«إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ؛[1] ما تو را كوثر داديم. پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن. پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن».
فرارسیدن میلاد فرخندهی حضرت فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) را به اتفاق شما عزیزان، به محضر مقدس مولایمان حضرت بقیتالله الاعظم (علیهالسلام) تبریک عرض میکنیم. امیدواریم بر رهبر عزیز و عالیقدرمان و بر همهی جامعهی ارادتمندان حضرت در سراسر عالم مبارک باشد.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، مصداق اکمل کوثر
بر اساس تحقیق و به حسب بررسیهای همهجانبه، مصداق اعظم و اتم و اکمل کوثر که در سورهی مبارکهی کوثر مطرح شده، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است. البته در ارتباط با معنای کوثر که گاهی ترجمه به خیر کثیر میشود، مصادیق دیگری هم مطرح شده، ولی مصداق اعظم، اکمل، اتم و افضل کوثر، حضرت صدیقهی طاهره (سلاماللهعلیها) است.
این سوره به حسب ظاهر و بر اساس تعداد واژهها و آیهها، کوچکترین سورهی قرآن کریم است، اما به حسب ترتیب و ترکیب و تأویل، مخصوصاً با توجه به برداشت بزرگان ما، میشود گفت جزء بزرگترین سورههای قرآن کریم است.
خدای متعال در این سوره، اوج محبت، احترام، تکریم و تجلیل حضرت خاتم (صلیاللهعلیهوآله) را به کار گرفته است. همچنان که قبلاً هم به مناسبتی عرض کردیم، برخی واژههای این سوره فقط یک بار در قرآن کریم به کار رفته که عبارت است از ترکیب «أَعْطَيْنَاكَ» و واژههای «کوثر» و «و انحر».
اینجا فهرستی از مطالب و نکتهها مطرح است و من با لحاظ اینکه واژهی کوثر از القاب و ویژگیهای خاص حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است، نکاتی عرض میکنم.
فاطمه (سلاماللهعلیها) و تجلی رحمت الهی
کوثر، چادر رحمت واسعهی الهیه است که بر سر همهی عالم قرار گرفته و در واقع، سعهی رحمت الهی است که بر سر همهی عوالم هستی است. هم وسعت رحمت و هم شکوه و کیفیتش، در قالب واژههای «الرحمن» و «الرحیم» در آیات مختلف قرآنی وارد شده است. در مورد خود پیامبر عظیمالشأن (صلیاللهعلیهوآله)، بهتفصیل، معنای حقیقت رحمت رحمانی و رحمت رحیمی مطرح شده است. شخص اول عالم خلقت به منزلهی جان جهان است. حضرت صدیقهی طاهره (سلاماللهعلیها)، جانِ او است که میشود جانِ جانِ جهان. پیامبر فرموده فاطمه (سلاماللهعلیها)، روح و حقیقت وجود من است که در کلمهی «بَضْعَه»[2] در حدیث معروف و «رُوحِیَ الَّتِی بَیْنَ جَنْبَیَّ»[3] به این امر اشاره شده است. وجود مقدس حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله)، جلوهی تام و تمام رحمت الهی در تمام عوالم است که هم در عوالم قبل از دنیا و هم در دنیا و هم بعد از دنیا، با نور حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) تجلی میکند.
تاریخ و مکان ولادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
ماجرای ولادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) اتفاق خیلی بزرگ، باشکوه، باعظمت، حیرتانگیز و فوقالعاده شوقانگیز و بهجتافزایی است. تاریخهای گوناگونی برای میلاد باسعادت آن حضرت نقل کردهاند؛ اما در بین مورخین و آنهم محققین از مورخین که از ارادتمندان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هستند، هم میلاد و هم مولد حضرت، تعریف دقیقی دارد. در مورد مولد حضرت، شکی نیست که در مکه بوده؛ گرچه اقوال دیگری هم هست. راجعبه میلاد آن حضرت، قول مشهور و پسندیده، سحر روز جمعه، بیستم جمادیالثانی سال پنجم بعثت است. به این ترتیب، من و شما در شب میلاد آن حضرت دور هم نشستهایم.
مقام بینظیر ام المؤمنین، خدیجه کبری
آن رَحم مطهر و پاکیزه و آن وجود مقدس و پربرکتی که این هدیهی بینظیر، از طریق او به عالم خلقت و بشریت هدیه شده، حضرت خدیجهی کبری (سلاماللهعلیها) است. این بانوی بزرگ، جزء بانوان به کمالرسیده در عالم است و از نظر عرفان، عقل، سعهی وجودی، برکت، بصیرت، مِهر، وفا، صفا و فداکاری، درجهیک است. حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) خصائص فراوانی دارد و آقای بزرگواری در مورد خصائص ایشان، کتابی نوشته است. بدون تعارف، صدرنشین منظومهی صفات و خصائص این بانوی بزرگ، مقام مادری فاطمه قرار دارد. ضمناً از این طریق میشود به اسرار نهفته در شخصیت حضرت خدیجه پی برد که دارای چه ظرفیت ممتازی از نظر حقیقت وجودی بوده که توانسته حامل نور فاطمه (سلاماللهعلیها) باشد؛ همان نوری که عالم و بهشت از آن خلق شده و امتداد آن در شخصیت اولیا است. امروز نیز نور پربهجت مهدوی، که امتداد همان نور فاطمه است، همهی عوالم را روشن کرده است.
وقتی بانوی بزرگواری چنین افتخاری داشته باشد، بیانگر شخصیت آن بانو است. حقی که حضرت خدیجه (سلاماللهعلیها) بر جامعهی مؤمنان، از اول تا آخر، و بر همهی عالم بشریت دارد، حق منحصر به فردی است. امیدوارم در این زمینه حقشناسی شود و حال قدرشناسی در ما باشد و یاد آن حضرت و عرض ارادت به ایشان که ام المؤمنین به معنای واقعی کلمه هستند، در بین ما رواج داشته باشد. توجه داشته باشیم که این هدیه چگونه به ما رسیده و آن واسطه، به منزلهی دست خدا در تقدیم این هدیه به بشریت بوده است.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) قبل از ولادت
عوالم قبل دنیای این نور الهی، یعنی حضرت فاطمهی زهرا (سلاماللهعلیها) ناشناخته است و فقط گزارشهایی داریم که عمدتاً از خود پیامبر عزیز و همچنین از زبان امیرالمؤمنین و حضرت زهرا و فرزندان عزیزشان (علیهمالسلام) به ما انتقال یافته است. نکتهی جالب اینکه برای انتقال این نور در کسوت انسانی، تشریفات خاصی طی شده است. سخن از شب معراج و خلوت مخصوص پیامبر با خدای متعال است که خود آن با مقدماتی برنامهریزی شده است تا آن صحنه و لحظههای باشکوه اتفاق بیفتد. همچنین سخن از شجرهی طوبی است که میتوان گفت همهی بهشت زیر این شجرهی مبارکه و طیبه و طاهره تعریف میشود. در همین ماجرا اسم سَفَرْجَل و تفاحه (گلابی و سیب) و رطب بهشتی برده میشود. اینکه اینها چیست، ما نمیدانیم! فقط میدانیم که ضیافتی بوده که با برنامهها و مقدمات مخصوص، در شب معراج اتفاق افتاده است.
البته اینجا مباحثاتی هست که پاسخ خود دارد و ما الان در مقام آن نیستیم. مثلاً اینکه آیا در همان شب معراج مخصوص بوده و نسبت آن از نظر زمان چگونه میشود. این شبهات جای نگرانی ندارد؛ چراکه معراج پیامبر مکرر بوده و یک بار نبوده است. یکی از موارد آن مشهورتر است. در یک ضیافت مخصوص و میهمانی ویژه، در آن عالم بعد از سدره المنتهی (از آسمان هفتم به بعد)، در آن خلوت انس، به حسب یکی از روایات که جزء زیباترین گزارشها است، حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند من به طور ویژه پذیرایی شدم. با همین کلیدواژهها گزارش داده شده که نور فاطمی به وجود مقدس حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) منتقل شد و بعد از آن سفر آسمانی، در دیدار با حضرت خدیجه، باز این نور با مقدماتی، به وجود اقدس ایشان منتقل شد.[4] در آن بدو انتقال هم گزارشهای زیبایی داریم که بسیار شوقانگیز است. آنچه حضرت خدیجه در بدو انتقال دریافت کرده، تسبیح و تنزیه حضرت حق است؛ زیرا نور حضرت صدیقه در عوالم هستی با تسبیح و تنزیه شناخته میشود. این تسبیح در وجود مقدس حضرت خدیجه طلوع کرد و ایشان این تسبیح را شنید و با همین تسبیح تا زمان ولادت انس داشت.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) حین ولادت
در جریان ولادت آن بزرگوار مطالبی نقل شده است که البته یک مورد آن قابل قبول نیست و گزارشهای تاریخی آن هم دقیق نیست. برخی گفتهاند وقتی وضع حمل حضرت خدیجه فرارسید، کسی به یاری آن حضرت نیامد. دوستان بدانند که همسران بهترین یاران حضرت آنجا بودهاند و افتخار میکردند در کنار حضرت خدیجه باشند و این هیچ منافاتی ندارد که بانوان مکرّمهای مانند حضرت مریم و حضرت آسیه از عالم بالا حضور پیدا کرده باشند. گویا در آن لحظه، همهی فرشتهها در استقبال حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به زمین آمدهاند. اینکه گفتهاند کسی به یاری حضرت نیامد و به خاطر این تنهایی، آن بانوان مکرّمه و مجلله از عالم بالا آمدهاند، پذیرفتنی نیست. بانوان شایسته و ارجمند در کنار این بانوی عزیز عالم هستی بودهاند. در هر صورت این سحر خجسته که ظاهراً جمعه بوده و در مورد بیشتر ائمه نقل میلادشان روز جمعه بوده است، رسید و این هدیهی بزرگ الهی تقدیم شد. انسان سحرِ امشب میتواند «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ» را در نشئهی دنیایی درک کند.
غروب جمعه، لحظهای ملکوتی
قبلاً خدمت شما عرض شد که زمان مانند هر پدیدهی دیگری دارای باطن است و در بین زمانها، اشرف اوقات و افضل ازمنه، قطعهای است که در آن نور حجت خدا بر بسیط این عالم درخشیده است. مقداری قبل از آن قطعه، از الان شروع شده که از غروب امشب، شب میلاد حضرت است و لحظهبهلحظه بر نورانیت آن افزوده میشود و سحر، قلهی این نورانیت است که انسان باید قدر آن را بداند.
خود وجود اقدس حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، یک قطعهی ممتاز از زمان را که دارای ملکوت فوقالعاده و مهیا برای اتصال به محیط قدسی است، به ما معرفی کردهاند و آن، لحظهی غروب خورشید در روز جمعه است که مشهور به ساعت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) است. حضرت فرمودهاند آن لحظه، لحظهی استجابت دعا است و انسان باید این لحظه را برای دعا و طلب حوائج ویژه قدر بداند. خود حضرت کسی را میفرستادند تا مراقبت کند و درست در لحظهای که قرص خورشید حالت غروب میگرفت، به حضرت خبر میدادند[5] تا اهمیت این زمان برای ما مشخص شود.
یکی از معانی زمانشناسی این است که انسان، لحظههای خاص زمان را بشناسد و قدر آن را بداند. روز میلاد هم روز خاص و ممتاز و برجسته و برگزیدهای است که در آن خبرهای زیادی است. ظاهراً سیرهی خوبان عالم این است که آرزوهای بزرگ خود را در چنین شب فرخندهای که قرین تجلی ناب فیض و کرم و لطف الهی است، به ساحت قدس ربوبی عرضه میکنند. سحر بیدار باشید و در آن لحظات ناب و غیر قابل توصیف، خواستههایتان را به ساحت حضرت حق عرضه کنید که صدرنشین آن، دعا برای فرج حضرت بقیتالله الاعظم (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) است که به فرج او، برای تمام عالم، گشایش و فرج حاصل میشود. ذیل این خواستهی بزرگ، همهی خواستههای فردی و اجتماعیتان را نیز بخواهید.
یک شبِ میلاد فرخنده برای ما خاطره شد که در محضر رهبر عزیز و عالیقدرمان بودیم و خیلی فوقالعاده بود آنچه از حالات ایشان دریافت و درک کردیم که قابل توصیف نیست.
امام خمینی، یکی از جلوههای کمنظیر کوثر
خدای تعالی، یکی از جلوههای ناب و ممتاز و کمنظیر کوثر را در روز ولادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، به این قطعهی آخرالزمانی تقدیم کرد که وجود نورانی حضرت روح الله است. خدای متعال، لحظهبهلحظه بر نورانیت و درجات امام راحل عظیمالشأن بیفزاید و از ناحیهی ما، آنبهآن، بهترین پاداشها را به این وجود مبارک و مقدس اهدا کند. این تقارن هم خیلی مبارک است.
امروز جلوهی دیگری از کوثر نورافشانی میکند و جامعهی ما از آن بهرهمند است. خدای متعال، بیش از گذشته، جامعهی ما را قدرشناس وجود این تجلی ناب فاطمی در عصر خودمان قرار دهد؛ یعنی رهبر عالیقدرمان که از سلالهی آن حضرت است.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، ریشهی تمام فضائل
در مورد لحظهی ولادت حضرت، گزارشی است که در مورد سایر ائمه هم آمده و آن سجده است. در مورد تمام اولیا، این موضوع بیان شده که به محض تولد، حالت سجده دارند و بلافاصله بر پیامبر سلام میکنند.
این نور، نورِ مادر است که با ولادت او، همهی انوار الهیه، امکان تلألؤ در این عالم پیدا میکنند. او مصدر و نقطهی مرکزی است. استاد عالیقدرمان، حضرت علامه جوادی آملی میفرمودند که جامعهی کبیره، جوشن کبیر امامت است که در آن القاب و اسما و مراتب جمال اولیا ذکر شده است. خدای متعال توفیق دهد مکرراً اولیای خدا را با این کلمات عالی، بهویژه در مشاهد مشرّفه زیارت کنیم. آنچه در این زیارت است، همگی به حضرت صدیقهی طاهره (سلاماللهعلیها) برمیگردد که اصلِ اصولِ فضائل و مناقب و مراتب از عصمت، طهارت، علم، عقل، عشق، انوار قدس، زیباییها و مکارم است. حسنین (سلاماللهعلیهما) دو تجلی ناب عقل و عشق هستند. اصلِ اصول همهی مناقب ائمه (علیهمالسلام)، حضرت مادر است.
جایگاه حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نزد پدر
اینکه بعد از تولد حضرت، پیامبر چه حالی پیدا کرده است، قابل توصیف نیست. استضائهها و برداشتها و بهرهها را میتوان در مناسبات بین پیامبر و دخترش مشاهده کرد. تواضع حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) در برابر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) ، خم شدن و دست بوسیدن، خیلی عجیب است و عادی نیست. مقامات حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله)را در نظر بگیرید تا عظمت این فروتنی در برابر این عطیهی الهی را درک کنید که در حقیقت، فروتنی در برابر حضرت حق است. بزرگان اهل معرفت، مبهوت کسی هستند که عقل نخست و عقل ثانی را به خضوع وادار کرد. نقل شده است که پیامبر، دست حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را میبوسید و جلوی قامت دلارای او، به تمام قامت، به احترام بلند میشد. این رفتارها حیرتانگیز است و در بین آنها، یکی خیلی جلوه داشته است و نقل مکرر دارد، آنکه پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله)، فاطمه را میبویید و بوسههای مخصوص داشت و از آن لحظهها سرمست برمیگشت؛[6] مثل آنکه به قول شعرا، روی ماه خدا را بوسیده باشد.
تعبیر «حوراء انسیه»[7] نیز دربارهی حضرت بیان شده است که نشان میدهد این وجود مقدس، یک وجود عادی نیست و آسمانی است. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: «من از او بوی بهشت را استشمام میکنم».[8] این سخن برای آن است که یاران حضرت مقداری موضوع را درک کنند؛ وگرنه اینکه بوی بهشت چیست و دریافتکننده و واسطه کیست و مرتبه کدام است، قابل درک نیست. حضرت برای اینکه ما بینصیب نمانیم، این را نقل میکنند.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در کسوت انسانی در این عالم طلوع کرده است، اما این مطلب شما را از حقیقت وجود او و امتداد وجودی او در عوالم قبل و بعد غافل نکند.
این چند جمله عرض ارادت به مناسبت ولادت باسعادت آن حضرت بود. این سخنان را هرجایی نمیتوان گفت و انسان دوست دارد که جمعی از دوستان آن حضرت باشند تا چنین مطالبی بیان شود. این مطالب، مکرر هم که گفته و شنیده شود، شوقانگیز و دوستداشتنی است.
مبارکه، لقبی قرآنی برای حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)
«إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» با تعظیم، تفخیم، تکریم، تجلیل و احترام بیان شده و وجود مقدس حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، با اسمائی شناخته شده که از جملهی آنها لقب «مبارکه» است. عِدل و همپایه لیله القدر، لیله المبارکه است و خودِ برکت، مساوی نام فاطمه است. لقب مبارکه برگرفته از این آیه است: «تَبَارَكَ الَّذِي بِيَدِهِ الْمُلْكُ؛[9] بزرگوار [و خجسته] است آنكه فرمانروايى به دست او است» و نور فاطمه از آنجا استخراج میشود. لذا عرض کردیم که همهی مُلک و ملکوت را تحت چادر خودش دارد.
تسبیحی برتر از هزار رکعت نماز
از حضرت صادق (علیهالسلام) که خودشان از درخشانترین و پرفروغترین تجلیات کوثر هستند، نقل شده است که فرمودند: «تسبیحهی مادرِ ما، نزد ما از هزار رکعت نماز محبوبتر است».[10] یکی از بزرگان میگوید توجه دارید چه کسی این سخن را میگوید؟! نماز چه کسی؟! نماز امام صادق! این تسبیحه از هزار رکعت نماز امام صادق (علیهالسلام) محبوبتر است. ایشان میگوید شما بنشینید و محاسبه کنید که در این هزار رکعت نماز چقدر حمد است و اگر فرض کنیم حضرت در نمازشان سورهی توحید بخوانند، که سه بار خواندن آن معادل یک ختم قرآن است، چقدر ختم قرآن و سجده و رکوع و تشهد است. حال ببینید چه خبر است!
اگر کسی خیلی با تأنی و شمردهشمرده بگوید، این تسبیحه پنج دقیقه زمان میبرد. اگر همین را با توجه و حضور قلب داشته باشد، از هزار رکعت نمازِ امام صادق (علیهالسلام) محبوبتر است و همین، برکت است.
اگر انسان فکر کند، گوشهای از کلمهی «مبارکه» و «کوثر» برایش آشکار میشود. با این حال این مورد کمترینِ جلوههای کوثر است و بالاتر از آن، دعاهایی است که از حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نقل شده است. صحیفهی فاطمیه، امّ صحف مبارکهای است که از ائمه نقل شده است. پس مادر صحیفهی سجادیه نیز هست. بالاتر از آن، بخشی از علوم الهیه است که نزد اولیای کامل و در اختیار ایشان است که بر حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نازل شده است. بالاتر از اینها، خود ائمهی هدی (علیهمالسلام) هستند که مافوق همه هستند و در زمان ما، تجلی آن حضرت، وجود مقدس حضرت بقیتالله (علیهالسلام) است. آنچه رسیده و نرسیده و سربسته است، همه از آنجا است.
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) ما را به فرزندی پذیرفته است
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)، با آن قداست و رفعت شأن و دانش، برای شما اعلام مادری کرده است. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: «يَا عَلِيُّ أَنَا وَ أَنْتَ أَبَوَا هَذِهِ اَلْأُمَّةِ؛[11] من و تو پدران اين امت هستيم». چون اسم علی آمده، پس فاطمه مادر است. این اعلام، جواب میخواهد و شما باید اعلام فرزندی کنید که از مصادیق «اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ؛[12] چون خدا و پيامبر شما را به چيزى فرا خواندند كه به شما حيات مىبخشد، آنان را اجابت كنيد» است.
شما باید این دعوت را جواب دهید. استیجاب، پاسخ کامل قلبی و عقلی و عملی است. این لبیک همان پاسخی است که قرآن کریم از ما خواسته است. همانی است که همهی عمر انسان باید صرف آن شود و صبح و شب در نماز، تحصیل معرفت، عمل اجتماعی، سلوک شخصی، زیست خانوادگی و ...، به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) لبیک بگوید. در این صورت اجابت بعد اجابت است. معنی اجابت بعد اجابت آن است که شما دائماً و بدون انقطاع، لبیک بگویید. فرزندان فاطمه، کسانی که وارد چنین ارتباطی میشوند، میگویند اگر به اندازه عمر عالم زنده باشیم، همهاش را به همین لبیک به تو مشغول هستیم و عمر خود را صرف نزدیک شدن به شما و نورانی شدن به نور شما و غرق شدن در دریای عشق و محبت شما میکنیم. لذا اگر عمر ما تمام شد و حضرت عزرائیل (سلاماللهعلیها) سراغ ما آمد، بگوییم ما داشتیم فاطمی میشدیم و تو نگذاشتی! آن لحظه از این جهت برای مؤمن سخت است که میگوید: من هنوز تاریک هستم و در تحصیل حیات فاطمی، ناقص. حضرت عزرائیل نیز به چنین مؤمنی میگوید: نگران نباش که من از مادر به تو مهربانتر هستم. سپس پرده را کنار میزند و مؤمن میبیند که حضرت زهرا و امیرالمؤمنین و ائمهی معصوم (علیهمالسلام) همه هستند و این همان معاینه و دیدار لحظهی مرگ است که در روایت آمده است. آنها میگویند: تو داشتی به سمت ما میآمدی و فکر و عمل خود را فاطمی میکردی، اکنون وقت تو به پایان رسیده است و تحویل ما میشوی. مؤمن میگوید: اگر من میدانستم وقتی از اینجا عبور میکنم، به شما تحویل داده میشوم، مخصوصاً به مادر، هیچگاه از مرگ نمیهراسیدم. شفاعت، مساوی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها)است. حضرت میگوید: فرزندم! هرچه کم داری، خود من به تو میدهم. این بشارت را به ما دادهاند. من شنیدهام به کسانی که مقداری نزدیکتر میشوند، این طرف هم بشارت میدهند و حضرت مهدی، آنها را تحویل میگیرد و تحویل میدهد.
سه شرط فاطمی شدن
۱. کسب طهارت
شما سه کلمه را ذیل عهد فاطمی به خاطر بسپارید. عهد فاطمی، هزار کلمه است، اما سه موردِ آن خیلی برجسته است و عهد مادری است که انسان باید آن را به خاطر بسپارد و روی آن سرمایهگذاری کند. اولین مورد، عهد طهارت است؛ یعنی طی کردن مسیر شباهت و فرزندی، وابسته به این است که در این سرای پر از آلودگی، خود را تمیز نگاه داری.
۲. اقامهی نماز
دومین مورد، عهد نماز است که اول، جنبهی حفاظتی در برابر انواع و اقسام آلودگیها دارد و دوم، جنبهی رشد و سیر. نماز، هم طهارت میآورد و هم طهارت را حفظ میکند و هم معراج است. در ایام شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در مورد نماز حضرت گزارشهایی خدمت شما عرض کردیم و گفتیم زهره و زهرا، در مورد تجلی حضرت هنگام نماز است. زهرایی شدن، با عصمت و طهارت میسر میشود که نام دیگرش تقوا است. اگر آلودگی پیش آمد، سریع استغفار کنید که همان شفاعت است. نماز نیز آلودگی را میزداید؛ پس به ظاهر، باطن، کیفیت و وقت نمازمان برسیم. به نمازتان حتماً تسبیحهی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را ضمیمه کنید.
۳. التزام به ولایت علوی
سومین مورد، ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است که تحقق آن در این عالم امکان ندارد؛ مگر با تأسیس نظام علوی. خوشبختی و سعادت ما و شما این است که در چنین زمانی زندگی میکنیم. ما بدون تعارف، نظام علوی را به اسم ولایت فقیه میشناسیم. امیدواریم خدای متعال، ما را قدرشناس، بصیر، فهیم، همراه و ملازم ولی فقیه قرار دهد.
پس سه عهد فاطمی بیان شد که اولین، عصمت و طهارت و دومین، نماز و سومین، ولایت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است. اگر به این سه عهد متعهد شوید، انشاءالله به شفاعت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) خواهید رسید.
خدای متعال، روزیِ همهی عزیزان را در این شب عزیز، فراوان قرار دهد.
ما به جای هفتهی آینده هم صحبت کردیم؛ چراکه هفتهی آینده توفیق نداریم در خدمت شما باشیم و اگر عمری باشد، در مجاورت حضرت رضا (علیهالسلام) دعاگوی شما هستیم. همهی دوستان عزیز را به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) میسپاریم. انشاءالله تحت عنایت و زیر چادر فیض و رحمت و لطف آن حضرت، از همهی آفات و حوادث محفوظ باشید.
[1]. کوثر: 1ـ3.
[2]. شیخ صدوق، امالی، ص۱۷۴ـ۱۷۶.
[3]. همان.
[4]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج43، ص3.
[5]. شیخ صدوق، معانى الاخبار، ص۳۹۹.
[6]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج37، ص70.
[7]. محمد بن جریر طبرى، دلائل الإمامه، ص146.
[8]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج43، ص6.
[9]. ملک: 1.
[10]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج83، ص331.
[11]. شیخ صدوق، امالی، ج1، ص657.
[12]. انفال: 24.