۹۵۰۳۱۱---بیانات در نشست مسئولین استانها 1395/3/11



مؤمن و خانواده‌اش، باید الگوی دیگران باشند

اعیاد پر برکت ماه معظّم شعبان که پشت سر گذاشته شده و روز‌های خدایی و فرصت‌های حساس باقی‌مانده‌ این ماه عزیز را به همه‌ی شما تبریک عرض می‌کنم. امیدوارم خداوند تبارک و تعالی از برکات این ایام پرسُرور و پربهجت همه‌ی شما دوستان و خانواده‌های شما و همه‌ی دوستان در انجمن‌های اسلامی را بهره‌مند سازد.

به همه‌ی شما خیرمقدم و خسته نباشید عرض می‌کنم. شما هم لطف کنید و سلام ما را به خانواده‌ها و همسران محترمتان برسانید؛ چراکه آنها هم در فعالیت‌های مجموعه‌ی ما سهیم و ان‌شاءالله مشمول عنایات و الطاف الهی هستند.

امیدوارم این دعای قرآن کریم در باب خانواده، درباره‌ی همه‌ی شما مستجاب شود: «رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیَّاتِنا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقینَ إِماماً؛[1] پروردگارا به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنى چشمان [ما] باشد و ما را پيشواى پرهيزگاران گردان». ترجمه کلمه‌ی «قُره ‌عین» به فارسی سخت است و در ادبیات عرب، یک نوع خنکای دل مورد نظر است؛ یعنی انسان وقتی همسرش را ببیند، دلش آرام شود و در عین حال آمیخته‌ی با افتخار باشد. این دل‌خنکی و شعف درونی وقتی به احساس افتخار ضمیمه شود، اسمش می‌شود «قره عین».

ان‌شاءالله ‌همسران و فرزندان شما نور چشم شما باشند و برای خانم‌های حاضر در جلسه نیز همسرانشان نور چشمشان باشند. این آیه یک هدف‌گذاری رو به رشد و فعال در خانواده است که به بحث امامت متقین اشاره دارد و نمی‌گوید: به ما توفیق تقوا بده؛ بلکه می‌گوید: بیت و خانواده‌ی ما را امام متقین قرار ده تا الگویی برای دیگران باشند و بتوانند از آنها الهام بگیرند. تقوا نیز با همان معنای فراخ و گسترده و جذاب و پویایش که هم معنای درونی و بیرونی و سلبی و ایجابی دارد، منظور است. معنای این سخن این است که انسان‌های مؤمن باید دائماً برای ارتقای تقوای خانواده‌شان سرمایه‌گذاری و مراقبت و برنامه‌ریزی داشته باشند که این امر، مستلزم طرح، برنامه و پیگیری است.

در هر حال ان‌شاءالله همه‌ی شما نور چشم یکدیگر باشید.

 

ویژگی محبوبان خدا

مؤمنان، عاشق و معشوق پروردگارشان هستند؛ این سخن قرآن است: «يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ؛[2] آنان را دوست مى‏دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند». بر اساس این آیه، رابطه‌ی این جماعت ممتاز و برگزیده با خدای متعال، مبتنی بر محبت است. اینها کسانی هستند که خدای متعال آنها را دوست دارد. البته به نظر رحمانی، خدای متعال همه‌ی آفریده‌هایش را دوست دارد و همه‌ی موجودات چون مخلوق حضرت حق هستند، مورد رحمت و محبت او هستند که این، رحمت و حبّ عام است. طبعاً در این آیه‌ی کریمه، آن رحمت منظور نیست؛ بلکه منظور درخشش نام الرحیم و رحمت خاص است.

این موضوع شیرین و جذابی است و تصورش حقیقتاً شوق‌انگیز است که برخی از مردمان و مخلوقات مورد محبت خاص پروردگار متعال قرار می‌گیرند. خدای تبارک و تعالی در قرآن به این سؤال که به چه دلایلی اینها مورد محبت خاص قرار می‌گیرند، پاسخ گفته است. در معرفی‌ این عده، دلیل و حکمت این رحمت خاص و حبّ مخصوص ارائه شده است. به سخن دیگر، منشور محبوبیت نزد پروردگار متعال در قرآن کریم صادر شده و در دسترس همه قرار گرفته است. کسی که این ویژگی‌ها را داشته باشد، از آن حبّ خاص بهره‌مند می‌شود. البته حبّ دارای درجات و مراتب خاص خودش است که ذیل بحث ولایت الهی قرار می‌گیرد.

من برای یادآوری، اشاره‌ای به این ویژگی‌ها داشته باشم که راه نیل به محبوبیت نزد پروردگار عزیز ما است و کشف از رضایت الهی می‌کند. به نظرم رسید که برای این ویژگی‌ها، ترتیب دقیق‌تری قرار دهیم؛ زیرا ظرفیت طبقه‌بندی و رتبه‌بندی دارد؛ اما الان در این مقام نیستم.

 

۱.۲. توبه و پاک ماندن

اولین و دومین ویژگی عبارت است از «توبه و پاکی». آیه‌اش این است: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ؛[3] خداوند توبه‏كاران و پاكيزگان را دوست مى‏دارد». دو تا حبّ الهی در یک آیه‌ی کریمه کنار هم قرار گرفته و به تفصیل هم گفته شده است که معلوم می‌شود تطهّر، عنوانی مستقل است. ضمناً کلمه‌ی «توابین» نشان می‌دهد که حضرت حق این بازگشت را مورد عنایت و انتظار و توقع قرار می‌دهد؛ لذا این بازگشت باعث محبت خدای متعال است. البته در جای دیگری از قرآن تعبیر «مطّهّرین» آمده که در مورد مساجد است: «فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ؛[4] در آن مردانى‏اند كه دوست دارند خود را پاك سازند و خدا كسانى را كه خواهان پاكى‏اند، دوست مى‏دارد». معلوم می‌شود پاک بودن و پاک ماندن و اهتمام به پاکی چشم و زبان و گوش و قوای ظاهری و جوانح، مورد محبت خدای متعال است.

 

۳. تقوا

سومین ویژگی تعبیر فوق‌العاده و جامع و عالی «تقوا» است: «مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ؛[5] هر كه به پيمان خود وفا كند و پرهيزگارى نمايد، بى‏ترديد خداوند پرهيزگاران را دوست دارد». متّقین کسانی‌اند که تقوا در وجودشان مستقر شده و این صفتی است که حکایت از استقرار دارد. این افراد از تقوای دل «تقوی القلوب» و فکر و عمل بهره‌مند هستند و واژه‌ی متّقی در مورد ایشان صدق می‌کند.

البته واژه‌ی تقوا در بر گیرنده‌ی هر دو عنوان قبلی یعنی توبه و تطهّر هم هست؛ منتها اراده‌ی قوی در تحقق امر و نهی حضرت حق همراه با سپر حفاظتی در برابر آفت‌ها و آسیب‌ها را تقوا می‌گویند. چنین حالتی را خدای متعال دوست می‌دارد و چنین کسی همه‌ی زندگی‌اش را میدان تحقق خواست خدا می‌داند و فقط دنبال این است که خدا چه می‌خواهد و هم‌زمان، یک سپر حفاظتی قوی هم در اطراف خود دارد.

 

۴. احسان

چهارمین ویژگی عنوان بسیار جذاب «محسن» است که از تعابیر فوق‌العاده قرآنی است. آیه مربوط به آن، این است: «الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ؛[6] همان‌ها كه در توانگري و تنگدستي انفاق مي‏كنند؛ و خشم خود را فرو مي‏برند؛ و از خطاي مردم مي‏گذرند، و خدا نيكوكاران را دوست دارد». از سیاق آیه استفاده می‌شود که منظور از حُسن، حُسن جاری به محیط‌های پیرامونی با تأکید بر گره‌گشایی و دستگیری و ابراز محبت به دیگران است که مربوط به حسن فعلی و فاعلی می‌شود.

«يُنْفِقُونَ» به انفاق اشاره دارد که معمولاً احسان را به همین معنا می‌گیریم. اینها در خوشی و حتی سختی، دست از انفاق برنمی‌دارند. خصوصیت دیگرشان آن است که خشم خود را فرومی‌خورند و مدیریت می‌کنند. ویژگی دیگر آنها سعه‌ی وجودی‌شان است که برابر آزار و اذیت دیگران، می‌توانند ببخشند و می‌بخشند.

آیه، همه‌ی اینها را جمع می‌کند و یک عنوان برایش برمی‌گزیند که «محسن» است. این عده، هم حسن ظاهری و هم حسن باطنی دارند و خوبیِ این رفتار زیبای آنان به دیگران هم می‌رسد و مشکلات دیگران را حل می‌کنند. اینجا یک ظریف‌کاری روایی داریم که در مورد امام سجاد (علیه السلام) نقل شده که یکی از بانوان خدمت‌گزار منزل حضرت، خطایی مرتکب شده بود. هنگام مواجه با حضرت،‌ از این آیه استفاده کرد و گفت: «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ»، حضرت فرمودند: آرام شدم. آن خانم عرضه داشت: «وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ»، حضرت گفت: من از شما گذشتم. کنیز گفت: «وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ»، حضرت فرمود: شما را در راه خدا آزاد کردم.[7]

 

۵. صبر

پنجمین ویژگی عنوان بسیار جذاب «صابرین» است. صبر خیلی مورد عنایت حضرت حق است؛ چراکه در مسیر ایمان، فرازونشیب و چالش‌های درونی و بیرونی جهت رتبه‌بندی و امتیازدهی چیده شده است. کسی که نشکند و صبر ورزد و مقاومت کند، محبوب حضرت حق می‌شود.

از بین همه‌ی انواع صبر، صبر در برابر دشمنان خدا اهمیت فوق‌العاده دارد که محصول مجاهدت است. صبر اساساً محصول مجاهدت است و شما تا به میدان نروی، صبر معنا ندارد. آیه‌ی «رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا؛[8] پروردگارا بر [دل‌هاى] ما شكيبايى فرو ريز» برای میدان مبارزه است و به قصه‌ی طالوت و سپاهیانش اشاره دارد که وقتی با دشمن مواجه شدند، این آیه را خواندند.

آیه دیگر درباره صبر در برابر دشمنان این است: «وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ؛[9] و چه بسيار پيامبرانى كه همراه او توده‏هاى انبوه، كارزار كردند و در برابر آنچه در راه خدا بديشان رسيد، سستى نورزيدند و ناتوان نشدند و تسليم [دشمن‏] نگرديدند». هیچ احساس سستی در آنها پیدا نشد؛ زیرا «رِبّی»، یعنی شدیدالربط به پروردگار متعال بودند. وقتی با کفار وارد مقاتله و درگیر شدند، نه سست و خسته شدند و نه کم آوردند؛ بلکه محکم ایستادند. خدا این آدم‌های مقاوم و صبور و ایستاده در راه حق را دوست می‌دارد.

 

۶. توکل

ششمین ویژگی «توکل» است. توکل یعنی انسان با همه‌ی وجود به لطف و قدرت و سبب‌سازی و سبب‌سوزی حضرت حق اعتماد کند. اگر کسی به چنین حالی برسد، در پیشگاه خدای متعال محبوب می‌شود. قرآن می‌فرماید: «فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ؛[10] و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن؛ زيرا خداوند توكل‏كنندگان را دوست مى‏دارد». کسانی که توکل در وجود آنها مستقر است، محبوب حضرت حق هستند.

 

7. عدالت

هفتمین ویژگی «قسط» و «عدالت» است. البته قسط و عدل تفاوت مختصری دارد. قسط رعایت حدود الهی در روابط و حقوق اجتماعی است. وقتی حقوق دیگران در ارتباط با ما تأمین می‌شود، تعبیر قسط به کار می‌رود و چنین کسی مقسط و محبوب خدای متعال است. آیه‌ی 42 سوره‌ی مبارکه‌ی مائده می‌فرماید: «وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ؛ و اگر داورى مى‏كنى، پس به عدالت در ميانشان حكم كن كه خداوند دادگران را دوست مى‏دارد».

 

8. مقاتله

هشتمین ویژگی که بسیار قشنگ و شوق‌انگیز است، «مقاتله» است که آیه‌اش این است: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذينَ يُقاتِلونَ في سَبيلِهِ صَفًّا؛[11] خداوند كساني را دوست مي‏دارد كه در راه او پيكار مي‏كنند». خدای متعال مؤمنانی را که متحد و با آرایش دقیق و متناسب به مصاف دشمنان خدا می‌روند، خیلی دوست می‌دارد. اینجا حرف‌های شیرینی وجود دارد، مبنی بر اینکه غرّش شمشیر‌ها و صدای حرکت اسب‌ها و مرکب‌های رزمندگان جبهه حق مورد عنایت و لطف خدای متعال است. خداوند متعال صحنه‌ی مقاتله با دشمنانش را دوست می‌دارد؛ زیرا صحنه‌ی عشق‌ورزی با او است.

 

9. تبعیت از حضرت رسول (صلی الله علیه و آله)

نهمین و آخرین ویژگی را با این آیه بیان می‌کنم: «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ؛[12] بگو اگر خدا را دوست داريد، از من پيروى كنيد تا خدا دوست‌تان بدارد». اینجا هم بیانیه‌ای صادر شده که این خبر را به مردم بده که اگر می‌خواهند محبت مرا داشته باشند، باید از تو پیروی کنند.

این آیه جامع تمام آیات قبلی است و همه‌ی آن ارزش‌ها در تبعیت از پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) حاصل می‌شود؛ چراکه همه‌ی این صفت‌ها در شخصیت ایشان متجلی است و به همین دلیل قرآن می‌فرماید: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ؛[13] قطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نيكو است». اگر در تطهّر و تقوا و احسان و توکل و صبر و مقاتله و... از پیامبر تبعیت داشته باشید، محبوب خدای متعال هستید؛ بنابراین چنانچه مدعی محبت خدا هستید، از پیامبر پیروی کنید.

«يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ» در این سیاق، حاوی حبّ شدید و محبت خاص خدای متعال است. در صلوات شعبانیه آمده است: «وَاجْعَلْنى لَهُ مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاكَ؛ مرا پيرو او گردان، تا آنگاه كه تو را در قيامت ديدار كنم» که دقیقاً به همین آیه اشاره دارد.

در این آیه‌ی کریمه یک راز نهفته است و آن اینکه کشش و عشق، به معشوق ازلی و ابدی برمی‌گردد و اساساً اگر حبّی هست، ابتدا از معشوق سر می‌زند.

 

وظایف انجمن اسلامی پس از دیدار با رهبری

بحمدالله دیدار با مقام معظّم رهبری در وقت و در زمان مورد نیاز، برای ما حاصل شد. امیدوارم قدرشناسی کنیم و بهره‌مند باشیم. حالا نوبت ما است که ذیل این اتفاق مبارک، کار‌هایی انجام دهیم و قدم‌هایی برداریم. کارهایی که باید انجام دهیم، عبارتند از:

 

۱. دریافت صحیح پیام رهبری

نخستین کار عبارت از درک خوب صحبت‌های آقا است؛ یعنی بواطن و ظواهر و ابعاد مطالب ایشان را به دست آوریم. این مطالب، آشکار است؛ اما چون در یک منظومه‌ی کلان فکری مطرح می‌شود، به اهتمام و مراجعه و پژوهش و مطالعه و جمع‌بندی مناسب برای فهم جوانب مختلف آن نیازمندیم.

از این بررسی می‌تواند یک سلسله اقدامات تکمیلی هم به دست آید و به فهرستی از اقدامات برسیم که قدم بعدی است. در این فهرستِ اقدامات، یک سری اقدامات ترویجی است؛ یعنی همین مطالب با قالب‌های مختلف مطرح گردد و بایگانی نشود؛ بلکه زنده و باطراوت در محیط انجمن و اتحادیه و مدرسه‌ها و حتی محیط‌های اجتماعی طرح شود.

 

۲. برنامه‌ریزی بر اساس بیانات رهبری

نکته‌ی بعدی آنکه ذیل مطالب مطرح‌شده، علاوه بر فهم و ترویج، فهرستی از آنچه لازم است انجام دهیم، به دست آوریم و متناسب با آن برنامه‌ریزی کنیم. بخشی از آنچه فرمودند، ناظر به برنامه‌های راهبردی و بخشی مربوط به برنامه‌های جاری مجموعه‌ی ما است. ما در دو بخش راهبردی و کاربردی، می‌توانیم از افاضات رهبر حکیم و عالی‌قدرمان استفاده کنیم.

البته دوستان مشغول نکته‌چینی هستند؛ اما همه‌ی ما باید کار کنیم. در مورد نکته‌ی اول، دوستان منتظر نمانند دفتر مرکزی و دفتر قم کار کنند؛ بلکه این کاری است که همه‌ی ما باید با هم آن را انجام دهیم. در قرارگاه‌ها، قرار ما این بود که هر بار رهبر معظّم افاضاتی داشتند، در دستور کار بچه‌ها قرار گیرد، درباره‌ی آن بیندیشند و از آن، مطلب استخراج کنند.

بدترین شکل مسئله تواکل است که شما به امید دفتر مرکزی بنشینید و دفتر مرکزی هم به امید شما، و بعد هیچ‌کس، کاری انجام ندهد! همه‌ی ما باید پای کار بایستیم. در این صورت سلیقه و ابتکار به میدان می‌آید و مخصوصاً وقتی خود بچه‌ها کار را شروع کنند، برکت هم نازل می‌شود. بنابراین باید سعی کنیم این اتفاق بیفتد.

اما قسمتی که در مورد استخراج برنامه‌های راهبردی و کاربردی بود، وظیفه‌ی خاص دفتر مرکزی است که باید آنها را استخراج و وارد چرخه‌ی برنامه‌ای تشکیلات کند.

اگر بخواهم مثال بزنم، نُه‌گانه‌ای که رهبر عزیز از ویژگی‌های افسران جنگ نرم جبهه‌ی حق فرمودند، خیلی به‌روز است. آخرین فرآورده‌های ذهن رهبر عزیز و حکیم ما با عنایت به میدان، صحنه و مبنا است. معنایش این است که تشکیلات ما باید این ویژگی‌ها را در چرخه‌ی تربیتی خود بیاورد و برایش برنامه‌ریزی کند. موارد فراوانی در منظومه‌ی تربیتی ما وجود دارد؛ اما این موارد، برجسته‌ها و برگزیده‌های نظر رهبر عزیز است.

در محور‌های کاربردی حفظ ارتباطات اعضای انجمن و امتداد تشکیلاتی و فارغ‌التحصیلان و...، سخنانی مطرح شد و مورد تأکید قرار گرفت که وظیفه‌ی مشترک مضاعف همه‌ی ما است. من به دوستان گفتم: در این مورد تا به حال توصیه می‌کردم، اما الان عمل می‌کنم؛ چراکه بخشی از آن مرتبط با دفتر نمایندگی رهبری است. باید فکر کنیم و برایش طراحی مناسبی داشته باشیم.

بحث توسعه‌ی مخاطب و افزایش اثربخشی نیز نکته‌ی دیگری بود که مطرح کردند و بلافاصله فرمودند: مخاطبان انجمن اسلامی باید افزایش پیدا کند. در این محور، تقویت مهارت‌های بچه‌ها مهم است.

اینکه طبع اقدامات ما، انقلابی و هجومی باشد، مسئله‌ دیگری بود که ایشان مطرح کردند. موضع ما باید آفندی باشد، نه پدافندی. این یک نگاه متفاوت است که هم در فضای تربیتی ما باید لحاظ شود و هم در اقدامات و برنامه‌ها.

تحلیل رهبر عظیم‌الشأن در سپهر کلان، تحلیل وضعیت جبهه‌ی حق و باطل بود و وظیفه‌ی انجمن اسلامی از متن آن تحلیل کلان استخراج شد که خیلی شیرین بود؛ زیرا نشان می‌دهد آقا چه نقش مهمی برای اتحادیه‌ها در این میدان قائل هستند. ما باید آورده فوق‌العاده‌ای داشته باشیم تا رهبری حکیم ما و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از ما راضی شوند.

 

3. بهره بردن از فرصت ایجادشده

در مورد فضای پیرامونی، میدان‌گشایی کردند و میدان را بسیار وسیع قرار دادند. اولاً بحث دوقلو بودن انجمن و بسیج، مطرح گردید و این دو به عنوان تشکل امین مطرح شدند. در جلسه‌ی آموزش و پرورش هم همین نکته مطرح شده بود.

نکته‌ای که آقای نعمتی در مورد سازمان دانش‌آموزی گفتند، تذکر جدی به سازمان دانش‌آموزی و بحث پیش‌آهنگی بود که کار بسیار عبث و چندش‌آوری بود. آنها از کسی، نقد یا نظری را نمی‌پذیرفتند. ما زیاد می‌گفتیم؛ اما گویا منتظر بودند که آنجا اظهار نظر شود.

البته ما با آنها معارضه‌ای نداریم، ولی از آنها خواسته‌های رهبر عظیم‌الشأن را مطالبه‌ خواهیم کرد؛ یعنی باید رویکرد‌های خود را انقلابی کنند، خود را درست کنند و تشکل امین شوند. هنوز راه دارند تا به تشکل امین تبدیل شوند. یک بار در مورد مجلس دانش‌آموزی، آقا به وزیر وقت فرمودند: فیلی هوا کرده‌اید که معلوم نیست کجا پایین بیفتد! مگر فلانی به شما کمک کند تا بتوانید این را درست پایین بیاورید. اگر سراغ ما می‌آمدند، کمک می‌کردیم؛ اما می‌دانستند نظر ما این است که این قصه باید جمع شود.

برای تشکیلات ما، هم در فضای آموزش و پرورش و هم محیط‌های پیرامونی، فرصت‌آفرینی شد و این دیدار یک سرمایه‌ی بسیار گران‌بها و ارزشمند است برای اینکه حرکت انقلاب اسلامی را در عرصه‌ی تربیت انقلابی پررنگ و پرشتاب کنیم. آقا برای ما جبهه‌گشایی کردند، حالا نوبت ما است که از این فرصت استفاده کنیم.

ما دنبال به رخ کشیدن و ایجاد حسادت نیستیم، ولی قصه‌ی تفاهم‌نامه یک شوخی بیشتر نیست و تفاهم‌نامه صد برابر قوی‌تر هم که باشد، وقتی اراده‌ای برای عمل نباشد، عمل نمی‌شود و برعکس، وقتی تفاهم‌نامه‌ای وجود نداشته باشد، اما خواست تحقق باشد، عملی می‌شود. البته آقای علامتی پیگیر هستند، اما دوستان معطل تفاهم‌نامه نباشند. اگر اینها از نظر معنوی یا قانونی ولایت‌پذیر باشند، باید حمایت کنند. چنانچه کسی امکانی دارد و در اختیار قرار نمی‌دهد و جلوی فعالیت انقلابی بچه‌ها را می‌گیرد، باید با او برخورد شود و اگر نمی‌شود، به اینجا منتقل کنید تا پیگیری شود.

در هر جلسه‌ای که به استان‌ها سر می‌زنیم، بچه‌ها می‌گویند: فلان‌جا فلان مدیر یا فلان مربی اجازه فعالیت نمی‌دهد. جنابعالی آنجا زنده و ایستاده باشید و این اتفاقات بیفتد؟ پس شما چه‌کاره هستید؟ اگر آن بچه‌ها افسر جنگ نرم هستند، شما سرلشکر جنگ نرم هستید. از این به بعد دستور صریح است که: هم خودتان پیگیری کنید و هم ظرفیت مجموعه را به میدان ببرید و اگر مقاومتی، حتی در حد مدیر کل وجود دارد، پیگیری کنید.

این جبهه‌گشایی و فرصت‌گشایی را قدر بدانید. اگر قدر بدانیم، ان‌شاءالله زیادتر هم خواهد شد.

 

پیگیری چند نکته

دوستان در مورد تعامل و... نکاتی گفته بودند، باید بگویم که ما  با کسانی که در مصدر امور هستند، داستان‌هایی داریم. اگر تعامل صبورانه و بابرنامه و مجدّانه و بدون بهانه دادن باشد، حتماً موفق می‌شوند و هر سهمی که نیاز به پشتیبانی مرکزی داشتید، دوستان در دفتر مرکزی آماده‌اند و چنانچه امروز زنگ بزنید، فردا پیگیری می‌کنند.

مورد مدارس مختلط هم قابل پیگیری است.

بحث سرگروه‌ها هم بحث جدی سال 95 است که متصل به بحث فارغ التحصیلان است که آقا فرمودند.

در مورد جوانی هم سن 14 تا 29 سن جوانی است و اعضای اتحادیه الان جوان‌ هستند.



[1]. فرقان: 74.

[2]. مائده: 54.

[3]. بقره: 222.

[4]. توبه: 108.

[5]. آل عمران: 76.

[6]. آل عمران: 134.

[7]. عروسی حویزی، تفسیر نور الثقلین، ذیل آیه 134 سوره آل عمران.

[8]. بقره: 250.

[9]. آل عمران: 146.

[10]. همان: 159.

[11]. صف: 4.

[12]. آل عمران: 31.

[13]. احزاب: 21.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *