«وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أَظُنَّ بِذِي عَدَمٍ خَسَاسَةً، أَوْ أَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا، فَإِنَّ الشَّرِيفَ مَنْ شَرَّفَتْهُ طَاعَتُكَ، وَ الْعَزِيزَ مَنْ أَعَزَّتْهُ عِبَادَتُكَ».
امامی که به گردن همهی مسلمانان حق دارد
امشب، شب شهادت حضرت باقرالعلوم (علیهالسلام) است. به محضر مبارک امام عصر (علیهالسلام)، دوستان و ارادتمندان آن حضرت تسلیت عرض میکنیم و امیدواریم خدای متعال، همهی ما را از شیعیان شایستهی آن حضرت قرار دهد.
امام باقر (علیهالسلام)، نهفقط به گردن شیعیان، بلکه به گردن اهل اسلام، حق حیات دارند. آنچه ما با عنوان اسلام میشناسیم و امروز از آن با عنوان اسلام ناب محمدی تعبیر میکنیم، حاصل تلاش تاریخی و سرنوشتساز امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) است. آن نهضت علمی بسیار بزرگ با امام باقر (علیهالسلام) شروع شد؛ چنانکه پیامبر اکرم (صلواتاللهعلیه) دربارهی ایشان بشارت داده بودند که: «یَبْقَرُ العلمَ بَقَراً؛[1] دانش را تا ژرفایش مىشكافد». آن کسی که از علوم و اسرار علوم الهی رمزگشایی میکند و گنجینههای علوم ربانی را بازگشایی میکند و در اختیار بشریت قرار میدهد، این امام بزرگوار است. بعد از آنکه سالهای سال نقل حدیث ممنوع بود و زمینهی انحراف فراهم شده و احادیث جعلی و اسرائیلیات، راه خود را در ذهنیت جامعهی مسلمانان باز کرده بود، کسی که به لطف خدای متعال، احادیث پیامبر و سنت نبوی را احیا کرد و مکتب اسلام ناب را از نو بنیانگذاری و تقریر و تحریر کرد، امام باقر (علیهالسلام) بود. در عصر آن بزرگوار، از نظر اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و ظرفیت فکری جامعه، شرایط این کار فراهم شده بود.
میراث گرانسنگ امام باقر (علیهالسلام) برای عصر غیبت
آنچه را ما امروز با عنوان فقه جواهری میشناسیم و به آن افتخار میکنیم، یعنی فقه نظامسازی که میتواند به نیازمندیهای انسان در عصر غیبت تا زمان ظهور پاسخگو باشد و دستگاه فقهی حقوقی عمیق و پیشرفته و دارای ظرفیت تطبیق با زمان و پاسخگو به نیازمندیهای گوناگون، همان چیزی است که امام باقر (علیهالسلام) بر اساس روش نبوی و منطق علوی بنیان گذاشت. همین نهضت را امام صادق (علیهالسلام) تکمیل کرد و به این ترتیب ما در عهد باقرین یا صادقین، صاحب چنین ساختار رفیعی از معارف الهی شدیم. این دستگاه قوی و بسیار باشکوه و پاسخگو که بر اساس آن در زمانهی ما انقلاب بزرگ اسلامی اتفاق افتاد، میراث امام باقر (علیهالسلام) است.
امام باقر (علیهالسلام) یک روز هم از فعالیتهای سیاسی و سازماندهی پیروان اهل بیت جهت اقدام علیه دستگاه جور غافل نشد و در کنار رهبری این نهضت علمی و تربیت شاگردان و بازگرداندن این آب رفته، در متن مبارزات اجتماعی و سیاسی هم حاضر بودند.
این معارف برای پیروان اهل بیت و بشریت، زمینه را فراهم آورد تا با نشانهها و معالم الطریقی که آن حضرت قرار دادند، مسیر مستقیم را طی کنند و بر اساس این دستگاه و شیوهی فکری، به تناسب هر زمان، جامعهپردازی و نظامسازی کنند و در مسیر تمدنسازی قرار گیرند.
امیدواریم خدای متعال ما را حقگزار این امام بزرگ قرار دهد و معرفت ائمه، بهویژه امام باقر (علیهالسلام) را بیش از پیش، روزی ما قرار دهد.
ماهی برای تقویت معارف توحیدی و عرفانی
دههی نخست ذیالحجه فوقالعادگی دارد و از نظر تقویت بنیهی توحیدی و معارفی و از جهت شکوفایی روحانی و معنوی، فرصت ممتاز و حقیقتاً استثنایی است که به ماه مبارک رمضان پهلو میزند. همچنانکه هفتهی گذشته عرض کردم، این فرصتها سریع از دست میرود. امیدوارم دوستان از ظرفیت ملکوتی این ماه و مخصوصاً این دهه استفاده کنند تا شوق ایشان نسبت به عالم ملکوت و عالم معنا تقویت شود. این را برای خودم و شما از خدای متعال تمنا میکنم و امیدوارم امسال با بهرهی مناسبی از این دهه و ماه، وارد ماههای بعدی شویم.
یک پیشنهاد برای روز عرفه
در حال نزدیک شدن به یوم الترویه و روز عرفه نیز هستیم که روز خاصی است و از نظر دعا خصوصیت فوقالعاده دارد و به حق با عنوان روز نیایش شناخته شده است. پیشنهاد من این است که همت کنید و مضامین دعای عرفهی سیدالشهدا (علیهالسلام) را از حالا برای خود روان کنید و روزی چند صفحه از این دعا را ببینید و روی معانی آن دقت کنید و با ساختار عمومی این دعا که دریایی بیکران از معارف الهی است، آشنا شوید. در این دریا، درّ و گوهرهای فراوان تعبیه شده و باید انسان انس بگیرد و مراجعه کند و آشنا شود تا در روز عرفه بهرهی مناسب داشته باشد.
در سالهای قبل هم مکرر به دوستان یادآوری شد که از دعای عرفهی امام سجاد (علیهالسلام) در صحیفه غافل نشوید که بدون ذرهای تردید، در رتبهی یک دعاهای صحیفهی سجادیه و خیلی فوقالعاده است. مجموعهای بسیار بزرگ و باعظمت از معارف الهی و حقایق توحیدی و عرفانی است. به این دعا هم مراجعه کنید و با آن انس بگیرید که بسیار بهجتافزا است.
اگر به این پیشنهاد بنده عمل کنید، خیلی عالی است. بنا شد در این دهه، دوستان برای این بحثها بیشتر وقت بگذارند. دوستان به نحوی برنامهریزی کنند که صبح و عصر روز عرفه وقتشان آزاد باشد تا به اعمالشان برسند. شب عرفه ضمن دعاهای خاص آن شب، مناجات عرفهی امام سجاد (علیهالسلام) در صحیفه را بخوانید و با آن انس بگیرید. این را به عنوان بهرهی ویژهی شب عرفه آماده کنید و روز عرفه هم که دعای عرفهی سیدالشهدا (علیهالسلام) را میخوانید. این دعاها به شکلی است که برای روح شما و حقیقت وجودی شما افقگشایی میکند. انسان وقتی وارد این عالم میشود، امام دستش را میگیرد و از ظلمات تودرتو و حضیض طبیعت که به آن مبتلا هست، به عرش ملکوت میبرد و اگر ظرفیت داشته باشد، تا مافوق ملکوت پرواز و اوج میدهد. گاهی یک جمله، به حسب ظاهر، جملهای کوتاه و معمولی است، اما وقتی تأمل کنید، میبینید فتح بابی از عالم معنا است. اهل دقت از رهگذر این معارف عالی که ترجمان عرشی و سماوی قرآن کریم است، به لطف خدای متعال، ابوابی از حقایق را میگشایند.
دستیابی به معارف و عبودیت، فلسفه آفرینش
زیست فردی و خانوادگی و مناسبات اجتماعی، همه به منزلهی راهها و مقدماتی است برای اینکه انسان، الهی و خدایی شود و گنجهای فطریاش استخراج شود و حقایقی که در روح او تعبیه شده، متحقق شود و به فعلیت برسد. انسان برای همین مسئله آفریده شده است. اگر انسان از این معارف و حقایق نصیب نبرد، چه به دست آورده است؟!
اگر تمام انسانها، همهی عمر را به سجده بیفتند، نمیتوانند خدا را به خاطر دعای عرفه یا ادعیهی صحیفه شکر کنند. بنده و امثال بنده خیلی از ماجرا پرت هستیم و این احساس را نداریم که عظمت نعمت این معارف را درک کنیم و واژهواژهی آن را شکر کنیم، با آن انس بگیریم، استفاده کنیم و دل و فکر خود را به دست امام دهیم تا به ما پرواز و حرکت دهد.
آتش شوق به حج را در دلتان روشن نگه دارید
در همهی سال، بهویژه در ماه مبارک رمضان و ایام ذیالحجه و بهخصوص در دههی اول آن، انسان باید شوق خود را نسبت به بیت الله و حج خانهی خدا تقویت کند. این شب و روزها، شما باید دائماً در بیت الله و حرم نبوی و بقیع باشید و روح شما در عرفات و مشعر و منا باشد و با جریان حج سیر کند.
حج، درککردنی و چشیدنی است و خیلی فوقالعاده است. شبانهروز ماه مبارک رمضان باید بگویید: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَامٍ؛[2] خدایا، حج بیت الحرام را در این سال و در همهی سالها، روزىام کن». عبارت «وَ واعَدْنا؛[3] وعده گذاشتيم» در نماز دههی اول ذیالحجه هم همینطور است و دل میبرد.
خسارات معنوی کرونا
امسال با وجود این ویروس منحوس، حج از دست رفت و عدد اندکی بنا است حج را برگزار کنند. خدای متعال، از خزانهی لطف و کرم خود، این خسارتهای بزرگ را جبران کند.
همه متوجه خسارتهای مادی هستند که عدهای مریض شدند و ... همهی اینها به جای خود محفوظ؛ اما کسی توجه ندارد که الآن در جامعهی ما نمازجمعه برگزار نمیشود. مسجد نداریم و حال و هوای مساجدمان آنطور که باید و شاید نیست. در هفتهی گذشته در چهارصد شهر نمازجمعه خوانده شد، ولی مجدداً سیر نزولی پیدا کرد و هفتهبههفته از آن کاسته میشود.
این خسارت بزرگی است. حج هفتگی که در دسترس جامعهی ما بود، از دست رفت. تهران نمازجمعه ندارد و این را کسی میفهمد که فقه امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) را درک کرده باشد. به خدا پناه میبریم. این حسرتها باید در دل ما باشد و در ایام حج، حسرت حج باید مانند داغی در دل انسان باشد. انسان باید ظهر جمعه گریه کند که چرا من در نماز جمعه نیستم! اینها همان ریسمانهایی است که انسان را به خزائن غیب متصل میسازد.
باید نگران نعمتها نیز بود
در بررسی مضامین دعای سیوپنجم صحیفه، به این جمله رسیدیم که حضرت فرمودند «وَ اجْعَلْ شُكْرِي لَكَ عَلَى مَا زَوَيْتَ عَنِّي أَوْفَرَ مِنْ شُكْرِي إِيَّاكَ عَلَى مَا خَوَّلْتَنِي»؛ مرا در مقام شکر به رتبهای برسان که نسبت به ندادههای تو در مسائل مادی بیشتر شکر کنم تا نسبت به دادهها. معلوم میشود آنچه در عالم ماده در اختیار انسان قرار میگیرد و به انسان عطا میشود، در کنار خود چند مسئله دارد؛ اول اینکه انسان بتواند از عهدهی شکر آن برآید و شکر زبانی و قلبی و عملی را ادا کند. وقتی نعمتی به امام رضا (علیهالسلام) میرسید، ایشان نگران میشد که آیا از عهدهی شکر برمیآیند! دومین مسئله این است که در کنار هر نعمتی، ابتلاها و امتحاناتی است. انسان باید ظرفیت لازم را برای این ابتلاها داشته باشد؛ مخصوصاً نعمتهای مادی که نوعاً جنبهی غافلکنندگی دارند و انسان را از عالم معنا و مرگ و ساحت قدس ربوبی غافل میکنند. ضمن اینکه حقوق فراوان و وظایفی برای انسان ایجاد میکند. لذا حضرت میفرمایند شکر من بابت ندادهها بیشتر از شکرم بابت داشتههایم باشد.
معیارهای مادی نزد خداوند ارزشی ندارد
«وَ اعْصِمْنِي مِنْ أَنْ أَظُنَّ بِذِي عَدَمٍ خَسَاسَةً، أَوْ أَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا». به کلمهی «اظن» باید دقت شود. حضرت میفرمایند زاویهی دید و تصویر ذهنی ما مبتنی بر جهانبینی و فهم و درکی است که بسیار خطرناک و بازدارنده و ساقطکننده است. مبنای ذهنی ما به خاطر درگیر شدن با عالم ماده و تحت تأثیر گفتمان غالب مادیگرایانه و ماتریالیستی، اینگونه چیده شده که داشتن و نداشتنهای مادی (که مربوط به زیست اینجهانی ما میشود) معیار و ملاک احترام است. نزد ما انسان دارا، محترم است و کسی که ندارد، انسان کمارزشی است. نگویید ما اینگونه نیستیم! حواس خود را جمع کنید. وقتی انسان با شخصی روبرو میشود و به شما میگویند ایشان صاحب شرکت فلان است، بیاختیار همه برمیخیزند. حال تصور کنید همان زمان، آقایی وارد شود که لباس مندرسی به تن دارد و حداقلهای بهرههای مادی را ندارد یا کسانی که زبالههای خشک را جمع میکنند و روی دوش میاندازند، وارد جلسهی ما شود، خودمان را جمع میکنیم. آن آقا ادکلن زده و با ادبیات آنچنانی میآید و همه به او جا میدهند؛ اما این آقا که میآید، همه میگویند چرا وارد جلسهی ما شده است؟!
خدای متعال بابت این مسئله سوره نازل کرد و فرمود: «عَبَسَ وَتَوَلَّى أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّهُ يَزَّكَّى؛[4] چهره در هم كشيد و روى گردانيد كه آن مرد نابينا پيش او آمد. و تو چه دانى شايد او به پاكى گرايد». کسی در مجلس نبوی نشسته بود. وقتی فقیر نابینایی وارد شد، خودش و لباسش را جمع کرد تا به او نخورد! چه میدانید؛ شاید این شخص پیش خدای متعال خیلی آبرو داشته باشد.
شاخصهایی که ما داریم، تیپ و لباس و قیافه و ارتباطات اجتماعی و اعتبار و ملک و املاک، همه در دستگاه خدای متعال هیچ است. امام میگوید: خدایا! به فریاد من برس. «وَ اعْصِمْنِی» یعنی مرا بگیر تا کسی که فاقد منصب، اعتبار، مال و امکانات است، در نگاه من پست و حقیر نباشد. اگر تو مرا نگیری، من از بین رفته هستم و ساقط میشوم.
«مِنْ أَنْ أَظُنَّ» عبارت دقیقی است. ممکن است یک وقت انسان فیلم بازی کند و به حسب ظاهر بگوید ما ایشان را فردی محترم میدانیم، اما در ذهنش به گونه دیگری ارزیابی شود. ما حسابی مبتلا هستیم. دل و برخوردها و ذهن مرا نگاه دار از اینکه در گمان و تحلیل ذهنی خودم کسی را که اعتبار مالی و امکانات ندارد، دستکم و حقیر ببینم. مرتبهی این بالاتر از آن است که به حسب ظاهر هم آن شخص را تحقیر کنیم.
احترامی که دین انسان را از بین میبرد
نقطهی مقابل را هم حضرت فرمودند: «أَوْ أَظُنَّ بِصَاحِبِ ثَرْوَةٍ فَضْلًا». یعنی برای شخص صاحب ثروت (که بحث ثروت حرام هم نیست)، به خاطر داشتن مال (و نه تقوا یا خیّر بودن)، فضیلت قائل باشم. اگر اینطور شود، داشتن و نداشتن در ارزشگذاری ما اثر میگذارد.
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمودند: «مَن أَتى غَنیّا فَتَواضَعَ لَهُ لِغِناهُ ذَهَبَ ثُلُثا دینِهِ؛[5] هر کس در مقابل ثروتمند به خاطر ثروتش تواضع کند، دوسوم دینش از بین برود».
روایت دیگری هم از امام صادق (علیهالسلام) داریم که فرمودند: «مَنِ اسْتَذَلَّ مُؤْمِناً أَوِ احْتَقَرَهُ لِقِلَّةِ ذَاتِ یدِهِ وَ لِفَقْرِهِ شَهَرَهُ اللَّهُ یوْمَ الْقِیامَةِ عَلَی رُءُوسِ الْخَلَائِقِ؛[6] هر کس مؤمنی را به خاطر نداشتن یا کم داشتن، دستکم بگیرد یا تحقیر کند و به او بیاعتنایی کند، خدای متعال، روز قیامت در برابر چشم همه، او را رسوا میکند».
ریشهی این رفتار، شرک است و نتیجهی ابتلا به شرک خفی است.
از خدای متعال بخواهیم ما را حفظ کند و نجات دهد و ایمان ما را به غیب تقویت کند. غیب وجود هر انسانی، روح و جان او، فضیلتهای ذاتی و فطرت او، ایمان و ارتباط او با خدای متعال است. انسان باید خود را نجات دهد تا مصداق این آیه نشود: «يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ؛[7] از زندگى دنيا، ظاهرى را مىشناسند و حال آنكه از آخرت غافل هستند».
من مقداری بیشتر توضیح دادم؛ چون این احساس در جامعهی متدینین هم دیده میشود. باید از خدای متعال توفیق بخواهیم که چشم آخربین و غیببین به ما عنایت کند تا از منظر الهی به عالم و آدم و مردم نگاه کنیم.
در قرآن نمونههای جالبی در این باره آمده است؛ مانند قارون و کسی که در سورهی مبارکهی کهف، دو باغ خود را به رخ کشید. یک وقت خود ما دیگران را تحقیر میکنیم و یک وقت هم کنار ایستادهایم و دیگران را قضاوت میکنیم.
معیار شرافت و عزت حقیقی
حضرت یک جمله اینجا ارائه میکنند که خیلی فوقالعاده است: «فَإِنَّ الشَّرِيفَ مَنْ شَرَّفَتْهُ طَاعَتُكَ، وَ الْعَزِيزَ مَنْ أَعَزَّتْهُ عِبَادَتُكَ». شریف یعنی کسی که دارای رفعت شأن و اعتبار است. شریف کسی است که از رهگذر اطاعت خدا به شرف برسد. شرف، محصول تقوای الهی است که: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ؛[8] درحقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شما است». عزیز در این عالم کیست؟ عزیز کسی است که از رهگذر بندگی تو و خضوع در برابر تو و داشتن رسم و راه بندگی در پیشگاه تو به عزت برسد. معیار عزت و شرف، تقوا و عبادت است؛ و بیش از این خبری نیست. ذهنیت ما باید بر اساس این قاعدهی الهی شکل بگیرد. در این صورت هیچگاه بر اساس ظاهر انسانها، وارد قضاوت و نمرهگذاری آنها نمیشویم.
امیدوارم خدای متعال نصیب ما را از جهانبینی و حقایق توحیدی، آنبهآن، افزون کند. ما را از خطای دید در ابتلای به مسائل مادی، نجات دهد. خطاهای گذشتهی ما را به وجاهت امام باقر (علیهالسلام) بر ما ببخشد. اسباب عزت و شرف واقعی دوستان محمد و آل محمد (علیهمالسلام) را بیش از پیش فراهم آورد و ما را شکرگزار نعمتهایش قرار دهد.