قال الله تعالی فی کتابه الکریم: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا مَن يَرتَدَّ مِنكُم عَن دينِهِ فَسَوفَ يَأتِي اللَّهُ بِقَومٍ يُحِبُّهُم وَيُحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكافِرينَ يُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَلا يَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضلُ اللَّهِ يُؤتيهِ مَن يَشاءُ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ؛[1] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، هر كس از شما از دين خود برگردد، بهزودى خدا گروهى [ديگر] را مىآورد كه آنان را دوست مىدارد و آنان [نيز] او را دوست دارند. [اينان] با مؤمنان فروتن [و] بر كافران سرفرازند، در راه خدا جهاد مىكنند و از سرزنش هيچ ملامتگرى نمىترسند. اين فضل خدا است؛ آن را به هر كه بخواهد مىدهد و خدا گشايشگر دانا است».
بهمن، ماه فتح و ظفر الهی
پروردگار متعال و مهربان را سپاسگزارم که توفیق داد در جمع نورانی، باصفا و متعهد شما خواهران و برادران بسیار عزیزم در شهرستان سرافراز و ولایتمدار ابهر حضور یابم. با عنایت امامجمعهی فاضل، سختکوش و موفق شما، حضرت آقای رحیمی ـ که محبتشان شامل حال این کمترین شد ـ فرصت این دیدار برایم فراهم آمد.
خدمت همهی مسئولان عزیز و ارجمندی که از آنها نام بردند، ایام بهمن را تبریک عرض میکنم. در آستانهی دههی فجر انقلاب اسلامی هستیم. بهمن برای ملت ما ماه خاطرهها است و حال و هوای کشور ما را عوض میکند؛ چراکه این ماه، ماه نزول فتح، ظفر و نصرت الهی بر ملت عزیز ما است.
فرصت را مغتنم میشمارم و با تکیه بر مضامین آیهی نورانی که تلاوت کردم، نکاتی را گوشزد میکنم.
استجابت ولایت علوی، یگانه راه دستیابی به رستگاری
چون میخواهم اصل مسئله با تکیه بر سخن خداوند مطرح شود، از آغاز همین آیه شروع میکنم و مضامین را گزارش میکنم. این آیه، آیهی 54 سورهی مبارکهی مائده و خطاب به مؤمنان است که یک تهدید و در ضمن آن، یک بشارت دارد.
آیه میفرماید: ای اهل ایمان! اگر کسی از شما، از دین خدا و فرمان الهی برگردد و گرفتار ارتداد شود، به دین خدا لطمهای نمیرسد و خدای متعال برای اعتلای کلمهی خودش برنامه دارد. چنانچه دعوت خدا به حیات طیّبه، زندگی پاکیزه، همراهی با حجت خدا و ادامهی رسالت نبوی در پرتوی ولایت علوی را استجابت کنید، حیات، عزت، سرافرازی، نورانیت، صفا، معنویت، مهربانی و رفاه به دست خواهید آورد و استعدادهای شما شکوفا میشود.
اگر میخواهید همهی اینها فراهم شود، راهی جز قرار گرفتن زیر پرچم علی ابن ابیطالب (ع) وجود ندارد. چنانچه پای این پیمان و پرچم بمانید، خداوند تبارک و تعالی، برکات خود را از زمین و آسمان بر شما نازل خواهد کرد. اما اگر پیمان شکستید، خیانت کردید، صبر نکردید، ولیّ خدا را تنها گذاشتید، دعوت طاغوت را اجابت کردید و به فرمان الهی پشت پا زدید، این سعادت از شما برداشته میشود و این همای سعادت پرواز خواهد کرد و بر دوش ملتی دیگر خواهد نشست. تعبیر قرآنی این مطلب، چنین است: «فَسَوفَ يَأتِي اللَّهُ بِقَومٍ يُحِبُّهُم وَيُحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكافِرينَ يُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَلا يَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ».
لفظ قوم نشان میدهد که دارای اصالت، سرزمین و ریشه هستند. خدای متعال، قومی را خواهد آورد که کار دین را با آنها پیش خواهد برد و این اقبال را خواهند داشت که به ولایت علوی در استمرار نبوت، لبیک گویند. آنان پای پیمان خود خواهند ایستاد و اهل ارتباط با خدای متعال و محبت خواهند بود. رابطهشان با خدای متعال، عاشقانه است و در راه خواست الهی سرمایهگذاری میکنند. خدای متعال بهوسیلهی این قوم، تمدن اسلامی، الهی و توحیدی را بنیان خواهد گذاشت و بشریت را سعادتمند خواهد کرد. این در حالی است که شما، یعنی امت صدر اسلام، به واسطهی پیمانشکنی، خود را از چنین فیضی محروم کردهاید.
انحراف امت در صدر اسلام
جامعهی صدر اسلام متأسفانه پیمان شکستند، گرفتار ارتداد شدند، به ولایت علوی پشت کردند و به دعوت شیطان لبیک گفتند؛ لذا مصداق قسمت اول آیه شدند. تعبیر خودِ قرآن کریم این است که گرفتار فتنه شدند و فتنه، خروج از ولایت الهی و ورود به ولایت شیطان است. قرآن کریم چنین هشدار میدهد: «وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً؛[2] و از فتنهاى بترسيد كه فقط به ستمكاران شما نمىرسد». قوم صدر اسلام، چنین آتشی را روشن کردند و بشریت را تباه ساختند و تاریخ را سوزاندند.
قرآن کریم در دو آیه بعد اینگونه هشدار میدهد: «لاَ تَخُونُواْ اللّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُواْ أَمَانَاتِکُمْ؛[3] به خدا و پيامبر او خيانت مكنيد و [نيز] در امانتهاى خود خيانت نورزيد». متأسفانه خیانت کردند و این فتنه و خیانت، ارتداد نامیده میشود. اگر کسی مجدداً به جاهلیت برگردد، هم خوشبختی و سعادت خود را از دست میدهد و هم افتخار پرچمداری سعادت بشریت را از دست میدهد. خداوند، دین و ولیّ خود را تنها نمیگذارد. سلسلهی اولیا و اوصیا همواره در تنهایی بودهاند و در مورد خاتم الاوصیا هم، به خاطر همان فتنه و خیانت، ولیّ خدا در غیبت قرار گرفت. رفتار مردم، باعث محروم شدنشان از دسترسی به حجت خدا شد. حال باید قرنها بگذرد تا این آبِ رفته به جوی برگردد.
ویژگیهای قوم برگزیدهی خداوند
اینها چه قوم و گروهی هستند که وقتی از راه برسند، پرچم دین خدا برافراشته خواهد شد و زمینه برای ظهور حجت خدا فراهم میشود؟ کسانی در مورد بشارت همین آیهی کریمه، از این قوم پرسیدند و پیامبر عزیز برای این قوم، نشانههایی را ذکر کردند. پیامبر دست بر شانهی سلمان گذاشتند و فرمودند: سلمان، نشانهی آن قومی است که بشارت آمدنشان داده شد.[4] اینها همشهریهای سلمان و از دیار فارس هستند. در جاهای دیگر نیز سخن از این قوم سربلند به میان آمد و از همان زمان، اهالی حجاز، نسبت به این قوم حسادت ورزیدند. در جای دیگری حضرت فرمودند: «لَوْ كَانَ الدِّينُ عِنْدَ الثُّرَيا لَذَهَبَ بِهِ رَجُلٌ مِنْ فَارِسَ اوْ قَالَ مِنْ ابْنَاءِ فَارِسَ حَتَّي يتَنَاوَلَه».[5] این روایت با تعبیر ایمان و علم هم آمده است. اگر دین یا ایمان یا دانش در ثریا باشد، مردانی مرد، از فارس برخواهند خاست و آن را به دست خواهند آورد. این فضل خدا است که به هر کس بخواهد میدهد و البته به کسانی عطا میشود که از خود لیاقت نشان دهند.
1. رابطهی عاشقانه با خداوند
این جماعت چه ویژگیهایی دارند که به واسطهی آن افتخار زمینهسازی برای ظهور حجت خدا و اقامهی عدل الهی را پیدا میکنند؟ ویژگی اولشان این است که رابطهشان با خدا، محبانه و عاشقانه است؛ هم آنها خدا را دوست دارند و هم خدای متعال آنها را دوست دارد. خدای متعال آنها را دوست دارد، چون اهل توحید، توکل، صبر و جهاد هستند. خودِ خدای متعال فرموده است که متوکلان و صابران و مجاهدان را دوست دارد.[6] آنها هم خدای متعال را دوست دارند و عاشق حق هستند و دوستیشان با خدای متعال، بنیان سرمایهگذاری آنان برای دین خدا است.
اینان در مکتب امیرالمؤمنین (ع) و محضر سیدالشهدا (ع) تربیت شدهاند و دوستدارِ حسین و حسینی هستند. رابطهی حسین بن علی (ع) و اصحابش با خدای متعال، عارفانه و عاشقانه بود و حاضر بودند همهی سختیها را در راه خدای متعال بپذیرند و جان و جانان را در این مسیر تقدیم کنند. این جماعتی که از راه میرسند، نشانههایی از حسین بن علی (ع) و اصحاب و انصارش دارند. پیامبر اسلام (ص) فرمود: «أحَبَّ اللَّهُ مَن أحَبَّ حُسَيناً».[7] اگر کسی عاشق حسین شد، معشوق و محبوب حضرت حق میشود. حسین (علیه السلام)، معیار عشق به حضرت حق است و معلوم میشود این جماعت نیز عشّاق الحسین هستند.
2. خدمتگزاری به مؤمنان
ویژگی دیگرشان این است که بین خودشان الفت و صمیمت دارند و در برابر مؤمنان، خاکسار، خدمتگزار، گرهگشا و دلسوز هستند و به تعبیر قرآنی، «أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنينَ» هستند. امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در نامهای به شیخ مفید فرمودند که اگر میخواهید به دیدار ما نائل شوید، باید دوستدار یکدیگر باشید و چنانچه دلهای شما به هم برسد، به ما خواهید رسید. اگر خدمتگزار یکدیگر باشید، دیر نخواهد بود که به من خواهید رسید.[8]
این جماعت، از خدمت به همدیگر خسته نمیشوند و از گرهگشایی در زندگی دیگران، احساس خستگی نمیکنند.
3. تکبر در برابر دشمنان
ویژگی دیگر این جماعت این است: «أَعِزَّةٍ عَلَى الكافِرينَ»، یعنی در برابر کفار، عزیز و مانند صخرههای استوار و نفوذناپذیر هستند. در برابر کفار، شدید، سربلند و بالادست میباشند. دستگاه کفر جهانی در برابر این جماعت کم میآورد و از حضور، ظهور، طلوع، شجاعت، غیرت و فتوت آنها به خود میلرزد.
4. جهاد در راه خدا
در ادامه ویژگی دیگری بیان میشود: «يُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ». این قوم، اهل جهاد، مجاهدت و سختکوشی هستند و اقداماتشان عادی نیست. اگر وارد فرهنگ شوند، جهاد فرهنگی دارند. چنانچه وارد اقتصاد شوند، جهاد اقتصادی دارند و اگر وارد سیاست شوند، جهاد سیاسی دارند. وارد هر میدانی که شوند، سختکوش هستند و خسته نمیشوند و کارشان سریع است.
5. نهراسیدن از سرزنش دشمنان
ویژگی دیگر این جماعت این است که تحت هر شرایطی، حتی با وجود سختترین هجوم دشمنان و پر شدن دنیا از سرزنشها و شانتاژهای تبلیغاتی، کار خود را انجام میدهند: «وَلا يَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضلُ اللَّهِ يُؤتيهِ مَن يَشاءُ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ». از سرزنش هیچ سرزنشگری نمیترسند. آنگاه خداوند به اینان ندا میدهد که این فضل، هدیه، لطف و عنایت مخصوص حضرت حق است، برای کسانی که از خود لیاقت نشان دادند. ملت و قومی که این ویژگیها را داشته باشد، مشمول فضل الهی میشود. در ادامه آیه میفرماید: خداوند واسع است و این فضل را هر روز توسعه میدهد.
ایرانیان، قوم برگزیدهی خداوند
این آیهی کریمه براساس مطالعات تاریخی و تفسیری دقیق، کاملاً بر ملت عزیز ایران و انقلاب اسلامی تطبیق میکند. ملت عزیز ما براساس فرمودهی پیامبر عزیز ما، از دودمان سلمان هستند و ویژگیهایی که در آیهی کریمه گفته شد، بر آنها تطبیق میکند. خودتان میتوانید محاسبه کنید و این را دریابید.
این ملت، نه در جنگ سرد و نه در جنگ گرم، نه در جنگ نرم و نه در جنگ سخت، ترسی به خود راه نداد و در پانزده خرداد به درخواست فرزند اسلام و فرزند پیامبر و فرزند امیرالمؤمنین (ع) پاسخ داد. قبل از آن نیز پاسخهای اولیه را به آن سید جلیلالقدر، رشید، جوانمرد، عارف، عالیقدر و فقیه ژرفاندیش دادند که در دههی سی به ملت عزیز ایران نامه نوشت.[9]
سال 42، مردم اولین لبیک عاشقانه را گفتند و درواقع به ولایت علی ابن ابیطالب (علیه السلام) لبیک گفتند. این ملت حاضر است پای این لبیک، جان و جانان خود را بدهد. شهدای پانزده خرداد از سابقون انقلاب اسلامی ما هستند. پانزده سال طول کشید تا این حرکت، ریشهدار شود و خدای متعال، جان این رهبر آسمانی را صیانت کرد و به دست دشمن تبعید شد تا موفق به نظریهپردازی و برنامهریزی شود. این سید باهوش و سیاستمدار، از این فرصت استفاده کرد و بعدها سازماندهیها شکل گرفت و روحانیت به میدان آمد و نسل جدیدی ظهور کرد. در آغاز تبعید، خطاب به این بزرگوار گفتند: با چه نیرویی میخواهی شاه را از مملکت بیرون کنی و کشور را آزاد سازی؟ ایشان با آن اشارهی ربانی گفت: یاران من در گهوارهها هستند. این پاسخ ایشان، از نسلی حکایت داشت که از راه میرسید و در سال 57، این نسل موعود که نوجوان بودند، از راه رسیدند و آن شد که شد.
در چنین روزهایی، ایران عزیز ما منتظر قدوم مبارک این مرد آسمانی بود و این ملت، دلدادگی، عشق، جهاد و معرفت خود را اثبات کرد. ملت ما در انقلاب اسلامی، مهربانانه کنار هم ایستادند و هیچ چیزی این ملت را از پا ننشاند. دست به دست هم دادند و طاغوت را از کشور بیرون کردند و منتظر ورود امام عزیز شدند. امام عزیز، با خودش، رایحهی دلپذیر ولایت علوی و فاطمی را آورد. به تعبیر آن دانشمند عرب، زلزلهای بر پا شد و زیباترین نظام عصر غیبت با مهندسی عالی امام راحل، براساس ولایت علوی بنیانگذاری شد. قانون اساسی نوشتند و همهپرسی برگزار شد و بیعت گرفتند؛ آنهم به شیوهای که مردم جهان میشناختند. بیعتیان غدیر خیلی زود بیعت شکستند، اما اینها گفتند ما تا زمان رسیدن ولایت مهدوی، پای ولایت علوی میایستیم و دیگر آن روزها تکرار نمیشود.
سربلندی ایرانیان در امتحانات پس از انقلاب
تحریم اقتصادی و نظامی و... پیش آمد، اما این ملت گفت: هر چه پیش بیاید، ما میایستیم. بشارتها برای این ملت کم نبود؛ چه اینکه حضرت موسی بن جعفر (ع) فرموده بودند: «جماعتی از قم به پا خواهند خاست که مانند پارههای آهن، سخت هستند و نمیشکنند».[10] از همان روزهای اولیهی انقلاب و رهایی ملت ایران، هجوم سختیها متوجه این ملت عزیز شد. خودِ ملت ایران نمیدانستند که چه مسئولیت بزرگی متوجه آنها شده است. امتحانات و غائلههای فراوانی پشت سر یکدیگر پیش میآمد. جریانات کردستان، فتنهی منافقین، ریاستجمهوری بنیصدر و هجمهی جهانی استکبار با میدانداری صدام وحشی و دیوانه رخ داد. بسیاری از سرداران رشید نهضت، در همان سالهای اولیه از دست رفتند.
جنگ هشتسالهی ملت، به کورهی آزمایشی تبدیل شد که در آن مردانی مرد، شجاع، رشید و عاشق برای ساختن مقدّمات تمدن اسلامی ساخته شد. این ملت در آن آزمایش بزرگ، خیلی خوب آزموده شد و راه خود را پیدا کرد. یاد شبهای عملیات و حنابندان و زیارت عاشوراها به خیر...
روزی این کمترین روسیاه، در دشت عباس کنار تپهای نشسته بودم. نگاه میکردم. از هر طرف نگاه میکردم، جماعتی با پرچم میآمدند و روی هر پرچمی چیزی نوشته شده بود و همهاش حسینی بود. چه اتفاقی بنا است رخ دهد؟! ملت عزیز ما آن روزها را خوب سپری کرد و از آن امتحان سخت، سربلند بیرون آمد. همین ابهرِ شما در آن روزها خوب درخشید و این شهدا، زینت کوچهها و خیابانهای شما شدند و نماد عشق، دلدادگی و مهرورزی ملت ما هستند.
امتحانات ملت ایران ادامه پیدا کرد و هر چه پیش رفتیم، استکبار جهانی بیشتر ترسید و خداوند متعال نیز بشارتهای خود را بیشتر کرد. خداوند متعال، در اوائل انقلاب اسلامی، پیش چشمان متعجب ملتهای جهان، اتحاد جماهیر سوسیالیستی کمونیستی ضدخدا را متلاشی کرد. جالب آنکه امام راحل در نامهای به گورباچف، فروپاشی شوروی را پیشبینی کرد. این نامه یادآور نامههای پیامبر اسلام (ص) به پادشاهان بود. امام فرمود مراقب باشید که از چالهی کمونیسم به چاه امپریالیسم نیفتید. بزرگان و جوانان باهوش خود را به قم بفرستید تا تعلیم ببینند. بعدها گورباچف گفت که من اشتباه کردم که معنا و مفهوم آن پیام را نگرفتم.
صدام که میخواست هفتروزه خود را به تهران برساند، بعد از هشت سال، شکست خورد و ملت ایران از کیان اسلام و خودش دفاع کرد. مرزها تعریف جدیدی پیدا کرد و فدک فاطمه (س)، مرز ایران شده بود و این ملت حاضر بود برای حفاظت از قطعهی آزادشده از فدک فاطمه (س)، جان و جوان بدهد.
یکی از امتحانات سخت، ارتحال امام راحل عظیمالشأن بود. استکبار جهانی برای از دنیا رفتن امام، روزشماری میکرد، اما وقتی امام از دنیا رفت، در کمال تعجب دیدند که خمینی جوان شد و به نام خامنهای، با همان سیاست و تدبیر و کیاست و عشق، ظهور کرد. چندی قبل، در قصهی فتنهی 88، نشریهی USA Today گفته بود ما در ایران با یک اَبَرحریف مواجه هستیم که دست ما را میخواند و ملت، او را دوست دارد.
انقلاب ایران، زمینهساز ظهور
برادران و خواهران عزیز! انقلاب اسلامی به کوری چشم دشمنان، به آستانهی چهلسالگی رسیده است. این نظام برخاسته از فقه آل محمد و امام صادق (علیهم السلام) است، در انقلاب حسینی ریشه دارد و آرمانش مهدی فاطمه (س) است. علیرغم خواستهی تمام مستکبران جهان که دستبهدست هم دادهاند، انقلاب ما سربلند و باکفایت ایستاده است و خداوند متعال را از این بابت شاکریم. جالب آنکه دشمنان ما هر روز وضعشان خرابتر شد و این نشانهی اتفاقات بزرگ در عالم است. بشارت داده شده بود قومی که میآید، مقدّمات را برای ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) فراهم خواهد آورد.
تأثیرات شگرف انقلاب اسلامی در سراسر جهان
پیام انقلاب اسلامی در سراسر عالم شنیده شد. هیچکس باور نمیکرد در قلب آفریقا و نیجریه، یک قیام شکل گیرد و شیخی که عاشق امام بود، سر بلند کند. در نیجریه تعداد ارادتمندان به امیرالمؤمنین (ع) به عدد انگشتان دست نمیرسید؛ اما در اربعین حسینی و در سخنرانی شیخ زکزاکی و با خطاب به امام عصر بیان شد که اگر در روز عاشورا، حسین (علیه السلام) فقط یک جون ـ غلام سیاه ـ در کنارش داشت، امروز شما بیست میلیون جون آمادهی شهادت در نیجریه دارید.
چه اتفاقی در عالم میافتد و ما کجای کار قرار داریم؟ این موج انقلاب اسلامی است که منطقه را خیلی زود در بر گرفت. برای مثال مصر را گرفت که البته بعدها حفظ نشد و آتشِ زیر خاکستر گردید که بعدها افروخته خواهد شد. این موج، لبنان عزیز را به مرکز مقاومت تبدیل کرد که تمام لشکرهای عربی را زمینگیر کرد. اکنون، یاران امام تربیت شدهاند و در لبنان، سیدها و شیخهای رشید، یکی پس از دیگری قیام کردند تا نوبت به سید حسن نصرالله رسید. حاصلش این شد که رژیم صهیونیستی در مدت هشت روز مجبور به عقبنشینی و در عالم روسیاه شد. این موج، در اروپا و آمریکا نیز احساس شده و میشود.
در برابر، دشمنان شما روزبهروز بدبختتر شدند و همهی آنها به سردار ایرانی، قاسم سلیمانی، توجه دارند. شیعههای زیدی یمن خدمت سید حسن نصرالله رفتند و گفتند ما معتقد هستیم که باید به امام قائم بالسیف اقتدا کنیم و امام قائم بالسیف ما شما هستید. سید حسن نصرالله گفت: من و همهی حزب الله، شاگردان مکتب سیدعلی هستیم و امام قائم بالسیف او است. این یمنیها با تمام قوا در برابر جریان آل سعود ملعون ایستادهاند. آل سعود فکر میکرد که هشتروزه یا یکماهه، یمن را تصرف خواهد کرد. ولی یمنیها که به گمان سعودیها، بیابانگرد و بدوی بودند، استوار، رشید و قاطع جلوی آنان ایستادند.
ایران پایگاه فرماندهی، پشتیبانی و حمایت مادّی و معنوی از جریان مقاومت و تشیع در سراسر عالم شده است.
آمریکا امروز وضعیتش از هر روز دیگری بدتر است. ترامپ فاسد فاجر که فساد اقتصادی و جنسی و اخلاقی دارد، به کاخ سیاه رفت تا ملت آمریکا را به دست خودشان به روز سیاه بنشاند و انشاءالله این اتفاق خواهد افتد. دشمنان با ابرقدرتی جدید مواجه شدند که تکیهگاهش معنویت و ایمان است.
اکنون تمام زمینهها برای درخشش بیشتر ملت ایران و ولایت علوی آماده است. 22 بهمن، ایامالله است تا به خودمان بیاییم و ببینیم که چه بودیم، چه شدیم، چه باید بکنیم و وظیفهی ما چیست.
از خدای متعال میخواهیم به حق اولیائش، ملت عزیز ما را در ادامهی این راه پرافتخار، تا ظهور منجی، باصلابت و مجاهدت قرار دهد و اتحاد، محبت و دوستی زیر پرچم ولایت را بین ما روزافزون سازد.
معلمان عزیز ما را در صیانت از نسل جدید مورد تأیید خود قرار دهد و پدر و مادران ما را در تربیت نسل جدید موفق بدارد.
خدای متعال را قسم میدهم که نمازهای جمعه و جماعت ما را پررونق سازد و مساجد ما که هستههای مقاومت در برابر جبههی کفر هستند، تقویت کند.
خدای متعال را قسم میدهم که نصرت خود را بر رزمندگان خطوط مقاومت در بحرین، سوریه، عراق، نیجریه، یمن و لبنان نازل کند و استکبار جهانی را بیش از پیش، خوار و ذلیل فرماید.
از خدای متعال میخواهم پایان امر ما را با شهادت در راه خودش ختم به خیر فرماید و ارواح مطهر شهدا، امام راحل و آتشنشانان جانفشان را با اولیاء خودش محشور دارد.
از خدای متعال میخواهم بهزودیزود، چشمان ما را به جمال مهدی موعود روشن فرماید و رهبر عزیزتر از جان ما را برای ما حفظ بفرماید.
[1]. مائده: 54.
[2]. انفال: 25.
[3]. همان: 27.
[4]. ر.ک: تفسیر مجمع البیان و نمونه، ذیل آیهی ۵۴ سورهی مائده.
[5]. مسلم نیشابوری، صحيح مسلم، ج۷، ص۱۹۱.
[6]. ر.ک: آل عمران: 159؛ همان: 146؛ الصف: 4.
[7]. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج43، ص261.
[8]. احمد بن علی طبرسی، احتجاج، ج2، ص489.
[9]. درحالیکه دشمنان تلاش داشتند با تبلیغات مسموم علیه اسلام و حوزههای علمیه، مردم را از اصول راستین اسلام دور کنند، امام خمینی (ره) در 15 اردیبهشت 1323 در چهل و دو سالگی، اولین بیانیهی سیاسی خود را صادر و مردم را به قیام برای خدا دعوت کردند.
[10]. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج۵۷، ص۲۱۶.