«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ كَمَا بَلَّغَ رِسَالَتَكَ، وَ صَدَعَ بِأمْرِكَ، وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَبِيَّنَا صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آلِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أقْرَبَ الْنَّبِيِّينَ مِنْكَ مَجْلِساً، وَ أمْكَنَهُمْ مِنْكَ شَفَاعَةً وَ أَجَلَّهُمْ عِنْدَكَ قَدْراً، وَ أوْجَهَهُمْ عِنْدَكَ جَاهاً».
ایام پرفروغ و پربرکت ماه معظّم شعبان و قرار گرفتن در آستانهی شب و روز نیمهی این ماه را که شب نور و روز امید است، خدمت شما و ملت عزیزمان و رهبر عالیقدرمان تبریک عرض میکنم.
شبی همتای شب قدر
شب و روز نیمهی ماه معظّم شعبان از نظر سلوکی و فتوحات معنوی و گشایشهای عرفانی، امتیازات فراوانی دارد. سیرهی پیامبر عزیز در مورد شب نیمهی شعبان خیلی عجیب است و بیانات ایشان و سیرهی اولیا هم نشان میدهد که این شب، کاملاً ممتاز و در رتبهی شبهای قدر و نزدیک به لیله القدر از نظر عظمت و حظّ و بهره است. میشود به عبارتی گفت که این شب افتتاحیهی لیله القدر است و از نیمهی ماه شعبان، دروازهی لیله القدر به روی اهل معرفت و معنا باز میشود.
به همین جهت از نظر احیا به عبادت توصیه شده و دعاها و برنامههای فراوانی برای آن وارد شده است که همین حکایت از اسرار این شب دارد؛ مخصوصاً برخی دعاهای این شب که خیلی فوقالعادگی دارد و عجیب است. مثلاً این دعا که از پیامبر عزیزمان برای این شب وارد شده، کوتاه اما بسیار پرنکته است و بیان میدارد: «اللَّهُمَّ اقْسِمْ لَنَا مِنْ خَشْيَتِكَ مَا يَحُولُ بَيْنَنَا وَ بَيْنَ مَعْصِيَتِكَ؛[1] خدايا از خشيتت چنان نصيب ما كن كه بين ما و نافرمانى تو حائل شود». ادامهی دعا آرزوهای بسیار زیبایی برای جامعهی اسلامی است.
دعای دیگری هم هست که خیلی فوقالعادگی دارد و آن اینکه: «اللَّهُمَّ إِنِّی إِلَیْكَ فَقِیرٌ وَ مِنْ عَذَابِكَ خَائِفٌ مُسْتَجِیرٌ اللَّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اسْمِی وَ لا تُغَیِّرْ جِسْمِی وَ لا تَجْهَدْ بَلائِی وَ لا تُشْمِتْ بِی أَعْدَائِی؛ خدایا! نیازمند توام و از عذابت بیمناك و به تو پناهندهام. خدایا! نامم را از گروه بندگان به گروهى دیگر تبدیل مكن، جسمم را تغیر مده، آزمونم را سخت مكن، دشمن شادم مساز». دعای اول خیلی عمومیتر است، اما این دعا خیلی خصوصی است و پناهندگیهای آن بسیار فوقالعاده است. این درخواستهای چهارگانه و این فراز نیز عجیب است: «وَ أعُوذُ بِكَ مِنْكَ؛[2] و از تو به تو پناه میبرم».
این دعاها به ما خبر میدهد که در این شب خبرهای زیادی است. در شب نیمهی شعبان تا حد توان انسان باید در حالت سجده قرار گیرد. ذکر هم برای سجده زیاد داریم؛ ازجمله: «سَجَدَ لَكَ سَوَادِي وَ خَيَالِي»؛[3] جسم من و روان من و سرّ من در برابر تو به خاک و سجده میافتد و در خضوع است.
انسان مؤمن باید این شب را مراعات و مراقبت کند. حاصل این کار باید افزایش خشیت در پیشگاه خدای متعال باشد و به تعبیر عمومی، به خداترسی منجر شود. اگر این حالت تقویت شود، سهم خود را از شب نیمهی شعبان گرفتهایم و آمادهی ورود به ماه رمضان میشویم.
این شب پیوند عجیبی از نظر ولایت و اسرار ولایی هم دارد. ماه، ماهِ پیامبر است و بنا است شما به شفاعت پیامبر وارد ماهِ خدا شوید و از شهر نبی به شهر الله برسید. مقدمهی آن هم ماه رجب بود که ماه امیرالمؤمنین (علیه السلام) و ماه ولایت است. از اینجا انسان میتواند به عنایت پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، ورود مناسبی به ماه رمضان داشته باشد.
حسین بن علی (علیه السلام)، حلقهی وصل خاتم الانبیا و خاتم الاوصیا
شب نیمهی شعبان، شب طلوع طلعت نبوی در جلوهی تام خود است. جالب است که این مسئله درست در همان شبی است که خاتم الاولیا و خاتم الاوصیا بر این عالم جلوه میکند و طلعت تام نبوی در سیمای مهدی آل محمد (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) طلوع میکند. نکتهی خیلی شیرین اینکه خط تماس این دو خاتم (خاتم الانبیا و خاتم الاوصیا)، حسین بن علی (علیه السلام) است. جالب است که شب نیمهی ماه معظّم شعبان، ارواح 124 هزار پیامبر بر کربلا نازل میشوند.[4] کسی که برای خاتمیت سرمایهگذاری کرده، حسین (علیه السلام) است. این سرمایهگذاری برای خاتم الانبیا را چه کسی نقد میکند؟ خاتم الاوصیا.
وجود اقدس حضرت مهدی با کلمهی نور شناخته میشود. نور، اسم و صفت مهدی است و رمز قرآنی آن را در آیهی نور مشاهده میکنید؛ آنجا که فرمود: «أَللهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضِ؛[5] خدا نور آسمانها و زمین است».
تعبیر بسیار زیبایی در مورد حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در دعای شب نیمهی شعبان آمده است: «نُورُكَ الْمُتَأَلِّقُ وَ ضِيَاؤُكَ الْمُشْرِقُ؛[6] نور درخشانت و پرتو فروزانت». در ادامهی آیهی نور مشاهده میکنید که این نور به مشکات تشبیه شده است و با رمزنگاری تا پایان میآید. در آخر خیال همه را راحت میکند و میگوید: «یَهْدِی اللهُ لِنُورِهِ مَن یَشَاءُ؛[7] خدا هر که را بخواهد، با نور خویش هدایت میکند». این «نوره» به حسب تفسیر ائمهی هدی (علیهم السلام)، یعنی نور مهدی که خدای متعال با آن هدایت میکند. این نور درحقیقت همان نور محمد مصطفی است که بهوسیلهی او امتداد مییابد و این مسیر طولانی را نورافشانی میکند، بعد بسط نور میدهد و گسترش میدهد تا جایی که کل زمین را فرا گیرد. انسان وقتی به این کلمات عالیات توجه پیدا میکند، سرمست میشود.
وجود مقدس خاتم اوصیا حقیقت خاتمیت را که بسط و گسترش چتر رحمت الهی است، به همهی عالم منتشر میکند. سرمایهی خاتم الانبیا و خاتم الاوصیا، حسین (علیه السلام) است که دوام و امتداد آن را تضمین کرده است. اگر «أنا مِن حُسَین؛[8] من از حسین هستم» تشریح شود، میشود مهدی.
آنچه در کربلا سرمایهگذاری شد، فقطوفقط با هدایت فراگیر جهانی و استقرار کامل عدالت و شکوفایی استعدادهای الهی و فطری انسانها و با حاکمیت مطلق توحید بر همهی عالم محقق میشود؛ وگرنه این سرمایهگذاری هدر میرود. آیهی عجیب «وَمَنْ قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كَانَ مَنْصُورًا؛[9] و هر كس مظلوم كشته شود، به سرپرست وى قدرتى دادهايم، پس [او] نبايد در قتل زيادهروى كند، زيرا او يارى شده است»، یک رمزنگاری است که بیان میدارد کسی که وارد میدان میشود، منصور است و تمام عالم برای او بسیج میشوند تا بتواند زحمت 124 هزار پیامبر و اولیا و شهدا و اقطاب و اوتاد را محقق سازد و به یک اعتبار، انتقام خونهای مقدس و ستمهایی را که بر بشر رفته است، بگیرد. خون مقدسی که در کربلا به زمین ریخته شد، انتقامش گرفته نمیشود، مگر آنکه حاکمیت عدالت فراگیر و جهانی شود. این معنای فنی کلمهی «ثار الله» است. انتقام این خونها گرفته نمیشود، مگر آنکه «لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه؛[10] تا [اسلام را] بر همهی دينها چيره گرداند»؛ یعنی اسلام با تمام آرمانها و ظرفیتهای خود در تمام ابعاد زندگی انسانها برقرار شود و همهی شیوهها و روشها و ساختارها بدون استثنا تحت نظم الهی قرار گیرد. هر وقت نظم الهی که در قرآن تبیین شد، به صورت کامل مستقر شد، انتقام آن خون مقدس گرفته خواهد شد. اینجا ببیند که حسین (علیه السلام) خط اتصال دو خاتم است.
به این ترتیب شب نیمهی شعبان که شب طلوع طلعت مهدوی از آن حقیقت مقدس است و بر این عالم جلوه میکند که دوباره محمد و محمدِ دوباره است، 124 هزار پیامبر در کربلا جمع میشوند و مجمعی تشکیل میدهند که محل دعا برای آرمان مشترک و بزرگی است که همهی انبیا در جستجوی آن بودهاند.
جالب است که صدرنشین اعمال شب نیمهی شعبان مانند تمام شبهای قدر، زیارت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) است. چنانچه کسی مشرّف شد، خوشا به حال او. اگر مشرّف نشد، فرمودهاند که غسل کند و در ارتفاع بیسقفی قرار گیرد و متوجه حرم مطهر سالار شهیدان شود و سلامهای شب نیمه را بگوید. این سلامها از هر جا که باشد، خواهد رسید. همهی دوستان حضرت با این توجه است که قلبشان محکم و ارادههایشان استوار و حماسه در رگهایشان جاری میشود تا برای یاری خاتم الاوصیا در مسیر تحقق آرزوی خاتم الانبیا آماده شوند که چیزی جز بسط عدالت و حاکمیت توحید در سراسر زندگی بشر نیست. این همان وعدهی الهی است.
پس نباید با شب نیمهی شعبان برخورد سطحی داشت. آنها که سرّ این شب را درک کنند، وارد لیله القدر میشوند، سپس به مراتب بالاتر در شبهای 19 و 21 و 23 ماه مبارک رمضان دست مییابند.
تقویت حالت انتظار، دستاورد عبادت در نیمهی شعبان
مناجات شریفهی شعبانیه در شب نیمهی شعبان، طعم و عطر خاصی در کنار دیگر دعاها و کلمات دارد. وقت خاص این مناجات همان شب است. دعای کمیل هم برای این شب وارد شده است که هر دو (مناجات شعبانیه و دعای کمیل) از حضرت امیر (علیه السلام) است و یکدیگر را معنا میکنند. بسط برخی اسرار شعبانیه را میتوان در دعای کمیل دید.
شب نیمه را بیدار باشید. اخیراً هم در بین مؤمنان این جریان در حال احیا است و برخی مساجد برنامه دارند. انشاءالله خدا به همهی ما توفیق دهد بتوانیم آن شب را درک کنیم.
مؤمن باید از شب نیمهی شعبان، ذخیرهی آرمان مهدوی خود را که در یک کلمهی بسیار عالی خلاصه شده است، دریافت کند و آن هم «انتظار» است. او باید در این شب ذخیرهی انتظار خود را شارژ کند. این شب و روز، شب و روز شارژ مؤمن است و البته خبرهای اصلی در سحر است. حاصل این شارژ آن است که روز نیمه شما احساس میکنید گلولهای آتشین برای یاری حجت بن الحسن المهدی (علیه السلام) هستید. این سرمایه را باید از شب نیمه فراهم آورید و تقویتش کنید. اگر روز نیمهی شعبان حالت انتظار در شما تشدید شد، پس موفق بودهاید. اما اگر تفاوتی نکردید، معلوم است که کاری نکردهاید. اگر روز نیمه دلتنگی شما برای امام زمان تشدید شد و حالت عشق شما نسبت به حضرت برافروخته شد، معلوم میشود دعایتان مستجاب شده است.
شاخص و محک انتظار
این جلوه، شاخص عینی هم دارد و آن اینکه انگیزهی شما برای نصرت نایب او دهها برابر شود. اکنون چقدر احساس و تعلق خاطر دارید؟ فردای نیمهی شعبان باید احساس کنید که چند برابر شده است. افزایش حالت انتظار و تعلق خاطر، شاخص میخواهد و نشانهی صدق و درستی راه این است که انگیزهی شما برای یاری نایبش که واسطهی عصر غیبت و ظهور است، تقویت شده باشد.
ما طبق مبنا معتقد هستیم این نظام و دستگاه ولایت فقیه، واسط و حلقهی وصل عصر غیبت و ظهور است. پس باید احساس کنید انگیزهی شما برای یاری این نظام و این پرچمدار جهت رسیدن به نقطهی موعود و مطلوب، دهها برابر شده است.
انشاءالله دوستان فرصتها را غنیمت بشمارند و خود را آمادهی ورود به ماه رمضان کنند.
صلابت و اقتدار رهبر انقلاب
صحبتهای امروز حضرت آقا در جمع کارگران را شنیدید؟! آقا امروز خیلی حماسی سخن گفتند. همه باید اتصال خود با این حماسهی مهدوی را تقویت کنند و خود را برای یاری بیشتر آماده سازند. اینگونه کار درست میشود. اینکه گوشهای بنشینیم و ذکر و فکر بگیریم، اما به آرمان مهدوی و عینیت آن متصل نباشیم، فایدهای ندارد.
آقا امروز شرایط جنگ اقتصادی و جنگ فرهنگی و موقعیت ما را تشریح و تبیین کردند. البته تهدید هم کردند تا رئیس الشیاطین دنیا و شیطانکهای منطقه دست از پا خطا نکنند. چه زمانی تفکر شیعه و انتظار، چنین قدرت و پایگاه و شکوه و صلابتی داشته است که بتواند دشمنان امام زمان را تهدید کند؟! همیشه آنها تهدید میکردند. مراجع و نواب عام همیشه تهدید شده و برایشان خط و نشان کشیدهاند. چه اتفاقی در زمان ما افتاده است که اکنون صدر و ذیل آنها مورد عتاب و خطاب قرار میگیرند؟! حیف که آقا یاران رشید کم دارد. البته در همهی سطوح هستند، اما برخی جاها و مواقف که باید مجاهدانه وارد میدان شوند، گاهی حواسشان فقط به خودشان است. اگر آنها پای کار بیایند، فرصتی که در اختیار شیعه قرار گرفته است، هدر نمیرود.
هر کسی باید به سهم خود پای این آرمان بایستد و کار کند. جوانها باید خود را از نظر فکری و اخلاقی و معنوی بسازند و وقت خود را تلف نکنند. فردا یک محسن حججی میایستد و همهی ما را روسیاه میکند. این محسن نسخهی جدیدی است که میشود به او مثال زد. بعد شهادت ایشان تفأل زدم و این آیه آمد: «بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ...؛[11] آری، هر کس که خود را با تمام وجود، به خدا تسلیم کند...». یکی از این محسنها برای همهی ما کافی است. باید خودسازی فکری و اخلاقی و معنوی و مهارتی را جدی بگیریم. زبان استنصار ولی الله الاعظم، امروز آقای ما است که هل من ناصر میگوید.
گاهی گوشه و کنار میگویند که رهبر مظلوم است؛ این سخن خلاف مبنا است. در نماز جمعه کسی ایستاد و گفت: رهبر مظلومِ ما! این حرف غلط است. اکنون آقا در اوج اقتدار است و این از برکت نفس شهدا و خونهای مطهر است. الان نمایندهی امام زمان، دشمن را تهدید میکند. اگر در انتخابات و شرایط خاص برای او یاران شایسته بفرستیم و مجموعهها یاری کنند، سرعت و نفوذ کلمهی ما خیلی بیشتر میشود. آقا رسماً امروز فرمودند از این منطقه بروید.
از باطن ماه شعبان و فشرده و عصارهی آن که شب نیمهی آن است، این مدد را بگیرید. انشاءالله با همهی وجود از این فرصتهای الهی بهرهمند شوید و خود را آمادهی مسئولیتهای فعلی و آینده سازید. شیعه باید وجود و اثر وجودی داشته باشد و دنبال یک زندگی معمولی و عادی نباشد.
سه ویژگی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
قسمت اخیری که از صحیفهی مبارکه خواندیم، به بخش صلوات رسید. صلواتهای آن نوعی جمعبندی محسوب میشود که خیلی عالی است.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ كَمَا بَلَّغَ رِسَالَتَكَ، وَ صَدَعَ بِأَمْرِكَ، وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ».
به این سه جمله دقت کنید. حرف کاف را اینجا به معنای لام میگیرند و درست هم هست. یعنی همچنانکه او این کار را کرد و به این دلیل، ما همراه با فرشتگان بر او درود میفرستیم و طلب میکنیم بنایی که او برافراشته، هر روز مرتفعتر و کلمهی او هر روز نافذتر شود. حضرت اینجا با واژههای عبد و رسول توصیف میشود که این دو واژه، واژههای اصلی محمدشناسی است.
1. ابلاغ بیکم و کاست پیام خداوند
«كَمَا بَلَّغَ رِسَالَتَكَ»؛ یعنی در رساندن همهجانبه و کامل پیام خدا ذرهای کم نگذاشت. استفاده از کیفیت فعلی هم اینجا جالب است و باب تفعیل، باب تأکید است.
2. آشکارسازی فرمان و امر خداوند
«وَ صَدَعَ بِأَمْرِكَ»؛ فرمان و امر تو را در عالیترین سطح آشکارسازی کرد. این امر در ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) تبیین و تحریر و تمثیل و تجسید میشود، و از اینجا شما به غدیر میروید که گفت: «بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن ربِّكَ؛[12] آنچه را از جانب پروردگارت به تو نازل شده، ابلاغ كن». امر ولایت و امامت در غدیر افشا و آشکار شد. در غدیر، حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله)، امامت را با تمام مراتب و تفصیلاتش مطرح و سید الاوصیا و خاتم الاوصیا و سلسلهی اولیا را معرفی کرد. مسئلهی مهدویت و ماجرای امام عصر به تفصیل در خطبهی غدیر مطرح شده است.
3. خیرخواهی
«وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ»؛ یعنی در خیرخواهی برای بندگان تو کوشید. این همان مقام «رحمه للعالمین» است. جلوهی دنیایی این مقام، ظهور حجت بن الحسن المهدی است و ظهور، بسط همین رحمت برای تمام عوالم است.
بعضیها طوری امام زمان را توصیف میکنند که انگار حضرت غریب و فرید و تنها گوشهای نشسته و کاری ندارد تا یارانش آماده شوند. اما به من و شما گفتهاند که حضرت از روز ولادت تا روز قیام، قائم است؛ یعنی وسط میدان است، اما طبق مصلحت، در غیبت به سر میبرد. حضرت در دعا و تربیت و یاری شبانهروز ندارد و اگر دعا نمیکرد، شما اینجا نبودید. خود حضرت فرمود من همهی شما را در نوری که مقابل چشمم هست، میبینم. ما مورد توجه حضرت هستیم. اگر او ما را دعا نمیکرد، اصلاً نبودیم یا اگر میبودیم، شیعه نبودیم. امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مظهر اسم مقدس فعال است. این نور در وجود نمایندهی عالیقدرش تابیده؛ لذا ایشان اصلاً خستگی و شب و روز ندارد و همواره در مقام اندیشه و تدبیر و دعا و تلاش است.
انشاءالله خدا آقای ما و همهی شما را حفظ کند و بهرهی ما را از صلوات بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) روزافزون قرار دهد.