تشکر از اعضای انجمن
در ابتدا، سلام پر از مهر و محبت رهبر عزیز و عالیقدرمان را به همهی شما عزیزان ابلاغ میکنم. ایام شهادت حضرت صدیقهی طاهره (سلام الله علیها) را نیز به محضر امام عصر و رهبر عظیمالشأن و همهی شما عزیزان تسلیت عرض میکنم.
بسیار خوشحالم که خدای متعال توفیق داد در سفر به استان دلاورخیز و ولایتمدار کهکیلویه و بویر احمد، در شهر یاسوج خدمت شما عزیزان برسم که حقیقتاً مشتاق دیدار همهی شما عزیزان بودم.
از مربیان ارجمند و کادر اتحادیه که در جمع حضور دارند، تشکر میکنم.
فرصت، برای ما خیلی شیرین است تا نکتههایی را بگوییم و مطالبی را بشنویم. از فرصتی که در خدمت شما بودیم، استفاده کردیم؛ از برنامههایی که اجرا کردید و نکتههایی که آقای مجری (آقای باختر) مطرح کردند و نیز تلاوت قرآن کریم که با صوت ملیح عزیزمان، آقای ولدی انجام شد، فیض بردیم.
از آیهای که به عنوان آیهی سال معرفی شده بود و مکرر شنیدید و خواندید، در این جلسه هم بهرهمند شدید. عزیزان ما در سرود خیلی خوبی که از دبیرستان معارف ارائه کردند، جلسه را متوجه ساحت شریف حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کردند. یاد حضرت هر جا که باشد، آنجا مرکز عنایات و توجهات و الطاف و برکات محسوب میشود. از این عزیزان هم تشکر میکنم. ابتکاری که دوستان در ارائهی قسمتی از نامهی رهبر عظیمالشأن به جوانان اروپا و آمریکا داشتند که آقای طاهری خواندند، بجا بود و نشان میدهد که جوانان ما نکتهسنج هستند و به مطالب رهبر عزیز و عالیقدرمان توجه دارند. این قسمت نیز خیلی عالی بود. همه چیز خوب بود. اشعاری که آقای صیادی از پدر ارجمندشان خواندند نیز خیلی خوب بود؛ مخصوصاً نکات جالبی که در وصف شیعه داشت.
بحمدالله گزارشی که آقای زمانی ارائه کردند از قرارگاه ملی و سرفصلهای کلی اتفاقاتی که در اتحادیهی استان میافتد نیز جالب بود. انشاءالله به لطف خدای متعال به خواستههایتان برسید؛ البته ما هم پیگیر خواهیم بود؛ هم در مورد برنامهی دیدار با رهبر عظیمالشأن و هم در ارتباط با برنامهی پیشنهادی مشهد مقدس که مبلغی از هزینه آن را به صورت تبرکی از سوی رهبر عالیقدر میفرستیم و البته بچهها دست در جیب پدرها کنند تا انشاءالله این اتفاق خوب رخ دهد. چنانچه مشرّف شدید، نائبالزیارهی ما هم باشید.
از آقای عالینژاد هم باید تشکر کنیم و همچنین از کادر محترم اتحادیه که از دیروز تا به حال ایشان را زحمت دادهایم. خوشبختانه شاهد هستیم که اتحادیه در حال پیشرفت است و دوستان عزیز ما قدمهایی را در مدارس و انجمنهای اسلامی برمیدارند. رشد کیفی در کنار توسعهی کمی قابل تقدیر و تشکر است.
امروز توفیق داشتیم و آقای وفاییمقدّم را زیارت کردیم که سالها مجموعهی ما از زحمات و تدابیر ایشان بهرهمند بوده است. خدا ایشان را حفظ کند و به همهی شما توفیق روزافزون عنایت کند؛ انشاءالله.
دعوت آیه سال به خویشتنشناسی
آیهی سال، دعوت به مراجعهی به خویشتن میکند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ؛[1] اى كسانى كه ايمان آوردهايد، به خودتان بپردازيد». اگر به خودمان و سرمایههای وجودیمان که خدای متعال در وجود و فطرت ما قرار داده، برگردیم و آن را بشناسیم و قدر بدانیم و گنجهای عظیمی را که در فطرت و روح ما است، استخراج کنیم، فعالیتهای دشمن ما را نگران نخواهد کرد؛ چراکه آنها به نص آیهی شریفه نمیتوانند به ما ضربه بزنند: «لایَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ؛ هر گاه شما هدایت یافتید، آن کس که گمراه شده است، به شما زیانی نمیرساند».
این دعوت به خویشتن، هم شامل فردفرد مؤمنان و هم شامل جامعهی ایمانی میشود. قرآن کریم گروهی از برجستگان را معرفی میکند که از ظرفیت خردی که حضرت حق به انسانها بخشیده و در اختیارشان گذاشته، عالیترین سطح بهرهبرداری را دارند. خدای متعال آنها را با اصطلاح «اولو الألباب» یاد میکند که از واژههای فوقالعاده جذاب قرآنی است که حدود شانزده بار در قرآن کریم تکرار شده و خدای متعال، چهل ویژگی از خصوصیات آنان را معرفی کرده است.
در ترجمهی فارسی، این کلمه را با عنوان «صاحبان خرد» معنا میکنیم؛ یعنی کسانی که بهرههای عالی از خرد ناب و عقل ناب و زلال دارند.
ویژگیهای اولو الألباب
برای شناخت ویژگیهای این افراد، راهی غیر از مراجعهی به قرآن کریم نیست. «اولو الألباب» کسانی هستند که با عمل به آیهی «عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ»، گنجینههای خرد خویش را استخراج کردند. هر کس چنین کند، به روشنبینی متفاوتی دست پیدا میکند و شخصیتی عمیق و ژرفاندیش میشود که با بهره از ظرفیت عقل و خرد، میتواند اسرار عالم را بفهمد. نگاه چنین انسانی به جهان هستی متفاوت میشود؛ چراکه از چشم خرد عالم را مشاهده میکند.
این عده موفق میشوند از پوستهی عالم سفر کنند و اهل عبور هستند و در ظاهر متوقف نمیشوند؛ بر خلاف کسانی که از خرد، نصیب کمتری دارند. «اولو الألباب» هدفدار بودن هستی را درک میکنند و میفهمند که حکمت بر کرانههای هستی حاکم است. از این فهم لذت میبرند و میتوانند هماهنگ با قواعد عالم، زیست کنند و در این هماهنگی است که انسان به هدفهای بزرگ و عالی دست مییابد؛ در حالی که دیگران مشغول بازی با ظواهر این عالم هستند و عمر شریف را به تاراج میگذارند.
اولو الألباب کسانیاند که توانستهاند از لذتهای معنوی و هیجانهای عقلی بهره داشته باشند؛ البته از لذتهای مادّی نیز بهرهمند هستند. کسی که متوجه حقایق قدسی و ملکوتی و عرفانی میشود، چنان به شوق میآید که حاضر نیست این لحظهها را با هیچ چیزی در عالم معامله کند. در ارتباط نزدیک با خدا و اولیای خدا و در لحظات ارتباط با ملکوت عالم، لذت و بهجت و شوقی نهفته است که با هیچ چیز در عالم قابل مقایسه نیست. وقتی دیگران سرگرم لذتهای حیوانی هستند، اینها مشغول لذتهای روحانی و عرفانی هستند و این، محصول بیداری خرد است. وقتی عقل انسان بیدار شد، چنین برکاتی ایجاد میشود. چنین کسی وقتش در دنیا تلف نمیشود و لحظهلحظه مشغول شکار و صیادی است؛ زیرا میداند عازم سرا و حیات ابدی است؛ بنابراین از لحظهلحظهی فرصتهای خود استفاده میکند برای غنیسازی لحظههای ابدی و زیست همیشگی و جاودانه.
تفاوت اولو الألباب با انسانهای عادی
کسی که عقلش خفته است، با کسی که عقلش بیدار است، تفاوت فراوانی دارد. این فاصله قابل توصیف نیست. زندگی چنین کسی به خاطر هدفهای بزرگی که دارد، معنادار است.
ویژگی اولو الألباب در قرآن، نقشهی گنجی است که در اختیار همهی ما هست. تفاوت ما با آنها این است که آنها این گنج را استخراج کردهاند و ما روی این گنج زندگی میکنیم. تصور کنید ملتی روی گنجهای عظیمی زندگی میکند و پز هم میدهد که ما نفت و گاز و اورانیوم داریم و جزء رتبههای اول ذخایر عالم هستیم. داشتن اینها توفیق بزرگی است؛ اما بدون بهرهمندی، نهتنها باعث افتخار نیست، بلکه موجب سرشکستگی است. کشوری که این ذخایر را ندارد و بهره نمیبرد، سرزنش نمیشود؛ اما اگر ملتی اینها را داشت، میپرسند که چه بهرهای از آنها میبرید؟ بهرهبرداری مستلزم شناخت و استخراج است. هم باید نقشهی گنجها را داشته باشی و آنها را شناسایی کنی و هم بتوانی آنها را به دست آوری و در جریان زندگی استفاده کنی.
حال، فردفرد ما صاحب یک کشور هستیم و آن هم کشور وجود ما است که خدای تعالی در آن، ذخایر و گنجهایی تعبیه کرده است. این آیه شریفه تکاندهنده است: «يَسْئَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَ ما أُوتيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَليلاً؛[2] و درباره روح از تو میپرسند، بگو: روح از [سنخ] فرمان پروردگار من است، و به شما از دانش جز اندکی داده نشده است». خداوند مرحوم علامهی طباطبایی (اعلی الله مقامه الشریف) را رحمت کند که توانست زیباییهای قرآن را ذیل این امر الهی بیان کند. ایشان میگوید: دانشی که همهی بشریت دارد ـ یعنی هر چه بشر از علم فراهم کرده برای درک حقیقت ـ بسیار کم و اندک است. همین روح که قرآن دربارهاش گفته: «نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي؛[3] از روح خود در آن دميدم» چه عظمتی دارد؟ خدا یا ما چه داریم و بیخبریم! خدا میگوید: به آنها بگو که این روح، امر ربانی و یک حقیقت الهی است و تمام دانش شما برای فهم حقیقت روح، کم است و هر چه دانش برای درک حقیقت روح کسب کنید، باز هم از شناسایی آن محروم هستید.
بارها این مسئله را به بچههای عزیزم یادآوری کردهام که: باور کنید خدای متعال، بر اساس آیهی شریفه 14 سورهی مؤمنون،[4] برای آفرینش فردفرد ما به خودش مبارکباد میگوید و این «تبارک الله» فقط یک بار گفته نشده، بلکه در آفرینش هر واحد انسانی، خداوند به خود، «تبارک الله» میگوید.
چه خبر است و ما چقدر بیخبریم! آیه «عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ» دعوت به استخراج سرمایههای عظیم وجود ما است.
چگونگی استخراج گنج درون
چگونه میشود گنج عظیم قلب و روح را استخراج کرد؟ چگونه میشود با آن به زندگی متفاوتی دست یافت؟ خدای متعال در قرآن کریم، هم نقشه و هم شیوهی استخراج را بیان میکند. اگر میخواهیم گنج درونی خود را استخراج کنیم، یگانه راهش ایمان و عمل صالح است: «وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ؛[5] سوگند به عصر كه انسانها همه در زيانند؛ مگر كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كرده و همديگر را به حق، سفارش و به شكيبايى توصيه كردهاند». خدای متعال سوگند میخورد که همهی انسانها در خسارت هستند، مگر کسانی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهند. این عده موفق میشوند از گنجهای وجود خود بهرهبرداری کنند. با ایمان به خدا، ملکوت عالم، حجت حق و خویشتن، میشود گنج درون را استخراج کرد. پس ایمان بیاوریم و مطابق با این ایمان در زندگی خود عمل کنیم.
انواع و اقسام کارهای خوب که در زندگی پیش روی ما است، راههای رسیدن به این گنج عظیمی است که در وجود ما قرار دارد. مثلاً وقتی شما به خاطر خدا به دوست خودت محبت و احسان و ایثار میکنی؛ یا وقتی از سر محبت و در راه خدا به پدر و مادرت نگاه میکنی؛ یا در برابر آنان تواضع و خاکساری میکنی؛ یا وقتی جواب بدی کسی را با خوبی میدهی یا کسی را میبخشی، گنج را در وجود خودت استخراج میکنی. همچنین وقتی کسی مشکلی دارد و دست خود را بالا میزنی و همت میکنی تا مشکل او را کاهش دهی یا برطرف کنی، اگر به خاطر خدا باشد، داری به آن گنج نزدیک میشوی. وقتی با دوستان خود، انجمن اسلامی یا تعاونی تقوا تشکیل میدهی، در حال انجام عمل صالح هستی و به آن گنج نزدیک میشوی. وقتی سعی میکنید خوبیها را در مدرسهی خود ترویج کنید، دارید شکفته میشوید و طلوع میکنید و به فجر میرسید و از تاریکی بیرون میآیید؛ چنانکه قرآن میفرماید: «اللّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ؛[6] خداوند سَرور كسانى است كه ايمان آوردهاند. آنان را از تاريكيها به سوى روشنايى به در مىبرد».
وقتی سعی میکنی پیامهای خدا را به دیگران برسانی و آنها را از خطرها باخبر سازی یا آنها را به نماز اول وقت تشویق میکنی، اگر به خاطر خدا باشد، همهی اینها عمل صالح محسوب میشود. وقتی یک کتاب خوب را در مدرسهات معرفی میکنی و به دیگران خبر میدهی، عمل صالحی انجام دادهای. وقتی با یک سرود زیبا، دوستان را به بصیرت و ولایت دعوت میکنی، این عمل صالح است.
اینجا اولین بهرهبردار، خود شما هستی و جالب است که خداوند، بهرهبرداری شما را در گرو بهرهبرداری دیگران قرار داده است. خدا مرحوم شهید آیتالله صدر را رحمت کند که از مفاخر شیعه در زمان ما بودند. ایشان میفرمودند: راه خدا از بین خلق میگذرد.
همهی کارهایی که در انجمن اسلامی در دستور کار شما است، در زمره اعمال صالح قرار دارد و اولین بهرهبردار خود شما هستید.
هیئت انصار المهدی و مدرسهی بچههای انقلاب، هم عمل صالح است و هم ذکر و شکر؛ لذا اینها را باید خیلی قدر دانست.
تفکر و اندیشه، راه دیگر استخراج این گنج است. قرآن درباره اولو الألباب میفرماید: «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لآيَاتٍ لِّأُوْلِي الألْبَابِ؛[7] مسلّماً در آفرينش آسمانها و زمين، و در پى يكديگر آمدن شب و روز، براى خردمندان نشانههايى است». اولوالالباب اهل ذکر و توجه هستند و در آفرینش خداوند متعال اندیشه میکنند. نتیجهی این فکر این است که میفهمند: «مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً؛ اينها را بيهوده نيافريدهاى». بعد زبان آنان به دعا باز میشود: «سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ؛[8] منزهى تو! پس ما را از عذابِ آتش دوزخ در امان بدار».
انشاءالله که خدای متعال به شما عزیزان توفیق دهد این گنج عظیم را استخراج کنید و بهترین بهره را ببرید و بهترین بهره را به دیگران برسانید.
آذرخشی در ظلمت غرب
کاری که آقای ما انجام داد و به جوانان آمریکا و اروپا نامه نوشت و آنها را به شناخت و خودشناسی دعوت کرد، مصداق استخراج گنج عظیم درون انسانها است. در نامهی اول، آقا دعوت کرده بودند که اگر میخواهید اسلام را بشناسید، به نسخهی اصلی آن، یعنی قرآن کریم مراجعه کنید و به تبلیغات دشمنان اسلام توجهی نکنید.
این نامهرسانیها بهقدری خوب انجام شد که در فرانسه و پاریس، قرآن نایاب شد و ناگهان نگاهها به قرآن معطوف شد تا ببینند قرآن چیست. پس از این نامه اثرگذار، آقای ما دست به قلم شدند و در نامهی دوم، آنان را به صورت مفصلتر به شناخت اسلام اصیل دعوت کردند. این دعوتها در لایههای فکری و اجتماعی دنیای غرب که در غفلت به سر میبرند، نفوذ میکند. غرب، یعنی جایی که عقل غروب کرده است!
نامهی آقا ـ که خطاب به جوانان نوشته شده بود ـ در این تاریکی، آذرخشی است که میدرخشد و چشمها را خیره میکند. در دنیایی که غرق در مادّیت و لذتهای حیوانی و بیبند و باری و خشونت و سکس است، این پیام رهبر عزیزمان، دعوت به بیداری است.
این نامه ابتکار شخص حضرت آقا بود. اعضای دفتر و کسانی که در کار فرهنگی هستند، بهتزده شده بودند وقتی آقا فرمودند: این متن باید به طور غیر رسمی و از طریق شبکههای اجتماعی به دست جوانان غرب برسد. اینقدر سریع انتقال پیدا کرد که آنها ناچار شدند گوشههایی از آن را در سایتهای رسمی خود بنویسند. البته سعی کردند سانسور کنند که موفق نشدند. کاش فرصتی بود و عملیات گستردهای را که برای این نامهرسانی انجام شد، به شما نشان میدادم که با این عملیات جهادی در نامهرسانی در دنیا چه خبر شد. نگرانی ما آن است که جوانان غرب این پیام را دریافت کنند، اما در مدرسهی شما با وجود شما، از آن غافل باشند. این غفلت به هیچوجه پذیرفتنی نیست.
انشاءالله انجمنهای شما سرزنده و بانشاط و فعال و قوی باشند و شما، هم خودتان به رشد برسید و هم دیگران را به رشد برسانید.
راه نجات کشور در گرو اقتصاد مقاومتی است
برای ساخت جامعهی اسلامی راهی جز مراجعه به نقشهی الهی نداریم. آقا فرمودند: نسخهی نجات ما در نیویورک، ژنو و وین نیست؛ بلکه پیش خود ما است. به قول حافظ: «مرو به خانهی ارباب بیمروّت دهر، که گنج عافیت در سرای خویشتن است».
در حوزهی اقتصاد، آقا بر اقتصاد مقاومتی تأکید کردند. این اقتصاد، مردانی شجاع، غیور و فهیم را میطلبد. این نسخه، درونزا و برونگرا است؛ یعنی تکیهاش روی سرمایههای درونی است. نقطهی مقابل آن، اقتصاد عاریتی است که نگاهش کاملاً معطوف به بیرون است.
الان نوبت این است که بچههای انجمن اسلامی در سراسر کشور و از جمله در استان کهکیلویه و بویر احمد از یاسوج و دهدشت و گچساران و سیسخت و... از دولت، اقتصاد مقاومتی را مطالبه کنند. این را بخواهید و روی آن کار کنید.
انجمنهای اسلامی کمر گروهکهای انحرافی را در اوایل انقلاب شکست و گاهی یک انجمن، کل کشور را تحت تأثیر قرار میداد. اعضای انجمن باید به عنوان جوانان خردمند و بیدار از موضع پایگاههای انجمن اسلامی، هم در مدرسهی خود و هم در سایر بخشها، به طور جدی وسط میدان باشند. الان عدهای دنبال این هستند که در جامعه سرگرمیهای سیاسی درست کنند و مردم را مشغول جناحبازی نمایند. من از جناب رئیسجمهور خیلی تعجب میکنم که در برابر سؤال در مورد فلان کسی که دستگیر هست یا نیست، خودش را درگیر میکند. اینها مسیرهای خطا و انحرافی است.
ما رئیسجمهور و دولت خود را دعا میکنیم و وقت و بیوقت و در سحر، موفقیت آنها را میخواهیم و میدانیم کارشان سخت است؛ اما توقع داریم که پیگیر کار اصلیشان باشند. کار اصلی دولت با این عقبه و با زمینههایی که با مهندسی امام راحل و رهبر عزیز و شهدا و خانوادهی شهدا به دست آمده، باید پیگیری شود و کار سیاسی برای گروههای سیاسی باشد. شما مأمور اجرایی هستید و باید جواب دهید که اقتصد مقاومتی را به کجا رساندید. نقشه و طرحش ارائه شد و همهی بزرگان کشور، از جمله رهبر عزیز، پای آن را امضا کردند. فرافکنی و گردن این و آن انداختن، خیلی خطرناک است. مجلس آینده باید پای این کار بزرگ بایستد. دارد دیر میشود و آقا راضی نیستند. وقتی دولت گزارش کار خود را ارائه داد، آقا فرمودند: گزارش خوبی بود، اما به اقتصاد مقاومتی ربطی نداشت. اگر اقتصاد مقاومتی اجرا شود، همین استان کهکیلویه و بویر احمد عزیز، یکی از مراکز بسیار مهم اقتصادی کشور خواهد شد و نه فقط خودش، بلکه میتواند سایر استانها را نیز بهرهمند سازد.
وظیفه انجمن اسلامی در مقطع کنونی
آقایانی که مسئولیتهای اجرایی دارند، گرفتار بازیهای سیاسی نشوند. شما به آنها چنین اجازهای ندهید و همواره اقتصاد مقاومتی را طلب کنید.
از کنار قلهی دنا و از این منطقهی مرتفع و خطهی مردان و حماسهسازان عرض میکنم که همهی بچههای انجمن باید این را بخواهند؛ و الّا یک عده سیاستباز و فرصتطلب ممکن است فکر مسئولان کشور را مشغول سازند. ما نباید بگذاریم مسئولان غافل شوند و دائم باید آنها را در مدار ذکر قرار دهیم.
شما با هماهنگی مجموعه، مستقیماً به نمایندهی مجلس و رئیسجمهور نامه بنویسید و اقتصاد مقاومتی را بطلبید.
گاهی بچهها از من سؤال میکنند که بعد از برجام و انتخابات اخیر، وظیفهی ما چیست؟ وظیفهی ما این است که از دولت محترم، اقتصاد مقاومتی را بخواهیم و در محور آموزش و پرورش نیز طرح تحول بنیادین را بخواهیم؛ چراکه مصوب شده و مورد تأیید رهبر عزیزمان قرار گرفته است.