22 بهمن، یک روز استثنایی و خاطرهانگیز
به همهی عزیزان، ایام پر برکت پیروزی انقلاب اسلامی و روز بیست و دوم بهمن را تبریک عرض میکنم. انشاءالله که بر شما مبارک باشد و برکت و عنایت الهی و لطفش بر دل و جان و جسم و زندگی و خانواده و مدارس و انجمنهای شما نازل شود.
جلسه از چند جهت خیلی مغتنم و ممتاز است. در بعد از ظهر روز بیست و دو بهمن با هم جلسهای داریم. شماها بحمدالله جوان هستید و در مسیر رشد و تعالی. ما در تمام این 37 سال خاطره 22 بهمنی داریم؛ یعنی از همان سال اول که انقلاب پیروز شد که خوشبختانه دانشآموز بودیم و در برنامه حضور داشتیم؛ از ورود حضرت امام، یعنی 12 بهمن من این توفیق را داشتم که در بهشت زهرا بودم. بعد هم هر سال 22 بهمن برگزار شده است. 37 سال برای عمر شخصی سالهای قابل ملاحظهای است. طی این سالها انواع و اقسام اتفاقات متنوع، تلخ و شیرین و جبهه، همه خاطراتی است که جلوی چشم ما وجود دارد.
بعد ازظهر 22 بهمن هر سال حس خیلی غریبی داریم؛ یعنی در عمق جانمان یک شعف، یک خوشحالی، یک فتحی شده و اتفاق بزرگی افتاده است. در تمام سالها این طور بوده است. امسال هم من همین احساس را دارم؛ چون امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نیز خوشحال است و این خوشحالی ایشان در دل دوستانشان منعکس میشود. چه اینکه اگر حضرت به هر دلیلی اندوهگین و غمگین باشند، غم و اندوهش منتشر میشود؛ مثلاً حس عجیبی که شما در روز عاشورا دارید، به خاطر قلب عالم امکان است.
امروز چنین احساسی را دارم. یعنی عصر 22 بهمن این جور است؛ خیلی سبک، بانشاط و شیرین است؛ چون امام زمان ما خوشحال است، چون دوستان حضرت خوشحال هستند، رهبر عزیزمان خوشحال است. در داخل کشور دوستان حضرت شادمانند و در خارج از کشور یاران انقلاب، آنهایی که در غربت و شرایط سخت هستند، شادمانند.
اینها عادی نیست. چون شما از کودکیتان همراه با پدر و مادر در جشن پیروزی شرکت کردید، برایتان تا حدی عادی شده است. عادی از جهت اینکه بخواهند تحلیل کنند چه اتفاقی پشت سرش میافتد؛ ولی این قصه خیلی بزرگ است. یکی از چیزهایی که انقلاب ما را در دنیا کاملاً متمایز میکند، همین 22 بهمن است. هیچ انقلاب و کشوری را سراغ ندارید که جشن پیروزی و استقلالش را بعد از 37 سال این طور برگزار کند. بعضی از کشورها جشن میگیرند؛ اما جشنهای کلیشهای. در بعضی از ادارات عدهای جمع میشوند و یک جلسه میگیرند. رئیس کشور میآید و دیگران مینشینند و این جشن انقلابشان میشود! هیچ جای دنیا سراغ ندارید که در طول 37 سال جشن مردمی برگزار شود. حداکثر در پنج یا ده سال نخست مردم حرکتی انجام دادند و ابراز خوشحالی کردند. اما اینجا درست مثل روزهای قبل است؛ با این تفاوت که هر سال، هم کمیت و هم کیفیت آن بیشتر میشود و مردم حرفهای اصلیشان را معمولاً در روز 22 بهمن در این اجتماعات عظیم میزنند. مؤمنین شادمان میشوند و طرفداران انقلاب دلگرم.
تجلی نصرت الهی در راهپیمایی 22 بهمن
قبل از 22 بهمن در طول سال بمباران ذهنی هست. مشکلات و گرفتاریها را بزرگنمایی و شانتاژ میکنند و شایعه درست میکنند. 22 بهمن همهی اینها را مثل آشغال از فضای جامعه و کوچه و خیابانهای ذهن مردم جارو و جمع میکند و اذهان، صاف و شفاف و تمیز میشود. حقیقتاً انسان روحیه میگیرد. البته هر جایی متناسب با جمعیت خودش مردم شرکت میکنند. مثلاً در بیرجند باورم نمیشد که این جمعیت بیرون بیاید. در بسیاری از مراکز استانها تا حالا سخنرانی کردهام و توفیق دارم جزء سخنرانان مراکز استان در مناسبات اصلی هستم. انسان هر جا که میرود، میگوید اینجا دیگر اینطور نیست؛ بعد میبیند اینجا قویتر از شهرهای دیگر به میدان میآیند. وقتی میان جمعیت میآیی، ترکیب جمعیت، خانواده است و کلیشهای نیست. خانوادهها با همراهی بچهها، بزرگترها، جوانها و پیرها میآیند. جالب آنکه کسانی که در شرایط سخت هستند، میخواهند خودشان را حتماً به شکلی به کنار جوانترها برسانند. این، واقعاً یک پدیده بزرگ و شگفتانگیز و شورانگیز در انقلاب اسلامی ما است که مردم، انقلاب را برای خودشان میدانند. مثل کسی که فرزندش را دوست دارد و میگوید مال خودم است. این احساس تعلق نسبت به انقلاب اسلامی در مردم وجود دارد. جالب است که شعارها همان شعارهای اول انقلاب است؛ تازه میبینید پرشورتر و جدیتر هم شده است. حتی در شرایطی که گاهی اتفاقاتی در کشور میافتد؛ مثلاً در زمانهایی به لحاظ گفتمانهای سیاسی مثل قضایای برجام، ممکن است این احساس شود که امسال فرق میکند. مثلاً جمعیت کمتری میآید یا شعارهای انقلابیشان کاهش پیدا میکند. اما امسال جنبه ضد آمریکایی 22 بهمن خیلی قویتر بود.
اتفاقی هم افتاد که خیلی شیرین بود. گاهی دشمن با حماقتش رفتارهایی مرتکب میشود که این شور انقلابی را در ملت ما افزایش میدهد. گاهی هم خدای متعال در کاسهی آنها میگذارد. مثل قصهی تفنگدارهای آمریکایی که خدا این را در کاسه آنها گذاشت؛ و گر نه نمیخواستند چنین روسیاهی برای خودشان به بار بیاورند. ملوانان گفتند میستیک (Mistake) شد که آبروریزی بزرگتری شد؛ چراکه نشان داد ناو هواپیمابر که سه چهار هزار جمعیت دارد و حدود هفتاد هواپیمای جنگی روی آن قرار دارد و به آخرین دستگاهها و تجهیزات ماهوارهای مجهز است، امکان اشتباه دارد.
خدای متعال هم در کاسه آنان گذاشت تا این اشتباه را مرتکب شوند. بعد هم همانطوری که آقا فرمودند، بچهها هم بهوقت رفتند سر وقت اینها و با آن کیفیت آنها را گرفتند. چقدر بدبختها کمروحیه بودند! سپاه هم یک قسمت دیگر از فیلم آنان را دیشب به مردم نشان داد که در آن امریکاییها ضجه میزدند و گریه میکردند. این فیلم نشان داد که هیاهوی امریکاییها زیاد است؛ ولی چیزی ندارند و پوشالی هستند، حرفی برای گفتن ندارند.
معلوم بود از سپاه ما، هیبتی در دلشان افتاده بود؛ چراکه زمینگیر شده بودند و دستهایشان را روی سرشان گذاشته بودند. خیلی وضعیت خاصی داشتند. بعضیهایشان خودشان را خیس کرده بودند! من با خودم میگفتم: نکند یک وقت آن را نشان دهند. الحمدلله آن را نشان ندادند و فقط گریهشان را نشان دادند.
چه بسا آنها را در آنجا اذیت کنند که چرا صحبت کردید و گفتید ما اشتباه کردیم؟! به هر کدام آزار و اذیتی میرسانند؛ مخصوصاً بعدها که سر و صدا بخوابد.
امریکا، دشمن همیشگی انقلاب اسلامی
خدای متعال نقشههای دشمن را نقش بر آب میکند. حماقت دشمن باعث میشود کاری کنند که هر سال شور انقلابی در جامعه ما بیشتر شود. یکی از حماقتهای آنان این است که نمیتوانند دشمنیشان را پنهان کنند. خیلی تلاش میکنند که پشت نقاب دوستی قرار گیرند تا بتوانند به نحوی در دل ملت ایران جا باز کنند و در ایران نفوذ کنند؛ اما نمیتوانند و از دستشان برنمیآید. یکی از مسئولانشان با یکی از مسئولان ما دست میدهد و لبخند میزند، دو روز بعد میبینی مسئول دیگر دارد تهدید نظامی را مطرح میکند! نمیتوانند خودشان را کنترل کنند و دست خودشان هم نیست. دارند اداره میشوند. بدبختها همه در جدول الهیاند.
هر سال 22 بهمن ما پرشورتر و انقلابیتر برگزار میشود. فضایش خوب است و مردم با احساس وظیفه میآیند و حاضر میشوند و این درست در برابر حملهی عظیم رسانهای است که انجام شده است.
چند روز پیش یکی از بچهها پرسید که آیا لازم است که ما 22 بهمن امسال راهپیمایی بیاییم؟! ما کارمان با آمریکاییها تمام شده است. چنین القائاتی را در فضای مجازی پخش کرده بودند که آیا امسال لازم است مرگ بر آمریکا بگوییم؟! اینها غافل هستند که مردم در عمیقترین شرایط از نظر شناخت دشمن هستند و میفهمند چه خبر است. یکی از چیزهایی که باعث میشود دشمن کمی گاهی امیدوار شود، همین حرف و سخنهای کوچه و بازار و مشکلات عادی و جاری زندگی مردم است. اینها واقعیتهایی است که در محیط زندگیمان داریم. کم و زیادهایی هست و اشکالاتی پیدا میشود؛ یک جا اختلاس میشود؛ یک جا کسی دزدی کرده؛ یک جا سوء استفاده از موقعیتش میکند؛ کار مردم را راه نمیاندازند؛ فشار اقتصادی بر خانوادههای ما، مخصوصاً خانوادههای مستضعف ما زیاد است. این مسائل منجر میشود که در گفتگوهای خودشان، نقد و حاشیه و حرف و حدیثی داشته باشند.
دشمن میگوید خیلی خب، حالا وقتش است. بدبختها نمیفهمند این حرفها، فقط انتقاد از دولتها و مدیران است، و مردم ما به اصل انقلاب و ولی فقیه، دلبستگی و تعلق خاطر اعتقادی دارند.
علاقه متقابل مردم و رهبری به یکدیگر
در نشریه یو اسای تودی نوشته بود که ما در ایران با یک ابرحریف به نام آیتالله خامنهای روبرو هستیم، با این دو ویژگی: یکی اینکه نقشههای ما را خیلی خوب میشناسد و هر چه طراحی کنیم، او دست ما را میخواند. دوم اینکه مردم قبولش دارند و سخنش را میپذیرند. در عالم واقعیت نیز اینگونه است؛ یعنی چشم مردم به رهبرشان است و حقیقتاً ایشان را دوست دارند. بافت اصلی جامعه ما به رهبری تعلق خاطر دارند. بعضیها مثل شماها که عاشقید، ولی بافت عمومی مردم دلبستگی و احساس خوبی به ایشان دارند؛ چون در دنیا احساس عزت میکنند.
در قضیه عربستان، آقا یک چشمه آمد. تمام راههای دیپلماسی به بن بست خورده بود و دولت سعودی مسئولان ایرانی را تحویل نمیگرفت. آقا که به نوشهر تشریف بردند، در برنامه نظامی آنجا فرمودند: ممکن است واکنش نشان بدهیم و واکنش ما سخت خواهد بود.
دوستان ما در بعثه میگفتند: با این سخن آقا همه چیز عوض شد. چنانچه آقا چیزی بگوید، مثل رئیس جمهور و سایر مسئولان نیست؛ آنها بر اساس مبانی دیپلماسی حرف میزنند، لذا دشمن میگوید اینها دارند شعار میدهند. ولی میدانند آقا با کسی تعارف ندارد. وقتی آقا بگویند واکنش نشان میدهیم، میدانند که طومارشون در هم پیچیده است؛ لذا پس از سخن آقا همهچیز عوض شد و سعودیها گفتند در خدمتیم و پیگیری میکنیم و... البته بدجنس هستند، ولی فضا عوض شد.
اینها را مردم خوب میفهمند و این اقتدار، شکوه، احساس آرامش و امنیت را درک میکنند. دور تا دور ما آتش است، اما در پرتو ولایت و رهبری در آرامش هستیم. بنابراین بافت مردم، تعلق خاطر، دلبستگی و ارتباط روحی دارد که واقعاً حقش هم همین است.
این رابطه متقابل است. آقا هم برای مردم جان میدهد و عاشق مردم است و نسبت به تکتک مردم دلبستگی دارد. دعا، تعلق خاطر، ذکر، مناجات، توسل و ایشان هم که بحمدالله در قله هست و از نظر معنویت، به کانون ولایت الهی اتصال دارد. اینها از بخشهایی از شخصیت ایشان است که شناختهشده نیست، ولی آنچه جلوه میکند، این احساس و محبت است که در دلهای مردم میریزد و مردم میفهمند و به طور متقابل این واکنشها را نشان میدهند.
سانسور راهپیمایی 22 بهمن در خبرگزاریهای بینالمللی
نمیدانیم از جهت شکر چه کار باید بکنیم. به نظرم میآید که همه دو رکعت نماز شکر بخوانیم. خیلی خوب است که بعد از این جلسه دو رکعت نماز شکر بخوانیم و به درگاه خدای متعال به خاطر چنین حضور بزرگی شکر کنیم. این حضور واقعاً برای دشمن کمرشکن است. منتها یکی از مهمترین برنامههای جمهوری اسلامی که شدیداً سانسور میشود، 22 بهمن است. من یکی از 22 بهمنها در یکی از کشورهای اروپایی بودم. نامردها این اتفاق خیلی بزرگ را که طی آن سیل جمعیت در خیابانها راه میافتد و یک پدیده بینظیر در دنیا است که هیچ مشابهی ندارد، به طور کامل سانسور میکنند. با آنکه ما از تمام خبرگزاریهای دنیا خبرنگار میپذیریم؛ مخصوصاً در تهران که سیل میلیونی جمعیت به خیابان میآید. من پیشنهاد میکنم که یکی از 22 بهمنهای تهران را تجربه کنید. من خودم خیلی کم بودم؛ زیرا یا در مراکز استانها بودم یا در شهر خودمان بودم ولی واقعاً 22 بهمن تهران را آدم باید یک بار تجربه کند که واقعاً عظمت جمعیت است. از مبادی تظاهرات از میدان امام حسین (علیه السلام) تا میدان آزادی، سیل خروشان و متراکم جمعیت، دائماً از خیابانهای فرعی جمعیت به خیابانهای اصلی میپیوندند؛ مثل رود خروشان و بسیار باعظمت و باشکوه است. با این حال، رسانههای خارجی آن را سانسور میکنند. ادعای آزادی میکنند؛ ولی هیچ اعتقادی به آزادی ندارند. مخصوصاً خبرنگارهای آمریکایی و خبرگزاریهایشان که سانسورچیهای متخصص عالم هستند و در سانسور فوقالعاده عمل میکنند؛ به طوری که هیچ کس متوجه نمیشود. حالا اگر در یک خیابان تهران، ده نفر جمع شوند و سر و صدا و دعوایی راه بیندازند، این خبر جزء خبرهای فوری و اول آنها میشود. تجربه فتنه این امر را به ما نشان داده است. طوری آنها فتنه را نشان میدادند که انگار تمام تهران آتش گرفته و ناامن است. العربیه که به خاطر جیرهخور بودن صهیونیستها، به آن عبریه میگویند، سانسور شدید میکند. اصلاً انگار هیچ اتفاق خاصی نیفتاده؛ ولی اگر مشکل کوچکی پیش بیاید، فوری آن را برجسته میسازند و در شبکههای اجتماعی و ماهوارهای پخش میکنند.
مردمشان چنین حضوری را نمیبینند، اما خودشان میبینند. مردم کشورهای اروپایی از نظر سیاسی خیلی عقب هستند و سطح فکریشان خیلی پایین است. یک بچه دبیرستانی ما به اندازه یک استاد دانشگاه آنها میفهمد؛ چون فضای سانسور در کشورشان حاکم است و طوری طراحی کردهاند که مردم خیال میکنند در وضعیت مناسبی هستند، ولی سطح فکرها و تحلیلها پایین است. آزادترین و مستقلترین کشور جهان، جمهوری اسلامی ایران است.
واقعاً این گردش آزاد اطلاعات، نقدها، حرف و حدیثها، گفتگوها و مطالبی که منتشر میشود، جای شکر دارد. همهی اینها از برکات انقلاب اسلامی هستند.
وظیفه خطیر انجمنهای اسلامی
همهی حرف من این بود که باید خیلی شکر کنیم. ما انجمن اسلامیها کارمان خیلی بزرگ و مهم است؛ چراکه درگیر شدن با اتاقهای اصلی فکر شیطان است. سنگربندی در برابر طراحیهای اصلی شیاطین، کار اصلی انجمنهای اسلامی است. تعبیر آقا در مورد انجمن این بود: «سنگر فکری و فرهنگی». سنگر یعنی همان جایی که دشمن میخواهد ایجاد درگیری کند. آقا از من خواستند که به شما بگویم که مرکز اصلی رویاروییهای فکری و فرهنگی، در ذهنیت نسل آینده است؛ یعنی همین بچههای مدرسهای؛ لذا شما آنجا باید سنگر داشته باشید. سنگر، انجمن اسلامی است؛ یعنی یک جمع جوان زندهی بانشاط غیور سرحال.
من که اینجا مسئول هستم، باید پاسخ دهم که آیا در این مدت توانستهام دست بعضی از بچههایی را که داشتند میافتادند، بگیرم؟! یعنی برای آنها حفاظت فکری تربیتی درست کنم؟ آیا ما که در مدرسه فعالیت کردیم، توانستیم به شبهات بچهها راجعبه انقلاب اسلامی پاسخ دهیم و آنها را برطرف سازیم؟ اینها را باید از خودمان بپرسیم. آیا ما توانستیم حرفهای انقلاب را در مدرسه مطرح کنیم؟ توانستیم حرفهای رهبری را مطرح کنیم؟ آیا توانستیم زیباییهای انقلاب اسلامی را به دانشآموزان نشان دهیم تا امیدشان بیشتر شود؟ دستاوردها و موفقیتهای انقلاب این قدر زیاد است که آدم نمیداند چه بکند. اگر بگویند نمایشگاهی ایجاد کنید شامل این مطالب که در آن کارنامه سیاه پهلوی باشد، استکبارستیزی باشد، راجعبه شهدا و دستاوردها هم باشد، از عهده یکی از آنها هم برنمیآیید. اگر فقط بخواهید تیترش را بر دیوارهای مدرسه بزنید، باز هم نمیتوانید، از بس که این دستاوردها زیاد است. خیلی جالب است که یک کشور عقبماندهی حیاط خلوت آمریکا، ظرف سه دهه و تحت شرایط سخت و جنگ، توانسته این قدر سریع خودش را جمع و جور کند و در بعضی از قسمتها جزئی بهترینها هم شود.
افق پیش روی ما، برنامه چشمانداز بیستساله کشور است که آقا تأیید فرمودند و آن را به پنجاه سال تبدیل نمودند. این چشمانداز کاملاً برای شماها است. بعد از افق پنجاهساله اگر کسی خواست به علوم روز دسترسی پیدا کند، باید زبان فارسی یاد بگیرد. ببینید چقدر آقا بلندهمت است! در پرتو روح بزرگ یک رهبر بزرگ، ملت، بزرگ میشود و احساس غرور و افتخار میکند.
انشاءالله این جنبش علمی و تحرک سیاسی در کشور شکل میگیرد. خدا را از این بابت شاکریم. خیلی روز خوبی بود. انشاءالله روزهای خوب دیگری هم پیش رو هست.
بهترین مکان برای خودسازی
قدر انجمن اسلامی را برای خودسازی بدانید. مسئولان انجمن و اعضای هیئت مرکزی، بهترین جا برای خودسازی، همین انجمن اسلامی، قرارها و قرارگاهها است. خیلی چیز خوبی است. از نظر فکری، سیاسی، فهم، دوستی و سازماندهی کیمیایی است. شما قدرت سازماندهی پیدا میکنید و میتوانید دیگران را مدیریت کنید. این چیزها خیلی مهم است. الان وقتی به مدرسههای شما میآیم، حس لذتبخشی داریم. اینکه میبینم یک جوان 16-17 ساله مثل یک مرد ایستاده و همهچیز را سازماندهی کرده و فضای مدرسه را مدیریت میکند، امتیاز خیلی بزرگی است که این را هیچ جا به شما نمیدهند. اینها گوهرهایی است که انجمن اسلامی به شما داده است. در انجمن اسلامی شما مدیر میشوید، رشید میشوید و قدرت اثرگذاری روی دیگران را به دست میآورید که این فرصت را امام و شهدا و آقا برای شما درست کردند که در یک شبکه امین در مدرسه خودتان به مسائل جهانی فکر کنید و حرفهای بزرگ یاد بگیرید. لذا آن را خیلی قدر بدانید.
جمله آخر آقا در دیدار 86 این بود: «قدر عضویت در انجمن اسلامی را بدانید». اگر همین جمله بخواهد تحلیل و تفسیر شود ـ اینکه انجمن چیست که باید قدرش را بدانیم و چطور قدرش را بدانیم ـ خیلی وقت میبَرَد.
یاری انقلاب، یاری امام زمان است
از زیارت همهی شما خیلی خوشحال شدم و مجدداً این روز خیلی خوب را به همه تبریک میگویم. امیدوارم که انشاءالله جزء بهترین یاران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، نهضت و انقلاب باشید.
بعضیها ذهنیتشان راجعبه یاری امام زمان اشتباه است. یاری امام عصر، یعنی یاری آقا. اگر الان در رکاب باشید، بیشتر هم برایتان محاسبه میکنند. خیلی مهم است که بتوانی جزء قرارگاه مرکزی امام عصر باشی. اگر کسی در عصر غیبت بتواند وظیفهاش را درست انجام دهد، روایت دارد که مانند کسانی است که در خیمه مرکزی حضرت و در محضر امام عصر هستند.[1] این ویژگی زمان ما است.
وجوب خودسازی اعضای انجمنهای اسلامی
انشاءالله جزء بهترین یاران حضرت باشید. در خودسازی چیزی کم نگذارید. فکری، اخلاقی، معنوی، سلوکی، جسمی، همهجور به خودتان برسید. این طور حساب کنید که قرار است کارهای بزرگ انجام دهید. کارهای بزرگ را خود شما باید انجام دهید؛ لذا خیلی مواظب خودتان باشید؛ یعنی مواظب ذهنتان باشید، مواظب فکر و دلتان باشید که آلوده نشود. باید خیلی مراقب باشید. عوامل آلودهکننده زیاد شده، به بهانه رفتن به شبکههای اجتماعی، شیطان لغزشگاه گذاشته که دام محسوب میشود. نگذارید ذهن و فکر و دلتان آلوده شود؛ چراکه اگر آلوده شود، تطهیرش مشکل است. بعد محروم میشوید و از مسیر پاکان جا میمانید. فقط انسانهای پاک میتوانند یار حضرت باشند.
یاران اصلی انقلاب اسلامی آدمهای پاکیزه با دلهای منور، با اخلاص، اهل ذکر، فکر، نماز شب، نماز اول وقت، تلاوت قرآن، و البته اهل کار، خدمت و محبت به دیگران هستند.
هرچه وقت پیدا کردید، مهارت بیاموزید. مرد باید مهارت داشته باشد.
آخرین جمله من این باشد و برایتان خوب است که یادگاری بماند. شما باید «آقا» باشید. برای اینکه آقا باشید، باید مهارت داشته باشید و بهترین زمان و مکان برای فراگیری مهارت، انجمن اسلامی است. پس، وقت مرد شدن را غنیمت بشمارید. انشاءالله که همهی شما موفق باشید.
[1] . امام صادق (عليه السلام) فرمود: «هر کس از شما بر انتظار اين امر بميرد، مانند کسي باشد که در خيمه حضرت قائم جاي دارد. همانا آن کس که با ايمان به وقوع اين امر بميرد، منزلت کسي را دارد که در راه خدا شمشير زده باشد و آن کس که انتظار امام دوازدهم را داشته باشد، مانند کسي است که در پيشگاه حضرت رسول اکرم شمشير کشيده و از حضرت دفاع کرده باشد». شیخ عباس قمی، مستدرک السفينه، ج1، ص88.