به همهی شما عزیزان صبح به خیر عرض میکنم. عزیزانی که لطف کرده و از راههای دور و نزدیک و از سایر شهرهای استان تشریف آوردهاند. خدای متعال به قدمها و حضور شما برکت کرامت کند.
مشتاق دیدار شما بودیم که بحمدالله این فرصت را دوستان ما در اتحادیهی استان فراهم کردند تا شما را در این جمع که نمایندگان دانشآموزان عضو اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان استان غیور، سربلند و ولایتمدار زنجان است، زیارت کنیم.
جلسهی ما در فضای حسینی و در حسینیه اعظم است که نمادی از هویت مردمان عزیز و غیور این سامان شده است. جلسهی ما با حضور مسئولان عزیز آموزش و پرورش و مدیرکل محترم و معاونان عزیزشان در حال برگزاری است که خدمتشان خوشامد عرض میکنم.
ویژگی و اوصاف مؤمنان
جلسهی ما با تلاوت قرآن کریم آغاز شد. جناب آقای شریفی عزیز، آیات اوایل سورهی مبارکهی مؤمنون را تلاوت کردند که معروف به سورهی امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. آیات آغازین این سورهی مبارکه، خصال مؤمنان، یعنی اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) و شیعیان حقیقی است.
سوره اینگونه آغاز میشود: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ؛[1] بهراستى كه مؤمنان رستگار شدند». بعد خدای متعال، این افراد را بهزیبایی معرفی میکند. اگر موفق شویم با این ویژگیها خود را بسازیم، به خوشبختی و سعادت میرسیم. واژهی «قَدْ» به این معنا است که افرادی که این ویژگیها را داشته باشند، به طور قطع سعادتمند هستند، کال و نارس نیستند و در این عالم ناقص نمیمانند و هستهی وجودیشان شکوفا میشود. بین یک هستهی خرما و یک درخت خرمای پرثمر تفاوت است. کم نیستند انسانهایی که در همان حالت هسته باقی میمانند و به جایی نمیرسند. کسی که نتوانسته برخورداریهای شایسته را در مسیر زندگی خود داشته باشد، جزء ضایعات میشود و از دست میرود.
قرآن کریم همه را روی یک کلمه مستقر کرده و فرموده: چنانچه انسان به حقیقت ایمان برسد، به فلاح میرسد؛ ایمان به خدای متعال، توحید، غیب، حکمت الهی، ملکوت عالم، وحی، رسالت، حجت خدا، برنامهی هدایت الهی، روز حساب و حیات پس از مرگ، آغاز و انجام و هدف هستی، قدرت و عزت و علم خدای متعال و...
اگر کسی به اینها ایمان داشته باشد، یعنی هم بشناسد و هم دل بدهد و باور کند، آثارش را خواهد دید. ایمان به وجود انسان، گرمایی عجیب میدهد که شخص را پخته میکند، به وجود او امنیت، آرامش و احساس میدهد، موتور وجود انسان را روشن میسازد و او را به حرکت میآورد. انسانهایی که به چنین نقطهای برسند، اهل سعادت و خوشبختی هستند.
خدای متعال در این سورهی مبارکه، این افراد را معرفی و ویژگیهایشان را بیان میکند.
1. خشوع در نماز
اولین ویژگی آنها این است: «فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ؛[2] در نمازشان فروتنند». خدای متعال، مؤمن را با نماز معرفی میکند. البته هم با نماز آغاز میشود و هم به نماز ختم. این افراد، ارتباط با خدای متعال را قدر میدانند و به نماز خود کیفیت میدهند. وقتی این فرصت و افتخار به آنها داده شده تا به حقیقت بیکران متصل شوند، با صفا، خضوع، دل آماده، ادب و حضور به نماز میآیند. نماز این افراد کیفیت دارد و در برابر شکوه حضرت حق خاموش هستند و احساس تواضع و فروتنی میکنند. برای رسیدن به خدای متعال، هیچ راهی امنتر، سریعتر و مطمئنتر از نماز وجود ندارد. خدای متعال همهچیز را در نماز قرار داده است و کاش انسان این را بفهمد. به نماز خود خیلی برسید و به آن کیفیت دهید.
2. دوری از کارهای بیهوده
ویژگی دوم مؤمنان این است: «الَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ؛[3] آنان كه از بيهوده رويگردانند». این انسانها از لغو پرهیز میکنند. لغو یعنی بیهوده؛ خواه فکر بیهوده باشد، یا ارتباط بیهوده یا علم بیهوده یا معاشرت بیهوده یا کار بیهوده یا دیدنیهای بیفایده یا... بیهوده به معنای بیهدف، بیثمر و بیخاصیت است.
توجه کنید که صحبت از مضرها نیست، بلکه صحبت از بیفایدهها و بیهودهها است. حساب کنید و ببینید چقدر از عمر و فرصت گرانمایهی انسانها، به بیهودگیها میگذرد و تلف میشود و از دست میرود. کافی است شما به اطراف خودتان نگاه کنید تا سخنان و جلسات بیهوده، و خرجها و معاشرتهای بیفایدهی فراوانی را ببینید.
مؤمن حاضر نیست عمر گرامی خود را به بیهودگی بگذراند؛ چراکه به خدای متعال ایمان آورده و به او گفتهاند: «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ؛[4] پس هر كه هموزن ذرهاى نيكى كند، [نتيجه] آن را خواهد ديد و هر كه هموزن ذرهاى بدى كند، [نتيجه] آن را خواهد ديد». بچههای زنجان به دقت و نکتهسنجی مشهور هستند. تجربهی ما هم این را میگوید که بچههای زنجان اهل دقت هستند. ما چه در دوران تحصیل و چه بعدها در دوران اتحادیه، همین را دریافتهایم. مؤمن به خاطر ایمان خود به خداوند میفهمد که عالم جدی است و شوخی در آن وجود ندارد. خیلی خطرناک است که با کسی که جدی است، شوخی کنی و او را به شوخی بگیری. وجود تو جدی است و مقصد، هدف، حساب، کتاب و اندازه دارد. آمدن و رفتن تو، وجود و استعداد تو، این عالم و ستارگان و خورشید و قیامت و حساب، جدی است و در چنین فضای جدی کسی نمیتواند عمر خود را به شوخی بگذراند. فیلم ببینیم یا گعده بگیریم یا در فلان شبکهی اجتماعی بگردیم و.... در گذشته تلف کردن وقت به ولگردی مشهور بود و اخیراً به وبگردی، که مدل مدرن ولگردی است.
3. نفع رساندن به دیگران
سومین ویژگی اینگونه بیان میشود: «الَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ؛[5] آنان كه زكات مىپردازند». مؤمنان کسانی هستند که از وجود، نگاه، قدم، قلم، جیب و فکر آنان برکت میریزد و دیگران بهرهمند میشوند. زکات، معنای عام و خاص دارد. اینجا معنای عام مورد نظر است. مؤمن به گونهای زندگی میکند که دیگران از علم، محبت، تدبیر، فکر، اقدام و تصمیم او بهرهمند میشوند. مؤمن هیچ آسیبی به سایرین نمیرساند و همه از او احساس امنیت میکنند. یکی از دلایل نامگذاری مؤمن این است که دیگران میدانند از ناحیهی او به جان، مال، ناموس و آبروی آنان، آسیبی وارد نمیشود و از او در امان هستند. البته این کف ایمان است. مؤمن حقیقی نهتنها دیگران از او آسیب نمیبینند، بلکه اهل خیر است و دیگران از او خیر میبینند. ترکیب این آیهی کریمه میگوید که این قصه برای مؤمن دائمی است و وجودش به گونهای است که دیگران همواره از او بهرهمند میشوند.
4. پاکدامنی
اما ویژگی چهارم مؤمن: «لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ؛[6] كسانى كه پاكدامنند». مؤمن، سلامت جنسی دارد. چقدر این موضوع مهم است که در فهرست ویژگیهای مؤمن مطرح شده است؟! غریزهی جنسی ـ که امانت خداوند تبارک و تعالی است ـ برای پایداری زندگی و نسل و پشتوانهی شکلگیری خانواده است. این غریزه باید حفظ شود؛ چراکه در معرض وسوسههای شیطانی است. غریزهای پرقدرت است که نیاز به نگاهبانی دارد و این نگاهبانی را عفت گویند. قرآن کریم میگوید: مؤمن، غریزهی خدادادی را در مرزهای الهی حفاظت میکند و به شیطان اجازهی دخالت نمیدهد. «إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ؛[7] مگر در مورد همسرانشان يا كنيزانى كه به دست آوردهاند كه در اين صورت بر آنان نكوهشى نيست». این غریزه فقط برای خانواده است و هیچ راه دیگری خدای متعال برای آن باز نکرده است و فقط در رابطهای ویژه و تحت ضابطهای خاص استفاده میشود.
جالب است که در این مورد، قرآن کریم به صورت طولانی صحبت کرده است و میفرماید: «فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ؛[8] پس هر كه فراتر از اين جويد، آنان از حد درگذرندگانند». هر کس از این امانت بزرگ الهی در جایی که خدا اجازه نداده، استفاده کند، در مقابل خواست خدا ایستاده و تعدی و تجاوز کرده است. یکی از ویژگیهای همیشگی جوامع غیرخدایی، آلودگیها و بیبندوباری جنسی است. از ویژگیهای تمدن غیرالهی روزگار ما، افراط و پیشرفت غیرقابل تحمل در شکستن مرزهای الهی در زمینهی غریزهی جنسی است. وامصیبتا که فناوریها نو در اختیار این الهام شیطانی قرار گرفتهاند. جامعه و تمدن غرب به دلیل خروج از دایرهی عفت، رو به افول میرود. اولین بلایی که سر این جامعه آمد، از دست رفتن خانواده بود و جامعهی بیخانواده، جامعهای ازدسترفته و بیغیرت است که روابط یخزده و آیندهی تاریک، آن را احاطه میکند.
امروز جامعهی ما، بهشدت در معرض این آسیب خطرناک است. باید خود جوانان به میدان بیایند و برای برطرف ساختن آن همت کنند.
5و6. امانتداری و وفای به عهد
ویژگی پنجم و ششم این است: «وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ؛[9] و آنان كه امانتها و پيمان خود را رعايت مىكنند». مؤمن، اهل امانت و امانتداری است و پای امانتی که نزد او است، ایستادگی میکند. در عین حال، اهل وفا است و وفای به عهد دارد و پای پیمان خود، تا پای جان میرود. در روایت زیبایی، ائمه (علیهم السلام) دوستان خود را انسانهای امانتدار و باوفا معرفی کردهاند.
دیشب به دیدن پدر و مادر یک شهید عزیز که از افتخارات استان شما هستند، رفته بودیم. از چند جهت، جلسهی شیرینی بود. این پدر و مادر که خوشبختانه در قید حیات هستند و در مرز نودسالگی بودند، واقعاً رابطهی لذتبخشی داشتند و من به آقای علامتی گفتم مثل مرغ عشق بودند! این دو، پای پیمان همسری که با هم بستند، ایستاده بودند. سر پیمان الهی نیز ایستاده بودند و زمانی که جامعه به انسانهایی نیاز داشت که به میدان بروند، جانان خود را به میدان فرستادند. گاهی انسان حاضر است جان بدهد، اما حاضر نیست جانان بدهد. کار پدر، مادر و همسر شهدا، خیلی بالاتر از خود شهدا است؛ زیرا اینها جانان دادند و شهدا جان.
7. مداومت بر نماز
ویژگی بعدی مؤمنان این است: «وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ؛[10] و آنان كه بر نمازهايشان مواظبت مىنمايند». اگر میخواهید مؤمنان را بشناسید، ببینید بر نمازهایشان محافظت میکنند و حواسشان به وقت، آداب و جماعت نمازشان هست یا نه؟ همان طور که گفتیم، اول با نماز و آخر با نماز بود و در میانهی این دو، ویژگیهای دیگری در روابط شخصی و اجتماعی بیان شد.
وارثان بهشت
در ادامهی آیات، خداوند متعال میفرماید: «أُولَئِكَ هُمُ الْوَارِثُونَ الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ؛[11] آنانند كه خود وارثانند؛ همانان كه بهشت را به ارث مىبرند و در آنجا جاودان مىمانند». اینها وارثان لطف، کرم، عنایت و پاداشهای الهی هستند. خدای متعال به آنها همهی بهشت و آنچه را در آن است، میدهد. به بهشتی میروند که در آن جاودانه خواهند بود. ویژگیهایی که گفته شد، صبر میخواهد و بعضیها در همین دنیا، چند روز کوتاه را صبر میکنند تا بعد، راحتیِ طولانی داشته باشند. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند: مؤمن، چند روز کوتاه دنیا را صبر میکند،[12] درنتیجه به بهشت وارد میشود و تا خدا، خدایی میکند، آنجا میماند.
این فصل اصلی صحبت من بود و دوستانی که با ما آشنا هستند، میدانند فصل اصلی صحبتهای ما، مربوط به قرآن و معناگرایانه است. از این جهت خیال من راحت است که دوستان حاضر در این جلسه، وقتشان تلف نشد. برخی دوستان خبرنگار میگویند: ما از صحبتهای شما چه بنویسیم؟! به آنها میگویم: میتوانید همهاش را بنویسید، اما شما یاد گرفتهاید در روزنامهها چند حرف آماری و تیتری بنویسید. متأسفانه روزنامهها و مجلات ما مملو از لغو شده است.
زنجان، اتحادیهای نمونه و خوشنام
اول جلسه، آقای شریفی عزیز شروع به صحبت کردند که برای من جالب بود. خدا را شکر میکنیم که ایشان بعد از انجمن اسلامی، موفق به تحصیل در دانشگاه شدند و خدا به ایشان توفیق داده که همیشه شاگرد اول باشند. نکتهای که گفتند، بسیار شیرین بود و ما از آن استفاده کردیم.
زنجان در اتحادیهی ما خیلی خوشنام است و دلیلش حضور و اقدامات شما بچههای گل است. در کنگرهی سراسری، کسی نمایندهی دانشآموزان کشور شد که اهل زنجان است و این، نکتهی مهمی است. شما آقای شریفی را به شورای مرکزی فرستادید و ایشان آنجا از خودشان یاد خیری به جا گذاشتند. این سیره را ادامه دادید و این بار نیز عضو پسر شورای مرکزی، آقای کریمی، از زنجان است که اجرای جلسه با ایشان بود.
باید به شما بابت نماد تشکیلات ما در زنجان، که فکر و بیان خوب و ایمان دارد، تبریک بگویم. بچههای ما بحمدالله خوشظرفیت و مراقب خود هستند و میدانند شیطان در کمین است و با این دو جمله تعریف، فریب نمیخورند. ظرفیتها خیلی بیشتر از این است و شما هنوز کاری نکردهاید. هنوز خیلی استعدادها، سربسته مانده است. این راه را ادامه دهید تا اتحادیهی استان زنجان همچنان خوشنام و قوی باقی بماند. اتحادیه باید پر از ستارههای ادب، اخلاق، ایمان و هوشیاری باشد.
آقای اسدی ـ معاون برادران اتحادیهی استان ـ گزارشی را ارائه کردند که چشم ما روشن شد. خوشبختانه ایشان در کسوت روحانیت هستند و این، دلگرمی بیشتری میدهد که فضا بیشتر تربیتی خواهد شد. ایشان با بیان رسا و خوب خود، عناوین فعالیتها را بیان کردند که از ایشان تشکر میکنم. برنامههایی نظیر هیئت انصار المهدی و همکلاسی آسمانی نیز باعث خوشحالی و تبریک است.
در بخش برادران، توقعات ویژهای داریم و من قبلاً این را گفتهام و باز هم خدمت ایشان عرض خواهم کرد. شما باید این زمان را برای خودسازی جانانهی علمی و معنوی قدر بدانید.
رسالت سنگین جوانان امروزی
زمان کنونی، مهم و حساس است؛ چراکه انقلاب اسلامی در آستانهی چهلسالگی قرار دارد. این نهضت پرافتخار، به نقطهی کمال خود نزدیک میشود و نسل شما که در چنین مقطعی دوران جوانیاش را میگذراند، رسالتها و مسئولیتهای بزرگی بر عهده دارد. از نظر مبارک حضرت آقا، رسالت نسل جوان امروز، از رسالت نسل جوان دیروز، به مراتب سنگینتر است؛ زیرا به نقاط کلیدی این مسیر رسیدهایم که نظامسازی و تمدنسازی است.
به فضل الهی و به مدد خون مطهر شهدا و سرمایهگذاریهای امام و مدیران لایق، جمهوری اسلامی به نقطهی رهایی رسیده است. برای درک بهتر مسئله، از زمان دفاع مقدس خاطرهای را بیان میکنم. در یکی از شبهای عملیات دفاع مقدس، بیست کیلومتر دویدیم و به جایی رسیدیم که میگفتند: تازه اینجا اول راه و نقطهی رهایی است. نقطهی رهایی آنجا بود که دشمن، تیرتراش میزد. به سمت ما گلولهی معمولی نمیآمد، عراقیها سلاحهایی استفاده میکردند که ما با آن تانک را هدف قرار میدادیم!
نقطهی رهایی جایی است که دشمن میداند اگر شما از آن عبور کنید، دیگر میدان در دست شما است و کاری از او ساخته نیست. این نقطه در عملیات نظامی خیلی سخت است و تیرها دقیقاً از بالای سر شما عبور میکند و سر خاکریز را تراش میدهد. بچهها وقتی رمز «یا زهرا» گفته میشد، از جا کنده میشدند و از نقطهی رهایی حرکت میکردند. بارش رگبارها بهقدری تند بود که همه نشستند و همان ابتدای کار، چند نفر از بچهها شهید شدند. یکی از شهدا، دانشآموزی بود که قبل از حرکت، پیش من آمد و شهادتین خود را عرضه کرد. آنجا که همهی بچهها نشسته بودند، یک نفر پیش من آمد و گفت: اینجا وقتش است و اگر ما بمانیم، دشمن بر ما مسلط میشود. این فرماندهی نورانی و خوشسیما، تیربار را گرفت و گفت: من از جا پا میشوم و شما که بلند شوی، بچهها از جا کنده میشوند. بلند شد و الله اکبر گفت و یک دفعه، تمام دشت، پر از تکبیر شد. همه شروع به تکبیر گفتن کردند و عملیات آغاز شد. دو گروه شدیم. گروه ما از پشت سنگرهای دشمن رفت و آنجا یکی از کارهای من این بود که از پنجرههای پشت سنگرها، نارنجکها را داخل سنگر میانداختم.
یک عراقی پشت تیربار نشسته بود و با تمام وجود به سمت بچهها شلیک میکرد. یک جوان رشید کنار ما بود و وقتی صدای انفجار سمت سنگرها بلند شد، تیربار به سمت ما برگشت و متوجه ما شد. به محض شلیک، این جوان رشید که RPG داشت، بلند شد و بهقدری زیبا نشانهگیری کرد که در یک لحظه، تیربارچی و تیربار و سنگر منهدم شد. من نمیدانم که تیر آن تیربار بود یا تیر کسی دیگر که آمد و دست این جوان را گرفت. یادم است که انگشتان او آویزان شده بود و خون میریخت. دیدم گریه میکند. به او گفتم: درد داری؟! گفت: چه میگویی حاجی؟ من دیگر نمیتوانم شلیک کنم!
غرض آنکه تشخیص من بر اساس تشخیص دیدهبان بصیر انقلاب اسلامی است. ایشان این مقطع را پیچ تاریخی نامیدهاند و این همان نقطهی رهایی است. اگر ما از اینجا عبور کنیم، وارد عالمی تازه خواهیم شد. دورهی شما، دورهی به میدان آمدن سرداران رشید، دلاور، شجاع، پاکیزه و غیور است. نقطهی رهایی ما، درگیری فرهنگی و اقتصادی است که آقا اخیراً روی این دو نقطه یادآوریهای لازم را داشتند.
لشکر سایبری دشمن به میدان آمده و قتلگاه جوانان ما شده است. از آن طرف تحریمها و فشارهای اقتصادی مطرح است. آقای ما میگویند: تنها راه ما مقاومت است. باید تکبیر بگوییم و جلو برویم؛ هیچ راه دیگری نداریم. آقا به شما فرمودند: «شما افسران جنگ نرم هستید» و این، بیانگر مقاومت فرهنگی است. من به بچهها گفتم: میدان اصلی درگیری ما، کف مدرسهها است و آقا به شما سردوشی افسری جنگ نرم دادهاند؛ حال باید دلاورانه به میدان بروید. در مورد اقتصاد هم آقا نسخهی اقتصاد مقاومتی را مطرح کردهاند.
اگر از این نقطه عبور کنیم، وارد اتوبان تمدنسازی میشویم که البته ممکن است مقداری طول بکشد. این نقطه، پیچ تاریخی ملت ایران است و تحولات منطقه به آن وابسته است. ما فقط نقش ملی و منطقهای نداریم، بلکه نقش فرامنطقهای و جهانی داریم. ایرانِ بعد از انقلاب اسلامی، چنین ایرانی است. امام و یاران رادمردش، کشور را به ابرقدرتی بزرگ در صحنهی جهانی تبدیل کردهاند. شما این ایران را به ارث میبرید؛ لذا باید قدرش را بدانید. مراقب باشید کم نیاورید و خودتان را دستکم نگیرید. راهش را آیاتی که بیان شد، ترسیم کرده است؛ ایمان و خودسازی. انشاءالله همهی شما در این مرحله موفق باشید.
چند بشارت و تشکر
وضع ما در منطقه خیلی خوب است و کشتی تدبیر آمریکاییها در منطقه به گِل نشسته است. مدافعان حرم، مرزهای جمهوری اسلامی را تا سوریه و حلب امتداد دادند و آنجا در مقابل دشمن ایستادند. آنها میخواستند یک هفته سوریه را بگیرند، اما به لطف خدای متعال، همهی سنگرهایی را که گرفتهاند، پس میدهند.
شکست استکبار جهانی در جنگ نیابتی سوریه و حلب، اتفاق بسیار بزرگی است که نباید بهراحتی از کنار آن عبور کرد. در عراق نیز به موصل رسیدهایم که چنانچه در موصل شکست بخورند، وضعیت جغرافیای سیاسی منطقه، دستخوش تحولات بزرگ و تازه خواهد شد.
آل سعود ملعون هم به نیابت از آمریکا در منطقه فعالیت میکند و از جمله در برابر ملت مظلوم یمن ایستاده است. فکر میکردند حداکثر در مدت یک ماه یمن را خواهند گرفت؛ اما گمان نمیکردند ملت یمن اینقدر مقاوم باشند.
اوضاع منطقه از این جهت بسیار خوب است و ایرانِ پرثباتِ امن، همچنان لنگرگاه خطوط مقاومت در منطقه است.
در سطح جهانی وضعیت آمریکا را مشاهده میکنید که نیاز به توضیح ندارد. باید هزاران بار شکر کرد. ترامپ دیوانهی فاسق فاجر که مظهر دموکراسی آمریکایی است، فروپاشی امپریالیسم را سرعت بخشیده است. اینجا است که اگر ملت ایران مقاومت کند، به نتیجه میرسد. وامصیبتا از عناصر ضعیفالنفس که خیال میکنند باید در برابر دشمن کوتاه بیاییم! باید مراقب این افراد باشیم.
در پایان سخنانم، از همهی شما مجدداً به خاطر حضور باصفا و نورانیتان تشکر میکنم.
از مسئولان بزرگوار، هم تشکر و هم عذرخواهی میکنم. بارها خواهش کردهام که به کارهایشان برسند؛ اما به احترام شما و به خاطر محبتی که به این کمترین داشتند، تشریففرما بودند.
سپاسگزار مربیان و معلمان بزرگوار که شما را همراهی کردند نیز هستم.
منتظر خبرهای خوب، مبتکرانه و خلّاقانه از اتحادیهی سرافرازمان در استان زنجان هستم. انشاءالله دست در دست نیروهای ولایی و انقلابی و بسیج قهرمان، جبههی پرافتخار انقلاب اسلامی را تا مقصد نهایی پیش ببرید.