بحث شکر خیلی درازدامن و جزء مباحثی است که در معارف الهی فوقالعاده مورد اعتنا است. توجه به کسی که نعمت میدهد ـ یعنی منعم ـ و نعمتشناسی، در انسان مؤمن به خاطر فطرت الهی حالت قدرشناسی را برمیانگیزد که این قدر شناسی از مبادی تصوری و تصدیقی که جنبه شناختی است، آغاز میشود.شکر روح انسان مؤمن را به تلاطم میکشاند و دریای عواطف او را به موج میآورد و احساسات را در او برمیانگیزد. مؤمن لطف حضرت حق را درباره خودش به واسطه نعمت درک میکند.
خداوند فطرت انسان را اینگونه خلق کرده که در برابر احسان حالت کرنش و خضوع و فروتنی پیدا میکند؛ چنانکه گفتهاند: «الانسان عبید الاحسان؛ انسان بنده كسی است كه به او احسان میكند». فطرت سالم و پرورشیافته میداند و اعتقاد دارد که: «هَلْ جَزَاء الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ؛ مگر پاداش احسان جز احسان است؟». هنگامی که احساس دریافت نعمت و احسان از حضرت حق در مؤمن پیدا میشود، در درجه اول حالت خضوع و خشوع پدید میآید که او را در موضع فروتنی میبرد و در متن فروتنی احساس شوق به او دست میدهد که تو مرا دیدی و به من عنایت و توجه کردی.