متن بیانات در دانشگاه علوم پزشکی استان کرمانشاه-۹۵۱۱۲۰ 1395/11/20



متن بیانات در دانشگاه علوم پزشکی استان کرمانشاه-۹۵۱۱۲۰

از دیدار برادران و خواهران گرامی خیلی خوشحال هستیم. از بیانات جناب آقای همتی استفاده کردیم؛ نکته‌های آموزنده و خوبی را بیان کردند.

جلسه سرشار از حضور شخصیت‌های دانشمند و فرهیخته است و بنده این توفیق را پیدا کردم که در آغاز سفر به استان کرمانشاه، در جمع شما حاضر شوم. این را به فال نیک می‌گیرم که در آغاز این سفر، بعد از دیدار با گروهی از جوانان که خیلی لذت‌بخش بود، خدمت شما رسیدم.

با استفاده از این فرصت مغتنم، نکته‌ی قرآنی بیان می‌کنم و سپس در مورد موضوع بحثمان که امر به معروف و نهی از منکر است، یک روایت می‌خوانم.

 

نعمت بزرگی که از آن غافل هستیم

سوره‌ی مبارکه‌ی ابراهیم (علیه السلام) همیشه و به‌ویژه این ایام خواندنی است. خدای متعال در این سوره، یک پیام روشن و فراخوان بزرگ را جلوی چشم همه قرار می‌دهد که بسیار نویدبخش و در عین حال بسیار تهدیدکننده است. خداوند متعال در این آیه که جزء آیات مشهور است، می‌فرماید: «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ؛[1] آنگاه كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد [نعمت] شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت‏ خواهد بود». ما معمولاً در محاورات عرفی خود، این آیه را درباره‌ی نعمت‌هایی که به کسی رسیده است، استفاده می‌کنیم. البته درست است، اما باید ببینیم آیه در مورد چه نعمتی است و شأن نزول آن چیست.

آیات قرآنی دلالتی فراگیر دارند و این آیه، همه‌ی نعمت‌ها، شکر و کفران‌ها را پوشش می‌دهد؛ اما دانستن شأن نزول آیه، برای فهم دقیق آن خیلی راهگشا است.

سوره‌ی ابراهیم (علیه السلام) در مورد مقابله‌ی جناب موسی بن عمران و فرعون است. خدای متعال به موسی (علیه السلام) فرمان می‌دهد که: «أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ؛[2] قوم خود را از تاريكي‌ها به سوى روشنايى بيرون آور و روزهاى خدا را به آنان يادآورى كن».

جالب است که در آیه بعد خدای متعال، بیان می‌دارد که موسی (علیه السلام) به قومش گفت: «اذْکُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ أَنْجَاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ وَیُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَکُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ؛ نعمت‏ خدا را بر خود به ياد آوريد، آنگاه كه شما را از فرعونيان رهانيد [همانان] كه بر شما عذاب سخت روا مى‏داشتند و پسرانتان را سر مى‌بريدند و زنانتان را زنده مى‌گذاشتند». بعد از این یادآوری می‌فرماید: «لَئِنْ شَکَرْتُمْ لأزِیدَنَّکُمْ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ؛ اگر واقعاً سپاسگزارى كنيد [نعمت] شما را افزون خواهم كرد و اگر ناسپاسى نماييد، قطعاً عذاب من سخت‏ خواهد بود».

وقتی این آیه را در میان آیات قبل و بعدش مشاهده می‌کنیم، متوجه می‌شویم که خدای متعال به چه نعمتی اشاره می‌کند. موضوع، نجات یک ملت از جریان طاغوت و استقرار ولایت الهی است. این همان نعمت بزرگی است که مطرح شده و فراخوان شکر برای آن داده شده است.

ما در معنا کردن آیه، اشتباه داریم و می‌گوییم: «شکر نعمت، نعمتت افزون کند؛ کفر، نعمت از کفت بیرون کند».[3] این اثر قطعاً هست؛ اما آیه بیش از این را بیان می‌کند و می‌فرماید: «لَأَزِيدَنَّكُمْ»؛ یعنی پروردگار شما اعلام می‌کند اگر شکر کنید، خودِ من خدا، شما را بزرگ می‌کنم. شخصیت شاکر از برکت شکر توسعه می‌یابد و این خیلی فراتر از گسترش نعمت است. در نقطه‌ی مقابل هم فرمود: اگر گرفتار کفران نعمت شوید، عذاب من شدید است و تعارفی در کار نیست. عذاب شدید فقط گرفته شدن نعمت نیست. همان‌طور که در شکر، شاکر بزرگ و رفیع و سعادتمند می‌شود، در مورد کفران، کسی که نعمت را زیر پا گذاشته، مخاطب عذاب قرار می‌گیرد.

ما آیه را بد معنا می‌کنیم و می‌گوییم ناشکری باعث رفتن نعمت و شکر باعث اضافه شدن آن است. اما در واقع اگر شکر کنیم، خدای متعال به وجود، فکر، روح، جان، شخصیت و خرد تو توسعه می‌دهد. چنانچه کفران باشد، خود کافر مورد عذاب قرار می‌گیرد و ذلیل، کوچک و حقیر می‌شود.

خواهش من از برادران و خواهران عزیز این است که یک بار دیگر، در اولین فرصت، به این سوره‌ی مبارکه مراجعه و این آیات را تلاوت کنند. ضمناً باید گفت: تذکر به «ایام الله»، زمینه‌‌ساز شکر است. «ایام الله» روز‌هایی است که جریان طاغوتی حاکم از صحنه خارج می‌شود و با سرمایه‌گذاری مردم و با محوریت ولیّ خدا، استقرار نظام الهی صورت می‌گیرد.

باید در اینها تدبر داشت. آیات قرآن همیشه تازه و تنوری است و همین الان که آنها را تلاوت می‌کنیم، با ما صحبت می‌کنند. مخاطب این آیه در مورد دهه‌ی مبارکه‌ی فجر، همه‌ی ما هستیم. امیدواریم خدای متعال، جامعه‌ی ما را جزء شاکران این نعمت بزرگ قرار دهد.

 

تفاوت امام خمینی (ره) با سایر علما

در تاریخ، بسیاری از بزرگان امر به معروف و نهی از منکر را در دستور کار خود داشته‌اند، اما امام با آنها یک تفاوت اساسی داشت؛ در مورد منکر، سراغ ام منکرات و در مورد معروف، سراغ مادر همه‌ی معروف‌ها رفت. از نگاه قرآن کریم، مادر همه‌ی منکرات، طاغوت است و مادر همه‌ی معروف‌ها، ولایت الهی. اگر جامعه‌ای تحت سیطره‌ی طاغوت باشد، استعداد‌های انسانی، طبیعی، ذخائر و میراث فرهنگی و هر چه دارد، علیه او مصرف می‌شود. درنتیجه استعدادهایش می‌سوزد و امکاناتش از دست می‌رود. این همان چیزی است که ملت ما طی قرن‌ها با تمام وجود لمس کرد و دید که حاکمیت طاغوت چه بر سر اقتصاد و فرهنگ و سیاست و جامعه می‌آورد.

باید قومی به میدان بیاید و جان و جانان بدهد تا چنین منکری از میان برداشته شود و به جای آن، مادر همه‌ی معروف‌ها مستقر شود. امام راحل عظیم‌الشأن، با همراهی ملت این کار بزرگ را انجام داد. بزرگ‌ترین آمر به معروف و ناهی از منکر عصر ما، امام راحل مؤسس است که به گردن همه‌ی ما حق حیات دارد.

او سراغ ریشه‌ی منکرات رفت و اصل و اساس را از آنجا برنامه‌ریزی کرد. در مورد معروف‌ها هم به جای آنکه به قسمتی از معروف‌ها بپردازد، سراغ ریشه‌ی معروف‌ها رفت.

 

علت عدم درک نعمت انقلاب

ما چون با انقلاب اسلامی هم‌عصر هستیم، در حجاب به سر می‌بریم. یکی از چیز‌هایی که باعث می‌شود انسان دچار غفلت و اختلال تشخیص شود، قرب، مقاربت و حجاب معاصرت است. از نعمت‌هایی که خیلی به آن نزدیک هستیم، مراقبت بیشتری داشته باشیم؛ چراکه بیشتر مورد غفلت واقع می‌شود. برای نمونه ما می‌بینیم، اما شکر نعمت بینایی را به‌جا نمی‌آوریم؛ زیرا به آن نزدیک هستیم.

باید مراقب باشیم که قرب زمانی و معاصر بودن با انقلاب اسلامی، به ضرر ما نشود و باعث حجاب در تشخیص ما نباشد. اگر دچار چنین حالتی شویم، از شکر باز می‌مانیم. اگر کسی از شکر نعمت انقلاب اسلامی باز بماند، عذاب خیلی سنگینی خواهد داشت؛ چرا که نعمت خیلی بزرگی است.

از خدای متعال طلب می‌کنیم که به ما کمک کند به این نعمت و معروف بزرگ توجه کنیم.

 

بزرگ‌ترین منکر

یکی از بزرگ‌ترین معروف‌ها، آشنا کردن نسل جدید با انقلاب اسلامی است. متأسفانه نسبت به این مسئله غافل هستیم. چند روز پیش در جمع جوانان عرض می‌کردم که انسان وقتی قانون اساسی جمهوری اسلامی را با قانون اساسی‌ دیگر کشور‌ها مقایسه می‌کند، زیبایی‌های آن را از جهت عقلانی بودن، مبانی مردمی، فهم جهانی و ریشه‌های انقلابی درک می‌کند. این زیبایی‌ها هر روز بیشتر، خود را آشکار می‌سازد.

کسانی که غافلانه به برآیند و اثر آنچه در کلاس درس و محیط دانشگاه و زندگی مطرح می‌کنند، توجه ندارند، بزرگ‌ترین منکر را در جامعه‌ی ما مرتکب می‌شوند. ما به خاطر ریشه‌ای که داریم و انس سابق، ذهنیت‌ خاصی از انقلاب داریم و به آسانی آسیب نمی‌بینیم؛ اما نسل جوان با بزرگ‌نمایی اشکالات جامعه، آسیب می‌بیند. من اسم این کار را جنایت می‌گذارم. چنانچه کسی با سیاه‌نمایی، احساس خوب انقلابی بودن را از نسل جوان و جامعه بگیرد، دچار کفران نعمت شده است.

بیان و نگاه رهبر عزیزمان را به مسائل ببینید؛ جامع، امیدبخش و آینده‌دار است؛ به‌طوری که انسان با شنیدن آن، احساس غرور و عزت و افتخار می‌کند و دستاورد‌های انقلاب اسلامی را بهتر می‌فهمد. در مقابل، وقتی با برخی مصاحبت پیدا می‌کنیم، فقط خستگی و ملالت بر جا می‌ماند!

ما یکی از امن‌ترین کشور‌های جهان هستیم؛ چرا این احساس را در شهروندان خود ایجاد نمی‌کنیم؟

خوش‌بینانه این است که بگوییم این کار از سر غفلت رخ می‌دهد. ما نباید در مقام نهی از منکر، شخصیت شخص را زیر سؤال ببریم؛ بلکه باید رفتار او را نقد کنیم. باید تذکر دهیم و اجازه ندهیم عده‌ای با تحلیل‌های غلط، مخدوش و بدون فهم کلان و تماشای سیمای انقلاب؛ نظام و کشور و انقلاب را در ذهن مخاطب جوان به چالش بکشند و احساس خوب را از او بگیرند.

روزی در یک جمع دانشجویی، دانشجویی برخاست و به من گفت: آقای محترم! بگذارید ما کار خود را بکنیم؛ ما برای آزادی انقلاب کردیم. با خودم ‌گفتم: ما نتوانستیم طعم خوب آزادی که خدا و خون شهدا به ملت ما داد، به این جوان بچشانیم. ناچار شدم دقایقی با او گفتگو کنم؛ که بر اثر صحبت‌های ما فضا عوض شد.

 

رئیس معروف‌ها و ارزش‌ها

امر به معروف و نهی از منکر، نسبت به سایر ارزش‌ها حالت ریاست دارد؛ زیرا حافظ، نگهدارنده و صیانت‌بخش آنها و یکی از مترقی‌ترین ارزش‌های اسلامی است. اما متأسفانه در جامعه‌ی ما، به دلیل رفتار‌های غیرعالمانه، غیرمتخصصانه و غیرهنرمندانه، این اصل در نگرش نسل جوان، زشت جلوه داده شده است.

اصل امر به معروف و نهی از منکر، نظارت اجتماعی و احساس مسئولیت اجتماعی است و چنانچه در دانشگاه‌های علوم اجتماعی، جامعه‌شناسی و روان‌شناسی دنیا بررسی شود، همه مسرور خواهند شد. مشکل اینجا است که خیال می‌کنیم امر به معروف و نهی از منکر، یک کار ساده و دم‌دستی است.

 

ویژگی‌های آمر به معروف و ناهی از منکر

در روایتی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «لا يَأمُرُ بِالمَعروفِ و َلا يَنهى عَنِ المُنكَرِ إلاّ مَن كانَ فيهِ ثَلاثُ خِصالٍ»؛ امر به معروف و نهی از منکر نکند، مگر کسی که این سه ویژگی را داشته باشد:

 

1. مدارا

«رَفيقٌ بِما يَأمُرُ بِهِ رَفيقٌ فيما يَنهى عَنهُ»؛ کسی حق امر به معروف و نهی از منکر دارد که در موضوع امر و نهی خود رفیق باشد. رفیق به مدارا و فهم دقیق از وضعیت مخاطب برمی‌گردد؛ یعنی باید حال مخاطب را درک کند. این البته در جای خود شرط‌هایی دارد که به تشریح آن در این جلسه نیازی نیست. خیلی جا‌ها امر و نهی ما مؤثر نمی‌شود و اثر عکس پیدا می‌کند. دلیل آن این است که در مقام امر یا نهی، از این ویژگی بهره‌مند نیستیم و در مقام معالجه‌ی یک بیماری و با احساس خوب نیستیم. باید مانند پزشکی باشیم که می‌خواهد که بیمارش با کمترین رنج از بیماری نجات پیدا کند. در ذات امر و نهی، تلخی وجود دارد و برای شیرین کردن این تخلی، باید پوسته‌ای از رفق وجود داشته باشد.

 

2. عدالت

«عَدلٌ فيما يَأمُرُ بِهِ عَدلٌ فيما يَنهى عَنهُ»؛ در موضوع امر و نهی باید عدالت داشته باشد و در آن عدالت، پیشرفته باشد و به عبارت دیگر، خودش اهل عمل باشد و قبلاً خودش را امر یا نهی کرده باشد. اینجا عدل به معنای انصاف است. باید با مخاطب انصاف داشته باشیم. انصاف به این است که به حرفمان باور داشته باشیم و به آن عمل کنیم. البته در بحث فقه الحدیث اینجا دو سه احتمال دیگر وجود دارد که بیان آن به طور مفصل در این جلسه نمی‌گنجد. مثلاً گاهی یک گناه کوچک را بزرگ می‌کنیم که خروج از عدالت است.

 

3. علم

«عالِمٌ بِما يَأمُرُ بِهِ عالِمٌ بِما يَنهى عَنهُ»؛[4] نسبت به آنچه می‌خواهد امر یا نهی کند، علم و آگاهی داشته باشد و هر چه بیشتر آشنا باشد، بهتر خواهد بود.

آمر به معروف و ناهی از منکر باید این سه ویژگی را داشته باشد و آنها را در خودش تقویت کند.

 

نکته‌ای ظریف در امر به معروف و نهی از منکر

شما عازم این میدان هستید و اگر موفق شوید این وظیفه‌ی بزرگ را انجام دهید، خلیفه‌ی الهی خواهید بود. باید توجه داشته باشیم که در موضوع امر به معروف و نهی از منکر، بر خلاف یکی از آیات قرآنی عمل می‌کنیم که از آسان‌ترین و در عین حال، پیچیده‌ترین آیات قرآنی است. خدای متعال فرمود: «لَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَلکِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوابِها؛[5] نیکی آن نیست که از پشتِ خانه‌ها درآیید؛ بلکه نیکی آن است که کسی تقوا پیشه کند، و به خانه‌ها از درِ [ورودیِ] آنها درآیید». در این توضیحات مختصر روشن شد که بیشتر ما در موضوع امر به معروف و نهی از منکر، از راهش وارد نمی‌شویم و از پشت‌بام وارد می‌شویم.

این آیه دعوت به اهمیت دادن به روش‌ها است. شیوه‌ی دستیابی به هدف مقدس نیز باید مقدس باشد. خیلی وقت‌ها در مورد یک جوان یا نوجوان، از پشت‌بامِ شخصیت او وارد می‌شویم؛ درنتیجه جلوی ما می‌ایستد. باید زبان او را بفهمیم، با او به مفاهمه برسیم و با رفق و مدارا سخن بگوییم. چنانچه چنین کنیم، قطعاً به جواب می‌رسیم.

خدای متعال را به حق اولیاء و مقربان درگاهش قسم می‌دهیم به همه‌ی ما توفیق دهد این رسالت و مأموریت بزرگ الهی را در این روزگار حساس و مهم، به‌خوبی انجام دهیم.

همه‌ی شما عزیزان را به خدای متعال و مهربان می‌سپارم.

 



[1]. ابراهیم: 7.

[2]. همان: 5.

[3]. سعدی، گلستان.

[4]. محمدباقر مجلسی، بحار الأنوار، ج97، ص87.

[5]. بقره: 189.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *