قال الله تبارک و تعالی فی کتابه الکریم: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا مَن يَرتَدَّ مِنكُم عَن دينِهِ فَسَوفَ يَأتِي اللَّهُ بِقَومٍ يُحِبُّهُم وَيُحِبّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الكافِرينَ يُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَلا يَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ ذٰلِكَ فَضلُ اللَّهِ يُؤتيهِ مَن يَشاءُ وَاللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ».
هیئتی متفاوت
خداوند متعال و مهربان را سپاسگزاریم که به همهی ما توفیق داد در مجموعهای کنار هم هستیم و همهی ما عضو تشکیلاتی هستیم که در آن پرچم انصار المهدی (علیه الصلوه و السلام) برافراشته است. گمان میکنم امسال افزون از پانزده سال است که هیئت انصار المهدی در کشور شناخته شده است و دوستان عزیز ما در انجمنهای اسلامی، چه در سطح مدرسه و چه در سطح شهر و گاهی هم در حد استان، جلساتی را با این عنوان برگزار میکنند. هیئتها در مجموعهی ما به مرکز انتشار دوستیها و صمیمیتها بر پایهی معنویت و ارادت به اولیای خدا تبدیل شده است. برخی در استفاده از ظرفیت فوقالعاده ممتاز و متفاوت هیئت در جذب دانشآموزان به انجمنهای اسلامی و نگهداشت و تقویت معنوی آنها موفقتر بودهاند و برخی کمتر از این ظرفیت استفاده کردهاند.
خوشحالیم که در پانزدهمین سال تأسیس این هیئت به لطف خدای متعال، دوستان ما در اتحادیه و مسئولین محترم استانها و ارکان اتحادیه، به ویژه اعضای عزیز و نورانی ما، با بازتعریف کارکردهای هیئت، مسیر گذشته را ارزیابی میکنند و انشاءالله برای آیندهی بهتر تصمیم خواهند گرفت. به این ترتیب میتوانیم از این امکان فوقالعاده که در اختیار ما قرار دارد و جوشیده از متن باور و عشق و ارادت ملت ما است و یک سازماندهی کاملاً خالص دینی و اسلامی و انقلابی است، استفاده کنیم و انشاءالله آیندهی بهتری را در آفاق تشکل خودمان و این اتحادیهی مبارک داشته باشیم.
من قبل از اینکه وارد بحث خودم شوم، از طرف بچههای عزیز شهرکرد و اعضای این هیئت نورانی که جزء برنامههای موفق استان است، به دوستان و مسئولان استانها و اعضای قرارگاه ملی که از سراسر میهن اسلامی تشریففرما شدهاند، خیر مقدم میگویم و از طرف دوستان، از میزبانی دوستان استان چهارمحال و بختیاری و شهر شهرکرد تشکر میکنم.
ویژگیهای هیئت انصار المهدی (عج)
ویژگیهای هیئت انصار المهدی واقعاً فوقالعاده است: اعضای هیئت در آغاز دورهی جوانی خود هستند، و داشتن شبکهی سراسری و ملی. علاوه بر اینها، بحمدالله هیئت ما با محوریت معرفت شکل گرفته و منبر در آن حرف اول را میزند. شور و جوشش احساس و عواطف عاشقانه و محبانه نسبت به اولیای خدا، در کنار شور انقلابی و حماسی نیز بر پربار بودن این هیئت افزوده است. همهی اینها تحت پرچم الهامبخش و شوقانگیز انصار المهدی (علیه السلام) جمع شده است. آنها که پای این پرچم جمع میشوند، درصدد یاری امام زمانشان هستند و تلاش میکنند به ویژگیهای یاران حضرت دست یابند. اینها امتیازات هیئت ما است.
ضرورت استفاده از ظرفیت هیئت
من امیدوارم هیچ اتحادیهای خالی از هیئت بانشاط و فعال و سرزنده و تراز انقلاب اسلامی نباشد. امیدوارم در آیندهای نزدیک مسئولان محترم استانها که در این جلسه حضور دارند، خبر خوش کارهای خوب و باسلیقهای را که در رابطه با هیئت انجام دادهاند، به ما برسانند.
هیئت به تشکیلات ما صفا و نورانیت و حال و محبت میدهد و نباید از این ظرفیت فوقالعاده و ممتاز و یگانه غافل باشیم. هیئت کارهای تربیتی و معرفتی ما را تقویت میکند؛ چه هفتگی باشد، چه در مدرسه باشد و چه در شهر باشد. همه باید این پرچم را با افتخار نگاه دارند؛ مخصوصاً که چنین عنوان باافتخاری دارد. هیچ وقت یادم نمیرود جلسهای که تأسیس هیئت و برنامههای آن را خدمت رهبر عزیز و عالیقدر گزارش دادم؛ خیلی پسندیدند و البته همان زمان تذکری هم داشتند. چون بحث توسل و توجه خاص به حضرت ولیّ عصر بود، به شوخی فرمودند: بچهها توقع نکنند که آنجا بخواهند حضرت را ببینند! گاهی در هیئتها، احساسات فوقالعادهی مذهبی شکل میگیرد و ممکن است اهل هیئت توقع کنند که چنین اتفاقاتی بیفتد و وارد چنین فضاهایی شوند که این، آسیب است.
مانیفست هیئت ما متن زیارت آل یاسین است که از امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسیده است. اینکه چطور چنین چیزی اتفاق افتاد، داستانهایی دارد. به لطف خدای متعال، آیهای را که به عنوان آیهی سال انتخاب کردیم، کاملاً هماهنگ با عنوان و پرچم هیئت ما است. آیهی امسال، ویژگیهای انصار المهدی (علیه السلام) را بیان میدارد. برای ما خیلی الهامبخش است که در این زمینه و در حوزهی مهدویت و ارتباط با حضرت مهدی، کارهای تازهای داشته باشیم.
ویژگی یاران دین در آخرالزمان
من با مراجعه به این آیهی نورانی، چند نکتهی کوتاه را تقدیم میکنم و از توسل و برنامههای دوستان عزیز استفاده خواهیم کرد.
آیهی امسال، فوقالعاده است؛ چراکه در آن، هم موضوع دین و دینداری و سلامت دین مطرح است و هم خطر ارتداد. ضمناً به ما یادآوری میکند یک جامعهی برگزیده و قوم ممتاز را که پرچم دین خدا را برافراشته نگاه خواهند داشت و مقدّمات را برای رسیدن به آن هدف نورانی برآورده میکنند.
در متن آیه سخن و بشارت آمدن قومی است که به خاطر بهرهمندی از فضائل و ویژگیهایی موفق میشوند آرمانهای الهی و دینی را به مقصد برسانند. در روایات ما ذیل این بشارت، گفته شد که این جماعت، سلمانیان و ایرانیان هستند. واژهی قوم هم به میدان آمده که دارای هویت پیوستهی فرهنگی و سرزمین است. آیه خطاب به جامعهی مؤمنان است که اگر شما از دین خدا برگردید و به جاهلیت بروید، دین متوقف نمیشود و خدا از دل جامعهی بزرگ بشری، قومی را میآورد که به خاطر ویژگیهایشان موفق میشوند کار دین خدا را به سر انجام برسانند.
ویژگیهای این قوم یکی پس از دیگری مطرح میشود و شما میتوانید در این ویژگیها، ارکان اصلی ویژگیهای یاران آخر الزمانی دین را ببینید که عبارت است از: محبت به خدای متعال، خدمت به مؤمنان، عزت در ارتباط با کفار، جهاد در همهی زمینههای مربوط به دین خدا و شجاعت. این پنج ویژگیِ قومی است که مقدّمات را برای ظهور آماده میسازند.
حال شما آیهی کریمه را با هیئت انصار المهدی تطبیق دهید که کار عزیزان در این هیئتها این است که با توجه قلبی به ساحت امام زمان، این ویژگیها را در خودشان به وجود آورند و تقویت کنند.
1. محب و محبوب خدا بودن
اولین ویژگی عبارت است از ارتباط عاشقانه با خدای متعال. اینها، هم محبوب و هم محب خدای متعال هستند. رابطهشان با خدای متعال، رابطهی محبتی است. محبت محصول دل است و از قلب سر میزند و فرمایشی و سفارشی نیست. اینها به خاطر ویژگیهایی نظیر صفا و پاکی و صبر و توکل و جهاد که در خودشان فراهم کردهاند، محبوب و مورد عنایت خاص حضرت حق هستند و در مقابل، خداوند نیز آنان را دوست میدارد. در خط دوستی با حضرت حق، آنچه حرف اول را میزند، یاد، شکر، دوستی با دوستان حق و دشمنی با دشمنان حق است. اهل ذکر و یاد و گفتگوی با حضرت حق و تلاوت قرآن و نماز بودن، و مخصوصاً شکر و توجه به نعمتهای خدای متعال، محبت میآورد. اگر وارد این رابطهی دوستانه با خدای متعال شوید، اتفاقات عجیب و غیر قابل توصیفی برای شما میافتد. «عالم عاشق ز عالمها جداست؛ عشق اسطرلاب اسرار خداست».[1] آنکه مشغول هوای نفس و هوسها است و شتر نفس را در وادی لذتها رها کرده، چه میفهمد که دوستی و رفاقت با حضرت حق چیست؟! باب این دوستی را خدای متعال در دسترس ما قرار داده که عبارت از دوستی محمد و آل محمد (صلوات الله علیهم اجمعین) است. به قول سعدی: «عشق محمد بس است و آل محمد».
حرارت و حلاوت دوستی با خدای متعال را اینجا میتوان چشید و احساس کرد؛ چراکه پیامبر عزیز و اهل بیت مکرّم او، اولیا و دوستان درجه یک حضرت حق هستند و خداوند در وجود، علم و معرفت آنها خودنمایی کرده است. هر جا دوستی حقیقی وجود داشته باشد، مرزبندی با دشمنان هم وجود دارد؛ یک طرف تولی و دوستی با دوستان خدا است و طرف دیگر دشمنی با دشمنان خدا. من نمیتوانم رفیق حضرتعالی باشم، اما با دشمنان شما مرزبندی نکنم.
اگر بخواهم در فصل «یُحِبُّهم» یک نکته را برجسته سازم، باید روی مسئلهی پاکی تأکید کنم؛ چه اینکه قرآن میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ؛[2] خداوند توبه کنندگان و پاکیزگان را دوست دارد». حافظ بسیار زیبا در این مقام سروده است که: «پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز». خداوند متعال شما را هنگامی دوست میدارد که از آلودگیهای فکری و اخلاقی پاک هستید.
جوانی عالم پاکی و پاکیزگی است و حفظ این پاکی و صفای جوانی، همان کاری است که اگر موفق به آن شوید، راه صد ساله را یک شبهرفتهاید. گوش و چشم و دست و پای خود را مراقبت کنید و پاک باشید که سبب دوستی خدای متعال است. اگر آلوده شوی، از چشم خدای متعال میافتی؛ مگر آنکه توبه کنی و پاکی ازدسترفته را مجدداً به دست آوری. بزرگترها اگر این مراقبتها را در جوانی نکرده باشند، شاید نتوانند این پاکی را به دست آورند.
خیل عظیم شهدای عزیز ما که عمدتاً جوان هستند، مواظب پاکی خود بودهاند. مهمترین ویژگی بچههای جبهه و آن روزگاران ـ که یاد باد آن روزگاران ـ پاکی و عفت بود. اگر کسی این را داشته باشد، هجرت و سرعت در وصال دارد. این بچهها دفترچهی محاسباتی داشتند و مواظب چشم و گوش و دل و اخلاق خود بودند و اگر وسوسهی شیطانی یا خطایی بود، خود را مجازات میکردند و بر خود سخت میگرفتند. در این مسئله خیلی جدی بودند و فیلمْ بازی نمیکردند. یادم است که یک گردان موفقیتی کسب کرده بود. فرماندهی گردان احساس کرده بود که کار بزرگی کرده است. در نوشتهاش خطاب به نفس خود نوشته بود: اگر خیالْ تو را برداشت، حسابت را میرسم.
این را آلودگی میدانست و برای خودش مجازات تعریف کرده بود که: امشب باید پوتینهای همهی رزمندههای گردان را تمیز کنی و واکس بزنی. بچههای گردان وقتی از خواب بیدار میشوند، آن کفشها باید تمیز باشد. این جوان سالک از ساعت دو شب به بهانهی اینکه نوبت پُستش است، کل پوتینهای بچهها را تمیز کرده و برایشان چیده بود! حواسشان خیلی جمع بود. توبه و استغفار میکردند و اشک میریختند. به هر اندازه که بار آلودگی روی فکر و ذهن و دل انسان باشد، از رفتن این راه باز میماند. یادتان باشد که «يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ» مطلب مهمی است.
2. خدمت به مؤمنان
دومین ویژگی، خدمت است. «أَذِلَّةٍ عَلَى المُؤمِنينَ» معنای خیلی جذابی دارد. در این عبارت نرمش، خاکساری، تواضع، گرهگشایی، احسان، محبت و مهرورزی میبینید. قلهاش هم ایثار است که ترجیح دیگران بر خود است. من خود دیدم که وقتی رزمندگان برای رفتن روی مین داوطلب میشدند، مجردها میگفتند: متأهلها نباید بروند؛ زیرا همسر و فرزند دارند، بگذارید ما برویم.
مؤمن هر چیزی را بهانهی خدمت میکند و وضعیت برادر مؤمنش را زیر نظر دارد و بدون اینکه به زبان بیاورد، به او توجه میکند. در جبهه یک روز دیدم که عمامهی ما که سفید است و خیلی هم زود خاکی میشود، شسته شده است. شستن عمامه که شش هفت متر پارچه است، کار سختی است. ضمن اینکه باید کنار رودخانه میرفتی و آنجا لباسهایت را میشستی و میآوردی. یک رزمنده بدون اینکه ما بفهمیم، همهی لباسهای ما را برده و شسته و تا کرده و مرتب سر جایش گذاشته بود.
وقتی این رفتار محبتآمیز را از دوستت میبینی، قلب تو نسبت به او برانگیخته میشود. وقتی حال انسان، حال خدمت به بندگان خدا باشد، تولید محبت و اخوت و ارتباط میکند و رابطهی آنان را ریشهدار و مستحکم و نفوذناپذیر میسازد و اینجا است که فضل و باران لطف و رحمت خدای متعال جاری میشود. هر نوع خدمتی، اعم از جسمی و بدنی و مالی و فکری مطلوب است. انشاءالله خدا به جیبهای شما برکت بدهد و زندگی شما برکت داشته باشد تا بتوانید سفرهداری کنید، اهل اطعام و هدیه دادن و رسیدگی باشید و حواستان به اطراف، مخصوصاً به ضعیفان و نیازمندان باشد.
3. سرافرازی در برابر دشمنان
ویژگی بعدی این است: «أَعِزَّةٍ عَلَى الكافِرينَ». نسبت به خودشان خاکسار هستند، اما در برابر کفار، شدید و محکم و مغرور و سربلند و عزیز هستند. عزت یعنی سربلندی و استواری و دست بالا بودن؛ لذا نسبت به کفار، اشراف اطلاعاتی دارند و آنها را رصد میکنند و سعی دارند خود را در برابر آنها تجهیز کنند و دائماً مبانی عزت را در خودشان تقویت میکنند. عزت با علم مهیا میشود و دو جلوهی ویژه دارد: یکی اقتصاد و دیگری قدرت نظامی. این افراد دنبال مبانی عزت هستند. مسائلی که آقا همواره بر آن تأکید میکنند، برای رسیدن به مؤلفههای عزت است. بالاتر از این مؤلفهها، ایمان به خدای متعال است که شرط اولی و اساسی ایمان است.
4. جهاد
«يُجاهِدونَ في سَبيلِ اللَّهِ» یعنی اهل جهاد هستند؛ جهاد علمی یا فرهنگی یا اقتصادی یا نظامی باشد. جهاد نظامی را خیلی دوست میدارند و این علامت مؤمن است. اگر عاشق جنگ با کفار هستید، بدانید که در وجود شما خبرهایی است. مؤمن برای رفتن به جنگ با کفار روزشماری میکند و الان که بحث مدافعین حرم مطرح شده، شور آن در دل مؤمنان زنده شده است. اهل سختکوشی و تحمل سختیها هستند و به تعبیری میدانی و مجاهد هستند و تنبل و واداده و گوشهنشین و بیخاصیت نیستند.
5. نهراسیدن از سرزنش دشمنان
«وَلا يَخافونَ لَومَةَ لائِمٍ»؛ در این راه پر بهجت و پر نور، از سرزنش دیگران نمیترسند و نگران نمیشوند. هر چه که دستگاه استکباری تحقیر کند و بیربط بگوید و مسخره کند، اینها استوارتر میشوند و در برابر دستگاه تبلیغات دشمن، کم نمیآورند. بعضیها خیلی ضعیف هستند و اگر کسی چیزی به آنها بگوید، کم میآورند. اگر کسی پیراهن مرتبی بر تن کرده باشد و به او بگویند تو هم لباس آخوندی پوشیدهای؟! سریع کم میآورد و منفعل میشود. دشمن برای شکستن روحیهی مؤمنین، عضویت در انجمن اسلامی یا حرکت همسو با جریان عمومی انقلاب را تحت فشار رسانهای قرار میدهد؛ اما مؤمنان مقاوم هستند و از سرزنشها و خبرسازیها نمیترسند.
«ذٰلِكَ فَضلُ اللَّهِ يُؤتيهِ مَن يَشاءُ»؛ این فضل خدا برای این جامعه است و وقتی که در این راه قدم بردارند، گشایشهای فراوانی در زندگی اجتماعی و فردی و خانوادگی آنها رخ میدهد.