یک تشکر تشکیلاتی و ویژه
احساس غیر قابل توصیفی از حضور در جمع زیبا و نورانی عزیزترین کسانم دارم و واقعاً به فردفرد شما صمیمانه و از عمق دل ارادت دارم. شما را جمعی خوشاقبال و شایسته برای خانوادههایتان و انقلاب اسلامی و آینده پیش رو میدانم؛ عزیزانی که میشود به آنها امید بست و انشاءالله به لطف خدای متعال و دعای امام عصر، یاران شایستهای برای این آرمان بزرگ و ولایت و امامت خواهید بود.
خدای متعال را شاکرم و به همهی شما زیارت قبول عرض میکنم. خوش به سعادت چهرههایی که به نور زیارت حضرت ثامن الحجج (علیه السلام) نورانی است.
این خوشحالی را هم داریم که شما بعد از برنامهی معنوی ماه مبارک رمضان و ضیافت الهی، اینجا گرد هم آمدهاید و آثار ماه مبارک رمضان در وجود شما هست و انشاءالله که بتوانید این نور را حفظ کنید و حفاظتش را هم به حضرت رضا (علیه السلام) بسپارید. انشاءالله تا سال آینده از این هدیهی الهی مثل جان شیرین حفاظت کنید.
در آغاز جلسه سلام و مهر رهبر عزیز و عالیقدرمان را به همهی شما ابلاغ میکنم و از دوستان عزیزی که این برنامه را تدارک دیدند، تشکر میکنم. همچنین قدردانی میکنم از اتحادیه استانها و دفتر مرکزی و میزبانی خراسان و عزیزانی که در اردوگاه اردیبهشت زحمت میکشند و از جناب آقای علامتی که برنامهها را بهخوبی مدیریت کردند.
یادآوری چند نکته با توجه به آیه سال
برای این جلسه، یادآوریهایی ذیل آیه سال در نظر گرفتهام. انشاءالله که برای شما مفید باشد. یادآوری نکتههای مهم و کلیدی است که با الهام از آیه امسال تقدیم میکنم. امیدوارم برای همهی شما این اردو و این جلسه و آنچه گفته میشود، خاطرهانگیز و راهنما باشد در رشد و اعتلای شخصیت شما و ایفای نقشی که به لطف خدای متعال بر عهده دارید.
با آیه، ساختار و پیامهای اصلی آن آشنا هستید و همان طور که در جلسهی تبیین سال عرض کردم، پیام اصلی آیه همین دو کلمه است که: «عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ؛[1] مراقب خودتان باشيد». خدا میداند که چقدر نکتههای عالی در همین ترکیب جذاب و انرژیبخش نهفته است! هر چه که اُنستان با قرآن کریم بیشتر شود، ترکیب «عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ» برایتان نکتههای تازهتری خواهد داشت و همواره میتواند به شما کمک کند. معجزه قرآن را میشود اینجاها درک کرد.
خدا مرحوم علامه طباطبایی، مفسر عالیقدر، عارف واصل، فقیه و شخصیت بزرگ زمان ما را رحمت کند. تفسیر المیزان بدون تعارف، خاتم التفاسیر شیعی روزگار ما، بلکه تفاسیر قرآن در زمان ما است و کارهای تازه و زیبایی که استادان زمان ما انجام میدهند، همه مبتنی بر همین کار بزرگ حضرت علامه است. من خیلی دوست دارم اسم این بزرگوار را ببرم و مطمئنم هر جا ذکر علامه طباطبایی به میان میآید، آنجا برکات الهی نازل میشود. ایشان عطیهای بود برای روزگار ما.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان ذیل این آیه کل مباحث مبسوط این بحث و بحث گستردهای را در باب خودشناسی مطرح میکنند که نشان میدهد حضرت علامه خیلی مجذوب این آیه نورانی بودهاند.
من امروز میخواهم از این منظر خدمتتان صحبت کنم و یکسری برداشتهای جوانانه و البته پسرانه از منظر شماها داشته باشم و نمیخواهم بحث تفسیری علمی مطرح کنم.
«عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ» شما را به خودتان دعوت میکند. خیلی از دعوتها، دعوت به بیرون است؛ اما این، دعوت به خودتان است و هر انسان مؤمن، تشکل و خانواده ایمانی را مخاطب قرار میدهد. نکته جالب اینکه بلافاصله یک بشارت مطرح شده است که اگر به این کریمهی قرآنی عمل کنید، دیگران نمیتوانند در محور ایمان و هدایت الهی به شما ضرر بزنند. این قسمت آیه پشتیبان ما است برای اینکه بتوانیم به این وظیفه عمل کنیم: «إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا؛ بازگشت همه شما به سوى خدا است». خیلیها میگویند این قسمت انذار است، اما تضمین است. مسئلهی معاد، قیامت و پاسخگو بودن، ضمانت میشود. دوستان من بدانند که موتور پیشبرنده در معنویات معاد است. چیزی که میتواند به ما کمک کند تا به «عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ» عمل کنیم، معادباوری و مواجهه با حضرت حق و توجه به مسئولیتی است که داریم؛ البته معاد از منظری که در این آیه مطرح شده است.
میدان تفکر و تعقل در این آیه برای شما باز است؛ آن را از دست ندهید و رها نکنید.
۱. خودشناسی
اما پیامهای این آیه برای یک پسر جوان با ویژگیهای شما.
اولین پیام، خودشناسی است. این آیه به تو فرمان خودشناسی را صادر میکند. این خودشناسی یک پیام عمومی دارد و آن شناخت قدر جوانی است. جوانی را بشناسید و قدرش را بدانید. شناخت قدر جوانی دعوت این آیه برای شما است؛ یعنی قدر عمر خود را مخصوصاً در بخش جوانی بدان که این هم به شناخت نیاز دارد.
چند وقت پیش خدمت رهبر عزیز و عالیقدرمان شرفیاب شدم. میخواستم در جمعی از جوانان حضور پیدا کنم، عرض کردم در چنین جمعی میخواهم صحبت کنم. شما پیامی برای آنها دارید؟ تأملی کردند و فرمودند: «به آنها بگویید قدر جوانیشان را بدانند». ضرب المثلی است که میگوید: «کاش جوانان میدانستند و پیران میتوانستند». کاش شما بدانید چون میتوانید.
اما برویم سراغ تفسیر مسئلهی خودشناسی با ملاحظهی شرایط خاص سنی که شما در آن قرار دارید. بعضیها به شما میگویند نوجوان؛ اما اشتباه میکنند؛ چون شما در آغاز جوانی و در روزگار جوانی هستید. در این مرحله چه چیزی را باید بشناسید؟ اولین چیزی که بعد از ورود به جوانی که مقطع طلایی زندگی است، نیاز دارید، خودشناسی فطری و روحانی است.
خوش به حال کسی که در شرایط شما گنجی عظیم به نام فطرت دارد؛ گنجی که در وجود شما تعبیه شده است. شما با این گنج میتوانید آقای عالم شوید؛ منتها باید آن را بشناسید. بودهاند کسانی که نمیدانند چه دارند. حکایت همان پیر پارهدوز یا پینهدوزی است که مولوی نقل کرده است که نشسته بود به پینهدوزی و این شغل، یک شغل پست محسوب میشده است؛ غافل از آنکه همان جایی که نشسته است، زیر پایش یک گنج بسیار بزرگ مخفی شده است.
گر تو پاره دوزی میکنی اندر دکان زیر این دکان تو پنهان دو کان
باشد این دکان کرایی زود باش تيشه بستان و تکش را مي تراش
تا تو را از اینجایی که مال خودت نیست، بیرون نکردهاند، گنج را استخراج کن. تو با آن گنج میتوانی به همهی آرزوهایت برسی. آیه به شما میگوید خویشتن را در خویش پیدا کن، کمال این است و بس. گوهر خود را هویدا کن، کمال این است و بس. پنجره ملکوت در وجود شما تعبیه شده، کافی است که آن را بیابید.
وجوه مختلف خودشناسی
اما خودشناسی، دو بخش دارد. بخش اول، شناخت ظرفیت فهم و علم و دانایی است که خدای متعال به شما عنایت کرده است. امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره توانایی انسان میفرماید که این چه ظرفی است که هر چه در آن میریزید، بزرگتر میشود؟ ظرفیت دانایی و معرفت و شناخت چنین ویژگی دارد. هر چه به آن برسید و به آن بها بدهید، توسعه پیدا میکند و وسیعتر میشود. فطرت ما به علم الهی متصل است؛ لذا بیکران است.
بخش دوم عبارت است از عواطف عمیق؛ آنچه در بین ما به محبت و عاطفه تعبیر میشود. آن هم جالب است و مربوط به این بخش از شخصیت شما است. جنابعالی میتوانید از نظر سعه محبت به جایی برسید که محبت شما همه چیز را در بر بگیرد.
الف) خودشناسی جسمی
یکی از محورهای خودشناسی، خودشناسی مربوط به بدن شما و خودشناسی جسمی است که چیز عجیبی است. در سورهی مبارکهی مؤمنون وقتی این جسم با آن حقیقت نورانی در کنار هم قرار میگیرند، خدای متعال به خودش آفرین میگوید. خلقت انسان را از مرحلهی جنینی تشریح میکند تا آنجا که میگوید: «ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ؛[2] آنگاه [جنين را در] آفرينشى ديگر پديد آورديم. آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است». خدای متعال به مناسبت ساخته شدن جنابعالی به خودش تبریک میگوید. فکر نکنید این تبریک یک بار بوده است. طبع آیه قرآنی اینگونه نیست که فقط حضرت آدم را در بر بگیرد؛ بلکه تمام انسانها را در بر میگیرد. آیا میدانستی که خدا در مقطعی از آفرینش تو، به خودش آفرین گفته است؟ هنگامی که آن حقیقت روحانی به جسم شما در فرآیند رشد ضمیمه میشود، خدا به خودش آفرین میگوید. اگر آدم اینگونه خود را بشناسد، چه میشود؟!
بدن شما چیز خیلی عجیبی است و خداوند تبارک و تعالی روی جسم شما سرمایهگذاری کرده و آن را حیرتانگیز و اعجابانگیز ساخته است. انسان وقتی آناتومی و فیزیولوژی را مطالعه میکند، میبیند چه خبر است. هر روز برای بشر کشف تازهای رخ میدهد و احساس این است که این اکتشافات تمامنشدی است.
ب) خودشناسی جنسی
محور دیگر خودشناسی، هویت جنسی یا خودشناسی جنسی است. ما تقسیمی داریم به مرد و زن. این تقسیم در خلقت اتفاق افتاده و این خودشناسی هم از بخشهای ضروری است. من یک پسر هستم. این خودش خیلی مهم است. بعضیها این را باور نکردهاند که یک پسر هستند در مسیر مرد شدن؛ چنانکه برخیها باور نکردهاند که یک دختر هستند در مسیر زن شدن. این شناخت آثاری دارد که از آن نباید غافل بود.
ج) خودشناسی آرمانی
یک بخش خودشناسی نیز خودشناسی آرمانی است. خلاصه خلاصه خلاصهاش یک جمله است: «من شیعه هستم» که یک فهرست طولانی از فضیلتها و هدفها و آرمانهای بزرگ است.
وقتی سخن از آرمان به میان میآید، سخن از زمان هم به میان میآید. باید من جوان بدانم که در چه مقطعی از تاریخ هستم. شیعهی قرن پنج هستم؟ قرن دهم یا قرن چهارده؟ شما شیعهی این قرن و روزگار هستید. در جریان غیبت، شیعه با امام تعریف میشود. باید ببینیم که در عصر غیبت، در چه قسمتی هستیم.
آسیبشناسی دوره جوانی
نکته دیگر عبارت است از شناخت آسیبها و آفتها. نیمی از شناخت، شناخت آفت و آسیبها است که برای خودش داستانی دارد و نباید دست کم گرفته شود. جوانی بهار عمر است و آفتهایش هم آفتهای بهاره است. گاهی تابستان یک درخت میوه آفتزده میشود که چندان مشکلی ندارد؛ چون میوه شکل گرفته و فقط اشکالی در آن است. ولی آفت بهاره باعث میشود هیچ میوهای شکل نگیرد. آفت بهاره اینگونه است.
یکی از مهمترین آفتهای این دوره طبق روایات، کمتجربگی است. جوان مثل یک تیر تیز برنده است؛ اما این تیر بهتنهایی بردی ندارد، کمان میخواهد. یک پیر باتجربه راهرفته و راهآشنا میخواهد که او را به آن مقاصد پرتاب کند. چندی پیش خدمت علامه جوادی آملی بودیم که تعدادی جوان نزد ایشان آمدند. ایشان به جوانها فرمودند که جوان مثل یک تیر است که کمان میخواهد تا پرتاب شود. تجربه چنین نقشی دارد. جوانان چون از تجربه دیگران استفاده نمیکنند، ضررهای فراوانی به سرمایه وجودیشان وارد میشود.
در دههی هشتاد در اردوگاه نیشابور بحثی درباره فهرست کلیدهای خوشبختی راجعبه خودشناسی جوان داشتم. آن جوانها الان هر کدام مردی هستند و همسرانی دارند. دوستان آن را ببینند؛ چراکه میتواند به همین مسئله کمک کند.
جوانی، بهار خودسازی
«عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ» یعنی خود را بسازید. ای جوان مؤمن، خود را بساز. خودسازی یک سرفصل جذاب و شورانگیز و انرژیبخش است. یادتان باشد که اصل اصل اصل خودسازی، مربوط به دوره جوانی، مخصوصاً دوره اول آن است. کسی که دوران جوانی را بشناسد، این مطلب را میفهمد. اگر جوانی را از دست دهید، اصل اصل اصل خودسازی را از دست دادهاید. خیلی حسرت میخورد کسی که آن فرصت را از دست داده باشد و به هدفش نرسیده باشد. بعدی وجود ندارد. زمان بعد، برای آن است که به این بنای ریشهدار رسیدگی کنید. تمام دورههای بعدی زندگی، از نظر علمی و مدیریتی و زندگی و جسمی، روی این دوره زندگی استوار میشود. اینجا شناژ و ریشه و اصل مسئله است. اصل اصل اصل خودسازی برای این دوره است و خوش به حال کسی که بداند و عمل کند.
اما یادتان باشد که: «جهل الشباب معذور و علمه محقور؛[3] نادانى جوان، غير قابل ملامت و علم او اندك است». نه در خودشناسی و نه در خودسازی، جوان بهتنهایی موفق نیست و نیازمند پیر و تکیه به تجربههای استوار و نگاههای روشن پیر است. نقش مربی و معلم و مرشد اینجا نشان داده میشود و خوش به حال آنها که بهره داشتهاند.
در بخش خودسازی بدنی و جسمی، بسیار مهم است که یک جوان سلامتش را و این سرمایه بزرگی که خدای متعال به او داده، تا آخر عمر حفظ کند. شما الان دارید بنیه و طبع خودتان را میسازید؛ اما حواستان نیست. این نکته بسیار مهم و کلیدی است.
«عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ» ورزش و تغذیه را هم شامل میشود. سال گذشته در اردوگاه اردبیل مفصل در مورد تغذیه صحبت کردم. از خودسازی جسمی شروع میشود تا خودسازی علمی و معنوی. خودسازی در این بخش خیلی اساسی است. چند روز پیش به تعدادی از دوستان گفتم فرض کنید یک هفتهی پیش من کتاب پرباری را خواندم و دو ماه پیش هم یک کتاب دیگر و یک سال پیش هم کتابی دیگر، اینها همه یک طرف، این چیزهایی که حالا داریم میخوانیم همهاش یک طرف و آنچه در سن و سال شما بودیم و در انجمن اسلامی خواندیم، همهاش یک طرف. مثلاً ما در انجمن اسلامی که بودیم، چند جلد از کتابهای شهید صدر را خواندیم. اصلاً برنامه زندگی بود. تشیع یا مولود طبیعی انسان؛ گامی در مسیر و... ما خیلی استاد دیدیم و الان هم خدمت خیلی از اساتید میرسیم. اما اینها کجا و اساتیدی که در سن و سال شما دیدیم کجا؟ نمیدانم چه کیمیایی است این دوره سنی؟! به سن و سال ما که برسید، چراغها خاموش میشود. لذا من به شما توصیه میکنم به فکر، عقاید و جهانبینیتان برسید. تفکر کنید، پیگیری کنید، سؤال کنید. عطش معرفتی و انسانی و روحانی را دائماً در خودتان تقویت کنید. حالا ما توصیههای خاص هم داریم. اینکه روش چیست و چه بخوانیم همه اش هست.
2. خودسازی اخلاقی
نکتهی بعدی خودسازی اخلاقی است. خودسازی اخلاقی برای دوره سنی شما عبارت است از مدیریت هیجانها. مدیریت هیجانها هم عمدتاً سه جلوه ویژه برای شما دارد: مدیریت عواطف جنسی، مدیریت خشم، مدیریت عواطف.
اگر کسی بتواند در این زمینه موفق باشد و مهار نفس خود را در این محورها بگیرد، موفق شده است. «در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبری است ـ ورنه هر گبری به پیری میشود پرهیزگار». اگر نفس مدیریت نشود، هیجانها و غلیانها و چموشیهایش، تو را با سر زمین میزند و خسارت خیلی بزرگ بر تو وارد میکند. پس انسان باید بتواند بر خودش مسلط شود و این هیجانها را مهار، مدیریت و کنترل کند. باید مدیر خودت باشی؛ مدیر عواطف، مدیر غریزه، مدیر خشم.
خیلیها میپرسند ما برای مدیریت غریزه چه کار کنیم؟ امام صادق (علیه السلام) میفرمایند چشمهایت را کنترل کن. چشمها را رها کنی، مرتب زمین میخوری. قرآن هم دستور میدهد: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ؛[4] به مردان باایمان بگو که چشمان خود را (از حرام) فرو بندند».
الف) خودسازی پسرانه
در خودسازی پسرانه باید بگویم: «من یک پسر هستم، نه خنثی هستم و نه دختر». گاهی برخی پسرها پسر بودن خودشان را باور نکردهاند. در جمع پسرهای عزیز گفتهام که مصیبت بزرگ جامعهی ما این است که یک عده پسرنما داریم که فاقد ارزشهای پسری هستند و در آینده هم اینها مردنما میشوند و فاقد ارزشهای مردانه میشوند. درنتیجه بعدها طلاق زیاد میشود. طلاق در شریعت ما به دست مرد است. بگذریم که حالا زنها در مجلس عقد، حق طلاق را هم از ما میگیرند؛ چون ما را دیگر مرد نمیدانند!
چنین پسرانی وارد زندگی میشوند و کم میآورند. چرا؟ چون دوران پسرانه، پسرانگی نکردهاند.
شما میدانید که نظر من نظر کارشناسی است و پشت سر حرفی که گفتم، خیلی مطالعه و تحقیق نهفته است. اینکه دچار کمحیایی شدهایم، یکی از آثار فقدان مرد یا همان غیرت است. غیرت که پایین میآید، حیا کم میشود. حافظ حیای زن، غیرت مرد است و این غیرت وقتی شکل میگیرد که پسران ما واقعاً پسر باشند. پس لطفاً پسر باشید! پسر باید شجاع باشد، غیرت داشته باشد، با گذشت و اهل ایثار باشد، اهل سخاوت باشد، کفایت و مدیریت بداند، مسئولیتپذیر و مسئولیتشناس باشد.
در اینجا من خیلی درد دل دارم برای کشور، برای نظام، برای دانشگاهها. البته ما خوشبختانه در اتحادیه پسر داریم. آنی که خیلیها ندارند، ما بحمدالله خوبش را هم داریم.
آیه «عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ» را به دوستانمان در قم دادیم و قرار است یک بررسی پسرانه بکنند. همین مسیر را باید بازگشایی کنیم و میتوانیم با همین آیه زندگی کنیم و زندگی متفاوت داشته باشیم.
ب) خودسازی آرمانی
پایان بحث ما هم خودسازی آرمانی است که شما را به آرمان مهدوی با ریشهی حسینی گره میزند. اگر خود را شیعه میدانم، باید خودم را طوری بسازم که در ساختن جهان بشریت، نقش کلیدی داشته باشم؛ یعنی خودم را در حلقهی یاران امام عصر وارد کنم. این میشود خودسازی آرمانی.
اگر این طور نباشد، بین من و آن دیگری که آرمان ندارد، چه فرقی هست؟ البته همه آرمان دارند، منتها برخی آرمانشان ویلا و ماشین و پول و است.
هفتهی گذشته چیزی شنیدم که هنوز هم چندشم میشود. در اطراف منطقهی ما ویلاهای عجیب و غریب ساختهاند. شخصی 15 میلیارد برای ساخت یک ویلا هزینه کرده است، آنهم برای 15 روز اقامت! یک استخر ساخته است که در آن پانزده روز، آن را با دو تانکر شیر پر میکند! این حیوان است؟ این حیوان هم نیست! هر حیوانی به این شرف دارد. خودسازی آرمانی در روزگار انسانهای بیآرمان، بسیار ارزشمند است.
عضویت در انجمن اسلامی، توفیق الهی است
خداوند تبارک و تعالی توفیقی به شما داده که به خیلیها نداده و این توفیق این است که از جایگاهی به نام انجمن اسلامی و از شبکهای به نام اتحادیه بهرهمند هستید که افراد بسیاری قبل از شما در این مجموعه سهم وافری از خودشناسی و خودسازی پیدا کردهاند؛ البته به شرط اینکه شما انجمن اسلامی را بسازید و آنی باشد که باید باشد. انجمن اسلامی یک تسهیلگر در خودشناسی و خودسازی است و کیمیا میکند. نمیدانم چه سرّی در انجمن اسلامی دانشآموزی است؟ فقط همین قدر بگویم که جای دیگر نتوانستیم معادلش را پیدا کنیم.
انشاءالله همگی موفق باشید و این سرفصلها را در دستور کارتان قرار دهید و مشمول دعای خاص حضرت علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) باشید و از این فرصت استفاده کنید.