«وَ کانَ مِنْ دُعَائِهِ علیه السلام فِی الِاشْتِیاقِ إِلَی طَلَبِ الْمَغْفِرَةِ مِنَ اللهِ جَلَّ جَلَالُهُ؛ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صَیرْنَا إِلَی مَحْبُوبِک مِنَ التَّوْبَةِ، و أزِلْنَا عَنْ مَکرُوهِک مِنَ الْإِصْرَارِ اللَّهُمَّ وَ مَتَی وَقَفْنَا بَینَ نَقْصَینِ فِی دِینٍ أوْ دُنْیا، فَأوْقِعِ النَّقْصَ بِأسْرَعِهِمَا فَنَاءً، وَ اجْعَلِ التَّوْبَةَ فِی أطْوَلِهِمَا بَقَاءً».
پایان ماه صفر الخیر را که مجمع الاحزان است، خدمت شما تسلیت عرض میکنیم. امیدواریم خداوند تبارک و تعالی، قلب مقدس ولی الله الاعظم (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را از همهی ما به واسطهی عرض ارادت به محضر مقدس پیامبر اعظم و امام مجتبی و حضرت رضا (سلام الله علیهم اجمعین) راضی گرداند و به واسطهی همدردی و همسوگی و عرض ارادت مؤمنان، قلب مقدس آن حضرت را آرام و مسرور گرداند.
شکر نعمت اربعین در پرتو حفظ دستاوردهای آن
به برادران و خواهران عزیزی که موفق شدند در سفر آسمانی و الهی و ملکوتی اربعین شرکت کنند و مشرّف شوند و از فتوحات و برکات و فیوضات این برنامهی فوقالعاده و استثنایی و بینظیر، بهرهی وافر ببرند، تبریک عرض میکنیم و برایشان آرزوی توفیق داریم. انشاءالله نور این سفر و این زیارت برای همهی عزیزان حفظ شود. معمولاً بعد از استضائه و پیدا کردن بهرهی معنوی، انسان در مورد شکر نگران میشود. چه نعمتی بالاتر از این ضیافت الهی؟! نعمت، شکر میخواهد و اولین مرتبهی شکر آن، حفظ و صیانت آن است. بخشی از نوری که از این زیارت، نصیب شما شده، نور مغفرت است. خدای متعال شما را سبکبال کرد و شما را بخشید. این سفر یک تولد دوباره است؛ وقتی انسان از این سفر برمیگردد، احساس میکند که تازه متولد شده است. صیانت و حفظ این نورِ مغفرت الهی به این است که انسان سطح مراقبهی خود را افزایش دهد. انسان هر مقدار قبل از این از فکر و روحیات و اعمال خود مراقبت میکرده است، حال باید آن را افزایش دهد. قدمهای بعدی هم هست و شاید بشود گفت اوج شکر در مورد نعمت زیارت، عبارت از این است که انسان، آرمان حسینی را پیگیری کند. امیدوارم خداوند متعال، توفیق شکر این نعمت بزرگ را در همهی مراتبش، روزی عزیزان قرار دهد و زیارت حضرت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) را در مناسبتهای مختلف و بهویژه در اربعین، روزیِ همهی دوستان کند.
شما شهد عنایت و رعایت و نگاه حضرت ولی الله الاعظم را چشیدهاید؛ زیرا این برنامه تحت نظر آن بزرگوار و طرح خودِ حضرت است. دوستانی که در آن برنامه حضور دارند، این نگاه و اثر کیمیایی آن را احساس میکنند. چنین چیزی بسیار مغتنم است. امیدوارم به دعای خود حضرت بتوانید این نور را حفظ کنید.
تأثیر بینظیر محرّم و صفر بر جامعه
این برنامه، برای جامعهی ما و عالم تشیع و جهان اسلام و عالم بشریت، دستاوردهای عظیم و فوقالعاده و بنا به فرمودهی آقا، بینظیری دارد. این را در جامعهی خودمان احساس میکنیم. برنامهی حسینی در محرم و صفر، آرامشخاطر به جامعه میدهد و التهاب را کم میکند و کید دشمن را آشکار میسازد و آثار مخصوصاً تربیتی فوقالعاده محسوس و خاصی دارد. امیدواریم برکات این برنامه در جامعهی ما صیانت و قدرشناسی شود و از همین الان، دوستان برای اربعین سال آینده برنامهریزی کنند. انشاءالله هر کسی برای خودش سهم بیشتری تعریف کند و از اکنون برنامهریزی کند و خدای متعال هم دوستان را موفق بدارد تا سال آینده، این برنامه خیلی شایستهتر و باشکوهتر از امسال رخ دهد و چنین هم خواهد شد.
از اینکه به یاد ما بودید که جزء جاماندگان بودیم، تشکر میکنیم.
دعایی کوتاه، ولی پر محتوا
موضوع بحث ما دعای نهم صحیفهی مبارکهی سجادیه است که دعای بسیار لطیفی است. کسی که صحیفه را عنوانبندی کرده، دعا را اینگونه عنوانگذاری کرده است که در این دعا، اشتیاق و طلب اکید و شوق فراوان و جدی نسبت به طلب مغفرت وجود دارد. از این دعا میتوان اشتیاق حضرت را به درخواست مغفرت و توبه به ساحت قدس الهی درک کرد.
چند نکتهی بسیار عالی در این دعا هست. دعا مختصر و کوتاه است و کاملاً قابل حفظ کردن است. انشاءالله شما تا جلسهی آینده دعا را حفظ کنید. چقدر خوب است که انسان این دعا را حفظ کند و در قنوت نمازهای واجب و مستحب و خلوتهای خود، قرائت کند. برخی دعاها مفصلتر هستند و ممکن است حفظش برای برخی دشوار باشد؛ اما دعای نهم جزء دعاهایی است که همه میتوانند آن را حفظ کنند. این دعا در عین اختصار، خیلی رفعت شأن دارد و این رفعت و بزرگی و شکوه، به خاطر خواستههای مهمی است که در آن مطرح شده است. کیفیت و ادب خواستن و شیوهی درخواست نیز به زیباترین شکل و عالیترین حد بیان شده است.
صلوات، کلید خزائن رحمت و لطف الهی است
افتتاح این دعای نورانی با صلوات بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) است. صلوات، کلید خزائن رحمت و لطف و مغفرت و کرم پروردگار متعال است. اگر خواستید تمام درهای لطف الهی و بهشت را باز کنید، کلیدی که به همهی قفلها میخورد، صلوات بر محمد و آل محمد (علیهم السلام) است. از جمله اینکه صلوات باب توبه را باز میکند که یکی از ابواب اصلی رسیدن به رحمت الهی است. باب توبه هم با صلوات گشوده میشود، مخصوصاً وقتی انسان با حضور قلب این ذکر را بیان کند. صلوات بالاتر از درود فرستادن است؛ ما اینجا سلام و درود را از خدای متعال مطالبه میکنیم و این خیلی مؤدبانهتر است. وقتی قلب انسان چنین تمنایی داشته باشد و بر زبان او جاری شود، مخصوصاً اینکه در جمع دوستان محمد و آل محمد هم باشد، معلوم است که چه اتفاقات خوبی رخ خواهد داد.
همین امشب هم باید یک تصمیم بگیریم و بر آن مداومت کنیم. اینکه جهت جلوگیری از غفلت، برنامهی صد صلوات روزانه داشته باشیم. بهترین زمان برای این برنامه بعد از نماز صبح است که ورود دارد و آثار عجیبی در برخی موفقیتها و صیانت از گناه و ایجاد حصن و رفعت همتها دارد. در تعقیبات نماز صبح خودتان، این برنامه را داشته باشید. اگر بر این برنامه مداومت کنید، شب و روز جمعه، برنامهی هزار صلوات خواهید داشت. منتها فعلاً هر روز این صد صلوات را جزء برنامهی خود داشته باشید که وقت شما را زیاد نمیگیرد و از خیلی برنامههای دیگر بهتر است و بر آنها ترجیح دارد. پس این را دوستان در دستور برنامهی سلوکی خود بگذارند و از همین فردا با توجه و با حضور قلب، شروع کنند. ایام فعلی هم برای شروع این برنامه تناسب دارد؛ اواخر ماه صفر و بعد هم ماه ربیع الاول، ایام ویژهی عرض ارادت به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است. مطالبی هم که تاکنون و در ضمن بحثها در مورد صلوات، در جنبهی صیانت و جلب مغفرت و رحمت و زمینهسازی برای حسنات و ارتقای درجات و روحانیت و معنویت، بیان کردهایم، مدّنظر داشته باشید تا فیض آن برای شما بیشتر شود.
بعد از این گشایش، حضرت درخواست خود را مطرح میکنند.
توبه، عملی محبوب نزد خداوند
«وَ صَیرْنَا إِلَی مَحْبُوبِک مِنَ التَّوْبَةِ و أَزِلْنَا عَنْ مَکرُوهِک مِنَ الْإِصْرَارِ»؛ درخواست اصلی در دعای نورانی نهم، همین جملهی اول است که دو نکته در آن وجود دارد. همانطور که مشاهده میکنید، الفاظ به صورت جمعی مطرح شده و این، هم مؤدبانهتر است و هم به اجابت نزدیکتر. دعای جمعی، لطف بیشتری دارد و به لطف الهی نزدیکتر است.
حضرت میفرمایند پروردگارا! به ما ـ که این هویت جمعی عبارت است از دوستی و ارادت و عشق به محمد و آل محمد (علیهم السلام) که در صلوات تعریف شده ـ حرکت مداوم و پیوسته و رو به کمال، به مقصد توبهای که محبوب تو است، روزی ما کن. مقصد این حرکت کجا است؟ «إِلَی مَحْبُوبِک»؛ به سوی محبوب خودت. ما را به سمت محبوب خودت ببر و آن محبوب، توبه است. «مِن» در اینجا بیانیه است.
این صیرورت، به معنای سیر تکاملی مداوم درونجوش است. وقتی ما به سمت هدفی حرکت میکنیم و این حرکت به صورت منزلبهمنزل و رو به جلو است و از درون ما میجوشد، واژهی صیر و صیرورت بیان میشود که ترجمهی آن در فارسی مشکل است.
این توبه وقتی میخواهد شناسنامه بگیرد، حضرت با کلمهی بسیار جذاب «مَحْبُوبِک» آن را معرفی میکنند. وقتی هم که مقصد (توبه) تعریف میشود و کلمهی «صَیرْنَا» میآید، یعنی ما را برسان.
درجات توبه
توبه درجاتی دارد و از منزل اول که ندامت باشد، آغاز میشود. برخی از درجات توبه، این قدر والا و بالا است که مطلوب اولیا میشود. آن درجات اساساً برای ما قابل فهم نیست. ولیِ کامل، آن درجات والا را از خدای متعال تمنا میکند. درجات اولیهی توبه، عبارت از این است که شما در قلبتان، ندامت و پشیمانی نسبت به ارتکاب گناه و معصیت داشته باشید. وقتی این چراغ در قلب شما روشن شد، یعنی این سیر و صیرورت آغاز شده است و شما به اولین درجهی توبه نائل آمدهاید. در منازل میانی توبه، تبدیل سیئات به حسنات رخ میدهد و تائب به مرحلهای میرسد که سیئات او در چشمهی توبه تغییر ماهیت میدهد و به حسنه مبدّل میشود. مرحلهی اول، آتش پشیمانی و شعلهای خدایی است که نور است و به قلب انسان مؤمن میافتد. در اینجا خدای متعال، با اسم توّاب خود به انسان تجلی کرده است. اگر انسان این سررشته را بگیرد و با قدرشناسی جلو برود، منازل میانی فرا میرسد که آنجا: «فَأُولَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ؛[1] پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مىكند». در منازل بالاتر از آن، اتفاقات دیگری رخ میدهد که نیل به جایگاه مقربین است.
توبه چنین مقصدی است و از خدای متعال تقاضای سیر به چنین نقطهای را داریم.
طهارت، علت ارزشمندی توبه است
حضرت وقتی اینجا میخواهند توبه را درخواست کنند و آن را جزء درخواست همهی دوستانشان قرار دهند، از کلمهی «صیرنا» استفاده میکنند که در آن الحاق به مقصد نهفته است و نیز از کلمهی محبوب استفاده میکنند. توبه، محبوب حضرت حق است و شاید دلالت آن از قرآن کریم، این آیه باشد: «إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ؛[2] خداوند توبهكاران و پاكيزگان را دوست مىدارد». من گاهی به دوستان میگویم که در این آیهی شریفه، کلمهی «مُتَطَهِّرِينَ»، «توّابین» را تعریف میکند. توّاب کسی است که در صفت توبه، پافشاری و اصرار و همت بلند دارد. سرّ توبه که باعث میشود شخصیت انسان توّاب در پیشگاه حضرت حق محبوبیت پیدا کند، مسئلهی طهارت است. خدای متعال، پاکی را دوست میدارد و کسانی را که در جستجوی طهارت و پاکی هستند و طهارت، آرزو و عمل و خواستهی آنها است، دوست میدارد. آیه «وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا؛[3] و پروردگارشان بادهاى پاك به آنان مىنوشاند» قلهی این بحث است. خدای متعال، در مورد طهارت، خودش را ساقی میداند و از آن به شراب تعبیر میکند. این مرحله، مرحلهای است که طبق تعبیر امام صادق (علیه السلام)، خدای متعال، بندهی خودش را از هر چه غیر حق است، پاک میکند. هر نوع بودنی جز معیت با حق، نوعی آلودگی محسوب میشود و خدای متعال، در سقایت با شراب طهور، آن را میشوید. بزرگان اهل عرفان از این تفسیر امام صادق (علیه السلام) سرمست هستند و میگویند این سخن از کسی غیر از صادق آل محمد (علیهم السلام) برنمیآید. اگر کسانی که مخاطب اصلی وحی هستند، نباشند، بسیاری از آیات قرآنی، معنانشده باقی میماند. خود قرآن فرمود باید از اهل ذکر بپرسید: «فَاسْأَلُوا أهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛[4] اگر نمیدانید، از آگاهان بپرسید». معنای این آن نیست که اگر نمیدانید از اهل ذکر سؤال کنید، بلکه معنایش این است که شما قطعاً نمیدانید، پس، از اهل ذکر بپرسید. واژهی «إن» اینجا معنای تأکیدی دارد و محقق است. این آیه به معنای آن شرط و مشروطی که ما میشناسیم، نیست.
توبه، از حضرت حق شروع میشود
آیهی «إِنَّ اللهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ» بدان معنا است که ذاتی که موصوف به توبه شد، محبوب خدای متعال است و معنای دقیقش این است که خدای متعال، این شخص را به مناسبت توبه دوست دارد؛ بنابراین خدا توبه را دوست دارد.
از این بالاتر آن است که توّاب، صفت خود حضرت حق است. خدای متعال، خودش را در قرآن کریم با نام توّاب معرفی میکند. اگر توبه صفت خدای متعال شد، دیگر ما به دنبال دلیل محبوبیت آن برای حضرت حق نمیگردیم. شنیده اید که میگوید «إِنَّ اللَّهَ جَمِیلٌ یُحِبُّ الْجَمَال؛[5] خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد» یا «اِنَّ اللّهَ غَیُورٌ یُحِبُّ کُلَ غَیُور؛[6] خداوند غیور است و هر غیورى را دوست دارد». خدای متعال صفت خودش را دوست دارد و توبه، صفت خدای متعال است. اثر تجلی این نام خدای متعال در قلب سالک، همان حالتی میشود که ما آن را توبه مینامیم. به همین جهت میگوییم همیشه توبه از خدای متعال شروع میشود و در بنده تجلی میکند؛ یعنی اگر شما در قلب خودت این احساس را داشتی که باید به سوی خدای متعال برگردی و از گناه، احساس سنگینی کردی و احساس ندامت از رفتار یا حرف یا نگاه خود داشتی، خدای متعال تو را خواسته است. پس این معنایش آن است که تو از آن جهت که گرفتار گناه شدی، مورد عنایت حضرت حق قرار گرفتهای و او تو را خواسته است و نمیخواهد که از دست بروی. این جذبه از سوی خدا است و باید قدرش را خیلی دانست. توبه از حضرت حق شروع میشود و در مؤمن جلوه میکند و اولین جلوهاش همین حالت پشیمانی و ندامت است.
خروج از این وضعیت نامناسب، همان حالت صیرورت است که اینجا به آن اشاره شده است.
معنای اصرار بر گناه
خدای متعال، هم توبه و هم توّابین را دوست دارد. نقطهی مقابلش چیست؟ «أزِلْنَا عَنْ مَکرُوهِک مِنَ الْإِصْرَارِ» است. آنچه خدای متعال نمیپسندد، اصرار است. در اینجا تقاضا میکنیم که از اصرار جدا شویم. اما اصرار چیست؟ در دعای هشتم در یک فصل مفصل در مورد اصرار توضیح دادیم که از جمله اموری است که انسان باید از آن به خدای متعال پناه ببرد. قرآن نیز میفرماید: «وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ؛[7] آنان كه چون كار زشتى كنند يا بر خود ستم روا دارند، خدا را به ياد مىآورند و براى گناهانشان آمرزش مىخواهند و چه كسى جز خدا گناهان را مىآمرزد؟ و بر آنچه مرتكب شدهاند با آنكه مىدانند [كه گناه است] پافشارى نمىكنند». حضرت امام باقر (علیه السلام) اصرار در این آیهی شریفه را اینگونه توضیح دادهاند: «هُوَ أنْ يُذْنِبَ اَلذَّنْبَ فَلاَ يَسْتَغْفِرَ اَللَّهَ وَ لاَ يُحَدِّثَ نَفْسَهُ بِتَوْبَةٍ فَذَلِكَ اَلْإِصْرَارُ؛[8] اصرار بر گناه اين است كه كسى گناهى انجام دهد و از خدا آمرزش نخواهد، و به توبه هم فکر نکند». این با آن چیزی که در ذهن ما است، خیلی تفاوت دارد. انسانی که درصدد توبه نیست، اصرار بر گناه دارد. ما پیش خودمان میگوییم اصرار بر گناه، یعنی کسی گناه مرتکب شود و باز بر آن گناه پافشاری کند و مرتکب شود؛ اما امام میفرمایند اصرار به این معنا است که کسی گناهی مرتکب شده، ولی استغفار نمیکند. حتی اگر انسان یک دفعه گناهی را مرتکب شود و درصدد توبه و جبران و استغفار نباشد، گرفتار مصیبت اصرار است. این اصرار، نزد خدای متعال مکروه است.
چنانچه انسان بخواهد به معنای واقعی کلمه وارد این وادی شود، میبیند که اگر برای یک گناه، تمام عمر را گریه کند، کاری نکرده است. اینکه قرآن کریم میفرماید از بندگان خدا کسانی هستند که بر آنچه انجام دادهاند اصرار ندارند، یعنی در حال استغفار و اشک و زاری به درگاه خدای متعال به خاطر آن گناه هستند.
اصرار همان حالت سُکر و غفلت از گناه است. خودِ گناه ما را بدبخت میکند و یک غفلت هم از آن گناه سر میزند که باعث میشود ما متوجه گناهمان نشویم.
با استمداد از انوار محمد و آل محمد (علیهم السلام) و استضائه از انوار ایشان، از خدای متعال میخواهیم که درِ فیضش را که توبه است و محبوب او است، به روی ما باز کند و ما را از توقف در گناه (که اصرار نامیده میشود) دور گرداند.
خدای متعال را به حق محمد و آل محمد (علیهم السلام) قسم میدهیم که ما را از حالت بیخبری خارج سازد و به سمت توبه سیر دهد و ما را به عالیترین درجهی آن برساند.