متن بیانات در ششمین دوره آموزشی هادیان معرفت 1394/5/17


پیوند های مرتبط »

به همه‌ی عزیزان و برادران خیر مقدم عرض می‌کنم. هم به اعتبار خادمی در اتحادیه و هم به جهت این که دعوت این مجموعه را با محوریت مرکز فرهنگی تبلیغاتی اینده سازان پذیرفتید و در این اردو شرکت کردید و هم به شهر ما دماوند خوش امدیدی.

ان‌شاءالله در فرصتی که در اردو تشریف دارید به شما خوش بگذره هم از اب و هوای اینجا بهره مند شید وهم بهره‌‌های مربوط بها جلسات و برنامه ها ی پیش بینی‌شده.لازم میدونم از دوستانمون در مرکز (از جناب جلالی و یارانشون) تشکر کنم به جهت همتی که به خرج دادن برای تشکیل این برنامه.باخبر هستیم برای کاری از این قبیل، مقدّمات و طراحی دارد و به این اسانی فراهم نمیشود.تشکر می‌کنم از دبیر کل محترم اتحادیه که زمینه این برنامه را فراهم  آوردن و از سایر دوستانی که امروز مهمان برنامه هستند و لطف کردند در جلسه حضور پیدا کردند.

 

دماوند، منطقه‌ای ویژه و عالم‌پرور

منطقه ما به محبت نسبت به علما شهره است از قدیم، هم «کهف العلما» بوده هم «کهف المجاهدین» و مخصوصا در دهه 50 که به صورت واضح بسیاری از علمای پیشکسوت در عرصه های مختلف و پیشتاز در عرصه جهاد و برنامه‌‌های انقلابی، در این منطقه پایگاه داشتند و فعالییت میکردند.بنده خاطراتی از اون عزیزان دارم از علامه شهید مطهری  که دوره‌‌هایی در این منطقه برگذار میکردندتا مرحوم شهید مفتح و شهید باهنررفت و امد علمایی از این‌دست به این جا فراوان بود بعضی بزرگان هم به خاطر فضای خوب و مناسب منطقه برای کارهای فکری و مطالعاتی اینجا را انتخاب میکردند برای نوشتن و تفکر.مرحوم علامه امینی از جمله این شخصیت ها بود.مرحوم علامه طباطبایی تابستان هارو در این منطقه حضور داشتند.

من خودم خدمت مرحوم علامه طباطبایی در ایام کودکی رسیده بودم و از ایشون خاطره دارم.

مرحوم ایت ‌الله هاشم املی و همچنین حضرت ایت ‌الله جوادی املی خیلی سا ال هست تابستان هارو اینجا تشریف دارند.خیلی از اثار جدید ایشون شکل گیری و نگارشش در دماوند انجام میشود.طی بیست سال گذشته من چند نوبت خدمتشون عرض کردم پایین این اثار را که امضا میکنید بنویسید املی دماوندی یا دماوندی املی دیگه شما عمده این کارهارو اینجا انجام میدهید وباید حق منطقه محفوظ باشه!گاهی به شوخی خدمتشون عرض میکردم این را از این جهت عرض کردم که به حمدالله زمینه کار‌‌های علمایی فراوان است و اردوهای طلبه ای هم در دماوند سابقه دارد.

حوزه ما مدرسه علمی امام صادق(ع)که از برکات انقلاب هست قبل از انقلاب ما نداشتیم حوزه از برکات انقلاب اسلامی است کهبه حمدالله برکات فراوانی هم داشته.طلبه‌‌های خیلی خوبی را تربیت کرده در زمانی جزء مدارس اول کشور محسوب می‌شد البته الاان هم از نظر کار و ابتکار جزء مدارس خیلی خوب محسوب میشود.تابستان هاهم علاوه بر بر اینکه طلبه‌‌های خود دماوند، اونجا فعالیت‌‌های درسی انجام میدهند به خاطر اینکه اب و هوای اینجا این اجازرو میده اردو پذیز هم بوده.ما در اغلب سال ها تابستان ها اردو داشتیم.از قم ازجاهای دیگه حتی از شهرستان ها زمان جنگ هم یه اردویی داشتیم اینجا از مدرسه امام صادق (ع) قم.مدرسه امام صادق (ع) جزء مدارسی بود که خیلی جنگی بود مرتب به منطقه نیرو میفرستاد.بعضی از دوستان از جبهه با ما اشنا بودند و همین باعث شده بود که رفت و امد داشتند و یکسال اردو اوردند.اون سال خیلی سال شیرین و پر خاطره ای بود برای ما.

فکر می کنم سالـ 65 – 66، حدود دو ماه دماوند بودم. تقریبا هر روز بعد از نماز صبح اینها را می بردم به صحرا و کوه و گل‌گشت. اسمش را گذاشته بودیم گل گشت. صبح ها می بردم و بهشون قول داده بودم که آنها را هر روز از همسیر متفاوتی از روز قبل می ببرم و همین را عمل کردم و هر روز آنها زیبایی‌‌های تازه ای را مشاهده می کردند. البته این منطقه، منطقه گیلاوند است. دماوند حدود پنج کیلومتر جلوتره و یه مقدار اونجا دره ای هست و فضای خنک و متفاوت تری نسبت به اینجاها داره. ؛اگر چه منطقه به لحاظ محیط زیست آسیب دیده تو سالهای اخیر ساخت و سازها و از بین رفتن باغ ها، و این مصیبتی که به سر خیلی جاها آمد، به سر ما هم آمد و این باعث شدهطراوت قبل‌ها را متاسفانه ندارد

چند کلمه ای هم عرض کنم خدمتتون که عسل اینجا هم معروف است. یک عسل فروشی از قدیما هست که یک پیر مرد بسیار باصفا و مذهنی هستند. از کسایی که از قدیم مسجدی بوده و هنوز هم ترک نشده. صبح‌ها جزء اصحاب صبح مسجد هستند و اون سالهایی که ما دماوند امام جمعه بودیم ایشون صبح‌‌های مسجدشون ترک نمی شد. .

در این بخش به‌ویژگی که منطقه لارستان که میره در دامنه قله دماوند،این منطقه یه ویژگی داره به لحاظ پوشش گیاهی که انقدر گیاهانش متنوع است که محصولش ‌عسلی میشود که آقای علامتی که فرزند سبلان و دامنه سبلان هستند ایشان هم تایید میکنند که این عسل عسل دیگریست.به خاطر تنوع گیاهی عجیب به عسل چهل گیاه معروف است.

بریم سراغ

ضرورت هماهنگی با آیه سال و بهره‌مندی از آن

چند جمله ای درباره این اردو خیلی خوبی که تشکیل شده وما قبل از این که شما تشریف بیاورین،در اردوی مشهد مقدس حضور داشتیم که برگزیده های انجمن های اسلامی اونجا هستند و فکر میکنم اردوشون هم تا فردا ادامه دارد.اردوی آقا پسرها بود که در ان اردوبهشت که مربوط به اتحادیه هست که اردوی خوبی هم هست و به همین مناسبت اونجا بودیم.برای موفقیت این برنامه شما، به طور مستقل ‌ی،هم توسل کردیم هم نیابت کردیم از طرف همه دوستان که ان‌‌شاءالله یک دوره موفقیت و مورد عنایتی و برای همه‌ی عزیزان ما مفید باشد به فضل الهی

و اما چند نکته.

مطلب اول:ایه ای که خوندم ایه سال اتحادیه است. هرسال یک ایه از ایات قران کریم را انتخاب میکنیم به عنوان ایه سال اول سال یک جلسه تبیین ایه داریم. در  طول سال فرض به این است که در همه‌ی برنامه‌‌های اتحادیه و برنامه های داخلی و بیرونی،،به این ایه تکیه کنند، تفکر کنند و توکل کنند و حفظ کنیم.چند سالی است که رویه شده.

ایه امسال ما این ایه کریمه است:«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ؛[1] ای کسانی که ایمان آورده‌اید، به خودتان بپردازید. هر گاه شما هدایت یافتید، آن کس که گمراه شده است، به شما زیانی نمی‌رساند» .....

خیلی خوش ظرفیت هست این ایه نورانی برای توجه به مقصد اصلی.

علامه طباطبایی ذیل همین ایه کریمه مباحث حوزه معرفت نفس را در قرآن کریم به صورت مفصل در حد یک کتاب مستقل اورده اند.

آیه هم در محور خود شناسی و هم در محور خود سازی، هم در محور جامعه امت شناسی، هم در محور جامعه پردازی و امت سازی و تمدن سازی اسلامی پیام داره  وخیلی عجیبه. این هم معجره قرآن کریمه که در یک چند کلمه مختصر این‌همه معارف گنجانده می شه هر چه فکر می کنی می بینی تازه‌ها درش هست از جمله در جلسه مشهد مقدس یه چند کلمه پیام‌‌های آیه را برای این مخاطب‌‌های نوجوان، اون هم نوجوان پسر توضیح دادیم. .البته وقت کم آوردیم ولی خوب برای اون‌ها خیلی جالب بود پیامهاش در محور خود‌شناسی، خودشناسی جوان در محور خود سازی بود. در هر اونها هیچ وقت فکر نمی کردند این آیه با اونها هم حرف می زنه.

عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ... برای همه ما حاوی سخنان و پیام‌‌های بیدار کننده شوق‌انگیز پیش برنده است. این ظرفیت اسم فعل در آیه است که انقدر باز می کنه میدان فهم ایم آیه کریمه را. علیکم انفسکم... قابل ترجمه نیست، قابل تفسیر است اما قابل ترجمه نیست. نمی توان این دو واژه را ترجمه کرد.درمحورهای مباحث مربوط به اقتصاد و اقتصاد مقاومتی ذیل همین ایه (عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ)است.در محور سیاست خارجی اون اصول رفیع سیاست خارجی جمهوری اسلامی ذیل همین ایه کریمه است. از محور خودسازی و خود شناسی وسیرو سلوک و بحث‌‌های کاملاً شخصی تا مسائل کاملاً اجتماعی و در همه افاق میبینیم که در این ایه کریمه هستوخدای متعال، مومنان را به تکیه بر ظرفیت درونی خود و شناخت وسرمایه‌گذاری درونی وخودشناسی و خودسازی دعوت کرده تاکید کرده.

خب این یک نکته که گفتم دوستان هماهنگ بشن با بحث‌‌های جاری اتحادیه و ایه سال و از. ما اصول و قواعد تشکیلاتی ،عمل جمعی،سازماندهی،انسجام و انسجام درونی وغنی سازی محتوایی را را از ذیل همین ایه کریمه برای تشکیلات استخراج میکنیم.

 

اهمیت جامعه دانش‌آموزی در امر تبلیغکار بزرگی که شما در معرضش هستید کار متنی اصلی ذاتی هویتی روحانیتی طلبگیه ماها است.یعنی اگر یهروزی بنا یشه یک طلبه ای بخواد میدان اصلی اقدام خودش را انتخاب کنه  ـمخصوصا اگر بهره از طراوت و نشاط جوانی مند باشد که خودش یک نکته مهم و جدی است ـبه صورت طبیعی بر اساس راهنمایی‌‌های اولیای خدا میره سراغ جامعه دانش اموزی کهحالا ما الان ازآش تعبییر میکنیم به «جامعه دانش اموزی» بر اساس این تقسیمی و وجود دارد.بعنی مخاطب نوجوان و جوان البته کودکان.منتاها الان چون محل کلام در این جلسه ومخاطبی که اینجا ما باهاش مواجه هستیم از نوجوانی به تدریج داره خارج میشه و وارد دوره اول جوانی میشه من روی این قسمت دارم تاکید میکنم.

واقعا بهترین مخاطب.ما تو کار طلبگی و حوزه خودمون پیامی داریم کهباید آن را برسونیم.بهترین مخاطب برای بهترین پیام همین جوانی است که ازش تعبییر میشه به احداث؛ چنان‌که (ع) در اون جمله مشهوریامیرالمومنین فرمودند:إِنَّما قَلبُ الحَدَثِ كَالارضِ الخاليَةِ؛[2] دل نوجوان مانند زمين آماده است.امام صادق (ع) نیز میفرمایند:(عَلَيكَ بِالحداثِ فَإنَّهُم أَسرَعُ إلى كُلِّ خَيرٍ؛[3] نوجوانان را درياب؛ زيرا آنان سريع‌تر به كارهاى خير روى مى‌آورند).بالاخره این مخاطب هست.اینجا جاییست که پیام گم نمیشه دریافت میشه ،مستقر میشه،متمکن میشه ،جوانه میزنه ودر زمانه خودش به شکوفه و بار میشینه .

خیلی فوق العاده است این دوره ای که ما با نام الان به عنوان جامعه دانش اموزی می شناسیم و خوشبختانه خداوند تبارک وتعالی شماهارو متوجه به این عرصه کرده و وارد یک چنین میدانی شدیدکه این ارتباط شکل بگیره و در این عرصه منشأ اثار ماندگار و جاودان باشید در انتقال پیام‌‌های الهی به مخاطبان که حدیث العهد به فطرت هستند و محیا برای دریافت.همونجور که عهد کردم دریافت‌‌هایی که فراموش نمیشه،کمترین سرمایه و بیشترین بهره برداری در عرصه تبلیغ و ترویج و تربیت همین دوره ایست که ما با این عنوان می شناسیم.یک واقعیت است.

به دوستان عزیزم گفتم که آن‌قدر در این بخش ما خاطره داریم که خود بنده انقدر در این قسمت خاطره دارم که واقعا گفتنش ملال اور اگر بخواهم یک گوشه ای را هم حتی روایت کنم.من این را به بعضی از دوستان حاضر در اردوی مشهد عرض کردم و گفتم توی فرودگاه جوان عزیزی را دیدیم که همینجور با سرعت به سمت ما میدوه،یکم غیر عادی بود . کسی همراه ما بود ترسید و گفت نکنه  قصد جان مارو کرده.اونجور با سرعت با داشت خودش را میرسوند و دوان دوان می امد !و دوید تو بغل ما با یه ابراز محبت شگفت انگیزی.یکم که از اون التهاب اروم گرفت گفت: آقا مرا به یاد میاورید مشناسید؟به او نگاه کردم؛ ولی یادم نیامد اما خیلی صمیمانه برخورد کردم تا بهش برنخوره. که من یادم نیست یاداوری کرد اردوی نیشابور رو.اردوی نیشابور سال 82 فکر میکنم در نیشابور بود.گفت من از اعضای انجمن اسلامی دبیرستانمون بودم دراون اردو شرکت داشتم و الاان دکترای فلان رشته را گرفتم، متاهل هستم و مشغول فعاییت هستم.شمارو دیدم آمدم بگم که اون اردو و صحبت‌‌های شما –که این بحث‌‌های کلیید‌‌های خوشبختی را من اونجا به این بچه‌ها می‌گفتم که بعدا ضبط شد و منتشر شد –ایشون گفتن اون اردو مسیر زندگی مرا عوض کرد . اصلا در مسیر دیگه ای کار میکردیم ،زندگی میکردیم، ولیآن اردو باعث شد که زندگی‌ام عوض شد.. خیلی جالب است که یک اردوی چندروزه مسیر زندگی درست میکنه برای کسی که تو این شرایط سنی است.و میگفت اون مسائل هیچوقت از یاد من نرفت.

این ویژگی این دوره است.کاش طلبه‌‌های ما این را باور میکردند و احساس و درکش میکردند.حوزه ما منظورم هست.کاش حوزه علمیه این مسئله را بهش میرسید،خیلی فاصله داریم.اگر میرسیدیم وضع ما این‌گونه نبود در حوزه‌‌های فرهنگی و تربیتی،.اگر ما به وقت بریم سراغ بچه‌ها ،خیلی دیر میریم به سراغشون که اونوقت دیگه طبیعی است که دریافت به اون شکل که باید، انجام نمیشه و ماندگار نیست اثر بخش نیست به وقت باید رفت سراغ مخاطب .

در این زمینه این خاطره ای بود که اونجا من نقل کردم و برای شما هم یاداوری کردم و هزاران هست از این قبیل نمونه‌‌هایی مدتی بعضی از اون‌ها الاان جزء اساتید حوزه و دانشگاه هستند بعضی‌ها هم که خب به‌طور ویژه هستند از فرزندان بزرگان ما ،خب سال ها است که درس خارج خونده و مدرس هستند.مکرر به من گفته اند که ما با اون مطالبی که شما به ما یاد دادید داریم زندگی می‌کنیم.خودش مدرس هست استاد است اما متواضعانه و بامحبت داره اعتراف میکنه.میگه ما با اون یادداشت‌‌های شما دستورالعمل شما-من براشون دستورالعمل هم نوشتم،تقاضا میکردند دستورالعمل مینوشتم براشون-زندگی کردیم.من برای آنها یک وقت نامه 31 نهج البلاغه را در کلاسها میگفتم و اینها میگن ما با همون داریم زندگی میکنیم.

این را مکررا گفتن.آقای غلامعلی که از فضلای دارالحدیث ایشان پیغام فرستادند توسط آقای آقایی،است که بسیاری از اثار مربوط به دارالحدیث را ایشون تنظیم میکنند از بچه‌‌های همون دوره ها است.ایشون گفته بود به فلانی بگید من هنوز با خاطرات شب‌های اول ماه رجب و شعبان دارم زندگی میکنم . ما جلسه ای داشتیم مثلا شب اول ماه رجب اینها دانش آموز بودند میامدند در ان جلسه شرکت میکردند.

کاش حوزه ما این چیز هارا باور میکرد وسرمایه گزاری میکرد به میدان می امد  و بهترین‌‌های خودش را میفرستاد به این میدان ؛ ‌زیرااین میدان، میدان عادی نیست بهترین‌ها را بهترین استعداد‌ها ،بهترین ظرفیت ها،معنوی ترین بچه‌ها خوش‌سلیقه ترین‌ها که

وقتی ما این مرکز را در قم تأسیس کردیم من گزارش آن را محضر رهبر عزیز عالی قدرمون تقدیم کردم .یک فهرستی از خوش هارو گفتم.گفتم آقا ما جایی را درست کردیم و میخواهیم از بین طلبه‌‌های قم، خوش فکرها،خوشگل‌ها و خوش بیان ها و خوش‌اخلاق ها و چند تا از این خوش ها را جمع کنیم که برن با بچه ها مواجه شن .ایشون خیلی استقبال کردند و جملاتی گفتن بعد هم فرمودند این خوش‌‌هایی که شما گفتید اگر در کسی جمع شد و وارد چنین عرصه ای شد بعد ها دست‌پرورده‌هایش به درد هر کار دیگه هم میخورند بی یان وارد میدان شن و متعهد باشن به اینکه بیان و یافته‌‌های خود را با سلیقه و هنرمندی

میخوام به شماها از این جهت تبریک عرض کنم و این را لطف خدای متعال بدونند یدوستان،عادی نیست وشامل حال هرکسی نمیشه .

خیلی از دوستان ما عمر خودشون را را تلف می‌کنند در خیلی از کارهایی که بعدا چیزی عایدشون نمیشه ،برمی‌گردنند پشت سر را نگاه میگنند،چی گیرشون اوده؟چه کاری کردن برای رسالت متنی و ذاتی طلبگی خودشونه .اون کسی که بعد ها به پشت سر نگاه میکنه ‌اش پشت سر حقیقتا مملو از خاطرات شیرین، اون کسی که تواتنسته با این مخاطبان ارجمند روبه روبشه .کسانی که وارد این عرصه می‌شوند،‌ باید خیلی فاضل باشد اهل مطالعه باشد.باید شخصیت علمی داشته باشند.این جوری ها هم نیست کهزیرا هرکس بتواند از عهده این کار بربیاد.این کار را نباید دست کم گرفت. کار مهمی است کهتلاش فراوان میخواد چون مخاطب،مخاطب عادی و معمولی نیست.خب این لطف خداوند متعال درباره شما است شاکر باشید.اگر شکر کنید خداوند توفیقتون را در این مسیر افزایش خواهد داد و ان‌‌شاءالله شاهد روزها و لحظات شیرین تری خواهید بود.

 

چند نکته درباره تبلیغ در فضای دانش‌آموزی

1. نوجوان، از رفتار ما برداشت می‌کند،‌ نه گفتار

بنده به این مناسبت چند نکته هست که میخوام تأکید کنم .شماباخبر هستید و میدونید و بعضی از شماها تجربه دارید.یک یاداوری از باب ذکرو یاد این نکته هارو فهرست میکنم خدمت عزیزانمون.

ما در این دوره مخصوصاً دوره متوسطه ،شما مخصوصا که اینجا تشریف دارید با مخاطب دانش اموز متوسطه روبه را هستید.متوسطه البته الان یک مقداری دست کاری شده .یعنی شده متوسطه اول و متوسطه دوم. معجونی از راهنمای و دبیرستان.اتحادیه ما هنوز نتونسته خودشو با این شرایط جدید تطبیق ده.متوسطه دوم را داریم در مخاطبان اصلی ،ولی الاان باید برای مخاطب متوسطه اول هم فکر کنیم و چه بهتر .من به دوستان میگم چه بهتر.اگر این کار هم نمی‌کردند ما باید میرفتیم سراغ راهنمایی.مدارس راهنمایی باید مخاطب ما قرار می‌گرفتند ولی خب الاان به شکل طبیعی این اتفاق داره میفته.

این مخاطب به خاطره ذهن شفافی که داره ودل ایینه گونی که داره این خصوصیت این دوره است که دریافتش از حواشی کار شما بیشتر از دریافتش از متن است.گاهی متن ما اون کلاس‌‌ها ست ،بیانات ما است .ولی این جنس مخاطب به خاطر حدد ذهنش و شفافیت دلش دریافت ها ش، فراتر از افاضات شما است.دریافت هاش از نگاه شماست، از چشم‌‌های شما است، دریافتش از چهره شماست، در یافتش از باطن شما است، قبل از اینکه از ظاهر شما بگیره . این ویژگی  کار را عرض کردم از جهتی اسونتر امیکنه از یه جهتی کاملاً پیچیده تر میکنه.قبل از اینکه ما حرف بزنیم او برداشت هاش از ما شروع میشه ،این امادگی را داره ،گیرنده فعالی است .مثلا تصنع را بچه ها خیلی خوب تشخیص میدهند که ایشون داره واقعی رفتار میکنه یا داره یک تصنعیانجام میده .

 

2. نوجوان  معطوف به اینده  دارد

نکته دیگر، این مخاطب عزیز ما همش معطوف به اینده است، دوره کودکی ، حال و میان سالی، عمدتا تکیه به گذشته است .اما این جنس مخاطب نگاهش همش معطوف به اینده است .بی ارتباط به حال نیست اما مملو از ارزوها  اوعمدتا میشه گفت: با آرزوهاش داره زندگی میکنه .بنابراین مواجهه ما با او، بسیار چقدر مواجهه ی حساس و مهمی است در ساختن اون اینده یا در اسیب زدن، اگر مواجهه نامناسب باشد به هر کسی در موضع و امثال اینها با یه چنین واحدی روبه را بشه این خصوصیت را دارد و اینجا اهمیت تاثیره یک شخصیت مثبت مشخص می‌شود کسانی که گرفتار هستند و ذهنشون اسیر گذشته است گرفتار افسردگی‌‌هایی هستندف ،شکست‌‌هایی خورده اند،اگر خدایی ناخواسته روبرو شوند با این بچه ها این سرمایه‌‌های بزرگ اینده را نابود می اورندکن.

 

3. نوجوان همسایگی با ملکوت است

این نکته را نباید ازش اسان گذشت که گفتیم قریب العهد به فطرت هستند واقعا اینها همسایگی با ملکوت دارند .خیلیتهیع از این جهت برای دریافت پیام‌‌های الهی اسمانی معنوی در مخاطب ماست . جمله عَلَيكَ بِالحداثِ خیلی سنگینیه .

 

4. نوجوان باصفا و صمیمی است

نکته دیگر اگر من بخوام در این بخش بر آن تاکید کنم خدمت عزیزان نوعا با صفا و صمیمی هستند طبعشون این‌گونه است با صفا و صمیمی. ممکن است، دست خوردگی هم داشته باشند بنده نوعی عرض میکنم، بی تکلفی و صمیمیت حرف اول را میزنه در این ارتباط ؛‌ لذامواجهه صمیمانه اثر شگفت انگیز و کیمیایی بر آنها داره .

 

5. نوجوان نوگرا است

نکته دیگر، این حالت نوگرایی در مخاطب ما است و علاقه به تازه ها در جستوجوی نو و تازه است؛ لذا این احساس تازگی کردن از این مواجهه نکته مهمی است . اونهارو جذب میکنه می پسندند و تحت تأثیر قرار می‌دهد .

 

6. نوجوان در دوران پرتنشی است

نکته بعدی این که اونها وارد عالم جدیدی دارن میشن براشون غریب، دشوار؛ چراکهه، خروج از دوره نوجوانی و ورود به دوره جوانی و چالش‌‌های مرتبط با بلوغ و ،در گیری‌‌های جدی فکری و ذهنی و عاطفی وشخصیتی است.خیلی طبیعی باهاش مواجه هستند کسی که بااون ها مواجه میشود اگر این عالم را درک کنه و بشناسه خیلی خوب میتواند وارد عوالمه پیچیده اون ها بشود.آنان تشنه درک متقابلند،احساس میکنند کسی اون هارو نمیفهمه؛ لذا باعالم بزرگتر ها فاصله میگیرند از نظرذهنی، عاطفی و شخصیتی احساس میکنند کسی اون هارو درک نمیکنه و اگر کسی اون هارو درک کنه با اون ها هم زبانی کنه به راحتی اون هارو به عالم خودشون راه میدن واگر این احساس را نداشته باشن با سرعت از اون فاصله میگرند. (ع)ارزو‌‌های اون ها را مخاطرات اون هارو نگرانی هی اون هارو،یه جملاتی دارن «امیرامومنین خیلی جالبه،قلیل الاحزان،ربیع المصائب، نصف الافات». این هاست ویژگی این مخاطب ما ا.سیبل افت آهان.تو این سنین حزن‌‌های عجیبی و کسی را میخوان باهاش حرف بزنن درکشون کنه غم‌‌های اون هارو دردودل‌‌های اون هارو و احساس بزرگ شدن که تشخص طلبی ووو استقلال خواهی جزء ویژگی‌‌های اونها است.این  (ص):خیلی براشون اهمیت داره .این جمله ای که از پیامبر اعظم هست که میفرمایند:(وزیر سبع سنین)ناظر به همین دوران است.

بسیار مهمه که ما در اوج ‌را اون صمیمیت قبول کنیمبزرگ شدنشون را. احترام را و این را به رسمیت شناختن از اهمیت ویژه ا ی در برقراری این انتخاب برخوردار هست .

 

چند نکته کلیدی درباره نوجوانان

این چند نکته میخواستم تاکید کنم  کهما با کسانی مواجه هستیم که از نظر روان‌شناختی و شخصیتی دارای چنین ویژگی‌‌هایی هستند که این همه ویژگی هاشون نبود یک برداشتی بود.

مسائل کلیدی که اون ها باهاش مواجه هستند که باید مورد توجه ما توی این مواجهه باشه این هاست

یکی اشفتگی و حیرت مخصوص این دوران است مخصوصا در انتخاب نقش ها .ریشش هم عرض کردم برمیگرده به دورانی که متقارن با بلوغ است.

البته اگر بریم سراغ متوسطه اول که دیگه بیا و ببین یعنی درست توی بحران بلوغ با اون ها مواجه میشیم .

نکته دوم فهرستی از نگرانی های آنان است .شاید برای خودتون را یادتون رفته باشه باید برگردید اینهارو به یاد بیارید .مثلا به تدریج نگران میشن که عزیزانشون را از دست بدهند ،مسئله مرگ که قبلا ازش تصویر ساده ای داشتن حالا جدی میشه این مثال کوچکی بود عرض کردم از این قبیل فهرست نگرانی هاست که اینها راجع به خانواده و محیط پیرامون خود دارند.

مسئله زنده شدن غریزه ها و سرکشی غریزه جنسی براشون یک مسئله کلیدی است،حقیقتا یک مسئله کلیدی است چون باهاش دست و پنجه نرم میکنند.گاهی مثلا با یک آقای متأهل که روبرو میشن ،با خودشان می‌گویند: کجا دانند حال ما سبک‌بالا ن ساحل ها.

یکی از میائل کلیدی دیگر این مخاطب‌‌های ما بحث مواجه شدن با تناقض هاست بین حرف و عمل ،ادعا و عمل مخصوصا بین حوزه‌‌های دینی ،چیزی که برای اون ها سخت حل کردنش و اونهارو گرفتار سوالات اساسی میکنه .

مسئله دیگه ای که برای اون ها مسئله کلیدی است ،مسئله ی مهمه به روز بودن و مد است .به روز بودن و مطابق با مد و روز حرکت کردن است. مسئله دیگر مسئله برای اون ها مسئله مقبولیت است.خیلی براشون مهمه و بی ارتباط با مسئله مد هم نیست .مقبولیت یک چالش است ،چه ی کار کنن که مقبول باشن.احساس میکنن مورد انتقاد هستند.توخانواده میزنند تو سرشون.چون تو دوره انتقالی هستند، با خانواده چالش دارند .تو محیط مدرسه تو چالش هستند. معلم ها گاهی ادبیاتشون، تو محیط‌‌های اجتماعی همینطور.مسئله مقبولیت براشون بسیار مهمه.

مسئله کلیدی دیگر مسئله دوستی ها است.تو عالم دوستی و رفاقت افراطی هستند اهل ریسک و مخاطره و افراط هستند.این واقعیت است و مبتلا هستند به اونها. مسئله دوستی ها.

نکته را هم اگر که بخوام به اونچه که عرض کردم اضافه کنم مسئله هویت است .گسل‌‌های هویتی عمدتا مربوط به این دوره است که شخصیت فرهیخته ای مثل جنابعالی باید به این مطلب اشراف داشته باشه.(گسل‌‌های هویتی)مثل یک زلزله ای که افتاده باشه یعنی قبلا یک اعتقادی داشته حالا میلرزه.هم سوال داره هم نمیتونه مطرح کنه هم دلش میخواد اون هارو حفظ کنه.این محصول تفکر انتزاعی از یک طرف چالش بلوغ و از یک طرف محور‌‌های تهاجم فرهنگی بیرونی، که اون را احاطه کرده و دعوت به هویت ها ی تازست.

اینها نکته‌‌هاییست که بخش عمده‌ای از مسائل کلیدی مخاطب شما را تشکیل می‌دهد.این مسائل در دختر و پسر مشترکه و تفاوت جنسی نداره.

 

مسائلی که باید به آنها بیشتر توجه کرد

دوستان عزیز من عنایت کنید در مسائل محیطی که این نسل را در برگرفته ،حالا با این خصوصیات توشرایط محیطی قرار داره که توی این شرایط محیطی چند نکته کلیدی تر و اساسی تر است .

این‌‌هایی که من عرض میکنم ،دوستای بالاخره جمع بندی سی سال تجربه است.هم مطالعه هم کتابخانه ای و هم میدانی.تجربه مستمر نه تجربه منقطع. مسائل محیطی که به نظر من اینها جزء مسائل جدی ست که باید ذهن شریفتون این هارو داشته باشه و بهش توجه کنه و بهش فکر کنه اینهاست.

 

1. اختلال در الگوها

یکی مسئله اختلال در الگوها است.چون سن ،سن الگویابی است.در این بخش گرفتار اختلال عجیب هستیم؛الگوی هنرپیشه ،ورزشی،الگوی علمی الگوی سلوکی.چون در گروه مرجع، به شدت دچار اختلال هستیم که به این نکته باید فکر کرد و راه حل شناسایی کرد مخصوصا در عرصه‌‌های اجتماعی گفتمانی .این نکته اول ناظر به این بخش است.

 

2. تأثیرات منفی محیط بر نوجوانان و جوانان

نکته دوم،نوجوان و جوان مخاطب عزیز ما به شدت مورد حمله است از محیط .این با قبل قابل مقایسه نیست و انسان، الاان اون جملات امیرالمومنین (ع) را بیشتر میتونه درکنه که میفرمایند :«ربیع المصائب،اصف الافات».یعنی واقعا سیبل هستند. عملیات عجیبی روی اینها داره انجام میشه.

 

3. تأثیر منفی شبکه‌های اجتماعی بر نوجوانان و جوانان

نکته سوم:راهیابی شیطان با ادوات جدید و و فناوری‌‌های نو به خلوتکده آن ها است.میدونید مسئله محیط مجازی و شبکه‌‌های اجتماعی و این هاست و بچه‌‌های ما مبتلا هستند. هیچ وقت ما نوجوانی دشوار یا جوانی دشواری مثل الاان نداشتیم،اینده را نمیدونیم.این قضیهچیز عجیبی شده .یکی از دوستان من میگفت من ده روز رفته بودم مسافرت و فاصله گرفتم،خودم را رها کردم تو این شبکه‌‌های اجتماعی ببینم چه خبره . الان برمیگردم از عالمی که باورم نمیشه چنین چیزی برای بچه‌‌های ما هست.در معرض چنین عالمی هستند با یک موبایل و باور نمیکردم فرزند من ،پسر من،دختر من تو یه چنین عوالمی تو خلوت خودش تو خونه تو اتاق شخصی خود هست مربتط و در دسترس است.

 

4. گسست نسل‌ها

نکته بعدی درباره چالش‌‌ها و مسائل محیطی، مسئله فاصله با بزرگ‌تر ها است.این فاصله همیشه هست و اسمش تفاوت نسل هاست.الاان این تفاوت تو مرز گسست است.این خیلی پیشرفته است و این احساس عدم درک.عمدشم محصول تغییرات سریع محیطی است.بزرگتر ها حوصلش را ندارن با عالم اون ها همراه بشن.خیلی الاان سخته همراه شدن با عالم نو جوان و جوان برای بزرگترها لذا این فاصله ها بوجود میاد.این فاصله و احساس عدم درک که قبلا هم اشاره شد. دستگاه متولی که اموزش پرورش نام داردو مشابه هاش و اونایی که مرتبط هستند به شدت منفعل،متاسفانه.حالا اینجا باید رد بشیم اما یه قصه بزرگ است انفعال دستگاه متولی کهنه گرایی و عقب ماندگی.

خانواده ها نیز در این زمینه دچار مشکل هستند.نوع خانواده ها، منفعل و دارای فاصله و بدون ابتکارات تربیتی به‌روز هستند.

 

5. آفات ترتیب زنانه

نکته بسیار خطرناک دیگر که جزء نکات محیطی است،حذف پدر از فرایند تربیتی در دوره معاصر است و تربیت‌‌های مادرانه و پرستارانه .اون دورانی که پدر مقتدر بالا سر تربیت بچه‌ها بود گذشت.الاان پدر،غائب بزرگ عرصه تربیت است لذا شما با پسرانی روبه را میشید که تجربه یک پدر مقتدر را نداره و با او نتوانسته همانندسازی جنسی کنه بلکه مادر سعی کرده جای خالی پدر را هم پر کنه و این اختلال هویت جنسی درست کرده توی بچه‌‌های ما.

 

6. کاهش حیا

نکته دیگر در مسائل مهم محیطی ما مسئله کاهش حیا است.حیا و عفت است که شما این را میبینید و نیاز به توضیح نیست.چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است.

 

7. سطحی نگری و ظاهرگرایی افراطی

نکته دیگر بحث سطحی نگری و ظاهرگرایی افراطی است.محیط در حوزه‌‌های تربیت گرفتار ظاهرگرایی و سطحی نگری افراطی شده.

 

8. نگاه خنثی به جنسیت ها

نکته دیگر اینکه تقریبا حوزه‌‌های تربیتی ما، چه در خانواده، چه در مدرسه، چه در رسانه و چه در دستگاه‌‌های مرتبط، تفاوت تکوینی جنسی دخترانه و پسرانه از نظر اونها به رسمیت شناخته شده نیست.حرف هاشون در این زمینه حرف‌های بسیار سطحی،کلیشه ای است و به رسمیت شناخته شده نیست لذا ما سیر تربیتی دخترانه وسیرتربیتی پسرانه نداریم حالا نتایجش را میشه در صحنه مشاهده کرد.اینها مشکلاتی است که نسل ما با محیط خودش دارد.

البته معمولا من یه نکته هم اضافه میکنم که نگاه ابزاریه. نگاه ابزاری عمدتاً از طرف سیاسیون است که دل‌زدگی هم میاره. نگاه‌‌های ابزاری اینجوریپزه بعضی از آقایون ماست، هر کدوم هم میان برخیسر کار پز میان، ازدل ش دحرف‌ها را و گارد‌هایی که می‌گیرندخیلی ابزار سطحی است.

 

ویژگی‌های یک مبلّغ موفق

دوستان عزیز من تو این چنین محیطی یک عامل عنصرتربیتی،تبلیغی،ترویجی موفق به نظر شما چه خصوصیاتی باید داشته باشه؟ .یعنی جنابعالی چه فهرستی از ویژگی ها کنار هم قرار بگیره تا اون بتونه عوامل شخصیتی اصلی را با اون عوامل ناظر به زمان فردی و عناصر کلیدی کنار هم بتونه جمع بکنه و عملیات تبلیغی،ترویجی،تربیتی موفق را با این نسل به سر انجام برسونه؟

.1-حقیقتا باید سرشار از محبت باشد؛یعنی قلبش مملو محبت خالص باشد . 2-باهوش باشد،هوشیاری تبلیغی،ترویجی،تربیتی. 3-خلاقیت داشته باشد ،خلاق باشد..4-جالب که باید لحظه شناس باشد.کار ما رسیده به یک چنین نکته ای..5- به‌روز باشد.6- هم‌زبان باشد..7-مثبت باشد..8-اسان گیر باشد مخصوصا چون میخواد از موضع دین با نوجوان و جوان روبرو بشه.همین اخیرا 9-اراسته باشه.اخیراً مهم تر شده از قبل ها هم مهم بود اما الاان مهم تر شده ،. اراستگی ظاهری.10-قانع باشه و طمع نداشته باشه به مخاطب.11-بردبار باشه به شدت.خیلی بردباری میخواد چون مخاطبتون اون ویژگی ها را داره همیشه باید بردبار بود.ولی الاان خیلی میخواد.12-بانشاط و شاداب باشه ..13-با برنامه باشه .اخیرا اساساً کار تبلیغی ترویجی بدون برنامه، هیچ  پاسخ درخوری نمیگیره 14- اطلاعات وسیع داشته باشه مخصوصا اطلاعات مورد علاقه مخاطب،اطلاعات محیطی علاوه بر اینکه دانش دینی در خوری داشته باشه .

اگر مجموعه ای از این ویژگی ها در کنار هم جمع بشه که بحمدالله در سیمای نورانی شما بخش عمده اینها را میشه دید و همش را بحمدالله دارید میشه امید داشت که میتوانیم از این عرصه نتیجه خوب بگیریم

 

چند توصیه

اول شناخت بزرگی و عظمت ماموریتی است که باهاش روبرو هستیم.من دیده‌ام بعضی از عزیزانی که وارد این عرصه میشوند کار را دست کم میگیرند و بعد از مدتی براشون عادی میشه.این افراد نمیتوانند این بار سنگین را به مقصد برسونند این نکته اول.

دوم که البته کاملاً ذیل نکته اول تعریف میشود تضرع و حقیقتا کمک خواهی از پروردگار متعال واولیای خدا است، به ویژه در سحر هاست یعنی. انسان،بزرگی و اهمیت کار را وقتی فکر بهش میکنه حقیقتا متمتع و متضرع میشود.باید برد این هارو به پیشگاه خداوند متعال و متضرعانه کمک خواهی کرد؛کسی که میشه مخصوصا در رفع موانع خیلی باید بکوشه. مسئله استغفار، دائم باید انسان خودش را از این جهت ها نو کنه برای این مواجهه که امانت‌‌های بزرگی با اون توصیفی که عرض شد در برار ما قرار میگیرند گاهی لحظه ارتباط شون با ما براشون سرنوشت سازه .

نکته بعدی احساس خوب نسبت به مخاطب. من گفتم یه وقتی به دوستان واقعا اینها را بهشتی بدونید. به من میگفتند حاجی تو وقتی میری قاطی این بچه ها چه احساسی داری؟ گفتم یه جهنمی که میره تو بهشتی ها، اینها بچه اند بچه ها هر چند ابتلاعاتی داشته باشند معذوراند پیش خدار.

احساس خوب و مثبت، پیشنهاد مطالعات فراوان و مرتبط و اتخاذ مبنا در موضوعات کلیدی را داریم. یک شخص متحیر نمیتونه بره یک نوجوان اشفته را به ارامش برسونه. اتخاذ مبنی میخوان، حدود بیست تا مبنا است که باید اتخاذ کنند یه کمی نمیخوام بگمت اجتهادی؛ ولی محققانه اینجا انسان مبنا داشته باشه در موضوعات کلیدی. مثلا در موضوع تفاوت دختر و پسر،در موضوع رویکرد های تربیتی که خوشبختانه اتخاذ مبنا کردیم در دسترس شما هست.

در ارتباط با محیط مجازی،این هاست دیگه باید مبنا داشته باشه نمیشه اونجا حرف‌‌های تعلیقی بزنه به هر جهت باید شسته و رفته با مبنای روشن وتو موضوع موسیقی بچه ها مبتلان باید مبناش روشن باشه تو ابتلاعات رابطه دختر و پسر باید مبانی روشن داشته یاشه باید حرفهای صاف شسته به بچه ها بگینیم0چند قول اینجا هست.  چه به روز مخاطب ما خواهخدمتتون عرض کنم.حقیقتا مشورت کنه و خودش را نیازمند ارتباط با مجربین در این بخش بدونهر یم.اینو برای خودش کم ندونه که حالا من برم راجع به این موضوع از کی بپرسم ؛ چراکه موضوع از موضوعاتی است که نیاز به مشورت با اهل تجربه داریم. پیشنهاد بعدی ما کار گروهی و جمعی است که الاان خیلی جواب میده همیشه شاید این‌طور بوده ولی الان،هیچوقت انقدر نبوده.و

نکته بعدی ثبت خاطرات است و تجربه نگاریه که از این خلا خیلی داریم اسیب میبینیم. خود من اگه این کارو کرده بودم از باب عبرته.اگه این کارو کرده بودم شماها که الان اینجا نشتید به عنوان یک مثال با سه دهه تجربه نگارش شده مواجه بودید.نیست متاسفانه.جست و گریخته یه چیزایی هست .کاش اینا نوشته میشد چه چیزهایی ما داریم که خیلیاش قابل گفتن نیست. تو آقای آقایی الاان در جلسه حضور دارند ،ما شانزده سال به اتفاق ایشان اردو میبردیم مشهد ،اردوهای شسته و رفته و موثربا طرح و ابتکار. تو اون اردوها چه تجربه‌‌هایی اتفاق افتاد، ؟حیف که مستند نکردیم و ننوشتیم.خب

اما نکته پایانی در این قسمت توصیه ها؛ در اون حدیث هست (العاشر مالعاشر وما ادراک مالعاشر)گفتن دیگه ده صفت برای مومن برشمردن،اما دهمی رافرمودند این که خودتو از همه بدتر بدونی.با هر کس روبرو میشید، بگی این از من بهتر هست.این تو اون حدیث هست عرض من نیست.

پایانی گاهی نکته‌‌های  مهم هستند.این نکته هم،دوستان باید تو ارتباطمون،تو عالم طلبگی با حضرت بقیع الله اعظم (ع) تجدید نظر کنیم .صاحب کار عالم صاحب کار ما و صاحب این مخاطبان، باید ارتباط جدیدی گرفت با حضرت ، حضرت را از نو شناخت، از نو باور کرد بهش دل داد ازش کمک بگیریم راهکار بگیریم.عالمی ست این بخش برای خودش.این را خواستم یه تاکید ویژه داشته باشم این توسل،نه یک توسل عادی.

 

سخن پایانی

مطلب اول شناخت اتحادیه انجمن اسلامی، تاریخش، مزیت هاش، مشکلاتش، ظرفیتش مخصوصا شناختش از منظر امام و رهبری است. این را خواهش می‌کنم دوستان بهش توجه کنند. ما از این جایگاه داریم اقدام می‌کنیم توی میدان دانش اموزی.دوستانی بودند سال گذشته با ما آمدند بعد بی وفایی کردند و گفتند آقا ما خودمون دیگه رفتیم تو کار دانش آموزی با شما دیگه کاری نداریم! گفتیم برید خوبه ولی کار در این شبکه یه کار دیگه ایه و یه اثار دیگری داره .ما نمیخواهیم کسی را محدود کنیم و این بخش شناختش ارتباطش، مخصوصا برای اقدام تحت شبکه که فوق العاده این روزها مهم شده برای رویارویی با جریان استکبار جهانی و عملیات تهاجم تربیتی و فرهنگی که دارند اعمال میکنند،حضور سازمان یافته و متشکل سازماندهی شده امروز جزو ضرورت‌‌های جدی این عرصه است .بله کار فردی و کار گروه‌‌های کوچک جواب میده اما این کجا شما یه جبهه فرهنگی گسترده تربیتیه امینه تحت امر متصله به رهبری داشته باشی و تو اونجا عمل کنید چیزه دیگری ست؛ بنابراین منظومه فکری تربیتی مجموعه را باید به عنوان یک سند مطالعه کنند بحث تربیت حماسی،بحث الگوی تعالی دختران،مسئله قرارگاه ها مدل ارایش نیرویی ما در کشور، ن ها چیزهاییست که خوب است شما باهاش اشنا شید.این هم خاهش دوم من از دوستان.

مطلب دوم آنکه برخلاف جو موجود در فضای تبلیغی، این عرصه تبلیغ دانش اموزی را حقیقتا با اگاهی و مبنای عمیق انتخاب کنید و بعد به لوازمش وفادار بمونید.این نوع تبلیغ، چون یه مقدار حرکت برخلاف موج است از این جهت عرض کردم.ممکن کلاس کار را نداشته باشه. آقا شما کجا رفتید تبلیغ؟رفتم دانش اموزانی.میگن با بچه ها ایشاالله موفق باشید.

یه بزرگی از شخصیت‌‌های کشور به من گفت فلانی شما کجا مشغول هستید؟گفتم من همون کار اصلی‌ام را مشغولم،گفت کار اصلی شما؟گفتم در انجمن اسلامی دانش‌آموزان و نوجوانان مشغول هستم.گفتند دانش اموزان ؟بچه ها؟حیف شما نیست؟حیف وقت حیف تجربه! شروع کرد یک‌سری تعریف ها از من کردن،منم حالا دارمخنده‌ام گرفته بود و گریه  که همچین کسایی تو مملکت ما مسئولیت‌‌های بزرگ دارند و اصلا نمیفهمند این عرصه یعنی چی تا چه برسد به بقیه.این هارو شما باهاش مواجه هستید به شما میگن کجا هستید شما ؟میگن بله با بچه های اباچیچ....

کلمه اباچیچ را من از آقا شنیدم آقا فرمودند ما یه حجره داشتیم که حجره بچه‌‌های شلوغ بود توی فیضیه در زمانی که بودند بعد میفرمودند اسمش را گذاشته بودیم. حجره اباچیچ آقای ناطق مال اون حجره بودند و چند نفر دیگه را اسم میبردن معلوم است چه عالمی بوده اونجا!

اما،در ارتباط با موضوعات سیاسی اجتماعی روزحقیقتا کسی که میخواد وارد این عرصه بشه باید دارای مواضع روشن و خالی از ابهام باشه اینجا وظیفه خودتون که اهل مطالعه و تحلیل هستید مخصوصا روزهای پیشرو را زهای پیچیده تری هستش ایامی که میرید برای تبلیغ روزهای خاصی هست .وظیفه آقای جلالی و دوستان مرکزدر این بخش وظیفه مهمی است که آقای نوری آن روباید پیگیری کنند ان‌‌شاءالله.این یک نکته هست.میخواد تحلیل‌‌های شسته و رفته و روشن.ان ‌شاء الله در این اردو هم پیش بینی شده برای دوستان بعضی از جلسات اونجا کاملاً مسائل روز تحلیل‌‌های نو ان ‌شاء الله به شما برسه.

یکی هم راجع‌به تحلیل و رصد هوشمند مخاطب هست از نظر وضعیت ذهنی،این هم جزء رصد‌‌هاییست که باز شما باید انجام دید و دوستان باید پشتیبانی شوند که الان مسائل جدید و به‌روزی که بالاخره تو ذهن بچه‌‌های ما هست اینها چیه.این هم یه کاری می‌خواد که البته شما باید سازوو کارهایش راو فراهم کنید ولی اون چیزی هم که هست باید تهیه بشه در اختیار دوستان ما قرار بگیره.

به نظرم ما نیاز به یک (110) تبلیغی ترویجی داریم که آقایون تو میدان عملیات هم هستند به‌روز به‌لحظه بتونند زنگ بزنن ارتباط برقرار کنند و سوالی داشتن نکته ای داشتن مطلبوشون را بهتون در میون بگذارند و پاسخ گو باشند. یه لشگر که میره به میدان به پشتیبانی هم نیاز هست.

راجع‌به محیط‌‌هایی هم که عزیزان ما وارد میشوند شناخت خیلی مهم است. شرایط بومی .  ما یک هویت چهل تکه داریم در کشور هویت ما هویت موزاییکی هست.پیوستار داره اما به صورت موزاییکی هست.اشراف به اون ویژگی ها.اگر شما وارد منطقه ای میشید که متعلق به اونجا نیستید نیاز به مطالعه دقیق تر راجع‌به ویژگی های آن هم دارد

ان ‌شاء الله همتون موفق باشید صمیمانه از عمق دل برای موفقیت و کامیابی شما در این عرصه خطیر دعا میکنم،به وجودتون افتخار میکنیم امیدوارم مشمول ادعیه امام عصر (ع)باشید.

آقا به شماها خیلی عنایت دارند.میدان شما فعالیت شما و حساسیت محیطی که انتخاب کردید .امیدوارم همواره موفق باشید و با روحیه جهادی برید به عرصه این جهاد کبیر.

 



[1] . مائده: 105.

[2] . نهج البلاغه (صبحی صالح)، ص393.

[3] . کلینی، كافى، ج8، ص93، ح66.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *