بشوید، برای اینکه به آن اجتماع قوای درونی برسید، یکی از مقدّمات جدّیاش این است که شما به سکونت و آرامش برسید، انسان وقتی به آرامش برسد مقدّمه است که به جمعیّت خاطر برسد، وقتی به آن جمعیّت برسد، جمع بشود و تمرکز پیدا کند، حالا امروزه در روانشناسی همین concentration و تمرکز به آن میگویند، آن چیزی که ما میگوییم جمعیّت، بالاتر از تمرکزی است که در روانشناسی از آن صحبت میکنند، خیلی بالاتر است، به آن جمعیّت و تمرکز بخواهید برسید مقدّمهاش این است که به این سکونت برسید، و این را شب به شما هدیه میدهد، شب اصلاً فلسفهی وجودیاش این است که شما را به آن آرامش برساند؛
ضمن اینکه شب برای انسان جنبهی لباس هم دارد، وَ جَعَلَ اللَّیلَ لِباساً، انسان برای اینکه بخواهد در خلوت خودش قرار بگیرد نیاز به پوشش دارد، چه خلوت با خویشتن، چه خلوت با حبیب، نیاز به پوشش دارد، باید چشم اغیار بسته بشود، یعنی از چشم اغیار انسان در امان بماند لباس میخواهد، فرمودند شب را برای شما لباس قرار دادم، وَجَعَلَ اللَّيْلَ لِباساً، البتّه بعدش هم دارد وَ النَّوْمَ سُباتاً، شب میشود لباس، خواب هم میشود سُبات که باز یک قسم دیگری از همین آرامش است، این فلسفهی شب است که شما به این بهرهی ویژه برسید.
دوستان عزیزم میدانند که ما چه بخواهیم چه نخواهیم جسم و جانمان درهم تنیده است، تأثیر متقابل دارند، به این ترتیب اگر شما بخواهید به سکونت باطنی و روانی و آرامش روانی برسید که این سَکَنْ مقدّمهی یک مرحلهای است که از نظر قرآنی به آن گفته میشود اطمینان، چون آرامش در فارسی یک کلمه ما میگوییم ولی آنجا نه، تعبیرهایش فرق میکند، اطمینان، که آن محصول آن ذکر است، تمرکز و آن جمعیّت است؛ برای اینکه شما به آن آرامش باطنی برسید لازمهاش این است که حتماً به آرامش جسمی برسید، چون اینها کنار هم هستند، یعنی یک جسم شلوغ، آشفته، خسته، این روان شما را هم پریشان میکند، روان شما را هم بهم میریزد، اینها کنار هم قرار میگیرد، آن وقت شب این خصوصیّت را دارد، شرایطی را فراهم میکند که هم جسم شما به آرامش و راحت و جَمام برسد، هم روان شما به سَکَن و آن ثبات و آن آرامش برسد، این خصوصیّت شب است، یعنی جسم و جان شما را در کنار هم شب رسیدگی میکند، این خصوصیّت شب است، چه نعمت بزرگی است! مضافاً به اینکه این آرام گرفتن که تجدید قوا میشود، قوای ظاهری شما تجدید میشود، قوای باطنی شما هم تجدید میشود، همهی این فرض بر این است که صبح که شد، مؤمن که صبح شد تجدید قوا کرده، تجهیز شده، مجهّز شده است، از نظر باطنی مجهّز و مسلّح و آماده و شاداب و با نشاط، هم مسلّح و مجهّز شده به جهاز معنوی و قوای معنوی، هم شاداب و با نشاط شده از نظر بازیافت، بازیابی قوای جسمانی.
مضافاً به اینکه برای آنهایی که رفیق مخصوص دارند، یعنی از حظّ تأهّل بهرهمند هستند، خداوند تبارک و تعالی یک نصیب ویژه هم برای آنها گذاشته که آن هم هم برای آنها تجدید قوای جسمی است، هم برای آنها آرامش خاطر میآورد و قوای پرخاشگر فعّال را در وجود آنها به آرامش میرساند، چون واقعاً این غریزهی جنسی و قوّهی جنسی این توان را دارد که تمام قوای درونی شما را متلاشی کند، هیچ قوّهای از نظر قدرت به قوّهی جنسی نمیرسد، این خصوصیّت را دارد، اصلاً متلاشی میکند، وقتی این سدّش بشکند. مع الاسف در آن نهار، روز هم محیط آکندهی از محرّکها است، همینطور، سمعی و بصری و ... است، آن هم در این وضعیّت بی حیایی و کم حیایی و کم عفّتی و امثال اینها، وامصیبتا به آن کسی که حالا در محیطهای مختلط هم کار کند، دیگر هیچ. در محیطهای اختلاط درس بخواند، کار بکند که باز زحمتش بیشتر است؛ حالا این خیلی قوّهی عجیبی است، از نظر اینکه اصلاً تمام قوای باطنی انسان را میتواند متلاشی کند و به هم بریزد، وقتی گسیخته میشود، آن وقت آن کسی که حبیب دارد، یار مخصوص دارد، در این جهت هم شب برایش یک لباس و پردهای است که به این آرامش هم برسد، هم لذّت است، هم آرامش است، هم عبادت است. وقتی در کنار حلال خودش باشد عبادت است، آن هم همهاش عبادت است، جزء به جزئش عبادت است و برایش مینویسند، گفت آن راوی میپرسد از امام(علیه السّلام)، میگوید ما هم لذّت ببریم، هم ثواب بگیریم؟ آخر این چه جوری است! مثل اینکه کأنّه انسان حتماً باید اذیّت بشود تا ثواب ببرد، چون نوعاً اینطور است، انسان مثل اینکه باید اذیّت بشود، سختی بکشد، ثواب ببرد، چون این بیشتر در ذهن ما هست، لذا وقتی حضرت فرمودند تو کنار همسرت که قرار میگیری برایت عبادت نوشته میشود، دائم دارند برایت مینویسند و این دفتر پاداشهای تو را فرشتهها دارند پر میکنند، راوی تعجّب کرد، گفت یابن رسول الله! هم لذّت ببریم، هم پاداش بگیریم؟! حضرت فرمودند همینطور است، هم لذّت است، هم پاداش، تو چرا تعجّب کردی؟ مولا کریم است، يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ، مولا کریم است، بخواهد به لذّت بندههایش هم پاداش میدهد، اینجوری است، چنانکه مثلاً میگویند انسانی مؤمنی وقتی که با اشتها مینشیند سر سفرهی حلال، شروع میکند به غذا خوردن، بسم الله الرّحمن الرّحیم میگوید، اسم خدا را میآورد، حالت بندگی و تواضع دارد سر آن سفره، از آن لحظهای که شروع کرده است، غیر از اینکه جسمش دارد دریافت میکند، دارد از نظر معنوی هم رشد میکند، سر سفره است، دارد غذا میخورد، همان زمان که دارد از نظر جسمی هم لذّت میبرد ضمناً دارد پاداش هم دریافت میکند. لذّات جنسی حلال برای انسان مؤمن همین خصوصیّت را دارد.
بیانات امام سجاد علیه السلام درباره شب
عجب چیز عجیبی است این شب واقعاً! حالا ببینید، بخوانیم برایتان، تعبیرهای حضرت را دقّت کنید چقدر زیبا است، وقتمان هم دارد تمام میشود، فَخَلَقَ لَهُمُ اللّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ مِنْ حَرَكَاتِ التّعَبِ، دقّت کنید روی تعبیر، مِنْ حَرَكَاتِ التّعَبِ وَ نَهَضَاتِ النّصَب، فضلای مجلس ما برای برداشتهای دقیق مراجعه کنند به ریاض السّالکین، تا این لطافت تعبیر را از نظر ادبی آنجا ببینند چقدر دقیق است، امّا به لحاظ گزارش متنی عرض میکنیم. فرمود تا تو، تا بندگان خدا، تا مردم به آرامش برسند، به جای حرکتها و تلاشهای خسته کننده که در روز دارند، حَرَكَاتِ التّعَب، بدلش میشود آرامش شب، وَ نَهَضَاتِ النّصَب، و این نشست و برخاستها و قیامها و دویدنها و کوششهای به شدّت خستهکننده، النّصَب، شما از همهی اینها، بدل اینها، این مِنْ اینجا مِنْ بدل است، شب شما را میرساند به آرامش. وَ جَعَلَهُ لِبَاساً لِيَلْبَسُوا مِنْ رَاحَتِهِ وَ مَنَامِه، و خدای متعال شب را برای شما لباس قرار داد، لِبَاساً، چون آن قبلی همان سکونتی است که قرآن گفت، اینجا هم لباس طبق همان تعبیر قرآنی، لِيَلْبَسُوا مِنْ رَاحَتِهِ وَ مَنَامِه، اینجا بیانیه است مِنْ تا به این ترتیب بتوانند از راحت شب و خوابش نصیب بگیرند و به آن آرامش خودشان و راحت خودشان برسند، شب لباس است برای اینکه شما دور از چشم اغیار به آن راحت و خفتن خودتان و خوابیدن خودتان هم برسید.
فَيَكُونَ ذَلِكَ لَهُمْ جَمَاماً وَ قُوّةً، نتیجهاش این میشود، جَمام به معنای راحت است، تا به این ترتیب شما شبها به آسایش و راحت برسد جسم و روانتان، و به قوّت برسد روان شما و جسم شما، چون جسم شما قوای خودش را تجدید میکند، دیدید آخر شب انسان اصلاً نا ندارد بنشیند، از حال میرود، میافتد، یک روز پرکار را شما پشت سر که گذاشتید میتوانید یک خواب خیلی آرام و سنگینی را هم داشته باشید، انسان اصلاً از هوش میرود گاهی وقتها، اصلاً متوجّه نمیشود کی خوابش برده است اینقدر گاهی خسته است. جَمَاماً معنایش همین است، میرسید به آن راحت، وَ قُوّةً و ضمناً قوای شما تجدید میشود، هم قوای جسمی شما، صبح که بلند شدید میبینید سرحال، تازه، fresh به قول شما، مرتّب است اوّل صبح، انگار تازه متولّد شده است؛ از نظر روانی هم آن کسی که حظّ باطنی و معنوی را برده باشد به لطف خدای متعال، قوای معنوی خودش را هم تجهیز کرده است، توشه گرفته است، از نماز شب، از مناجات، از ذکر، از فکر، از تماشای آسمان و آیات شب، قوای باطنی خودش را هم تجهیز کرده است، حالا برود به میدان روز.
وَ لِيَنَالُوا بِهِ لَذّةً وَ شَهْوَةً، این هم امام سجّاد(علیه السّلام) از آن عبور نکردند، تا از رهگذر شب انسانها بتوانند به آن لذّتهای حلال مخصوص هم دست پیدا بکنند، لَذّةً وَ شَهْوَةً؛ این مربوط به شب، وقت ما هم تمام شد، ما هم رسیدیم به شب، روز تمام شد، ما هی از شب گفتیم، به روز برخورد! قهر کرد با ما! گفت حالا که شما اینقدر هی شب شب میکنید بسم الله این هم شب! ما رفتیم شما از ما که استفادهای نکردید که روز بودیم، حالا ببینیم از این شب بلد هستید درست استفاده کنید، بفرما این شما و این شب! حالا علی العجاله ما رسیدیم به شب، الان وقت نماز است و دیگر کافی است.
امام(علیه السّلام) میبینید اینجا به زیبایی از این آیت بزرگ الهی و از این نعمت بزرگ الهی برای شما پردهبرداری کردند، به این زیبایی. بعد میرسد نوبت روز که حالا عمری بود هفتهی آینده، البتّه من انشاءالله بحث را به فضل الهی سرعت خواهم داد، چون این مسئلهی شب و روز اهمیّت فوقالعادهای دارد، فهماش. من همینطور که دارم به شما میگویم، شما دارید تفکّر میکنید، یعنی این، از این حالت غفلتی که ما داریم بیرون بیاییم نسبت به این آیات باهرات الهی و از این جلوههای قدرت الهی و قوّت الهی و رحمت الهی، انسان ببیند و نصیب خودش را بردارد.
انشاءالله جلسهی آینده بخوانیم وَ خَلَقَ لَهُمُ النّهَارَ، برویم سراغ روز انشاءالله، که روز هم دیگر بیشتر از این از ما دلخور نشود، اینقدر ما از شب گفتیم!
خدای متعال را قسم میدهیم به حقّ خودش و به حقّ اولیائش، نصیب ما را از لحظه لحظهی عمرمان و از این روز و شبها فراوان قرار بدهد. به همهی ما توفیق دستیابی به روش زندگی الهی، توحیدی، اسلامی را در بهرهبرداری از روزها و شبهای عمرمان کرامت بفرماید. خدا را قسم میدهیم به حقّ محمّد و آل محمّد، به جوانان ما، به جامعهی ما توفیق این بهرهبرداری مادّی و معنوی شایسته از فرصت روز و شب را کرامت بفرماید. روز و شبهای ما را در مسیر رضای خودش، طاعت خودش، ذکر خودش، شکر خودش قرار بدهد. خدا را قسم میدهیم به حقّ محمّد و آل محمّد و به فضلش و کرمش برکت را به زندگی روزهای ما کرامت بفرماید و آرامش را به سفرهی شبهای ما کرامت بفرماید. خدا را قسم میدهیم به حقّ خودش، مخصوصاً این شبهای عزیز از این ماه عزیز را برای ما شبهایی مملو از انوار معنوی و طلوع عنایات قدّوسی خودش مقرّر بفرماید.
خدا را قسم میدهیم به حقّ محمّد و آل محمّد و به برکت این ایّام دههی کرامت، مسلمانان عالم را، مخصوصاً آنهایی که در شرایط ناامنی هستند، آنهایی که در شرایط سخت هستند، آنهایی که روزشان را از شب نمیشناسند، مشکلات را از زندگی کافّهی مسلمانان از سراسر عالم مرتفع بفرماید. خدا را قسم میدهیم به حقّ محمّد و آل محمّد، دشمنان اسلام، آمریکای جهانخوار، رژیم صهیونیستی، انگلیس خبیث، آل صعود ملعون، توطئهشان را به خودشان برگرداند. ملّت سوریه را و خطّ مقاومت را از تهدیدها حفظ بفرماید. خبرهای خوش از این مناطق به ما عائد و واصل بفرماید. خدا را قسم میدهیم به حقّ محمّد و آل محمّد، به حقّ حضرت رضا و به حقّ حضرت معصومه(سلام الله علیهما)، موانع ظهور امام زمان ما مرتفع بفرماید. رهبر عزیز ما، ملّت عزیز ما، دولت عزیز ما در پناه لطفش و کرمش حفظ بفرماید. نثار ارواح مطهّر شهدا، امام راحل عظیم الشّأن، شهدای عزیز هفت تیر، و همچنین روح مطهّر مرحوم آیت الله طالقانی که فردا سالروز رحلتشان هست اجماعاً صلوات و فاتحهای اهدا بفرمائید. والسّلام علیکم و رحمة الله.