مقدمه
خالصانهترین سلامها، درودها و عرض ارادتها را تقدیم میداریم به محضر مقدس مولایمان حضرت بقیهاللهالاعظم (ارواحنافداه) یعنی حضرت ابنالرضا (علیهالسلام) به مناسبت سالروز میلاد فرخنده پدر ارجمندشان حضرت علیبنموسیالرضا (علیهالسلام). همه ائمه بعد از امام رضا (علیهالسلام) به عنوان ابنالرضا شناخته میشوند و یک چنین نسبتی دارند.
بحث جاری خودمان را نگه میداریم و انشاءالله به اذنالله و به توفیق الهی عمری باشد جلسه آینده آن بحث را محضر نورانی شما ادامه خواهیم داد.
بنده چند نکته را در اطراف شخصیت حضرت رضا (علیهالسلام) به عنوان عیدانه خدمت شما تقدیم میکنم. اینها یادآوریهایی است تا انشاءالله این عرض ارادت از مولایمان حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحنا فداه) جلب عنایت کند و اهل مجلس ما امروز بهترین عیدی ها و جوایز خودشان را از دست پر برکت حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) دریافت کنند.
درخشش مهر الهی در آیینه زمان
میلاد حجت الهی و ولی کامل در هر قطعهای از زمان که واقع شده باشد آن قطعه را به عنوان یک قطعه برگزیده قرار میدهد. هر چیزی که به ولی کامل شرف انتصاب پیدا کند، دارای این ویژگی است؛ مکان باشد یا زمان باشد. هر نسبتی به ساحت قدس امام (علیهالسلام)، با خودش شرافت، فضیلت، وسعت و برکت میآورد. لذا این قطعه از زمان که در آن میلاد حجت خدا قرار گرفته، شب و روزش دارای امتیاز و ویژگی خاص خودش است.
خیالتان را راحت کنم، شب و روز این میلاد مخصوصاً سحر فرخندهاش، به منزله لیله القدر است. اگر در لیله القدر ماه رمضان قرآن نازل شده و بشریت از فیض عظیم وحی و قرآن کریم بهرهمند شدند، در میلاد حجت الهی هم لیله القدری است. چون اینجا هم قرآن ناطق است که نازل شده است. چون محیط عالم دارد نور امام (علیهالسلام) را که نازله علم الهی، رحمت الهی، کرم الهی و نازله رأفت الهی است دریافت میکند. یک چنین اتفاقی در محیط زمان افتاده است. لذا این قطعه فوقالعاده برجسته است و دارای ظرفیت ملکوتی غیر قابل توصیفی است. در واقع این جلوه جمال و جلال الهی و مظهر اسماءاللهالحسنی است که طلوع کرده و تجلی کرده در محیط این عالم.
لذا روز ولادت امام (علیهالسلام) هم روز امید است، هم روز شوق است، هم روز فرح و شادمانی است، هم روز مغفرت است، هم روز برکت است، هم روز عیدی و جایزه و روز شکر است. انشاءالله بر همه مبارک باشد.
«خَلَقَكُمُ اللّهُ أنْوارا فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقينَ حَتّى مَنَّ عَلَيْنا بِكُمْ فَجَعَلَكُمْ في بُيُوتٍ أذِنَ اللّهُ أنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ[1]؛ خداوند شما را آفريد در حالي كه انواري بوديد؛ آنگاه شما را محيط بر عرش خود قرار داد تا اين كه به سبب شما بر ما منّت نهاد و شما را در خانههايي مستقرّ ساخت كه اذن داده است آن خانهها رفعت پيدا كنند و نام او در آن خانهها ياد شود» اینکه این انوار عرشی به لطف خدای متعال و به مهر پروردگار متعال در محیط این عالم نازل میشود، این بزرگترین عنایت پروردگار متعال است. «و حَتّى مَنَّ عَلَيْنا بِكُمْ» خدای متعال به برکت وجود شما بر ما منت گذاشت و این نور عرش را در محیط فرش و در این محیط عالم ناسوتی قرار داد و به این ترتیب حلقه اتصالی فراهم شد بین بندگان خدا با عالم الهی. این یک شرف بزرگی است.
بعضیها خیال میکنند برای توسل به ساحت قدس اولیاء و برای شفاعتخواهی و برکتخواهی باید حتماً ایام عزای اولیاء خدا باشد. همه فکر میکنند در مجلس عزاداری است که توسل برقرار میشود و انسان در آنجاها است که گویا بهره ویژه میبرد، ولی من به شما به ضرس قاطع عرض میکنم اصلیترین فرصتها برای تقرب به خدای متعال، برای استشفاء، برای شفاعتخواهی، برای نورخواهی از عالم الهی، برای برکت خواستن و برای مغفرت خواستن، شب و روز ولادت حجت خداست. این را حتما قدر بدانید. این مطلب اول بود.
توجه به مادر ائمه (علیهمالسلام)
مدینه منوره در یازدهم ذیالقعده که جزء اَشهُر حج است، یک بار دیگر محیط تجلی اعظم پروردگار متعال شد و خانهی موسیِ اسلام، طور سینایِ دیگری است و تجلی یکی از بزرگترین نشانههای حق تعالی شد. یعنی حضرت موسی بن جعفر (علیهالسلام) بیت خود را در جریان ولادت حضرت رضا (علیهالسلام) تشبیه کردند به طور سینای موسوی که آنجا برای ولی کامل تجلی الهی است و خدای متعال برای بنده برگزیده خودش تجلی میکند.
شأن پدر که حضرت امام کاظم (علیهالسلام) است قابل توصیف نیست. ما باید یک جمله درباره مادر حضرت عرض کنیم که به نظرم تمام مناسبتهای مخصوصاً ولادت، فرصت عرض ارادت به ساحت مادران و اولیای خداست و این را انشاءالله به عنوان یک سیره مدنظر مبارکتان باشد. این را در زندگی خودتان به یاد داشته باشید که هر وقت رسیدید به شب و روز ولادت هر حجتی از حجت های الهی، آنجا فرصت عرض ارادت به مادر آن حجت خداست که آن «رحم» مطهر و پاک، این امانت الهی را دریافت کرده و به اذنالله تبارک و تعالی در دسترس آنها قرار داده است. لذا سهم مادران اولیای خدا، سهم بزرگی است.
در متن زیارتنامههای ما دو کلید واژه است که وقتی میخواهیم عرض ارادت به ساحت قدس ولی خدا کنیم، مثلاً حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) و هر کدام از ائمه هدی (علیهمالسلام)، می گوییم که خدای متعال شما را از «اصلاب شامخه» و «ارحام مطهره» به ما رسانده است. «اصلاب شامخه» همان مقام شامخ ولی کامل است. درباره ائمه هدی (سلاماللهعلیهماجمعین) این گونه است. اینها از «اصلاب شامخه» هستند. درباره امامت ایشان که معلوم است، درباره امیرالمومنین (علیهالسلام) هم که معلوم است؛ پدر ارجمند حضرت علی (علیهالسلام) در این جهت در زمره آن «اصلاب شامخه» تعریف میشود و در آن سلسله نورانی قرار میگیرد. درباره خود پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) هم همینطور است، جناب عبدالله پدر ارجمندشان، و بقیه هم که پدرانشان همه از ائمه هدی (سلاماللهعلیهماجمعین) هستند.
اما درباره مادر تعبیر «ارحام مطهره» است. مادران اولیای خدا خیلی متنوع هم هستند. این بانوان مکرمه تحت تربیتهای خاص بودهاند. البته در بین ایشان بعضی از خود اهل بیت (علیهمالسلام) هستند. البته حضرت صدیقه اطهر فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) که تکلیفش معلوم است و بعض موارد دیگر هم داشتهایم که از خود اهل بیت بودهاند. خیلیهای دیگر به حسب ظاهر بانوان معمولی بودهاند، بعضی هم به حسب ظاهر از بیوتات ناشناخته بودهاند، حتی مثلاً از کسانی که در جامعه آن روز به حساب نمی آمدهاند. اما معلوم میشود در عالم معنا اینها برگزیدهاند. هر «رحمی» نمیتواند این امانت بزرگ الهی را در بر بگیرد، اینها حتماً دارای یک برگزیدگی ذاتی بودهاند. منتها در چرخه زمانه و تقدیر الهی روزگار به شکلی طراحی شده است که اینها تحت تربیتها قرار گرفتهاند و توانستهاند یک چنین شرف عظیمی را به دست بیاورند و جامعه بشریت را به یک چنین شرافت عظمایی مشرف کنند و این چیز بسیار بزرگی است.
دلبستگی و احترام ائمه هدی (علیهمالسلام) به مادرانشان معلوم است چه میزان است. اکنون آن حق عظیمی که هر کدام از این بانوان مکرمه برعهده امامان من و شما داشتهاند اقتضا میکند که یاد و خاطره آنها در بین ما همیشه زنده باشد. به یادشان مجلس بگیریم، به ارواح مطهرشان هدیه بفرستیم، صلوات بفرستیم، برای ایشان قرآن تلاوت کنیم و عمل صالحی را به نیت ایشان انجام دهیم. بدانید و با خبر باشید که اگر شما یک عمل صالحی را انجام دهید و به مادر حضرت رضا (علیهالسلام)، نجمه خاتون (سلاماللهعلیها) -که البته ایشان موصوف به طاهره هم هستند و برخی اسامی دیگر هم برای ایشان گفته شده است - وقتی هدیه کنید، مضاعف مورد عنایت حضرت رضا (علیهالسلام) قرار خواهید گرفت و مشمول عنایت آن حضرت میگردید. این بانوی مکرمه هم مشرف است به شرف همسری حجت خداست و هم مشرف به شرف مادری حجت خداست. این خیلی مقام مقام بزرگی است. خوش به سعادت این بانوان بزرگ و گرامی.
نجمه خاتون میفرمایند من وقتی که باردار شدم «فَلَمّا وَضَعْتُهُ عَلَی الأرْضِ وَاضِعاً یَدَهُ عَلَی الأرّضِ رَافِعاً رأسَه إلَی السَّماءِ یُحَرِّکُ شَفَتَیْهِ کَأَنَّهُ یَتَکَلَّمُ [2]» من اصلاً هیچ نشانه بارداری در خودم نمیدیدم. یعنی سنگینی در خودم احساس نمیکردم، ولی در حالت خواب صدای تسبیح و تحلیل، «سبحانالله»، «الحمدلله» و «لاالهالاالله» را میشنیدم و این باعث نوعی حالت ترس و نگرانی در من میشد، تا وقتی که بیدار میشدم دیگر صدایی نمیشنیدم. وقتی که فرزندم را به دنیا آوردم، این روی زمین قرار گرفت، دو دستش را روی زمین قرار داد، سر مبارکش را به آسمان بلند کرد «رَافِعاً رأسَه إلَی السَّماءِ یُحَرِّکُ شَفَتَیْهِ کَأَنَّهُ یَتَکَلَّمُ [3]» و در حالی که روی مبارکش را به سوی آسمان داشتند، لبها حرکت میکرد، گویا دارد صحبت میکند و دعا و ذکر و مطلبی دارد. این هم از آن بانوی بزرگ نقش شده است.
«عالم آل محمد» (سلاماللهعلیهماجمعین)
از ویژگیهای حضرت رضا (علیهالسلام) که امام صادق (صلواتاللهعلیه) این ویژگی را مطرح کرده است، تعبیر «عالم آل محمد» (سلاماللهعلیهماجمعین) است. بشارتی که امام صادق (علیهالسلام) قبل از ولادت حضرت رضا (سلاماللهعلیه) دادهاند. همانطور که میدانید ما درباره حضرت فاطمه معصومه (سلاماللهعلیها) هم بشارت حضرت صادق (علیهالسلام) را داریم. ۴۵ سال قبل از ولادت حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) ولادت ایشان را بشارت دادهاند و مضجع تابناک ایشان را یادآوری کردند.
درباره حضرت رضا (علیهالسلام)، امام کاظم (سلاماللهعلیه) فرمودند که من از پدرم جعفربنمحمد (علیهالسلام)، شنیدم که میفرمودند: «إِنَّ عَالِمَ آل محمد لَفِی صُلْبِکَ وَ لَیْتَنِی أَدْرَکْتُهُ؛[4] «عالم آل محمد» (سلاماللهعلیهماجمعین) در صُلب تو و در حقیقت وجودی توست». «وَ لَیْتَنِی أَدْرَکْتُهُ» کاش که من او را میدیدم و درکش میکردم، «فَإِنَّهُ سُمّی امیرالمؤمنین علیهالسلام» که او هم نام امیرالمومنین (علیهالسلام) است. این تعبیر «عالم آل محمد» نسبت ویژهای با تعبیر «سُمّی امیرالمؤمنین» دارد، چون امیرالمومنین (علیهالسلام) مظهر علم الهی است و در بین همه اولیاء، از نظر منزلت علمی در قله و در اوج است. فرمود این حقیقت مقدسی که در وجود توست «عالم آل محمد» (علیهمالسلام) است و با تعبیر خیلی لطیفی فرمودند «فَإِنَّهُ سُمّی امیرالمؤمنین علیهالسلام» همنام امیرالمومنین(علیهالسلام) است.
چهره بینالملل علمی اهل بیت (علیهمالسلام)
چهره بینالملل علمی اهل بیت (علیهمالسلام) حضرت رضا (سلاماللهعلیها) است و به نوعی تجلی چهره جهانی اسلام در سیمای علمی، حضرت رضا (علیهالصلاةوالسلام) است. در روزگار حضرت رضا (علیهالسلام) باب ترجمه و امثال اینها به محیط اسلامی باز شده و رفت و آمد دانشمندان به ویژه در دربار هارون و تا حدی در دربار مأمون فراوان صورت میگرفته است. مأمون نیز این را به عنوان یک ژست علمی گرفته بوده است که مثلاً دربار و محیط خلافتش بیشتر جنبه علمی و هنری داشته باشد. لذا در دستگاه خلافت خودش بابی را باز کرده بود که از جاهای مختلف علما و اندیشمندان بیایند، حضور پیدا کنند، رفت و آمد کنند و مباحث علمی شکل بگیرد.
وقتی حضرت رضا (علیهالسلام) به مرو تشریف فرما شدند، این فرصت را مأمون؛ این طاغوت ملعون، در اختیار حضرت رضا (علیهالسلام) گذاشت که دانشمندان و علماء برای مناظره و گفتگو به آنجا میآمدند. مناظرات مختلفی از حضرت رضا (علیهالسلام) نقل شده است. مثلاً جاثلیق که از علمای نصرانی و از بزرگان و علمای مسیحیت بود، با حضرت گفت و گو و مناظره میکند. رأسالجالوت که از علمای یهود و از رؤسشان بود با حضرت گفت و گو و مناظره میکند. عمران صابی که از صابئین بود، با حضرت گفتوگو میکند.
در مناظرات جلوههای علمی بیشتر آشکار میشود و جالب هم این است که امام (علیهالصلاةوالسلام) در این مجالس مناظره ملاحظه تقیه هم نداشتند، زیرا در جایگاه ولایتعهدی بودند. آن وضعی که برای سایر ائمه (علیهمالسلام) بود اینجا نبود. امام (علیهالسلام) خیلی راحت و بسیار قوی در بخشهای مختلف و در مباحثات مختلف وارد میشدند، گفتگو میکردند و استدلال میکردند، طرف را به چالش میکشیدند، سوالات را خیلی راحت پاسخ میگفتند و یک وضع خاصی در این مجالس پیدا میشد.
در بعضی از نقلها هم داریم که حضرت رضا (علیهالسلام) به زبان خودشان با آنها گفت و گو میکردند. یک روایتی هم دارد که حضرت رضا (علیهالسلام) آنجا به زبان فارسی با این جمع مخاطبان گفت و گو میکند و خیلی هم فصیح و دلنشین بوده است. به طور مثال اگر عِبری بودند به زبان خودشان، به کتاب خودشان، به انجیل خودشان، به تورات خودشان با آنها گفتگو میکردند و مباحثه میکردند. بعضی از موارد هم شد که بعضی از آنها همانجا اسلام آوردند. از جمله در مورد رسول جالوت نقل شده است که ایشان در پایان گفت و گو شهادت داد به وحدانیت حق، به رسالت پیامبر اعظم (صلواتاللهعلیه) و مسلمان میشود.
این صِیت علمی امام و جایگاه رفیع اهل بیت (علیهمالسلام) در علم الهی، در عالم آن روز منتشر میشد و به این ترتیب حضرت علیبنموسیالرضا (علیهالسلام) بهعنوان چهره بینالملل علمی اهل بیت (علیهمالسلام) تثبیت شدند.
البته این نکتههایی را که میگویم هر کدام یک برداشتی دارند. مطلب اول توجه به ملکوت زمان در مناسبت میلاد برای تقرب به خدای متعال است. مطلب دوم توجه به مادر ائمه (علیهمالسلام) از جمله مادر حضرت رضا (علیهالسلام) که بسیار پیشبرنده است برای فتوحات معنوی و گشایش در کارها فوقالعاده تاثیر دارد. نکته سوم هم دارد به من و شما یادآوری میکند که اولیای خدا (سلاماللهعلیهماجمعین) از دوستانشان توقع حرکت علمی دارند. اینها هم اشتغال داشته باشند، آشنا بشوند با عموم اهل بیت (علیهمالسلام) و هر مقدار بتوانند هم منتشر کنند و هم خوب یاد بگیرند و خوب هم ارائه کنند.
اشتغال به حرکت علمی
مرحوم صدوق (اعلیاللهمقامهالشریف) در کتاب شریف «عیون اخبارالرضا» از جناب عبدالسلامابن صالح هروی روایت مشهوری را نقل میکند که گفت من از امام رضا (علیهالسلام) شنیدم که میفرمود: «رَحِمَ اللّهُ مَن اَحْیا أمْرَنا؛ خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیا کند و زنده کند» پرسیدم «کَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟ چگونه امر شما را احیا میکند؟» حضرت فرمودند «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ؛ آن کسی است که علوم ما را یاد میگیرد و این را به مردم تعلیم میدهد و ارائه میکند. بعد حضرت (علیهالسلام) فرمودند «فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا؛ اگر مردم با زیباییهای سخن ما و اندیشه ما آشنا بشوند از ما تبعیت می کنند». یعنی از طریق نشر علوم اهل بیت (علیهمالسلام)، راه و زمینه برای تبعیت مردم از ائمه حق فراهم میشود.
این فضای جلسه ما، فضای بزرگوارانی است که در کار نشر معارف اهل بیت (علیهمالسلام) در بین نسل جوان هستند. حالا هر کدام به هر سهمی که آموختهاند این را ارائه و عرضه میکنند. در این زمینه شماها بهحمدالله بهرهمند هستید. وقت را غنیمت بشمارید.
من خاطرم هست اوایل طلبگی حدود ۱۶ سال، هر سال بچهها را به اردوی مشهد میبردم و در آن سفرها چقدر خاطرههای عجیب و غریب و شگفتانهها از لحظه حرکت، مسیر و برگشت داریم. بعضی از این بچههایی را هم که با خود میبردیم خیلی خاص بودند و چه تحولات روحی عجیبی در اینها رخ میداد. در این سفر یکی از کارهایی که بنده انجام میدادم این بود که همین روایات حضرت رضا (علیهالسلام) را به صورت خاصی، با یک دسته بندی نکته به نکته برای این بچهها مطرح میکردم. آثار و نشانههایش را همانجا میشد درک کرد. اینها میافتادند در صدد عمل و سعی میکردند در برنامه زندگیشان اینها را وارد کنند.
عقل وقتی خاضع میشود مثل اینکه دل به دنبالش راه میافتد. «فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا[5]» این محاسن کلام و آن زیباییها وقتی در عقل انسان طلوع میکند، بعد دیگر قلب انسان هم خاضع میشود و انسان در مقام تبعیت قرار میگیرد.
سر و کار داشتن با نوجوانان و جوانترها خیلی قیمتی است، لذا این کارتان را خیلی ارج بگذارید. بهویژه اگر دختر خانمها باشند که میزان اثرپذیریشان فوقالعاده است. مخصوصاً به خاطر آن هوش معنوی و آن زیباییشناسی که در وجودشان هست، سحرانگیز است. این کلمات وقتی که اصابت میکند به دلهای پاک و روح اینها، واقعا چه داستانی درست میکند. بعضی وقتها هم آثارش کوتاه مدت نیست. یعنی فوری به شما نشان نمیدهد، میبینید بعداً خودش را در زمان مناسب نشان میدهد.
امامالرئوف
در بشارتهای امام صادق (علیهالسلام) درباره حضرت رضا (علیهالسلام) این جمله است که امام صادق در مواجهه با یزیدبنصلیت امام کاظم (علیهالسلام) را دارد توصیف میکند. یک فهرستی از ویژگیها و فضیلتهای امام کاظم (علیهالسلام) را آنجا بیان میکند. بعد میفرماید اما این فرزند من حضرت کاظم (علیهالسلام) یک امتیازی دارد که این امتیاز از سایر موارد بالاتر است و آن این است «یخْرِجُ اللَهُ مِنْهُ غَوْثَ هَذِهِ الامَّةِ وَ غِیاثَهَا وَ عِلْمَهَا وَ نُورَهَا خیرَ مولودٍ و خیرَ ناشع» فرمودند خداوند تبارک و تعالی از وجود نازنین امام کاظم (علیهالسلام) فریادرس این امت را خواهد آورد و البته علم این امت و نور این امت.
فریادرسی امام رضا (علیهالسلام) برای امت از جنس فریادرسی یک مادر برای فرزندش مادرانه است. خیلی سرشار از مهر و با ملاحظه جزئیات است. مادر نسبت به فرزند چگونه است؟ گاهی بین رحیم و رئوف مثال میزنیم اینگونه میگوییم که رحیم بیشتر در افق پدرانه تعریف میشود. آن هم مهر و مهرورزی است، منتهی کلی است. بچه میخواهد مسافرت یا اردویی برود، میآید پیش پدر، پولش را میدهیم و میگوییم مثلاً چقدر میشود؟ میگوید مثلاً اینقدر میشود. دو سه سوال هم میکنیم، مربی چه کسی است؟ معلم که هست؟ تا خیالمان راحت شود و دیگر تمام، دیگر با ما کاری ندارد. اما مادر؛ این میخواهد برود حالا اردو. تمام جزئیات پیگیری میشود که گاهی حوصله این بچه را سر میبرد. از همه چیز میپرسد. کجا میخواهند بروند؟ کجا میخواهند بخوابند؟ گرمای آنجا چگونه است؟ سرمایش چگونه است؟ آیا همه وسایلش را با خودش برده است؟ لباسهایش را برداشته است؟ حولهاش را مسواکش را؟ اگر مثلاً بچه دارویی مصرف میکند با خود برده؟ بعد در آنجا غذا چه میخواهند بخورند؟ تمام را با جزئیات میپرسد. بچه را کلافه میکند، مربی را کلافه میکند، مدرسه را کلافه میکند، از بس پیگیری تمام جزئیات را میکند. ببینید این رها نمیکند، میخواهد خیالش راحت بشود.
جان عالم به قربان حضرت رضا (علیهالسلام)؛ در نام دلآرای حضرت حق تبارک و تعالی مظهر رئوف است. رئوف از اسماءالحسنی است، از نامهای خدای متعال است.
انسان مراجعه میکند میبیند ما هر چه خواستیم از حضرت رضا (علیهالسلام) است. در سختیها، در دشواریها، در بیماریها. همه ما تجربه داریم، همه شیعه از حضرت رضا (علیهالسلام) این تجربه را دارند. همه شما تجربه دارید و همه دوستان آن حضرت تجربه دارند. بعضی وقتها هم البته یادشان رفته که مثلاً چه زمانی از حضرت چه خواسته بودند؟ چگونه مورد عنایت قرار گرفتند؟ تحت الطاف خاص حضرت قرار گرفتند، بعد مثلاً یادشان رفته و توجه نکردند که کجا و چگونه بوده است. امام رضا (علیهالسلام) مظهر رأفت الهی است و فریادرس است.
بعضی از ما فقط خیال میکنیم که مثلاً سختیها همین چیزهایی است که فلان کس مریضی سختی گرفته است یا احیاناً گرفتار دشواری مالی شده است، دچار دشواری اجتماعی شده است. خب اینها که به جای خودش است، بالاتر از اینها پناهندگی به ساحت قدس رضوی (علیهالسلام) در دشواریهای باطنی است. خب انسان یک وقتهایی گرفتار است و میفهمد که من اکنون گرفتارم و اینجا نیاز دارم به فریادرس؛ بهترین فریادرس حضرت رضا (علیهالسلام) است. در آن لحظات سخت از حضرت رضا (علیهالسلام) کمک بخواهید و انشاءالله یاری، دستگیری و راهنمایی میکند.
همین امروز صبح من قبل از اینکه شرفیاب شوم، خدمت یکی از اساتید و دوستان خدا بودم. خیلی ایشان قلب صاف و نورانی و روح پاکیزه و لطیفی دارند و از جمله این است که چند بار در زندگیشان مورد عنایت خاص حضرت رضا (علیهالسلام) قرار گرفتند. همین امروز برای من نقل میکردند که من یک انگشتر فیروزهای داشتم. در شلوغی حرم که اطراف مرا یک عدهای گرفتند این از دستم افتاد و رفت. بعد ایشان نقل میکرد، گفت از محیط شلوغی و ازدحام مردم که آمدم دیدم انگشترم نیست. بعد ایشان میفرمودند یکی از دوستان ما که آن هم یک صفای باطنی دارد، ایشان در یک رویای خیلی شیرینی دیده بود که حضرت رضا (علیهالسلام) یک انگشتری فیروزه داده بودند به دستش فرموده بودند که این انگشتر فیروزه را بده به فلان کس. آن آقا به خودش میآید که یعنی چه؟! بعد با پدرش مشورت کرده بود و پدر ایشان گفته بود که این پیام روشنی دارد. شما باید بروید بازار، یک انگشتر فیروزه خیلی مرتب بگیرید و این را ببرید به ایشان بدهید. معلوم میشود که یک وظیفهای دارید. ایشان میفرمودند که بعد من دیدم فلان کس با یک انگشتر فیروزه آمده، بعد میگوید حضرت رضا (علیهالسلام) فرمودند که این انگشتر را به شما بدهم. مثل اینکه استاد ما یک دلبستگی به آن انگشتر داشته و این مدتها با ایشان بوده است، حالا از دستش افتاده و حضرت نخواسته بودند که این ملالت حتی به دل ایشان بماند. این گونه تنظیم کردند که به آن شخص بگویند، این برود بازار، انگشتر را تهیه کند و بیاورد به استاد ما برساند.
در سایهسار لقب رضا
لقب مشهور حضرت لقب رضا (علیهالسلام) است و در بین ماها این وجود نازنین به این لقب شناخته میشوند. القاب دیگر هم حضرت دارند ولی لقب مشهورشان که تمام عالم را پُر کرده است، همین لقب رضاست.
جناب بزنطی به حسب یک روایتی از امام جواد (علیهالسلام) نقل میکند میگوید که درباره همین وجه تسمیه حضرت به این لقب پرسیدم، حضرت فرمودند «کذبوا و الله و فجروا بل الله تبارک و تعالي سماه بالرضا عليه السلام لأنه کان رضي لله عزوجل في سمائه و رضي لله عزوجل في سمائه و رضي لرسوله و الأئمة بعده صلوات الله عليهم في أرضه [6]». حضرت فرمودند این به خاطر این است که این وجود نازنین را خدای متعال از او راضی است. رسول خدا، ائمه (علیهمالسلام)، همه نسبت به او یک چنین حالت خشنودی دارند. میگوید که من پرسیدم که آقاجان مگر شما ائمه همهتان اینگونه نیستید؟ خب این ویژگی همه شما است، فرمودند نه، درباره پدرم حضرت رضا (علیهالسلام) این یک ویژگی هست. «لأنه رضي به المخالفون من أعدائه کما رضي به الموافقون من أوليائه، و لم يکن ذلک لأحد من آبائه عليه السلام فلذلک سمي من بينهم الرضا عليه السلام[7]» فرمودند: شخصیت حضرت رضا (علیهالسلام) به گونهای بود که به همان اندازه که موافقین حضرت از دوستان و ارادتمندانش از او خشنود و راضی بودند، به همان نسبت هم دشمنان حضرت درباره او یک چنین احساسی داشتند و این فقط منحصر درباره حضرت رضا (علیهالسلام) است.
از اساتید بزرگ ما میفرمودند که خداوند تبارک و تعالی رضایت خودش و خشنودی خودش را از طریق حضرت رضا (علیهالسلام) در عالم توزیع میکند. میفرمودند به گونهای که به قاعده کلی در همه عالم هر خشنودی که در خانواده و بین زن و شوهر، فرزندان و پدر و مادر، در محیط کار، در محیط اجتماع، در محیط دوستان، اتفاق میافتد، اینها از تقسیمیهای حضرت رضا (علیهالسلام) هستند و ذیل نام مقدس پروردگار متعال است.
معلوم میشود که اگر کسی بخواهد از رضای الهی نصیب پیدا کند این راه نزدیکش است. اگر کسی بخواهد خدای متعال را از خودش راضی کند، راهش قرار گرفتن در سایهسار شخصیت حضرت رضا (علیهالصلاةوالسلام) است. اگر یک زمانی دیدید یک جاهایی یکسری گرهها، ناخوشنودیها و ناراحتیهایی در زندگی پیش میآید، از حضرت (علیهالسلام) کمک بگیرید و این کمک گرفتن با توسل واقعی باید باشد و توسل واقعی انعکاس رفتاری و عملی در ما باید پیدا کند. تلاش کنیم که با بهترین شگردها و بهترین شیوهها متوسل شویم. مثلاً پدر یا مادرمان را از خودمان راضی کنیم.
باید از حضرت رضا (علیهالسلام) کمک بخواهیم و این کمکخواهی وقتی واقعی و عینی و قرین صدق است که من در میدان اقدام هم همین ویژگیها و مراعاتها را داشته باشم.
یک کارگشایی فوقالعادهای دارد، به ویژه در ساحت قدس ربوبی و برای جلب رضایت الهی و رضایت ولی کامل، بخواهید از حضرت ولیاللهالاعظم (ارواحنا فداه) که ولی زمان است تا نصیبتان بشود. از طریق حضرت رضا (علیهالسلام) این کار انجام میشود و چقدر هم شیرین است.
گوهر زیارت
زیارت ائمه هدی (سلاماللهعلیهماجمعین) در فرهنگ اهل بیت (سلاماللهعلیهماجمعین) یک نهاد چند وجهی است. هم وجه عرفانی دارد، هم وجه تربیتی دارد، هم وجه اخلاقی دارد، هم وجه اجتماعی دارد، هم وجه سیاسی دارد، هم وجه اقتصادی دارد. زیارت مجموعهای است از الطاف الهی. در زیارت اولیای خدا یک خصایصی است. مثلاً درباره زیارت خود پیامبر اعظم، امیرالمومنین و اباعبدالله (سلاماللهعلیهماجمعین) در بین ائمه (علیهمالسلام) یک تأثیرهای خیلی ویژهای تاکید شده است که در صدر فهرست تاکیدها زیارت حضرت علیبنموسیالرضا (علیهالسلام) است. آنچه که نقل شده است حقیقتاً شگفت انگیز است.
طبق آن روایت صحیح و نورانی وقتی که حضرت جواد (علیهالسلام) سفارش میکنند نسبت به زیارت پدر ارجمندشان، راوی به شگفتی میآید و میگوید این افضل از همه زیارتها است؟ حتی از زیارت حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) هم بالاتر است؟ حضرت می فرمایند بله؛ از آن هم افضل است. بعد که حضرت دیدند در چهره این شخص متعجب شده و به شگفتی آمده فرمودند علتش هم این است که خیلیها میروند به زیارت اباعبدالله (علیهالسلام)، حتی از فرقهها و نحلههای دیگر هم میروند، اما پدر من را فقط شیعیان زیارت میکنند. این خیلی لطیف است. فرمودند لذا دارای یک فضیلت خاصی است. زیارت مضجع تابناک و حرم مطهر حضرت رضا (علیهالسلام) آثار عجیبی دارد.
بزنطی از حضرت جواد(علیهالسلام) میپرسد «مَا لِمَنْ زَارَ وَالِدَكَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بِخُرَاسَانَ [8]» اگر کسی موفق شد در خراسان به زیارت پدر ارجمند شما برود چه نصیبش میشود؟ حضرت فرمودند «وَ اَللَّهِ اَلْجَنَّةُ» به خدا قسم بهشت برای چنین کسی هست.
در صحیحه بزنطی از خود امام رضا علیه السلام نقل شده حضرت فرمودند «تشُفِّعْتُ فِيهِ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ [9]؛ خودم در قیامت از زائر شفاعت میکنم». در یک روایت دیگر هست که «تَعْدِلُ عِنْدَ اَللَّهِ أَلْفَ حِجَّةٍ[10]» امام رضا (علیهالسلام) فرمود اگر کسی به زیارت من بیاید این زیارت معادل هزار حج است.
در آن «صحیح یاسر خادم» از حضرت (علیهالسلام) هست که دارد که اگر کسی به زیارت من بیاید، «اُسْتُجِيبَ دُعَاؤُهُ وَ غُفِرَ لَهُ ذَنْبُهُ [11] دعای او مستجاب میشود و گناهانش آمرزیده میشود».
این نعمت اکنون در دسترس ماست. شما اگر بخواهید مثلاً زیارت بقیع مشرف بشوید چقدر مقدمات و هزینه و گرفتاریها دارد. اگر کسی بخواهد مشرف بشود عتبات عالیات داستانهای خودش را دارد. خداوند تبارک و تعالی به لطف و کرمش این بنده برگزیده خودش را با این همه فضیلت در زیارت او که اسرار نهانی دارد، این را در دسترس ملت ما قرار داده که ای کاش قدر بدانیم.
ما یک سفر تحت عنوان برنامه «زیر سایه خورشید» هندوستان رفتیم و خیلی آن سفر برای من عجیب بود. این حالی که برای این مردم آنجا ما دیدیم و بعد ابراز اشتیاقی که اینها میکردند و این پرچمی را که خادمها آورده بودند اینها با اشک و آه و یک احساسات غیرقابل توصیفی با این پرچم مواجه میشدند و چند ساعت طول میکشید. بعد من به یکی از دوستانم گفتم ببینید آنجا این حرم مطهر در دسترس ماست، این از چند هزار کیلومتر آنطرفتر قلبش چگونه میتپد برای یک لحظه زیارت حضرت رضا (علیهالسلام). انشاءالله که قدر بدانیم.
شمیم تقرب زیارت
خیلی سال پیشتر یک سحری من نزدیک ضریح مطهر مشرف بودم، یکی از دوستان خدا در آن سحر آمد در گوش من گفت که فلانی، گفتم جانم، گفت برو کنار ضریح مطهر یک نفس سنگینی آنجا بگیر، گفت این علم است که میریزد در سینه تو؛ البته یک ذکری هم سفارش کرد.
تنفسش تنفس علم است، حکمت است، مغفرت است، لطف و رحمت است، رأفت است، بیت حضرت رضا (علیهالسلام) است. چند وقت پیش هم شهادت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) مشرف بودیم، من آنجا روضهخوانی داشتم، بعد یک روز وسط همین جایی که جمعیت مینشینند برای نماز و اینها، من یک گوشه نشسته بودم سمت حرم مطهر، در عالم خودم بودم؛ حالا نمیدانم روضهای میخواندم برای خودم و یک حالت انقلاب روحی داشتم. یک لحظه دیدم یک دستی خورد بر روی شانه من و یک انگشتری آمد در دستهای من. برگشتم دیدم آن شخص سریع رفت. انگشتر را برداشتم دیدم که نام نامی حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) در آن نوشته است و خلاصه از آن توسل برای ما یک خاطره خیلی شیرینی شد و عنایت الهی بود که از آن لحظات برای ما یک حس خاطرهانگیزی باقی بماند. آن انگشتر مخصوصاً در جلسات و وقتهای خاص یا خطبه نماز جمعه همراه ما هست.
اگر میخواهید فرزندانتان و همین بچههای انجمن اسلامی بیمه شوند آنجاست. شرایط هم که مناسبتر شده، از اردوهای زیارتی غافل نشوید. ۱۶سال من اردوی دانشآموزی بردم. من میدیدم مثلاً من یک سال، یک سال و نیم است دارم با این بچهها در این کلاسها و در این جلسات سر و کله میزنم یک طرف، یک اردوی دو سه روزه مشهد یک طرف؛ اصلاً قابل مقایسه نبود این انقلاب روحی و اثری که در این بچهها دیده میشد. حالا آنها پسر بچهها بودند، دختر خانمها که دیگر اللهاکبر. مکرر انقلاب روحی دختران اتحادیه را در محیط حرم مطهر دیدهام. انشاءالله به هر مقداری که میشود میسر شود.
سازماندهی فکری عاطفی شیعه
یکی از جدیترین سفارشهای حضرت رضا (علیهالسلام) سازماندهی «فکری عاطفی» شیعه است. اینکه شیعیان از درون با همدیگر تقارب فکری و عاطفی داشته باشند خیلی مورد تاکید حضرت است و نقطه مقابلش هم همان هشدارهای شگفتانگیز است. امام رضا (علیهالسلام) میگوید من بر خودم واجب کردم که نفرین کنم کسی را که دوستان مرا اذیت کند، آنها را به خشم بیاورد، با آبروی آنها بازی کند و با حیثیت آنها کلنجار برود. در مقابل تاکید بر ارتباط و مهرورزی و اقبال و کارگشایی است.
سهم حضرت رضا (علیهالسلام) در تحولات جهانی آستانه ظهور
مطلب آخر هم ایران امام رضا (علیهالسلام) است و سهم حضرت رضا (علیهالسلام) در تحولات جهانی آستانه ظهور از طریق تحولاتی که در ملت ایران به وجود میآورند. این هم خودش یک سرفصل است و واقعاً جای مداقّه دارد. تقریباً احادیث آخرالزمان عمدتاً معطوف به نقش ایرانیان در آخرالزمان است. روایات سلمان را دیدهاید «لو کان العلم (او الدین) معلقا بالثریا لتناوله رجال من ابناء الفارس[12]» یا مثلاً «یخرُجُ ناسٌ مِنَ المَشرِقِ فَیوَطِّئونَ لِلمَهدی سُلطانَه[13]». این زمینهسازی برای ظهور مدام نسبت داده میشود به فارس و ایران.
زیرساخت این نقشآفرینی جهانی در واقع به وسیله حضرت رضا (علیهالصلاةوالسلام) در ایران فراهم شده و ما اکنون به طور خاص صاحب سه حرم هستیم و چقدر امامزادگان و ستارگان درخشانی که هستند.
حضرت رضا (علیهالصلاةوالسلام) در بدو ورودشان به نیشابور آن کلمه توحیدیه مشهور را به ملت ایران هدیه دادند که «اللَّه جَلَّ جَلَالُهُ یقُولُ: لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا[14]».
انقلاب اسلامی ما در واقع ریشه رضوی دارد و امیدوارم انشاءالله به حق خود حضرت این نهضت به سلامت، این نظام به سلامت، این رهبر عزیزمان انشاءالله به سلامت برسند به دست صاحب خودش.
پاسخ به سؤالات
سوال: فرمودید بهشت به کسی که زیارت برود واجب می شود، کسی که گناهکار باشد تکلیفش چه میشود؟
اگر کسی به دامن حضرت رضا (علیهالسلام) که دامن مغفرت الهی است، صادقانه و از سر صدق برود و پناهنده شود و توجه هم داشته باشد که اینجا مقام، مقام ولی کامل است، این نماینده جمال و جلال خداست که من به محضرش شرفیاب شدم، اینجا دفتر نمایندگی مهر و لطف و مغفرت الهی است، دفتر نمایندگی علم و حکمت الهی است؛ اگر با این حال برود، پناهنده شود و شرفیاب شود، حضرت رضا (علیهالسلام) به او پناه میدهند، گناهانش بخشیده میشود، دعایش مستجاب میشود، توبهاش آنجا پذیرفته خواهد شد و انشاءالله بهشت هم روزیاش میشود، علاوه بر این ثواب حج نیز برایش مینویسند.
اینها محفوظ است، ولی اینها اختلاف مراتب دارد، خیلی متفاوت است. به حسب قدر معرفت، به اندازه شرایط، ظرفیت، نورانیت، هرکسی سهم خودش را دارد. هیچ کس از آنجا دست خالی بیرون نمیآید. بنابراین انشاءالله آمرزیده میشوند و مشمول عنایت الهی قرار میگیرند. منتهی این قدم صدق میخواهد، قدم صدق هم توبه است.
اگر هم یک وقت مثلاً حقالناسی و حقاللهی بود، انشاءالله برمیگردد و جبران میکند. عهد و قرار داشته باشد محضر حضرت رضا (علیهالسلام) انشاءالله مورد عنایت قرار خواهد گرفت.
سوال: حدیثی که فرمودند هر کس زیارت با معرفت داشته باشد، این زیارت با معرفت چه هست؟
اینکه من بدانم آمدهام به زیارت حجت خدا و این معصوم دهم و حجت هشتم است. این حداقلش است. چون «عارفاً بحقّه» از یک جاهایی شروع میشود و بعد یک قلههایی در پیش دارد، حداقلش همینهاست. این را توجه داشته باشد پذیرفته میشود. حالا بالاتر از این، مثلاً یک کسی شرفیاب شود آنجا و توجه داشته باشد که در نقطه اتصال آسمان و زمین قرار گرفته، در حضور حضرت رضا (علیهالسلام) قرار بگیرد و توجه داشته باشد که آفرینش با وجود اینها است که آغاز شده است و به پایان میرسد.
سوال: آن ذکری که به شما گفتند کنار ضریح بگویید می شود به ما بگویید؟
اگر انشاءالله روزیشان بشود به اینها هم میگویند. ولی در محیط حرم مطهر تلاوت آیه نور را ما خیلی سفارش میکنیم، و این آثار خاص خودش را دارد. اگر بخواهند یک فتوحات باطنی هم برایشان انشاءالله پیدا بشود سلامی که میخواهند به محضر حضرت رضا (علیهالسلام) تقدیم کنند در قالب همان آیه کریمه باشد که «سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيمٍ [15]» و انشاءالله مشمول عنایت خاص حضرت باشند.
[1] زیارت جامعه کبیره
[2] بحار الأنوار , جلد۴۹ , صفحه۹
[3] همان
[4] بحار الأنوار , جلد۴۹ , صفحه۱۰۰
[5] . وسائل الشیعة , جلد۲۷ , صفحه۹۲
[6] - بحار الانوار ج ۴۹ ص۴
[7]- همان
[8] - بحار الأنوار , جلد۹۹ , صفحه۳۷
[9]- بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام , جلد۹۹ , صفحه۳۳
[10]- عيون الأخبار , جلد۲ , صفحه۲۵۷
[11]- بحار الأنوار , جلد۹۹ , صفحه۳۶
[12] - حمیری، عبدالله بن جعفر، قرب الإسناد، ص ۱۰۹، قم، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، چاپ اول، ۱۴۱۳ق
[13] - سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1368، ب 34، ح4088
[14] - بحار الأنوار , جلد۳ , صفحه۷
[15] - سوره یس، آیه 58