«وَ هَذَا شَهْرُ نَبِیِّکَ سَیِّدِ رُسُلِکَ شَعْبَانُ الَّذِی حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ؛ این ماهْ ماه پیامبر تو است، آن سَرور فرستادگان.
شعبانی که آن را به رحمت و رضوانت پوشاندی».
ایام پربرکت و پرنور سرشار از رحمت و رضوان الهی ماه معظّم شعبان را خدمت همهی عزیزان تبریک و تهنیت عرض میکنیم. خدای متعال را شاکریم که ما را به این ماه عزیز رسانده و توقع داریم همچنانکه به ظاهر این ماه رسیدیم، به عنایت و فضل الهی به حقیقت و باطن این ماه نیز برسیم.
جلسه صحیفه مبارکه سجادیهی این هفتهی ما در شب میلادِ فرخندهی مولایمان حضرت زینالعابدین و سید الساجدین (علیهالسلام) قرار گرفته و این را به فال نیک میگیریم. نوبت گذشته هم اگر توفیق میداشتیم، شب مبعث بود؛ هفته گذشته که با آن اجلاس افتتاحیه مسابقات قرآن تلاقی داشت و بنده آنجا وظیفهای داشتم که باید انجام میدادم. دیگر برای شرفیاب شدن خدمت شما کمتوفیق شدیم.
ضرورت غنیمت شمردن ایام ویژه برای کسب فضائل اخلاقی
موضوع بحث جاری ما که دعای شریف بیستم صحیفه مبارکه سجادیه است، بهارش، ماه معظّم شعبان و همین موقعیتها است که انسان با این کلمات نورانی انس داشته باشد و نقشه سعادت و خوشبختی خود را مرور کند. امیدواریم همگی با شفاعت صاحبِ این ماه، متحقق به حقیقت این دعای نورانی و این مکارم پرفیض اخلاقی شویم. آراستگی به مکارم و فضایل اخلاقی و رفتاری و قاعدهمند ساختن و مرتب و منظم کردن اعمال ما مطابق با نقشه الهی، دستور کارِ همیشگیِ انسان مؤمن است، اما اگر به وقتی رسید که پشتیبانیِ ویژه میشود، باید بسیار قدر بداند. ماه رجب و شعبان و بالاتر از همه، ماه مبارک رمضان فرصتهایی است که در آن، انسان سالک بهلطف خدای متعال، برای سرعت و سبقت و تصحیح اشکالات پشتیبانی میشود. همهی ما برای رسیدن به مقام «السابقون السابقون» باید ماه شعبان را قدر بدانیم؛ زیرا بسیار سریع از ما گرفته میشود. ماه مکرّم رجب چه سریع از دست ما رفت! البته انشاءالله از دست شما نرفته باشد و بهره برده و جزو رجبیون شده باشید. ماه معظّم شعبان نیز اینچنین است، فردا روز پنجمش است، بهسرعت عبور میکند. عمر دارد کار خودش را میکند.
نقش امام سجاد (علیهالسلام) در حیات دوبارهی اسلام
امشب بهلطف پروردگار متعال بهمناسبت میلاد پرنور امام سجاد (علیهالسلام) در مورد ایشان نکاتی عرض میگویم. جلسهی ما سالها است بر خان کرم و معارف آن بزرگوار برپا میشود و ما همگی، عالم اسلام و شیعه، مدیون امام سجاد (علیهالسلام) هستیم؛ چون تولد دوباره اسلام با تدابیر و همت و حماسهی امام سجاد (علیهالسلام) بود.
امام صادق (علیهالسلام) فرموده است: «اِرْتَدَّ اَلنَّاسُ بَعْدَ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِلاَّ ثَلاَثَةً؛[1] بهجز سه نفر، همهی مردم پس از حسین (علیهالسلام) مرتد شدند». امام سجاد (علیهالسلام) از نو شروع کرد و بردبارانه و مجاهدانه، حماسهای بسیار بزرگ را خلق کرد که موجب حیات دوبارهی اسلام شد. با پشتوانه قیام عاشورا و خون مطهر سیدالشهدا (علیهالسلام) کاری کرد کارستان و حق این خون مطهر را در هدایت خلق و سامان دادن کارها در مسیر هدف بلندمدت حاکمیت اسلامی و الهی بهجا آورد و دیگر بهعنوان یک کارِ سریع در دستور کار ائمه نبود، بلکه به هدفی بلندمدت تبدیل شد و امام (علیهالسلام) باید با طراحیهای بسیار دقیق، این مبانی را مجدداً شکل میدادند. حضرت سجاد (علیهالسلام) سهم خود را در عالیترین سطح ممکن ادا کردند. ازجمله کارهای بزرگ حضرت، تقدیم نقشه تمدن اسلامی با زبان بینالمللی و البته منعطف و خوشظرفیت و لطیف دعا در صحیفه مبارکه سجادیه به جامعه بشریت و عالم اسلامی بود. درواقع نقشه تمدن اسلامی است که رضایت الهی را مبتنی بر آیات کریمه قرآنی و معارف نبوی و علوی و فاطمی (سلاماللهعلیهماجمعین) بازخوانی میکند.
صلوات و مناجات شعبانیه، دو بال پرواز معنوی مؤمنان
بهنظرم رسید که برای چنین شب عزیزی که هم ماه معظّم شعبان و هم شب ولادت امام سجاد (علیهالسلام) و هم مجلس صحیفه سجادیه است، مناسب است با دوستان یکی از یادگارهای امام سجاد (علیهالسلام) را مرور کنیم که برای پرورش دوستانشان در ماه معظّم شعبان بهجا مانده و از مواریث بسیار ارزشمند عالم اسلامی و عالم تشیع است و خوشبختانه شما با آن آشنا هستید و کلماتش را میشناسید. لذا خیلی آسان میشود مرور کرد و من بعضی از نکتههایی را که بهنظر میرسد بیشتر باید مد نظر عزیزان باشد، خیلی مختصر و باسرعت در حدّ وقت جلسه عرض میکنم. طبق قاعده، بنابر شرح نیست، بنابر یک گزارش مختصر است و درواقع میشود گفت در یک نگاه میخواهیم ببینیم این هدیهای که برای مؤمنان در ماه معظّم شعبان تقدیم کردهاند، چگونه است.
طبق نصّ روایات روزیِ مؤمنان در ماه شعبان توزیع میشود و تقسیم روزی برای این است که اندامهای روحانی و معنوی آنها برای ورود به ضیافت الله در ماه مبارک رمضان پرورش پیدا کند. این ماه چنین خصوصیتی دارد. لذا امام سجاد (علیهالسلام) به کمک مؤمنان آمده و دستورالعملی تقدیم کرده که تا قیامت، ماه شعبان آنها به فیض الهی متصل شود. ایشان به پیروی از جدّ اطهرشان امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که مناجات شریف شعبانیه را برای ماه شعبان به جامعه مؤمنان ارائه کرده، صلوات شعبانیه را به جامعهی مؤمنان تقدیم کرده است. این نقشه راه بسیار فوقالعاده است؛ آن مناجات شعبانیه و این صلوات شعبانیه. مؤمن با این دو بال، بال مناجات و بال صلوات، در آسمان ماه معظّم شعبان که ماه رحمت و برکت و رضوان الهی است، پرواز میکند و میتواند در افق بلند اوج بگیرد. اینها اوجدهنده هستند و روحهای مؤمنان را در محیط رحمت و رضوان ماه معظّم شعبان پرواز میدهند.
تراکم جلوههای معنوی در ماه شعبان
طبق نص صلوات شعبانیه، ماه شعبان ماه رحمت و رضوان است: «حَفَفْتَهُ مِنْکَ بِالرَّحْمَةِ وَ الرِّضْوَانِ». مؤمن با این دو بال میتواند اوج بگیرد. لذا باید همهی دوستان این عطیه الهی را بسیار قدر بدانند که از دستان پربرکت و پرمهر حضرت سید الساجدین (علیهالسلام) به آنان ارائه و هدیه شده است. خدای متعال، وجودِ مقدسِ حضرت سید الساجدین (علیهالسلام) را مانند پدر ارجمند و عموی بزرگوار و برادر عزیز و ارجمندشان در همین ماه به عالم انسانیت تقدیم کرده است. چند روز اولِ ماه شعبان اینگونه است. این موالید کنار هم است، چگونه میشود حقش را ادا کرد؟! یکی از این تجلیها برای ما کافی است که تلاش کنیم حق آن را ازنظر محبت و معرفت ادا کنیم تا چه برسد به اینکه روز سوم ماه، ولادت اباعبدالله (علیهالسلام) و روز چهارم ماه، ولادت حضرت اباالفضل (علیهالسلام) و روز پنجم، ولادت امام سجاد (علیهالسلام) است. تراکم جلوهها در این ماه است. وجود مبارک خود آن حضرت نیز یکی از بزرگترین برکاتی است که در همین ماه به عالم بشریت تقدیم شده و از رهگذر وجود آن حضرت، معارف و حقایقِ الهی ازجمله صلوات شعبانیه به یادگار مانده است.
نکاتی دربارهي صلوات شعبانیه
۱. ارزش و اهمیت ویژهی صلوات
مطلب اول جایگاه خود صلوات در عالم معارف ماه است. الحمدلله و به فضل الهی، بهمناسبتهای زیادی ازجمله بهمناسبت جایگاه صلوات در دعای بیستم صحیفه مبارکه سجادیه، بحث مفصلی درباره صلوات تقدیم کردیم. بهمناسبت اینکه در دعاهای صحیفه سجادیه، صلوات جانمایی ویژهای شده و کارکرد فوقالعادهای در پاکسازی و پالایش تربیت و پرورش اخلاقی و روحانی و عرفانیِ مؤمنِ سالک دارد، به هر مناسبتی، یادآوری درباره صلوات داشتیم. از بزرگترین عنایت الهی درباره جامعه مؤمنان، صلوات و دعوت به صلوات است؛ چنانکه در قرآن میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا؛[2] خدا و فرشتگانش بر پيامبر درود مىفرستند. اى كسانى كه ايمان آوردهايد، بر او درود فرستيد و به فرمانش بهخوبى گردن نهيد». اینکه توسط خدای متعال با این تشریفات برای اتصال فکری و ذکری و عاطفی و عملی به ساحت قدس نبویِ پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) دعوت شدیم، فراخوانی است که ورودیاش عرض ارادت خاضعانه و گرم و صمیمانه و یک تحیت داغ و پرفروغ و آکنده از شوق و محبت به محضر پیامبر عظیمالشأن (صلیاللهعلیهوآله) است که میشود صلوات. خداوند و فرشتگانْ دائم در کارِ درود فرستادن بر تجلی اعظمِ جمال و جلال حضرت حق، یعنی محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآله) هستند. سپس فرمود مؤمنان جا نمانید، شما هم به خدا و فرشتگان بپیوندید. از مرتبه آن ارتباط عاطفی و فکری و ذکری و عرض ارادت شروع کنید تا مقام شامخ تسلیم بهتمام معنا در برابر عبد مطلق برگزیده پروردگار متعال و رسول اعظمِ حضرت حق.
ما چگونه آن بخش تحیتی را پاسخ بگوییم؟ با حذف همهی مقدمات به ما گفتهاند باید اینگونه و در همین قالب با این ویژگیِ جامعِ مرتبِ قالبگیریشده باشد. قالبگیریاش دعا است که در آن، هم توحید هست، هم نبوت هست، هم ولایت و با ملاحظهای توجه به عالم آخرت نیز هست؛ یعنی امهات معارف ما در این قالب گنجانده شده و اسمش صلوات شده است. یک تکمله و متمم هم برایش گفتهاند که اگر مؤمنان خواستند از آن متمم نیز استفاده کنند و بگویند: «وَ عَجِّل فَرَجَهم». این برای تتمیم است، اما خودِ آن صلوات مشهور، صلواتِ جامعِ مرتب و مقبول و مورد عنایتی است که در بین اذکارِ ما خیلی ارائه شده است.
۲. صلوات، ذکری ويژه و استثنایی
باب الذکر باب باطراوتی است که در آن، انواع و اقسام اذکار هست و هرکدام کاربرد و گشایشی دارد. کلیدی برای قفلهایی در فکر و روان و جان در محیط زندگی انسان و تعاملات و اتصالات و ارتباطات است. ما از یکسو با هدفهایی و از سوی دیگر با موانعی روبرو هستیم. این اذکار ما را بهسمت هدفها هدایت میدهد و موانع را برای ما کنار میزند. نقش عجیبی دارد. باب ذکر، باب خاصی است. در بین جلوههای ذکری، ذکری جامعتر و شیرینتر و کارگشاتر و پاککنندهتر و سرعتبخشتر و بهمقصدرسانندهتر از صلوات نمیشناسیم. اذکار هرکدام برای مقصد و گشایش ویژهای، کاربری دارند و قفل خاصی را باز میکنند و مسیر ویژهای را هموار میسازند، ولی صلوات کلید همهی قفلها است. هیچ مانعی نیست، مگر اینکه با صلوات میتوان بر آن فائق شد. چنین امکانی در اختیار انسان است که بسیار رمز و راز و مطلب دارد.
صلوات برای همهی حالات و شرایط و مقاصد و زمانها و در هر مکانی توصیه شده؛ منتها در بعضی مواقف و زمانها توصیه ویژه دارد. ازجمله مواردی که توصیه ویژه و امرِ خاص دارد، ماه معظّم شعبان است. این نکته که میگویم، دقیق است و امر خاص و ویژه دارد. صلوات مورد تأکید خاص قرار گرفته و فراوانش اسراری دارد. شاید یکی از دلایل این مسئله، نسبت ویژه این ماه با پیامبر اعظم باشد. اقتضای این توجه و ذکر، توجه به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) و عرض ارادت به آن حضرت و اهلبیت (صلواتاللهعلیهماجمعین) است که بهترین روش توجه و ارادت، صلوات است.
۳. شعبان، ماه صلوات
ماه معظّم شعبان را باید بسیار قدر دانست. امام سجاد (علیهالسلام) اساساً ذکر صلوات را بهعنوان پرچم مبارزه سیاسی اجتماعی، فرهنگی و تربیتی خود برافراشته و نمونهاش، صحیفه مبارکه سجادیه است که در همه جای آن، صلوات است. در همین دعای مکارم ببینید صدر هر بخش و فرازی صلواتی است و برای ماه معظّم شعبان بهطور خاص با ارائه صلوات شعبانیه به مؤمنان کمک کرده است.
ماه معظّم شعبان، ماه ویژهای در فصل نیایش و بهار بندگی است که از ماه رجب شروع میشود و تا پایان ماه مبارک رمضان ادامه دارد. در مقایسه با ماه رجب و ماه مبارک رمضان، دعا و ذکر در آن خیلی کم است. محدث عالیقدر، مرحوم حاج شیخ عباس قمی (اعلیاللهمقامهالشریف) در کتاب شریف مفاتیح، برای ماه معظّم شعبان مناجات شعبانیه ذکر کرده که همهی امامها آن را میخواندند. چقدر جالب است که یک مناجات را همه ائمه میخواندند. سپس صلوات شعبانیه است و بقیهاش، ذکر استغفار است، آنهم در چند قالب خاص، نه با تنوعی که در ماه رجب داشتیم. اینها پیامهای خاص خود را برای تمرکز ذهنی سالک دارد که برای ورود به ماه مبارک رمضان آماده شود.
صلوات شعبانیه اینجا قرار گرفته و جزو چند نمونهی برجستهای است که در ماه شعبان دارای کاربری خاص است. امام سجاد (علیهالسلام) این لطف بزرگ را در حق مؤمنان کرده و این امکان ویژه را در اختیار آنها قرار داده است. میشود گفت صلواتی جامع، ولی از جهتی اختصاصی برای ماه معظّم شعبان است. ترکیبی دارد که برای ماه شعبان است. در مناجات شعبانیه تصریحی به ماه شعبان نشده است؛ فضایش تا پایان، فضای مناجاتی است؛ اما صلوات شعبانیه، اختصاصیِ این ماه است و اصلاً برای ماه معظّم شعبان ساخته شده. البته توصیه شده که هنگام زوال خوانده شود که حدوداً وقت نماز ظهر است. شیوه مؤمنان است که بعد از نماز ظهر این دعای نورانی و صلوات مبارک را قرائت میکنند. خوب است که مراقبت شود؛ اما این مسئله مانع نشود که چون برای زوال و وقت ظهر وارد شده، اگر ظهر نشد، انسان از آن جا بماند. حتماً در ایام ماه معظّم شعبان، مراجعه به صلوات شعبانیه دستور کار ما باشد. البته من بعضی از دوستان را سراغ دارم که مکرر مراجعه میکنند، بعضی را میشناسم که نه به قصد ورود، بلکه به قصد نور گرفتن، بعد از نماز مغرب و عشا هم میخوانند. آن توصیه معنایش این نیست که در وقتهای دیگر نخوانی، بلکه در زوال ظهر فضیلت بیشتر و فضیلت خاصی دارد. شیطان اینجا گاهی رهزنی میکند، میگوید ظهر که نشد، فردا بخوانیم. نه، هر روز حتماً در دستور کارتان باشد. اگر جا ماندید، حتماً تا قبل از خواب هروقت توانستید، از نور این صلوات نورانی بهرهمند شوید. مواظب باشید از دست ندهید که حسرتها دارد.
۴. سند محکم صلوات شعبانیه
این متن نورانی، جزو متنهای معتبر است. ما از امام سجاد (علیهالسلام) متون بسیار معتبرِ عالی داریم. مثلاً زیارت امین الله را داریم که در بین زیارتهای ائمه (علیهمالسلام) بینظیر است؛ هم زیارت خاص امیرالمؤمنین است، در عین حال زیارت جامعه همه ائمه (علیهمالسلام) است. روایتِ صحیح استنادش به معصوم است و محکم است. بسیار صحیح و معتبر و محل اجماع است. نمونههایی اینچنینی از امام سجاد (علیهالسلام) داریم. صلوات شعبانیه جزو متون معتبر و صحیحی است که از ناحیه آن امام بزرگ و عزیز و کریم و مهربان به ما رسیده است. جناب شیخ طوسی (اعلیاللهمقامهالشریف) شیخ طائفه و شیخِ بزرگ شیعه است، در کتاب شریف «مصباح المتهجد» آورده، دیگران هم آوردهاند، بهویژه آنها که کتابهای دعای معتبر دارند، مانند جناب کفعمی. جالب است که سید طائفه، یعنی سیدبن طاووس هم آن را در کتاب شریف «اقبال» آورده؛ لذا جزو متنهای معتبر و شناختهشده و معروف است.
خیلی مهم است که ازنظر سند و اعتبار، مشکل ندارد. اگرچه در ارتباط با متون دعایی و ذکری قاعده تسهیل میآید و لازم نیست دنبال سند بروید، اما خیلی فرق میکند که متنی دارای صحت انتصاب قوی باشد. این خودش جزو شرافتهای این متن نورانی است.
۵. آمیخته شدن صلوات شعبانیه با دعا
قالب اصلی صلوات شعبانیه دعا است، منتها با چینش صلوات. اینهم جزء فضیلتهایش است. صلوات در این دعا پرورش پیدا کرده است. امام سجاد (علیهالسلام) صلوات را در دعا پرورش داده است و گاهی با مقامات اولیا پرورش میدهد؛ یعنی به مقامات و مراتب و جایگاه اولیا میپردازد؛ ازجمله در فراز اول میگوید: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ، وَمَوضِعِ الرِّسالَةِ، وَمُخْتَلَفِ الْمَلائِكَةِ، وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ، وَأَهْلِ بَيْتِ الْوَحْىِ؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل آمدوشد فرشتگان و معدن دانش و خانواده وحی». پنج ویژگی در همان بخش نخست برای محمد و آل محمد (سلاماللهعلیهماجمعین) برمیشمارد که هرکدام از این ویژگیها در معرفی نسبت اهلبیت (علیهمالسلام) با پیامبر است و مجموعه آنها جایگاه رسالت الهی را نشان میدهد.
تقابل شجره طیّبه و شجره خبیثه
این ویژگیِ «شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ» است که همان شجره طیبهای است که در قرآن کریم آمده است: «كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا؛[3] سخنى پاك كه مانند درختى پاك است كه ريشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است. ميوهاش را هر دم به اذن پروردگارش مىدهد». روز درختکاری مثال فوقالعادهای است. الآن فرصت نیست، وگرنه انسان میتواند یک فصل در باب درخت صحبت کند. رهبری دیروز درباره درخت و درختکاری نکتههای خیلی دقیق و فنی و راهگشایی فرمودند. تعابیر را دیدید چقدر متفاوت بود. ایشان درختکاری را اقدامی انقلابی میدانند. حالا انقلابیها کجایند؟ اقدام دینی و انقلابی اینگونه است. خیلی عجیب است. من هرگاه درختها را میبینم، یاد آن تمثیل میافتم که میگفت دستهای زمین به آسمانِ لطف خداوند به دعا برافراشته است. درختها نوعاً سربلندند، غیر از بعضی درختها که سربهزیرند. حالت درختان، حالت دعا به ساحت قدس ربوبی است، همه دست دعا بهسوی آسمان بلند کردهاند.
در هر صورت در قرآن کریم دو نوع شجره داریم: یک شجره طیبه و یک شجره خبیثه. شجره طیبه، حدِ اعلایش محمد و آل محمد (صلواتاللهعلیهماجمعین) است و تمثیل به زیبایی طراحی شده؛ از ریشه تا بدنه، تا شاخه، تا میوه. در روایتی بشارت دادند که اگر وجود اقدس حضرت خاتم ریشه «الشجرة النبوة» است، برگهای این درخت شیعیان ما هستند. ببالید، انشاءالله که یک برگش جنابعالی هستید. خیلی افتخار دارد. تصورش انسان را بهوجد میآورد. تصور اینکه برگی از درخت محمد و آل محمد (صلواتاللهعلیهماجمعین) و این شجره طیبه باشیم، حال عجیبی به انسان میدهد، منتها برگی که نیفتد؛ زیرا گاهی بعضیها تا آخرش نمیمانند. انشاءالله که نیفتید و بهلطف خدا به بار بنشینید و جزو شکوفهها و برای این شجره طیبه زینت باشید. نقطه مقابلِ «الشجرة النبوة»، شجره خبیثه است. اینجا وقتی میخواهد ریشه تمام رسالات الهی و آفاق اتصال انسان به عالم قدس را در یک کلمه خلاصه کند، میفرماید: «شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ» که همان «الشجرة الطیبه» است. ریشه آن درخت پاک، وجود مقدس پیامبر و پیکره این درخت، صدیقه طاهره و امیرالمؤمنین (علیهمالسلام) هستند. شاخهها ائمه هدی (سلاماللهعلیهماجمعین) و برگهایش شیعیان هستند و پیوسته میوه میدهد. میوهاش انواع و اقسام خوبیها و خیرات و مکارم و فضائل و زیباییهای اخلاقی و فکری و معنوی است که در محیط زندگی انسانها پیوسته این میوه برقرار است و میرسد و در دسترس قرار میگیرد و کام بشریت را شیرین میکند. صلوات اینگونه شروع میشود.
طبق روایات، شجره خبیثه که اصل و اصول همهی خباثتها است، جلوه ویژهاش خاندان نحس و کثیف و پلید بنیسفیان هستند. البته از مصادیقش هستند، منحصر به اینها نیست، اما از مصادیق بزرگ شجره خبیثه هستند. «كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ مَا لَهَا مِنْ قَرَارٍ؛[4] چون درختى ناپاك است كه از روى زمين كَنده شده و قرارى ندارد». میبینید هیچ اثری از آنها نمیماند، برخلافِ شجره طیبه که امتداد دارد و کوثر فاطمی است. البته آنجا یک وعده به ما داده شده: اگر بر سر پیمان ایمان باشیم، خدای متعال ما را تثبیت میکند: «يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ؛[5] خدا كسانى را كه ايمان آوردهاند، در زندگى دنيا و آخرت با سخن استوار ثابت مىگرداند». اگر خودتان را در جهت تقوا نگه دارید، خدای متعال شما را در این اتصال تثبیت میکند.
تنها راه اتصال به شجره طیّبه
انشاءالله اتصالتان به شجره طیبه محمد و آل محمد (علیهمالسلام) تا قیامت باقی خواهد ماند. خیلی مواظب نقطه اتصال باشید؛ نقطه اتصال به شجره طیبه، تقوا است. حضرت رضا (علیهالسلام) در بیانی خیلی صریح گفتند فقط تقوا است. به ما دستور دادهاند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ؛[6] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا پروا كنيد و با راستان باشيد». اگر میخواهید با این خاندان مطهر باشید و عضو این خانواده شوید، یک راه بیشتر ندارد و آن، تقوای الهی است. تصور نکنید راه دیگری وجود دارد. تقوا بهمعنای بسیار گسترده و فراخش، تنظیم کردن خود در همهی ساحتهای شخصی با نقشه الهی. فکر و ذکر و اخلاق و اعمالت را از جهت فردی و خانوادگی و اجتماعی در همهی ساحتها و ابعاد با نقشه رضایت الهی هماهنگ کنی. این میشود تقوا. وقتی در این مقام باشید، متصل هستید. آنگاه خدا هم شما را یاری و تثبیت میکند. اگر از این مرحله به سلامت بگذرید، خدا شما را نگه میدارد و جزو این شجره طیّبه که طوبای بهشتی است، خواهید بود.
قرآن در جای دیگر میفرماید: «وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا؛[7] و [نيز] آن درخت لعنتشده در قرآن را جز براى آزمايش مردم قرار نداديم و ما آنان را بيم مىدهيم، ولى جز بر طغيان بيشتر آنها نمىافزايد». «يَزِيدُهُمْ» فعل است، ولی بعضی از اهل فن میگویند در آن شجره خبیثه، یزید از همه خبیثتر است. خداوند همهشان را لعنت کند!
پنج ویژگی برجسته اهلبیت
در فراز اول صلوات شعبانیه، پنج ویژگی برای اهلبیت (علیهمالسلام) بیان میشود که هرکدام سرفصلی برای یک بخش از معارف ولایی، ازجمله همین «شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ» است. «مَوضِعِ الرِّسالَةِ» جایگاه رسالت الهی است. «مُخْتَلَفِ الْمَلائِكَةِ» محل رفتوآمد فرشتگان است. «مَعْدِنِ الْعِلْمِ» مرکز و مخزن علم الهی اینجا است. «أَهْلِ بَيْتِ الْوَحْی» این خاندان با یک کلیدواژه شناخته میشوند. اگر یک خانه باشد که بر آنجا وحی یکجا نازل شده باشد، اهل آن خانه محمد و آل محمد (سلاماللهعلیهماجمعین) هستند. لذا بین حقیقت نبوت و حقیقت ولایت هیچ فصلی وجود ندارد، اینها یکی است و قابل جداسازی نیستند.
۶. یگانه کشتی نجات
در فراز دوم تمثیل کشتی آمده که در کلمات اولیای خدا هم بیان شده است. «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْكِ الْجارِيَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ؛ خدایا، بر محمد و خاندان محمد درود فرست، کشتی روان در اقیانوسهای عمیق». تعبیر کشتی در ارتباط با اهل بیت (علیهمالسلام) با پرچمداری پیامبر، تعبیر بسیار فوقالعادهای است. «اللُّجَجِ الْغامِرَةِ» دریاهای موّاج بسیار عمیق و پر از نهنگ و کوسه و چیزهای خطرناک و گرداب و مخاطرات عجیب و غریب. وسط این تلاطم و گردابها و مخاطرات، یک راه نجات بیشتر نیست. در مقام شرح نیستیم، وگرنه اینجا حداقل بیست سی مجلس مباحثه میخواهد. کلمه جاریه اینجا خیلی لطیف است. تا این دنیای پر از ستم و جور و نادانی و گمراهی هست، این کشتی لطف خدای متعال هم هست. جاریه در متن این عالم و زمان است، در دسترس شما است. این بشارت بسیار بزرگی است. هرکس میخواهد نجات پیدا کند، این کشتی پذیرش دارد. هرکس نمیخواهد، غرق میشود. امنیت فقط در اینجا است.
۷. نجات در ملازمت با اهلبیت است
ادامهاش لطیف است، در مورد ارتباط است که ارتباط با این کانون هدایت الهی چگونه باید باشد و با کلیدواژه التزام بیان شده است: «يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَها، وَيَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا، الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَأَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ، وَاللَّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ؛ هرکه به آن توسل جوید، ایمنی یابد و هرکه آن را رها کند، غرق شود. پیشافتاده از آنها از دین خارج است و عقبمانده از آنان نابود است و همراه آنان ملحق به حق است». کسی که جلو بیفتد، «مارق» است، از دین خدا خارج شده. عقب بماند، «زاهق» است و هلاک میشود. یک راه بیشتر وجود ندارد: «وَاللَّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ». کلمهی «رکبها» تعبیر بسیار لطیفی دارد؛ یعنی باید کاملاً مرتبط و متصل و هماهنگ و زیر سایه قرار بگیرد تا نجات پیدا کند. راهش فقط همین «لزوم» است. «لزمه» یعنی به او پیوند خورد. شما وقتی دست کسی را میگیرید، «ملازم» میشوید، کاملاً با او هماهنگ حرکت میکنید. در این وضعیت اگر جلو بروید، فایدهای ندارد. اگر عقب بمانید نیز فایدهای ندارد و با او ملازمت نداشتید. فقط کسی اهل نجات است که ملازم است.
چقدر فوقالعاده است! سالها است که از عشّاق این صلوات هستم. مستکننده است. انسان را سحر میکند. بهقدری زیبا و پرنکته است که هر بار انسان آن را میخواند، ابواب جدیدی از معرفت الهی و معرفت اولیای الهی پیش رویش باز میشود. چیز عجیبی است.
۸. بشارت و الهام فراز سوم صلوات شعبانیه
فراز اول در نسبت با نبوت و وحی الهی و ولیشناسی بود. فراز دوم، عبارت از بشارتِ دسترسی و ارتباط و اتصال بود که راهش تبعیت و تلازم و هماهنگی است؛ هماهنگی فکری، هماهنگی ذکری، هماهنگی اخلاقی و شباهت پیدا کردن.
اما فراز سوم، هم بشارت است و هم الهام. بشارتش این است که این خاندان کریمانه، برای لحظههای سخت و دشوار زندگی شما، برای بیپناهیهای شما، پناه و آرامش و نگهدار و فریادرس هستند: «الْكَهْفِ الْحَصِينِ، وَغِياثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكِينِ، وَمَلْجَإِ الْهارِبِينَ، وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمِينَ؛ پناهگاه محکم و فریادرس بیچارگانِ درمانده و پناه گریختگان و دستاویز استوار برای چنگاندازان». کریمانه، مهربانانه، پدرانه، مادرانه و در اوج محبت و عشق و لطافت دنبال این هستند که شما را در آغوش بگیرند. با چنین خاندانی روبرو هستید.
اما الهامش این است که اگر شما هم بخواهید شباهت داشته باشید، باید اینگونه شوید. یعنی اگر شما هم خواستید ملازم باشید، آثاری از همین ویژگیها هم باید در وجود شما باشد. اینها برای همهی عالم «الْكَهْفِ الْحَصِينِ» و «وَغِياثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكِينِ» و «وَمَلْجَإِ الْهارِبِينَ» هستند، شما برای حد محدودتری اینگونه باش. مهربان باش، دست لطف خدا باش، کریم و مهربان و پناه باش. خشک و بیروح و سرد و بیخاصیت نباش، گرم باش. نکته خیلی لطیفی است.
ادامه صلوات نورانی، ابواب دیگری است و کثرت صلوات را به ما یادآوری میکند: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلاةً كَثِيرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضاً، وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ أَداءً وَقَضاءً بِحَوْلٍ مِنْكَ وَقُوَّةٍ يَا رَبَّ الْعالَمِينَ؛». ازطریق صلوات بهمعنای حقیقی و واقعی کلمه میتوانید در مسیر ادای حقوق محمد و آل محمد (علیهمالسلام) قرار بگیرید؛ چه آنچه جا گذاشتید، قضا کنید، چه آنچه الآن به گردن شما است، ادا کنید.
۹. سه خواسته اصلی و راهبردی
الآن خداوند تبارک و تعالی همهی ظرفیتها را برای اجابت دعای شما در دسترستان قرار داد. صلوات اینگونه است، همهی درها را باز میکند. حال میگویید: «وَاعْمُرْ قَلْبِى بِطاعَتِكَ، وَلَا تُخْزِنِى بِمَعْصِيَتِكَ، وَارْزُقْنِى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَيْهِ مِنْ رِزْقِكَ، بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ فَضْلِكَ، وَنَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِكَ، وَأَحْيَيْتَنِى تَحْتَ ظِلِّكَ؛ دلم را با طاعتت آباد کن و به نافرمانی از خود رسوایم مساز و روزیِ من کن حمایت از آنکه رزقت را بر او تنگ گرفتی، به مدد آنچه از احسانت بر من وسعت دادی و از عدلت بر من گستردی و مرا در سایه رحمتت زنده داشتی». سه خواسته اصلی و اساسی و راهبردی. یک: قلب مرا به طاعت خودت آباد کن. درخواست بسیار بزرگی است. دو: مرا با معصیت خار نکن که از چشمت بیفتم؛ زیرا معصیت، انسان را میاندازد. سه: خدایا مواسات نسبت به نیازمندانِ مؤمن را روزی من قرار بده. توفیق بده از هرچه به من دادی، دیگران را در آن سهیم کنم؛ آبرو، علم، معنویت و اخلاق و مال، هرچه هست، توفیق داشته باشم که دست دیگران را نیز بگیرم.
پس از این سه درخواست، معرفی ماه شعبان و پایانش درخواست شفاعت و مغفرت است.
امیدواریم خداوند تبارک و تعالی اینها را روزیِ ما کند. یادآوری به خودم و دوستان و برادران و خواهران عزیزِ اهالی مبارک صحیفه سجادیه بود. از کنار این غنیمت حضرت سید الساجدین در شب ولادتش در ماه معظّم شعبان نگذرید. به آن مراجعه کنید و با آن انس بگیرید. از خدای متعال خاضعانه برکاتِ ماهِ معظّم شعبان را تمنا کردن، خصوصیت این دعا و صلوات نورانی است.