خیر مقدم و تبریک سال نو
به همهی عزیزان، برادران وخواهران که از اقصینقاط میهن عزیز اسلامی تشریف فرما شدند، خیرمقدم عرض میکنیم. به مدیران عزیزمان در استانها، خواهران گرامی و براداران عزیز، عزیزانی که در دفتر مرکزی زحمت میکشند، دوستانمان در شورای مرکزی، پیشکسوتها که افتخار دادند و تشریففرما شدند، میهمان عزیزمان از فلسطین و غزّهی سرافراز و خانواده محترمشان و همهی شما عزیزان خیرمقدم عرض میکنم و از اینکه بحمدالله موفق شدیم، در آغازین روزهای سال جدید در این نشست مشهور در تشکیلات ما به نام آیه سال، شما را زیارت میکنیم، خدای متعال را سپاسگزارم. از دبیرکل محترم برادر عزیزمان جناب آقای جانعلیپور هم که محبت کردند و این جمع و این امکان را فراهم کردند، تشکر میکنم. اینکه بحمدالله شما طی این نشست، جلسات تشکیلاتی هم داشتید و مباحثاتی هم در اطراف مسائل مختلف مربوط به تشکل در بین شما جریان داشته، آن هم باعث خوشبختی مضاعف است و همهی ما به اتفاق هم سال جدید که بالاخره فضای آکنده از بهار معنویت و بهار طبیعت بوده را به فال نیک میگیریم، همه را یکجا به همهی عزیزانمان، اعضای سرافراز و دوستداشتنی انجمنهای اسلامی دانشآموزان در سراسر کشور، دختر خانمها و آقا پسرها تبریک میگوییم. انشاءالله که مبارک باشد. همانطور که میدانید، تبریک دعا است و به معنای درخواست برکت از خدای متعال است، بنابراین زمان در آن خیلی نقشی ندارد. از اینجهت حالا یک کمی هم با تأخیر باشد، فرقی نمیکند. انشاءالله که امسال برای امت و امام، سالی پر از برکت و موفقیت باشد. برای جبهه مقاومت سال گشایش و پیروزی باشد و برای دشمنان اسلام سال هزیمت و شکست باشد.
جلسه ما مزیّن به تمثال شهیدان جبهه مقاومت است. در عینحال این ایام هم متبرک به نام شهدا است. امروز به یاد شهید آیتالله صدر، خواهر گرامیشان، شهید آوینی، و فردا هم به یاد شهید صیاد شیرازی متبرک است، این که هم عالم تراز، هم هنرمند تراز، هم نظامی و میدانی تراز، هر سه در این ایام شهید شدهاند، هم برای همهی ما الهامبخش است. روز فنآوری هستهای هم هست و یاد شهدای عزیزی که این افتخار بزرگ را برای ملت عزیز ما و برای امت اسلامی آفریدند؛ را هم گرامی میداریم و به ارواح مطهرشان درود میفرستیم. امیدواریم انشاءالله این فنآوری که با همت و مجاهدت و تلاش این شهدای عزیز ما و مجاهدان شناخته و ناشناخته این عرصه خطیر فراهم شده برای کشور ما بلکه برای جبهه مقاومت، برای امت اسلامی، هر روز پررونقتر باشد و به لطف خدای متعال ما بتوانیم از مواهب این دانش بسیار پربرکت بیش از گذشته استفاده کنیم.
سوره فتح؛ مضامین سرشار از جلوههای نصرت الهی
خب مطلب اول ما طبق قاعده درباره آیه سال هست که به توفیق الهی تقدیم میشود. البته یک چند سالی هست که ما یک سوره سال هم داریم و معرفی میکنیم. سوره امسال ما به لطف پروردگار متعال سوره فتح است که عزیز رهبرمان معرفی کردند. خاطرتان هست دیگر که از ایشان برای این ایام درخواست شده بود، پیشنهاد دادند که از قرآن کریم، سوره فتح تلاوت شود. پویشهای زیادی هم راه افتاد. کارهای خوبی هم در این زمینه صورت گرفت ولی طبعاً حق قضیه که اداء نشده، انشاءالله امسال عزیزان ما در اتحادیه، در انجمنها و در برنامههای مختلف به این خواستهی رهبر عزیزمان عمل خواهند کرد و سوره فتح را به امید فتح، به امید پیروزیهای بزرگ و آشکار انشاءالله تلاوت میکنند و به آن مراجعه میکنند. سرشار از مضامین امیدآفرین است. سوره فتح خیلی فوقالعاده است و خاطرتان هست دیگر که ما بحمدالله در آیههای سال گذشته بهرهمند هم بودیم. «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ»[۱] تا آخر آیه که از آیات همین سوره است و آیهی یکی از سالهای ما بود و دربارهاش گفتیم و شنیدیم که خیلی فوقالعاده است. این سوره از جهت مضامین سرشار از جلوههای نصرت الهی است. انشاءالله همهی ما این توفیق را داشته باشیم که هم تلاوت کنیم. البته از شماها که اکثراً الحمدلله از نعمت جوانی بهرهمند هستید یا بحمدالله نشانههای جوانی را دارید و از اعضاء که دیگر در نقطههای آغاز جوانیشان هستند با تأکید بیشتر، توقع این است که حفظ هم بکنید دیگر. از آیه اول «إِنَّا فَتَحْنا لَكَ فَتْحاً مُبيناً»[۲] تا آخرش، خیلی هم زیاد نیست. ولی اینکه شما تصمیم بگیرید، برای حفظ این سوره و تلاوت مکرر آن، همراه با تدبّر و مراجعه به معنا، انشاءالله برکات زیادی برای خود شما در زندگیتان خواهد داشت. به نیّت فتوحات جبهه مقاومت و پیروزی بر علیه دشمنان اسلام هم که انشاءالله الرحمن دیگر آثار و برکات خاص خودش را خواهد داشت. پس این هم سوره امسال که مخصوصاً دوستان میقاتی خیلی استقبال کردند. خب خدا را شکر بچههای عزیزمان، فارغالتحصیلها که به لطف حضرت حق ذهنشان فعال است، علمی است، دانشجویی است، اولین گروهی هستند که انشاءالله همت میکنند و حفظ خواهند کرد، خلاصه آنها زودتر به مقصد خواهند رسید. من دیدم با زبان بدن با چهره و اینها، خیلی استقبال میکنند، گفتم این وظیفه هم برایشان تعیین کنیم که دیگر اولین گروهی باشند که انشاءالله این سوره مبارکه را حفظ خواهند کرد و شماها هم انشاءالله در مجموع در سراسر کشور در انجمنها همت کنید و این کار را انجام دهید.
سیامین آیه از سوره مبارکه فصلت، آیة سال تشکیلات
امّا آیه امسال؛ آیهای که انتخاب شده یکی از زیباترین آیات قرآن کریم در نوع خودش هست، به توفیق الهی با توجه به مسیر طی شده، در آیات سال و محیطی که در آن قرار گرفتیم و محیط عمومی امت اسلامی از یکطرف و محیط عمومی کشور خودمان از طرف دیگر که بالاخره مسئله، مسئلهی مقاومت و ایستادگی و تابآوری و استقامت است، آیه استقامت انتخاب شده که از اتفاق این از آیاتی است که گمان میکنم، اکثر شماها از حفظ هستید. این آیهی کریمه برای نسل ما جزء آیات خاطرهانگیز است که اوائل انقلاب متناسب با شکلگیری انقلاب اسلامی این آیه خیلی سر زبانها بود. در یکی از سرودهای مشهور آنزمان بهصورت متن سرود هم تلاوت میشد و الحمدلله همهی شماها آشنا هستید. از آیاتی است که بخش نخست آن دوبار در قرآن کریم هست و البته مضمون و محتوا دیگر در فضای عمومی قرآن کریم فراوان و بسیار است. آن هم سیامین آیه از سوره مبارکه فصلت است که می فرماید: «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»[۳] این آیه، آیه امسال است. البته این کریمهی نورانی یک ادامهای هم دارد. «نَحْنُ أَوْلِياؤُكُمْ (ادامهی سخن فرشتگان هست) فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ فِي الْآخِرَةِ وَ لَكُمْ فيها ما تَشْتَهي أَنْفُسُكُمْ وَ لَكُمْ فيها ما تَدَّعُونَ»[۴] یک آیهی فوقالعاده زیبا هم ادامهاش هست. «نُزُلاً مِنْ غَفُورٍ رَحيمٍ»[۵] هرچند آن بخشی که ما بهعنوان آیه سال داریم، همان آیه سیام هست ولی در تلاوتها شما هر سه آیه را بخوانید که دیگر کاملاً تکمیل باشد. عرض کردم بخش اول متن این آیه نورانی در قرآن کریم مکرر است. «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»[۶] دوبار در قرآن کریم هست. یکی در همین سوره مبارکه فصلت هست و دیگری هم در سوره مبارکه احقاف است. در سوره احقاف آیه سیزدهم همین مضمون هست. ادامهاش هم کاملاً یک شباهتی با همین آیاتی دارد که خواندیم. اینجا دارد که «أَلاَّ تَخافُوا»[۷] که فرشتهها نازل میشوند «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا»[۸]. آنجا میفرماید «فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»[۹]. «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»[۱۰] کسانی که این خصوصیت را دارند، استقامت در راه ایمان را دارند، اینها این ویژگی را دارند که خوف و حزن در وجود آنها راه پیدا نمیکند. البته ادامه آن آیه هم در سوره مبارکه احقاف، باز مسئله بهشت و بهرهمندیهایی از رضوان و رضایت الهی است که انسان مؤمن مستقیم و به استقامت رسیده از آن بهرهمند هست.
فرمان استقامت، مقاومت و پایداری به مؤمنین
البته در قرآن کریم آیات دیگری هم در همین مضمون استقامت داریم. از جمله آیهای است که در سوره مبارکه جن هست. «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً»[۱۱] این هم از آن آیات دلپذیر قرآن کریم هست که خیلی شبیه همین آیه سال گذشتهمان هست که «وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا»[۱۲] این هم دارد که «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً»[۱۳] یعنی کسانی که بالاخره به استقامت در راه خدای متعال دست پیدا میکنند، اینها برایَشان حقیقت زندگی و زندگی حقیقی طلوع میکند. این ماء، آب که نماد حیات است، این «لَأَسْقَيْناهُمْ»[۱۴] یعنی میفرمایند ما خودمان آنها را سیراب خواهیم کرد و از آن آب گوارای زلال چشمهی جوشان فیّاض که نماد حیات است، بهرهمند خواهیم کرد. «لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً»[۱۵]. عنایت هم دارید که به پیامبر عزیزمان (صلاللهعلیهوآلهوسلم) که شخص اول شخص اول عالم خلقت است و در بین انبیاء الهی هم درخشانترین حقیقت است. به وجود اقدس او هم دو بار در قرآن کریم فرمان استقامت داده میشود. این «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ»[۱۶]همچنان که به تو فرمان داده شده بایست، مقاومت کن، پایدار باش.
هم خودت باید استقامت کنی و هم امت
یکی از آن فرمانهای استقامت که در سوره مبارکه هود هست، تکملهای دارد که بهخاطر آن تکملهاش پیغمبر اکرم (صلاللهعلیهوآلهوسلم) فرمود: سوره هود بهخاطر این آیه من را پیر کرد. آن تکملهاش هم این است «وَ مَنْ تابَ مَعَكَ»[۱۷]. جای دیگر هم گفته بود «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ» امّا خطاب به خود حضرت بود. در این آیه میگوید هم خودت باید استقامت کنی و هم امت، «وَ مَنْ تابَ مَعَكَ»[۱۸]. خیلی تعبیر لطیفی هم است. آنها هم باید استقامت کنند. خب برای اینکه آنها پایداری کنند و استقامت کنند؛ اولاً اینجا هادی امت و پیامبر عزیز ما (صلاللهعلیهوآلهوسلم) چقدر باید خون دل بخورد تا اینها را همراه کند و بعد نگه دارد و پرورش بدهد و پیش ببرد؟ فرمود: این آیه من را پیر کرد. «شَيَّبَتْنِي سُورَةُ هُودٍ»[۱۹] درباره همین آیه است.
استقامت، مفهوم گسترده در جغرافیای معارف قرآنی
خب در آیات فراوان دیگری مضمون استقامت هست. هرچند خود کلمهی استقامت در آن نیست، ولی همین مضمون هست. مخصوصاً آیاتی که در آن تعبیر ثبات قدم هست. آن آیات را هم شما باید ذیل همین آیه امسال بخوانید که دیگر مشهورش که همهی شما در قالب دعا میخوانید و میگویید: «رَبَّنا أَفْرِغْ عَلَيْنا صَبْراً وَ ثَبِّتْ أَقْدامَنا»[۲۰] این «ثَبِّتْ أَقْدامَنا»[۲۱] یعنی همان درخواست استقامت از خداوند تبارک و تعالی و بعد هم دیگر درخواست پیروزی است که «وَ انْصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرينَ»[۲۲]. غرض آیات مربوط به ثبات قدم هم این ذیل همین آیهی امسال باید دیده بشود. بسیار نکتههای لطیفی هم در آنجا هست. بخشی از آیاتی هم که در قرآن کریم در باب صبر داریم؛ مخصوصاً آنجایی که صبر جمعی، صبر در برابر دشمن و نمونههایی از اینقبیل هست، آنها هم ذیل همین آیهی کریمهی امسال ما قرار میگیرد. یادتان هم هست دیگر که یکی از آیات سال بود. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»[۲۳] آن «اصْبِرُوا وَ صابِرُوا»[۲۴] در واقع دعوت به همین عنوانی است که امروز از آن بهعنوان استقامت تعبیر میکنیم.
در جغرافیای معارف قرآنی شما به هر طرف که سیر کنید، این مسئله را میبینید. مثلاً وقتی شما در تمام ماجراهای مربوط به انبیاء مطالعه میکنید، میبینید یا امر به استقامت به آنها شده، یا گزارش استقامت آنها است.
سستی، ضعف و زمینگیر شدن؛ نقطه مقابل استقامت
درباره همراهان انبیاء همینطور است که شاید آیهی خیلی برگزیدهاش میشود «وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثيرٌ»[۲۵] آن آیه هم از آیات بسیار درخشنده است که در شهادت جناب سیدحسن نصرالله (رضوانالله تعالی علیه) آن پیامی که بنده تقدیم کردم، این آیه را برای ایشان بهعنوان کسی که به حقیقت ربّانیّت در همراهی با پیامبر اعظم و اولیاء خدا (علیهمالسلام) رسیده بود، انتخاب کردم. «وَ كَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثيرٌ فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ»[۲۶]. «فَما وَهَنُوا»[۲۷] اینها هیچ گرفتار سستی نشدند. اتفاقاً این آیه را که الان برای شما خواندم، نقطه مقابل استقامت را به عنوان ضعف، استکانت و وهم، مطرح کرده است. اینها نقطه مقابل چیست؟ نقطهی مقابل استقامت است. سستی، ضعف، زمینگیر شدن، کمحوصلگی، نقطه مقابل استقامت است که اگر ما استقامت را رمز موفقیت، رمز پیروزی، راز خوشبختی، چه در زندگی فردی، چه در زندگی اجتماعی، چه در زندگی امت بهحساب بیاوریم، رمز سقوط، افول، زمین خوردن، بیچارگی، بدبختی، نکبت، چه در زندگی شخصی چه زندگی اجتماعی، چه در زندگی امت، همین ضعف و سستی و بیحالی و کمآوردن و خستگی و افسردگی و دلسردی و نالهکردن و بیتابی و امثال اینها است که خودش یک فهرستی است دیگر و اینها نقطه مقابل استقامت است.
استقامت راز دستیابی به هدف
جالب هم هست که عزیزان بدانند اساساً استقامت برای هر کسی که هدفی دارد، راز دستیابی به هدف است. این فقط بحث زیست مؤمنانه نیست. یعنی در زندگی دیگران در این تاریخ بشر شما مطالعه کنید، هر چه موفقیتهای علمی بوده، محصول استقامت است. هر چه بشر از جهت علمی پیش رفته محصول استقامت است. آنهایی که استقامت داشتند، مرزهای دانش را توسعه دادند. در عرصههای مختلف، در حوزههای ساخت و ساز و ورزش و در عرصههای نظامی و ... حتی کفّار هم آنهاییشان که استقامت داشتند، بالاخره پیروزیهای بزرگی نصیبشان شده است. چنانکه اگر مؤمنینی ضعف داشتند ایمانشان به فریادشان نرسیده، آنها هم شکست خوردند، زمین خوردند. بنابراین استقامت برای هر کسی است که هدفی را پیگیری میکند. شما هر هدفی داشته باشید، برای رسیدن به آن هدف باید استقامت داشته باشید. خب بالاترین این هدفها دستیابی به زندگی ربّانی است. «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ»[۲۸]. زندگی توحیدی، زندگی ایمانی، زیست موحدانه، خب این بالاترین هدف است دیگر. حالا چه در ساحت فردی باشد، چه در ساحت اجتماعی باشد، چه فرد مؤمن، چه جامعه مؤمن، وقتی گفتند «رَبُّنَا اللَّهُ»[۲۹] تازه اول امتحان میشود و خداوند تبارک و تعالی محیط زیست ما را در این جهان محیط پرفراز و نشیبی قرار داده؛ یعنی یک مسیر همواری نیست. مسیر، مسیر پرفراز و نشیب است. مثلاً فرض بفرمایید بالاخره در مسیر زندگی شما اتوبان هموار نیست. نخیر؛ همهاش گردنه دارد، صخرههای سخت دارد، درّههای خطرناک دارد. اصلاً زندگی ما در دنیا اینگونه است.
ابتلاء، اصلیترین برنامهی پیشروی همهی انسانها
خدای متعال اصلاً دنیا را اینگونه خلق کرده که فرمود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في كَبَدٍ»[۳۰] بعد هم محیط زندگی ما را خدای متعال از امتحانات پر کرده است. ابتلاء، اصلیترین برنامهی پیشروی همهی انسانها، مخصوصاً مؤمنین است، ولی سایرین هم دارند. ابتلاء برای همه است. همهی انسانها در این جریان ابتلاء قرار میگیرند. برایشان انواع و اقسام آزمایشها و سختیها پیشروی آنها هست. حالا این سختیها کجا خودش را بیشتر نشان میدهد؟ وقتی که شما میخواهید به یک هدفی برسید و آنجایی که جلوهی خاص دارد، وقتی است که شما میخواهید به بزرگترین هدفها دست پیدا بکنید، بزرگترین سختیها را هم باید پشتسر بگذارید. هر که بامش بیش برفش بیشتر است. بالاخره باید تحملش بیشتر هم باشد. قاعده ایننوع زندگی هست. بنابراین مسئله استقامت، حقیقتاً برای عبور از موانع، برای پشتسر گذاشتن این دشواریها و برای نزدیک شدن و دستیابی و رسیدن به هدفها، یک مسئله کلیدی است.
فرح، انبساط درونی و احساس عزّت از برکات استقامت
حالا شما اگر از هدفها در یک زیست مؤمنانه فردی شروع کنید. در خودسازی یک کسی بخواهد در جهاد اکبر موفق بشود، شما بفرمایید که آیا غیر از استقامت راهی دارد؟ اصلاً راهی وجود دارد؟ چنین چیزی میشود؟ یعنی در باب خودسازی و جهاد اکبر، اصلاً ما راهی جز استقامت نداریم، اصلاً راهی وجود ندارد. بله، آن جا موانع هم موانع جدی است، بزرگ است، خطیر است. به همین خاطر هم جهاد اکبر گفتند. چون شما با نفس میخواهید مواجه بشوید. «أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْك». این نفس ...! حالا انسان می خواهد به مبارزه برود، او را میخواهد مسخر کند، میخواهد به او حاکم بشود. خب آنجا چیزی که این توفیق را نصیب شخص میکند، باز استقامت است. همین قاعده بهصورت فراگیر هست. حاصل آن هم برای کسی که استقامت دارد، فوقالعاده شیرین است. دیدید دیگر؛ خیلی حال خوشی دارد. هر چه که این تابآوری و استقامت که به سازههای روانی و روحی انسان برمیگردد، هر چه که این در باطنش، در جانش، در روحش این استحکام بیشتر باشد، این تابآوری بیشتر باشد، این استقامت و پایداری بیشتر باشد، به همان نسبت احساس خوش او بیشتر است. از فرح و انبساط درونی که خیلی حال خوشی است، آغاز میشود؛ این برکات استقامت است که از اینجا شروع میَشود و تا احساس عزّت و احساس موفقیت میرود، این حالی است که در درون شخص مستقیم و انسانی که دارای صفت استقامت هست، همینجا برایش حاصل میشود. این همان بهشت نقد است. اینکه میگوید: «من که امروزم بهشت نقد حاصل میشود». بهشت نقد حاصل استقامت است.
دستیابی به عزّت محصول استقامت است
انسان مستقیم ولو وسط همهی سختیها و دشواریها و مشکلات باشد، همینجا احساس میکند که دارد در بهشت زندگی میکند. که میدانید قلّهاش احساس عزّت است، احساس عزّت، آن شکفتن، فلاح، شکوفایی درونی و احساس عزّت است. دستیابی به عزّت محصول استقامت است و آن اولین و نقدترین بهشتی است که خدای متعال به شخص مستقیم کرامت میکند. همینجا به او میدهند. انگار دارد در بهشت زندگی میکند. در حالیکه محیط زیست او پر از دشواریها و سختیها و گرفتاریها است. ولی آن احساس عزّت او را در یک فضای بهشتآسایی قرار میدهد و بهرهمند میشود. غرض اینکه انسانی که بهرهمند از این گوهر ارزشمند هست، خلاصه همینجا نصیبش را نقد و فوری دریافت میکند. حالا در آینده چقدر هم برکات نصیبش خواهد شد، بماند. ولی نقدِ نقدش از جهت درونی، از نظر باطنی، از نظر بهجت فطری، آن خوشی درونی است. میدانید نقطه مقابلش آدمهای واداده، آدمهایی که به تعبیر قرآن کریم گرفتار ضعف، استکانت و وهم (این سهتا کلیدواژه را بعداً باید راجع به آن مباحثه کنیم) هستند، می باشند. «فَما وَهَنُوا لِما أَصابَهُمْ في سَبيلِ اللَّهِ وَ ما ضَعُفُوا وَ مَا اسْتَكانُوا»[۳۱]. واقعاً این سه تا کلیدواژه باید مطالعه بشود. چون نقطه مقابل این استقامت است. کسانی که به این قضیه گرفتار بشوند، همینجا گرفتار این جهنّم و عذاب درونی خواهند شد که نمادش همین دو تا است؛ خوف و حزن وقتی بر شخص مسلط میشود، ترس و اندوه وقتی به او مسلط شد، از همینجا گرفتاریهایش شروع شده، حالا بعدش هم که شکست است، به هدفهایش نمیتواند برسد و جهنم مضاعف میشود. بعدش هم که دیگر سروکارش با کرامالکاتبین است. از این دنیا که برود در همان ضیق و تنگنا و گرفتاریها هست و دیگر درباره او نمیشود، توضیح داد. امّا نقطه مقابلش، بشارت بهشتش را هم همینجا دریافت میکند. یعنی هم بهشت اینجهانی نصیب او میشود و هم بشارت بهشت آنجهانی را به او میدهند. این نتیجهی استقامت است.
استقامت محصول ایمان عمیق عریقِ ریشهدار حقیقی
خب همهی اینها حاصل چیست؟ حاصل این «رَبُّنَا اللَّهُ»[۳۲] است. یعنی ایمان عمیق عریقِ ریشهدار حقیقی؛ این است. استقامت محصول یکچنین ایمانی به خدای متعال، به ربّانیّت حق است. ربّانیّت هم اینجا باز نیاز به شرح دارد. «الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ»[۳۳] ، رَبُّنَا، اللَّهُ، این ربّ که اسم ربّ اینجا انتخاب شده، خودش باز بسیار لطیف و دقیق است. «الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ»[۳۴] یعنی این حالت احساس ربّانیّت که به برکت اتصال به ربّ، در شخص پیدا میشود، کسی که شدید الربط به ربّ تبارک و تعالی است؛ یعنی ارتباط او با پروردگارش که هم مالک او است، هم خالق او است، هم مالک او است، هم پرورنده او است، هم مورد محبت و لطف او است و هم مورد نصرت و عنایت و حمایت اوست، اینها همهاش که جمع میشود، میشود ربّ. ربّ خیلی واژه خوشساخت و نغز و پرمعنایی است. «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ»[۳۵] کسانی که به این ربّانیّت ایمان آوردند؛ «قالُوا»[۳۶] اینجا نه به معنای گفتن به زبان است، بلکه منظور زبان وجودشان است. علامت آن هم استقامت است. در «قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ»[۳۷]، این «قالُوا»[۳۸] یعنی زبان حالشان، نه زبان قالشان. یعنی زبان ظاهرشان، از زبان وجودشان حکایت میکند.
الصَّابِرین کسانی هستند که اهل استقامت هستند
«قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ»[۳۹] یعنی به خدای متعال ایمان آوردند و خداوند را بهعنوان ربّ خودشان پذیرفتند. اینجا همان مسئله ایمان است، ریشهدار بودن ایمان است، رسوخ کردن ایمان در قلب و عمیق شدن آن است. حاصل آن چیست؟ حاصل آن این است که اینها در معرض انواع و اقسام امتحانات قرار میگیرند. آنوقت اینجا با کلمه «ثُمَّ»[۴۰]، یعنی گفتند بالاخره خدای ما، پروردگار ما، الله است، حالا بسمالله، تازه شروع میشود. اولش است. اول ابتلائات خاصی در یکچنین کسانی است. امتحانها است. چون شما خدای متعال و هدفهای الهی را، برای خودتان انتخاب کردید که بزرگترین هدفی است که یک انسان میتواند در زندگیاش انتخاب کند. آنوقت این «ثُمَّ» که حکایت از یک تأخیری هم هست؛ یعنی پشت سرش انواع و اقسام گرفتاریهای ظاهری و باطنی و نمیدانم از سمت نفس اماره بگیرید تا شیاطین و تا طاغوتها و امثال اینها، خلاصه به او هجوم میکنند. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ»[۴۱] اینها همهاش به او متوجه میشود. اینجا است که گفت «وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ»[۴۲]. «ثُمَّ اسْتَقامُوا»[۴۳]، «الصَّابِرین»[۴۴] همین کسانی هستند که اهل استقامت هستند. «ثُمَّ اسْتَقامُوا»[۴۵] حکایت از یک استقامت دارای امتداد است. یعنی مسیر زندگیشان همراه با یک پایداری و دوام آوردن و ایستادگی و تابآوری مداوم هست؛ «ثُمَّ اسْتَقامُوا».
نصرت و عنایت حضرت حق (تبارک و تعالی)؛ ثمره استقامت
خب اگر به اینجا رسیدند، قرآن میگوید که اینها دیگر به مقصد رسیدند. «تَتَنَزَّل»[۴۶] این آیه که عرض کردم یکی از آیات درخشان و شیرین قرآن است. «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ»[۴۷]. چقدر این تکهی آیه شیرین و دلنشین است. «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ»[۴۸]. میدانید فرشتگان در فرهنگ قرآنی (مخصوصاً وقتی که متوجه مؤمنین میشود) در واقع کارگزاران حضرت حق تبارک و تعالی هستند یعنی فرشتگان در نسبت با مؤمنین قرار میگیرند، نماد لطف، محبت، کرامت، نصرت و عنایت حضرت حق تبارک و تعالی است. میگوید همانجا به آنها نازل میشوند. یعنی در متن مقاومت و استقامت، فرشتگان بر انسان مؤمن یا بر آن جامعه ایمانی نازل میشود. همانجا نازل میشود. «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ»[۴۹] و اینها در باطن خودشان، در درون خودشان این حضور فرشتگان را که حضور لطف خداوند و عنایت الهی است را احساس میکنند که خوف و حزن را در مرحله اول از باطن اینها و از وجود اینها کنار میزنند. «أَلاَّ تَخافُوا»[۵۰] ببینید؛ اینکه فرشتهها نازل میشوند، نازل میشوند و اقدام میکنند، میگویند، تصرف میکنند، «أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا»[۵۱] یعنی نه بترسید، نه اندوهگین باشید. این احساسی که مؤمنین در آن لحظات سخت دارند، در واقع این همان تصرف الهی است که توسط فرشتگان انجام میشود.
مردم غزّه مصداق بارز کسانی که استقامت کردند
خب الان دیگر خیلی مثال میشود گفت. مثال درجه یکِ عصریِ مال اینزمانِ جلوی چشمِ با تمام خصوصیاتش را الان در غزّهی عزیز و سرافراز دارید مشاهده میکنید. غزّةالعزّة، الان دارید مشاهده میکنید دیگر. اینها چگونه ایستادند؟ واقعاً همهی دنیا در شگفتند! خب «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ»[۵۲] این همان نزول فرشتگان الهی است که بر قلبهای اینها نازل میشود، خوف و حزن را از اینها میگیرد. و نتیجهاش این است. این ایستادگی است که واقعاً مثالزدنی است. یعنی ما با این خصوصیات، با این ویژگیها، نداشتیم، پدیدهی تازهای است! خیلیتر و تازه است! این الان جلوی چشم همهی بشریّت است و همه متحیّر هستند که این جماعت چگونه ایستادند، چطور از میدان خارج نمیشوند؟ چطور پشت مجاهدین خودشان را خالی نمیکنند؟ چطور به مجاهدین روحیه میدهند؟ به آنها میگویند بایستید ما ایستادیم؟ و این مسئله خیلی شگفتانگیز است! بیسابقه است. یعنی محاصره آب، محاصره غذا، محاصره دارو، بعد، از همهی اینها بگذریم، این بمببارانهای وحشیانه و عجیب و غریب با سلاحهای عجیب! یعنی بالاخره آخرین تکنولوژیها در این بمبها بهکارگیری شده که سر این مردم مظلوم و مقاوم و عزیز به تعبیر رهبر عزیزمان مظلوم مقتدر میریزند. اقتدارشان مال استقامتشان است. و در عینحال ایستادند. واقعاً این مردم غزّه مصداق این آیه کریمه «إِنَّ الَّذينَ (آن هم با آن إنّ) إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا»[۵۳] هستند. بعد از این جریان آتشبس هم دوباره میبینید دیگر که آن عهدشکنانِ کثیفِ پلید که همهی این قضایا هم بهحساب آمریکای جنایتکار، رژیم ایالات متحده است که سرتا پای او خباثت است. سرتا پای او خباثت است. این هم نایبش هست. به قول رهبر عزیزمان که فرمودند: اگر در این منطقه یک رژیم نیابتی وجود داشته باشد، همین صهیونیستها هستند. خب شما میبینید خوب دارد از استکبار جهانی نمایندگی میکند. یعنی شما در رژیم صهیونیستی عمق فرهنگ و باطن این استکبار ادکلنزدهی بزککردهی آنچنانی را دارید مشاهده میکنید.
پیروزی به معنای واقعی کلمه؛ حاصل استقامت مؤمنانه
خب با این مواجههای که بعد از جریان آتشبس هم داشتند، مجدداً این رفتارهای وحشیانه را الان شروع کردند که واقعاً دل انسان خون میشود و یک فتوایی هم اخیراً این علمای جبهه متحد اسلامی صادر کردند، که ما هم یک عرض ارادتی به آنها کردیم و تشکر کردیم از اینکه اینکار بزرگ را در برابر رژیم صهیونیستی انجام دادند، واقعاً چه فتوای درخشانی بود! تقریباً میشود گفت که در این حد و تراز اگر نگوییم بیسابقه، کمسابقه بود. مجمعالعلماء فتوای جهاد عمومی مسلحانه بر علیه رژیم صهیونیستی، بهصورت جامع صادر کردند. بعد برای دولتهای اسلامی، برای سایر مسلمانها در حمایت و نصرت مردم عزیز فلسطین مخصوصاً مردم غزّه، وظیفه تعیین کردند. خیلی جالب بود. واقعاً این فتوای جهادی و عالیای که ارائه شد، شوقانگیز بود. در هر صورت خواستم عرض کنم این الان مثالش است که پیشروی ما است. «ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا»[۵۴] شما میبینید این مردم در برابر این همه جنایتهایی که دارد برعلیه آنها صورت میگیرد و این حالت سکون و بیخاصیتی مجامع جهانی، بعد هم آن همراهی بالاخره سایر ارکان این خباثت، چه در متن دنیای اسلام، که از همهجا بدتر اینها هستند، چه سایرین هم در غرب و در جاهای دیگر، خوف و حزنی ندارند. خب «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»[۵۵]. میدانید حاصل استقامت، استقامت مؤمنانه بهعنوان یک سبک زندگی، پیروزی به معنای واقعی کلمه است که در یک کلمه قرآنی خلاصه شده «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْن»[۵۶] یعنی یا فتح و پیروزی ظاهری هم همراهش هست یا علیالعجاله و بهفرض هم که در کوتاهمدت نباشد، پیروزی بزرگتر هست؛ که آن هم شهادت است. «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْن»[۵۷]. برای انسان مؤمن یکی از این دوتا است دیگر، خب یا این است، یا آن است. و در هر دو صورت «أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»[۵۸] چه آن بهشت پیروزی ظاهری، چه آن بهشت شهادت و آن بهشت نهایی هم که دستیابی به رضوان و رضایت الهی است.
مردم عزیز غزه الهامبخش همهی ملتهای جهان
بالاخره این ملت عزیز پراستقامت، ضربالمثل مقاومت، الان الهامبخش همهی ملتهای جهان است دیگر. واقعاً زندگی آنها، ایستادگی آنها، ثبات قدمشان، برای مجاهدان دنیا، در بخشهای مختلف، برای مستضعفین چقدر پیامهای روشنی دارد! و ببینید چگونه هم با این ایستادگیشان، جریان استکبار را با همهی آن تجهیزات و سلاح و داشتن رسانههای آنچنانی و با همهی آن امپریالیزم رسانهای و امثال اینها زمینگیر کرده است، واقعاً ملت فلسطین و مردمان مظلوم غزّه، پیروز هستند. اینها پیروز همین میدان هم هستند. مخصوصاً مجاهدان عزیزشان با همراهی خانوادهها و ایستادگی بچهها و خانمها و اینها، جریان استکبار جهانی را به چالش کشیدند. و آن جمله سیدالشهداء (علیهالصلوة والسلام) دارد لحظه لحظه از غزّه شنیده میشود که هیهات من الذّله، این را دارند ملتهای جهان میشنوند. از آنطرف هم جریان استکبار جهانی را میبینید که هر روز بیچارهتر و بدبختتر و رسواتر و منفورتر و از همه طرف میبینید دیگر ضعف و هزیمت آنها را گرفته است. ظاهراً این آقایی هم که برای بار دیگری آمده و حالا آنجا رئیس جمهور شده، با این شخصیت عجیب غریب و واقعاً خاصی که دارد احتمالاً میخواهد الباقی و این تهماندهای هم اگر از آبرویی چیزی (اگر یک بهشکل ساختگی هم آبرویی داشته باشند)، که دیگر ندارند، اینها را هم دیگر دارد بر باد فنا میدهد، با این رفتارهای دیوانهواری که دارد که علی ای تقدیر حالا دارید مشاهده میکنید که دارد ائتلاف جهانی بر علیه رژیم ایالات متحده را پیش میآورد.
تربیت جهادی و حماسی رویکرد تربیتی در تشکیلات
خب این آیه امسال ما است. خیلی نکتهها در آن هست، خیلی مطالب هست، انشاءالله در طول سال هم خود بنده انجام وظیفه میکنم در سفرها، در دیدارهای دانشآموزی، انشاءالله دربارهاش صحبت خواهیم کرد. من الان دیگر فرصت نیست. فهرست مبانی استقامت و نتایج آن را همراه با یک سؤال بسیار مهم، آماده کرده بودم که چگونه استقامت؟ یعنی برای رسیدن به این «اسْتَقامُوا»[۵۹]، به این نقطه چگونه باید ما برسیم؟ روششناسی شود؟ که آن هم باز یک فهرست دارد که بعضی از دوستان که در جلسه هستند قبلاً این را در بحث کلیدهای خوشبختی دریافت کردند. من آنجا راجع به این موضوع، یک فهرستی هم ارائه کردم شاید دوستانی که آن درسها را بودند یا بعداً شنیدند، خاطرشان باشد. اینکه چگونه استقامت؟ آن هم خودش یک فهرستی دارد که بیشتر روی فرایند تربیت میرود. در واقع میشود گفت که تربیت حماسی از دل این آیات استنباط و استخراج میشود. آنکه ما گفتیم تربیت جهادی، تربیت حماسی که در واقع رویکرد تربیتی در تشکیلات ما هست، با همین کلیدواژه استقامت معنا میشود. آنوقت باید دوباره ما مطالعه کنیم که چهکار باید بکنیم که در یک فرایند تربیتی، سازههای فکری و روانی و روحی این فرزندان عزیز ما بهگونهای شکل بگیرد که بتوانند به این مقام شامخ و رفیع دست پیدا کنند. الان عزیزانمان گفتند و از رهبر عزیزتر از جانمان هم شنیدید. سرّش هم تربیت قرآنی است. همین رفتن به محضر قرآن کریم، انس با عترت طاهرین که قرآن ناطق هستند. این است که این روح بزرگ را و این جان زلال را، جان متصل به عالم ملکوت، ببینید اتصال در چه حدی است که «تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ»[۶۰] فرشتهها به اینها نازل میشوند. یعنی چیزی که راجع به انبیاء گفته میشود که فرشته بر آنها نازل میشود، راجع به اولیاء کامل گفته میشود، انسان مؤمن به برکت ایمانش و استقامتش فرشتهها بر او نازل میشوند. این آیات واقعاً خیلی شیرین و دلانگیز است. انشاءالله که امسال، سال ما با این آیه و با این توضیح مختصری که عرض کردم سال خوبی خواهد شد، سال خوشی خواهد شد. مباحث مربوط به آن تربیت حماسی را دوباره دوستان به میدان بیاورند، مباحثه کنند، عزیزان ما چه در مرکز قم و مربیان عزیزمان هم انشاءالله دستبهکار بشوند، انشاءالله خیلی زود هم بستههای محتوایی مناسب فراهم کنند و هم برای مربیان عزیزمان، هم برای دانشآموزان بفرستند. حالا صدجور ابتکار، دههاجور ابتکاری که دانشآموزها و مربیها و عزیزان ما در انجمنها راجع به این آیه کریمه خواهند داشت را اضافه بفرمایید. این پیش روی آنها هست که ببینیم به لطف خدای متعال چه خواهند کرد. این هم آیه سال، جعلناه و ایاکم؛ انشاءالله ما و شما را خدای متعال اهل این آیه قرار بدهد و آنچه را که در این آیه بشارت داده شده روزی ما هم قرار بدهد.
لزوم اصلاح و تجدیدنظر در مورد افراد منفی نگر
حالا یک بحث فنی هم این جا شما باید دنبال کنید؛ بحث ریزشها و این نقنقوها، میدانید دیگر ما یک طایفهای داریم طایفه غر زن، نقنقو، کمحوصله، ببینید من میدانم، همیشه در جمعهای دانشآموزی من از آن سریال گالیور وام گرفتم، یک شخصیتی دارد که میگوید من میدانم، این را همه جا داریم، افرادی که فقط کارشان همین است که بگویند من میدانم، ما میدانیم، این راه به نتیجه نمیرسد، بالاخره ما باید کوتاه بیاییم، ما باید مذاکره کنیم، ما باید مثلاً از حرفهایمان دست برداریم، از اینها هستند دیگر، مثلاً از یک انجمن مختصر بگیرید تا اهداف بزرگ اتحادیه، تا اهداف بزرگ انقلاب اسلامی، داریم دیگر، آدمهای من میدانم، خیلی خطرناک هستند. یا باید اصلاحشان کرد، یا باید مرخصشان کرد. مرخص هم یعنی خلاصه باید انسان از همنشینی با آنها، دوری کند. کلاً از این آدمهای بیحالِ کمصبرِ بیتابِ نقنقوی بدبینِ بدگمان که نه به خدای متعال گمان خوب دارند، نه به اولیاء خدا، نه به دین، نه به فرشتگان، نه به قرآن، نه به عترت، باید فاصله گرفت. معلوم است دیگر این بدگمانی است. با اینها انشاءالله هیچ وقت محشور نباشید، چون بیچاره میشوید یعنی حالتان خراب میشود. این هم خودش البته یکی از آن سرفصلها است.
شعار سرمایهگذاری برای تولید مجمع شعارهای اقتصادی
یک نکته در ارتباط با این شعار سال است که از طرف رهبر عزیزمان معیّن شده. خب شعار اقتصادی است، حکیمانه انتخاب شده، شما طبق قاعده میدانید اگر ما اقتصادمان به آن استحکام لازم نرسد، این ستون فقرات جامعه اگر محکم نشود، جامعه نمیتواند سرپای خودش بایستد، حتی در هدفهای اجتماعی، فرهنگی و سایر هدفهایش هم به آن هدفهای بزرگ نمیتواند برسد. لذا رهبر عزیزمان با آن نگاه تمدنی و نگاه وسیعی که دارند، سالها است که روی این مسأله اصلاح اقتصادی در کشور و دست یافتن به انقلاب اقتصادی در تراز انقلاب اسلامی، و بحث اقتصاد مقاومتی اصرار دارند. آن فهرست سیاستهایش را شما آشنا هستید، باز هم مراجعه کنید و بیشتر آشنا بشوید، آن نقشه راه میشود، خلاصه در این میانه، مسأله تولید به عنوان یک کلید موفقیت این شیرازه، مجموعاً شعارهای این سالها است. امسال هم مسأله سرمایهگذاری برای تولید را انتخاب کردند. من حساب کردم دیدم که طبق مثلاً مراجعه اولیه شعار امسال یک طوری مجمع شعار خیلی از سالهای ما است. باید انشاءالله روی آن تأمل بشود.
لزوم فرهنگسازی برای اقتصاد تولیدی در پرتو اقتصاد توحیدی
در نگاه اول وقتی در حوزه اقتصاد مطرح میشود، میگوییم؟ چه کاری به ما دارد، اقتصاد مربوط به بازار و صنعتیها و تولیدیها و امثال اینها است، درست است؟ وقتی اسم سرمایهگذاری هم میآید که دیگر کلاً ماها خط میخوریم و میرویم کنار، کدام سرمایه، کدام سرمایهگذاری، آن هم برای تولید. لذا خود به خود همه احساس میکنند که نه مثلاً گویا ماها در این زمینه وظیفه ای نداریم. این وظیفه مال دیگران است. ولی یک مقدار که دقیق بشوید، میبینید که مخصوصاً با نگاه خود رهبر عزیزمان به مسأله نگاه کنید، میبینید کاملاً به ماها هم برمیگردد. یعنی فعالین حوزه تعلیم و تربیت، آموزش و پرورش از جمله اتحادیه ما، آقایان روحانی، ائمه جمعه و سایر مجموعههای رسانهای و اینها مخصوصاً برای مجموعههای تربیتی اتفاقاً جزء مخاطبهای جدی هستند، انتقال از اقتصاد مصرفی خدماتی به اقتصاد مولد، اقتصاد تولیدی در پرتو اقتصاد توحیدی، رسیدن به یک چنین نقطهای با آدمهای مولد ممکن است. دقت میفرمایید؟ سؤال این است که آیا آموزش و پرورش ما انسان مصرفی تربیت میکند یا انسان مولد؟ پس سؤال به آنجا برمیگردد. ما چه؟ داریم تربیت میکنیم؟ اینها نگاهشان چه نگاهی است؟ ظرفیتهایشان چه ظرفیتهایی است؟ زاویه دیدشان چه زاویه دیدی است؟ خلاقیت و ابتکار و هماهنگی دست و ذهن و فکرشان و اینها چگونه است؟ مهارتهایشان چگونه است؟ اتفاقاً کار به اینجا یعنی آموزش و پرورش برمیگردد. چون این شعار سال هم مثل همین بحث آیه سال خودمان برای همیشه است دیگر، یعنی اینگونه نیست که این برای یک سال باشد که این یک سال برای یک تمرکز جمعی روی موضوع است وگرنه این مدتها طول میکشد تا بخواهد محقق بشود.
لزوم بررسی وظایف اتحادیه نسبت شعار سال
لذا در ارتباط با شعار امسال هم ما به عنوان یک مجموعه تربیتی به عنوان یک تشکل انقلابی وظیفه تعریف میشود. البته شما اهل فن هستید، شما بنشینید این را فهرست که میکنید میبینید وظایف دیگری هم ما داریم، غیر از این بحث فرآیند تربیت، یک سری وظایف فوریتر هم داریم که من در آن زمینه هم پیشنهادهایی دارم که حالا شماها خودتان بهتر است در این زمینه فکر کنید. از ارتباطی که میتواند بین بچههای ما با مجموعههای تولیدی موفق مخصوصاً دانشبنیانها برقرار بشود، مثلاً این کاری است که ما میتوانیم بکنیم. این که بچههای انجمن اسلامی مشوق تولید باشند، خودش یک بابی است؛ یعنی همین انجمنها بروند در این مجموعههای تولیدی تشکر کنند، تقدیر کنند، میدانید برای این عزیزانی که واقعاً در کشور در این مجموعههای تولیدی دارند مجاهدت میکنند، چقدر شیرین است. فکر کنید ببینید چه کارهایی میشود کرد و چه جنسی از این قضایا را ما میتوانیم دنبال کنیم. یکی از رفقا هم به ذهنش زده بود میگفت ما بیاییم در اتحادیه هم یک تعاونی تولیدی راه بیندازیم که همین سرمایههای خرد همه را جمع کنیم، که من مخالفت کردم چون من به اینها گفتم امسال، سال فعالسازی آن عنوان تعاون در قانون اساسی است. میدانید یکی از جلوههای ویژه قانون اساسی ما در بخش اقتصاد مسأله تعاونی است. خیلی برجسته است، مبتنی بر قرآن و روایات و مبانی و مسأله عدالت اقتصادی، پیشبرنده است، مسأله تعاونی خیلی فوقالعاده است. از مصادیق «وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى»[۶۱] تعاون در تولید است. آن جاست. حالا بیرون از اتحادیه، دوستان اگر بلد هستند کاری در این زمینهها بکنند، انجام بدهند. چون کار، کار اهلش هست دیگر، کار کسانی است که مرد آن میدانها هستند وگرنه پس فردا همه جلوی دفتر مرکزی صف میکشند و میگویند آقا پول ما را پس بده.
لزوم آموزش و ترویج معارف نهجالبلاغه
مطلب بعدی که دیگر این کار اتحادیه و تشکل ما است، دعوت عزیز رهبرمان به نهجالبلاغه است. خب امسال بالاخره به یک اعتبار سال امیرالمؤمنین (علیه السلام) است، بلکه بر همه اعتبار چون امسال با نام امیرالمؤمنین(علیه السلام)، با یاد آن حضرت، با روز نهجالبلاغه سال جدید شروع شده، چون ظاهراً در تقویم ما روز نوزدهم ماه مبارک رمضان، روز نهجالبلاغه است. و با همین ماه رمضان و ایام عرض ارادت به امیرالمؤمنین (علیه السلام) هم این سال تمام میشود یعنی دو تا این ایام شهادت را ما در سال جدید داریم. لذا ۱۴۰۴ از این جهت یک فرصت خیلی خوب است. عزیز رهبرمان دعوت کردند که مجموعههای فعال فرهنگی، کسانی که بالاخره در این زمینه ورودی دارند به این که معارف نهجالبلاغه را آموزش بدهند و ترویج کنند، یکی از مخاطبهای اصلی ما هستیم. خب من البته یک فهرستی را آماده کردم، چون باید آن شبکه امامت را هم ما از یک جهات بسیار گستردهتری پای همین مسأله بیاوریم، در این زمینه هم عزیزان باید خیلی سریع، فکر کنند که برای اتحادیه هم ما چه کار میتوانیم در این زمینه انجام بدهیم؟ الان این سؤال است. شما فکر کنید، همفکری کنید که چه اقدامات تازهای میتوانیم انجام بدهیم؟ ابتکاراتی که هست، هم در بحث آموزش، هم در بحث ترویج و بالاخره ارائه معارف نهجالبلاغه که خلاصه این چشمه فیاض معارف علوی که درباره نهجالبلاغه چه بگوییم که نه فقط نهجالبلاغه است، نهج الحکمة، نهج العرفان، نهج الحب، نهج العشق، نهج الحیاة است. راه زندگی میخواهید نهجالبلاغه، راه حکمرانی میخواهید نهجالبلاغه، راه تربیت میخواهید نهجالبلاغه، یعنی آن مهندسی حکمرانی اسلامی به شکل جامع آن در جامعهپردازی، در بحث خودسازی همین طور است، در مسیر تمدنسازی، نقشه میخواهید؛ نهجالبلاغه است. چون از مقام شامخ ولایت کلیه الهیه، آن هم شخص اولش که امیرالمؤمنین (علیه الصلاة و السلام) باشد و عمدتاً هم در ایام حکومت آن حضرت صادر شده است. لذا خیلی با انقلاب و نظام ما و ایامی که ما در آن هستیم، مخصوصاً در مسأله بسط عدالت علوی تناسب دارد.
لزوم طراحی برنامه برای ترویج نهجالبلاغه در مدارس
یک رئیس جمهور نهجالبلاغهای هم نصیبامان شده که این را هم باید خیلی قدر بدانیم. آقایان نمیخواندند، چون میدانید غیر از خود رهبر عزیزمان که به هر مناسبت حتی در جلسات هیأت دولت در همه این سالها درس نهجالبلاغه داشتند که تدوین و ارائه هم شده، غیر از ایشان کسانی که در مصادر حکم بودند، اینها نهجالبلاغه نمیخواندند. میدانید چرا؟ چون اگر بخوانند، آن وقت یقهشان را میگیرند، میدانید یعنی کسی در جایگاه حکومت مخصوصاً در جایی مثلاً رئیس باشد که دیگر هیچ، اگر نهجالبلاغه بخواند این به خودش برمیگردد، لذا میدانید آقای پزشکیان فوری این آقای معاونش را مرخص کرد و اعلام کرد که از ادامه همکاری با شما معذورم، مبنای ایشان نهجالبلاغه بود دیگر. گفت شما از سادهزیستی فاصله گرفتید. یعنی ایشان به همان شیوهای که در نهجالبلاغه هست، عمل کرد که واقعاً خوشحالمان کرد، بارکالله، احسنت، همین درست است. شرایط اجتماعی را هم که در آن جا یاد کرده است، گفت شما به آن سادهزیستی که باید مدیران داشته باشند، عهدی که هست، عمل نکردی، حتی اگر از مال شخصی خودت هم رفته باشی. خب واقعاً باید این را هم به فال نیک بگیریم که ایشان پشت سر هم نهجالبلاغه میخوانند، در این جلسات استناد میکنند، استنادهای دقیق، درجه یک، حالا من عمومیاش را که شنیده بودم، اخیراً جلسهای خدمت ایشان داشتیم که اثنینی بود، صحبت میکردیم، ایشان چند جا دقیق به نهجالبلاغه استناد کرد، که من واقعاً لذت بردم، یعنی موضوعی که صحبت میکردند را با استناد به نهجالبلاغه و سخن امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بیان میکردند. خلاصه این هم یک فرصتی است. خدا را شکر میکنیم، انشاءالله که این فضای رفتن به محضر امیرالمؤمنین (علیه الصلاة و السلام) به توصیه عزیز رهبرمان در این سال با شور و حال بهتری دنبال بشود. پس اتحادیه در این زمینه وظایف خاص خودش را در بخشهای آموزش، انس و... دارد. اینکه چه شکلی وارد بشویم؟ برای انجمنهایمان چه کارهایی باید بکنیم؟ نیاز به همفکری دارد، یک پیشنهادهایی هم به ذهن من میرسد، منتها اجازه بدهید که خود شماها پیشنهاد بدهید، دوستان هم آن را پختهتر کنند. مرکز قم انشاءالله شیوهها را، آثار را، مخصوصاً آن قسمت دانشآموزشیاش را از این مراکز تخصصی نهجالبلاغه، دریافت کنند و انشاءالله سریعتر در دسترس مربیها و عزیزانمان قرار بدهند، ما هم انشاءالله آن درس نهجالبلاغهمان را، نامه ۳۱ را که مدتها است داریم، انشاءالله باز خدا توفیق باشد، و عمری باشد انشاءالله ادامه خواهیم داد و حالا باز دیگر ببینیم در حوزه وظایف خودمان چه کاری میتوانیم بکنیم؟
لزوم انسجام اجتماعی مبتنی بر اخوت ایمانی
نکته بعدی اینکه امسال، سال خطیری است. نه خطرناک، دو تا بحث است؛ سال خطرناک است یا سال خطیر؟ سال خطیری است که تراکمی از فرصتها و تهدیدها پیش روی ما هست، در حوزههای مختلف شروع هم شده، هم در منطقه، دشمنان ما بالاخره طراحیهایی که دارند و نوآوریهایی که در مبارزه با ما دارند، اینها را بهتر باید بشناسیم. چه در ارتباط با دشواریهای داخلی خودمان، مسائلی که داریم. سرجمع یک شرایط ویژهای را برای امسال درست میکند. برای ما هم به عنوان یک تشکل انقلابی آن هم در متن جامعه دانشآموزی وظایفی برای امسال تعریف میشود. هم در آن بحثهای تبیینی، هم در بحث بصیرتافزایی، هم در تعمیم و گسترش روح مودت و اخوت در مدرسهها، علاوه بر این در خود تشکل ما به عنوان مبنا باید قویتر از همیشه باشیم، ببینید به یک نوع انسجام اجتماعی مبتنی بر اخوت ایمانی نیاز داریم. امسال همه باید اهتمام را نسبت به مسأله وحدت و تقویت انسجام داشته باشند، این خط اصلی و اول است.
توجه به متنهای بیاولویت و حاشیهپردازیها همراهی با دشمن
حاشیهپردازیها، حتی رفتن سراغ متنهای بیاولویت، همراهی با دشمن است، یادتان باشد، دشمن این را میخواهد. در یک جلسه نمازجمعه بودیم، حالا به غزه حمله شده، آن جور جنایت آنجا صورت گرفته، هم حماس و مجاهدین غزه، هم سایرین برای این که مردم در روز جمعه بالاخره ابراز خشم کنند، دعوت کردند. حالا بعد از هفته قدس بود، هفته قبلش هم که روز قدس بود ولی خب این جنایتی بود که آن هفته اتفاق افتاده بود. مجری نماز جمعه داشت مردم را به فریاد مرگ بر اسرائیل دعوت میکرد تا یک راهپیمایی مثلاً مختصری هم انجام بدهند. حالا یک جماعتی آن وسط دارند چه میگویند؟ البته جماعت قلیلی هستند، با صداهای بلند دائم دارند فریاد میکشند و راجع به حجاب میگفتند. بصیرت این است؟ در حالی که شک نیست که حجاب جزء متن است، حجاب حاشیه نیست، حجاب متن است، مسأله عفاف و حجاب متن است، حاشیه نیست، بله همیشه باید به این متن توجه بشود، باید برای آن برنامهریزی بشود، ولی اولویت الان چیست؟ کجا باید بایستیم؟ کجا باید آن انسجام عمومی خودمان را حفاظت کنیم، خیلی باید حواسمان باشد. الان از این حرفهای خطرناک، حاشیههای این جوری، گاهی حتی در جمع بچههای انقلابی دیده میشود، اینها خطرناک هستند، اینها برخلاف حکمت هستند، برخلاف مبانی امام امت است. ببینید رهبر عزیزمان چه میخواهد، ما کجا باید بایستیم؟ اولویت کجاست؟ کجا باید تمرکز کرد؟ این را حواستان باشد، امسال از این جهت یک سال خطیری است، دیدید که رفتند سراغ یک سری گسلهای قومیتی که اینها را فعال کنند، گسلهای مذهبی را میخواهند فعال کنند، دوگانههایی شبیه همین طرفداران حجاب و مخالف حجاب، طرفداران مذاکره، مخالفان مذاکره، دائم دارند از این مدل چیزها را هم درست میکنند که بیندازند وسط جامعه، از دشواریهای معیشتی هم میخواهند استفاده کنند که بالاخره بلوایی درست کنند دیگر. چون از بیرون غلطی از دشمن برنمیآید. آقا فرمودند که اینها بیشتر دنبال این فتنهسازیهای داخلی هستند. البته میدانید یکی از بدترین کارها متهم کردن یکدیگر به فتنهانگیزی است. این هم خودش از همان ابتلاء به آن حاشیههای خطرناک است، به جای این که متحد بایستند پای پیشبرد سرمایهگذاری تولید، کار نهجالبلاغه، کار فرهنگی، کارهای ایجابی در همه ساحتها، از جمله در همان ساحت عفاف و حجاب و امثال اینها، به جای این کارها بایستند همدیگر را متهم کنند؛ این اینطوری است، این طرفدار بیعفتی است، او دارد کوتاهی میکند، این نمیدانم طرفدار مذاکره است، آن فلان است. از این بازیها، اینها را باید مراقبت کرد. به هر حال مجموعه ما در این زمینه وظایفی دارد، امسال را باید در این زمینه هم با هوشیاری، با بصیرت انشاءالله شروع کنیم، با بصیرت ادامه بدهیم و با بصیرت هم انشاءالله به سرانجام برسانیم، مشغول آن کارهای اصلیمان باشیم. ذیل آیه استقامت به توضیحی که گذشت.
لزوم بسط مضامین خط فکری مقام معظم رهبری
این هم جالب است، خلاصه توی دلم بود برای شما بگویم، یک کسی هم به من گفت که میگویند باید دست ما را پر کنند، پر کنید، مثل این که منتظر هستند. شما کافی است که فقط و فقط به عزیز رهبرمان مراجعه کنید، ایشان به قدری روشن و واضح، مسیر را تعریف میکند، اولویتها را میگوید که نیاز به کسی دیگر ندارید، امام ناطق داریم، صامت که نیست، ناطق است، شما همین بیانات عید فطرشان را ببینید، خب از همین جاها میشود کشف کرد اولویت چیست. بعضیها هم در تبیین جایگاه رهبری گرفتار اختلال محاسباتی شگفتانگیزی هستند. یعنی خودشان را گویا مثلاً اینطوری میدانند که بله فلان مسأله را آقا که نمیتوانند مطرح کنند پس ما باید مطرح کنیم. عجب! یعنی شما واقعاً تشخیصتان راجع به رهبر عزیزمان این است؟ یعنی ایشان گرفتار محافظهکاری است؟ اگر یک چیز دیگری اولویت باشد آن را مطرح نمیکند؟ از کسی میترسد؟ نگرانی دارد؟ هنوز آقای جهان اسلام را که جانم به قربانش نشناختید؟ اگر هم شناختید خب مراجعه کنید. همین خط روشنی که ایشان در این بیاناتشان دارند، از همین بیانات اول سالشان، همین چند سخنرانیهای اخیر را که کنار هم بگذارید، این خط روشن، این راه روشن، معلوم میشود. همین راه است که مبتنی بر قرآن و حکمت و عقلانیت و تجربه و آن نورانیت و کیاست و... است. دنبال چه چیزی هستید؟ میخواهید یک چیزهای دیگری گیر بیاورید؟ و از خودتان درست کنید؟ بگذریم، ببینید دست خالی نیست، ولی کسی خب نمیخواهد، من نمیخواهم، ولی همان وظیفه را بگیرید، پرورش بدهید، دنبال کنید، پیگیری کنید، آن وقت ببینید انشاءاللهالرحمن چقدر اتفاقات خوب رخ خواهد داد. البته کسانی که اهل تحلیل و تبیین و اینها هم هستند باید مضامین و امثال اینها را بسط بدهند.
لزوم تداوم اقدامات تحولی در تشکیلات
نکته پایانی که این نکته پایانی را هم من در ظرف یک چهار پنج دقیقهای که دیگر به آخر وقت مانده عرض کنم و بیش از این خستهتان نکنم. نکته پایانی هم راجع به این بحثهایی است که در ارتباط با تشکل مطرح است و من شنیدم این یکی دو روز هم شما اینجا در بارهاش گفتگو کردید. این جور موارد را هم میدانید دیگر، هماهنگی و همکاریهای جمعی جدی میخواهد. ببینید کار وقتی که طبق نظام خودش و طبق قاعده خودش به یک جمعبندی میرسد، به جمعبندی که رسید، شما اگر قبل از این که جمعبندی باشد؛ مشورتی دارید، نظر مشورتی دارید از شما خواستند یا نخواستند خلاصه، مطلبی داشتید، خب میرسانید، ولی وقتی جمعبندی شد و رفت در شورای مرکزی مباحثه شد، نهایی شد، مورد تأیید نماینده رهبری قرار گرفت یعنی دیگر میثاق میشود، خیلیهایش به عنوان روشها است و یک بخشهایی از آن هم رویکردی است. از نظر رویکرد مدتها است که دارد به عزیزانمان یادآوری میشود، ما باید مراقبت کنیم که آن جنبههای تشکل بودنمان تقویت بشود. یادتان هست؟ وگرنه اگر غفلت کنیم به دام مسائل اداری و بروکراسی و امثال اینها میافتیم، بعد دیگر از آن خاصیت خودمان میافتیم. این را باید مراقبت کرد. جمعبندی که الان انجام شده مبتنی بر یک چنین رویکردی است. این کار مبارکی است. در این بخش سبکسازی، چابکسازی نگاه مبارکی است. تأکید بر خود انجمن اسلامی بیش از گذشته کار مبارکی است، یعنی دیگر باید قدم به قدم این را جلو برویم، در هر مرحلهای دوستان ما قدمهایی را برداشتند، در دوره مدیریت آقای تاریخی، قدمهای خوبی را در این زمینهها برداشتیم، الان هم انشاءالله دوره مدیریتی آقای جانعلیپور و دوستانمان در شورای مرکزی و شماها این است که باید قدم بعدی را بردارید، رفتیم به این سمت که انجمنها دائم تقویت بشوند، یادتان هست گفتیم نقطه اصلی است. خب اقدامات و ابتکارات خوبی پیشبینی شده است. لذا میخواستم عرض کنم این رویکرد، یک رویکرد مبارکی است. روشها هم همینهایی است که خب حالا پیشنهاد شده و در این برنامه تحول استحصال شده، مباحثه شده، استخراج شده، تطبیق داده شده و از دل آن هم یک سری پیشنهاد استخراج شده است.
لزوم مراقبت از مباحث مرتبط با اخوت ایمانی و سرمایههای تشکیلات
از جمله پیشنهادها، پیشنهادهایی است که مربوط به روشهایی است که یک مقدار مربوط به تنظیمات و... میشود. حالا این کلمه ساختار کلمه گویایی نیست. آخر میدانید ساختار، برمیگردد به آن سازههای اصلی، استراکچر که اگر مثلاً اینجا آسیب بخورد کأنّ ما از اهدافمان دور میشویم. این چیزی که ما به آن میگوییم ساختار، واقعاً ساختار نیست. یک تقسیم کار است، یک تنظیمگیری است. یک سازوکارهایی است که مثلاً تقسیم کارها اینطوری باشد، ما چند تا معاونت داشته باشیم، نداشته باشیم، اینها دیگر ابزار کار است، تشخیص دوستان این است که مثلاً ما با این ابزار فعلی به آن هدفی که داریم بهتر میتوانیم برسیم، خب حبذا، یرحمکم الله، ببینیم، انشاءالله سرعت بگیرید و بهتر برسید. یک جمعبندیهایی اتفاق افتاده است. حالا یک عدهای میگویند که وامصیبتا، نمیدانم فلان معاونت حذف شد، وامصیبتا فلان چیز برداشته شد. مثلاً یکی از خواهرهای عزیز ما از حذف این چیزی که ما تحت عنوان معاونت خواهران داشتیم ابراز نگرانی میکردند. اصلاً لطمهای نمیزند، اینها سازوکار است وگرنه هویت خواهران در تشکل ما خیلی برجسته است. آن هویت اصلی در بخش دخترانه ما است، برای آن الگو داریم، بالاخره مبانی ما در آنجا تعریف شده است، اینها حالا یک سازوکارهایی است دیگر، حالا دوستان ما عقل جمعی داشتند، نشستند مباحثه کردند، دلسوزانه، مشفقانه یک تغییراتی را پیشنهاد میدهند. عرض من این است که همین مبنا را به عنوان یک عهد جمعی استقبال کنید، کمک کنید، معطل هم نشود، یعنی وقتی که بعضی از این تصمیمات در یک فراز و نشیبهایی و یک امّا و اگرها و امثال اینها میافتد، آسیب میبیند. مراقبتهای لازم هم در این تغییرات حتماً باید بشود. آن را خود شماها که در متن میدان هستید باید داشته باشید، دوستان ما در دفتر مرکزی، شخص دبیرکل محترم، دوستان شورای مرکزی، در اعمال این سازوکارها آن مراقبتهای اخوت ایمانی، مراقبت شخصیت دوستانمان، حفظ سرمایههایمان، اینها باید بشود. یک وقت یک جاهایی سرمایهسوزی نشود، این را باید مراقبت کرد، اینها جزء مراقبات کار هست که هر کاری را میخواهیم انجام بدهیم، باید خوب انجام بدهیم، یعنی کار خوب را هم باید خوب انجام داد، تمیز از آب درآوردن آن هم خودش خیلی اهمیت دارد.
لزوم تقویت اخوت ایمانی در خانواده اتحادیه
به هر حال دوستان تصمیمات خوبی گرفتند انشاءالله به اتفاق جلو میرویم، چه اشکال دارد، این سازوکارها را استفاده میکنیم، اگر یک جایی رفتیم جلو دیدیم فلان قسمت آن خوب در نیامد اصلاحش میکنیم. تشکل اصلاً یعنی همین. تشکل باید بتواند طبع متحرک، پویا و منعطف خودش را حفظ کند وگرنه اداره میشود. ادارات را دیدید؟ وقتی میخواهند یک تغییری در آن اعمال کنند، زمین و زمان به هم میریزد، اما در تشکل نه، ما الان اینگونه عمل میکنیم، حالا قبلاً با چهار تا معاون، با پنج تا معاون انجام میدادیم حالا میخواهیم، با سه تا، با دو تا انجام بدهیم. نمیدانم فلان قسمت را حذف کنیم، اصلاً یک چیز جدیدی درست کنیم. اینها هیچ ضربهای نمیزند، اینها اتفاقاً نشاط میدهد، حالا رفتیم یک جایی دیدیم این خوب نبود، کاری ندارد که یک جمعبندی میگیریم و اصلاحش میکنیم، یک روش بهتری را به کار میگیریم. اینها نگران کننده نیست. فقط و فقط شما نگران ذات تشکل، نگران اخوت ایمانی، باشید. این را خیلی مواظب باشید، نگران اخوتمان، صمیمیت و محبت درونی، نگران آن تربیت حماسی، نگران رهگیری فعالیتهای ناب انقلابی به موقع، نگران این چیزها باید باشید که بتوانیم به اتفاق هم این را خوب از آب در بیاوریم. ما باید نگران رونق انجمنهایمان باشیم وگرنه این بحثها خیلی نکته خاصی ندارد. این را هم خواستیم محضرتان عرض کنیم که بالاخره دوستان نظر بنده را هم بدانند که دیگر به لطف خدای متعال با طیب خاطر بایستید و این کارها را انشاءالله پیش ببرید. یک جمله را من قبلاً هم به دبیرکل محترم، هم به دوستانمان در شورای مرکزی و سایر عزیزانم عرض کردم، باز هم به شما عرض میکنیم و آن این که ما به عنوان خانواده اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان، همان بحث اخوت ایمانی را واقعاً تقویت کنیم. اصلاً هم اجازه ندهید از این چیزها و بازیهایی که بیرون در میآید، پشت سر آن هم بیصداقتی و بیوفایی و یک جاهایی نمیدانم غیبت و صحبت و... این چیزهایی که نابود میکند، واقعاً دور از جان همه شما، ریشه را خشک میکند، آنها را باید مواظبت کرد. شیاطین هم آنجاها سرمایهگذاری میکنند. یک جاهایی هم انسان ملاحظهای دارد، نظری دارد، صادقانه نظرش را ارائه میکند. این را باید مراقبت کرد.
مواسات؛ نماد اخوت ایمانی
من راجع به این بحث اخوت میخواهم تأکید کنم و آن مسأله مواسات است. به دوستان گفتم برای آنها جالب بود، گفتم ببینید نماد اخوت ایمانی، مواسات است. یعنی شما نمیتوانید بگویید من با فلانی اخوت ایمانی دارم، او گرفتار است، من میتوانم گرفتاری او را حل کنم، گرفتاری او را حل نمیکنم، ولی با او برادر ایمانی هستم. خواب ببینی، اصلاً قبلاً خط خوردی، رفتی. مواسات نشانه صدق اخوت است. لذا به دوستان گفتم، گفتم این مواسات را امتداد بدهیم، در متن تشکل تقویت کنیم، مخصوصاً نسبت به اعضایمان، اعضای دانشآموزی، همان کاری که قبلاً هم آقای سید ابراهیم ادامه میدادند. از آن کار صندوق امام حسن (علیهالسلام) و بحثهایی که داشتیم. حالا آن متوقف به صندوق نیست، ببینید یک رویکرد است. یعنی نباید مثلاً در بین دخترهای عزیز ما یک دختری باشد که در خانوادهای ضعیف، مستضعف، در یک شرایط بحرانی قرار دارد، عضو انجمن اسلامی است، عضو خانواده ما است، ما کاری برای او نکنیم. عذرخواهی میکنم این اسم انجمن اسلامی توی سرمان بخورد. آن وقت کدام انجمن اسلامی؟ او باید احساس کند که عضو یک خانواده بزرگ است، هوای او را دارند، پدر از دست میدهد، حامی دارد، پدر دارد، تنها نمیماند. خب این حس را شما باید منتقل کنید، خودتان هوای او را داشته باشید. تا بنده هم وظیفه تعریف کنید. گاهی از یک تسلیت هست، دیدید دیگر مثلاً یک عزیز ما یک اتفاقی برای او افتاد، شما ما را مطلع میکنید، انشاءالله در این بخش هم آقای سلیمانی و دفتر ما امسال خیلی باید فعالتر انشاءالله در خدمت شما باشند. مطلع میکنید، گاهی یک تماس است، یعنی اصلاً مشکلات اقتصادی ندارند، پدرش از دنیا رفته، مادرش مثلاً، یک بیماری سختی گرفته، خدا میداند وقتی مثلاً بنده تماس گرفتم، چه عالمی برپا شده، خود شما هم نتیجهاش را دیدید، چه حس خوبی برای آن عزیز ما پیدا شده است. از بنده که باید برای من وظیفه تعریف کنید، تا خودتان، تا مسائل آن کمکهایی که گفتیم. ما اگر با هم دست به دست هم بدهیم خیلی میتوانیم کمک کنیم. یعنی آن عضو عزیز ما، پسر ما، دختر ما در آن خانواده، ما مشکلات آن خانواده را نمیتوانیم حل کنیم، بله کارها ما خیلی وقتها نیست، اگر توانستیم که بهتر، اما آلامشان را که میتوانیم کاهش بدهیم. حداقل میتوانیم بگوییم این عزیز که عضو ما است، چون عضو ما است مثلاً شما حداقل به فکر لباس او، مشکل لوازم تحصیلی او، مشکلات اینگونه او باشید، ما آن را حل میکنیم، ما هوای او را داریم. اگر توانستیم نسبت به خانوادهشان هم کمکی بکنیم دیگر بهتر. کمک هم لازم نیست کمک آن چنانی باشد، دیدید خیلی وقتها تنفس است، یک احساس خوب است، شما دیدید مثلاً گاهی یک بسته معیشتی در یک خانهای که میرود، نمیتواند کار خاصی بکند ولی احساس میدهد، امید میدهد، یک خانوادهای که در شرایط سختی هستند، یک خانوادهای گرفتار اجاره منزل است، درست است؟ اجارهشان تأخیر شده. ما نمیتوانیم برای آنها برویم مثلاً کار کارستانی بکنیم، تشکل دانشآموزی هستیم، ولی ما میتوانیم مثلاً چهار ماه، سه ماه، پنج ماه، آن اجاره عقبافتاده را بدهیم، اگر نمیتوانیم بدهیم که جمع کنیم برویم دیگر، ما اصلاً برای چه این جا روی خودمان اسم گذاشتیم، این را که میتوانیم، ما یک خانواده بزرگی هستیم. همین پول توی جیبیهایمان را با همدیگر ضمیمه کنیم، کلی از آن کار برمیآید. مخصوصاً امسال، از شما، دوستان ما، مدیران اتحادیه، عزیزانمان در استانها، بعد هم با کمک مربیهایمان، خواهش میکنم در این زمینه اهتماممان را بیشتر کنیم، چون امسال یک سال سختی است. بازار را میبینید، اوضاع را مشاهده میفرمایید، باید کمک کنیم، منتظر این و آن نمانیم. ما برای خودمان سهم تعریف کنیم، حالا انشاءالله دوستان ببینید چه ابتکاراتی در این زمینه، کارهای تازهای میتوانند انجام بدهند، هم پشتیبانیهای معنوی، روحی، عاطفی، هم پشتیبانیهای مادی، گرهگشاییها، چه کارهایی از ما برمیآید؟ این که من گفتم در سطوح مربیهای ما، در سطوح آنها هم که دیگر مشخص است. من از دانشآموزی مثال زدم، در مربیهای ما، عزیزان ما، برادر و خواهرهای ما یک وقتها یک مشکلاتی هست، ما باید حتماً ببینیم چه کار میتوانیم برای آنها بکنیم؟ این را یادتان باشد. این احساس خوب، این توجه، این تکریم، این هوای همدیگر را داشتن، این است که برکت میدهد. حالا یک عزیزی با ما همکاری میکرد حالا به هر دلیلی مثلاً یک مدتی از ما فاصله گرفته، این کجاست؟ دارد چه کار میکند؟ وضع زندگیاش چه جور است؟
تولید اخوت اولین کارکرد مسجد؛ بعد از نماز
اولین کارکرد مسجد از نگاه امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، بعد از نماز، تولید اخوت است. این را میدانستید؟ خب اصلش این است که برویم آنجا نماز بخوانیم. خیلی خوب حالا دور هم برای نماز جماعت جمع شدیم، مسجد از نگاه امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هشت تا کارکرد دارد که امام حسن (علیهالسلام) نقل میکند. فرمودند اولیاش میدانید چیست؟ «أخاً مستفاداً فی الله»[۶۲] اولیاش برادری است. اگر یک مسجدی باشد که همه دور هم جمع بشوند، نماز باشد، سخنرانی باشد، اخوت نباشد، مسجد، مسجد نشده است. حالا ما هم تشکلمان فضایش مسجدی است دیگر، معبد است. شهید بهشتی میگفتند تشکل ما معبد ما است. یعنی همان حال و هوای مسجدی را هم اینجا داریم، به لطف خدای متعال تشکیلات ما این را دارد. خلاصه آنجا صحبت کرده بودیم، چند وقت بعد که من به آنجا رفتم، دیدم این عزیزان ما، امام جماعت و کارگزارهای مسجد با ابتکار خوب خودشان، دست به دست هم داده بودند و یک شبکه اخوتی راه انداخته بودند. یک فهرستی را با همدیگر امضاء کرده بودند، من این را خیلی جاها هم گفتم، یک مقداری هم تکثیر شد نه به شکل وسیع، مثلاً سیصد و سیزده نفر با همدیگر امضاء کرده بودند، اگر کسی از ما مثلاً مریض شد بقیه چه کار میکنند؟ خب اگر یک نفرمان مریض شد، سیصد و دوازده تا برادر و خواهر دارد که به فریاد او میرسند، احساس تنهایی نمیکند، عیادتش میکنند، احوالش را میپرسند، میگفت یک دفعه یکی از ماها مریض شده بروید بیمارستان را ببینید که چه خبر است؟ پشت سر هم میروند، این میگوید من شب میمانم، این میگوید من روز میمانم. اصلاً این مریض خوب میشود، خدا میداند که این احساس اخوت معجزه میکند. شما از این نمونه بگیرید تا اگر یکیشان مثلاً مشکل اقتصادی پیدا کرد، همان گرفتاریهای خاص، ورشکستگی پیدا کرده بود، آن سیصد و دوازده تا به میدان میآیند، هر کدام یک رقم مختصری مثلاً بگذارند، او احساس پشتیبان داشتن میکند، تا مردن را رفته بودند. اگر کسی از ما از دنیا رفت، همه ما برای او نماز لیلة الدفن میخوانیم، دیگر چه کار میکنیم؟ غیر از این که مثلاً حتیالمقدور در تشییع او شرکت میکنیم، یک روز هر کدام ما برای او روزه میگیریم. جالب است. مثلاً سیصد نفر روزه بگیرند، احتمالاً اگر روزه گردنش بوده. مثلاً یک شبانه روز برای او نماز قضا میخوانیم. خیلی قشنگ بود. یک فهرست تعهدات همه هم امضاء کرده بودند. این است دیگر، دردنیای ما که متأسفانه دارد به سمت تفرد و تنهاییها و غمها و تنها ماندنها میرود. این است که جامعه اسلامی را گرم و سرپا و سرحال نگه میدارد، این مواسات است، این است. نماد اخوت ایمانی مواساتش است. انشاءالله که همهتان موفق باشید، به آقای ملکی عزیزمان هم تبریک میگوییم، آقا صادق عزیزمان که بحمدالله در جایگاه خوبی قرار گرفتهاند، گفت که خلاصه وقع فی محله، آقای کاظمی انتخاب درستی داشتند که بحمدالله سکان معاونت پرورشی را به ایشان سپردند، هم دعایشان میکنیم، هم کمکشان میکنیم، هم از ایشان کمک میخواهیم. بالاخره بدانیم که ما در این زمینه چه کمکهایی برای تحقق آن مأموریتهای بزرگی که ایشان در آموزش و پرورش دارد و میتوانیم بکنیم؟ ایشان هم که انشاءالله خودش توجه دارد به تشکیلات ما، دیگر کسی نیاز نیست برای آقای معاون پرورشی توضیح بدهد انجمن اسلامی یعنی چه؟ چه کار میتواند بکند؟ و دیگر خودش استاد کار است. بله انشاءالله روزهای خوبی را در این زمینه هم خواهیم داشت به لطف خدای متعال و به فضل و کرمش.
لزوم حفاظت و مراقبت از اندوختههای ماه رمضان
این دعای امام عصر (علیهالسلام) را با هم بخوانیم. البته من دوست دارم بعد از ماه مبارک، بعضی از دعاهای ماه رمضان را بخوانیم. آخر خیال میکنیم این دعاها فقط مال ماه رمضان است. آن وقت ما تمرین کردیم. میدانید ماه شوال ماه حساسی از جهت مراقبت است. شیاطین خیلی روی ماه شوال سرمایهگذاری میکنند. شما سرمایههایتان در همین ماه از سحرخیزی، نماز اول وقت، تلاوت قرآن، مناجات، اشک سحر، واقعاً دیدید که در این چند روز چقدر یک دفعه انسان احساس میکند که افتاد، مراقبت میخواهد، از جمله این که بعضی از این دعاها را، مثلاً از ابوحمزه باز بخوانید، دعای ابوحمزه فقط مال سحرهای ماه رمضان نیست. باز مراجعه کنید، استفاده کنید. از جمله این دعاهای ماه رمضان یکیاش همین است که با هم الان میخوانیم.
اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَى أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِيرٍ اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِعٍ اللَّهُمَّ اكْسُ كُلَّ عُرْيَانٍ اللَّهُمَّ اقْضِ دَيْنَ كُلِّ مَدِينٍ اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوبٍ اللَّهُمَّ رُدَّ كُلَّ غَرِيبٍ اللَّهُمَّ فُكَّ كُلَّ أَسِيرٍ اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِدٍ مِنْ أُمُورِ الْمُسْلِمِينَ اللَّهُمَّ اشْفِ كُلَّ مَرِيضٍ اللَّهُمَّ سُدَّ فَقْرَنَا بِغِنَاكَ اللَّهُمَّ غَيِّرْ سُوءَ حَالِنَا بِحُسْنِ حَالِكَ اللَّهُمَّ اقْضِ عَنَّا الدَّيْنَ وَ أَغْنِنَا مِنَ الْفَقْرِ- إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلاً.
اللَّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ خیر شیعته و أَنْصَارِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ.
خدای متعال را قسم میدهیم به حق امام عصر و به حقیقت آن حضرت آنچه را که در لیلة القدر برای امت، امام و برای همه ما از بهترین مقدرات، مقدر شده در سال جاری ما را به نیل به آن مقدرات موفق بدار. برکات مادی و معنوی خودت را بر جامعه ما نازل بفرما. سال ۱۴۰۴ را سال موفقیتهای بزرگ جبهه مقاومت قرار بده. سال موفقیتهای بزرگ دولت جمهوری اسلامی در همه عرصهها قرار بده. ما را در سایهسار راهنماییهای عزیز رهبرمان به قلههایی که تعریف شده نزدیک بفرما. سال ۱۴۰۴ را سال رونق انجمنهای اسلامی ما قرار بده. قسمات میدهیم به حق محمد و آل محمد برکات خودت را بر همه ما، مادی و معنوی نازل بفرما، ارواح مطهر شهداء، امام راحل عظیم الشأن را از ما راضی فرما. ما را با سلامت و عافیت به آنها ملحق بفرما. با شهادت به آنها ملحق بفرما. قسمات میدهیم به حق محمد و آل محمد عاقبت امر ما را ختم به خیر، خیر هم منظورمان ختم به سعادت، سعادت یعنی ختم به شهادت بفرما. گذشتگان خودتان را، گذشتگان از خانواده بزرگ انجمنهای اسلامی را و شهدای عزیز اتحادیه را با صلواتی شاد بفرمایید.
[۱] فتح/۲۹
[۲] فتح/۱
[۳] فصلت/۳۰
[۴] فصلت/ ۳۱
[۵] فصلت/۳۲
[۶] فصلت/۳۰
[۷] فصلت/۳۰
[۸] فصلت/۳۰
[۹] احقاف/۱۳
[۱۰] احقاف/۱۳
[۱۱] جن/۱۶
[۱۲] عنکبوت/۶۹
[۱۳] جن/۱۶
[۱۴] جن/۱۶
[۱۵] جن/۱۶
[۱۶] هود/۱۱۲
[۱۷] هود/۱۱۲
[۱۸] هود/۱۱۲
[۱۹] تفسير کنز الدقائق و بحر الغرائب, جلد۶, صفحه۲۵۰
[۲۰] بقره/۲۵۰
[۲۱] بقره/۲۵۰
[۲۲] بقره/۲۵۰
[۲۳] آل عمران/۲۰۰
[۲۴] آل عمران/۲۰۰
[۲۵] آل عمران/۱۴۶
[۲۶] آیه ۱۴۶ سوره آل عمران
[۲۷] آیه ۱۴۶ سوره آل عمران
[۲۸] احقاف/۱۳
[۲۹] احقاف/۱۳
[۳۰] بلد/۴
[۳۱] آیه ۱۴۶ سوره آل عمران
[۳۲] فصلت/۳۰
[۳۳] فصلت/۳۰
[۳۴] فصلت/۳۰
[۳۵] فصلت/۳۰
[۳۶] فصلت/۳۰
[۳۷] فصلت/۳۰
[۳۸] فصلت/۳۰
[۳۹] فصلت/۳۰
[۴۰] فصلت/۳۰
[۴۱] بقره/۱۵۵
[۴۲] آیه ۱۵۵ سوره بقره
[۴۳] فصلت/۳۰
[۴۴] آیه ۱۵۵ سوره بقره
[۴۵] فصلت/۳۰
[۴۶] فصلت/۳۰
[۴۷] فصلت/۳۰
[۴۸] فصلت/۳۰
[۴۹] فصلت/۳۰
[۵۰] فصلت/۳۰
[۵۱] فصلت/۳۰
[۵۲] فصلت/۳۰
[۵۳] فصلت/۳۰
[۵۴] فصلت/۳۰
[۵۵] فصلت/۳۰
[۵۶] توبه/۵۲
[۵۷] توبه/۵۲
[۵۸] فصلت/۳۰
[۵۹] فصلت/۳۰
[۶۰] فصلت/۳۰
[۶۱] مائده/۲
[۶۲] الأمالي للصدوق : ۴۷۴/۶۳۷