اَعوذُ بِالله مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم، بِسم الله الرّحمنِ الرَّحیم، اَلحَمدُللهِ رَبِّ العالَمین، ثُمَّ الصَّلاةُ وَ السَّلام علی سَیِّدنا و نَبیِّنا حبیبِ اِلهِ العالمین، ابِاالقاسِم مُحَمَّد و علی اَهل بَیته الطّاهرین المعصومین المکرّمین، سِیَّما بقیةِ اللهِ فی الأرضین.
* امام جوانان
سالروز شهادت مظلومانه و غريبانهی حضرت جواد الائمه ـ عليهم السلام ـ را به محضر مقدس فرزند گرانقدرشان ولي عصر ـ ارواحنا لتراب مقدمه الفداء ـ تسليت عرض ميكنيم و همچنين به شما عزيزان حاضر در اين جلسه. فرصت امروز را غنيمت ميشمريم براي عرض ارادتي به ساحت مقدس آن امام بزرگوار كه ما معمولاً در ارتباط با حضرت جواد ـ عليه الصلاة و السلام ـ هر وقت به آن حضرت فكر ميكنيم به ياد جوانها ميافتيم و هر وقت به جوانها فكر ميكنيم پناه ميبريم و متوسل ميشويم به ساحت مقدس آن بزرگوار كه جوانترين امام ماست و شهادت آن بزرگوار طبق نقلهايي كه هست در بيست و پنج يا بيست و شش سالگي اتفاق افتاده و همين مسئله سبب ميشود كه ما در مباحث مربوط به جوانان يك ارتباط ويژهاي با وجود مقدس آن حضرت پيدا كنيم به اضافة البته بعضي از نكات ظريف و لطيف ديگري كه حالا وقت شريفتان را نميگيرم.
* چرا امام جواد علیه السلام پربرکتترین مولود است؟
بنا بر اين مجموعة اتحادية ما در واقع ميشود گفت كه متوسلين به حضرت جواد ـ عليه السلام ـ هستند. بالاخره يك مجموعهاي جوان و متعلق به جوانان كشور. دو سه نكتة كوتاه را در ارتباط با مناسبت امروز عرض ميكنم. نكتة اول حضرت جواد ـ عليه الصلوة و السلام ـ پربركتترين مولوديست كه خداي متعال در اسلام به دنيا آورده بنا بر آنچه كه نقل شده از پدر بزرگوارشان حضرت رضا ـ عليه الصلاة و السلام ـ كه فرمودند در اسلام هيچ مولودي به بركت فرزندم متولد نشده. اين ممكن است بعضي از جهات داشته باشد كه ما به آن برسيم نكتههايي هم داشته باشد كه فهمش از دسترس ما خارج است. اما آن جنبهاي كه واقعاً قابل فهم است عبارتست از اين كه مقامات معنوي اولياي خدا به ويژه از جهت اشراف علمي و اتصال به مقام علم لدني با حضرت جواد ـ عليه الصلاة و السلام ـ يك جلوهگري ويژه و ممتاز و معجزهآسايي داشته كه در حقيقت حضرت جواد ـ عليه الصلوة و السلام ـ وجود نازنينش و مختصات امامت آن حضرت از اين جنبة مقام شامخ ولايت الهيه پردهبرداري كرده است.
البته پيش آنهايي كه اهل معرفتند اهل اعتقادند و مؤمنند از اين جهت کُلُّهُم نورٌ واحِدٌ. همة ائمة ما ـ عليهم السلام و صلواة الله و سلامه عليهم اجمعين ـ اين خصوصيت را دارند. منتها آن چهرهاي از امامان ما ـ عليهم السلام ـ كه اين مقام باطني علم اوليا كه نشان ميدهد علم ائمه ـ عليهم السلام ـ آن ريزش علم الهي است و وجود نازنينشان در حقيقت مهبط علم پروردگار متعال هست و اينها معدن علم الهي و خُزّان و خزائن علم پروردگار متعال هستند، حضرت جواد ـ عليه الصلاة و السلام ـ اين جهت را معجزهآسا آشكار كردند و ديگر حالا داستانش را به تفصيل شما داريد. اين اين كه ولايت حضرت و امامتشان در سنين كودكي اتفاق ميافتد و از اين جهت يك شباهت ويژهاي است بين امام جواد ـ عليه السلام ـ و مثلاً حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ كه آن بزرگوار هم در كودكي اين جنبه در ایشان آشكار شد.
در حالي كه در مورد بسياري از ائمه و انبيا ـ عليهم السلام ـ بعد از اين كه به سنين بالايي ميرسيدند معمولاً توی سن رشد به تعبير شناخته شده يا به سنين كمال چهل و این حدودها. اما در مورد حضرت جواد ـ عليه السلام ـ اين در كودكي اتفاق افتاد چنان كه در مورد حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ هم همين شكل شد. وقتي گفت فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ حضرت مريم فرمودند از خودش بپرسيد، آنجا ادعاهايي كه حضرت مسيح ـ عليه السلام ـ كرده خيلي جالب است قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ البته آنها گفتند كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيّاً ما چه جوري با ايشان صحبت كنيم، با يك نوزادي كه توي گهواره است. قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا؛ یعنی همین الان[به این درجه رسیده است]؛ وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا .
حضرت جواد ـ عليه السلام ـ هم شش هفت سالگي اين مقام شامخ متوجه وجود نازنين حضرت شد، بالفعل. يعني همانجا پرچم امامت و ولایت به دست آن بزرگوار داده ميشود و دشمنان و دوستان متعجب میشوند، دشمنان بلكه خوشحال از اين جهت كه الآن وقت ضربه زدن به مكتب اهل بيت و زير سؤال بردن قضيه ولایت است، بعد وقتي اين نور مقدس درخشيد، دوستان دغدغهمند را شادمان كرد و دشمناني را كه اميدهايي بسته بودند نااميد كرد. اين يك نكته دربارة حضرت ـ عليه الصلاة و السلام ـ كه البته بعداً در مورد امامان ديگري هم اتفاق افتاد. ولي آن كسي كه اين حادثة بزرگ دربارة او تأسیسي بود و آن حرکت بزرگ را ايجاد كرد حضرت جواد ـ عليه السلام ـ بود. بعداً در مورد فرزند عزيزشان حضرت هادي ـ عليه السلام ـ اتفاق افتاد بعدها هم كه در مورد وجود اقدس حضرت ولي عصر ـ عجل الله تعالي فرجه الشريف ـ منتها خب در مورد امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ اين ارتباط و مواجههی مستقيم نبود كه حضرت در غيبت قرار گرفتند با بعض از خصيصين. در مورد حضرت هادي ـ عليه السلام ـ هم چون اين قضيه در مورد پدر بزرگوارشان اتفاق افتاده بود ديگر خيلي مردم را شگفتزده نكرد به اين قاعدهاي كه در مورد حضرت جواد ـ عليه السلام ـ اتفاق افتاد. البته اين را هم شما باخبريد كه وجود نازنين حضرت جواد ـ عليه السلام ـ وقتي متولد شدند يك اميد مضاعفي هم در دلهاي مؤمنين پيدا شد و حضرت رضا ـ عليه السلام ـ را چقدر خوشحال كرد. ایشان در سني بودند كه ديگر شايد تصور نميكردند فرزنددار بشوند. شايد اين هم يكي ديگر از وجوه آن كه فرمودند پربركتترين مولود در اسلام هست اينها همه وقتي در كنار هم قرار ميگيرد و البته حالا اسرار باطنياش كه ما باخبر نيستيم.
* سِرِّ لقب «جواد» برای امام نهم شیعیان
نكتة دوم در مورد اين لقب ويژة حضرت. آن آنچه كه رسمي است تقي است آني كه مشهور است جواد است. در مورد لقب ويژة حضرت كه جواد است در حقيقت به اين شناخته شده هستند در بين دوستانشان و خداي متعال ايشان را اينجوري مشهور كرده است. چون هر امامي به يك لقبي مشهور شده و سر زبانهاست و شناخته شده است. آن كه خداي متعال پسنديده براي اين بزرگوار كه به آن نام شناخته بشوند لقب جواد است. اگر بگوييد امام تقي، خيليها ممكن است فوري منتقل نشوند به مطلب. حتي بين ما اگر بگوييد «امام جواد» سريع مرتبط ميشوند و ميشناسند. اينها اسراري دارد. اين كه هر امامي به چه نامي شناخته شده است اينها همه بر اساس مشيت الهي و خواست پروردگار متعال است البته القابشان هر كدام يك نماد و يك نشانهاي از يكي از تجليات شخصيتي اولياي خداست منتها آن كه به آن مشهور ميشوند و شناخته ميشوند آن از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است. در مورد اين بزرگوار اين لقب جواد هست ـ عليه الصلاة و السلام.
«جود» اگر بگوييم نقطة مقابل «بخل» است كه بخل به معناي امساك و اگر مثلاً چيزي كسي دارد اين را حبسش كند و يك حالت خودخواهانه و در محيط شخصيتي خودش و كساني كه احياناً وابستة تام به او هستند. جود نقطة مقابلش است يعني آزادسازي آنچه كه در دست شما و در اختيار شماست براي اين كه به ديگران برسد. اين درست نقطة مقابلش است. اين بزرگوار مظهر اين صفت الهي است. ميدانيد جواد از اسماء الهي است. اگر چه در قرآن كريم خداي متعال را به اين اسم نام نبرده ولي در روايات ما از اسماءالحسني است جواد. اين صفت خداي متعال است. و اين شخصيت بزرگ در واقع نمايندة مخصوص و ويژة جود الهي است. شايد آن كه امام رضا ـ عليه السلام ـ فرمودند پربركتتر از فرزندم جواد در اسلام متولد نشده است ناظر به مقام باطني حضرت در تقسيم الطاف الهيه باشد. مظهر جود الهي است در عالم معنا اين یک نگاه ديگري است. اين إنشاءالله خداي متعال معرفتش را به ما كرامت كند بتوانيم اين جنبه را بفهميم و درك كنيم.
كارسازياي كه حضرت جواد ـ عليه الصلوة و السلام ـ در عالم باطن و در عالم معنا در توزيع الطاف و عنايات الهي بِغيرِ حسابٍ دارد. چون جود هميشه در كنارش اين نكته هست. يعني عطاي بِغيرِ حسابٍ و بغير استحقاق. يعني كسي ميشود جواد كه به اين مقام نايل شده باشد. نه منتظر سؤال(درخواست) ميماند، نه محاسبة استحقاق طرف را دارد و نه حساب كتابهاي عادي را. گشاده است دست پربركتشان براي عطا و اين است آن مقام. كه در عالم باطن آن وقت ببينيد چه ميكند ديگر توي اين عالم.
اين دست عنايت و لطف خداي متعال است حضرت جواد ـ عليه السلام. بنا بر اين نبايد غفلت كنيد از توسل به مقام شامخ آن بزرگوار. يك برداشت هم كه هميشه ما بايد داشته باشيم و آن اين كه ما خودمان را به اين اسماء بايد نزديك كنيم و بنا بر اين در يك چنين جلسهاي ما دو تا تقاضا بايد داشته باشيم. تقاضاي اول اين است كه ما از اين مقام شامخ بخشش و جود پروردگار متعال تمنا كنيم براي خودمان و براي همة انسانها براي مخصوصاً دوستان اهل بيت ـ عليهم السلام ـ حضرت جواد ـ عليه السلام ـ را ما به عنوان واسطة جود الهي. اين يك تقاضاست. كه آن وقت ببينيد انسان امروز چقدر بايد تقاضا داشته باشد و البته همة روزها هر وقت كه توسل پيدا ميكنيم. نكتة دوم تقاضايي كه ما از حضرت داريم اين است كه از اين صفت ما را بهرهمند كند. اين هم نكتة دوم. به ما هم كرامت كند. اين بخل و امساك و خودخواهيهايي كه در وجود ما هست اينها را به لطفش و به كرمش تطهير كند و به جايش ما هم همين روحيه را پيدا كنيم.
* جود را تمرین کنیم
اين هم برادرها و خواهرها توجه دارند كه خواستنش فقط اينجوري نيست كه انسان دعا كند. نخير؛ بايد اين را تمرين كند. يعني بايد اين گشادهدستي و اين اعطا و اين ديگران را سهيم كردن و اراده داشتن بر اين كه ديگران هم در موجودي ما و در آنچه كه در اختيار ماست سهيم بشوند برخوردار بشوند اين نياز به آن تمرين دارد. درست نقطهی مبارزه هم هست. مخصوصاً بعضي از آدمها اين مبارزه برايشان فوق تصور ما سنگين است. آنهايي كه مقداری بخلشان زياد است بعضيها به صورت مبنايي و ژنتيك و خانوادهاي و ... يك كَرَمي تو وجودشان هست و بالاخره آنها راحتتر اين صفت را تمرين ميكنند. اما بعضيها حالا به هر دليلي گرفتار بخلند اينها برايشان جهاد اكبرشان همين است كه بخواهند بذل و بخشش كنند و اينها برايشان سنگينتر هم هست. اما با تمرين انسان ميتواند اين دعا را تبديل كند به دعاي حقيقي از يك آرزوي صِرف قلبي تبديلش كند به يك خواستة حقيقي و جدي تو زندگياش كه به دنبالش هستند. آن وقت از عنايات حضرت جواد ـ عليه السلام ـ هم بهرهمند بشود و إنشاءالله ما را تربيت كنند كه از اين صفت پرارزش هم همة ما إنشاءالله نصيب و بهره داشته باشيم. إنشاءالله الرحمان.
به همين دو نكته اكتفا ميكنيم اميدواريم كه خداوند تبارك و تعالي به مقام شامخ اين امام بزرگ همة جوانهاي ما را، عزيزان ما را از الطاف و عنايات خاص خودش بهرهمند كند. مشكلات، گرهها و گرفتاريهايي كه در فكر و قلب و عمل و ظاهر و باطن جوانهاي ما هست إنشاءالله به دستان باكفايت حضرت مشكلگشايي بشود و اين گرهها از زندگي آنها باز بشود.
السّلام علیک يا اباجعفر، يا محمدبن علي، ايها التقي الجواد، یابن رسول الله، یا حجة الله علی خلقه یا سیّدنا و مولانا إنّا تَوَجَّهنا، و استَشفَعنا، وَ تَوَسَّلنا بِکَ إلی اللهِ، وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا، یا وجیهاً عِندَ الله ، إشفَع لَنا عِندَ الله