جلسهای با برگزیدگان بصیرت و نجابت استان اصفهان
خدای متعال را سپاسگزارم که در ایام پربرکت ولادت باسعادت حضرت علی ابن موسی الرضا (علیه آلاف التحیه و الثنا) که معشوق و محبوب و مراد دلهای عارف و عاشق و دوستداران حقیقی خداوند است، در جمع شما عزیزان، در استان سربلند و سرفراز و مجاهدخیز و عارفپرور و عاشقپرور و شهیدپرور اصفهان حضور دارم. این جمع، جمع نور چشمها و عزیزان ما، یعنی اعضای عفیف و مؤمن و انقلابی و متعهد انجمنهای اسلامی دانش آموزان است. امیدوارم همهی ما از برکات این ایام نورانی بهرهمند باشیم.
خالصانهترین درودها و سلامهای خود را به ساحت پیامبر اعظم و اهلبیت عصمت و طهارت و حضرت ابن الرضا، مهدی آل محمد (علیهم السلام) تقدیم میکنیم. امیدواریم از عیدیها و جوایزی که در این ایام به بهترین دوستان اهلبیت (علیهم السلام) کرامت میشود، به جمع عزیز ما هم عنایت کنند.
به همهی شما که از سراسر استان اصفهان تشریففرما شدید و رنج سفر بردید و از شهرستانهای دور آمدید، خیر مقدم عرض میکنم. از بچههای اصفهان به خاطر حضور و میزبانیشان تشکر میکنم. از مربیان و رابطان گرامی که شما را همراهی کردند، و نیز جناب آقای احمدی، معاون محترم پرورشی آموزش و پرورش استان نیز صمیمانه تشکر میکنم.
آقای اولیایی و دوستان ایشان همت کردند و برنامههای این سفر را فراهم آوردند. از آنها و سرکار خانم هادی که معاون محترم خواهران هستند، سپاسگزارم که بیانات خوبی داشتند و جلسهی امروز درواقع به ایشان و همکارانشان تعلق دارد.
خانم دوستیان، مجری محترم، مطالب خوبی را در خلال برنامهها مطرح کردند که از آنها استفاده کردیم. خیلی متین و خوب و پرنکته بود.
جلسهی ما با گزارش خانم تأیید، تأیید شد. ایشان سرفصلهای برنامهی انجمنهای اسلامی در استان را ارائه فرمودند. از ایشان و همهی بچههایی که این گزارش را با تلاش و حضور و بصیرت خود آفریدند، تشکر میکنم.
آقای باقری تلاوت خوبی در آغاز جلسه داشتند و آیهی سال اتحادیه را با نغمهی بهشتآسای خود تلاوت کردند.
در ابتدای جلسه، یک گروه همنوایی، قطعه زیبایی ارائه کردند که از بچههای کاشان و خانم فرازنده بود. از ایشان نیز تشکر میکنم.
در جلسهای که شما حضور دارید، نمیشود مطالب سطحی مطرح کرد. در برخی جلسات عمومی، باید بچهها را شاد نگاه داشت و قصه و لطیفه گفت؛ اما اینجا، در جمع برگزیدگان بصیرت و فهم و نجابت این استان سربلند حضور داریم. شما امیدهای آینده و رسالتمداران این روزگار بسیار مهم و سرنوشتساز هستید. انشاءالله همهی شما در انجام این رسالت الهی سربلند خواهید شد.
حرم رضوی، تجلی لطف الهی به مردم ایران
در مورد ولادت حضرت رضا (علیه الصلوه و السلام)، واقعاً چه میشود گفت؟! خدای تبارک و تعالی لطفش را به چه مرحلهای رسانده است! ایرانیان از لطف الهی و جلوهی رحمت خدا، سهم بیشتری دارند. امام (علیه السلام) برای همهی عالم است و خورشیدی است که نور او به همهی عالم میپاشد و همه را روشن میکند؛ اما برای جامعه و مردم سرزمین ما، این جلوهی پرنور از عرش الهی، آوردههای ویژه و بیشتری دارد. خدای تبارک و تعالی خواسته است و تقدیر او بر این تعلق گرفته تا پارهی وجود پیامبر به امانت، به مردمان سرزمین ما سپرده شود. مثل اینکه تقدیر بر این بوده که در این روزگار بیوفا و در این مجموعهی بیحکمتیها و قدرناشناسیها، خدای تبارک و تعالی، در برابر بزرگترین نعمت خود، جلوهای از وفاداری و قدرشناسی را پیش روی همهی جهانیان قرار دهد.
میدانید که در زمان حیات و بعد از شهادت ائمه (علیهم السلام)، چه رفتارهایی با ایشان صورت گرفته است. بخشی مربوط به گذشته و بخشی مربوط به همین روزها است. میبینید که با آنان، آثار و معارف و نشانههایشان چه رفتارهایی صورت میگیرد. قرار شد یک نمونه ارائه شود که در آن، مردمانی قدرشناس امتحان شوند و ملت ما در مورد این پارهی تن پیامبر خوب امتحان دادند.
رابطه امام رضا (علیه السلام) با تحقق وعده الهی
پس از مسجد الحرام که محل توجه مسلمانان به مناسبت حج و برنامههای بزرگ اسلامی است، قطعهای زیباتر و باشکوهتر از مشهد و آستان مقدس امام رضا (علیه السلام) در عالم نداریم. این حکایتی از مهرورزی و قدرشناسی است که گوهر وجود آن حضرت، مثل جان شیرین در بر مردمان سرزمین ما قرار گرفته و همهی عشق خود به اهلبیت (علیهم السلام) را متمرکز میسازند و به حضرت رضا تقدیم میکنند.
این یک طرف قصه است که از این جهت خدا را شاکریم.
اما از طرف دیگر، خدای متعال با حضرت رضا (ع) و با وساطت ملت ایران، مقدمات بزرگ سعادت بشریت را فراهم میآورد.
آیه سال، آیه بسیار شوقانگیز و الهامبخشی است. این آیه هم در سال 1395 و هم در سال 1396 مطرح شد. با آن انس گرفتهاید و آشنا هستید. خدای متعال در این آیه بشارت میدهد و در مقابل قدرناشناسان و جاهلان و کسانی که قدر حکمت و وحی و محبت را ندانستند، اعلام میکند: «مَن يَرتَدَّ مِنكُم عَن دينِهِ فَسَوفَ يَأتِي اللَّهُ بِقَومٍ يُحِبُّهُم وَيُحِبّونَهُ؛[1] هر کس از شما از دین خود برگردد، بهزودی خدا گروهی [دیگر] را میآورد که آنان را دوست میدارد و آنان [نیز] او را دوست دارند». خدا از آمدن قوم و گروهی بشارت میدهد که دارای تبار و ریشه و سرزمین واحد هستند و خواست خدا بهوسیلهی آنان محقق میشود. مطلب اصلی و شیرین امروز ما این است که خدای تبارک و تعالی، ارادهی خود را با حضرت رضا (علیه السلام) محقق میسازد. «يَأتِي اللَّهُ»؛ یعنی خدا میآورد. ارادهی الهی همیشه با اسباب تحقق پیدا میکند و سبب خاص این خواستهی خدای متعال، وجود مقدس حضرت علی ابن موسی الرضا (علیه السلام) است.
پیامبر عزیز ما از قوم برگزیده، با وجود سلمان یاد میکند؛ اینها میآیند و ایمان و دانش را اگر در افلاک هم باشد، به دست میآورند[2] و دین را مجدداً به بشریت و ازجمله بر کسانی که دین در سرزمین آنها نازل شد، عرضه میکنند. این بشارت مکرر در کلمات پیامبر عزیز ما وجود دارد. اما این نکته وجود دارد که غیر از زمینه و استعداد و شایستگیهای طبیعی جامعه، چه چیز دیگری بسیجکننده، سازمانبخش و آمادهکنندهی مردم برای ایفای نقش و رسالت تاریخی آنان است؟! آن عامل مهیاکننده و بهروزآورنده چیست؟
ملت ما از نظر ریشههای توحیدی خیلی قوی است و تبار ایرانیان، تبار موحدانه و فرزانه و بااستعدادی است. الان هم ملت ما از این جهت در بین ملتهای دیگر، ویژگیهایی دارد و این را خدای متعال به ملت ما داده است. اما عاملی که میتواند این استعداد و زمینهها را بهرغم موانع، سازماندهی و تقویت کند و به میدان آورد، امام رضا (علیه السلام) است.
تاریخ را بخوانید. مأمون، که لعنت خدا بر او باد، با مکاری و قصدی خطرناک، برای خاموش کردن نور اهلبیت (علیهم السلام)، از مسیری دیگر وارد شد که خطرناکتر از کار یزید و امثال او بود. او پرچم دوستی برداشته بود و پیشنهاد ولایتعهدی و خلافت میداد. اگر این مکر اصابت میکرد، خودبهخود در ذهن علاقهمندان سؤال بزرگی ایجاد میشد و شخصیت معنوی و الهی و قدسی و انقلابی حضرت مخدوش میگردید. امام رضا (علیه السلام) در برابر اقدام پیچیدهی مأمون، فوق پیچیده عمل کردند و تمام طراحیها و سیاست شیطانی وی را خنثی ساختند و علیه او استفاده کردند. من هر وقت داستان حضرت رضا (علیه السلام) و حضور ایشان در مرو را میخوانم، یاد آیهی شریفهی «وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ؛[3] و [دشمنان] مكر ورزيدند و خدا [در پاسخشان] مكر در ميان آورد» میافتم.
مأمون روسیاه و مکار و بدبخت، وسیلهای برای تحقق خواست خداوند شد. خیلی وقتها خداوند دین خودش را با همین انسانهای فاجر تقویت میکند. او فکر میکرد نور اهلبیت (علیهم السلام) را خاموش میکند و جریان بنیعباس را با حقانیت مضاعف، پیش چشم بشریت قرار میدهد. اما خودش وسیلهی تحقق ارادهی حضرت حق شد. حضرت رضا (علیه السلام)، دقیق و حسابشده حرکت کردند و حتی از لحظههای پیشآمده در مسیر بهره بردند. خط حضور حضرت رضا (علیه السلام) در ایران قدمگاهها و خاطراتی در خود دارد. حضرت به نیشابور میرسند و مجموعهی بزرگ خاطرات ملت ایران در نیشابور رقم میخورد و بعد هم مرو و... در هر مرحله دست مأمون را رو کردند و مکر او را به نفع اسلام و خواست خدای متعال، برگرداندند. به همین خاطر نام حضرت، رضا میشود؛ چراکه خدا و فرشتگان خیلی از او راضی هستند. جامعهی مؤمنان هم تا روز قیامت، نسبت به حضرت احساس رضایت خاصی دارند.
مأمون روسیاه جلسه تشکیل میداد تا حضرت را به خود منتسب کند. علما و سرحلقههای اندیشههای شناختهشدهی آن روزگار را دعوت میکرد. پس از مجلسآرایی، به حضرت میگفت: صحبت کن. همین مجالس فرصتهایی شد تا امام رضا (علیه السلام)، چهرهی جهانی و بینالمللی اسلام را معرفی کند. طرف مقابل، این نور و لطافت بهشتی را میدید.
پیوند ایران و امام رضا (علیه السلام)
حضرت از فرصت حضور در ایران و خراسان، بیشترین استفاده را داشت تا مسیر برای ملت ایران هموار شود و بتواند نقش تاریخی خود را ایفا کند. حضور حضرت رضا (علیه السلام)، استعداد توحیدی و بنیهی معنوی و عرفانی ملت ایران را تقویت کرد. این روند از نیشابور و حدیث سلسله الذهب شروع شد. با محوریت امام است که اخلاق و سیاست و... توحیدی میشود. امام سررشتهدار اموری است که میتواند توحید را در زندگی مردم مستقر سازد. این حدیث به امانت به ملت ایران سپرده شد و آنان این امانت را امینانه و نسلبهنسل نگاهداری کردند.
پشت سر حضرت رضا (علیه السلام)، حضرت معصومه (سلام الله علیها) آمد و نمیشود در مورد شکوه و بزرگی و نورانیت و عظمت معنوی ایشان چیزی گفت. ایشان هم به ایران تشریففرما شدند؛ معلوم میشود مأموریتی در کار است. پشت سر ایشان هم سادات گرامی از نسل پیامبر به قصد دیدار حضرت رضا (علیه السلام) آمدند؛ لذا در سراسر این کشور امامزاده دارید. در شیراز، حرم برادر حضرت رضا (علیه السلام) وجود دارد که به تعبیر رهبر عزیز، حرم سوم اهلبیت (علیهم السلام) است. سادات در جایجای این کشور مستقر شدند و یا به شهادت رسیدند یا دستگیر شدند. نتیجهی حضور سادات آن شد که ملت ما با پیامبر و اهلبیت (علیهم السلام) خویشاوندی پیدا کرد و به این ترتیب، جریان سیادت رواج یافت.
دل ملت ایران به واسطهی حضرت رضا (علیه السلام) به محبت اولیا گره خورد و این ملت هر چه دارد، از آن حضرت دارد. این نور در بین نسلها و رحمها و اصلاب پاکیزه ادامه یافت. ارادهی خدای متعال این است که با این طراحی، این جماعت، در قطعهای از تاریخ به هم برسند. زمان ما همان زمان است. این جنبش الهی و این رویش آسمانی مربوط به این قطعه از زمان است.
در پیشگوییها شنیدهاید که مرد بزرگی از قم برمیخیزد. معلوم است که قم نقش خاصی در آخرالزمان دارد و حضرت معصومه (سلام الله علیها) نیز. یارانی مانند پارههای آهن با او همراه میشوند و حرکت میکنند و پرچم را زمین نمیگذارند تا آن را به دست صاحبش میسپارند. این روایت که جزء مشهورات است، در مورد یک رجل موسوی است. این شخصیت بزرگ حرکت خود را آغاز میکند. در جریان خرداد که امام را دستگیر کردند، طرف با حالتی تحقیرکننده به امام خطاب کرد که: یاران شما کجا هستند؟! امام با فراست الهی فرموده بودند: یاران من در گهوارهها هستند. مزار شهدای اصفهان را ببینید تا یاران گهوارهای امام را ببینید.
ایرانِ امروز در جهان بهعنوان پرچمدار اسلام ناب، با قانون اساسی و طراحی دقیق و مهندسی الهی شناخته میشود و نظامی بسیار پرجاذبه در برابر نظامهای شکستخوردهی دنیا است. البته حواس خود ما نیست که کجا هستیم و در حال انجام چه کاری هستیم! کاش ما متوجه شویم...
رسالت انجمن اسلامی در عصر کنونی
مهمترین رسالت انجمن اسلامی در این روزگار، این است که بچههای انجمن که از بصیرت الهی بهرهمند هستند و در دامنهی این قله زندگی میکنند، گزارشگران شایستهای از زیباییهای نظام و دستاوردهای بزرگ انقلاب باشند. تمام تلاش دشمن این است که نسل جدید، شیرینی میوههای درخت پربار انقلاب را درک نکند. این بچهها باید در محیط مدرسه، انقلاب و عظمت و شکوه آن را معرفی کنند.
استقلال، عزت، شرف، سربلندی، امنیت و معنویت ملت ما از حضرت رضا (علیه السلام) است. به همین دلیل، روز ولادت حضرت برای ما روز بسیار عجیبی است. باید این فرصت را بسیار قدر بدانیم.
خواستم تا نگاهی متفاوت به این آیه داشته باشید. این قوم اهل مجاهدت و خستگیناپذیر هستند و کار خود را قوی و هنرمندانه انجام میدهند.
از این به بعد وقتی این آیه را میخوانید، بدانید که «یأتی الله» بهدست حضرت رضا (علیه السلام) است و با نور و علم او قوم جدید میآید. آن وقت ایران بهتدریج مرکز فریادرسی امت و جهانیان میشود. تحقق این رسالت تاریخی، مجاهدت و فروتنی و کار میخواهد.
پریروز شاهد صحنه تنفیذ بودید و امروز شاهد تحلیف. ملت عزیز ما چند ماه پیش در یک انتخابات مبتنی بر هندسهی همین نظام رضوی، با نصاب نزدیک 74 % شرکت میکند و تصمیم میگیرد و به تصمیم خودش هم احترام میگذارد. مردم پیشنهاد دادند و البته کار تمام نشد و تا امضای فقیه مدبر و زمانشناس به نیابت از حضرت حجت بن الحسن (علیه السلام)، پای انتخاب مردم نباشد، کار تمام نیست. آقایی که میخواهد فردا تصمیم بگیرد، تا وقتی منصوب و تنفیذ نشود، فعالیتهایش مشروع نیست. تنفیذ خیلی مهم است. وقتی رأی مردم تنفیذ شد، مشروعیت الهی پیدا میکند.
عزیزان من بدانند این تنفیذ رهبر عالیقدر و عزیز است که ریاستجمهور را برای دیگران محقق میسازد؛ والّا عدهای از مردم، ایشان را انتخاب نکردهاند. با امضای حضرت آقا، ایشان رئیسجمهور همهی ملت ایران میشود و دولت او برای همهی ملت مشروعیت پیدا میکند. نظام بسیار زیبایی داریم.
امروز هم در قطعهی دیگر، همین آقا که این بار بسیار سنگین را بر دوش گرفته، در حضور نمایندگان ملت و با حضور رئیس قوهی قضائیه و با حضور میهمانان خاص، قسم میخورد و این هم سوگندی سنگین است. باید قدر این نظام زیبا را دانست که نمونهای از یک دموکراسی زیبا، الهی و متفاوت است. نمونهای که در ایران ارائه شده، تک است و هیچ نظیری در هیچ جای عالم ندارد. این میوهی خیلی شیرین، میوهی ولایت الهی و علوی و رضوی است.
نسل ما باید مانند نسل قبلی آن را قدر بداند. نسل قبلی پای این عطیه الهی، جان و جانان داد.
من یک سال برای عرفه به تخت فولاد اصفهان آمدم و شب قبلش به لطف بچههای اتحادیه، به دیدار یک خانوادهی شهید رفتیم. مادر، مادرِ سه شهید بود و شهید آخر، دانشآموز بود. هنگامی که لحظات دفن فرزند سوم خود را برای ما تشریح میکرد، ما مات و مبهوت شکوه و عظمت این مادر بودیم. موافقت با اینکه همسر یا فرزند به میدان برود، خیلی سختتر از این است که خود انسان به میدان برود.
نسل قبل شما جان و جانان و سلامتی دادند و خیل عظیم جانبازان ما نمونههای بارز همین هستند. این نسل کم نگذاشت و پای شرف ملت ایران ایستاد و شب و روز مجاهدت کرد و شناختهشده هم نیستند. در رفتوآمد دولتها و رقابتهای سیاسی جناحها، نباید خدمات عظیم مدیران گمنام را نادیده گرفت. اینهمه خرابی به جا مانده از دوران جنگ و طاغوت چگونه درست شد؟! مدیران سلحشور و گمنام ایستادند و کار کردند، رؤسای جمهور ایستادند و گزارش دادند و پز دادند! خیل عظیم این مدیران کار کردند تا این آگاهی و شرف برای ملت ایران ایجاد شود.
وظیفهی بچههای انجمن اسلامی خیلی سخت است. شما با نسلی مواجه هستید که مسائل انقلاب را فقط در خاطرهها و صفحات کتاب دیده است. من میدانم در این فضای مجازی چه به روز همکلاسی شما میآورند و چقدر تهمتها و شبهات مطرح میشود. کار شما سخت است و وقتی کسانی چوب لای چرخ شما میگذارند، سختتر هم میشود. عزیزانی مثل آقای احمدی، ذات انقلابی دارند و رهبر عزیز هم در جلسه تذکر دادند و آنان هم باید همراه شوند.
عزیزان من، در انجمن اسلامی باید عالمانه و هنرمندانه و هوشمندانه و خردمندانه، همهی سرمایهها را به میدان بیاورید. با سر و صدا کردن و بنر زدن و اشتلم کردن، کار پیش نمیرود. این کار پیچیده است و زبان مهر و محبت میخواهد. باید با قلب خود با بچهها سخن بگویید. رفتار شما باید خاکسارانه و متواضعانه باشد و هنرمندانه اقدام کنید. از هر انگشت خانمهای استان اصفهان، چندین هنر میریزد، شما باید هنرمندانه دستاوردهای انقلاب و شهدا و مدیران سلحشور را معرفی کنید. باید در کنار هنرمندی، عالمانه کار کنید و دیگران را قانع سازید. بچههای انجمن باید اهل مطالعه باشند و بتوانند بهخوبی شبهات را پاسخ دهند.
من در بین رفقای خودم، دوستان اصفهانی داشتهام. بچههای اصفهان، خاص بودند و سیاستمداری و ظریفکاری و زرنگی ویژهای داشتند. اینها را برای انقلاب به میدان بیاورید تا بنیانهای انقلاب را در نسل فردا تحکیم کنید. این توقع حضرت رضا (علیه السلام) از من و شما است. بودن شما با رهبری و وفاداری شما و عاشقانه در صحنه بودن و وقت گذاشتن، توقع حضرت رضا (علیه السلام) است.
سال تحصیلی از راه میرسد و میدان علمیات فراهم میشود. من همیشه به بچهها عرض میکنم که تابستان و فرصت قبل از مهر، بهترین زمان برای سازماندهی و بهروزآوری تشکیلات و... است. روز اول مدرسه، روز اول عملیات بچههای ما است و حتی یک روز را نباید از دست بدهند. از الان باید همهچیز آماده و تقسیم کارها انجام شده و پیشبینیها صورت گرفته باشد و به محض زدن زنگ اول مهر، زنگ عملیات شما هم نواخته شود.
دشمن اینگونه عمل میکند و از الان برای ورود به ذهن بچههای ما کار میکند. نباید در این وضعیت غافل باشیم.
انشاءالله همهی شما در انجام این مأموریت بزرگ، موفق باشید.
خودِ ما باید ایران را بسازیم و بنا نیست کسی از جای دیگری ایران را برای ما بسازد. ایران با همت و عشق و خون ما ساخته میشود.
حضرت رضا (علیه السلام) از شما گزارش کار میخواهند و اگر کارنامهی شما خوب باشد، حضرت خیلی خوب شما را تحویل میگیرند و زندگی شما را متحول میکنند. انشاءالله با گزارش کارهای خیلی خوب، به محضر حضرت رضا (علیه السلام) شرفیاب شویم.