متن هفدهمین جلسه برخط با مربیان و شبکه پشتیبان خواهران ۱۴۰۱/۱۰/۱۷ 1401/10/17


فایل pdf
متن هفدهمین جلسه برخط با مربیان و شبکه پشتیبان خواهران ۱۴۰۱/۱۰/۱۷
بحث ما در ارتباط با قواعد عمومی جهاد اکبر بود. خدا را شکر بحث‌های اساسی در محور قواعد عمومی در جلسات ارائه و مطرح شده. ما چند نکته داریم که تبصره‌های خیلی مهمی هستند بر مباحثی که گذشت. یعنی بعضی‌هایش جنبه تکمیلی دارد برای بحث‌ها، بعضی‌هایش جنبه تأکیدی دارد. یکی از نکته‌ها که باید به امید خدای متعال در محور قواعد عمومی جهاد اکبر به آن بپردازیم این جا محاسبه می‌شود. یکی از پیش‌ران‌ها است و خیلی کمک بزرگی می‌کند به سرعت و به قوت انسان سالک، یعنی کسی که دارد این وادی خودسازی را سِیر می‌کند او را خیلی هم به قوت سِیرش، هم به سرعت سِیرش می‌افزاید، هم در صیانت و حفظش به او کمک می‌کند.

لازم است که قبل از هر سخن ایام پربرکت ولادت باسعادت حضرت صدیقه اطهر فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را به همه شما تبریک عرض کنم. ماه جمادی الثانی در واقع یک بخش آن فاطمیه شهادت است و فصل بعدی‌اش فاطمیه ولادت است. کل آن فاطمیه است و در پرتو انوار حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) یک حال و هوای خیلی خوبی دارد. به همه شما تبریک عرض می‌کنم ان شاءالله همه ما مشمول عنایات خاص آن حضرت باشیم.

 

جلسه‌ای شیرین و دلنشین

امسال برای خانم‌ها به نظرم عید مضاعفی شد، بیاناتی که رهبر حکیم و عالی‌قدرمان داشتند و آن جلسه بسیار مهم با مستوای بالا و سطح بسیار عالی و پر از مضمون، نکته، حکمت، بشارت و الحمدلله این جلسه خیلی برای همه مؤمنین مخصوصاً برای بانوان کشورمان دلنشین بود و بالاخره یک فرصت بسیار شیرین بود برای پرداختن به موضوعات اساسی که بحمدالله در این جلسه به تفصیل تقریباً موضوعات مربوط به حوزه زنان پرداخته شد. بحمدالله با بیان شیوا و نگاه عمیق رهبر حکیم و امام عالی‌قدرمان بحث‌هایی که بیشتر جنبه راهبردی و کلان داشت مطرح شد، خدای متعال را شاکریم.

 

وظیفه مضاعف برای بهره‌برداری از منویات رهبری

فکر می‌کنم اکنون یک فرصت مناسب خیلی خوبی است برای این که در این فضای ماه حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) و در فرصتی که باقی مانده خانم‌ها به تفصیل این مباحث را بپردازند، یعنی هم نکته‌ها را استخراج کنند، جمع‌بندی کنند، مباحثه کنند، دلالت‌هایش را استخراج کنند. چون تازه است، یعنی الان تر و تازه مطرح شده، وسط محیط افکار عمومی کشور نباید بگذارند که از کنار این مسئله مثل خیلی از ارائه‌های دیگری که از ناحیه حضرت ایشان می‌شود خیلی سطحی عبور بشود، این دیگر همت خود خانم‌ها است، ما هم در مجموعه خودمان در این زمینه وظیفه‌مان مضاعف است که باید ان شاء‌الله یک فرصت مناسبی را بگذارید ان‌شاءالله هم خود خانم‌ها، مربی‌ها و کادر تشکیلات این‌ها را کاملاً به بحث بگذارند، مراجعه کنند، هم ارائه‌هایی که بعضی از خانم‌ها در آن جلسه داشتند که مورد تأیید حضرت ایشان قرار گرفت، معلوم می‌شود که آن‌ها هم ظرفیت پرداختن دارد. چون روش حضرت آقا این است که اگر در حضور ایشان مطلبی مطرح بشود و ایشان آن مطلب را قبول نداشته باشند، یعنی با مبنای ایشان هماهنگ نباشد، خیلی با صراحت آن جا اظهار نظر می‌کنند یا در متن صحبت‌هایشان اصلاح می‌کنند، تکمیل می‌کنند یا این که اگر کلاً مطلب مردود باشد ایشان اعلام نظر می‌کند. لذا آن بخشی که توسط خود خانم‌ها آن جا مطرح شده به نظرم آن را هم باید به آن پرداخت. چون آن‌ها را این‌طور که خاطرم هست تقریباً همه‌ را امضاء کردند بخشی را فرمودند که باید بنشینیم برای آن چاره‌جویی کنیم و بالاخره راه‌حل پیدا کنیم. بحث‌هایی بود که بیشتر مربوط به نقش‌آفرینی‌های مدیریتی بود که یک مقدار به نظرم تأکید خاص شد، وَالا بقیه مطالب را تقریباً به صورت کلی پذیرفتند. پس آن بخش را هم شما ملحق کنید به کل آن جلسه این بخش هم دیده بشود.

محورهای بیانات حضرت ایشان هم که در ارتباط با آن نگرش کلان به موضوع زنان که یک بار دیگر مرور شد و جمع‌بندی شد و بحث‌های پیرامونی هم مثل مسئله حجاب را ایشان مجدد پرداختند. باز هم طبق همان مبنای خودشان راجع به اصل حجاب خیلی محکم اظهار کردند که خیلی بی‌مجامله و صریح، راجع به افرادی که رعایت نمی‌کنند باز همان شیوه همیشگی پدرانه و تربیتی که خب آن‌ها را باید به این شکل به آن‌ها نگاه کرد و نباید رمی به بی‌دینی و ضد انقلابی و امثال این‌ها کرد. آفاقی را که معمولاً ما در آن بحث‌های الگو قبلاً خدمت‌تان مباحثه کردیم و بحمدالله تشکیلات سند دارد، سند الگو در این ارائه‌ای که حضرت ایشان داشتند مجدداً همه‌‌ی آن تحکیم و تقریر شد بلکه نکته‌های تازه‌ای هم دارد که غنی‌سازی می‌شود ان شاءالله الرحمن.

 

برداشت‌های دانش‌آموزی از دیدگاه‌های رهبری

در محور جامعه دانش‌آموزی‌مان، حالا این سهم مربی‌ها است که در این بخش سهم بیشتری است چون جلسه یک مقدار جلسه نخبگانی بوده و بعضی از مباحث یک مقدار در آن سطوح مطرح شده اما برداشت‌های دانش‌آموزی از این جلسه باید هنرمندانه اتفاق بیفتد، یعنی از همه فصول یک برداشت مناسب بشود که این کار باید توسط خود بچه‌ها انجام شود. حالا لابد اکنون در جریان امتحانات هستند. ان شاءالله این مرحله که تمام بشود شما مقدمات را برای آن‌ها آماده کنید، تحریر و مباحثه از خود بچه‌های قرارگاه ملی شروع بشود بعد هم برای کلیه اعضاء به اشتراک گذاشته بشود و با این قصد که خود بچه‌ها کاملاً به این نگاه که آخرین دیدگاه‌های ارائه شده توسط حضرت ایشان هست کاملاً مجهز بشوند، یعنی از این جهت ما خیال‌مان راحت باشد که اعضای ما این‌ها را خواندند، مطالعه کردند، برداشت کردند مخصوصاً با آن ملاحظه‌ای که من عرض کردم یعنی با ملاحظه یک برداشت دانش‌آموزی که این را می‌شود با خود همین بچه‌ها هم مشورت کرد. بهترین جامعه مشورتی‌ ما هم همین اعضای قرارگاه ملی هستند که بخواهند از نگاه دانش‌آموزی باز مطالب را ببینند. اگر یک جاهایی نیاز به توضیحاتی دارد، یک جا نیاز به یک تبیین و تکمیلی دارد آن هم ان شاءالله اتفاق بیفتد، بعد هم به اشتراک گذاشته بشود برای کل بچه‌های شبکه ما و اعضای اتحادیه که یک رفت و برگشتی هم با بچه‌ها بشود که آن‌ها هم ان شاءالله به این مباحث مجهز بشوند.

 

فرهنگ‌سازی و ترویج حساب شده و به اندازه

نکته بعدی این است که ما باید به وسیله اعضاء این مباحث را فرهنگ‌سازی و ترویج کنیم، این هم نکته دیگری است که نباید بگذاریم دیر بشود. اکنون حال و هوا، حال و هوای مناسبی است، همین ولادت حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، روز زن، روز مادر، طرح این دیدگاه‌ها خیلی جدید است. یعنی جدید از نظر زمان منظورم است وَالا خب مباحث که بحمدالله مباحث محکمی است که دیدگاه‌های روشن حضرت ایشان را از قبل هم داشتیم. بنابراین ان شاءالله یک کار خوب و متفاوت از نظر تبیینی، ترویجی؛ حالا به چه روشی انجام بشود و در دسترس سایر بچه‌ها قرار بگیرد که این هم یک نکته‌ای است که باز شماها باید نظر بدهید، کمک بکنید، خود بچه‌ها هم در این زمینه ان شاءالله به میدان بیایند، یک کار قوی، متین و در عین حال یک ارائه جذاب و هنرمندانه و به اندازه شکل بگیرد.

این ایام نگرانی که من داشتم یک وقت‌هایی متأسفانه اتفاق افتاد، یعنی گزارش‌هایی گاهی از بعضی از گوشه و کنار کشور داریم خاطر‌تان است من در همان اوایل این قضایای اخیر گفتم ممکن است یک مواجهه‌های عجولانه‌ای صورت بگیرد، یک مقدار ممکن است در محیط‌های مدرسه‌ای دو قطبی‌سازی بشود یا احیاناً یک جاهایی ایجاد مثلاً درگیری و ناراحتی و این‌ها بشود، از همه این‌ها ما بچه‌ها را برحذر داشتیم، گفتیم نه، باید با مسئله مواجهه سنجیده، بردبارانه، عقلانی، و از نظر عاطفی هم عرض کردیم که شبکه ما باید سعی کند ارتباطات عاطفی‌اش را در محیط عمومی دانش‌آموزی مخصوصاً با این بچه‌های متفاوت باید حفظ کند تا بعد از فرو نشستن این غبار فتنه و یک مقدار کاهش التهاب‌ها، یعنی شرایط یک مقدار عادی‌تر بشود آن وقت شروع به کارهای تبیینی و ترویجی و امثال این‌‌ها کنیم، آن هم حساب شده و به اندازه. ولی بعضی از جاها متأسفانه خیلی با سرعت شروع کردند، مثل این که یک اتفاق خیلی عجیب و غریبی افتاده باشد، باید برویم لابد به مثلاً جامعه دانش‌آموزی پاسخ بگوییم، این‌ها گرفتار انحراف شدند باید انحرافات این‌ها را مثلاً هدایت‌ کنیم، درمان‌گری کنیم،‌ از این احساس وظیفه‌های این مدلی.

امیدوارم خیلی زیاد نباشد ولی هر مقدار باشد نگران کننده است که اگر این اتفاق بیفتد بعد برگشت دارد. یعنی به جای این که کار را پیش ببرد و محیط را اصلاح و مناسب کند اتفاقاً لج و لجبازی‌ها را دامن می‌زند، یک مقدار اصرار بر نشنیدن را در جامعه مخاطب افزایش می‌دهد. این نکته‌ای است که یک مقدار ما نگران بودیم، بعضی از خبرها حکایت از این است که متأسفانه یک چنین اتفاقاتی افتاده. غرض این که این چگونه ارائه کردن خیلی مهم است.

 

روش‌ها و ارائه‌ها هنرمندانه، آراسته و دلنشین باشد

این بحثی که ما همیشه با شما داریم بحث روش است. قرآن کریم روی احسان و حُسن و زیبایی خیلی اصرار دارد، انسان آن جا مراجعه می‌کند می‌بیند پروردگار متعال به این مسئله اصرار دارد. مؤمن متقی مجاهد حالا همه صفت‌ها را دارد، با همه این‌ها خدای متعال او را محسن می‌خواهد. محسن می‌خواهد یعنی یک حرف تازه‌ای دارد وَالا خب این که در خود عناوینی مثل مؤمن و متقی و مجاهد و امثال این‌ها هست. علاوه بر این‌ها روی تعبیر محسن خدای متعال آن وقت اصرار دارد. آن وقت بحث احسان و محسن و محسنین یک بابی است که در قرآن کریم گشوده می‌شود، عمدتاً ناظر به مسئله زیباسازی، حوزه‌ زیبایی‌شناسی و این که روش‌ها در ارائه مضامین مؤمنانه، در ارائه شیوه‌های پارسایی و امثال این‌ها، این مهم است که آراسته باشد، دلنشین باشد. وَالا یک وقت‌هایی ما یک موضوعاتی را که موضوعاتِ عالیِ عقل‌پسند است، این قدر بد مطرح می‌کنیم، این قدر زشت مطرح می‌کنیم که جامعه مخاطب از اصل قضیه زده می‌شود. خیلی وقت‌ها این‌طوری است که گاهی در ارتباط با مثلاً موضوع حجاب همین اتفاق افتاده که حالا از اتفاق امروز هم یک مناسبتی هم دارد ظاهراً هفده دی روز آن کشف حجاب رضاخانی است، امروز از این جهت یک روز تلخی است در تاریخ کشور ما.

در ارتباط با همین موضوع هم شما ملاحظه می‌کنید می‌بینید که یک موضوعی با این همه ابعاد پرحکمت، ابعاد عقلانی با این همه جلوه‌ها، جلوه‌های حکیمانه و زیبایی‌هایی که در خودش دارد بعد می‌بینید که ما موضوع را گاهی به شکلی مطرح می‌کنیم که نه تنها طرف مثلاً پذیرش نکند بلکه احیاناً یک مواجهه‌های نامناسبی هم داشته باشد. این‌ها خیلی بحث‌های روش، روش‌های مناسب، روش‌هایی که طرف در آن احساس اقبال نسبت به موضوع پیش بیاید، این هم فراوان مورد تأکید است.

جلسه حضرت آقا خیلی قشنگ بود، حقیقتاً خیلی دلپسند بود. ایشان هم با طیب خاطر شنیدند، خیلی هم شسته و روفته به تفصیل مطالب را به جوانب آن پرداختند، خیلی فوق‌العاده، سرودی که آن جا ارائه شد چقدر قشنگ بود، حتی من دیدم این صحنه‌آرایی‌هایی که در بیت شده بود روی ستون‌ها و آن گل‌ها و روی خود آن صحنه پشت سر حضرت ایشان روایتی که نوشته بودند و رنگ‌بندی که اتفاق افتاده بود خیلی جالب بود. یعنی جلسه از هر جهت واقعاً چسبید، الحمدلله. منتها خب در یک جلسه یک ارائه است، ارائه نخبگان. حالا مثلاً‌ ما یک دفعه بیاییم مطالبی که در آن جلسه هست بگیریم یک بنرهای خیلی بزرگی مثلاً درست کنیم بزنیم در مدرسه. اخیراً در ارتباط با شهید سلیمانی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه) دیدم که مثلاً در بعضی از ادارات عکس‌های خیلی بزرگی نصب شده، این‌ها خیال می‌کنند مثلاً هرچه این بنری که می‌زنند بزرگتر باشد لابد بیشتر تبلیغ می‌شود. این‌ها زدگی می‌آورد. یعنی کار هنرمندانه نیست. بنشینند محاسبه کنند ابعاد مسئله را، ذهنیت جامعه مخاطب را، زاویه دید را، کجا قرار بگیرد، به چه کیفیتی باشد. مثلاً ما چون اداره فلان هستیم یک پولی هم برای این کارها داریم روابط عمومی‌ ما هم شروع می‌کند دو بنر بزرگ دم در اداره‌مان می‌زند می‌خواهیم بگوییم ما هم جزو سلیمانی‌ها هستیم. این روشی است که آن تأثیر مناسب را ندارد، احیاناً یک مقدار زدگی هم می‌آورد. در کنارش حاشیه و سؤال و این چیزها هم پیش می‌آید.

در هر صورت این قسمت یک مقدار ارائه‌های حساب شده، به اندازه، هنرمندانه، بعضی از موضوعاتش را باید صریح و شفاف برجسته کرد، ارائه کرد. بعضی از موضوعات را باید گذاشت در لفافه، بعضی‌ها را باید یک جلوه‌های هنری روی آن گذاشت. خیلی کارهای متنوعی است که می‌شود انجام داد و آن سرود هم خیلی قشنگ بود. من نرسیدم ببینم چه کسی کار کرده بود. هم متن آن را آقا پسندید، هم آهنگش را. خیلی چیز شسته و روفته‌ای بود، آن بچه‌ها هم خیلی قشنگ خواندند. واقعاً ارائه‌شان خیلی قوی و درجه یک بود. هر کسی سروده، بچه‌هایی که خواندند دست‌شان درد نکند. خدا را شکر ان شاءالله از این فرصتی که برای همه ما به لطف خدای متعال به وجود آمده استفاده کنیم و بچه‌های انقلاب قدر بدانند، بچه‌های انجمن، شماها، مربی‌ها، معلم‌ها، جامعه مؤمنین، انقلابی‌ها، بالاخره این‌ها بیایند میدان از این ظرفیت خوب استفاده کنند ان شاءالله.

 

ذکر کثیر خدا را فراوان یاد کنید

بحث ما در ارتباط با قواعد عمومی جهاد اکبر بود. خدا را شکر بحث‌های اساسی در محور قواعد عمومی در جلسات ارائه و مطرح شده. ما چند نکته داریم که تبصره‌های خیلی مهمی هستند بر مباحثی که گذشت. یعنی بعضی‌هایش جنبه تکمیلی دارد برای بحث‌ها، بعضی‌هایش جنبه تأکیدی دارد.

یکی از نکته‌ها که باید به امید خدای متعال در محور قواعد عمومی جهاد اکبر به آن بپردازیم این جا محاسبه می‌شود. یکی از پیش‌ران‌ها است و خیلی کمک بزرگی می‌کند به سرعت و به قوت انسان سالک، یعنی کسی که دارد این وادی خودسازی را سِیر می‌کند او را خیلی هم به قوت سِیرش، هم به سرعت سِیرش می‌افزاید، هم در صیانت و حفظش به او کمک می‌کند. آن عبارت است از مسئله ذکر کثیر، ذکر و یاد پروردگار متعال، آن هم با وصف کثرت. می‌گوییم ذکر کثیر، یعنی فراوان. این کلمه کثرت از خود قرآن کریم استفاده می‌شود «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيراً * وَ سَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَ أَصيلاً»[1]، این خیلی فرمان روشنی است که خدای متعال فرمان می‌دهد به جامعه مؤمنین که خدا را فراوان یاد کنید «اذکر الله ذکراً کثیراً» آن وقت هم صبح، هم شام. این جا یکی از مصادیق ذکر عبارت باشد از تسبیح که این جا «و سبحوه بکرةً و اصیلاً»، «بکره» می‌شود آغاز روز، «اصیل» هم می‌شود پایان روز، یعنی در واقع این طرفین روز را از یاد خدای متعال آن هم به وصف تسبیح منور کنید. آن فرصت‌‌ها را برای خودتان الهی کنید. خیلی سرمایه بزرگی است که در دسترس ما قرار گرفته و به تعبیر من خیلی خدای متعال افتخار داده به بنده‌‌هایش که این امکان توجه به او را در اختیارشان قرار داده. هم ظرفیتش را داده، هم سرمایه‌های درونی‌اش را داده.

 

قلب انسان کانون ذکر است

قلب انسان کانون ذکر است و خداوند تبارک و تعالی محیط قلبی انسان را که آن در واقع بخش شهودی عاطفی روح ما است؛ روح ما سه مرتبه دارد، مرتبه نفس، بعد مرتبه عقل است، بعد هم مرتبه قلب است. نفس خیلی نزدیک است به محیط جوارح انسان، یعنی می‌شود روح ما، آن جایی که در تماس خیلی نزدیک با جسم ما قرار می‌گیرد اسمش می‌شود نفس. از این که می‌روید بالاتر در یک مرتبه بالاتر، جایی است که محیط درک کلیات و اندیشه‌ورزی و تفکر است. از این مرحله بالاتر قلب است که کارش شهود است یعنی اگر کار عقل ادارک است، کار قلب شهود است. این می‌فهمد او می‌بیند، آن مرحله رؤیت و مشاهده است. حالا این‌ها بحث‌های فنی دارد من الان کاری به آن ندارم، آن که می‌خواستم این جا عرض کنم این است که قلب که دیگر اوج قلّه‌ی حقیقت انسانی محسوب می‌شود، این جا کانون ذکر است یعنی ذکر مربوط به قلب انسان است. توجه قلبی انسان به ساحت قدس پروردگار متعال، این توجه می‌شود ذکر.

این خیلی امکان بزرگی است که خدای متعال در اختیار ما گذاشته. حالا چه ابعادی دارد، چه آثاری دارد، چه برکاتی دارد، چه نتایجی دارد، دنیایی چگونه، آخرتی چگونه، خودش یک بحث مستقل مفصلی است که حالا من الان نمی‌خواهم وارد این بحث بشوم یک وقتی لازم باشد خوب هم هست انسان به آن بپردازد.

 

گنجینه‌ای‌ عرشی

برای دانستن عظمت ذکر الهی کافی است که ما یادمان بیاید که خداوند تبارک و تعالی یاد ما را نسبت به خودش در این سطح مطرح می‌کند که فرمود «فَاذْكُرُوني‏ أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لي‏ وَ لا تَكْفُرُونِ»[2] که می‌دانید این آیه از گنج‌های باعظمت قرآن کریم است. یکی از آیاتی که در آن یکی از گنجینه‌های عرشی مطرح شده این آیه است. خیلی آیه عجیبی است. اگر تصور کنید انسان می‌خواهد از شوق جان بدهد یعنی واقعاً حق است که انسان از سر شوق همان جا جان بدهد، بیفتد، قالب تهی کند، این قدر در این آیه شوق هست که خدای متعال دارد به بند‌‌ه‌اش می‌گوید که تو از من یاد کن من یادت می‌کنم. چقدر عجیب است این آیه. «فاذکرونی اذکرکم» یعنی این توجه شما چه اثری دارد؟ می‌فرماید اثر آن این است که من هم از شما یاد می‌کنم. و حالا این یاد خدای متعال نسبت به بنده یعنی چی،‌ این خودش دیگر یک عالمی دارد. ولی اصل مسئله را شما تصور کنید که چقدر بزرگ و باعظمت است، این امکانی است که خداوند تبارک و تعالی در اختیار بنده‌های خودش قرار داده.

 

یاد خدای متعال روح زندگی است

نقطه مقابل ذکر غفلت است. در فرهنگ قرآنی همه خیرات مربوط به حالت ذکر است و همه شرور مربوط به حالت غفلت است. یعنی همه این اشکالاتی که در سطوح مختلف زندگی انسان‌ها پیدا می‌شود منشأ این‌ها عبارت است از غفلت، غفلت خیلی چیز کریه و تاریک و متعفنی است. غفلت، روی گرداندن از خدای متعال به منزله تاریکی است «ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ»[3].

اما ذکر از جنس نور است، از جنس روشنایی است، یک فضای روشنی را در محیط جان انسان به وجود می‌آورد. می‌شود در یک کلمه گفت که اصلاً روح زندگی است. روح زندگی، حقیقت حیات، طعم حیات و آن حلاوت زندگی به یاد خدای متعال است. در باب ذکر خوش به حال آن کسی که در جریان زیست این جهانی‌اش سهمش از ذکر فراوان باشد. ما در باره همه موضوعات حد و مرز داریم، یعنی اندازه گذاری شده، هر فضیلتی را شما اسم ببرید یک اندازه دارد که از آن اندازه که بیشتر بشود می‌گویند نه، یعنی یک حدی دارد که در آن حد نگهداری می‌شود. امام صادق (علیه‌السلام) فرمودند ذکر اندازه ندارد. یعنی هر چقدر که شخص بتواند بهره‌مند بشود باز میدان برای او فراهم است. لذا از واژه کثیر هم استفاده شده، از واژه دوام هم گاهی استفاده شده. مثلاً در باره مؤمن می‌گویند «المؤمن دائم الذکر» مؤمن دائماً توجه است، این «المؤمن» یعنی آن که به حقیقت ایمان رسیده. یعنی ایمان در محیط وجود او مستقر شده این دائماً در حال توجه به پروردگار متعال است. می‌گوید خوشا آنان که دائم در نمازند. چون یک حالت توجه در آن‌ها وضع خاصی پیدا می‌کند. این اصل ذکر هم که هم‌چنان عرض کردیم یک حقیقت قلبی است، اما می‌تواند در بخش‌های دیگری از لایه‌های سطحی‌تر شخصیت انسان هم بروز و جلوه و تجلی داشته باشد که شاید بشود گفت یکی از آن جلوه‌های ویژه‌اش ذکر لسانی و زبانی است.

آن چیزی که می‌تواند کل عملیات خودسازی و محیط اقدام را در انسان پشتیبانی کند یا به عبارتی می‌شود گفت پشتیبان اصلی انسان در سیر و سلوک همین یاد خدای متعال است، همین ذکر است. یعنی پشتیبان و پیش‌برنده فوق‌العاده‌ای است.

 

اهمیت و توجه روزانه به ذکر لسانی

یک نکته همین مسئله استفاده از ذکر لسانی است. ذکر لسانی یک بحث فنی دارد که انسان مثلاً یاد خدای متعال را به زبانش جاری کند، به زبانش که جاری کند می‌تواند یکی از راه‌های تلقین قلبی باشد. گاهی وقت‌ها قلب شما خدای متعال را یاد می‌کند، این منعکس می‌شود در لایه‌های شخصیتی شما به زبان‌تان جاری می‌شود. یعنی این چشمه از آن جوشیده حالا این مثلاً به لب‌های شخص رسیده و از زبان او دارد جاری می‌شود. گاهی وقت‌ها یک مسیر عکس هم داریم. یعنی گاهی راه این که قلب شما متذکر بشود زبان است. یعنی مثلاً شما به زبان‌تان نام پروردگار متعال را می‌آورید، تکرارش می‌کنید، در این تکرار دارید به قلب‌تان تلقین ذکر می‌کنید، یعنی آن توجه قلبی را برای خودتان به وجود می‌آورید. بنابراین این فرض بسیار مهم است. لذا ذکر لسانی از این جهت دارای اهمیت است. یعنی ذکر لسانی که جهت‌گیری آن رسیدن به همان روشنایی قلبی و توجه باطنی باشد. حالا دیگر از بین نام‌های زیبای پروردگار متعال انسان متناسب با حالش و شرایطی که دارد انتخاب کند و آن‌ها را تکرار کند به زبانش بگوید، خود مثلاً این «یا الله» گفتن، چقدر قشنگ است و این را تکرار کند بر قلب خودش. «یا رحمان، رحیم، کریم، حلیم، غفور، شکور، قریب، مجیب»، این‌ها اسمایی است که از اسم‌های زیبای پروردگار متعال و عزیز ما است.

بنابراین یک مسئله عبارت است از این که انسان بتواند از این ظرفیتی که در اختیارش هست استفاده کند. دعا از همین قبیل است که انسان ادعیه‌ای که وارد شده این‌ها را در یک فرصت‌های خوبی بخواند، باز با آن‌ها این حالت توجه را در خودش تقویت کند، مخصوصاً دعاهایی که از ائمه هدی (علیهم‌السلام) وارد شده مثل صحیفه مبارکه سجادیه و امثال این‌ها. این در برنامه زندگی انسان باشد. یعنی این‌طور نباشد که مثلاً حالا یک وقت‌های خیلی خاصی تا چه بشود، جاری زندگی ما باشد. یعنی روز بدون صحیفه، روز بدون دعا بر شما هیچ وقت نگذرد. مثل آن جلسه قبل که گفتم روزی بدون اشک در ساحت قدس ربوبی بر انسان نگذرد، با توضیحی که عرض کردیم. روزی بدون دعا، دعا هم به همین معنا که انسان قلباً چیزی را از خداوند تبارک و تعالی بخواهد و این فرصت گفتگوی با حضرت حق را، از آن سهم داشته باشد. یا تلاوت قرآن کریم، بالاخره قرآن کتاب ذکر است «وَ الْقُرْآنِ ذِي الذِّكْرِ»[4] قرآن خودش را این‌طور معرفی می‌کند. یا فرمود «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ»[5] اصلاً اسم قرآن کریم ذکر است. چون انسان را متوجه می‌کند، در او این توجه به خدای متعال را، توجه به حقایق عالم را، توجه به عالم ملکوت را، توجه به ابدیت را، توجه به نعمت‌های خدای متعال را، توجه به خطاها، اشتباهات، نقص‌ها، کمی‌ها و کاستی‌هایی که انسان به آن مبتلا است، این‌ها را در انسان به وجود می‌آورد. حالا شما می‌روید به محضر قرآن کریم برای شما بارش ذکر است. این که حتماً انسان هر روزش از قرآن کریم سهم بگیرد، یعنی یک سهمی از تلاوت، بالاخره یک صفحه، دو صفحه، پنج صفحه، بیشتر، کمتر، هر چقدر که برای او میّسر باشد، این‌ها در دستور کارش باشد. این‌ها پشتیبانی‌های ویژه از انسان خواهد کرد. این می‌شود آن فصل ذکر لسانی.

یک اذکاری هم هست که جزو مشهورات است. مثل تسبیحات حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) که از مصادیق ذکر کثیر بعد از نمازها شمرده شده. امام باقر (علیه‌الصلوةوالسلام) یک روایتی دارد که این را فرمودند ذکر کثیر است، این تسبیح حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) را حضرت فرمودند «من الذکر الکثیر». یعنی از مصادیق آن یاد فراوان محسوب می‌شود. حالا چه کیمیایی هست در این ذکر نورانی و چه اشراق فاطمی در آن هست و برکتی که حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به این ذکر داده با این که به حسب اندازه خیلی مفصل و طولانی و این‌ها نیست ولی بالاخره آن کیفیت ویژه و تأثیر خاص خودش را دارد. پس این هم یک نکته است که باید این در دستور کار ما باشد.

 

نماز، معجون ذکر قدسیِ عرشیِ الهی

شاید اگر بخواهیم یک ترکیبی از همه اذکار را راجع به آن صحبت کنیم که یک معجون قدسیِ عرشیِ الهی محسوب می‌شود، عبارت است از نماز که دیگر خداوند تبارک و تعالی در نماز همه این چیزها را قرار داده. یعنی همه نیازهای ذکری انسان را در یک وعده خیلی خوش‌پخت قرار داده و بالاخره نماز دست‌پخت خود خدای متعال است. یعنی یک وعده خیلی کامل، خیلی خوش عطر، خیلی کامل با ترکیب‌های بدیع و دقیق، این در دسترس ما است بلکه بر ما واجب شده، واجب دارد، مستحب دارد و این که بالاخره همه روزهای ما، اطرافش با نماز منور باشد، این تدبیر خاص الهی است. رسیدگی به نماز، کیفی‌سازی نماز، غنی‌سازی نماز از جهت حضور قلب، از جهت آن توجهات باطنی این باید دستور کار دائمی همه ما باشد چون در نماز اسماءالحسنی هست، قرآن هست، دعا هست، توجه به اولیاء خدا هست که یکی از صدرنشین اذکار صلوات بر محمد و آل محمد (سلام‌الله‌علیهم‌اجمعین) است، تسبیحات با آن ترکیب خاصش هست، خیلی نماز فوق‌العاده است. ترکیب می‌شود با حالات انسان در قیام و در رکوع و سجده و تشهد و خیلی فوق‌العاده است نماز، خیلی باید قدر بدانیم و به نمازهایمان ان شاءالله برسیم و اهتمام داشته باشیم.

خانم‌ها هم در ایامی که نماز از آن‌ها برداشته شده خودشان را از مضامین و حقایقی که در نماز هست در اوقات نماز محروم نکنند. یک مقداری آن جا به آن‌ها آزادباش داده شده که خودشان انتخاب کنند، آن وقت این‌ها سعی کنند که این سهم خودشان را از یاد پروردگار متعال، آنچه که در وعده‌های نماز قرار داشته این‌ها را حتماً بهره‌مند باشند ان شاءالله الرحمن.

قرآن هم می‌فرماید «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»[6] یعنی می‌گوید کمک بگیرید. خیلی جالب است. «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»، آن صبر را بعضی معنای عام می‌گیرند، بعضی معنای خاص می‌گیرند که می‌گویند روزه. چون از اسامی روزه هم صبر است. می‌گویند که «وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ» یعنی از نماز و روزه‌تان کمک بگیرید برای جهاد با نفس و ورود به این مجاهدت سخت. در رویایی با این نفس کذایی و اعداء عدو و شیاطینی که آن جا هستند شما باید مرتب تجهیز بشوید. میدان درگیری خیلی پیچیده است. شما باید دائم توان بگیرید، تجهیز بشوید، قوت بگیرید بتوانید دوام بیاورید، باید بتوانید جلو هم بروید. یعنی هم دوام بیاورید هم بتوانید حرکت رو به جلو داشته باشید. این‌ها بهترین کمک کننده‌ها است که باید در دستور کار ما باشد.

 

هم‌نشینی با اهل ‌ذکر

چند نکته دیگر اگر بخواهیم به آن اضافه کنیم یکی عبارت است از مسئله «حلقات الذکر» است، مجالس ذکر است. خیلی روی آن تأکید شده، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در یک روایتی دارند که فرمود «علیک بمجالس الذکر» یعنی آن جلساتی که در آن یاد خدای متعال است، مناجات است، یاد اولیاء خداست، یاد حقایق قدسی است، انسان به آن جاها برسد و از آن محیط حلقه ذکر بهره‌مند باشد. به همین ترتیب هم هم‌نشینی با اهل ‌ذکر توصیه است. با آدم‌هایی که این‌ها از یاد خدای متعال بهره‌مند هستند، جان‌شان جان روشنی است، دیده‌ور هستند، و اهل تماشای حقایق قدسی هستند، با عالم فرشتگان رفت و آمدی دارند، نفس پاکی دارند، حال خوشی دارند. انسان‌ با این‌ها مراوده داشته باشد، هم‌نشینی با آن‌ها توصیه شده که فرمود «وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدُونَ وَجْهَهُ...»[7] تو خودت را محکم نگه دار با کسانی که این‌ها صبح و شام با عالم بالا ارتباط دارند، ارتباط خالصانه و تمیز دارند. یعنی جان‌های روشنی هستند، شما با این‌ها باید نشست و برخاست کنید و جلیس آن‌ها باشید.

آن روایت مشهور هم هست که از حضرت عیسی بن مریم (علی‌نبینا‌وآله‌علیهم‌السلام) نقل شده که از حضرت پرسیدند «مع من نجالس» یکی از حواریون از حضرت پرسید که ما با چه کسی نشست و برخاست کنیم؟ حضرت فرمودند با کسی که «من یذکرکم الله رؤیته» کسی که شما او را ببینید به یاد خدا بیفتید. بعضی‌ها این‌طور هستند، انسان‌ها آن‌ها را می‌بیند توجه پیدا می‌کند به خدای متعال. ویژگی دیگر «و یزید فی علمکم منطقه و یرغبکم فی الآخرة عمله» عمل او باعث شود که شما ترغیب بشوید به آخرت. و سخن او باعث شود که علم شما افزایش پیدا بکند. فرمودند با یک چنین کسی نشست و برخاست کنید. غرض این توصیه می‌شود، این‌ها کمک کننده‌های سلوکی ما هستند.

 

ذکر خفی آمیخته با تضرع

ذکر خفی خیلی مورد تأکید قرار گرفته. قرآنی‌اش این است فرمود: «وَ اذْكُرْ رَبَّكَ في‏ نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خيفَةً...»[8] این تأکید که فرمود پروردگار خودت را در جان خودت «فی نفسک» یاد کن، آن هم یادی آمیخته با تضرع. تضرع و پنهانی یعنی در آن خلوت‌خانه وجود خودت از حضرت حق تبارک و تعالی یاد کن. و در بیان امام سجاد (علیه‌السلام) هم هست که «و آنسنا بالذکر الخفی» می‌گوید خدایا ما را با یاد پنهانی خودت مأنوس کن. چقدر درخواست قشنگی است.

 

هر چیزی را بهانه یاد خدای متعال قرار بدهید

نکته دیگر این است که طبق قاعده ذکر کثیر، انسان سعی کند هر چیزی را بهانه یاد خدای متعال قرار بدهد. هنر انسان مؤمن از رهگذر زیست مؤمنانه‌اش این است که هر چیزی را بهانه کند برای توجه به خدای متعال. اگر شما روی این خط حرکت کنید من به شما عرض می‌کنم به لطف حضرت حق تبارک و تعالی در تمام زندگی‌تان شما نشانه‌های الهی را خواهید دید و در همه لحظه‌ها می‌توانید بهانه ذکر داشته باشید. چون محیط ما پر از یاد خدا است، به شرط این که ما فقط گوش‌مان را باز کنیم، شنونده خوبی باشیم، چشم‌مان را باز کنیم ببیننده خوبی باشیم، درِ فهم خودمان را باز کنیم دریافت کننده خوبی باشیم. و ان شاءالله محیط قلب ما متذکر به یاد خدای متعال باشد. غرض این که این در محیط ما هست. حالا همین جایی که ما نشستیم چقدر وسیله ذکر هست. همین الان در همین جلسه ما، سراسرش ذکر و یاد است. بیرون می‌روید همین طور، آسمان همین طور،‌ زمین همین طور. هر کسی را که انسان می‌بیند یک آیت‌اللهی است. این‌طور شما نگاه کنید، این کیست،‌ از کجا آمده، چه‌طور خلق شده، چه کسی او را آفریده؟ این دارد می‌‌بیند، دارد می‌فهمد، دارد می‌شنود، دارد راه می‌رود، دارد تصمیم می‌گیرد. از کجا؟ از آحاد آدم‌هایی که آدم می‌بیند تا موجوداتی که خدای متعال خلق کرده. از یک دانه گل، از یک دانه میوه.

انسان گاهی برای او عادی شده، مثلاً شما در یک میوه‌فروشی که می‌روید آن جا یک نمایشگاه بزرگی از آیات الهی است ولی همه می‌روند که بخرند و بخورند. هیچ کس نگاه نمی‌کند از این منظر که ببیند که از یک آب و از یک خاک خداوند تبارک و تعالی چه آفریده؟ برای اهلش یک رؤیت آن جا اتصال به ملأ اعلی است. ولی ما نگاه‌مان فقط نگاه حیوانی است، تازه گاهی توصیف هم می‌کنیم چقدر این‌ها قشنگ هستند، چقدر فلان هستند، چقدر گران هستند و خب حالا چه‌طور بخریم؟ کدام را بخریم؟ بعد از همان اول که آدم می‌خرد حواسش به خوردن است. اما انسان الهی هر چیزی را که می‌بیند اول عقل و جانش می‌نوشد. خب این یک دانه سیب را شما نگاه کنید چه کرده خدای متعال. یک دوستت دارم بزرگ روی آن، در وجودش نوشته این را تحویل شما داده، گذاشته جلوی چشم شما. هم قدرت‌نمایی است، هم مهر‌نمایی است، هم مهر خداست، هم قدرت خداست، هم حُسن خدا است، هم زیبایی خدا است.

 

انسان لوح فشرده عالم کبیر است

اگر شما یک جایی هم باشید که هیچ کس و هیچ چیزی هم نباشد خودتان بزرگترین نشان خدای متعال هستید برای خودتان. ببینید خدای متعال چه کرده در وجود هر کسی برای او. الله اکبر، العظمة لله. گفت «أ تزعم أنّک جرمٌ صغیرٌ و فیک انطوی العالم الأکبر» تو خیال کردی همین پنجاه کیلو، شصت کیلو، هفتاد کیلو، این هستی؟ در حالی که خداوند تبارک و تعالی در وجود تو عالم کبیر را فشرده‌سازی کرده. عوالم هستی در وجود انسان فشرده‌سازی شده، انسان لوح فشرده است. بعد قرآن کریم می‌گوید «وَ في‏ أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ»[9] شما تا حالا خودتان را این‌طور ندیده بودید. و چی دیده بودی تا حالا...!؟ این وجود شما آینه خدای متعال و آیت حق تبارک و تعالی است. بزرگترین آیه خدا نزد هر کسی خودش است. آن وقت آدم وسط این همه ذکر غافل باشد، چقدر این بد است یعنی در یک ذکرباران وجودش خشک باشد. در یک نورباران وجودش تاریک، کهنه، مندرس باشد.

 

توصیه بر ذکر عملی

و نکته پایانی در این باب مسئله ذکر عملی است. استاد ما مرحوم آیت‌الله‌العظمی بهجت (اعلی‌الله‌مقامه‌الشریف)، ایشان از همین تعبیر استفاده می‌کردند می‌گفتند ذکر عملی. در روایتی است از امام باقر (علیه‌السلام) «هُوَ أَنْ يَذْكُرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عِنْدَ الْمَعْصِيَة» آن جایی که انسان یک وقت خدای نخواسته وسوسه می‌شود برای انجام گناه، توجه کند به پروردگار متعال. آن توجهی که بازدارنده باشد، این ذکر عملی است و شاید بشود گفت از بسیاری از یادهای دیگر، این اهمیتش خیلی بیشتر است. بعد حضرت در ادامه فرمودند «فَيَحُولُ ذِكْرُ اللَّهِ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ تِلْكَ الْمَعْصِيَةِ» این جا این یاد خدای متعال بین او و آن گناه فاصله ایجاد می‌کند و این همان سخن خدای متعال است که «إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون‏»[10]، فرمود اهل تقوا این‌طور هستند که وقتی از ناحیه شیطان وسوسه می‌شوند آن جا به خودشان می‌آیند، «تذکروا» یاد خدای متعال که من در حضور حق‌ هستم. بعد این باعث می‌شود که آن‌ها به بصیرت می‌رسند و از افتادن در آن دام شیطانی حفظ می‌شوند.

می‌شود گفت که یکی از اصلی‌ترین پشتیبان‌ها در ارتباط با سیر و سلوک و جهاد با نفس و خودسازی در آن کلمه ویژه‌ای که داریم، عبارت است از همین یاد خدای متعال که این را باید انسان در برنامه‌های خودش داشته باشد.

 

پیش‌برندگی سِیر و سلوک با تقویت فکر و جسم

اگر بخواهیم دو جمله دیگر عرض کنیم یکی عبارت است از تقویت فکر، یکی‌ هم عبارت است از تقویت جسم. یعنی از جمله چیزهایی که در کار سلوکی و در این خودسازی بسیار کمک کننده است یکی آن تقویت فکر است، انسان از نظر اندیشه، اندیشه‌ورزی، قوت فکر واقعاً خودش را تقویت کند. و یکی هم از لحاظ جسم است، انسان جسمش جسم چابک، سالم، قوی و ورزیده‌ای باشد. این هم خیلی کمک می‌کند برای سیر و سلوک. این‌ها یک مقدار بیشتر با تقویت فکر و تقویت ذکر شناخته شده است، ولی یکی هم خود جسم است. به لطف خداوند تبارک و تعالی یک بدن چابک، قوی، ورزیده، خیلی پیش برنده است در کار عبادت، در کار بندگی،‌ در کار خدمت به خلق،‌ در نماز، در سحرخیزی، هرطوری که شما حساب کنید کمک بسیار بزرگی است که یک مقدار از این جهت‌ها هم متأسفانه ما از آن غافل هستیم و انسان هم خیلی آسیب می‌بیند. یک بخش هم که همان تفکر است.

اگر توفیق بود ما جلسه آینده یکی دو جمله را یک ورزی بدهیم، یک چند جمله‌ای در اطرافش ان شاءالله صحبت کنیم بعد به لطف خدا برویم سراغ فصل بعدی مباحثات‌مان که یک جمع‌بندی بشود و ان شاءالله فصل بعدی خدمت‌تان تقدیم بشود.

 

سؤالات مخاطبین

مصونیت در برابر وسوسه‌های شیطانی با یاد خدا

سؤال: خانم کریمی از میبد پرسیدند که وسوسه‌های شیطانی باعث تغافل می‌شود چطور با این وسوسه‌ها مبارزه کنیم؟

پاسخ: کلمه تغافل را نمی‌شود این جا استفاده کرد. تغافل به معنای خود را به غفلت زدن و ندیدن است. به این می‌گوییم تغافل، مثل این که مثلاً بچه ما دارد یک کار اشتباهی می‌کند بعد ما به عنوان یک شگرد تربیتی تغافل می‌کنیم به روی او نمی‌آوریم، تا بعد بنشینیم فکر کنیم که چه کار باید کرد. چون آن جا اگر او متوجه بشود که ما مثلاً متوجه شدیم ممکن است یک حشمتی، یک چیزی که بین ما و او هست آسیب ببیند. این جا کلمه تغافل استفاده می‌شود. یا مثلاً در خیلی از مسائل اجتماعی انسان باید خودش را به ندیدن و نشنیدن بزند. گاهی برای حفظ خودمان، گاهی هم برای حفظ دیگران. از این به عنوان یک شگرد استفاده می‌شود.

اما یکی از راه‌های مبارزه وسوسه‌های شیطانی ذکر است. نص کلام الهی است «إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ...»[11]، «طائفٌ من الشیطان» یعنی همین هجمه وسوسه‌های شیطانی است، «تَذَكَّرُوا» این جا باید به یاد خدای متعال بیفتند و به این ترتیب یک نوع صیانت و مصونیتی در انسان‌ها در برابر شیطان به وجود می‌آید. یعنی آن خط آتش، آن فایروال به نحوی ذکر است. یعنی یاد خدای متعال است که نمی‌گذارد این وسوسه‌های شیطانی و این ویروس‌ها بیاید وارد محیط شخصیت انسان بشود. این «مسّهم» هم این است، یعنی همان اول وسوسه، «تذکروا». شیطان وقتی کارش پیش می‌رود که شما به او میدان بدهید. وسوسه وقتی تداوم پیدا می‌کند احتمال تأثیرش خیلی زیاد می‌شود. هنر انسان مؤمن این است که در اولین مساس یعنی «إن مسّهم» همین که شروع کرد آن وسوسه شیطانی به او اصابت کرد همان جا آن آتش را روشن کند و نگذارد که شیطان از این خط عبور کند، «تذکروا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ» این را آن وقت یاد خدای متعال، توجه به حضرت حق می‌خواهد. خیلی از این‌ها تمرین‌ است، انسان باید در بخش‌های مختلف زندگی‌اش تمرین کند و بتواند ان شاءالله خودش را از وسوسه‌های شیطانی به سلامت نگه دارد.

 

اذکار، قواعد و الزامات آن

سؤال: خواهر بزرگوارمان خانم شیری از استان همدان در خصوص اعداد اذکار پرسیدند و چطور متوجه بشوند که اعداد واقعی هر ذکر کدام است و آیا به نفس خودمان برمی‌گردد، نفس متوجه می‌شود یا رکن خاصی دارد؟

پاسخ: اگر ذکر توصیه شده توسط اولیاء خدا باشد که صدرنشین آن همین تسبیح حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) است، خیلی معلوم است که دقیقاً شما باید چی و به چه تعداد بگویید. هر جا که تعداد مطرح شده باشد ما باید به آن تعداد و عدد دقیقاً التزام داشته باشیم، یعنی نباید کم و زیادش کرد، عین آن، آن تأثیر ویژه را خواهد داشت. این راجع به آن جاهایی است که عدد دارد. مثلاً می‌گویند که شما بعد از نماز صبح‌ هفت بار مثلاً با «بسم الله»، «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» بگویید. یا مثلاً یک روایت هست که صد بار صلوات فرستاده بشود. یا هفتاد بار استغفرالله گفته بشود. آن جایی که عدد وارد شده، هم ترتیب آن مهم است هم عدد مهم است.

اما مواردی که نه، عدد نیست، انسان مثلاً یکی از نام‌های خدای متعال را برای خودش تکرار می‌کند، یک عدد خاصی ندارد، مثل این که فرض بفرمایید در روایت دارد که شما هر وقت در شرایط خیلی سختی قرار گرفتید خواستید از آن شرایط نجات پیدا کنید «یا رئوف» و «یا رحیم» زیاد بگویید. بعد حضرت فرمودند «أکثر من قول یا رئوف یا رحیم» این أکثر یعنی زیاد بگویید. مثلاً نگفتند بیست، سی، صد یا دویست مرتبه بگویید. یعنی هر چقدر می‌توانید از این نام‌های زیبای پروردگار متعال بهره‌مند بشوید.

می‌ماند بعضی از عددهایی که یک کسانی توصیه می‌کنند، یعنی ربطی به روایات و کلمات معصومین و اولیاء خدا (سلام‌الله‌‌علیهم‌اجمعین) ندارد. مثل این که در بعضی از کتاب‌ها اذکاری هست مثلاً فلان آیت‌الله، فلان عالم ربانی مثلاً می‌گفته فلان ذکر را شما این قدر مثلاً بگویید. این‌ها ربطی به من و شما ندارد. این‌ها چون قواعد خاص خودش را دارد، ناظر به افراد خاصی است، در شرایط خاصی است، آن‌ها را کاری نداشته باشید. آن چیزی که برای من و شما مهم است اصل توجه قلبی است.

در ذکر لسانی هم هم‌چنان که عرض کردم تلاوت قرآن است، ادعیه است، اذکار عمومی مثل همین تسبیحات حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) که با عدد خاص است، مثل صلوات که هم با عدد داریم، هم بی‌عدد داریم، همه جوره. این‌ها چیزهایی است که پیش‌برنده است و استغفار در بین این‌ها خیلی چیز عجیبی است. خدا ان شاء‌الله روزی کند.

 

خداوند تبارک و تعالی را سوگند می‌دهیم به حق حضرت زهرا و به حقیقت صدیقه اطهر (صلوات‌الله‌وسلامه‌علیها) به نور فاطمه، به ذکر فاطمه، به فکر فاطمه به عظمت زهرا (سلام‌الله‌علیها) سوگند می‌دهیم به ما زیست فاطمی، توجهات فاطمی کرامت کند. اندیشه ما، عقل ما، قلب ما در شعاع درخشش انوار فاطمی قرار بگیرد، بیش از گذشته ان شاءالله مشمول هدایت‌های آن حضرت در دنیا و مشمول شفاعت آن بانوی بزرگ در آخرت باشیم. امیدواریم ان شاءالله از عنایات و توجهات حضرت ابن‌الزهراء بقیة‌الله‌الاعظم (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) همه ما بهره‌مند باشیم. خدای متعال موانع ظهور آن حضرت را مرتفع کند. قلب مقدسش را از ما راضی کند. ما را در مسیر رضای آن حضرت ثابت قدم بدارد. نظام ما، رهبر ما در کنف حمایت آن حضرت حفظ کند. کید دشمنان را به خودشان برگرداند. خداوند تبارک و تعالی را قسم می‌دهیم به حق اولیاءش، به حق مقربان درگاهش مادران عزیز ما را برای ما حفظ کند، به سلامت بدارد، عزیز بدارد، آن‌هایی که از دنیا رفتند، غرق دریای رحمت و کرمش کند، پدران هم همین طور مشمول الطاف خودش قرار بدهد. از رحمت و کرم خودش بهره‌مند کند، آن‌هایی را که هستند ان شاءالله از طول عمر و عزت و سلامت بهره‌مند کند ان شاءالله الرحمن. خدا را قسم می‌دهیم به حق محمد و آل محمد خانواده‌های ما را محیط ذکر قرار بدهد. خانه‌‌های ما را بیت‌الذکر قرار بدهد. محیط درخشش انوار قرآن، محیط عبادت، محیط سجده، محیط توجهات قدسی و ملکوتی و محل رفت و آمد فرشتگان خودش قرار بدهد به برکت صلوات بر محمد و آل محمد. ارواح شهداء، امام راحل عظیم‌الشأن، شهید سلیمانی، آیت‌الله مصباح را هم باز با صلواتی شاد بفرمایید.

«اللهم صل علی محمد و آل محمد»



[1] آیات 41 و 42 سوره احزاب

[2] آیه 152 سوره بقره

[3] آیه 40 سوره نور

[4] آیه 1 سوره ص

[5] آیه 9 سوره حجر

[6] آیه 45 سوره بقره

[7] آیه 28 سوره کهف

[8] آیه 205 سوره اعراف

[9] آیه 21 سوره ذاریات

[10] آیه 201 سوره اعراف

[11] آیه 201 سوره اعراف



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *