متن شرح دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه، جلسه «۱۲» 1396/2/11


پیوند های مرتبط »
فایل pdf
متن شرح دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه، جلسه «۱۲»
ما از امام سجاد (علیه السلام) باید روح دعا و حال مناجات را بگیریم؛ امامی که ما در پرتو یاد، شناخت، ارتباط قلبی و فکری با او، باید روح دعا و حال مناجات را از حضرت حق تعالی دریافت کنیم. اولیای خدا به امام سجاد (علیه السلام) افتخار می‌کنند و امام حسین (علیه السلام) به ایشان می‌نازیده است. این افق و سطح ارتباط و حالات و برنامه‌های عبادی، فوق‌العاده بوده است.

شعبان، ماه حماسه و عشق و امید

ایام پربرکت ماه معظّم شعبان را به همه‌ی عزیزان تبریک عرض می‌کنم. وارد ماه معظّم شعبان شده‌ایم و به روز چهارم رسیده‌ایم و در آستانه‌ی شب پنجم ماه شعبان هستیم. از شگفتی‌های این جلسه آنکه به مناسبتی دیگر خورد و در شب ولادت امام سید الساجدین (علیه السلام) برگزار می‌شود و حلقه‌ی بحث و مجلس ما در پرتوی انوار صحیفه‌ی مبارکه‌ی سجادیه‌ی آن حضرت تشکیل می‌شود. ما در واقع نوعی هیئت متوسلین به امام سجاد (علیه السلام) هستیم. بدین جهت خدای متعال را شاکریم.

امروز ولادت باسعادت حضرت عباس (علیه السلام) بود که بعد از میلاد فرخنده‌ی حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام)، روز بزرگی است. ترتیب چینش این ولادت‌ها، تماشایی و دل‌انگیز است: اول امام حسین، بعد حضرت ابوالفضل، سپس امام سجاد،  بعد حضرت علی‌اکبر و در آخر ولی الله الاعظم (علیهم السلام). شعبان، ماه تولد جهاد و حماسه و عشق و امید و آرمان است و سرتاسر این ماه بهجت و سُرور است. برای این ماه، حداقل در بین مشهورات، شهادت و غم و حزن نقل نشده مگر آنکه ما درست کنیم؛ چراکه در این کار متخصص هستیم! «شِيعَتُنا خُلِقُوا مِنْ فاضِلِ طِينِتِنا وَ عُجِنُوا بِماءِ وَلايَتِنا يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا ويَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا»؛[1] شیعه‌ی ما علامتی دارد و آن اینکه به شادی ما شاد می‌شوند و با حزن ما غمگین.

 

بالاتر از شهدا

امروز توفیق پیدا کردیم به دیدن چند نفر از جانبازان عزیز برویم. ما در طول سال توفیق این دیدار‌ها را کم و بیش داریم و ان‌شاءالله خدا بیشتر روزی ما گرداند. البته امروز به نمایندگی از رهبر عزیزمان رفته بودیم. صحنه‌هایی را امروز دیدیم که خدای متعال شاهد است نمی‌توان به هیچ بیانی گفت یا به هیچ قلمی تصویر کرد. انسان در حضور این روح‌های بزرگ باید تواضع کند. شخصی هست که سی و چند سال پیش قطع نخاع شده و در تمام لحظات و آنات خودش و خانواده‌اش، جنگ همچنان ادامه دارد. الحمدلله همه‌ی آنان از این درجات بهره‌مند هستند، اما برخی‌ واقعاً فوق‌العاده هستند. امروز یکی از عزیزان قطع نخاعی می‌گفت: من جانباز نیستم، بلکه مجروح جنگی هستم؛ رفته‌ام تا وظیفه‌ام را انجام دهم و شرایط این‌گونه برایم پیش آمد.

امروز برای من روز اعجاب‌انگیزی بود. ایشان به من گفت در تمام این سی و چند سال، یک سر سوزن از اعتقاد‌ من نسبت به نظام و امامت و ولایت کم نشده، بلکه زیاد شده است. به شما می‌گویم که هیچ پیامبر و امام و ولیّ‌، چنین مردمی نداشته است و حتی نق‌نقو‌های ما خیلی خوب هستند. می‌گفت ما باید قدر این ملت را بدانیم. من از منظر ایشان به صحنه نگاه می‌کردم و با خودم می‌گفتم: چه فهم دقیقی دارد. یک جمله در مورد خانمش گفت که خیلی جالب بود. می‌گفت ما در جنگ افرادی داشتیم که خود را روی مین می‌انداختند تا بقیه از روی آنان عبور کنند و به نظر من همسران جانبازان، مقامشان از شهدای ویژه‌ی ما هم بالاتر است؛ چراکه لحظه‌های سخت و بحرانی را تحمل کرده‌اند. اینها از اولیا هستند و کم‌کم دارند می‌روند و یکی‌یکی شهید می‌شوند. واقعاً گوهر‌های خاصی هستند و انسان باید درِ خانه‌ی آنان بایستد و بگوید: «اَلسلامُ عَلَیکَ یا أولیاء الله». اینها بین ما و در کنار ما هستند، اما در این شهر شلوغ، از آنان غافل و بی‌خبریم. همه‌ی دیدار‌های ما فوق‌العاده است؛ اما این خیلی خاص بود.

خانم ایشان نقل می‌کرد که یک بار، ایشان چند عمل انجام داده بود و ما باید با برانکارد، ایشان را حمام می‌بردیم، تختی هم ایجاد می‌کردیم که بتواند شرایط ایشان را تحمل کند. با بنیاد تماس گرفتم، مرا راهنمایی کردند تا تهیه کنم و من به بازار رفتم تا آن را تهیه کنم. بنیاد هم گفت: از نظر مبلغ پشتیبانی می‌کنیم. من پیش‌فاکتور گرفتم و تماس گرفتم تا خبر خوشحالی به آقا بدهم؛ ولی ایشان به من گفت که سریع به خانه بیا. وقتی به منزل رفتم، آقا گفت: من حاضرم روی زمین باشم، ولی روی تخت دو میلیونی نباشم تا این مبلغ به بنیاد تحمیل نشود. بعد دوستان به بیمارستان مراجعه می‌کنند و آنجا به آنها می‌گویند که یکی از جانباز‌ها شهید شده، می‌توانید تخت ایشان را ببرید. حتی همان تخت را ایشان با شرایط و اما و اگر قبول کردند. خانه‌ی ایشان خیلی خاص و ساده بود.

در بر‌گشت به یکی از دوستان گفتم: اگر خدای متعال، این عزیز را با اخلاص و روحیه و تقوا و مجاهدت و قناعت و صبوری و فهم و بصیرت و نشاطش، روز قیامت ملاک قرار دهد و با ما محاجّه کند، چه کسی نجات می‌یابد؟! خداوند به ما رحم کند! عصر ما، عصر عادی نیست؛ لذا در این روزگار باید اهتمام به خودسازی و تأمین ذخایر معنوی و برنامه‌های سلوکی خیلی بیشتر باشد؛ چراکه این افراد را وسط میدان می‌آورند و با ما روبه‌رو می‌کنند. خدا ان‌شاءالله به ما رحم کند.

خانم این جانباز و یکی از جانبازان قبلی، بعد از جانبازی با این عزیزان ازدواج کرده بودند که این خیلی جالب است. همین جانبازی که خدمت‌تان نقل کردم، می‌گفت: من خواستگار این خانم بودم و به صورت مستمر، خواستگاری می‌رفتم، ولی به من جواب قطعی منفی دادند. به جبهه رفتم و این شرایط برایم پیش آمد، آن زمان بود که این خانم به خواستگاری من آمد و گفت: حالا شما را می‌خواهم.

ان‌شاءالله خدای تبارک و تعالی این عزیزان را حفظ کند و ما را قدرشناس وجود نازنینشان قرار دهد.

 

درس‌هایی که از امام ساجدان می‌توان گرفت

ما از امام سجاد (علیه السلام) باید روح دعا و حال مناجات را بگیریم؛ امامی که ما در پرتو یاد، شناخت، ارتباط قلبی و فکری با او، باید روح دعا و حال مناجات را از حضرت حق تعالی دریافت کنیم. اولیای خدا به امام سجاد (علیه السلام) افتخار می‌کنند و امام حسین (علیه السلام) به ایشان می‌نازیده است. این افق و سطح ارتباط و حالات و برنامه‌های عبادی، فوق‌العاده بوده است. خدای تعالی به ما توفیق داده از طریق این بزرگوار، متن‌های عالی برای دعا را در اختیار داشته باشیم که یکی از آنها همین صحیفه‌ی مبارکه‌ی سجادیه است. صحیفه‌ی ثانیه و ثالثه و رابعه و... تا ثامنه داریم که یکی از آقایان آنها را جمع کرده و اسمش را صحیفه‌ی جامعه گذاشته است. در آنجا مناجات خمس عشر و دعای ابوحمزه هم هست که اینجا نیست.

فرصت را باید برای انس و ارتباط غنیمت بشماریم و از طریق این کلمات نورانی با خدای متعال ارتباط بگیریم. خود انس و مناجات با حضرت حق موضوعیت دارد. انسان باید در خلوت بنشیند و این متن‌های نورانی را قطعه‌قطعه تلاوت کند و با آن انس بگیرد. این کلمات، علائم و نشانه‌ها هستند و وقتی شما با نشانه‌ها انس بگیرید، وارد ابواب می‌شوید. البته ممکن است مقداری طول بکشد، اما باید بایستیم تا زمانی که فتح باب شود و پشت سر آن در‌هایی وجود دارد. این انس و ارتباط مخصوصاً در خلوت، به‌ویژه در سحر و مخصوصاً اگر همراه با تمرکز و اشک هم باشد، ما را به عوالم ماورائی می‌برد که در ابتدای کار اصلاً قابل تصور نیست.

یکی از این متن‌ها، مناجات شریفه‌ی شعبانیه است که خیلی عجیب است و در واقع، جزء هدایای ویژه‌ی علی ابن ابیطالب (علیه السلام) به جامعه‌ی بشری و خواص و اولیاء و اهل الله است. هیچ‌یک از اولیای خدا آن را رها نکرده‌اند. «أَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ فَأَكُونَ لَكَ عَارِفا وَ عَنْ سِوَاكَ مُنْحَرِفا؛ مرا به نور عزّت بسيار زيبايت برسان تا عارف به وجودت گردم، و از غير تو روی گردان شود»؛ این سخن از چه مرتبتی است؟! «أَقِمْنِي فِي أَهْلِ وَلايَتِكَ؛ در ميان اهل ولايتت برنشانم». چه خبر است؟! باید این‌ دعاها و مناجات‌ها را قدر بدانیم. پشت سر این کلمات، عوالمی و پشت سر آن عوالم، عوالمی است و ماوراء این مُلک، ملکوتی است و ماوراء آن ملکوت، ملکوتی دیگر است. عوالمی است که جز از طریق مناجات نمی‌توان به آنها راه یافت.

خدای متعال برای بندگان خود عوالمی دارد که ورود به آن جز از طریق نجوا و مناجات امکان‌پذیر نیست و راهش هم در دسترس ما قرار گرفته است. اینها انسان را می‌سوزاند و می‌سازد و روشن و منبسط می‌کند و اوج و سرعت و سبقت می‌دهد تا به وصال برسد. پشت این کلمات، روح علی ابن الحسین (علیه السلام) است و ما با کلماتی عادی مواجه نیستیم. شما با آن روح دارید پرواز می‌کنید ! باید خیلی قدر بدانیم.

 

صحیفه، شرح دعاهای حضرت علی و حضرت زهرا (علیهما السلام) است

صحیفه شرح ادعیه‌ی علی ابن ابیطالب و صدیقه‌ی کبری (علیهما السلام) است. دعا‌هایی که ما از حضرت زهرا (سلام الله علیها) داریم، جنبه‌ی مادری دارند و اینها ولیده‌ی آن حقیقت قدسیه هستند و شرح آن متن محسوب می‌شود. متن صحیفه، دعای مادر یا پدر است. امام سجاد (علیه السلام) کلمات مادرشان در تعقیب نماز ظهر یا عصر را در سحر‌های ماه مبارک رمضان و دعای کبیر ابی حمزه، شرح و رمزگشایی می‌کنند. متن دعای کمیل یا مناجات شعبانیه، در مناجات خمسه عشر امام سجاد (علیه السلام) منعکس شده است؛ آنها که اهلش هستند، می‌دانند.

حضرت در مناجات شعبانیه و در محضر پروردگار از نفس خود شکایت می‌کنند: «إِلَهِی قَدْ جُرْتُ عَلَى نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَهَا؛ خدایا! بر نفسم در فرمانبرى از آن گناه بار کردم» و این می‌شود مناجات الشاکین. حضرت اینجا واژه‌ی «جُرتُ» را تشریح می‌کنند. «إِلَهِي اعْتِذَارِي إِلَيْكَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِي؛ خدایا! عذرخواهى من از پیشگاهت عذرخواهى کسى است که از پذیرفتن عذرش بى‏نیاز نگشته، پس عذرم‏ را بپذیر» و این می‌شود مناجات التوابین. اینها همه شرح آن کلمات هستند و حضرت علی ابن الحسین (علیه السلام) بزرگ‌ترین شارح ادعیه‌ی پدر و مادر است. رمزگشایی از اسرار مناجات عرفه‌ی سیدالشهدا (علیه السلام) در ادعیه‌ی حضرت سیدالساجدین (علیه السلام) انجام شده است.

در خلوت سحر، حتی در حد پنج دقیقه، باید حال مناجات را درک کنیم. اگر در این عالم به کسی چیزی داده شده، در اوقات سحر داده شده است. هر مقدار از سحر را که ممکن است، دریابیم و غنیمت بشماریم.

در مورد صحیفه‌ی سجادیه قبلاً مطالبی تقدیم شد و بعد‌ها هم که فرصت باشد، مطالبی دیگر تقدیم خواهم کرد فقط یک جمله خدمت‌تان عرض کنم و آن اینکه اسلام ناب در آینده‌ای نزدیک با نهج البلاغه و صحیفه، عالم را تسخیر خواهد کرد و قرآن با این دو ترجمه به بشریت معرفی خواهد شد.

 

سجده، عبادتی فوق‌العاده و فرامو‌ش‌شده

من نمی‌دانم در سجده چه خبر است! قرآن کریم می‌گوید راه تقرب سجده است. متأسفانه ما از آیات سجده‌ی قرآن کریم فرار می‌کنیم؛ در حالی که وجه آن آیه، همین سجده است. آنجا تصریح می‌کند به سجده برو و نزدیک شو! راه میان‌بر اقتراب، سجده است و این وضعیتی است که در حالات صلاتی هم دیده می‌شود. محبوب اولیا و انبیا همین وضعیت سجده است و بالاتر از آن نداریم. سجده خیلی خاص است. اخیراً حالت نشستن روی صندلی زیاد شده است و ما می‌بینیم که جوان‌ها هم روی صندلی می‌نشینند و دیگر سجده نمی‌روند یا احساس می‌کنند نمی‌توانند بروند. انسان باید یک سلسله برنامه برای سلامت جسمی خود و تقویت زانو‌ها و کمر خویش انجام دهد، فقط و فقط و فقط برای سجده‌های طولانی. الان جوان‌ها دارند کنار می‌زنند! در سجده‌ی طولانی خبر‌هایی هست و باید به سجده بروی و باشی و باشی و باشی تا طعم بندگی چشیده و پرده‌ها برداشته شود. انسان اگر مسبّحانه و حامدانه به سجده رود، خیلی عالی است. استقرار وضعیت سجده در شخصیت انسان موضوعیت دارد.

لازم نیست به دیگران بگویی، اما پیش خودت یک سری برنامه‌ی ورزشی تهیه کن و از پرخوری و بیشتر گردیدن و بیشتر چرخیدن خودداری کن تا بتوانی سجده‌ی بیشتر و طولانی‌تر بروی.

 

سه حالت عاشقی و بندگی

سه حالت هست که خیلی توصیه شده است و فوق‌العادگی دارد.

1. حالت قیام مع القنوت اگر طولانی باشد، انسان را در قیامت معطل نمی‌کنند. اگر بخواهید آنچه را در قنوت وتر توصیه شده است، انجام دهید، حدود بیست دقیقه یا نیم ساعت طول می‌کشد.

2. حالت رکوع؛ ما معمولاً فقط در نماز رکوع می‌رویم و خارج از نماز حالت رکوع نداریم. من بعضی از اهل الله را می‌شناختم که رکوع بالاستقلال داشتند و خارج از نماز به رکوع می‌رفتند. الان این نسل جدید فست‌فودی مبل‌نشین، چند لحظه می‌تواند رکوع کند؟! خیلی زود خسته می‌شود. در احوال برخی اهل الله گفته‌اند که بالای پشت بام حرم مطهر رضا (علیه السلام)، از صدر شب تا صبح در رکوع بود و برف بارید و پشت کمر او بیست یا سی سانتی‌متر برف مانده بود![2] ما حتی پنج دقیقه هم نمی‌توانیم رکوع برویم.

3. مافوق این دو حالت، حالت سجده است. در سجده، دست شکسته، کمر شکسته، پا شکسته و سر به خاک است. «مِنها خَلَقناكُم وَفيها نُعيدُكُم وَمِنها نُخرِجُكُم تارَةً أُخرى؛[3] از این [زمین] شما را آفریده‌ایم، در آن شما را بازمی‌گردانیم و بار دیگر شما را از آن بیرون می‌آوریم». اگر حالت سجده‌ی انسان با تسبیح و تقدیس و عذرخواهی همراه شود و این عذرخواهی در قالب ذکر شریف یونسیه باشد، خیلی بهتر است. ذکر یونسیه این آیه است: «لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ؛[4] هیچ خدایی جز تو نیست، تو منزه هستی و من از ستمکاران هستم». اهل این ذکر، ملاحظه‌ی سابق را هم می‌کنند و می‌گویند با پدران و مادران و در تمام این مسیر، از ظالمین بودم. امام حسین (علیه السلام) در دعای عرفه این مسیر را تبیین می‌کنند. این ذکر هرچند پنج یا ده بار در سجده‌ی انسان باشد، خیلی خوب است.

در مناجات شریفه‌ی شعبانیه می‌گویید: «اعْتِذَارِي إِلَيْكَ اعْتِذَارُ مَنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ فَاقْبَلْ عُذْرِي»؛ یعنی اگر عذر مرا نپذیری، من جزء ضایعات خلقت خواهم بود. اگر شما همین کلمه‌ی اعتذار را به صحیفه بدهید، دعای 38 صحیفه خواهد شد: «إِنِّى أَعْتَذِرُ إِلَيْكَ مِنْ مَظْلُومٍ ظُلِمَ بِحَضْرَتِى فَلَمْ أَنْصُرْهُ، وَ مِنْ مَعْرُوفٍ أُسْدِىَ إِلَيَّ فَلَمْ أَشْكُرْهُ؛ بار خدايا! به پيشگاهت عذر خواهم در حق ستمديده‏اى كه در حضور من بر او ستم رفته و من ياري‌اش ننمودم، و از احسانى كه در حقّم شده و شكرش را بجا نياورده‏ام».

شما جمله‌ی «اعْتِذَارِي إِلَيْكَ» را از مناجات شعبانیه بگیرید و دعای 38 ام صحیفه را بخوانید و با همان حال، یک سجده‌ی سحری داشته باشید و عذرخواهی کنید. بگذارید این ظلمات که روح ما را حبس کرده است، از بین برود. ما اسیر ظلمات متراکم و تودرتو هستیم. امید است که انسان سند آزادی خود را در سجده دریافت کند. باید از امام سجاد (علیه السلام) کمک گرفت. امام سجاد، سیدالساجدین است و در احوالات حضرت هست که به هر بهانه‌ای سجده می‌رفتند. چه حلاوت و شهدی در سجده هست؟! از روح مطهر آن امام بزرگ بخواهیم تا روزی ما شود و سهمی از سجده داشته باشیم.

 

امام حماسه‌ها

امام سجاد (علیه السلام) مظهر مبارزه‌ی هوشمندانه‌ی شجاعانه‌ی حماسه‌گون خستگی‌ناپذیر است. شما در برابر خودتان یک روح شجاع، مقاوم و خستگی‌ناپذیر را می‌بینید که سخت نفوذناپذیر و عظیم‌القدر است که توانسته بار سنگین امانت کربلا را به دوش بگیرد و از زیر صفر (ارتدّ الناس) شروع کند و این آب رفته را به جوی برگرداند. البته این مسیر با دستیاری زینب کبری (سلام الله علیها) طی شده است.

از خداوند تبارک و تعالی، حال مناجات و حقیقت و راز سجده و روح جهاد و حماسه را می‌خواهیم و تمنا می‌کنیم.

 

یادی از مردی بزرگ

آقای مطهری به نسل و عصر ما حق زیادی دارد. ایشان خیلی نازنین و صاف و نورانی بودند. کمتر سحر و شبی بر این روسیاه گذشته است که از ایشان و علامه طباطبایی و مرحوم آقای قاضی یاد نکنم. روح آقای مطهری خیلی فعال است و دستش خیلی باز. این را بدانید و به اهل راز بگویید. خدای متعال به ایشان انبساط و گشایشی داده است که از فکر‌های ناقص و اندیشه‌های ضعیف و روحیه‌های زمین‌گیرشده خوب می‌تواند دستگیری کند. پیامبر اکرم، امیرالمؤمنین و حضرت زهرا (علیهم السلام) ایشان را خیلی دوست دارند.

در مجموع، آثاری سازنده و پیش‌برنده مثل آثار آقای مطهری نداریم. این سخن را گفتم تا از ایشان و به مناسبت روز معلم، از همه‌ی اساتید و معلمان هم یادی کرده باشیم. ان‌شاءالله خدای متعال از ناحیه‌ی ما به این معلم بزرگ و اساتیدش و در صدر آنها امام و علامه، بهترین پاداش‌ها را کرامت نماید.

 

 



[1]. محمدمهدی حائری، شجره طوبي، ج1، ص3.

[2]. این قضیه درباره آیت الله نخودکی اصفهانی نقل شده است.

[3]. طه: 55.

[4]. انبیاء: 87.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *