متن بیانات در جمع قرارگاه های پسران استان اصفهان - ۹۶۰۵۱۴ 1396/5/14


پیوند های مرتبط »

متن بیانات در جمع قرارگاه های پسران استان اصفهان - ۹۶۰۵۱۴

ایام پرفروغ ماه ذی‌القعده و میلاد فرخنده‌ی مولایمان حضرت علی ابن موسی الرضا (علیه آلاف التحیه و الثنا) را خدمت شما تبریک عرض می‌کنم. امیدوارم خدای متعال بهترین جایزه‌ها را از خزانه‌ی لطف و کرم خود به عزیزان حاضر در این جلسه عنایت کند.

شما عزیزان زحمت کشیدید و از راه‌های دور تشریف‌فرما شدید و دوستان اصفهانی هم میزبان هستند. ان‌شاءالله خدای متعال شما را از عنایات و الطاف خاص خود بهره‌مند سازد.

جلسه‌ی ما شیرین و مغتنم و قابل استفاده است. از دوستان عزیز در اتحادیه‌ی استان، جناب آقای اولیایی و معاونان ایشان و سایر مدیران اتحادیه، رابطین، مربیان و حاضران در جلسه و اعضای شریف انجمن‌ها صمیمانه تشکر می‌کنم.

از گزارش خیلی خوب عزیزمان آقای سرخی که سیمای خوب و البته مختصری از فعالیت‌های اتحادیه مطرح کردند، و همچنین از اجرای خوب برنامه توسط جناب آقای ایزدی تشکر می‌کنم.

 

جوانی، فرصت بهره‌برداری از سایر نعمت‌ها

فرصت جوانی که بحمدالله عزیزان حاضر در جلسه از آن بهره‌ی فراوانی دارند، فرصتی حقیقتاً دوست‌داشتنی و نعمتی بسیار بزرگ است. شما با این نعمت، به سایر نعمت‌ها به‌آسانی دسترسی دارید. اگر انسان بخواهد به معنویت و طهارت معنوی برسد، یا چنانچه بخواهد به جنبه‌های علمی خود رسیدگی کند و سرمایه‌ی علمی‌اش را گسترش دهد، جوانی راهگشا است. اگر بخواهد فعالیت‌های ورزشی و جسمی یا فعالیت‌های اجتماعی و نقش‌آفرینی در محیط پیرامونی داشته باشد، باز هم جوانی مؤثر است. جوانی سرمایه‌ای بسیار بزرگ است که به‌وسیله‌ی آن می‌توانید به سایر آرزو‌های خود برسید.

وقتی انسان در آستانه‌ی قله‌ی عمرش قرار می‌گیرد و دامنه را طی می‌کند، به‌صورت طبیعی تمام آرزو‌ها پیش رویش است. وقتی به قله رسیدید و مدتی از استقرار شما در قله‌ی عمر گذشت و به سرازیری افتادید، هیچ‌کدام از قله‌ها و ارتفاعات پیش روی شما نیست. انسان در این مرحله به‌تدریج توانایی‌ها، نشاط و ظرفیت آموختنش کاهش پیدا می‌کند و هر چه خدای متعال داده، کم‌کم گرفته می‌شود.

اگر کسی موفق شد در بخش اول عمر، دستاورد‌های مناسب و زیست اجتماعی و فرهنگی و علمی و معنوی و انقلابی خوبی داشته باشد، در بخش دوم عمر، هم خودش فیض می‌برد و هم می‌تواند به دیگران فیض برساند و منشأ ‌تربیت و استمرار فعالیت‌های خویش در این دنیا باشد و این سرمایه را با خودش به سرای جاودانی ببرد.

 

آفت‌های جوانی

اگر کسی نتواند به‌خوبی از بخش اول استفاده کند، بخش دوم برای او حسرت خواهد بود. قرآن می‌فرماید حسرت آخرت خیلی جانکاه است. او می‌بیند که می‌توانست به کجا‌ها برسد، اما به دلیل تنبلی یا ناشکری یا ناسپاسی نرسیده است.

من به شما عزیزان و نور چشمان عرض می‌کنم که از این فصل اول و از لحظه‌لحظه و ایام این فصل استفاده کنید و مواظب باشید گرفتار تنبلی و بی‌حوصلگی نشوید. تنبلی بیشتر مربوط به جسم و بی‌حوصلگی مربوط به روان است. تنبلی جسمی فصلی از توانایی‌های ما را می‌سوزاند و بی‌حوصلگی هم قسمت دیگری از توانایی‌های ما را.

در روایات ما این دو عامل، عامل توقف و سقوط انسان معرفی شده است و هر دو، ریشه در بی‌آرمانی انسان دارد. چنانچه انسان، آرمان و هدف در زندگی داشته باشد و خود را در منظومه‌ی جهان خلقت ببیند و امروز و فردا و دنیا و آخرت و کاهنده بودن زمان را درک کند، هم تنبلی و هم بی‌حوصلگی علاج می‌شود. عمده‌ اینها حاصل بی‌آرمانی یا آرمان‌های کوچک و اهداف خیلی معمولی هستند. هدف‌های کوچک نمی‌توانند شخصیت ما را پوشش دهند. انسان سوخت خود در مسیر زندگی را از اهداف خود می‌گیرد و هرچه اهداف بلند‌تر باشد، توانایی و انرژی شما بیشتر می‌شود.

 

هدف، پیش‌برنده و تقویت‌کننده انسان

کسی را فرض کنید که در برابر یک قله قرار گرفته و می‌خواهد از ارتفاعی بالا برود؛ اگر او تصمیم گرفت به هر قیمتی که شده، قله را فتح کند، توان عجیبی در وجود او شکل می‌گیرد. خداوند ما را این‌گونه ساخته است. چنانچه کسی تصمیمی بگیرد، در روحیه‌ او توانی شکل می‌گیرد که هرچه با موانع برخورد کند، باز هم ادامه می‌دهد و کار را رها نمی‌سازد و دائماً احساس می‌کند نوعی انرژی در وجود او پمپاژ می‌شود. ممکن است این انسان به قله برسد و ممکن است نتواند قله را فتح کند، اما به هر حال تا آستانه‌ی قله می‌رود.

در سفر اربعین سالار شهیدان، این تجربه زیاد وجود دارد. کسانی که حرکت می‌کنند، هدفشان رسیدن به حرم سالار شهیدان است و به همین دلیل، تنبلی و بی‌حوصلگی آنان را زمین‌گیر نمی‌کند و دائماً با وجود خستگی و تاول زدن و آسیب‌دیدگی کفش و لباس، راه را ادامه می‌دهد.

این هدف است که انسان را فعال می‌کند و پیش می‌برد. انسان با هدف و آرمان خود می‌تواند بر تنبلی و بی‌حوصلگی غلبه کند. اگر کسی تنبل و بی‌حوصله شد، نیروی او کاهش می‌یابد، موانع در برابر او بزرگ می‌شود و کم‌کم او را زمین‌گیر می‌کند.

من چون خیلی از کوه و کوهنوردی تجربه دارم، می‌بینم که گاهی مسیر‌های هفت یا هشت ساعته می‌رویم تا به مقصدی برسیم و برخی‌ها از میانه‌ راه، شروع به نق زدن و غر زدن می‌کردند؛ درحالی‌که کسانی که به حسب ظاهر ضعیف‌تر هستند، احساس خستگی نمی‌کنند.

نمونه‌هایی را هم در جبهه و گردان‌ها دیده‌ام.

 

همت بلند دار...

فرصت جوانی را با داشتن هدف‌های بزرگ غنیمت بشمارید. از نظر علمی و عملی و انقلابی و معنوی اهداف بزرگ داشته باشید و به اهداف کوچک و میانی و دم‌دستی قانع نشوید. کسی که اسیر اهداف کوچک می‌شود، امکان ارتفاع‌پیمایی و رسیدن به قله را نخواهد داشت.

اولیای خدا این را از ما توقع کرده‌اند. در روایات، اولیای خدا برای شیعیان، اولین چیزی که‌ ترسیم می‌کنند، همت بلند و هدف‌های بزرگ است. مثلاً فرموده‌اند اگر کسی در شهری زندگی می‌کند و در آن شهر، باتقوا‌تر از او پیدا کردید، او از شیعیان ما نیست. یعنی شیعه باید همیشه اول باشد و طبیب درجه یک و حبیب درجه یک و امین درجه یک و ماهر درجه یک باشد.

قرآن کریم برای مؤمن دو تعبیر «سبقت»[1] و «سرعت»[2] را به کار می‌برد. انسان مؤمن، هم باید سرعت داشته باشد و هم سبقت. سرعت یعنی به سمت اهداف، با سرعت و چابکی حرکت کنید و سبقت یعنی سعی کنید همیشه اول باشید.

چنین روحیه‌ای را قرآن و اولیای خدا می‌پسندند. فرموده‌اند شیعیان ما راهبان شب و شیران روز هستند؛ شب، اهل ارتباط با خدای متعال و روز اهل به میدان خطر رفتن هستند.

این فرصت کنونی شما است. جوانی امکانی است که می‌توانید با استفاده‌ی صحیح از آن به همه‌ی نعمت‌ها و قله‌های دانش و عرفان و سیر و سلوک و... می‌توانید برسید. روحیه‌ و ذهن شما اکنون آماده است و صفای باطنی هم کمک بزرگی به شما می‌کند.

«ای کاش جوانان می‌دانستند و پیران می‌توانستند». شما باید در زمانی که می‌توانید، بدانید. فردا که توان شما کاهش پیدا کرد، دانستن فقط برای شما حسرت می‌آورد.

دوران جوانی یکی از بهترین فرصت‌ها برای فعالیت‌های انقلابی است. اسم آن را گاهی فعالیت‌های جهادی می‌گذارند که آن هم تعبیری دقیق و فنی است. این فرصت خیلی شیرین است و خاطره‌های آن هیچ‌وقت از شما جدا نمی‌شود. پیر هم که شوید، خاطرات جوانی، شما را بانشاط و انقلابی نگاه می‌دارد.

 

جوانی و حفظ روحیه انقلابی

خطری که اکنون وجود دارد و دست‌های شیطانی داخلی و خارجی آن را دنبال می‌کنند، این است که نسل جوان ما روحیه‌ی انقلابی نداشته باشد یا روحیه‌ی انقلابی در او تضعیف شود. روحیه‌ی انقلابی با آرمان و هدف تعریف می‌شود.

اگر هدف شما دستیابی به جهان بدون کفر و شرک و ظلم، و جهان آکنده از امنیت و رفاه و علم و معنویت و دوستی باشد، پس منتظر ایام ظهور هستید که با حضور مقدس حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) تعریف شده است. کسی که به چنین جهانی فکر می‌کند و به او گفته‌اند این اتفاق بزرگ وقتی رخ می‌دهد که مردم بخواهند، والّا خیلی طول خواهد کشید؛ چه خواهد کرد؟ آیا حضرت مهدی (علیه السلام) برای تحقق آن نقشه‌ی بزرگ به اندازه‌ی کافی یار دارد؟! اگر جوانی، اینها را فهمید و با خود گفت که من باید جزء سازندگان آن روز بزرگ باشم، زندگی او تغییر می‌کند و بی‌حوصلگی و تنبلی و شهوت و... به‌راحتی فرو می‌ریزند. این جوان آماده می‌شود تا تمام استعداد خود را به میدان آورد و فضای زندگی او سرشار از خودسازی و دیگرسازی خواهد شد. روز و شب و وقت و بی‌وقت او، به همین دو مورد خواهد گذشت. این همان فعالیت انقلابی است. اگر کسی چنین تجربه‌ای داشته باشد، مزه و شیرینی و شهد زندگی را می‌چشد. حلاوت زندگی برای انسان منتظری است که به خاطر هدف و مقصد بزرگ خود، در تلاش و تکاپو است.

چنین انسانی حتی اگر لازم بود، از جان و لذت‌ها و امکانات خود بگذرد، آماده است. ما 36000 شهید دانش‌آموز را می‌بینیم که کافی است فردا یکی از آنان جلوی همه‌ی ما بایستد. به آنها گفتند باید برای هدف و آرمان خود جان بدهید، آنان هم دادند و کم نگذاشتند. همه‌ی فرصت‌هایی که اکنون در اختیار ملت ایران است، حاصل زندگی همین جوانان رشید و شهید است. آنها هم می‌توانستند مانند سایر جوان‌ها دنبال ول‌گردی و وب‌گردی باشند و لذت‌های حیوانی را دنبال کنند و چشم و گوش خود را به صحنه‌ها و صدا‌های آلوده بسپارند و از نظر معنوی فلج شوند. اگر کسی گرفتار این سموم شد، فلج می‌شود و بعداً نمی‌تواند سیر و سلوک داشته باشد و پرچم‌های بلند و پرافتخار را بر دوش گیرد.

این ایام متعلق به شما است و می‌توانید با همین آرمان‌ها و هدف‌های بزرگ، برنامه‌ریزی کنید. چنانچه از شهدای دانش‌آموز الگو و اسوه بگیرید، جوان‌های نسل‌های بعد، زندگی بهتری خواهند داشت. شاید هم نسل شما تصمیم بگیرند که کار را تمام کنند و ظهور را رقم زنند! البته این، فعالیت شبانه‌روزی و مجاهدت عاشقانه می‌خواهد.

 

انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان، فرصتی برای تصمیم‌های جمعی

انجمن‌های اسلامی دانش‌آموزان فرصت تصمیم‌های جمعی است و به شما این فرصت را می‌دهد که بتوانید به اتفاق هم تصمیم بگیرید و روز‌های بهتری را برای ملت خود و بلکه ملت‌های جهان بسازید. سنت الهی بر این است که گروهی کم می‌توانند با هدف‌گذاری‌های بزرگ و برنامه‌ریزی، بر گروه‌های بزرگ غالب شوند. خدای متعال این جریان را در قصه‌ی طالوت و جالوت برای ما نقل کرده است. گروه طالوت، اندک بودند، اما به دلیل ایمان و آرمان و سازمان‌دهی و اتصال به نصرت الهی، توانستند به‌راحتی بر آن گروه بزرگ غلبه کنند. ممکن است به حسب ظاهر، عده‌ی ما کم باشد، اما در باطن این‌طور نیست. معمولاً جمعیت خسته‌ها و لذت‌طلب‌ها و بی‌حال‌ها بیشتر است. این افراد با عزت و اقتدار کشور مخالف نیستند، فقط بی‌حال هستند. آرمان را قبول دارند، اما می‌خواهند دنبال عشق و حال خود باشند. اما در برابر شما اقلیت جدی (بیرونی و داخلی) وجود دارد که دنبال این هستند که سد راه شکوفایی و اعتلای کشور شوند. این عده، خیلی کم هستند. در این میانه جمعیت زیادی هستند که دوست دارند کشورشان سربلند شود، اما حال حرکت ندارند. اینها به گروه باآرمان می‌گویند ما اینجا نشسته‌ایم، شما بروید و بجنگید و راه‌ها را باز کنید. هر وقت به آرامش رسیدید، ما را خبر کنید تا بیاییم و سر سفره بنشینیم!

فلسفه‌ی وجودی اتحادیه و انجمن‌ها این است که گروه و تشکل حق که دارای آرمان بزرگ و سازمان‌دهی هستند، شکل گیرد. این گروه به کمتر از فتح فکر نمی‌کند.

اهل این گروه می‌دانند که می‌توانند با وجود کمیِ جمعیت، غلبه‌ی فکری و گفتمانی پیدا کنند. غلبه فقط غلبه‌ی نظامی نیست. این مبارزه، مبارزه‌ای پیچیده و سخت است و شما به لطف خدای متعال در این تشکل مبارک و پربرکت که مؤسس آن امام و شهدای عزیز دانش‌آموز و جوانان بااخلاص بودند، می‌توانید خوب سازمان‌دهی و متحد شوید و با برنامه، نشاط، ابتکار و شناخت درست محیط، وارد میدان شوید. در این صورت قطعاً پیروز می‌شوید و سایر بچه‌های مدرسه، از شما تأثیر می‌گیرند. یک انجمن اسلامی با هفت عضو می‌تواند یک مدرسه با هفتصد دانش‌آموز را تحت تأثیر قرار دهد.

گروه حق هرچند به حسب اندک باشند، دارای سازمان‌دهی و تشکیلات و برنامه هستند. ما صد‌ها مورد از آنها را دیده‌ایم و الان هم کم نیستند.

یک انجمن اسلامی رشید و عاقل و متخلق و بااخلاص می‌تواند یک مدرسه‌ی هفتصد یا هشتصد نفره را تحت تأثیر قرار دهد. انجمن باید یارگیری کند و دیگران را با خود همراه سازد تا با سرعت بیشتری به اهداف موردنظر برسد. این انجمن‌ها متحد می‌شوند و زنجیره می‌شوند و اتحادیه‌ی شهر و استان و کشور را تشکیل می‌دهند. آن‌وقت شما می‌بینید که این مجموعه می‌تواند در فضای عمومی کشور اثرگذار باشد.

 

وظایف افسران جنگ نرم

جوانان عزیز ما که اهل بصیرت و فهم و فکر هستند، باید دست‌به‌دست هم داده و به میدان بیایند. حضرت آقا به شما، «افسران جنگ نرم» گفته‌اند. میدان جنگ نرم، میدان ساده‌ای نیست و میدان‌شناسی، فکر و برنامه می‌خواهد. اخیراً دشمن گفته است که: از این به بعد تغییر را در ایران از طریق صندوق‌های رأی پیگیری خواهیم کرد. دیگر امیدی به عملیات سخت در برابر ما ندارند، لذا می‌گویند اگر بتوانیم ذهن نسل آینده را با خود همراه سازیم، به هدف خواهیم رسید. به تعبیر رهبر عزیز، شما همان گروهی هستید که قرار است نگذارید این خواسته‌ی دشمن محقق شود. شما چقدر اثرگذار هستید و چقدر یار گرفته‌اید و چقدر از افراد بی‌تفاوت، افراد متفاوت ساخته‌اید؟! شما باید تصویر‌ ذهنی دیگران را نسبت به انقلاب و آرمان‌ها و اهدافش تغییر دهید.

فرصت تابستان رو به اتمام است. باید از فرصت باقی‌مانده برای برنامه‌ریزی و آمادگی بهره برد.

میدان جهاد و مبارزه‌ی شما کف مدرسه است. دشمن آنجا در حال یارگیری است و اولیای خدا هم به آنجا چشم دارند. طراحی‌های عجیبی برای تخریب فکر، اخلاق و استحاله‌ی دوستان شما و حتی خود شما توسط دشمن انجام شده است. در چنین وضعیتی بچه‌های مؤمن باید میز برنامه بگذارند، هیئت اندیشه‌ورز تشکیل دهند، معلم‌ها را شناسایی کنند، از قبل با آنها ارتباط بگیرند و یارگیری داشته باشند و با شناسایی امکانات اطراف، از همه‌ی  ظرفیت‌ها برای فعالیت‌های انقلابی استفاده کنند.

برای استفاده از این امکانات باید طرح تهیه کنند، از فرصت‌های داخلی مدرسه، نظیر صبحگاه، استفاده کنند و برای آن محتوا و برنامه و اولویت‌گذاری داشته باشند. اگر چنین گروهی در انجمن اسلامی پیدا شد، یقین داشته باشید که به خواست خدا بر دشمن غلبه می‌کند. ما قرار نیست بهشتی باشیم و دیگران را بهشتی کنیم؛ اگر این‌گونه فکر کنیم، ساقط می‌شویم. قرار است مسیر بهشت را با هم طی کنیم. اگر یک عنصر، خود را انقلابی بداند، ولی قیافه‌ی درهم‌کشیده‌ای داشته باشد، هرگز موفق نخواهد شد. انقلابی، از همه مهربان‌تر و مصمم‌تر و متواضع‌تر و فهیم‌تر و بابصیرت‌تر است.

ان‌شاءالله شما با همین ویژگی‌ها به میدان بروید و مطالعات لازم را انجام دهید. وضعیت دشمن و وضعیت سیاسی منطقه را مطالعه کنید. در منطقه‌ی ما اتفاقات تازه‌ای در حال رخ دادن است که معادلات آینده را تغییر خواهد داد. گروهی در یمن در حال ظهور است که خیلی فوق‌العاده است. من از قول سردار سرافراز و قهرمان و دلاورمان، شنیدم که گفت: آنچه حزب الله لبنان دارد را ده برابر کنید، می‌شود گروه یمنی‌ها! خیلی سریع در حال پیش رفتن هستند و قوی، نترس، باهوش و بی‌ادعایند. تن‌پوش تنبلی و بی‌عاری را کنار گذاشته و به‌سرعت خودسازی می‌کنند. اگر از من و شما سبقت بگیرند، خیلی جای خجالت دارد. همین‌ها هستند که در برابر شیطان منطقه سد ایجاد کرده‌اند. بحمدالله اوضاع در عراق و سوریه و یمن خیلی خاص است و گویا طلایه‌ای از روز‌های بزرگ و پرچم یمانی دارد خود را نشان می‌دهد. برای رسوایی طرف مقابل هم خودشان مشغول شده‌اند. آقا فرمودند: همین‌ترامپ دیوانه برای رسوایی آمریکا بس است. امروز اثبات این مطالب برای جوان‌ها مثل گذشته سخت نیست. این گاوچران دیوانه که از نسل بربر‌ها است و قیافه‌ی هیولایی دارد، نماد ملتی است که مدعی تمدن جهانی است. برای فعالیت‌های انقلابی هیچ‌وقت بهتر از الان نیست و الان باید بدرخشید و کار کنید.

 

اصفهان، استانی فرهنگی با ظاهری سیاسی

از استان اصفهان هم همیشه به صورت طبیعی، توقعات خاص وجود دارد؛ چراکه این استان ظرفیت دارد و هوش و نجابت و... به حد اعلی در این استان وجود دارد. من همیشه به دوستان می‌گویم ظاهر استان اصفهان، سیاسی و باطن آن فرهنگی است. هرچه انسان به بافت درونی این استان نزدیک‌تر می‌شود، ظرفیت‌های فرهنگی و علمی و معنوی زیادتری را می‌بیند و این یک فرصت است. هم خود شهر اصفهان ظرفیت‌های خاصی دارد و هم شهرستان‌های نامدار استان. شما باید با هوشمندی از این فرصت استفاده کنید.

امیدواریم دولت جدید هم وقت را برای خدمت‌رسانی به ملت مغتنم بشمارد. این امید هست، آقا دعا کردند، ما هم دعا می‌کنیم. مهم آن تنفیذ بود که انجام شد. بعد از رأی ملت در انتخابات، آنچه این رأی را مشروعیت می‌دهد، امضای ولی فقیه زمان و نائب امام زمان (ارواحنا فداه) است. تنفیذ انجام شد و تحلیف هم امروز انجام می‌شود. ان‌شاءالله دولت پای کار‌های بزرگ پیش‌رو بایستد و از مسیر طی‌شده درس عبرت بگیرد.

برای شما عزیزان آرزوی توفیق می‌کنم و از حسن استماع شما تشکر می‌کنم. همه‌ی شما را به خدای متعال و مهربان می‌سپارم. وقتی محضر رهبر عزیز شرفیاب شدم، از ایشان می‌خواهم که برای شما دعا کنند.

ان‌شاءالله سال تحصیلی خوبی در پیش داشته باشید.

 



[1]. «سابِقُوا إِلي‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ؛ [برای رسیدن] به آمرزشی از پروردگارتان، بر یکدیگر سبقت جویید». حدید: 21.

[2]. «سارِعُوا إِلي‏ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ؛ برای نیل به آمرزشی از پروردگار خود، بشتابید». آل عمران: 133.



لطفاً نظر خود را درباره این مطلب بنویسید:
نام :


پست الکترونیکی :

کد تصویر:

نظر شما : *