خداوند در قرآن کریم میفرماید: «في بُيُوت أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَاْلآصالِ رِجالٌ لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَلا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ وَإِقامِ الصَّلاةِ وَإيتاءِ الزَّكاةِ يَخافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فيهِ الْقُلُوبُ وَاْلأَبْصارُ؛[1] در خانههايى كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت] آنها رفعت يابد و نامش در آنها ياد شود. در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش مىكنند. مردانى كه نه تجارت و نه داد و ستدى آنان را از ياد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زكات به خود مشغول نمىدارد و از روزى كه دلها و ديدهها در آن زير و رو مىشود، مىهراسند».
فاطمی شدن، هدف آفرینش
ایام شهادت حضرت صدیقهی طاهره (سلام الله علیها) فرصت مناسبی برای همهی ارادتمندان و دوستان حضرت است تا خود را با شاخصهای اصلی زندگی فاطمی هماهنگ کنند، محک بزنند و ارزیابی کنند. درواقع فرصتی برای بازخوانی نسبت ما و حضرت زهرا (سلام الله علیها) است.
خداوند تبارک و تعالی بر همهی ما منت گذاشته و مودت آن حضرت، فرزندان آن بزرگوار و همسر عظیمالقدر او را در پرتو تعلق قلبی همگی ما به ساحت مقدس پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) روزیمان کرده است. این محبت و مودت، حلقهی اتصالی عمیق و جاودانی بین ما و حضرت صدیقهی طاهره (سلام الله علیها)، و مرکز امید همهی ما بهرهمندی از همین سرمایهی بزرگ و عظیم است؛ چراکه سرمایهی اصلی برای تحول فکری، اخلاقی و عملی در همهی ما محسوب میشود. باید تلاش کنیم تا مسیر و لحظات زندگی ما به فضل خدای متعال، سرمایهای باشد برای فاطمی شدن.
اگر کسی چنین توفیقی پیدا کرد، به مقصد آفرینش خود نیز دست پیدا کرده است؛ زیرا هدف آفرینش انسان جز این نیست. میتوانیم در یک جمله بگوییم: ما برای فاطمی شدن آفریده شدهایم؛ برای اینکه رنگ خدایی بگیریم و به مقام شامخ بندگی حضرت حق دست پیدا کنیم.
ارکان زندگی فاطمی
به لطف خدای متعال، امشب و دو شبِ پیش رو، نکاتی را محضر عزیزان تقدیم میکنیم.
امشب در مورد ارتباط ویژه، چشمنواز و خیرهکنندهی آن حضرت با پروردگار متعال در جلوهی نماز صحبت خواهیم کرد. فردا شب در مورد رکن دوم زندگی فاطمی، یعنی خدمت، محبت و مهرورزی به بندگان خدا سخن خواهیم گفت. به توفیق الهی، در مجلس سوم، دربارهی شخصیت آن حضرت در نسبت با ولایت الهی و دفاع از ولیّ خدا سخن خواهیم گفت.
این سه رکن، ارکان حیات فاطمی و سبک زندگی فاطمی است که فرزندان معنوی آن حضرت، یعنی من و شما، باید از ایشان به ارث ببرند. ما باید از ساحت قدسی و شخصیت آن بزرگوار نصیب داشته باشیم، از آن نصیب صیانت کنیم تا بهرهی خود را در مسیر زندگی افزایش دهیم.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) تجلی عبادت و عبودیت
رکن اول زندگی فاطمی، ارتباط با حضرت حق، بهویژه از طریق نماز بود. شخصیت حضرت صدیقهی طاهره (سلام الله علیها) بر اساس آنچه پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) معرفی و از اسرار این عالم و حقایق غیبی پردهبرداری کرد، نوری در عرش الهی بود. در زیارت جامعه کبیره نیز میگوییم: «فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقينَ؛ پس شما را به گرد عرش خود گردانيد». وقتی سؤال کردند که این نور پیش از خلقت آدم، در آن مقام قدسی که ماورای فهم ما است، در چه کاری بود، حضرت در پاسخ فرمودند: در مقام حمد، تقدیس و تسبیح خدای متعال بود.
خدای متعال بر بشریت منت گذاشته و این نور ناب را که آسمانها با آن روشنایی میگیرد ـ و به همین دلیل به او زهرا گفته میشود[2] ـ بر بشر نازل کرد. در خانهای مانند خانههای ما و در همسایگی و مجاورت ما، او را ساکن کرد و ما به شرف همسایگی او نایل آمدیم.
تمام وجود این حقیقت قدسی، نور و ذکر و یاد حضرت حق است که در بیانات پیامبر عظیمالشأن (صلی الله علیه و آله) به آن اشاره شده است. در بین اولیای خدا و اهل معرفت، حضرت زهرا (سلام الله علیها) را با ذکر، یاد حق، مقام بندگی و نماز میشناسند. حتی فراتر از این، نماز، دعا، سجاده، سحر، ورد و ذکر را با فاطمه (سلام الله علیها) میشناسند. این بیان بهتر است؛ چراکه ایشان مادر ذکر، دعا و نماز است. تمام دعاها، اذکار و حقایق قدسی که از طریق اهلبیت (علیهم السلام) داریم، درحقیقت همه از حضرت فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) به ما رسیده است؛ تا جایی که امور باطنی در زبان اهل معرفت به امور فاطمی شناخته شده است و به این اسرار، حقایق فاطمی میگویند.
نماز فاطمی
این ویژگی حضرت زهرا (سلام الله علیها) که مقام قدسی و حقیقت عالی و ارتباط با حضرت حق است، در این عالم، بهطور ویژه در نماز تجلی پیدا میکند. آنچه در زندگی حضرت حقیقتاً شگفتانگیز و شوقانگیز است، ارتباط پررنگ، عاشقانه، جذاب و الهامبخش با پروردگار متعال در نماز است. حالت ذکر برای ولیّ کامل که مصداق ارشدش، حضرت زهرا (سلام الله علیها) است، دائمی و همیشگی است. نشسته یا خوابیده یا در حال فعالیتهای اجتماعی، خانوادگی و علمی و...، در حال ذکر هستند و لحظهای غفلت در وجود آنان راه ندارد. ولیّ خدا، ذکر مطلق است؛ اما جلوهی ویژهی این ذکر و یاد، در نماز است. خدای متعال، نماز را اینگونه تعریف کرده که ذکری جامع، فراگیر، عمیق، پررمز و راز و جاری در متن زندگی مؤمن و پشتوانه، تطهیرکننده، صیانتبخش، سرعتدهنده، سبقتدهنده و رسانندهی به مقصد باشد.
بر اساس سخنان اولیای خدا و آیات قرآنی، خدای متعال همهچیز را در نماز قرار داده؛ لذا نماز، ذکری برای انسان مبتدی، متوسط و عالی است. مسیر تربیتی یک کودک تازهبالغ، با نماز تعریف میشود، عالم پیشگام نیز با نماز پیش میرود و کسی که به مقصد رسیده، با نماز رسیده است. ولیّ کامل نیز با نماز کامل خود عروج میکند.
نماز فاطمه، معیار سنجش نماز بندگان
نماز که از معراج و همراه با پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله) آمده و در وجود اولیای خدا متجلی است، در دسترس قرار گرفته تا ما را از این محیط ظلمانی تودرتو، به مقام نور نائل کند. نماز هیچ جایگزینی ندارد و نقش آن منحصر در خودش است.
سفرهی خدا برای روح، جان، عقل و خرد شما نماز است و اولین چیزی که بر عهدهی شما قرار گرفته و با او، شما را میسنجند، نماز است. معیار تمام وجوه شخصیت مؤمن، نماز است.
اگر بخواهیم کمی متوجه شویم که این عنایت، لطف و منت الهی بر ما چیست، باید سراغ فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) برویم و به جایگاه نماز در زندگی ایشان نگاه کنیم. در زندگی حضرت، همهچیز با نماز تعریف میشود. نماز، محور و مدار زندگی فاطمه (سلام الله علیها) است و همهی برنامهها بر محور نماز میچرخد. گویا سایر اعمال مانند منظومهی شمسی است که خورشید آن، نماز و ذکر الله است.
بهترین راه این است که به محضر صدیقهی طاهره (سلام الله علیها) برویم و یک بار دیگر نمازهای خود را مرور کنیم و ببینیم نماز ما با نماز او چه نسبت و چه ارتباطی دارد. مگر نه اینکه ما فرزند آن حضرت هستیم و او مادر ما است؟! باید در ذکر و نماز ما، اثر و نشانهای از نماز فاطمی وجود داشته باشد.
دغدغهی هر روز انسان مؤمن، نماز است؛ زیرا در نماز است که خود و واقعیت خودش را مشاهده میکند و پیشرفت خودش را میسنجد. مؤمن هر بار که به نماز میایستد، وضعیت خود در ارتباط با حضرت حق، در خضوع، خشوع و ادب را به او نشان میدهد. به هر میزان که سهم انسان از خضوع و خشوع بیشتر شود، مسیر زندگیاش صحیحتر است. اینکه فرمودهاند در قیامت، ما را با نماز میسنجند، به همین مطلب اشاره دارد. اگر نماز پذیرفته نشد، به کارهای دیگر به هیچ عنوان نگاه نمیکنند. لحظهلحظه زندگی اینجهانی که مبنای شخصیت و حقیقت جاودانی شما است، با نماز ساخته و سنجیده میشود. انسان مؤمن میتواند در هر نمازش، خود را بسنجد و نمرهاش را ببیند.
بهتازگی با جمع بزرگی از علما و ائمهی جماعات تهران محضر رهبر عالیقدر شرفیاب بودیم. ایشان تعبیری را مطرح کردند که ما خیلی خجالت کشیدیم. ایشان از حضرت آیتالله مشکینی ـ که سالک الی الله و وجودی گرم به محبت خدای متعال بود ـ نقل کردند که: وای از روزی که دستگاهی ساخته شود و وضعیت نماز ما را به ما نشان دهد! چه آبرویی از ما میرود! بعد آقا فرمودند: نمازهای ما چارواداری است!
هر فرصتی، بهویژه فرصتهای فاطمی، بهترین وقت است که نماز خود را بررسی کنیم. نماز، هدیهی مخصوص حضرت زهرا (سلام الله علیها) و هدیهی معراجی پدر گرانقدر ایشان و سیرهی اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) در بین ما است. اگر به آن گره بخوریم، میتوانیم به معراج برویم و به حقیقت تقوا و قرب الهی برسیم؛ چه اینکه فرمودهاند: «الصَّلاهُ قُرْبانُ كُلِّ تَقی؛[3] نماز، وسیله نزدیكی به خدا برای هر پرهیزگاری است».
توقعات خداوند از مؤمنان در مورد نماز
خداوند تبارک و تعالی، در قرآن کریم بیان میکند که از مؤمنان در مورد نماز چهار توقع دارد. اولین مورد که اصلیترین مورد است، اقامهی نماز است. توقع دوم خدای تبارک و تعالی دوام است: «الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ؛[4] همان كسانى كه بر نمازشان پايدارى مىكنند». سومین توقع خداوند متعال حفاظت است: «وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ؛[5] و كسانى كه بر نمازشان مداومت مىورزند». چهارمین توقع، خشوع است: «الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ؛[6] همانان که در نمازشان فروتنند». این چهار مورد با یکدیگر تناسبهای خاصی دارند.
معنای اقامهی نماز
نماز باید در میان زندگی، سیاست، فرهنگ، اقتصاد و معاشرت ما ایستاده و میداندار زندگی ما باشد. همهی کارهای ما باید با نماز نسبت پیدا کند و بندگی خدای متعال در تمام زندگی ما جاری و حاکم شود. این نشانهی بندگی باید در تمام کارهای ما خود را نشان دهد. البته تعابیر دیگری هم در مورد اقامهی نماز بیان شده است؛ از جمله اینکه آداب، احکام، اسرار، ظاهر و باطن نماز رعایت شود. به ما نگفتهاند: «اقرؤوا الصلوه؛ نماز بخوانید»؛ بلکه گفتهاند: نماز را اقامه کنید.
اقامهی نماز به این صورت است که نماز ما، با حرف زدن و سخن گفتن ما هماهنگ باشد و صدق، قول سدید و حسن ایجاد کند. نماز باید در معاشرت ما، ما را همراهی کند و تبدیل به حسن خلق، عفو، ادب، گذشت، انصاف و مهربانی با دیگران شود. نماز باید در فعالیتهای اقتصادی، ما را همراهی کند و اینکه قرآن گفته تجارت، آنان را از ذکر خدا باز نمیدارد،[7] منظور همین است. نماز در اقتصاد موجب امانتداری، اتقان و محکمکاری، انصاف و رعایت حال دیگران میشود. اگر نماز ما، در فعالیتهای سیاسی با ما همراه باشد و بلکه در همهجا باشد، اقامه خواهد بود؛ وگرنه قرائت نماز میشود.
ما در مسجد یا منزل نماز بخوانیم اما در معاشرتهای ما و در ارتباطات و در بازار ما، اثری از آن نباشد، بدین معنی است که نماز را اقامه نکردهایم. نماز باید در تمام فعالیتهای زندگی جاری باشد. به همین دلیل است که قرآن میفرماید: «الَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ». درست است که مؤمنان صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشاء نماز میخوانند، اما درحقیقت همیشه در نماز هستند.
چگونه میتوانید سهم خود از این یاد مقدس را برداشت کنید و کل زندگی شما، محراب، مسجد، معبد و سجاده شود؟ چگونه میتوان میز کار، میز رایانه، شبکهی اجتماعی یا معاشرت خانوادگی را سجاده و معبد کرد؟ راهش این است که نمازتان را حفاظت کنید: «إحْفَظِ اللَّهَ يَحْفَظْكَ؛[8] خدا را حفظ کن، تا تو را حفظ کند». حفظ خدا، به معنی حفظ نماز است. باید مراقب وقت، مقدمات، مقارنات و آداب نماز باشید. اگر نماز شما حفاظتشده نباشد، گرفتار گناه میشوید و شیطان، سهم شما را از نماز کاهش میدهد.
اهمیت محافظت از نماز
باید از نماز، بهخصوص نماز وسطی حفاظت کنید. در مورد نماز وسطی احتمالاتی وجود دارد. برخی روایات میگویند: منظور، نماز ظهر است که در آن زمان، بیشتر مردم از وقت نماز غافل میشوند. برخی نیز نماز وسطی را به نماز صبح تطبیق دادهاند. در هر حال باید مراقب نماز باشید.
برای دوام بر نماز نیز باید به مغز بندگی که خشوع است، دست یابید. در لحظهی نماز باید جان خود را در محضر رب العالمین و در برابر عظمت او حاضر کنید و در اوج کرنش و خشوع باشید. حضرت سید الساجدین (علیه السلام) در صحیفهی سجادیه میفرمایند: «أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّينَ وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّينَ وَ مِثْلُ الذَّرَّةِ أَوْ دُونَهَا؛[9] من از هر پستى پستترم و از هر خوارى خوارترم. چون مورى، بلكه كمتر از آن هستم».
آثار نماز کامل
اگر بتوانیم این چهار ویژگی را در مورد نماز رعایت کنیم، حاصلش پاکیزگی خواهد بود؛ چنانکه در قرآن کریم آمده است: «وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَيِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ؛[10] و در دو طرف روز [=اول و آخر آن] و نخستين ساعات شب نماز را برپا دار؛ زيرا خوبيها، بديها را از ميان مىبرد. اين براى پندگيرندگان پندى است». اگر به چنین وضعی در نماز برسید، نماز نمیگذارد شما آلوده شوید و شما را مانند چشمهای مطهر نگاه میدارد. به بیان نبوی، نماز به چشمهای میماند که شخص، در هر روز پنج بار خود را در آن میشوید.[11] اگر ما با نمازمان اینگونه رفتار کنیم، حاصلش این خواهد بود که نماز ما را صیانت میدهد. در قرآن آمده است: «إنّ الصلوهَ تَنهَی عن الفَحشاءِ و المُنکر؛[12] همانا نماز [انسان را] از فحشا و منکر بازمىدارد». نماز روی شیطان را سیاه میکند و دستش را از شخصیت شما کوتاه میکند.
اگر با نمازمان آنگونه که خدای متعال میخواهد، رفتار کنیم، نمازمان، پرِ پروازمان میشود و با آن میتوان به معراج رفت و به مقامات عالی دست یافت. نماز حفاظتشده، همان ادب بندگی است که به کل زندگی سرایت میکند و سعادتآفرین است.
حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، الهامبخش چنین نمازی است. ایشان با نمازشان عشق میکردند و مقدمات، کیفیت، وقت و تعقیبات نماز را حفظ میکردند. کتاب صحیفهی فاطمیه را تهیه کنید. این کتاب باید کنار سجادهی بچههای فاطمه باشد؛ زیرا مادر صحیفهی سجادیه و همهی ادعیهی ائمه (علیهم السلام) است. در این کتاب دعاهای حضرت در تعقیب نمازها بیان شده است. بیجهت نبود که پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)، تسبیحات مشهور به تسبیحات فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) را با دستان پرکرامت فاطمه به بشریت تقدیم کردند و آن را ذکر کثیر قرار دادند تا نمازهای شما را رونق و صفا دهد و تکمیل کند.
کتابی برای اقامهی بهتر نماز
در این ایام باید نمازهای خود را دوباره بررسی کنیم و ببینیم چه برنامهای برای نماز داریم.
امام راحل مؤسس، با نماز توانست زمانهی ما را متحول سازد. کتابهای «آداب الصلوه» و «سرّ الصلوه» را نوشته و احوال ایشان در مورد نماز و نماز ایشان در بیمارستان را دیدهاید. در سختترین وضعیت مستحبات نماز را رعایت میکرد.
بچههایی که کربلای پنج را ساختند، با ذکر و نماز ساختند و مثل این شبها که در مقام کارهای بزرگ بودند، اهل نماز بودند.
پیشنهادی علمی داریم و آن اینکه با کتاب «آداب الصلوه» امام راحل انس بگیرید. البته خود امام، کتاب «اسرار الصلوه» میرزا جواد آقا ملکی تبریزی را پیشنهاد میکردند، اما در کتاب «آداب الصلوه» امام، لوح فشردهی کتاب «اسرار الصلوه» هم آمده است.
ترسیم مقامات فاطمی در گفتار نبوی
من قطعهای کوتاه از بیان حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) را میخوانم تا انشاءالله فیض ببریم. این توسل پایانی جلسهی ما خواهد بود. ایشان فرمودند: «وَ أمَّا ابْنَتی فاطِمَةُ فَإنَّها سَیِّدَةُ نِساءِ الْعالَمینَ مِنَ الْأوَّلینَ وَ الْآخِرینَ وَ هِیَ بَضْعَةٌ مِنّی وَ هِیَ نُورُ عَیْنی وَ هِیَ ثَمَرَةُ فُؤادی وَ هِیَ رُوحیَ الَّتی بَیْنَ جَنْبَیَّ وَ هِیَ الْحَوْراءُ الْإنْسیَّةُ. مَتی قامَتْ فی مِحْرابِها بَیْنَ یَدَیْ رَبِّها جَلَّ جَلالُهُ زَهَرَ نُورُها لِمَلائِکَةِ السَماءِ کَما یَزْهَرُ نُورُ الْکَواکِبِ لِأهْلِ الْأرْضِ وَ یَقُولُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لِمَلائِکَتِهِ: یا مَلائِکَتِی، انْظُرُوا إلی أمَتی فاطِمَةَ سَیِّدَةِ إمائی قائِمَةً بَیْنَ یَدَیَّ تَرْتَعِدُ فَرائِصُها مِنْ خیفَتی وَ قَدْ أقْبَلَتْ بِقَلْبِها عَلی عِبادَتی. اُشْهِدُکُمْ أنـّی قَدْ آمَنْتُ شیعَتَها مِنَ النّار؛[13] اما دخترم فاطمه، سیده و خانم زنان جهان از اولین تا آخرین آنها است... هنگامی كه در محراب نمازش در مقابل پروردگارش میایستد، نوری برای فرشتگان آسمان میدرخشد، همانطور كه نور ستارگان آسمان برای اهل زمین میدرخشد. خداوند عزّوجلّ به فرشتگانش میفرماید: ای فرشتگانم ، به كنیزم فاطمه نگاه كنید؛ خانم كنیزان من! درحالیكه در مقابل من ایستاده است، بدنش از ترس من میلرزد، و با حضور قلب به عبادت كردن من روی آورده است. شما را شاهد میگیرم، كه من پیروان او را از آتش جهنم در امان نگه میدارم».
فاطمه، بانوی بانوان جهان، از اولین تا آخرین است. حقیقتی از وجود پیامبر (صلی الله علیه و آله) و میوهی دل و نور چشم او است. او روح پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و حقیقت قدسی است که در چهرهی بشری قرار گرفته است.
در این بیان، کلمهی شیعه ذیل نماز آمده و اشاره دارد به کسانی که از نماز فاطمی و خضوع و خشوع او، تبعیت میکنند.
[1]. نور: 36 ـ 37.
[2]. شیخ صدوق، معانی الأخبار، ترجمه محمدى، ج1، ص147.
[3]. نهج البلاغه،كلمات قصار136.
[4]. معارج: 23.
[5]. همان: 34.
[6]. مؤمنون: 2.
[7]. نور: 37.
[8]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج74.
[9]. صحیفه سجادیه، دعای47.
[10]. هود: 114.
[11]. متقی هندی، کنز العمال، ج7، ص291، حدیث 18931.
[12]. عنکبوت: 45.
[13]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار، ج70، ص40.