اربعین، مانور معنویت در دوران جاهلیت
جمع ما این توفیق را پیدا کرد و این شرف شامل حال ما شد که روز اربعین در جوار این امامزادهی واجبالتعظیم، بزرگوار و عزیز که از نوادگان امام مجتبی (علیه السلام) است، حضور داشته باشیم. خدای متعال را شاکریم که اگر توفیق حضور در خیل عظیم میلیونی زائران حسینی در کربلای معلی را نداریم، توفیق داریم در این حرم نورانی و باصفا و در جمع ارادتمندان سید و سالار شهیدان حضور داشته باشیم. انشاءالله که به لطف و کرم ایشان، به زودی زود این جمع، هم قبل از اربعین سال آینده و هم در اربعین آینده، به زیارت حضرت اباعبدالله (علیه السلام) مشرّف شود.
برای اربعین به زیارت شناخته میشود؛ چراکه در این روز، زیارتی با متن مشخص وارد شده است که باید در حرم خوانده شود. اگر زیارت با پای پیاده باشد، زهی سعادت!
ما میعاد و موعد و متن داریم. میعاد ما کربلا، موعد ما اربعین و متن، همان متن زیارتی است که از امام صادق (علیه السلام) برای شیعیان و ارادتمندان صادر شده است. برای زیارت با پای پیاده هم که روایات مکرر در مورد امام حسین (علیه السلام) وارد شده است. شیعه با فهم دقیق و هوش علوی خود اینها را کنار هم قرار داده و هم دیدار در کربلا، هم حرکت با پای پیاده در اربعین و هم متن زیارت اربعین را در دست دارند. به این ترتیب بر اساس تعبیهی اولیای خدا، همایش میلیونی و مانور معرفت و حماسه و صفا و وفا، پیش چشم بشر معاصر شکل میگیرد.
در متن زیارت اربعین میگوییم که به رجعت اعتقاد داریم. با ظهور حضرت ولیّ عصر، رجعت اتفاق میافتد و مؤمنان خالص برمیگردند و دستاندرکار ساخت جهانی متفاوت و آکنده از معنویت و عشق و صفا میشوند و بهشتی به نام حضرت زهرا (سلام الله علیها) میسازند و آدم و عالم، بهشت را در همین کرهی خاکی تجربه خواهند کرد؛ انشاءالله. از جمله اموری که در رجعت اتفاق میافتد، بازگشت سیدالشهدا (علیه السلام) است که تماشایی است.
مقدّمات آن روز بزرگ بر اساس خواست و تقدیر پروردگار متعال، به نام حسین بن علی (علیه السلام) رقم خورده است.
موج برگشت به اسلام، معنویت، عدالتخواهی و ارزشجویی را در زمان ما مشاهده میکنید. این توفیق بزرگ نصیب همعصریهای ما شد تا ببینند بعد از جاهلیت مکرری که بشر تجربه کرد، بازگشت قابل فهم و احساس و روشنی به سوی ارزشها و پشت کردن واضحی به جاهلیت و نمادهای آن در حال رخ دادن است.
کربلا، نقطهی عطفی برای نجات بشریت
نکتهی جالب اینکه این بازگشت به خوبیها و مکارم اخلاق با پرچم حسین بن علی و به نام آن بزرگوار و با تکیه بر الگویی که آن حضرت ساخت و با استفاده از انرژی عظیم آن حضرت در روز عاشورا، در حال شکل گرفتن است. کربلا آن مکان شریفی است که این نیروی عظیم قدسی در آنجا آزاد و تقدیم بشریت شد. عاشورا نیز روزی است که این اتفاق بزرگ در آن رخ داد. این انرژی عظیم آزاد شده و پهنهی تاریخ را تحت تأثیر خود قرار داده است. به این ترتیب امام حسین (علیه السلام)، پرچمدار هدایت آخرالزمانی میشود و به یاد او و به عشق او، جماعتهای آزاده در سراسر جهان بیدار میشوند و به هم پیوند میخورند و به سوی روز بزرگ ظهور حرکت میکنند.
ایران عزیز ما این افتخار را داشت که مبدأ این بازگشت به سوی ارزشهای بزرگ شود. همهچیز بعد از بیداری ایران، رنگ و بوی دیگری پیدا کرد و در دنیا فضای دیگری دارد ساخته میشود.
اربعین در داخل عراق برای قرنها حبس بود و فقط در یک منطقهی خاص و محدود، شناخته شده بود. جمعی از شیعیان با پای پیاده از سراسر عراق به سمت حرم سیدالشهدا (علیه السلام) حرکت میکردند. هم به لحاظ کیفیت و هم کمیت، وضعیت خاصی داشتند. اما بعد از انقلاب اسلامی و پس از به درک واصل شدن طاغیهی بزرگ زمان ما، یعنی صدام، تفاوت در اربعین را مشاهده میکنید. با انقلاب ایران، فضایی متفاوت به وجود آمد و شهدای شما این افتخار را پیدا کردند که طلایهدار این حرکت باشند.
در اولین سال، حدود پنج میلیون نفر در آرامش کامل و صلح و صفا، به سمت حرم حرکت کردند و از آن سال به بعد، اربعینی متفاوت در حال برگزاری است که به بزرگترین همایش شیعه و بلکه بزرگترین رخداد مذهبی جهان تبدیل شده است. حاصل آنکه همهی کسانی که در برق انقلاب حسینی ایرانیان با نام اباعبدالله زنده و هدایت شدند، برایشان اربعین روزی خاص شده است، و فرقی بین سفیدپوست اروپایی و سیاهپوست آفریقایی نیست.
شما نیجریه را در پرتوی اربعین شناختید، و الّا ما نمیدانستیم در نیجریه چه خبر است. برخی از شیعیان آن کشور، یکی دو سال پشت سر هم به کربلا آمدند و امکان حضور جمعیت بیشتر نبود. جمعیت باقیمانده، در کشور خودشان ساماندهی شدند. خدا شیخ مجاهد عالیقدر نیجریه را حفظ و آزاد کند. این جمعیت بسیار عظیم در خود نیجریه به نام امام حسین (علیه السلام) حرکت کرد و دشمنان، گوشهای از این قدرت معنوی را دیدند. ایشان در سخنرانی خود خطاب به امام حسین (علیه السلام) گفت: اگر شما در کربلا یک جون[1] آمادهی شهادت داشتید، امروز در نیجریه بیست میلیون جون آمادهی شهادت دارید.
پیامهای اربعین برای دوستان و دشمنان
حرکت اربعین به یک حرکت جهانی تبدیل شد و پیام آن صلح، صفا، عشق، لطف، محبت، امن و امان است. البته برای دشمنان بشریت و اسلام، پیام متفاوتی دارد. وقتی این جماعت «لبیک یا حسین» میگویند، موجی حماسی ایجاد میشود که برای انسانهای پاک؛ آرام و عاشقانه و پر از مهرورزی و محبت است. در عین حال برای ظالمان و یزیدیان زمان، پیام مرگ دارد و آکندهی از عزت و شکوه و صلابت است.
انصار المهدی در کربلا به هم میرسند و یکدیگر را میشناسند و آنجا محل معارفه است. چند سال پیش اولین همایش جهانی دانشجویان شیعه در کربلا و در روز اربعین تشکیل شد. جوانان دانشجو از سراسر عالم میآیند و آنجا همایشی جداگانه برای خود دارند. امسال هم قطعاً خیلی مفصلتر برگزار میشود.
عواطف و ارتباطات و احساسات خوبی شکل میگیرد و روحیهی بصیرت و شجاعت و حماسه، در آنان افزایش مییابد. افراد با خودشان از کربلا پیام حسینی را میبرند و سال بعد عده تازهای میآورند و این موج همچنان ادامه دارد. إنشاءالله روزهای بزرگی را که در پیش است، خواهید دید.
دقیقاً در نقطهی مقابل که جبههی یزیدی و بوسفیانی زمان ما است، درهمریختگی ایجاد شده و اوضاعشان روزبهروز خرابتر میشود و دچار آشفتگی و حیرت و احساس شرمندگی هستند. مشاهده کردید در آمریکا چه شد! مرکز اصلی سازماندهی جبههی دشمنان حسین بن علی (علیه السلام)، آمریکا و عقبهی صهیونیستی است و اعوان و انصاری در گوشه و کنار جهان دارند که در منطقهی ما، رژیم خبیث آل سعود است. رسواییها و افتضاحات آنها را ببینید. به تعبیر رهبر عالیقدر و علمدار حسینی زمان ما، خود این دو نامزد دست به دست هم دادند و افشاگری کردند که در آمریکا چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. امروز روشنفکران آن جامعه میگویند مسئلهی ما، مسئلهی ترامپ نیست؛ بلکه این نظام، کارآمد و قابل اعتماد نیست.
تجلی جلوههای زیبای اخلاق اسلامی در اربعین
اربعین پرچم غدیر است و به نظام مبتنی بر خواست پروردگار عالم، علی ابن ابیطالب (علیه السلام) و غدیر خم دعوت میکند. این نظام میآید و همهی جهان را با مهر و صفا و امنیت و دوستی پوشش میدهد و جلوههایش را دارد در همایش عظیم اربعین نشان میدهد. این جلوههای دوستی و صفا در هیچ جای جهان مشاهده نمیشود. همه میپرسند: این آقا کیست که نامش چنین دوستی و صفا و محبتی فراهم میکند؟ نخبگان عالم ـ با وجود سانسور و فشار ـ دربارهی آن مطالعه میکنند. یکی از رفقای ما که در یکی از دانشگاههای آمریکا تدریس دارد، نقل میکرد که مناظرهای بین یک یهودی، مسیحی و شیعه ترتیب دادند تا در مورد حقوق بشر بحث کنند. جمعیت زیادی هم آمدند تا ببینند در مورد حقوق بشر چه میگویند. بحث به جاهای باریک میکشد. طرف یهودی عصبانی میشود و مسیحی میانداری میکند. آن شیعه که ایرانی بوده، به آقا اباعبدالله (علیه السلام) توجه میکند تا گره از کار او باز کند. آنها استناداتی میدادند که در اسلام اینگونه و آنگونه است. ایشان میگفت: یکباره حضرت مسلم به ذهن من آمد و گویی جلوی من ایستاده بود. گفتم: میخواهم سندی به شما نشان دهم. داستان حضور مسلم و ابن زیاد ملعون در خانهی هانی را تعریف کردم. هانی با خود گفته بود اگر ابن زیاد اینجا کشته شود، ماجرا تمام میشود و انشاءالله حسین (علیه السلام) به سلامت میرسد و حاکمیت اسلامی با حضور مردم شکل میگیرد. فقط کافی است این طاغوت هلاک شود. قرار شد مسلم پشت پرده بایستد و با علامت هانی، کار را تمام کند. طاغوت آمد، اما هر چه هانی علامت داد، خبری از پشت پرده نشد. طاغوت از خانهی هانی خارج شد. وقتی هانی با عصبانیت به مسلم گفت که چرا کار را تمام نکردی، مسلم پاسخ داد: شمشیر را کشیده و آماده بودم، اما در آن لحظه یاد جملهی پیامبر افتادم که فرمود: «در اسلام کشتن از پشت وجود ندارد»، لذا شمشیر را به غلاف برگرداندم. [2]
پس از آنکه این داستان را گفتم، جمعیت شروع به کف زدن کرد و احساساتی شده بودند. به آنها گفتم: شما صهیونیستهای کودککش چه حرفی برای گفتن دارید و ای آقای مسیحی، شما چه حرفی برای زمان ما داری؟!
غرض آنکه اربعین یک پدیدهی عادی نیست و نگاه ما به اربعین، صرفاً به عنوان یک اجتماع نیست؛ بلکه اربعین یک مقطع تاریخی است و جهان را انشاءالله تغییر خواهد داد. این حرکت خوشساخت و خوشپیام که پیامهای خود را از امام سجاد (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها) دریافت کرده، میرود تا جهان ما را به جهانی دیگر تبدیل کند.
انقلاب ایران، زمینهساز اتفاق بزرگ ظهور
امروزه در سراسر جهان در مورد امام حسین (علیه السلام) مطالعه میشود و به اذن الله این گرایش در حال فراگیر شدن است. این کار بزرگی بود که مردم فهمیده، مؤمن، ولایتمدار و عاشق اهل بیت در ایران عزیز آغاز کردند، و امروز شهدای حرم آن را ادامه میدهند. باید قدر دانست و مثل جان از آن نگهداری کرد. امیدواریم کسانی که در این نظام نورانی مسئولیت دارند، پاک و تمیز و حسینی زندگی کنند و خودشان و اطرافیان و مجموعههای خود را پاکیزه نگاه دارند. این نظام متکی بر این خونهای مقدس است و پیامآور امید برای ایرانیان و جامعهی جهانی سرخورده از ظلمها و ستمها است. رهبری فرزانه، عادل، شجاع، قوی، حماسهجو و خردمند دارد.
همه باید خود را زیر این پرچم تعریف کنند و با این ارزشها هماهنگ شوند و یادشان باشد ساختن این نظام و ایران عزیز، متناسب با الگوی علوی و حسینی، اصلیترین راه برای مقدمهسازی ظهور پرسُرور امام عصر خواهد بود. همه باید عاشقانه کار کنند و از شهدای عزیز حرم، درس جوانمردی، مروّت و شجاعت بگیرند و بر خود و خواهشهای خود مسلط باشند و عزیز باشند و عزیزانه کار کنند و بهترین خدمتها را به مردم عزیز ایران داشته باشند. بهتر از این مردم کجا هست؟! باید بایستند و عاشقانه خدمت کنند.
سیری در فرازهای زیارتنامهی اربعین
زیارتنامهی اربعین با وجود کوتاه و فشرده بودن، پیامهای اصلی کربلا در آن بیان شده است.
پیام اصلی این است که حسین (علیه السلام) به نام خدا و برای خدا و به عشق خدا قیام کرد و قیام او عاشقانه بود. «السَّلامُ عَلَی وَلِیِّ اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ»؛ این جملهی اول زیارتنامهی اربعین است. شما وقتی پخته و اربعینی شدی، امام حسین (علیه السلام) را با عنوان خلیل الله صدا میزنی.
همین ابتدای زیارت، دو واژهی سلام دارد. در ادامهی این متن نورانی، در پیشگاه حضرت حق شهادت میدهید: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ وَ ابْنُ صَفِيِّكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَيْتَهُ بِطِيبِ الْوِلادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَيِّداً مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِداً مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَيْتَهُ مَوَارِيثَ الْأَنْبِيَاءِ».
من آمدهام تا شهادت دهم که حسین (علیه السلام)، دوست و برگزیدهی تو و فرزند دوست و برگزیدهی تو بود؛ همان کسی که به شرف شهادت نائل شد و تو چنین سعادتی به او روزی کردی. حسین (علیه السلام)، میراثدار همهی انبیای الهی بود. من در پیشگاه تو گواهی میدهم که حسین (علیه السلام) چیزی کم نگذاشت و برای دعوت مردم به هدایت، از جان مایه گذاشت.
خدایا! شهادت میدهم که حسین (علیه السلام) حتی با لبهای خشکیده، دست از نصیحت برنداشت. عطش بر حضرت غلبه کرده بود و وقتی صحبت میکرد، از کنار لبهای مبارک، خون جاری میشد، با این حال به این مقدار کفایت نکرد و خون قلب خود را هدیه داد و به جنگ جهالت، نادانی، کجفهمی و گمراهی رفت.
«وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَيْهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيَا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِي هَوَاهُ وَ أَسْخَطَكَ وَ أَسْخَطَ نَبِيَّكَ». نقطهی مقابل حسین (علیه السلام) چه کسانی بودند و چه چیزی آنها را جمع کرده بود؟ آنها دلداده و دلبستهی دنیا بودند. یکی به خیال مُلک ری و دیگری برای یک لیف خرما آمده بود! یکی برای طمع حکومت آمده بود و دیگری برای ترس از به خطر افتادن زن و بچهاش. همه برای دنیا آمده بودند و معاملهی بدی کردند و حظّ خود از انسانیت را به حراج گذاشتند. حاصل این دینفروشی و عزتفروشی، رفتن زیر پرچم طاغوت و یزید، و خریدن خشم خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود.
«فَجَاهَدَهُمْ فِيكَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّى سُفِكَ فِي طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِيحَ حَرِيمُهُ»؛ امام حسین (علیه السلام) هر چه کرد تا این جماعت به خود بیایند و هدایت شوند، فایدهای نداشت. کار را به جایی رساندند که خون مطهرش را بر زمین ریختند و حریم حضرت را مورد اهانت قرار دادند. «اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِيلاً وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِيماً»؛ خدایا! در این روز اربعین آنها را از سوی من لعن کن.
به اینجا که رسیدی، همراه با کسانی هستی که الان در کربلا حضور دارند. شهادت میدهی که امام حسین (علیه السلام) مظلومانه به شهادت رسید و خدا به وعدهی خود عمل خواهد کرد و کسانی را که در برابر امام ایستادند، به زبالهدان تاریخ خواهد فرستاد. من شهادت میدهم تو و دوستان تو به پیمانتان عمل کردید و خدا لعنت کند کسانی که تو را به شهادت رساندند و کسانی که به تو ظلم کردند و کسانی که شنیدند و سکوت کردند و راضی شدند.
بعد میگوییم: «بَأبی أنْتَ وَ أمی»؛ پدر و مادرم به فدای تو.
ای حسین بزرگ! در این روز اربعین به عصمت و طهارت تو شهادت میدهم که تو رکن ایمان هستی. شهادت میدهم که امامان ما، همگی از فرزندان تو هستند. با همهی دینم شهادت میدهم که شما برمیگردید و قلبم تسلیم قلب شما و زندگیام تابع زندگی شما است.
انشاءالله خداوند به فرزند شما که منتظر است، اذن ظهور دهد.
خدایا! در روز اربعین و در کنار این امامزادهی بزرگوار شهادت میدهیم که دوستدار حسین هستیم و دوستدار دوستان حسین هستیم و دشمن دشمنان او.
[1]. جَون بن حُوَی از شهدای کربلا و غلام سیاهپوست ابوذر غفاری بود. روز عاشورا امام حسین (علیه السلام)، جون را از رفتن به میدان بازداشت، ولی او خطاب به امام گفت: به خدا سوگند هرگز از شما جدا نمیشوم تا خون من با خون شما درآمیزد. وی یکی از کسانی است که پس از شهادتش، امام حسین (علیه السلام) بر سر بالینش آمد و برایش دعا کرد. سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۰۵.
[2]. سید محسن امین، لواعج الأشجان، ص251.